دانلود مداحی شب عاشورا محرم (شب حضرت سیدالشهداء علیه السلام )

نوشته شده توسطرحیمی 4ام آذر, 1391

 

شب دهم: شب عاشورا

     شب حسین بن علی(علیه السلام) الگوی آزادگان جهان. شهامت، ایثار، بردباری، تسلیم، رضا، وفا، فروتنی، شجاعت و پایداری امواج اقیانوس بی منتهای حسین است. اگر این قیام چنین درون مایه ارزشمندی از فضایل انسانی را نداشت، این گونه بر پیشانی تاریخ نمی درخشید. عاشورا این گونه توانست حصار زمان و مکان را درهم شکند و تاریخ را درنوردد.

 

 

دانلود مداحی های شب عاشورا محرم [۱۳۹۷-۱۴۴۰] هیأت رایة العباس علیه السلام با نوای حاج محمود کریمی

مداحی ظهر عاشور محرم [۱۳۹۷-۱۴۴۰] هیأت رایة العباس با نوای حاج محمود کریمی

 

شب عاشورا محرم ۱۳۹۷ بیت رهبری با نوای حاج میثم مطیعی

 

مداحی شب عاشورا و یازدهم محرم 97 با نوای مهدی رسولی

 

شب عاشورا محرم ۱۳۹۷ با نوای حاج سید مجید بنی فاطمه

 

حاج سعید حدادیان مراسم شب دهم محرم 1390  هیئت زینبیون
حاج سعید حدادیان (روضه)     

حاج سعید حدادیان (سینه زنی)  

 

حاج سعید حدادیان مراسم شب دهم محرم 1386 

روضه عاشورا (1)  

  روضه عاشورا (2)    

  حسین علیه السلام وای (سینه زنی)

 

حاج سعید حدادیان مراسم شب دهم محرم 1387  

قسمت اول  

  قسمت دوم  

  قسمت سوم   

قسمت چهارم   

قسمت پنجم   

قسمت ششم  

قسمت هفتم  

  قسمت هشتم  

  زیارت عاشورا   

قسمت نهم  

قسمت  دهم

 

حاج حسن خلج  شب عاشورا محرم 87

 

 

مراسم شب عاشورای حسینی 1390 هیئت رزمندگان اسلام قم

حاج سید مهدی میرداماد

به سوز و اشک و مناجات سر کنید امشب - مناجات

روضه وداع حضرت سیدالشهدا علیه السلام

تو فقط دست به زانو مزن و گریه نکن - روضه

ببین زغصه در آتیشم ، دیگه داری میری از پیشم - زمینه

تویی تنهای تنها وا غریبا ، تو انبوه غمها وا غریبا - نوحه

زائر بارونیم دلم شکسته از غمت - سنگین

کنت علیل بموتی احییت فی هواک - واحد عربی

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است - دودمه

لشکریان خیره سر ، چند نفر به یک نفر - شور

اگه حسین ما نبود عشق این همه زیبا نبود - شور

من که قراره بمیرم کاش تو کربلا بمیرم - شور

یک خیابان کرده مجنونم ، تو می دانی کجاست - شور

 

 

حاج محمود کریمی مراسم هیأت رایة العباس علیه السلام رزمندگان شمیرانات

بخش اول - روضه [حاج محمود کریمی] [13:29]

بخش دوم - روضه [حاج محمود کریمی] [11:33]

بخش سوم - زمینه [حاج محمود کریمی] [11:22]

بخش چهارم - شور [حاج محمود کریمی] [13:40]

بخش پنجم - واحد [حاج محمود کریمی] [4:30]

بخش ششم - واحد [حاج محمود کریمی] [10:40]

بخش هفتم - دودمه [حاج محمود کریمی] [5:08]

بخش هشتم - شور [حاج محمود کریمی] [4:13]
بخش نهم - مناجات و دعا [حاج محسن سوهانی] [6:24]

 

حاج منصور ارضی شب دهم شب عاشورای حسینی 

قسمت اول - شعر خوانی و روضه امام حسین علیه السلام

قسمت دوم - سینه زنی

قسمت سوم - سینه زنی زمینه

قسمت چهارم - سینه زنی دو دمه مکن ای صبح طلوع

قسمت پنجم - سینه زنی

 

