بررسی راهکارها، آداب و برکات انس با قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1393اهمیّت اُنس با قرآن
امروزه انسان در معرض آماج حملات روحی و روانی قرار دارد و نگرانیهای فراوانی او را احاطه کرده، وحشتِ تنهایی در همه حال انسان را تنها نمی گذارد. او به شدّت نیازمند انیس و مونس است که در کنار او آرامش یابد. نگرانی شدید او از تنهایی و بی کسی، در همه حوادث دوران زندگی، روح و روان او را میآزارد. قرآن کریم مونسی است که در شرایط عادی و نیز در بحران ها و سختی های زندگی می تواند بهترین همدم انسان باشد؛ امام سجّاد(ع) میفرماید: «لَوْ مَاتَ مَنْ بَینَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یکُونَ الْقُرْآنُ مَعِی؛[1] اگر همه مردم ما بین مشرق و مغرب بمیرند و هیچ موجودی بر روی زمین زنده نماند و من تنها باشم، وقتی قرآن با من باشد، هرگز از تنهایی وحشت نمی کنم».
رسول خدا(ص) درمان همه مشکلات را در قرآن می داند ومی فرماید:هر گاه کارها چون شب ظلمانی برایتان مشتبه و تاریک گردید به قرآن پناه ببرید؛ چون او شفیعی است که شفاعتش پذیرفته و شاهدی است که تصدیق شده است. هرکس او را رهبر خویش گرداند، وی را به بهشت رهنمون می سازد و هرکس بدان پشت پا زند، به جهنّم سوقش می دهد. قرآن روشن ترین راهنما به سوی بهترین راههاست.[2]
آری، قرآن بهترین مونس انسان در تنهایی ها و نگرانیهای زندگی است که جلوهای از علم و حکمت پروردگار و نشانگر عظمت خداوند متعال است. انس با قرآن، همراه شدن با گنجینه بی پایان و در اختیار داشتن برنامه جامع و کامل یک زندگی سعادتمندانه است که همه در پی آنند، ولی نمی دانند که در کنارشان قرار دارد و به قول معروف: یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم.
چنانچه ما مسلمانان با قرآن مأنوس نشویم و به آن عمل نکنیم، مورد شکایت و عتاب رسول خدا(ص) قرار خواهیم گرفت که فرمود: «یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً؛[3] پروردگارا! قوم من قرآن را رها کرد»
آداب انس با قرآن
1.رعایت حقّ تلاوت
یکی از مهمترین شیوههای انس با قرآن رعایت حقّ تلاوت است که در قرآن فرموده:کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده ایم آن را چنانکه شایسته آن است می خوانند، آنها به پیامبر اسلام ایمان می آورند و کسانی که به او کافر شوند، زیانکارند.[4]
2.رعایت حرمت قرآن
پیامبر(ص) فرمود: یا حملة القرآن! تحبّبوا إلی اللَّه بتوقیر کتابه، یزدکم حبّا و یحببکم إلی خلقه[5]
ای حاملان قرآن! با نگاهداشتن حرمت قرآن، خود را محبوب خدا سازید، که در این صورت، بیشتر شما را دوست خواهد داشت و محبوب مردمانتان خواهد ساخت. پیامبر(ص) فرمود: «قرآن از همه چیز، جز خدا، برتر است؛ پس هرکه قرآن را پاس دارد خدا را پاس داشته است و هرکه قرآن را پاس ندارد، احترام خدا را سبک شمرده است.[6]
نمونهای از تکریم ظاهر قرآن را می خوانیم: امام خمینی بهطور معمول در حسینیّه جماران روی صندلی می نشست، ولی یک روز وقتی وارد حسینیّه شد، با اینکه صندلی در جای خود بود، روی زمین نشست؛ زیرا آن روز نفرات ممتاز مسابقات قرآن آمده بودند و قرار بود در آن جلسه چند آیه از قرآن تلاوت شود.[7] روزی دیگر امام خمینی طبق معمول روی صندلی نشسته بود، که قرآنی آوردند و روی زمین گذاردند، امام وقتی متوجّه شد، بی درنگ آن را برداشت، روی میزی که در کنارش بود، گذاشت و فرمود: «قرآن را روی زمین نگذارید.[8]
3.رعایت ترتیل
خداوند در قرآن فرموده است: «وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرتیلاً»[9] و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان! ترتیل در قرآن، خارج کردن کلمه از دهان با سهولت و به شیوه درست است، که از آداب قرائت است.
4.با صوت زیبا خواندن
پیامبر(ص) فرمود: «لِکُلِّ شَی ءٍ حِلْیةٌ وَ حِلْیةُ الْقُرْآنِ الصَّوْتُ الْحَسَن»[10] هرچیزی زینت و آرایشی دارد و زینت قرآن هم با صوت زیبا خواندن است.
