از مفهوم "نرمش قهرمانانه" سوءتفسیر نشود

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1393

مرزبندی “نرمش قهرمانانه” و “سازش ذلیلانه

نباید از مفهوم “نرمش قهرمانانه” سوءتفسیر شود

مرزبندی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دکترحسن رحیم‌پور ازغدی در چهل و یکمین مقاله شفاهی خود که به مناسبت میلاد مبارک امام حسن مجتبی(ع) منتشر شده بود به مفهوم‌شناسی “نرمش قهرمانانه” امام حسن(ع)‌‌ و تفاوت آن با “سازش ذلیلانه” اختصاص دارد که مشروح سخنرانی وی به شرح زیر است:

من بحث را از یک نامه‌ای شروع می‌کنم که نقش و درس از امام حسن (ع)، خطاب به معاویه است، این نامه در آغاز خلافت و حاکمیت امام حسن (ص)  خطاب به معاویه نوشته شد که طرح‌های براندازی را تعقیب می‌کرد.

طرح‌هایی که متاسفانه چند ماه بعد با کمک خائنین داخلی و ضعف جبهه خودی به نتیجه و هدف شوم خودش رسید. ولی این نامه در آغاز حاکمیت و بیعت وسیع مردم با امام حسن (ع) هست که در جواب نامه‌ای یا شاید پیامی به معاویه است و پیامی به تاریخ است. برای رو کردن دست ژورنالیزم سیاسی و جنگ روانی بسیار فعال و روباه صفتانه‌ای که حاکمیت شام علیه اهل بیت (ص) راه انداخته بود. در آنجا از جمله معاویه، جوسازی کرده بود که مسئله مربوط به دعوای من با علی و ما با حسن و این‌ها نیست. مسئله خیلی ریشه‌ای‌تر است و از قبل این اختلافات بوده است. در واقع خود را با قبلی‌ها گره بزند و یک طوری توجیه کند، مشروعیت یاغی‌گری و باقی‌گری  خودش را. امام حسن (ع) در آن نامه به وی جواب می‌دهند که آن تحلیلی که از آن موقع برای افکار عمومی ارائه کردی و منتشر می‌کنی و خودت می‌دانی دروغ است، اول جواب او را بدهم.

بعد از آنکه رسول الله (ص) از دنیا رفتند، یک جنگ قدرتی بین اشخاص و قبائل شروع شد. بعد قریشی‌ها آمدند، با استناد با خویشاوندی با پیامبر و اینکه ما فامیل پیغمبر هستیم، نزدیک‌ترین شما به پیغمبر هستیم. ما از همان قبیله هستیم. ما عشیره و خویشاوند او هستیم، نسب ما نسب پیامبر است، کسی نباید با ما بر سر حکومت و قدرت؛ مخاصمه و بحث بکند و با همین حرف تمام مدعیان و رقبا را ساکت کردند. یعنی همه قبائل عرب استدلال و حجت را پذیرفتند که خب، بالاخره خویشان و نزدیکان پیامبر بر بقیه، مقدم هستند و باید مقدم باشند.

این حجت را همه قبائل از قریش پذیرفتند و تسلیم شدند و با عزت و احترام قدرت را تحویل یک عده از قریش دادند. بعد که این سؤال در برابر این‌ها مطرح شد، با همین استدلال‌هایی که علیه همه اعراب کردید که چون به پیامبر نزدیک‌تر هستید و قدرت باید در اختیار شما باشد. خب! عین این حرف، این استدلال اگر استدلال قانع کننده‌ای است که خود شما را هم باید وادار کند که قدرت را تسلیم ما بکنید، ما همان حرفی را با قریش زدیم که قریش به بقیه عرب گفت ولی انصافی که بقیه عرب با قریشی‌ها کردند، این‌ها حتی حاضر نشدند همین معامله را با ما بکنند.

یعنی اگر استدلال همین این قبائل قریشی درست بود که چون به پیامبر نزدیک‌ترند و قدرت باید در دست آن ها باشد، نه دیگران! خب با  همین استدلال این‌ها نباید قدرت را تحویل می‌گرفتند، باید می‌آمدند در خود قریش به نزدیک‌ترین افراد به قریش که ما هستیم و فرزندان اهل بیت و پیغمبر هستیم. باید به ما می‌گفتند ولی این‌ها یک بام و دو هوا کردند. حکومت را با استدلال از بقیه عرب تحویل گرفتند و بقیه را کنار گذاشتند و بقیه منصفانه تسلیم شدند. نوبت به همین استدلال و انصاف در رابطه ما با آنها که رسید، درست خلاف آن عمل کردند و نزدیک‌ترین اشخاص و تربیت شدگان دامان پیامبر (ص) را از صحنه حذف کردند، دور کردند و همه با هم بر این ستم و جفا بستند.