حاج مهدی سلحشور شب دهم محرم شب عاشورا - روضه امام حسین علیه السلام

قسمت اول - شعر و روضه امام حسین علیه السلام

قسمت دوم - روضه امام حسین علیه السلام

قسمت سوم - شب عاشوراست امشب ، کربلا غوغاست امشب

قسمت چهارم - تو صفینه النجاتی، به ابی انت و امی

قسمت پنجم - اشک غریبی تو چشات داری

قسمت ششم - مهلا مهلا حسین

قسمت هفتم - دو دمه - امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع

قسمت هشتم - سینه زنی شور - روی زمین جای تو نیست

قسمت نهم - حضرت ثارالله

 

کربلایی حسین سیب سرخی شب دهم شب عاشورای حسینی - روضه امام حسین علیه السلام

قسمت اول - سینه زنی مولا مولا مولا حسین ابن علی

قسمت دوم - سینه زنی

قسمت سوم - سینه زنی واحد و شور

 

کربلایی جواد مقدم مراسم شب عاشورا محرم ۱۳۹۰

دل دل تو رو می خواد چجوری حرمت بیاد ( شور )

سرم خاک کف پای حسین است ( شعرخوانی )

 روضه امام حسین علیه السلام

مقام حضرت عباس

نوشته شده توسطرحیمی 4ام آذر, 1391

امام سجاد (عليه‌ السلام):

إنّ لِلْعَبّاسِ عِنْدَ اللهِ تَبارَكَ وَتَعالَی لَمَنزِلَةً، یَغْبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهَداءِ یَوْمَ القِیامَةِ.

عباس نزد خداوند منزلتی دارد که روز قیامت همۀ شهیدان به آن رشک می‌برند.

On Judgment Day, Abbās has such a degree in the sight of Allah that all martyrs will envy him.
خصائص، ج 1، ص 68

فوايد آيات قرآن و دعا از زبان آيت الله قاضی

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آذر, 1391

       دعـا، سـپـر مـؤمـن ، اسـلحـه پيامبران عليهم السلام ، ستون دين ، نور آسمان و زمين ، كليد نـجـات و گـنـجـيـنـه رسـتـگـارى اسـت .(1) قرآن كريم مؤمنان را به دعا كه عبادتى بزرگ ، بلكه روح همه عبادتهاست دستور داده ، مى فرمايد:

ادعـونـى اسـتـجب لكم ؛ ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين(غافر: 60)مرا بخوانيد كه شما را اجابت مى كنم ؛ همانا به زودى كسانى كه با تكبر از عبادت من سرباز مى زدند، با خوارى داخل جهنم خواهند شد.

      در روايات ، افزون بر بيان اهميت اين امر، آثار و فوايدى نيز براى بعضى از ذكرها و دعـاهـا و نيز خواصى براى برخى از آيات قرآن كريم ذكر شده است تا مؤ منان را هر چه بيشتر تشويق نمايد و نيز به آنان بياموزد كه هيچ جنبشى و هيچ اثرى از هيچ موجودى در جـهـان هـسـتـى صـادر نـمـى شـود، مـگـر آنـكـه تـحـت اراده و نـفـوذ خـداونـد قـادر متعال است و مؤمن بايد در هر حال ، در سختى و آسايش و فقر و ثروت ، همواره اراده او را نافذ بداند و خود را تحت سلطه آن موجود برتر و عالى بداند.
        در مـيـان تـعليمات مرحوم آيت الله العظمى قاضى نيز به چنين مواردى برمى خوريم كه گـويـاى احـاطـه بـسـيـار ايشان بر آيات و روايات و نيز تعبد آن حكيم فرزانه و تمسك شـديـد آن عارف يگانه به ريسمان محكم قرآن و عترت مى باشد. استاد سيد حسن قاضى طباطبايى ، فرزند مرحوم قاضى ، در يادداشتهاى خود به نمونه هايى اشاره فرموده اند كه جا دارد با بيان آنها اين اوراق را متبرك و نورانى سازيم :
       آن مرحوم براى تقويت حافظه ، خواندن آيت الكرسى و معوذتين (دو سوره مباركه ناس و فلق ) را سفارش مى فرمودند.
مرحوم قاضى براى طلب وسعت رزق اين آيات را قرائت مى نمودند:
اسـتـغـفـروا ربـكـم انـه كـان غـفـارا # يـرسـل السـمـاء عـليـكـم مـدرارا # و يـمـددكـم بـامـوال و بـنـيـن و يـجـعـل لكـم جـنـات و يـجـعـل لكـم انـهـارا (نـوح : 12 - 10)

 و از پـروردگـارتـان طـلب بـخـشش كنيد كه او بسيار آمرزنده است تا از آسمان ، فراوان بر شـمـا فـرو فـرسـتـد و شما را با دارايى و فرزندان نيرو بخشد و براى شما نهرهايى قرار دهد.