اهل بیت (ع)خود نیز چنین بودند و قرآن را با صوت زیبا می خواندند. نوفلی گوید: در نزد حضرت امام هادی (ع) از صدا و آهنگ خوش گفت وگو کردم، فرمود: امام سجّاد(ع) قرآن تلاوت می کرد و گاهی مردم از صدای زیبای او بیهوش می شدند، و اگر امام اندکی از صدای زیبای خود را ظاهر کند مردم طاقت شنیدن آن صوت زیبا را ندارند. گفتم: آیا پیامبربا مردم نماز نمی خواند و صدای خود را به تلاوت قرآن بلند نمی ساخت [پس چرا مردم بیهوش نمی شدند]؟ فرمود: رسول خدا(ص) به اندازة طاقت مردمی که پشت سر او بودند صدای خود را آشکار می ساخت.[11]
5.مداومت بر انس
حضرت صادق(ع) فرمود: «فردی سوره ای از قرآن را فراموش می کند، روز قیامت همان سوره در درجه ای از درجات بر او مشرّف می شود و می گوید: السّلام علیک. او در پاسخ می گوید: و علیک السّلام، تو کیستی؟ می گوید: فلان سوره ای هستم که مرا واگذاشتی و ترکم نمودی، اگر نگاهم می داشتی تو را به این درجه می رساندم». آنگاه امام صادق(ع) فرمود: «بر شما باد به قرآن تا آن را فرا گیرید که بعضی از مردم آن را می آموزند تا گفته شود: فلانی قاری است. و برخی آن را می آموزند و هدفشان تنها صداست که گفته شود: فلانی خوش صوت است، در اینها خیری نیست؛ امّا برخی هم قرآن را می آموزند و شبانه روز بر این کار مداومت دارند و برایشان فرقی نمی کند که کسی این را بداند یا نداند.[12]
صفحات: 1· 2
الطاف الهی در ماه رمضان
نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1393
حضرت رضا علیه السلام ميفرمايند:
روزهدار هنگام افطار يک دعاي مستجاب دارد، …
يعني 30 شب و 30 دعاي مختلف…
دعاهايي که قول اجابتش را دادهاند!
افطاريهايتان پر دعا…
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، خودش گفته است اگر بنده من بداند ماه رمضان چيست، آرزو ميکند همه ماههاي سال رمضان باشند… . پس فرصتي است که داده است و فرصتها براي ما چون ابر بهاري در گذرند! خدا در اين ماه خيلي به ما نظر لطف دارد و از الطاف خاصش…
لطف اول: شياطيني که در زنجيرند
نابترين فرصتش، ميهماني در شهري خالي از شياطين است! اين يکي از بزرگترين خدماتي است که ميزبان براي ميهمانانش قائل شده است. محيطي امن که هيچ شيطاني در آن پرسه نميزند و راهي است براي شناخت نفسمان، براي شناخت بهتر خودمان! وقتي دست وسوسههاي شيطان از دل ما کوتاه باشد و ما با يک زره فولادين به نام روزه به سمت خدا ميرويم، لابد يک چيزي از درونمان قلقلکمان ميدهد تا به سمت نافرماني برويم. چيزي شبيه نفس! شبيه دلمشغوليها و دلخواستنيهاي خودمان! پس وقتي شيطان در زنجير است و زره بر تن داريم، راحتتر ميشود خودمان را بشناسيم و طبيب دل بيمار خود باشيم و بيماريهايش را يکي يکي درمان کنيم.
لطف دوم: هر چه بخواهي همان ميشود!
نشان به آن نشان که هر شب ماه رمضان، خداوند 3 بار خطاب به ما ندا ميدهد: «آيا سوال کنندهاي هست تا خواستهاش را بدهم؟ آيا توبه کنندهاي هست تا توبه او را بپذيرم؟ آيا آمرزشکنندهاي هست تا او را بيامرزم؟» چرا به نداي هل من تائب خدا لبيک نگوييم؟! کيست به توانگر بي احتياج و ادا کننده عادل قرض بدهد؟!
لطف سوم: نفسهايي که تسبيحند
لابد شما هم شنيدهايد از حضرت رضا(عليه السلام): «خواب روزهدار عبادت و سکوتش تسبيح و دعايش مستجاب و عملش دو چندان است.» يعني براي خدا فرقي ندارد که کل روزت را بخوابي يا دعا کني يا ساکت باشي در هر صورت غرق رحمتي! خدا، خدايياش را ميکند، ماييم که بايد بندگي کنيم در اين ماه!
لطف چهارم: دعايي که مستجاب است!
روزهدار هنگام افطار يک دعاي مستجاب دارد، حضرت رضا ميفرمايند. يعني 30 شب و 30 دعاي مختلف… دعاهايي که قول اجابتش را دادهاند! افطاريهايتان پر دعا…
لطف پنجم: باشد که باتقوا شويد!
