معصیت و غفلت ما...تا کی؟

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1394

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

شگفت از کسی که از بیم مرض و بیماری از غذا پرهیز می کند، ولی از ترس آتش دوزخ از گناه پرهیز نمی کند!

سلامت روح مهم تر از سلامت جسم است.

بیماری روح هم خطرناک تر از بیماری جسم است.

علم اخلاق عهده دار تربیت روح و زدودن رذایل اخلاقی و آراستن انسان به کمالات و معنویات است.

نتیجه این علم تهذیب نفس و دوری از گناه است.

آنان که از غذای مسموم و ناسالم پرهیز می کنند، از مریض شدن می ترسند.

آیا فساد اخلاق و رشد رذایل در وجود انسان بیماری خطرناکی نیست که از آن واهمه داشته باشیم و از منشأ آن که گناه است بپرهیزیم؟

دوزخ فرجام کار گنه کاران است.

هرچه گناهان بیشتر باشد، شعله های جهنم برای شخص گناهکار برافروخته تر می شود و عذاب او شدیدتر.

شایسته است آنان که نسبت به غذا حساسند و از بیم بیماری غذای آلوده پرهیز می کنند، از نافرمانی خدا هم بپرهیزند، چرا که پیامد آن آتش است.

گنهکار با دست خود هیزم جهنم خویش را فراهم می سازد.

منبع: راه زندگی(حکمتهای نبوی)،ص۵۱.

وصیت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بر غسل و دفن شبانه اش

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1394

 

روضه:

آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره)

ما در روایات داریم که علی(علیه السلام) در وصیت هایی که به امام حسن (علیه السلام) فرمودند، یکی از آن ها این بود كه من را شب غسل بده و شب دفن کن.

واقعاً مسأله عجیبی است!

خلیفه مسلمین را شب غسل دهند؟! چرا؟

قضيه چه بوده است که حضرت وصيت كرد، من را شب غسل بده و من را شب دفن کن؟ چرا محلّ دفن را هم مخفی نگه داشتند؟ می دانید که محلّ دفن علی(علیه السلام) یعنی همین جايي كه الآن در نجف است ، بیش از یک قرن مخفی بود و کسی نمی دانست كه حضرت كجا دفن هستند. چه خصوصیّاتی بوده كه این تشابه بین این دو همسر بوده است؟

چرا زهرا(سلام الله علیها) و علی(علیه السلام) هر دو اينگونه وصيت كردند؟

محمد حنفیّه برادر امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام)، نقل می کند که در دل شب بود؛ دیدم دو برادرم امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) برای تجهیز بدن علی(علیه السلام) آماده شدند. امام حسین آب می ریخت و امام حسن شست وشو می کرد و من هم ایستاده بودم و نگاه می کردم. می گوید دیدم که این بدن مبارک، خودش به سمت راست و چپ حرکت می کند و نيازي نیست كه حضرات بدن را حرکت دهند. بوی مُشکی هم آنجا بلند شده بود كه تمام فضا را معطّر كرده بود. می گوید وقتی که غسل تمام شد، برادرم امام حسن خواهرش زینب را صدا کرد و به او فرمود:

برو و آن کافور و حنوطی که جبرائیل از بهشت آورده و سهم پدر است را بیاور؛ او هم رفت و آنها را آورد. پدر را حنوط کردند و در پنج جامه کفن کردند.

سپس این بدن مقدس را بر طبق وصیت علی(علیه السلام) در تابوتی گذاشتند؛ حسنین(علیهماالسلام) جلوی تابوت را نگرفتند، بلكه در روايت آمده که جبرائیل و میکائیل آمدند و جلوی تابوت را گرفتند و حرکت دادند. عقب تابوت را حسنین(علیهماالسلام) گرفته بودند. این تابوت بلند شد و حرکت کردند. می گوید ما از کوفه بیرون آمدیم و همين طور راه مي رفتيم. محمد حنفیّه قسم می خورد و می گوید این جنازه به هر دیوار و درختی که می رسید، همه خضوع می کرند، همه خشوع می کردند، همه خم می شدند، تا آمدیم و به محل دفن حضرت در نجف رسيديم.