       به همه سفارش مى كردند اين ذكر را قرائت كنند:
اسـتـغـفـر الله الذى لا اله الا هـو مـن جـميع ظلمى و جرمى و اسرافى على نفسى و اتوب اليه

از خداوندى كه هيچ معبودى جز او نيست ، به خاطر تمامى ظلمها و گناهانم و ستمى كه بر خود روا داشته ام طلب بخشش ‍ مى كنم و به سوى او باز مى گردم .
 

      آن مـرحـوم در هـنـگـام اضطراب و ناراحتى هاى روحى ، خواندن اين كلمات را سفارش مى كردند:
لا اله الا الله وحـده لا شـريـك له و له الحـمـد و له المـلك و هـو عـلى كـل شى ء قدير. اعوذ بالله من همزات الشياطين و اعوذ بك ربى من ان يحضرون ، ان الله هـو السـمـيع العليم

هيچ معبودى جز خداوند يكتاى بى شريك وجود ندارد و ستايش و حكومت مخصوص اوست و او بر هر كارى تواناست . از وسوسه هاى شياطين به خدا پناه مى بـرم و بـه تـو پـنـاه مـى بـرم - اى پـروردگـارم - از ايـنكه نزد من حاضر شوند، همانا خداوند شنوا و داناست .

       بـراى حـفـظ امـنـيت خانه دستور مى دادند كه اين دعا بر روى كاغذى نوشته و بر درب منزل آويخته شود:
يـا حـافـظـا لا يـنـسـى ؛ يـانعمة لا تحصى ؛ انت قلت و قولك الحق، انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون (حجر:9 )

اى نگهبانى كه فراموش نمى كنى و اى نعمتى كـه هـرگز به شماره در نمى آيى ، تو فرمودى ، و سخن تو حق است ، همانا قرآن را ما نازل كرديم و خود آن را حفظ خواهيم كرد.

      در صـورت تـرس از زيـان خـوراكـى يـا نوشيدنى به خواندن اين كلمات سفارش مى نمودند:
بسم الله الرحمن الرحيم خير الاسماء اله الارض و السماء الرحمن الرحيم الذى لا يضر مـع اسـمـه سـم و لا داء

بـه نـام خـداونـد بـخشنده مهربان ، بهترين نامها، معبود زمين و آسمانها، خداوند رحمان و رحيمى كه با نام او هيچ سم و بيمارى اى زيان نمى رساند.

        آن مـرحـوم سفارش مى فرمودند در صورت روبرو شدن با شخص ‍ ستمگرى كه از او مـى تـرسـيـد، دسـتـهـا را باز كنيد و اين حروف را بر دست راست بشماريد: بسم الله الرحمن الرحيم ؛ ك - ه - ى - ع - ص و بر دست چپ نيز بسم الله الرحمن الرحيم ؛ ح - م - ع - س - ق خـوانـده شـود؛ سـپـس انـگـشـتـان دو دسـت را داخل يكديگر نماييد.

      براى ايمنى از نيش زدن حيوانات موذى ، اين دعا را سفارش مى فرمودند:

اعوذ بكلمات الله التـامـات التـى لا يـجـاوزهـن بر و لا فاجر من شر ما ذراء و من شر ما براء و من شر كـل دابـة ؛ هـو آخـذ بـنـاصـيـتـها، ان ربى على صراط مستقيم

 به كلمات تامه خداوند، كـلمـاتـى كـه هـيـچ نـيـكـوكـار و بدكارى از آن تجاوز نمى كند پناه مى برم از شر آنچه آفريده است ، او بر همه آنان تسلط دارد، همانا پروردگارم بر صراط مستقيم است .
      زمـانـى كـه در نـجـف اشـرف بيمارى مالاريا شيوع پيدا كرد، مرحوم قاضى به افراد مبتلا توصيه مى نمودند آياتى از قرآن را كه در مورد حضرت ابراهيم عليه السلام است ، تـلاوت نـمـايـنـد؛ مـانـنـد اين آيه:

 قلنا يا نار كونى بردا و سلاما على ابراهيم # و اردادوا بـه كـيـدا فـجـعـلنـاهم الاخسرين (انبياء69-70) گفتيم : اى آتش ! بر ابراهيم سرد و سلامت شو! و آنان خواستند با او مكر كنند، پس آنان را خوار كرديم .
مـرحـوم آيـت الله شـيـخ عـلى قـسـام ، يـكـى از شـاگـردان ايـشـان چـنـيـن نقل فرمودند:
مـن از جـهـت فـرامـوشـكـارى و كـمـى حـافـظـه ، بـراى آقا سيد على قاضى شكايت كردم و ـخـصوصا متذكر شدم از اينكه چيزى را در جايى مى گذارم ، بعد به ذهنم مراجعه كرده و چـيـزى بـه ياد نمى آورم . مرحوم قاضى فرمودند: زمانى كه چيزى را در جايى قرار مـى دهـى ، بـخـوان : بـسـم الله الرحـمـن الرحـيـم ، فانك سوف لن تنساه ان شاء الله تعالى .(2)

     مـرحـوم قـاضـى قـرائت دعـاى زيـر را بـه مـدت چهل شب ، هر شب يك بار تا صد بار براى برآورده شدن حاجت سالكان درگاه الهى مفيد مى دانستند:
الهى كيف ادعوك و انا انا و كيف اقطع رجائى منك و انت انت ؟ الهى اذا لم اسالك فتعطينى ، فـمـن ذا الذى ادعوه فيعطينى ؟ الهى اذا لم ادعك فتستجيب لى ، فمن ذا الذى ادعوه فيستجيب لى ؟ الهـى اذا لم اتـضـرع اليك فترحمنى ؟ فمن ذا الذى اتضرع اليه فيرحمنى ؟ الهى فـكـمـا فـلقـت البـحـر لمـوسـى عـليـه السـلام و نـجـيـتـه اسـالك ان تـصلى على محمد و آل مـحـمـد و ان تـنـجـيـنـى مـمـا انـا فـيـه و تـفـرج عـنـى فـرجـا عـاجـلا غـيـر اجل بفضلك و رحمتك يا ارحم الراحمين .

      مـرحـوم سـيـد هـاشـم حـداد از اسـتـاد خـويـش ، مـرحـوم قـاضـى نقل فرموده اند كه قرائت كهيعص (مريم : 1) و حمعسق (شورى : 1) و آيه و عنت الوجوه للحى القيوم و قد خاب من حمل ظلما (طه 111) براى دفع شر دشمن مفيد است .
       آنـچـه ذكـر شـد، بـرخـى از دعاهايى است كه آن مرحوم به شاگردان خويش ‍ مى آموختند و دعـاهـاى ويـژه اى نـيـز وجـود داشـت كـه ايـشـان جـز بـراى افـراد خـاصـى نقل نمى كردند.

  1. ر ك : اصول كافى ، ج 4، كتاب الدعاء، باب 2
  2. از يادداشتهاى استاد سيد حسن قاضى طباطبايى

منبع:دريـاى عـرفـان(زنـدگـى نـامـه و شـرح احوال آيت الله سيد على قاضى ) هادى هاشميان

دانلود مداحی شب تاسوعا محرم(شب حضرت عباس علیه السلام)

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آذر, 1391

 

شب نهم: شب تاسوعا

     ستاره 34 ساله آسمان کربلا و بزرگ ترین یار و یاور حسین علیه السلام . عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد. او فرزند علی علیه السلام و برادر حسین علیه السلام بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد. عباس علیه السلام این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می دانست. او بهترین الگوی رشادت بود. زیرا پرچم دار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر می سپارند. او به اندازه ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس علیه السلام یکی دیگر از برگ های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.

 برای دانلود کردن مرثیه ها، روی آیکون کلیک راست نموده و  گزینه …Save As را انتخاب نمایید.