هم ستم به ما و هم ستم به امت اسلامی و ستم به مسئله حاکمیت و کار خودشان را کردند و قدرت را گرفتند و یک‌جا با استدلال و یک جا با ضد همان استدلال. امام حسن (ع) فرمودند من نمی‌خواهم الان آن بحث را دوباره باز کنم، وعده ما با آنها در محضر خداوند که او ولی و یاور ماست و داوری حق آنجا خواهد شد.

صفحات: 1· 2

امروز غزه مصداق کل یوم عاشورا وکل ارض کربلاست.

نوشته شده توسطرحیمی 11ام مرداد, 1393

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

« وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ »(الشعراء/227)

آنها که ستم کردند به زودي مي‌دانند که بازگشتشان به کجاست!



در پس کوچه های غربت هنوز به گوش شکایت می رسد،

صدای کسی - «هل من ناصر ینصرنی؟»-

انگار آواز بی کسی حسین علیه السلام عالم گیر است.

و داغ دخترکهای تشنه، ناله ی دلگیر شب های مردمیست که هنوز نخفته اند … .

صدای دخترکان مضطربی که پدر، مادر ، برادر شش ماهه و …

همه  و همه کسانش را  گُرگان خوناشام دریده اند ،

هنوز بغض  گلوگیر انسانیت است.

انگار بوی خون به ناحق ریخته ی بر تارک زمین و زمان نوزادان و کودکان  بی گناه  و بی دفاع  مظلوم غزه  که در جهان پیچیده است،

درندگان دیو صفت حربی را بیشتر را به سوی قتلگاه می کشاند!


صدای دلهره ازنفس های زمان شنیده می شود.

کاش خورشید بمیرد و زمان بایستد،

آخر کودکان خسته اند و بی رمق،

آنقدرخسته و دل ریش

که  دل ریش تر از ریش

و نگاه های پژمرده و افسرده شان،

که یاد آور غروبی سرخ فام است هنوز  نگران و پریشان است،

پریشان خواب های آشفته ای که خفته گان سران کشور های اسلامی و اعراب

آن را برایشان تعبییر نموده اند.

آخر مدتی است که نخفته اند و چشمان بیدارشان شاهد خفتن انسانیت است.

و این قصه تلخی است که بی تاب نموده است  دلم را !

و این درد  پر از غصه و محنت

پر از ظلم و هیاهو ، که آزرده نموده است


جهان را ، دلم را

 

انگار صدای غربت مظلومان باید در گوش چاه زمزمه شود ،

آخر گوش شنوایی در این عالم نیست !!

این روزها ، روزهای کودک کشی است …

اینها دست شمر و یزید را از پشت بسته اند ..

دجال و سفیانی اند

اینها


خدایا  ! از ظلم این ظالمان سفاک به تو پناه می بریم…

این روز ها برمردم غزه چه سخت و سنگین می گذرد…

بغض گلوگیر مظلومان چه جانکاه است…

چه غم انگیز است

وقتی که خون به ناحق ریخته ی شش ماهه ای معصوم و مظلوم را می بینی،

وآنگاه می شنوی که سگی هار آن را حق دفاع از فرزند نامشروع خویش می داند

خدایا! چقدر ملال آور است قصه این ظلمت کده انسانها …

چه غمناک است…

پروردگارا!

خداوندا!

ای پناه بی پناهان!

و دادرس ستمدیدگان…

این قصه های تلخ را با ظهور منجی مان پایان ده…

همگی دست به دعا برداریم و برای پیروزی مردم بی دفاع و مظلوم غزه  و سرنگونی رژیم سفاک و جعلی اسرایئل این مولود نامشروع و به ثمر رسیدن خون شهدای فلسطین از خدا بخواهیم.

*امَن یُجیبُ المُضطَر اذا دَعاهُ*سوره نمل،آیه62

ای کسی که دعای مضطر را اجابت می کند وگرفتاری را برطرف می کند.

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بررسی فقهی توهین به کافر حربی(صهیونیست‌ها مصداق "کافر حربی")

نوشته شده توسطرحیمی 11ام مرداد, 1393

صهیونیست‌ها مصداق “کافر حربی” هستند که در فقه اسلام حرمتی ندارند و می‌توان به آنها اهانت کرد و حتی ممکن است این اهانت در شرایطی یک امر راجح و مطلوب نیز باشد که مشمول اجر و ثواب اخروی نیز بشود.