تابوت روی زمین آمد. برادرم امام حسن ایستاد و با هفت تکبیر نماز خواند. وقتي آن محلّ مخصوص را باز کردند، دیديم که قبری آماده و مهیا است. جنازه پدر را در قبر گذاشتند؛ اما امام حسن بعد از آن ایستاد و دو رکعت نماز خواند. نمازش که تمام شد، دیدیم پرده ای از سُندُس، روی جنازه را گرفته است. برادرم امام حسن سمت سر علی(علیه السلام) را وقتی کنار زد، دیدیدم كه آدم صفی الله، ابراهیم خلیل الله و پیغمبر اکرم آمده اند و دارند با علی(علیه السلام) سخن می گویند. امام حسین پرده سمت پای علی(علیه السلام) را کنار زد، دیدیم حوّا، مریم، آسیه و زهرا(سلام الله علیها) آمده اند. امّا این ها چه کار می کنند؟

این ها همه نوحه و گریه می کنند…

اضطراب و راه های درمان آن در قرآن

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1394

 

قَالَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی:

يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ.[1]

بحث در رابطه با درمان بیماری های روحی و ناهنجاری های اجتماعی با بهره گیری از آیات قرآن است. چون قرآن این ادعا را دارد که: «شِفاءٌ لِما فِی الُّصدُور»، من نسخه ای هستم که همه بیماری های درونی و بیماری هایی را که در سینۀ شماست شفا می دهم.

در حدیث هم داریم که پیامبر عظیم الشأن فرمودند:

«یَا عِبَادَ اللهِ! أَنْتُمْ کَالْمَرْضَی وَ رَبُّ الْعَالَمِینَ کَالطَّبِیب»؛

ای بندگان خدا! شما مانند بیماران، و خداوند تبارک و تعالی مانند پزشک است.[2]

نسخۀ این پزشک قرآن است البته مانند خیلی از نسخه هایی که در خانه گذاشته می شود و دارو گرفته نمی شود، یا به سلیقۀ خودش یکی را می خورد و یکی را نمی خورد، یا دورۀ مصرف دارو را به تمام و کمال نمی رساند، یا داروها را به ترتیب مصرف نمی کند و یا خودش سلیقه ای و بدون دستور دکتر دارو می گیرد و استفاده می کند که در این صورت ممکن است منجر به مرگ و هلاکت هم بشود. این نسخه مانند همان نسخه است؛ یعنی اگر «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْض» شد، یک بخش دارو را مصرف کرد و بخش دیگر را مصرف نکرد؛ اگر مصرف این دارو استمرار نداشت دو روز عمل کرد و بقیه را کنار گذاشت، ماه رمضان پیاده کرد ولی ماه های دیگر آن را بوسید و کنار گذاشت، طبیعتاً تأثیر خودش را از دست می دهد. این ضعف از عمل کننده است.

ادامه »

آدرس مهمی که همه به دنبال آنند!

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1394

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(الرعد/28)

آگاه باش که با ياد خدا دلها آرامش مي‏ يابد.


جمال يار ندارد نقاب و پرده ولى

غبار ره بنشان تا نظر توانى کرد!

در آيه «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» تفسير بسيار جالبى از (من اناب ) (آنها که به سوى خدا بازگشته اند) بيان مى کند:

اينان کسانى هستند که ايمان آورده اند و دلهايشان به ذکر خدا مطمئن و آرام است.

و بعد به عنوان يک قاعده کلى و اصل جاويدان و فراگير مى فرمود (آگاه باشيد با ياد خدا دلها آرامش مى گيرد (الا بذکر الله تطمئن القلوب ).

نکته ها :

1 - چگونه دل با ياد خدا آرام مى گيرد؟

بمحمد تطمئن القلوب و هو ذکر الله و حجابه

به وسيله محمد دلها آرامش مى پذيرد و او است ذکر خدا و حجاب او!.

هميشه اضطراب و نگرانى يکى از بزرگترين بلاهاى زندگى انسانها بوده و هست ، و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى کاملا محسوس است .