«اي کساني که ايمان آوردهايد! روزه بر شما واجب شد، همانگونه که بر کساني که قبل از شما بودند واجب شد، اميد است باتقوا شويد» (183سوره بقره) خط قرآن است که اميد به تقواپيشگي ما دارد و يکي از راههايش را روزه ميداند، شايد فرصت غنيمت شمريم…/
دانلود نرم افزار شهر الله
نوشته شده توسطرحیمی 15ام تیر, 1393بسم الله الرحمن الرحیم
«ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ » النحل : 125
نرم افزار شهر الله خدمت کاربران عزیز تقدیم می شود :
توضیحات:
نرم افزار«شهر الله» مجموعه پرسشهای برگزیده ماه مبارک رمضان در حوزه:
قرآن و حدیث، کلام و عقاید، اخلاق و عرفان، تاریخ و سیره، مشاوره تربیتی و فقه و احکام که توسط کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی پاسخ داده شده اند را ارائه داده است.
تحلیل رهبر انقلاب از حوادث اخیر منطقه در عراق
نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1393مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیهای چندماه اخیرشان با اشاره به حوادث و تحولات منطقهی جنوب غرب آسیا، و بهطور خاص مسائل عراق، به تحلیل اهداف و تاکتیکهای دشمن و راهکارهای برونرفت از آن پرداختهاند.
به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیهای چندماه اخیرشان با اشاره به حوادث و تحولات منطقهی جنوب غرب آسیا، و بهطور خاص مسائل عراق، به تحلیل اهداف و تاکتیکهای دشمن و راهکارهای برونرفت از آن پرداختهاند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR محورهای اصلی تحلیل وقایع منطقه را از بیانات رهبر انقلاب اسلامی استخراج و در متن و جدول زیر منتشر میکند.
1- دشمن اصلی را بشناسید
* سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی غرب
* امروز یک عدهاى در بخشهاى مختلف دنیاى اسلام بهنام گروههاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش میکنند، کارهاى بدى میکنند، کارهاى زشتى میکنند؛ اما اینها دشمنهاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى انگیزهى آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مىافشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویسهاى امنیتى و اطلاعاتى است. ۱۳۹۳/۳/۱۴
* انسان دستهاى دشمن را میتواند ببیند؛ باید باور کرد که دست خبیث سرویسهاى امنیّتى و جاسوسى رژیمهاى دشمن اسلام در ایجاد اینجور قضایا و اینجور بلواها براى مسلمانها - حالا یا مستقیم یا غیر مستقیم - نقش حتمى دارند؛ آنها هستند که دارند صحنهگردانى میکنند، کمااینکه انسان مشاهده میکند؛ نشانهها و دلایل آنها هم آشکار است. ۱۳۹۳/۴/۸
۲- تاکتیکهای دشمن چیست؟
* الف) ایجاد اختلافات قومی و مذهبی
امروز در دنیا دشمنانى بهصورت علنى با اسلام مقابله میکنند؛ مقابلهى آنها در درجهى اول با ایجاد اختلاف است. عمیقترین اختلافها و خطرناکترین اختلافها، اختلافهاى عقیدتى و ایمانى است. امروز در دنیا، تحریکات ایمانى و عقیدتى براى به جان هم انداختن مسلمانان، بهوسیلهى دستهاى استکبارى انجام میگیرد. یک عدهاى، عدهاى را تکفیر میکنند؛ عدهاى علیه عدهى دیگرى شمشیر میکشند؛ برادران به جاى همکارى با یکدیگر و گذاشتن دست در دست یکدیگر، علیه برادران دست در دست دشمنان میگذارند! جنگ شیعه و سنى به راه مىاندازند و تحریکات قومى و طائفى را لحظه به لحظه افزایش میدهند. ۱۳۹۳/۳/۶
* ب) راهاندازی جنگ نیابتی
سیاست دشمنان اسلام این است که در کشورهاى اسلامى در میان جوامع اسلامى و در امّت اسلامى برادرکشى و جنگ داخلى را به نیابت از خودشان بهراه بیندازند؛ خودشان کنار بنشینند و شاهد این باشند که ما به جان هم افتادیم. خب، اینجا باید دشمن را شناخت، باید توطئهى دشمن را فهمید، این کمبود دنیاى اسلام است. در میان امّت اسلامى کسانى هستند که براى مقابلهى با برادران مسلمان خودشان با دشمنان اسلام دستبهدست میدهند؛ امروز ما این را داریم؛ به شیطان نزدیک میشوند براى اینکه با برادران مسلمان خودشان بجنگند و مبارزه کنند و مقابله کنند؛ امروز کسانى هستند که حاضرند با رژیم صهیونیستى همکارى کنند، براى اینکه برادر مسلمان خودشان را به خاک بیندازند. اِنَّهُمُ اتَّخَذوا الشَّیطینَ اَولِیاءَ مِن دُونِ الله وَ یَحسَبُونَ اَنَّهُم مُهتَدُون؛ با شیطان میسازند، دستبهدست هم میدهند و گمان باطلشان این است که در راه هدایت دارند قدم برمیدارند. ۱۳۹۳/۳/۱۳