چندی است رهبر انقلاب رژیم صهیونیستی را با القابی همچون سگ‌ هار[1]، گرگ درنده[2]، گرگ‌های صهیونیست[3]، رژیم کافر و محارب، رژیم وحشی و گرگ صفت[4] و … خطاب کرده‌اند، اما آنچه نیازمند سؤال و پاسخ است تبیین این مسئله که آیا می‌توان اهل کتاب را با لقب‌های غیر انسانی مورد خطاب قرار داد؟

چرا می‌توانیم به اسراییل بگوییم سگِ هارِ نجس؟// آماده ارسالمساله از آنجا شروع می‌شود که رهبر انقلاب بر اساس نگاه فقهی - اسلامی، رژیم صهیونیستی را به عنوان «کافر حربی» در منطقه می‌دانند و می‌فرمایند: جنایت هولناك رژیم صهیونیستی در غزه و قتل‌عام صدها مرد و زن و كودك مظلوم، بار دیگر چهره‌ی خونخوار گرگ‌های صهیونیست را از پشت پرده‌ تزویرِ سال‌های اخیر بیرون آورد و خطر حضور این كافر حربی را در قلب سرزمین‌های اُمت اسلام، به غافلان و مسامحه‌كاران گوشزد كرد. مصیبت این حادثه‌ هولناك برای هر مسلمان بلكه برای هر انسان با وِجدان و با شرف در هر نقطه‌ جهان بسی گران و كوبنده است، ولی مصیبت بزرگتر سكوت تشویق‌آمیز برخی دولت‌های عربی و مدّعی مسلمانی است. چه مصیبتی از این بالاتر كه دولت‌های مسلمان كه باید در برابر رژیم غاصب و كافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمایت می‌كردند، رفتاری پیشه كنند كه مقامات جنایتكار صهیونیست، گستاخانه آنها را هماهنگ و موافق با این فاجعه‌آفرینیِ بزرگ معرفی كنند؟[5

 

 

کافر حربی کیست و مصادیق فعلی آن در جهان چه کسانی هستند؟

بسیاری از اهل کتاب از نگاه کلامی (نه فقهي) قرآن، کافر نیستند؛ بلکه مؤمنند زیرا به مبدأ و معاد و توحید و نبوت و معاد ایمان دارند و پیامبران قبل از پیامبر خود و پیامبر خود را قبول دارند و هر گاه پیامبری پیامبران بعد برای آنان ثابت شود، ایمان می آورند.

بر اين اساس از ديدگاه كلي در زمان حاضر همه افرادی که به دینی غیر از اسلام معتقدند، کافر فقهي محسوب می شوند، در نتیجه می‌توان گفت بخش عمده انسان‌های موجود در عالم، از جمله اهل کتاب كافر فقهي محسوب می‌شوند.

حال کفاری که در سرزمین‌های اسلامی هستند، می‌توانند بر اساس پرداخت جزیه به زندگی خود ادامه دهند.

در فقه اسلامی با أهل کتاب می‌شود قرارداد ذمه منعقد کرد و آنها مکلف به پرداخت جزیه به حاکم اسلامی هستند و از این طریق در امان دولت اسلام هستند و جان و مال و عرضشان محترم و در امان هست.

اما آنها که قراداد ذمه با دولت اسلامی امضا نکرده‌اند؛ کافر حربی محسوب شده و مال و جان و عِرض‌شان احترامی ندارد.

از سوی دیگر، کفاری که در سرزمین‌های غیر اسلامی ساکن هستند و تحت حکومت غیر اسلامی زندگی می‌کنند، احکام دیگری بر آنها مترتب است که در ادامه توضیح داده می‌شود.

صفحات: 1· 2

دلنوشته: رمضان فصل بارش هاي بي دريغ رحمت الهي

نوشته شده توسطرحیمی 5ام مرداد, 1393

وقتي باران تندي مي بارد، ظرف هاي زيادي زير بارش باران قرار مي گيرند؛

اما آنکه ظرف بزرگتري مي آورد،  بهره بيشتري از آب شفابخش باران مي گيرد.

چقدر خوب است ظرف وجودمان را بزرگ کنيم تا هر چه بيشتر بهره گيريم و چه خوب مي شود اگر آن ظرف بزرگ تر.

راستي! براي رمضان امسال، براي اين بارش هاي بي دريغ رحمت الهي، ظرف وجودمان را بزرگتر آورديم؟

يا خداي نخواسته ظرفي کوچک تر از هر سال يا شايد هم، هم اندازه با هر سال، بدون هيچ تغيير و تحولي.

قشنگ ترين نکته اين صحنه، آن است که ما همه ظرف هايي هستيم که خداوند ما را در برابر اين بارش قرار داده و حتي آن کس هم که توجهي به رمضان ندارد ناخودآگاه از اين رحمت سود مي جويد و تنها فرقش در مقدار اين رحمت است، چون خودش ظرفيتي کوچک دارد.