هميشه آرامش يکى از گمشده هاى مهم بشر بوده ، و به هر درى ميزند تا آن را پيدا کند، و اگر تلاش و کوشش انسانها را در طول تاريخ براى پيدا کردن آرامش از طرق (صحيح ) و (کاذب ) جمع آورى کنيم خود کتاب بسيار قطورى را تشکيل مى دهد.

بعضى از دانشمندان مى گويند: به هنگام بروز بعضى از بيماريهاى واگيردار همچون وبا از هر ده نفر که ظاهرا به علت و يا مى ميرند اکثر آنها به علت نگرانى و ترس است و تنها اقليتى از آنها حقيقتا بخاطر ابتلاى به بيمارى و يا از بين مى روند!

ادامه »

آثار ذکر در کلام امیرالمومنین علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1394

 


امير المومنين علی علیه السلام مي فرمايند:

« خداوند كه پاك و منزه است ذكر را وسيله جلا دل ها و قلب ها قرار داده است.»

بسيار خوب ببينيم اين براي دلها چه مي كند.

مي فرمايد:« شديدترين گناه گناهي است كه صاحبش آن را كوچك مي شمارد.»

خلاصه اين گوش بعضي وقتها كر مي شود اما ذكر اين بي اثري را از بين مي برد. دلمان نمي خواهد گوش شنوا داشته باشيم. بله غاصب به وسيله ذكر بينا مي شود پس از آنكه كور شده بود. چشم يك وقت كور مي شود چشم باطن هر چيزي را مي بيند ولي متوجه نمي شود . توجه كرديد. مرجع تقليدي بود رساله اش در ايران چاپ شده بود در هند هم چاپ شده بود به نظرم رساله ايشان را داشته باشم. اينكه در هند هم چاپ شده اين است كه در هند هم مقلد داشته است. فرموده بود كه من درست است مرجع شدم ولي تا آخر عمرم منبر رفتن را ترك نخواهم كرد.

مي گویند كه يك روزي كه داشت مي رفت مسجد چند تا حيوان چهارپا سر مغازه نانوايي ايستاده اند و اين آرد ها را بغل مي كنند و از روي اينها مي گذارند زمين. این آقا ايستاد و يك نگاهي به اينها كرد و ناراحت شد. گفتند آقا چرا ناراحت شديد فرمودند به حال اين حيوان ها غبطه مي برم.

اي آقا اين چه حرفي است شما مجتهد هستيد آقا اينها حيوان هستند. فرمودند بله همين طور است ولي من به يك بعد از شعور اين حيوانات غبطه مي برم چه بعدي فرمودند تا اينها را ديدم كه اين بارها را مي گذارند زمين به خودم گفتم اينها بار را سالم به مقصد رساندند آيا تو اميد داري كه بارت را سالم به مقصد برساني؟!

ادامه »

۱۲ توصیه برای استفاده بهتر از لیالی قدر

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1394

پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن   لیالی قدر ماه مبارک رمضان برخی از توصیه های حضرت آیت الله خامنه ای برای استفاده هرچه بهتر کامل تر از این فرصت گران بها را منتشر کرد. 



ساعات لیلة القدر را مغتنم بشمارید

قدر لیلة القدر را باید دانست، ساعات آن را باید مغتنم شمرد و کاری کرد که ان شاءاللَه قلم تقدیر الهی در شب های قدر برای کشور عزیز و آحاد ملت ما تقدیری آن چنان که شایسته مردم مؤمن و عزیز ماست، رقم بزند. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳

با آمادگی معنوی وارد شب قدر شوید

در ماه رمضان هم - در همه روزها و شب ها - دلهای تان را هرچه می توانید با ذکر الهی نورانی تر کنید، تا برای ورود در ساحت مقدّس لیلة القدر آماده شوید، که: «لیلة القدر خیر من الف شهر. تنزّل الملائکة والرّوح. فیها بإذن ربّهم من کل امر». شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متّصل می کنند، دلها را نور باران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی منوّر می کنند. شب سِلم و سلامت معنوی -سلامٌ هی حتّی مطلع الفجر- شب سلامت دل ها و جان ها، شب شفای بیماری های اخلاقی، بیماری های معنوی، بیماری های مادّی و بیماری های عمومی و اجتماعی که امروز متأسفانه دامان بسیاری از ملت های جهان، از جمله ملت های مسلمان را گرفته است! سلامتی از همه اینها، در شب قدر ممکن و میسّر است؛ به شرطی که با آمادگی وارد شب قدر شوید. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵

ادامه »

نامه اى از دوزخ

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1394

دانشمند عارف حله (سيد بن طاووس (ره) از همنشينى با فرمانروايان مى گريخت و در اين باره هرگز پند دوستان ناآگاه را نمى شنيد. روزى يكى از فقيهان روزگار به او گفت :

امامان ما در محفل خلفا شركت جسته، با آنها آميزش داشتند. پس ورود ما به مجلس آنان نيز نمى تواند نكوهيده و زيان آور باشد.

سيد پاسخ داد : پيشوايان ما در محفل آنان حضور مى يافتند در حالى كه قلبشان از شهوترانان حاكم رويگردان بود ولى تو آيا خود را چنين مى دانى؟ به ويژه هنگامى كه نيازت را برآورده مى سازند و تو را از نزديكان خويش قرار مى دهند و نيكى درباره ات روا مى دارند، آيا مى توانى دل از دوستى آنان تهى كنى؟

فقيه گفت : نه، درست مى گويى. حضور ناتوانان نزد توانگران هرگز مانند حضور اهل كمال نيست.([1])

در حله يكى از فرمانروايان ضمن نامه اى از آن فقيه گرانمايه خواست در خانه به ملاقاتش شتابد. سيد در پاسخ چنين نوشت : آيا در كاخى كه زندگى مى كنى چيزى از آن براى خدا ساخته شده است تا در آنجا حضور يابم، بر آن نشينم يا بدان بنگرم؟

آگاه باش! آنچه مرا در روزهاى آغازين عمر به ملاقات فرمانروايان مى كشاند، اعتماد بر استخاره بود ولى اينك به فضل الهى از رازهايى آگاه شده، مى دانم كه استخاره در چنين مواردى دور از حق و صواب است.([2])

[1] - كشف المحجة لثمرة المهجة، ف122 و 123.

[2] - همان، ف122 و 123.

سایت فرهیختگان تمدن شیعه

نوشته شدن اجل‌ها در شب قدر

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1394

*به هر که هر چه دادند، در دل شب دادند

اتّفاقاً خیلی جالب است، از بس شب برکت دارد پروردگار عالم هم مقدّرات را در شب قرار داد و اسمش را گذاشت لیلة القدر.

در روز قرار نداد، معلوم است همه ی برکات در شب است. ما برعکس در روز دنبال رزق می گردیم امّا پیامبر عظیم الشّأن فرمود:

«بَرَکَةٌ فِی الرِّزْق» اگر دنبال این هستیم که رزقمان زیاد شود، با برکت شود، باید در شب دنبالش بگردیم، نه در روز. این صلاة الیل و این شب‌خیزی عامل برکت در رزق است.

روز دنبال برکت در رزق نگرد، شب بگرد. همان‌طور که مقدّرات من و شما را شب رقم زده‌ اند.

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ» حتّی اگر «انزلناه» را عنوان قرآن کریم و مجید الهی هم بیان کنیم، باز هم می فرماید:

«فی لیلة القدر» در آن شب قدر است؛ یعنی همه چیز در دل شب است. تمام محسنات، تمام خوبی ها، تمام فضائل را شب می‌ دهند و ما در روز دنبالش می‌گردیم. روز باید اجراییش کنیم ولی شب مرحمت و لطف می کنند. به هر که هر چه مرحمت شده است، به خاطر شب‌خیزی اوست.

امام راحل عظیم الشّأن هم بار ها در درس اخلاقشان بیان فرموده بودند که به هر کس هر چه دادند، دنیا دادند، آخرت دادند - غیر از آن هایی که کفّارند و حالشان «أَمْهِلْهُمْ رُوَیْدا» است که معلوم است آن ها دنیا را به ظاهر دارند -به خاطر شب‌خیزی و در دل شب مرحمت کردند.