* ج) ساخت بدیلهای دروغین از اسلام
آنچه دیده میشود در دنیاى اسلام این است که به نام اسلام، دشمنان اسلام در پوشش اسلام با اسلام مقابله میکنند؛ همان تعبیرى که امام بزرگوار ما (رضوان الله تعالى علیه) فرمود: اسلام آمریکایى، در مقابل اسلام ناب محمّدى. اسلام آمریکایى، اسلامى است که با طاغوت میسازد، با صهیونیسم میسازد، در خدمت هدفهاى آمریکا قرار میگیرد، ظاهر آن هم اسلام است، اسم آن هم اسلام است، شاید بعضى از مراسم اسلامى را هم انجام میدهند؛ اگرچه آنطورى که انسان میشنود - حالا ما اطّلاع خیلى دقیقى نداریم - این کسانى که به نام اسلام، با شکل تعصّبآمیزى در برخى از کشورها - اخیراً در عراق و قبلاً در برخى از جاهاى دیگر - ظهور و بُروز پیدا کردند، خیلى هم پابند به احکام و شرایع دینى و وظایف دینىِ شخصى هم نیستند؛ امّا آنچه مسلّم است، در جهت کلّى قطعاً ۱۸۰ درجه در جهت مخالف اسلام حرکت میکنند. اسلام همراهى با دشمنان دین را، ولایت دشمنان دین را، ولایت مستکبرین را جزو چیزهایى دانسته است که مؤمن باید از آن بر کنار باشد؛ اَلَّذینَ ءامَنُوا یُقاتِلُونَ فى سَبیلِالله وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فى سَبیلِ الطّاغُوت؛ اگر شما با نام اسلام، در راه طاغوت حرکت میکنید، کشف بکنید که این اسلام، اسلام درست و حسابىاى نیست، اسلام واقعى نیست، یکجاى کار عیب دارد؛ امروز اینجور است. ۱۳۹۳/۴/۸
۳- هدف دشمن از این قضایا چیست؟
* مخفی نگهداشتن مشکلات خود
- امروز در دنیاى اسلام براى اینکه دستگاههاى استکبارى به هدفهاى استکبارى خودشان برسند، براى اینکه مشکلات خودشان را پوشیده و مخفى نگه دارند، در میان مسلمانان اختلاف ایجاد میکنند؛ شیعههراسى بهوجود مىآورند، ایرانهراسى بهوجود مىآورند، براى اینکه رژیم غاصب صهیونیستى را محفوظ نگهدارند، براى اینکه تضادهایى که سیاستهاى استکبارى را در این منطقه به شکست کشانده است، بهنحوى حل کنند؛ راه آن را در این مىبینند که بین مسلمانها اختلاف بیندازند. ۱۳۹۳/۳/۶
* مقابله با روی کار آمدن نظامهای مردمسالار
- هدف اصلی از قضایای اخیر در عراق، محروم کردن مردم این کشور از دستاوردهایی است که علیرغم حضور و دخالت آمریکا بدست آورده اند، که مهمترین آن، حاکمیت نظام مردمسالاری است. آمریکا از روال کنونی در عراق یعنی برگزاری انتخاباتی با مشارکت خوب مردم و تعیین گزینههای مورد اعتماد مردم، راضی نیست زیرا آمریکا به دنبال آن است که عراق تحت سلطه قرار گیرد و افراد گوش به فرمان آمریکا، حاکم باشند. ۱۳۹۳/۴/۱
* جلوگیری از بیداری اسلامی
* سعى شد از سوى دشمنان اسلام که این بیدارى را سرکوب کنند - و یک جاهایى هم سرکوب کردند - اما بیدارى اسلامى سرکوب شدنى نیست. پرچم اعتزاز به اسلام بلند شده است، برافراشته شده است؛ احساس هویت اسلامى امروز در مسلمانان، در هر نقطهى عالم، نیرومند شده است و نیرومند خواهد شد. ۱۳۹۳/۳/۶
* ما در دورههاى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى و قبل از بیدارى اسلامى، دنیاى اسلام را در حال غفلت میدیدیم؛ امروز دنیاى اسلام در حال آگاهى است. حوادثى هم که در دنیاى اسلام رخ میدهد، به کمک آگاهى امّت اسلامى مىآید؛ ما را آگاهتر میکند، روشنتر میکند، وظایف ما را براى ما مشخّصتر میکند. دشمنان اسلام از این بصیرت مؤمنین و امّت اسلامى بیمناکند؛ ما این بصیرت را باید روزبهروز تقویت بکنیم؛ اوّلین مرحله همین است که این چالشها را بشناسیم. ۱۳۹۳/۴/۸
۴- بازیگران جنگ چه کسانی هستند؟
* جنگ دلبستگان به غرب با طرفداران استقلال کشورها