خلاصه…
خوشا به حال آنها که امسال با روحي عظيم تر و ظرفيتي بيشتر، وجود خود را سرشار از باران رحمت الهي نمودند. خوشا به حال آنها که قدر را قدر دانستند و مشتاقانه، اشک وصال را در لابه لاي «بک يا الله» ريختند. خوشا به حال آنها که ناله هاي شيدايي را با «الهي بعلي» سر دادند و با خود عهد بستند که از اين پس علي وار زندگي کنند و از «الهي بالحسين» خواستند که حسين وار بميرند.
راستي که اين لذت هاي ماندگار شبهاي عبادت قدر را با هيچ لذتي نمي توان جايگزين کرد. فقط آنچه که مهم است حفظ اين حالت هاي روحي است که در سختي اش، نياز به توسل هويدا است. اما فکر نکنيم که اين حالت ها فقط براي يک عده خاص پيش مي آيند، فقط براي بعضي ممکن است بيشتر از بقيه باشد.

يادم آمد چند روز پيش از خانمي که از وضع ظاهري اش فکر نمي کردم اصلاً اهل نماز و روزه باشد شنيدم که مي گفت:

راستي آدم وقتي روزه است يه حال ديگه داره!

طلبه دانش آموخته رقیه رحیمی

تربيت جوان از ديدگاه معصومين(ع)

نوشته شده توسطرحیمی 5ام مرداد, 1393

 

 

جوانان با ويژگيهاى خاص خود چون قدرت و توان بدنى، فعال و پرتحرك بودن، مقطع سنى مناسب، زمينه و امكان بر عهده گرفتن مسئوليتهاى بزرگ و جايگاه ويژه اى در هر جامعه دارند دوره جوانى بهترين و با نشاطترين دوره زندگى است، فرصت جوانى فرصتى استثنائى و زمينه اى مناسب براى برداشتن گامهاى بلند و حركت به سوى كمال مطلوب است، معصومين(ع) در سخنان درربار خود بر اهميت و لزوم بهره بردارى كامل از آن تاكيد بسيار نموده اند. على(ع) فرموده است:

«دو چيز است كه ارزش و قيمت آنها را نمى داند مگر كسى كه آنها را از دست داده باشد. يكى جوانى و ديگرى تندرستى. (1) نيز رسول گرامى اسلام در وصيت به ابوذر فرموده است:

پنج چيز را قبل از پنج چيز غنيمت بشمار، جوانيت را قبل از پيرى و…» (2) و در قيامت اولين سئوال از جوانى است «رسول خدا(ص) فرموده است:

«در قيامت هيچ بنده اى قدم بر نمى دارد مگر اينكه از او سئوال مى شود عمرش را در چه كارى فنا كرده و جوانيش را در چه راهى صرف نموده است » (3(

 

اهميت دوره جوانى و جايگاه ويژه جوانان ضرورت تربيت آنان را دو چندان كرده است. در اين راه بهره گرفتن از شيوه هاى تربيتى مربيان مطمئن و معصوم، خود ضرورت ديگرى است تكيه بر ديدگاهها و سيره انسانهاى معصوم در تربيت ترديد را از سر راه بر مى دارد و انسان را در مسير پرپيچ و خم تربيت سلامت به مقصد مى رساند.

براى پيدا كردن ديدگاههاى معصومين(ع) در روايات، واژه هاى «الشباب، الشبان و الفتاء» واژه هاى كليدى است كه با رجوع به آنهاء; در روايات مى توان مسائل مربوط به جوان را به دست آورد، قبل از پرداختن به مباحث اصلى تربيت جوان، لازم است معناى لغوى اين واژه ها بيان و از لابلاى آراء لغويين معتبر محدوده سن جوانى را مشخص نمائيم. براى اين منظور اقوال بعضى لغويين معتبر را نقل و سپس به جمع بندى و نتيجه گيرى آنها به پردازيم.

1 - زبيدى در تاج العروس «الشباب » را به معناى جوانى و نورس بودن مى داند و از محمد بن حبيب نقل مى كند كه: زمان غلوميت از تولد تا17 سالگى و شبابيت از17 تا 51 سالگى است و از 51 سالگى تا مرگ سن پيرى است و دو قول ديگر را نيز نقل مى كند كه «يكى جوانى را از بلوغ تا 30 سالگى و ديگرى از16 تا 32 سالگى و بعد از آن را سن كهولت » ذكر مى كند. (4)

2 -  ابن منظور در «لسان العرب » ضمن ارائه معناى فوق به حديثى از «شريح » استشهاد مى كند كه معلوم مى شود جوانى در مقابل صباوت و كودكى است و بعد از بلوغ آغاز مى گردد. (5)