گلچین عزاداری سال های گذشته با نوای مداحان مشهور

دانلود مداحی های شب تاسوعا محرم [۱۳۹۷-۱۴۴۰] هیأت رایة العباس علیه السلام با نوای حاج محمود کریمی

 

 مداحی روز تاسوعا با نوای “حاج منصور ارضی"93

 

شب تاسوعا محرم ۱۳۹۷ هیأت میثاق با شهدا با نوای حاج میثم مطیعی

 

مداحی شب تاسوعا محرم 97 با نوای مهدی رسولی

 

 شب تاسوعا محرم ۱۳۹۷ با نوای حاج سید مجید بنی فاطمه

 

 

حاج منصور ارضی - شب تاسوعا - مسجد ارک

حاج منصور ارضی - شب تاسوعا - مسجد ارک


حاج منصور ارضی - روز تاسوعا - حسینیه صنف لباس فروشان


حاج منصور ارضی - روز تاسوعا - حسینیه صنف لباس فروشان

 

شب تاسوعا محرم 90 حاج منصور ارضی مسجد ارک

 

 

حاج سعید حدادیان شب تاسوعا محرم 93

روضه حضرت عباس علیه السلام - بخش اول


روضه حضرت عباس علیه السلام - بخش دوم


سینه زنی حضرت عباس علیه السلام - بخش اول


سینه زنی حضرت عباس علیه السلام - بخش دوم

سینه زنی امام حسین علیه السلام - بخش اول

صحبت حاج سعید حدادیان - درباره حضرت عباس علیه السلام

سینه زنی حضرت عباس علیه السلام - بخش سوم

سینه زنی امام حسین علیه السلام - بخش دوم

سینه زنی امام حسین علیه السلام - بخش سوم

 

 

حاج محمود کریمی محرم 1390 شب تاسوعا مراسم هیأت رایة العباس علیه السلام رزمندگان شمیرانات

روضه [حاج محمود کریمی] [7:23]

 روضه [حاج محمود کریمی] [15:53]

بخش سوم - روضه [حاج محمود کریمی] [7:48]

بخش چهارم - زمینه [حاج محمود کریمی] [12:47]

بخش پنجم - واحد [حاج محمود کریمی] [3:28]

بخش ششم - واحد [حاج محمود کریمی] [6:52]

بخش هفتم - شور [حاج محمود کریمی] [5:19]
بخش هشتم - مناجات [حاج محمود کریمی] [13:16]

شب تاسوعا محرم - هیات ثارالله 1433-محمود کریمی  

روضه [حاج محمود کریمی] [12:35] 

روضه [حاج محمود کریمی] [18:56] 

زمینه [حاج محمود کریمی] [16:00] 

زمینه و ذکر مصیبت [حاج محمود کریمی] [12:42] 

 واحد [حاج محمود کریمی] [5:40] 

 واحد [حاج محمود کریمی] [8:07] 

 واحد [حاج محمود کریمی] [2:31] 

دودمه [حاج محمود کریمی] [6:01] 

 ذکر مصیبت و شور [حاج محمود کریمی] [6:21] 

شور [حاج محمود کریمی] [5:23] 
مناجات [حاج محمود کریمی] [8:24] 

 

 

نوحه های شب تاسوعا 1388 از حمید علیمی در هیئت مکتب الحسین  اصفهان

  كل آهنگ ها در یك فایل زیپ : Download

پسورد : bia2alimi.mihanblog.com

 بی همگان به سر شوند بی تو به سر نمیشوم(حمید علیمی)

 پاشوپاشو برادرم که تشنه اند اهل حرم(حمید علیمی)

 تمام می گساران در خمارند… (حمید علیمی)

 ای یوسف ام البنین در این دل صحرا ای با ادب سقا (حمید علیمی)

 هم علمدار تو هستم هم گرفتار تو هستم… (حمید علیمی)

 با دو دستت ای برادر تیر از چشمم درآور (حمید علیمی)

 العطش ای عمو میسوزدم گلو… (حمید علیمی)

 ای ماه بی قرینه برادرم اباالفضل(حمید علیمی)

 حالا خواهم به خیمه برگردم… (حمید علیمی)

 داداش اباالفضل اهل حرم به گریه و به سوز و آهه

 عمو اباالفضل بیا تو خیمه ها میخوام دورت بگردم(حمید علیمی)

 

 