* در عراق، دنبالهها و تفالههای رژیم صدام به همراه عدهای انسانهای «غافل، جاهل و دور از فهم و معنویت»، دست به جنایت میزنند و دشمنان این حوادث را جنگ شیعه و سنی مینامند اما این فقط یک آرزوست. آنها به دروغ حوادث عراق را جنگ شیعه و سنی مینامند اما این جنگ، جنگ تروریسم با مخالفان تروریسم، جنگ دلبستگان به اهداف امریکا و غرب با طرفداران استقلال ملتها و جنگ انسانیت با بربریت و وحشیگری است. ملتها باید هوشیارانه این تحرکات را زیرنظر داشته باشند و بدانند دشمن برای از بین بردن استقلال و عزت مسلمانان، از هیچ کاری ابا ندارد. ۱۳۹۳/۴/۷
* عوامل اصلی فتنه در عراق، با سنیهای مؤمن و معتقد به استقلال عراق همان اندازه خصومت دارند که با شیعه دشمن هستند. دعوای اصلی در عراق میان کسانی است که میخواهند عراق به اردوگاه آمریکا ملحق شود و کسانی که خواهان استقلال عراق هستند. ۱۳۹۳/۴/۱
۵- راهکار برونرفت از این وضعیت چیست؟
* خردورزی، بصیرت، اتحاد
دنیاى اسلام امروز احتیاج دارد به روى آوردن به اندیشه، روى آوردن به فکر، عادت کردن به اندیشیدن، مسائل را درست فهمیدن، درست تحلیل کردن. دنیاى اسلام امروز احتیاج دارد به شناختن حقیقى جبههى دشمن امت اسلامى؛ دشمنانمان را بشناسیم، دوستانمان را بشناسیم. گاهى دیده شده است که مجموعهاى از ما مسلمانها با دشمنان خودمان همدست شدیم براى زدن دوستان خود، براى زدن برادران خود! خب، این به ما لطمه میزند، این امت اسلامى را دچار آشفتگى میکند، دچار ضعف میکند؛ این ناشى از نداشتن بصیرت است. امروز دنیاى اسلام به این بصیرت احتیاج دارد، به این تدبر و اندیشه احتیاج دارد، به اثارهى دفائن عقول احتیاج دارد: وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول. نیاز مهم دیگر دنیاى اسلام اتحاد است؛ باید از اختلافات جزئى، اختلافات سلیقهاى، اختلافات عقیدتى عبور کرد و امت واحده تشکیل داد: اِنَ هذِهِ اُمَتُکُم اُمَةً وَحِدَةً وَ اَنَا رَبُکُم فَاعبُدون؛ خداى متعال اینجور میفرماید. اعتقاد به قرآن، اعتقاد به پیامبر، اعتقاد به خداى واحد، اعتقاد به کعبهى واحد و قبلهى واحد، درمقابلداشتنِ جبههى واحد دشمن، اینها کافى نیست براى اتحاد دنیاى اسلام؟ ۱۳۹۳/۳/۶
* مردمسالاری اسلامی
مردمسالاری اسلامی به عنوان نسخهای شفابخش و بیبدیل، یکی از راههای اساسی مقابله با دشمنان است. ۱۳۹۳/۴/۷
راهکار جمعیتی برای کسانی که جهت ازدواج و فرزندآوری از بیپولی گلایه میکنند
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 1393حجة السلام حاج علی اکبری با اشاره به اینکه طرح مسئله اقتصادی برای تاسیس خانواده و فرزندآوری، بدون تعارف یک نگاه کاملاً شرکآلود است، دو راهکار جمعیتی جهت کسانی که از بیپولی خود برای ازدواج و فرزندآوری گلایه میکنند، ارائه کرد.
به گزارش خبرنگار سلامت خبرگزاری تسنیم، مدتهاست که دغدغه رهبر فرزانه انقلاب در بحث سیاستهای جمعیتی مورد توجه آحاد جامعه، علی الخصوص کارشناسان و اصحاب علم و فرهنگ قرار گرفته است، براین اساس برای واکاوی مباحث جمعیتی گفتوگوی با حجة السلام و المسلمین محمد جواد حاج علی اکبری صورت پذیرفت که خود پدر 4 فرزند است و تاکنون 6 کتاب در موضوعات نوجوانان و جوانان از جمله کتاب «مطلع عشق» حاوی توصیههای رهبر معظم انقلاب به زوجهای جوان به نگارش درآورده است.
س: با توجه به توصیههای رهبر انقلاب درباره مباحث جمعیتی، نظر حضرتعالی به عنوان کارشناس مذهبی در حوزه جوانان در بحث سیاستهای جمعیتی چیست؟
ج: مسئله بسیار کلیدی و حیاتی را مطرح کردید، ببینید یک انحراف فرهنگی وقتی به زمان میخورد و تبدیل به نگاه غلط میشود و بعد این نگاه غلط در زندگیها جاری میشود، اصلاح آن بسیار کار دشواری است.
ما در مسئله جمعیت در نگاه کلان و در موضوع فرزندآوری در نگاه خانواده و در موضوع ازدواج از نگاه تاسیس خانواده دچار یک چنین معضلی هستیم، یعنی یک خطای دید و انحراف فرهنگی رخ داده است و متاسفانه در سبک زندگی نیز جاری و نهادینه شده است و فعلاً هم دنبال مقصر نمیگردیم. یک جملهای رهبر عالیقدر فرمودند که دیگر واضح است و باید عنوان کنیم که همه کوتاهی کردهاند.
س: یکی از سئوالهای که مردم در بحث جمعیتی مطرح میکنند این است که نسبت به سیاستهای جمعیتی با توجه به شرایط کنونی کشور اقناع نمیشوند.