3 - طريحى در مجمع البحرين دوره جوانى را قبل از دوره كهولت مى داند و نقل مى كند كه در حديث، به انسان 30 ساله جوان (الشباب) اطلاق شده است. (6(

4 - فيومى نيز در «مصباح المنير» جوانى را قبل از سن كهولت به حساب آورده است. (7)

5 - سعيد الخورى در «اقرب الموارد» سن جوانى را از بلوغ تا 30 سالگى ذكر كرده است. (8)

6 - احمد بن فارس در مجمل اللغه «دوره جوانى را در مقابل پيرى » بيان مى كند. (9)

7 - و بالاخره از لغويين متاخر لويس معلوف در المنجد «الشباب » را مترادف «فقاء» مى گيرد و سن جوانى را از بلوغ تا حدود 30 سالگى بيان مى كند. (10 )

 

نتيجه گيرى نهائى

شباب به معناى جوانى و نورس بودن است و با «الفتاء» مترادف است و جمع آن «شباب، شبان، شبيبة » است و از جمع بندى آراء لغت شناسان فوق الذكر چنين بر مى آيد كه جوانى دوره ميان كودكى و پيرى است و اما اينكه مبدا و منتهاى آن چه وقت است؟ قدر متيقن اين كه بر فرد غير بالغ «شباب » (جوان) اطلاق نمى شود و جوانى از بلوغ آغاز مى شود و قدر مشترك آن سن 30 سالگى است و اما از 30 سالگى تا 51 سالگى محل بحث و نظر است و بر بيشتر از 51 سالگى نيز قطعا جوان اطلاق نمى گردد.

صفحات: 1· 2

مرگ بر حقوق بی بشر مرگ ...

نوشته شده توسطرحیمی 1ام مرداد, 1393

تنها ترسم از دست دادن تو و فرزند کوچک‌مان بود.

حالا دیگر ترسی ندارم.

آرام بخواب و بدان آرامش توست که طوفان به پا می‌کند …

دانلود کلیپ


 

يَا مَوْلَايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ،

الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي

روضه امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام از زبان امام خامنه ای+ دانلود صوت و فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 26ام تیر, 1393

ذكر مصائب امیرالمؤمنین علیه السلام توسط آیت‌الله خامنه‌ای

با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

 

فایل صوتی:

روضه امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام از زبان امام خامنه ای

دانلود با حجم 3.3 مگابایت به مدت 7 دقیقه و 28 ثانیه از مدیا فایر

دانلود با حجم 3.3 مگابایت به مدت 7 دقیقه و 28 ثانیه از فور شیر

روضه ضربت خوردن حضرت علی (ع) / مدت زمان: ۰۰:۰۶:۰۵ / حجم: ۲٫۷۹ مگابایت

 

منبع باز نشر : رجا نیوز - منیع : khamenei.ir

مظلومیت علی از زبان علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 26ام تیر, 1393

امیر المومنین علیعلیه السلام می‌فرمایند:

به خدا سوگند از آگاهی لازمی برخوردارم و هرگز غافلگیر نمی‏شوم که دشمنان ناگهان مرا محاصره کنند… سوگند به خدا، من همواره از حق خویش محروم ماندم و از هنگام وفات پیامبر(ص) تا امروز حق مرا از من بازداشته‌اند.


مبارک رمضان ماهی است که شب‌های قدرش با نام مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) عجین شده است، به همین مناسبت بر آن شدیم در این بهار قرآن، تفألی بهارانه به نهج‌البلاغه داشته باشیم تا بتوانیم خوشه‌ای از کلام گرانبهای مولا و مقتدای خویش برچینیم.

*خطبه 6 و مظلومیت امیرالمؤمنین

«وَاللَّهِ لَا أَکُونُ کَالضَّبُعِ تَنَامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ حَتَّى یصِلَ إِلَیهَا طَالِبُهَا وَیخْتِلَهَا رَاصِدُهَا وَلَکِنِّی أَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ إِلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ وَبِالسَّامِعِ الْمُطِیعِ الْعَاصِی الْمُرِیبَ أَبَداً حَتَّى یأْتِی عَلَی یوْمِی فَوَاللَّهِ مَا زِلْتُ مَدْفُوعاً عَنْ حَقِّی مُسْتَأْثَراً عَلَی مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِیهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَاله حَتَّى یوْمِ النَّاسِ هَذَ»

به خدا سوگند از آگاهی لازمی برخوردارم و هرگز غافلگیر نمی‏شوم که دشمنان ناگهان مرا محاصره کنند و با نیرنگ دستگیرم کند، من همواره با یاری انسان حق طلب، بر سر آن کس می‏کوبم که از حق روی گردان است و با یاری فرمانبر مطیع، نافرمان اهل تردید را درهم می‏شکنم تا آن روز که دوران زندگانی من به سر آید، پس سوگند به خدا، من همواره از حق خویش محروم ماندم و از هنگام وفات پیامبر(ص) تا امروز حق مرا از من بازداشته و به دیگری اختصاص دادند.