لطف خدا شامل حالشان شد. این ها نکات مهمّی است.

*نوشته شدن اجل‌ها در شب قدر
شب قدر عندالاولیاء به عنوان «لیلة العظمه» نامیده شده که شبی باعظمت است. یا تبیین به آیه شریفه «ما قدر الله حق قدره» هم در لیله است.
شب به قدری اهمیّت دارد که راغب اصفهانی در همان کتاب لغتشان که توضیحات و معانی لغات را بیان می‌‌کنند، می‌‌گویند: «لیله القدر أی: لیلة قیّضها لأمور مخصوصة» شب قدر آن شبی است که امور مخصوصی را برای فیض دادن آماده کردند. همان‌طور که باز قرآن کریم می‌فرماید:

«یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیم» باز این عنایت است، همه در شب است، شب قدر است.
شب قدر به قدری مهم است که وجود مقدّس حضرت ثامن الحجج، قبله ایران، آقا علی بن موسی الرضا(ع) بیان می‌فرمایند:

«یُقَدَّرُ فِیهَا مَا یَکُونُ فِی السَّنَةِ مِنْ خَیْرٍ أَوْ شَرٍّ أَوْ مَضَرَّةٍ أَوْ مَنْفَعَةٍ أَوْ رِزْقٍ أَوْ أَجَلٍ وَ لِذَلِکَ سُمِّیَتْ لَیْلَةَ الْقَدْرِ»

شب قدر آن شبی است که در سال واقع می‌شود و در آن اندازه‌گیری می‌شود، چه چیزی؟ خیر و نیکی، شرّ و بدی، ضرر یا منفعت انسان، رزق و اجل انسان. شب قدر است که می‌گویند کی رزقش چقدر است. شب قدر می‌گویند که کی دیگر امسال تمام شد، یکی یک روز بعد از شب قدر، یکی یک ماه بعد و یکی 6 ماه بعد از آن می‌میرد، بالاخره این سال تا آن سال در این شب رقم می‌خورد.

شرح دعای ابوحمزه ثمالی توسط آیت‌الله قرهی
خبرگزاری فارس

دعای امام زمان (عجل الله) در حق شیعیانش

نوشته شده توسطرحیمی 15ام تیر, 1394

… پروردگارا ! آنها را در روزگارِ سرفرازى، سلطنت، چيرگى و دولت ما به زندگى بـازگردان.»

“خاطره اى سبز” از سيد على سيد بن طاووس (ره)

سال 627 ق. را بايد سال تحقق تنها سفر سيد پارسايان حله به بيرون از عراق ناميد. او در اين زمان با هدف حج راه حجاز پيش گرفت و با كوله بارى از دستاوردهاى معنوى به خانه بازگشت. دستاوردهايى كه بايد يك قطعه كفن را در شمار آشكارترين آنها جاى داد. او از آغاز توقف در عرفات كفنش را به شيوه اى خاص بر دست نگاه داشت، سپس آن را به خانه خدا، حجرالاسود، آرامگاه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و معصومان خفته در بقيع ساييده، تبرك ساخت و به مثابه نفيس ترين هديه براى خويش باز آورد.([1])

ناگفته پيداست عارف بزرگ حله در فرصتهاى گوناگون به حرم معصومان مى شتافت. در اين زيارتها او به حقايقى دست مى يافت كه حتى تصور آن نيز براى بسيارى از مردم ناممكن است. فقيه پاك رأى حله در كتاب مهج الدعوات خاطره اى از سفر به سامرّا را چنين بازگو مى كند :

«در شب چهارشنبه سيزدهم ذيقعده سال 638 در سامرّا بودم. سحرگاهان صداى آخرين پيشواى معصوم حضرت قائم(عليه السلام)را شنيدم كه براى دوستانش دعا مى كرد و مى گفت :

… پروردگارا ! آنها را در روزگارِ سرفرازى، سلطنت، چيرگى و دولت ما به زندگى بـازگردان.»([2])