ج: مسلماً بازگشت از این مسیر غلط به نظر من، زمانبر هست، چون اتفاقی که باید رخ دهد این است که مردم باید به زیبایی در بحث افزایش جمعیت اقناع شوند و در نسل جوانمان نیز که الان در شرف ازدواج هستند و در مقام فرزند آوری قرار دارند باید یک تغییر نگرشی در سبک زندگی اتفاق بیفتد.
س: پیشنهاد حضرتعالی در این زمینه چیست؟
ج: ما در بحث سیاستهای جمعیتی دو راه میانبر داریم، یک راه که نزدیکتر است، عبارتند از مجموعههای مسئول و نهادهای دولتی کشور که در این قسمت واقعاً وارد میدان شوند و اشکالی که متوجه آنها است در نگاه ساختاری و فعالیتی چه در حوزه قانونی و چه در بخشهای اجرایی باید کلاً تغییر کند، این بخش زود بازده است و در این بخش به هیچ وجه تاخیر را نباید بپذیریم.
س: ولی برخی مشاهدات و نظرات حاکی از آن است که برخی سازمانها و وزراتخانهها آنطور که باید و شاید به مباحث جمعیتی براساس دغدغههای رهبری نمیپردازند.
ج: ببنید، در بخشها و سازمانهای دولتی تاخیر به هیچ وجه توجیه ندارد و باید مجریان براساس سیاستهای جمعیتی که رهبر عظیمالشان تایید و ابلاغ کردند با سرعت تمام موانع را برطرف کنند و نگاه خود را تغییر دهند و رسانهها نیز به هیچ وجه نباید در این بخش تاخیر مسئولانی که در این حوزه فعالیت میکنند را بپذیرند.
نکته دوم عبارت از آن است که ما با نسلی جوانمان باید با ادبیات دینی در این موضوع صحبت کنیم، اشکالی که اتفاق افتاده است به دلیل آن است که نگرش مادی در این حوزه غلبه کرده است. وقتی ما با جوانانمان درباره تاسیس خانواده و بُعد فرزندآوری صحبت میکنیم عمدتاً میبینیم که مسئله اقتصادی را مطرح میکنند.
بنابراین طرح مسئله اقتصادی بدون تعارف یک نگاه کاملاً شرکآلود است، هم در تاسیس خانواده و هم در مقوله فرزندآوری، چون در ارتباط با تاسیس خانواده، خدای متعال تضمین کرده است که اگر کسانی مشکل اقتصادی داشته باشند خداوند از فضل خود آنها را بینیاز میکند و همچنین، خداوند میفرماید زمینه ازدواج جوانهایتان را فراهم کنید.
س: گلایه مردم درباره مشکلات اقتصادی را چگونه پاسخ باید داد؟
ج: خُب، این سئوال فوراً در ذهنها پیش میآید مبنی بر اینکه وقتی یک خانواده جدید میخواهد تاسیس شود زندگی و مسائل اقتصادی آن را مطرح میکنند، در حالی که خداوند در قرآن فرموده است کسانی که در این زمینه مشکل اقتصادی داشته باشند خداوند از فضل خود مشکل آنان را برطرف میکند. بنابراین، این یک نکته مهم است که اعتماد به فضل خداوند بسیار اهمیت دارد.
البته این مطلب بنده متفاوت از مطلب نخستم درباره تلاش و اقدامات فوری نهادهای ذیربط در زمینه سیاستهای جمعیتی است. بنابراین سازمانهای مرتبط در این مقوله باید هر چه سریعتر تسهیلات لازم را فراهم کنند. وام بدهند و ایجاد شغل کنند.
بنابراین اهمیت بحث فرهنگسازی در مقوله افزایش جمعیت کشور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، باید مخاطبان در این مبحث از جمله خانوادهها و والدین که مباحث غلط جمعیتی با نگاه اقتصادی به فرزندان منتقل میشود اصلاح شود. براین اساس در گام نخست باید خانوادهها و بعد فرزندان با نگاه توحیدی جمعیتی آشنا و ذهن آنها تقویت شود.
براین اساس نگرش توحیدی در این مبحث این است که خدا ازدواج را میپسندد، تاسیس خانواده را دوست میدارد، بنابراین ما باید به میدان برویم زیرا خداوند نیز وعده کرده است و خودش نیز پشتیبانی میکند.
امروز هم اگر مشاهده کنید هر خانوادهای که مشکلات اقتصادی را برای ازدواج و فرزندآوری فرزندانشان مطرح میکنند، از خود آنها بپرسیم که خودشان زندگی مشترکشان را چگونه آغاز کردهاند، میگویند که با توکل آغاز کردهاند و خودشان نیز به شما گزارش میدهند که وقتی زندگی مشترک را آغاز کردند، چیزی نداشتند. ولی الحمدالله الان به اندازه توانشان دارایی کسب کرده اند و کفاف اداره خانواده را دارند. بنابراین وظیفه مجموعههای فرهنگی، دینی و رسانههای ما در این مقوله بسیار سنگین میشود.