*خطبه 73 و  ویژگی‏‌های امام علی(ع) از زبان خود

«لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّی أَحَقُّ بِهَا مِنْ غَیرِی وَ وَاللَّهِ لَأُسَلِّمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِینَ وَلَمْ یکُنْ فِیهَا جَوْرٌ إِلَّا عَلَی خَاصَّةً الْتِمَاساً لِأَجْرِ ذَلِکَ وَفَضْلِهِ وَزُهْداً فِیمَا تَنَافَسْتُمُوهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَزِبْرِجِهِ»

همانا می‌‏دانید که سزاوارتر از دیگران به خلافت من هستم، سوگند به خدا به آنچه انجام داده‏اید گردن می‏نهم تا هنگامی که اوضاع مسلمین رو براه باشد و از هم نپاشد، و جز من به دیگری ستم نشود و پاداش این گذشت و سکوت و فضیلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زیوری که به دنبال آن حرکت می‏کنید، پرهیز می‏‌کنم.

*خطبه 86 و  ویژگی‌‏های امام علی(ع)

«وَاعْذِرُوا مَنْ لَا حُجَّةَ لَکُمْ عَلَیْهِ وَأَنَا هُوَ أَ لَمْ أَعْمَلْ فِیکُمْ بِالثَّقَلِ الْأَکْبَرِ وَأَتْرُکْ فِیکُمُ الثَّقَلَ الْأَصْغَرَ وَرَکَزْتُ فِیکُمْ رَایَةَ الْإِیمَانِ وَوَقَفْتُکُمْ عَلَى حُدُودِ الْحَلَالِ وَالْحَرَامِ وَ أَلْبَسْتُکُمُ الْعَافِیَةَ مِنْ عَدْلِی وَفَرَشْتُکُمُ الْمَعْرُوفَ مِنْ قَوْلِی وَفِعْلِی‏ وَأَرَیْتُکُمْ کَرَائِمَ الْأَخْلَاقِ مِنْ نَفْسِی فَلَا تَسْتَعْمِلُوا الرَّأْیَ فِیمَا لَا یُدْرِکُ قَعْرَهُ الْبَصَرُ وَلَا یَتَغَلْغَلُ إِلَیْهِ الفکر»

مردم عذر خواهی کنید از کسی که دلیلی بر ضدّ او ندارید و آن کس من هستم، مگر من در میان شما بر اساس «ثقل اکبر» که قرآن است عمل نکردم و «ثقل اصغر» عترت پیامبر(ص) را در میان شما باقی نگذاردم، مگر من پرچم ایمان را در بین شما استوار نساختم و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهیتان ندادم، مگر پیراهن عافیت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم و نیکی‏ها را با اعمال و گفتار خود در میان شما رواج ندادم و ملکات اخلاق انسانی را به شما نشان ندادم، پس وهم و گمان خود را در آنجا که چشم دل ژرفای آن را مشاهده نمی‏کند و فکرتان توانایی تاختن در آن راه ندارد، به کار نگیرید،


*خطبه 93 و ویژگی‌‏های علمی و سیاسی امام علی(ع)

«أَیهَا النَّاسُ فَأَنَاَ فَقَأْتُ عَینَ الْفِتْنَةِ وَلَمْ یکُنْ لِیجْتَرِئَ عَلَیهَا أَحَدٌ غَیرِی بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَیهَبُهَا وَاشْتَدَّ کَلَبُهَا فَاسْأَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَی‏ءٍ فِیمَا بَینَکُمْ وَبَینَ السَّاعَةِ وَلَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِی مِائَةً وَتُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُکُمْ بِنَاعِقِهَا وَقَائِدِهَا وَسَائِقِهَا وَمُنَاخِ رِکَابِهَا وَمَحَطِّ رِحَالِهَا وَمَنْ یقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلًا وَمَنْ یمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتاً وَلَوْ قَدْ فَقَدْتُمُونِی وَنَزَلَتْ بِکُمْ کَرَائِهُ الْأُمُورِ وَحَوَازِبُ الْخُطُوبِ لَأَطْرَقَ کَثِیرٌ مِنَ السَّائِلِینَ وَفَشِلَ کَثِیرٌ مِنَ الْمَسْئُولِینَ»

ای مردم من بودم که چشم فتنه را کندم و جز من هیچ کس جرأت چنین کاری را نداشت، آنگ اه که امواج سیاهی‏ها بالا گرفت و به آخرین درجه شدّت خود رسید، پس از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید، سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، نمی‏پرسید از چیزی که میان شما تا روز قیامت می‏‌گذرد و نه از گروهی که صد نفر را هدایت یا گمراه می‏سازد، جز آنکه شما را آگاه می‏سازم و پاسخ می‏‌دهم.