مداحی شب تاسوعا 93 با نوای حاج میثم مطیعی

عباس من، برادر من، نور چشم من (روضه)
برادر من تو علمدار منی، اگر بروی لشکرم از هم می پاشد (مقتل)
ابوالفضل سقای تشنه حسین (زمزمه)
امیر کشور دل ها است عباس | حاج امیر عباسی (نغمه)
العطش خیمه ها آه و اشک رباب | حاج امیر عباسی (زمینه)
تماشایی دارد از خیمه طلوع ماه بنی هاشم (واحد)
گویا حیدر کرار زده اینبار به میدان (واحد)
زور بازوی علی باب الحوائج | حاج امیر عباسی (واحد تند)
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد (دودمه)
یا عباس جی بالماء لسکینه (شور)
کنار علقمه بابا چه دیدی | حاج امیر عباسی (شور)
ما انقلابی هستیم، مهر ولایت با ماست (دم پایانی)
به دنبال کسی هستم میان گریه ها هر شب (نجوا با امام زمان (عج))
دعای پایانی مراسم بر اساس فرازهایی از دعای داوزدهم صحیفه سجادیه (5)

 کربلایی جواد مقدم مراسم شب تاسوعا محرم ۱۳۹2

کربلایی جواد مقدم-ای ساقی لب تشنگان (زمینه)

کربلایی جواد مقدم-نفس راحت منه اونیکه جنت منه (شور)

کربلایی جواد مقدم-آقا من به پای تو می افتم (شور)

کربلایی جواد مقدم-داره دل علم می ریزه پاشو ابالفضل (واحد سنگین)

کربلایی جواد مقدم-آفرین باز به تو ای ضد خوارج (واحد)

کربلایی جواد مقدم-بده در راه خدا من به خدا محتاجم (شعر خوانی)

کربلایی جواد مقدم-سفری باز من سوی قله قاف می کنم (شور)

کربلایی جواد مقدم-اشکای روضه آبرومونه (شور شهدایی)

 

حاج مرتضی طاهری

روضه حضرت ابالفضل علیه السلام (روضه)

 


مداحی شب نهم محرم 93 با نوای “حاج حسین سیب سرخی”

قسمت اول / روضه

قسمت دوم / زمینه / حاج حسین سیب سرخی / پاشو که نفسم نگیره

قسمت سوم / شور / حاج حسین سیب سرخی / دل بی قرارم…

قسمت چهارم / شور / حاج حسین سیب سرخی / مجنونم لیلایی

قسمت پنجم / نوحه / حاج عباس سیب سرخی

قسمت ششم / واحد / حاج حسین سیب سرخی

قسمت هفتم / شور / حاج حسین سیب سرخی / نوکر خوبی نبودم …

قسمت هشتم / شور / حاج حسین سیب سرخی / دلم گرفته

قسمت نهم / شور / حاج حسین سیب سرخی /همه عمر بر ندارم…

قسمت پایانی / شعر خوانی

 


مداحی شب نهم محرم 93 با نوای “سید مهدی میرداماد”

چشمان خیس و ابری ات غم دارد آقا - مناجات

توضیح در مورد صفت ابالغوث بودن حضرت قمرالعشیره

دریا کشید نعره صدا زد مرا بنوش - روضه

مقتل حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام

پاشو علمدار حرم هنوز علم داری - روضه

همون دم که رفتی دلم رفت - زمینه

سلام ای به خون خفته ماه حسین - نوحه

پاشو اباالفضل که دیگه حتی در آوردی اشک آب رو - سنگین

شب یلدای من شب هیئت حسین - واحد

ایها العباس ذو النفس - تک

روضه لیاقت می خواد - شور

روضه موسی ابن جعفر علیه السلام

 


مداحی شب نهم محرم 93 با نوای “حاج عبدالرضا هلالی” و ” حاج روح‌الله بهمنی”

بخش اول : حاج روح الله بهمنی | روضه

بخش دوم : حاج روح الله بهمنی | روضه

بخش سوم : حاج روح الله بهمنی | روضه ، سینه زنی زمینه

بخش چهارم : حاج عبدالرضا هلالی - حاج روح الله بهمنی | سینه زنی زمینه ، شور

بخش پنجم : حاج عبدالرضا هلالی - حاج روح الله بهمنی | سینه زنی شور

بخش ششم : حاج عبدالرضا هلالی - حاج روح الله بهمنی | سینه زنی شور ، دودمه

بخش هفنم : حاج عبدالرضا هلالی - حاج مهدی کمانی | سینه زنی شور

بخش هشتم : حاج عبدالرضا هلالی | سینه زنی شور ، روضه

 