حجة السلام حاج علی اکبری در ادامه با اشاره به مقوله فرزندآوری نیز عنوان میکند: ببنید، خداوند در قرآن همین حمایتها را اشاره کرده است و میفرماید «یادتان رفته است که رزاق چه کسی است». زیرا زمانهایی ما مشاهده میکنیم که افراد به سمت سقط پیش میروند. بنابراین وقتی خداوند چنین هدیهای به افراد میدهد متاسفانه برخیها این فرزندان که هدیه خداوند است را میکشند. حال قبل از 4 ماهگی و یا حتی بعد از آن؛ که نمونههایی از این موارد وجود دارد.
بنابر این این فرمایشات خداوند نه تنها به جاهلیت قدیم، بلکه به جاهلیت مدرن نیز اشاره میکند و بار دیگر خداوند میفرماید «آیا از فقر میترسید، از اینکه میخواهید فرداها چگونه زندگی کنید، اصلاً این موارد ارتباطی به شما ندارد. زیرا رزق شماها به دست من است و دست خودتان نیست. شما مگر رزاق هستید که تصمیمگیری میکنید» این تعبیرات قرآن است.
براین اساس باید این احساس در خانوادههای جوان به وجود آید که باید به خداوند اعتماد کرد و این نگرش مادی شرکآلود منحط کنار گذاشته شود و در کنار آن شیرینی داشتن فرزند، گوارایی آن، نشاطی که میدهد و زندگی را با طراوت میکند و عواطف را میپوشاند، در برابر آن شعار کذایی فرزند کمتر، زندگی بهتر تشریح شود.
منبع: تسنیم
یک "گاز" جهانی را و جنایاتی در سکوت
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 1393رجا نوشت:
یک نفر، یکی دیگر را گاز میگیرد و دنیا باخبر میشود
ولی وقتی اسرائیل، هزاران کودک را بیرحمانه ترور میکند،
هیچکس توجه نمیکند…
شب زندهداری در حقيقت آموزش و پرورش روز است
نوشته شده توسطرحیمی 6ام تیر, 1393هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
امام هادى عليه السلام :
اَلسَّهَرُ اَ لَذُّ لِلمَنامِ وَ الجوعُ يَزيدُ فى طيبِ الطَّعامِ؛
شب زنده دارى، خواب را شيرين تر و گرسنگى، غذا را لذت بخش تر مى كند.
(تنبيه الخواطر، ص 141، ح 18)
بيان نوراني امام عسکري(سلام الله عليه) اين است که وصول به خدا و نِيل به مقام قُرب الهي يک راه طولاني است و پیمودن این راه طولانی مرکب ميخواهد و بهترين و راهوارترين مرکب اين سفر، نماز شب است. جريان شب زندهداري در حقيقت آموزش و پرورش روز است، براي اينکه وقتي ما شب برخاستيم و حداقل چهل نفر را دعا کرديم، روز هم حداقل به فکر حلّ مشکلات چهل نفر هستيم، اگر کسي شب برخيزد و از خداي سبحان حل مشکلات چهل نفر را طلب کند يقيناً روز به فکر آن چهل نفر هم است، چنين انساني نه بيراهه ميرود نه راه کسي را ميبندد، آن وقت اين نظام ميشود نظام ولايي، ميشود نظام قرآن و عترت و منشأ برکت.
بر گرفته از درس اخلاق حضرت آیت الله جوادی آملی 19/10/92
گزیده هایی از برگزیدگان(عجایب زندگی آخوند خراسانی ره)
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1393هنگامی که پس از پنجاه سال، قبر آخوند خراسانی را شکافتند تا دخترش را کنارش به خاک بسپارند، دیوار قبر آخوند فرو ریخت؛ مردم با تعجب دیدند که جسد آخوند پس از آن همه مدت ذرهای متلاشی نشده است.
او رابطه دین با سیاست را به عمل ثابت کرد و در عصر مشروطیت چون نگینی در آسمان اجتهاد درخشید، او کسی نیست جز «ملامحمد کاظم خراسانی» معروف به آخوند خراسانی که در 21 ذیالحجه سال 1329 هجری قمری در نجف اشرف به ملکوت اعلی پیوست.
در ادامه به گوشهای از زندگی این عالم مجاهد اشاره میکنیم:
*ماجرای خانه آخوند خراسانی و گله فرزندش
آخوند به تمیزى سر و وضع و لباس اهمیت فراوانى مىداد، همراه سه فرزند که همگى آنها متأهل بودند، در یک خانه زندگى مىکرد. این چهار خانواده، چهار اتاق داشتند، روزى یکى از پسرانش از تنگى جا به پدر شکایت کرد، پدر گفت: اگر قرار باشد که خانههاى این شهر را بین نیازمندان بخش کنند، به ما بیش از این نمىرسد.