و از آنکه مردم را بدان می‏خواند و آنکه رهبریشان می‏کند و آنکه آنان را می‏راند و آنجا که فرود می‏آیند و آنجا که بار گشایند و آنکه از آن‌ها کشته شود و آنکه بمیرد، خبر می‏دهم، آن روز که مرا از دست دادید و نگرانی‏ها و مشکلات بر شما باریدن گرفت و بسیاری از پرسش کنندگان به حیرت فرو رفته می‏گویند، سر انجام چه خواهد شد که گروه بسیاری از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرو مانند.

*خطبه 118 و علل نکوهش کوفیان

«مَا بَالُکُمْ أَمُخْرَسُونَ أَنْتُمْ فَقَالَ قَوْمٌ مِنْهُمْ یا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ إِنْ سِرْتَ سِرْنَا مَعَکَ فَقَالَ علیه‌السلام مَا بَالُکُمْ لَا سُدِّدْتُمْ لِرُشْدٍ وَلَا هُدِیتُمْ لِقَصْدٍ أَ فِی مِثْلِ هَذَا ینْبَغِی لِی أَنْ أَخْرُجَ إِنَّمَا یخْرُجُ فِی مِثْلِ هَذَا رَجُلٌ مِمَّنْ أَرْضَاهُ مِنْ شُجْعَانِکُمْ وَ ذَوِی بَأْسِکُمْ»

شما را چه می‏‌شود هرگز ره رستگاری نپویید و به راه عدل هدایت نشوید، آیا در چنین شرایطی سزاوار است که من از شهر خارج شوم، هم اکنون باید مردی از شما که من از شجاعت و دلاوری او راضی و به او اطمینان داشته باشم، به سوی دشمن کوچ کند.

منبع:مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،

دانشنامه امام علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 26ام تیر, 1393



نرم‌افزار دانشنامه الفبایی حضرت علی(ع) همزمان با ایام شهادت مظلومانه آن حضرت توسط مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان منتشر شده است. این مجموعه توسط جمعی از نویسندگان تهیه و تنظیم شده و از طریق پایگاه تخصصی عاشورا منتشر شده است.

مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان هم‌اکنون این مجموعه را در 6 فرمت نرم‌افزاری pdf ، java ،android ، epub برای استفاده در رایانه، انواع گوشی‌های تلفن همراه و انواع تبلت‌ها به صورت رایگان منتشر شده است.

این نرم افزار و دانشنامه را می توانید از طریق لینک های زیر بدست آورید. امیدواریم این شب ها ما و بچه های زحمت کش تحقیقات رایانه قائمیه را از دعای خیر خود فراموش نکنید.

دانشنامه امام علی علیه السلام

دانشنامه امام علی علیه السلام


مشاهده در کتابخانه

برناÙ...Ù‡Ù10702-danesh-nameh-emam-ali.zip


دریافت فایل حجم: 2450 kB

برناÙ...Ù‡Ù10702-fa-danesh-nameh-emam-ali.apk


دریافت فایل حجم: 2622 kB

برناÙ...Ù‡Ù10702-FA-danesh-nameh-emam-ali.pdf


دریافت فایل حجم: 14591 kB

برناÙ...Ù‡Ù10702-FA-danesh-nameh-emam-ali.epub


دریافت فایل حجم: 3279 kB

 