 

مداحی شب تاسوعا محرم 93 با نوای “حاج حسن خلج” در مسجد امیر

قسمت اول - ( روضه )

قسمت دوم - ( روضه )

قسمت سوم - ( زمينه )

قسمت چهارم - ( نوحه(حاج نادر مقدم) )

قسمت پنجم - ( واحد )

 قسمت ششم - ( سنگين-دودمه )

 قسمت هفتم - ( شور )

 

التماس دعا

یا امیر مومنان علی علیه السلام

کشته عشق

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آذر, 1391

     

عجيب بود رابطه‌ي ميان اين پدر و پسر. من گمان نمي‌کردم در تمام عالم، ميان يک پدر و پسر اين همه عاطفه، اين همه تعلق، اين همه عشق، اين همه انس و اين همه ارادت، حاکم باشد. من هميشه مبهوت اين رابطه‌ام.
      گاهي احساس مي‌کردم که رابطه حسين با علي‌اکبر فقط رابطه‌ي يک پدر و پسر نيست. رابطه‌ي يک باغبان با زيباترين گل آفرينش است.
      رابطه‌ي عاشق و معشوق است. رابطه‌ي دو انيس و همدلِ جدايي‌ناپذير است.
      احساس مي‌کردم رابطه‌ي علي‌اکبر با حسين فقط رابطه يک پسر با پدر نيست؛ رابطه‌ي مأموم و امام است. رابطه مريد و مراد است.
      رابطه‌ي عاشق و معشوق است. رابطه‌ي مُحِبّ و محبوب است و اگر کفر نبود، مي‌گفتم رابطه ي عابد و معبود است. نه …
      چگونه مي‌توانم با اين زبان اَلکَن به شرح رابطه‌ي اين دو اسم اعظم بپردازم؟ بارها در کوچه پس کوچه‌هاي اين رابطه، گيج و منگ و گم مي‌شدم. مي‌ماندم که کدام يک از اين مرادند و کدام يک مريد؟ مراد حسين است يا علي‌اکبر؟
      اگر مراد حسين است – که هست – پس اين نگاه مريدانه‌ي او به قامت علي‌اکبر، به راه رفتن او، به کردار او و حتي به لغزش مژگان او از کجا آمده است؟! و اگر محبوب، علي‌اکبر است پس اين بال گستردن و سر ساييدن در آستان حسين چگونه است؟
      با همه‌ي دوري‌ام از اين وادي رسيدم به اينجا که بحث عاشق و معشوق در ميان نيست. هر دو يکي است و آن يکي عشق است.
      بگذار تا روشن‌تر برايت بگويم:
      در ميانه‌ي راه وقتي امام بر روي اسب به خوابي کوتاه فرو رفت و برخاست، فرمود: « انا لله و انا اليه راجعون والحمدالله رب العالمين » سوار من بي‌تاب پرسيد: « جان من به فداتان پدرجان ! چرا استرجاع فرموديد و چرا خداي را سپاس گفتيد؟ »
      امام نگاهش را به نگاه علي‌اکبر دوخت و فرمود: « لحظه‌اي خواب، مرا درربود و سواري را ديدم که پيام مرگمان را با خود داشت. مي‌گفت: اين قوم روانند و مرگ نيز در پي ايشان. دريافتم که جانمان بشارت رحيل مي‌دهد. »
      سوار من، علي‌اکبر من، مژگان سياهش را فرو افکند. با نگاه، به دست‌هاي پدر بوسه زد و گفت: « پدر جان ! خدا هماره نگهبانتان باد ! مگر نه ما بر حقيم؟! »
      پدر فرمود: « چرا پسرم ! قسم به آن که جانمان در يد قوت اوست و بازگشتمان به سوي او، ما حقيقت محضيم. »
پسر عرضه داشت: « پس چه باک از مرگ، پدرجان ! »

صفحات: 1· 2

زیارت قبول

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آذر, 1391

       زيد نساج مى گفت : پيرمرد همسايه اى داشتم كه كمتر او را مى ديدم . روز جمعه اى بود، او لخت شده بود تا غسل جمعه را انجام دهد. در پشتش زخمى راديدم كه به اندازه يك وجب و جايش چرك كرده بود. نزديكش رفته و علت زخمش را پرسيدم . ابتدا چيزى نگفت ، اما وقتى بيش ‍ از حد اصرار كردم بناچار داستانش را چنين شروع كرد.