*مرجعی که چهل سال گوشت نخورد
ایشان میفرمود: «چهل سال است نه گوشت خوردهام و نه آرزوی خوردن گوشت داشتم، تنها خوراک من، فکر بود و به این زندگی راضی و قانع بودم، هیچگاه نشد سخنی یاد کنم که گمان کنند از زندگی خود ناراضی هستم، پولی برای خرید یک شمع به من دادند، ولی من در تاریکی میگذرانیدم و آن پول را به فقیرتر از خودم میدادم، سی سال تمام، تنها خورش من، داغی و گرمی نان بود.
* پیراهنی که شیخ انصاری به شاگردش بخشید
روزی، هنگامی که مجلس درس شیخ انصاری به پایان رسید، استاد به آخوند خراسانی نگاه کرد و گفت: آخوند، میبینم خیلی مؤدب مینشینی! او سر به زیر افکند و عبای خود را بیشتر روی سینهاش کشید، شیخ دریافت پیراهن تن شاگردش نیست و قبای خود را پیش آورده تا گردن خود را بپوشاند و معلوم نشود که پیراهن به تن ندارد، زیرا تنها چیزی که داشت و میتوانست بگوید مالک آن هست، یک قبای پاره، یک عبای کهنه و یک جفت کفش بود که آن هم ته نداشت و با زحمت پای خود را بالاتر میگرفت و به رویه کفش میچسباند تا پایش بر زمین کشیده و کثیف نشود تا آن جا که روزی، مجبور شد سه بار پای خود را بشوید.
یکی از طلاب، که گوشه مدرسه نشسته بود، او را دید، دلش به حالش سوخت و کفش مندرسی به او داد، در این وقت، گویی دنیا را به آخوند خراسانی دادهاند.
آن روز هم، شیخ پس از مجلس درس از برهنگی شاگردش آگاه شد و فهمید که پیراهن به تن ندارد، امر کرد پیراهنی به آخوند دهند.
*ماجرای پدری که 50 سال بعد از مرگ دست دخترش را میگیرد
هنگامی که پس از پنجاه سال، قبر آخوند خراسانی را شکافتند تا دخترش را کنارش به خاک بسپارند، دیوار قبر آخوند فرو ریخت؛ مردم با تعجب دیدند که جسد آخوند پس از آن همه مدت به هیچ وجه متلاشی نشده و حتی صورت و محاسن او اصلاً تغییر نکرده بود.
یکی از شاهدان میگفت: عجیب آنکه وقتی دست آخوند را گرفتم و روی دست دخترش گذاشتم، دست شیخ مانند کسی که به خواب رفته باشد، حرکت کرد و همه حاضران سخت متعجب شده بودند، زیرا وضع کفن و صورت، به گونهای بود که گویا آخوند را لحظاتی پیش به خاک سپردهاند.
گاهنامه ظهور(نشریه داخلی حوزه علمیه محدثه سلام الله علیها) شماره 25 خرداد 93
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1393دلتنگی هایم با حضرت روح الله
نوشته شده توسطرحیمی 12ام خرداد, 1393
این روزها اتفاقاتی می افتد که دلم را به درد آورده است.
برایت دلتنگ تر از همیشه شده ام.
در این روزها، اندوه جدایی ما از تو بر دلم سنگینی می کند؛
دوست دارم مثل بچه های غمگینی که دلتنگی شان را با قلم و کاغذ تقسیم می کنند برایت نامه ای بنویسم و یکایک این غم های گران را برایت بشمارم.
می خواهم بگویم امام عزیز!
گرچه امروز تیرهای بد طینتان بزرگ و کوچک،آرمان و اندیشه های تو را نشانه گرفته اند و دانسته یا ندانسته تیشه به دست گرفته اند تا ریشه های درخت تنومند استقلال و آزادی واقعی ما را از بن برکنند اما هنوز چشم های بصیر بسیاری هستند که با “دلواپسی” و “نگرانی” آینده میهن و آرمان های انقلابی و اسلامیمان را رصد می کنند.
گرچه امروز حتی می خواهند هویت واقعی ایرانی ما را را بفراموشانند و چیزی غیر از آن را با مایه ای از غربزدگی و جاهلیت مدرن به ما تحمیل کنند،ولی باید بگویم ما سربازان کوچکت با سعه صدر و صبری که یادآور صبر مولایمان علی خواهد بود پشت سر ولایت با صلابت تمام ایستاده ایم و هرگز اجازه نخواهیم داد که حریصانی که لقمه های حرام شکمشان را انباشته است رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنند.
طمّاعانی که حتی چشم به سرمایه های فرهنگی و معنوی این ملت اندوخته اند تا از حراج آنها در بازار بی هویتی غرب برای خود نام و جاه و جلالی کسب کنند و خود را در چشم اربابان خود بزرگ کنند باید بدانند که ایرانی خونش با اسلام آمیخته است و با ولایت زنده است.
ایرانی همچنان ایرانی و مسلمان خواهد ماند و هرگز برای پر کردن جیب سرمایه داران و تسلی خاطر مغرضانی که اندیشه جاه و مقام آنان را کور کرده است،خود را اسیر طوفان سهمگین تبلیغات و اندیشه های غربگرایان نخواهد کرد.
نوشته : رقیه رحیمی(طلبه دانش آموخته)