منبع: مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان

امام زمان علیه‌السلام و سرانجام یهود

نوشته شده توسطرحیمی 24ام تیر, 1393


End of Judaism

یکی از دشمنان خطرناک حضرت مهدی علیه‌السلام و یارانش، یهود است؛ خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید:
«همانا شدیدترین مردم، در دشمنی با آنان که ایمان آورده‌اند، یهودیان و مشرکان هستند.»
چنان که از بعضی روایات استفاده می‌شود، سفیانی سخت‌ترین دشمن امام زمان علیه‌السلام از جانب غربی‌ها و یهود حمایت می‌شود. اساساً سفیانی را برای حمایت از مرزهای اسرائیل و سرکوب نیروهای انقلابی، روی کار می‌آورند تا اربابان او از خطر حمله سپاه خراسانی و یاوران مهدی علیه‌السلام که برای آزادی «قدس»، به حرکت درآمده اند، در امان باشند. در آیاتی از سوره مبارکه «اسرا» چنین آمده است:
«ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دو بار در زمین، فساد خواهید کرد و برتری جویی بزرگی خواهید نمود. هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را بر ضدّ شما می‌انگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند؛ حتی برای به دست آوردن مجرمان)، خانه ها را جست و جو می کنند و این وعده‌ای است قطعی، سپس شما را بر آنها چیره می‌کنیم و شما را به وسیله دارایی‌ها و فرزندانی کمک می‌کنیم و نفرات شما را بیشتر قرار می‌دهیم. اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی می‌کنید و اگر بدی کنید، باز هم به خود می‌کنید و هنگامی که وعده دوم فرا رسد، آن چنان بر شما سخت خواهند گرفت که آثار غم و اندوه در صورت هایتان ظاهر می‌شود؛ داخل مسجد (الاقصی) می‌شوند، همان گونه که بار اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود می‌گیرند، در هم می‌کوبند.» (۱)
امام صادق علیه‌السلام در تفسیر جمله «بندگان پیکارجوی خود را علیه شما برمی‌انگیزیم» فرمودند:
«آنان کسانی هستند که خداوند، قبل از ظهور قائم، آنها را برمی‌انگیزد و آنان، دشمنی از دشمنان آل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را فرا نمی‌خوانند؛ مگر اینکه او را به قتل می‌رسانند.» (۲)
عیاشی در تفسیر خود، از امام باقر علیه‌السلام روایت کرده که حضرت، پس از تلاوت آیه «بعثنا علیکم عباداً لنا» فرمودند:
«او، قائم و یاران اویند که دارای قوّت و نیروی زیادی هستند.» (۳) از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که آن حضرت، آیه شریفه فوق را تلاوت فرمودند، یکی از یاران عرض کرد:
فدایت شوم! اینها چه کسانی هستند؟ حضرت سه مرتبه فرمودند: «به خدا قسم! آنان اهل قم هستند.» (۴)
بنا به ظاهر روایات موجود، در منابع شیعه و سنّی، مراد از نبرد مسلمانان با یهود در آخرالزّمان، همین نبرد است؛ چنان‌که از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده که فرمودند:
«قیامت برپا نمی شود؛ مگر آنکه بین مسلمانان و یهود، کارزاری رخ می‌دهد، به گونه‌ای که مسلمانان، همه آنها را به هلاکت می‌رسانند تا جایی که اگر شخصی یهودی (محارب) در پشت صخره یا درخت، پنهان شود، آن سنگ و درخت به صدا درآید و گوید: ای مسلمان! این یهودی (محارب) است که در پناه من مخفی شده، او را هلاک کن!» (۵)
از روایات یاد شده، به دست می‌آید که خداوند، به وسیله ایرانیان، زمینه ظهور را فراهم می‌کند و مقاومت یهود در برابر مسلمانان، در چند نوبت است و نابودی نهایی آنان، به دست حضرت مهدی علیه‌السلام است.
بیرون آوردن «تورات» اصلی، از «غار انطاکیه» و کوهی در «شام» و «فلسطین» و «دریاچه طبریّه»، توسط حضرت مهدی علیه‌السلام و استدلال آن حضرت بر یهودیان نیز، نمونه‌ای از برخوردهای فرهنگی است که در مقام ارائه برهان، از آن استفاده می‌شود. از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده که فرمودند:
«تورات و انجیل را از سرزمینی که انطاکیه نامیده می شود، بیرون می‌آورد.» (۶)
و نیز فرمودند:
«صندوق مقدس، از دریاچه طبریّه به دست وی آشکار می‌شود و یارانش آن را آورده و در پیشگاه او، در بیت المقدس قرار می‌دهند و چون یهودیان آن را مشاهده نمایند، جمعیت زیادی از آنها اسلام می‌آورند که حدود سی هزار هستند.» (۷)

پی‌نوشت‌ها:
۱٫ سوره مائده، آیه۸۳
۲٫ تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۱۳۸
۳٫ همان
۴٫ بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۱۶
۵٫ مسند احمد، ج۲، ص۴۱۷؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۱، ص۳۱۲
۶٫ بحارالانوار، ج۵۱، ص۲۵
۷٫ معجم احادیث الامام المهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۳۴۴؛ الملاحم و الفتن، ص۶۹
منبع: شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (۱۳۹۱)، دانشستان سرزمین‌های درگیر در واقعه‌ی شریف ظهور، ج۱، تهران: موعود عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، دوم.

نویسنده: سیدحسین تقوی
منبع: اندیشکده مطالعات یهود