البته اين تنها خاطره دانشور پرهيزگار حله از آن شهر آسمانى نيست. او سحرى ديگر در سرداب سامرّا صـداى مـولايش را آشكارا شنيد كه براى پـيروانش دعـا مى كرد و پـروردگار را چـنين مى خـواند :

«اَلَّلهُمَّ اِنَّ شيعَتَنا خُلِقَتْ مِنْ شعاع اَنْوارِنا وَبَقِـيَّةِ طينَـتِنا وَ قَدْ فَعَـلُوا ذُنُوباً كَثيرَةً اِتّـكالاً عَلى حُبِّنا وَ وِلايَتِنا فَاِنْ كانَتْ ذُنُوبُهُمْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَاَصْلِحْ بَيْنَهُمْ وَ قاضِ بِها عَنْ خُمْسِنا وَ اَدْخِلْهُمُ الجَنَّةَ فَزَحْزِحْهُمْ عَنِ النّارِ وَلا تَجْمَعْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ اَعْدائِنا فى سَخَطِكَ.»([3])

پروردگارا ! شيعيان از پرتو نور ما و باقيمانده گل وجود ما آفريده شده اند و گناهان فراوانى به پشت گرمى دوستى و ولايت ما انجام داده اند. پس اگر گناهانشان ميان تو و آنها فاصله اى پديد آورده ميان آنها را اصلاح كن و گناهانشان را از خمس ما جبران فرما.

پروردگارا ! آنها را از آتش دور كرده، در بهشت جاى ده و همراه دشمنان ما در خشم و عذاب خويش نيفكن.

[1] - روضات الجنات، ج4، ص336.

[2] - مهج الدعوات، سيد بن طاووس، ص368.

[3] - نجم الثاقب، حسين نورى طبرسى، ص296.

سایت فرهیختگان تمدن شیعه

دعاي حضرت ولي عصر (عج)

نوشته شده توسطرحیمی 15ام تیر, 1394

شيخ طوسى در كتاب غيبت، درباره تولد «صدوق» چنين نگاشته است :

      «بسيارى از بزرگان قم نقل كرده اند كه على بن حسين بن بابويه با دختر عموى خود ازدواج كرد ولى از وى صاحب فرزند نشد. نامه اى به شيخ ابوالقاسم حسين بن روح نوشت كه از حضرت ولى عصر(عج) بخواهد تا براى او دعا كند كه خداوند به او فرزند عطا فرمايد از حضرت جواب آمد كه از اين همسر صاحب فرزند نمى شوى ولى بزودى با كنيزى ديلمى([1]) ازدواج خواهى كرد كه خداوند از او دو فرزند فقيه به تو خواهد داد.([2])

شيخ صدوق خود نيز ماجراى دعاى حضرت ولى عصر(عج) و ولادت خود را در كتاب «اكمال الدين» آورده است و در ادامه نوشته است كه هرگاه «ابوجعفر محمد بن على اسود» مرا مى ديد كه براى آموختن حديث و علوم اهل بيت (عليهم السلام) با اشتياق تمام به درس اساتيد مى رفتم، مى فرمود : اين ميل و اشتياق به علم آموزى كه تو دارى جاى تعجب نيست، زيرا تو به دعاى امام زمان متولد شده اى.

به هر تقدير اين بشارت به «ابن بابويه» رسيد و پس از مدتى در پى ازدواج با كنيزى ديلمى خداوند «محمد» را به او عطا فرمود كه در آن سنين مايه اميد و چشم روشنى پدر گشت و سپس پسر ديگرى به او داد و نامش را «حسين» نهاد.

«حسين بن على بن بابويه» نيز از دانشمندان و پس از پدر و برادرش «محمد» بزرگترين و معروف ترين شخصيت خاندان «بابويه» است.

[1] - ديلم نام طايفه اى بوده كه در شمال ايران مى زيسته اند و مدتى بر قسمتهاى عمده ايران حكمرانى داشتند و به آنها ديلميان مى گويند.

[2] -الغيبه، ص188.

سایت فرهیختگان تمدن شیعه