در جوانى با چند نفر از دوستانم به فسق و فجور و كارهاى زشت و گناه مشغول بوديم . هر شب در خانه يكى از دوستان جمع مى شديم . تا اين كه شبى نوبت من شد. درخانه چيزى موجود نبود. ناگزير شمشيرم را برداشتم و از كوفه بيرون رفتم ، شايد كسى از كنارم رد شود و من به او دستبرد بزنم . مدّتى گذشت ، هوا ابرى و تاريك شد. ناگهان رعد و برق شروع شد و برقى جستن كرد و من در روشنايى برق ، دو زن را مشاهده كردم . خودم را به سرعت به آنها رسانيدم و فرياد زدم : هر چه داريد فورا بدهيد و گرنه كشته مى شويدآن دو زن بيچاره جواهراتى را كه همراه داشتند به من دادند. در اين هنگام برق ديگرى جستن كرد، متوجه شدم كه يكى ازآنها جوان و زيبا و ديگرى پير است . شيطان مرا فريب داد، خواستم به آن زن جوان دست درازى كنم . پير زن پيراهنم را گرفت و التماس كنان گفت : دست از اين دختر بردار، اويتيم است و من خاله او هستم . او فردا شب با پسر عمويش ازدواج مى كند. امروز از من خواست كه او را به زيارت قبر حضرت على (ع ) ببرم ، شايد پس از رفتن به خانه شوهرديگر موفق به زيارت نشود. بيا و به خاطر حضرت على (ع ) دست از او بردار. من اعتنا نكرده و دختر را به زمين انداختم . در اين موقع دختر در كمال ياس و دل شكستگى گفت :

ياعلى ! به فريادم برس
     
ناگهان صدايى از پشت سرم شنيدم . سوارى به من نهيب زد: بر خيز! من با كمال غرور گفتم : آيا مى خواهى شفاعت اين زن را بكنى ؟ تو خودت نمى توانى از چنگم بگريزى . تا اين جسارت را كردم ، نوكشمشير را به پشتم فرو كرد، من افتادم . آن دو زن به سوار گفتند: لطف كردى كه ما رااز دست اين ظالم نجات دادى ، خواهش مى كنيم ما را تا قبر على (ع ) همراهى كن . آن سوار با صداى گرم و مهربان فرمود: زيارت شما قبول است ، من خودم على بن ابى طالب هستم !
     
اينجا بود كه من از كار زشت خود پشيمان شدم . فورا خودم را به پاى حضرت انداختم و عرض كردم :

آقا! من توبه كردم ، مرا ببخش.
     

     حضرت فرمود: اگر واقعا توبه كرده باشى ، خدا مى پذيرد. عرض كردم : اين زخم ، مرا بسيار آزار مى دهد. آن حضرت مشتى خاك برداشت و بر پشت من زد. زخم من بهبود يافت ولى اثر آن براى هميشه بر پشتم باقى ماند.(امامت ، شهيد دستغيب ، ص 135)

  • منبع : عاقبت بخیران عالم/ علی محمدعبدالهی

معرفی شبکه کتابخوانان حرفه ای

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آذر, 1391

 

     شبکه کتابخوانان حرفه ای نخستین شبکه اجتماعی کتاب محور در ایران است که فعالیت رسمی خود را از ۵ مردادماه ۱۳۹۰ به آدرس www.booki.ir آغاز کرده است. هدف از این شبکه وجود فضایی مجازی جهت بحث و تبادل نظر در مورد کتاب‌های مورد علاقه کتابخوانان، نویسندگان ، ناشرین و کلیه علاقه مندان عرصه کتاب می باشد که کاربران آن متناسب با گروه‌ سنی خود به امکانات مختلفی برای بحث و تبادل نظر در دست پیدا می‌کنند.
فعالیت هایی که در افزایش امتیاز و کاهش رتبه موثرند عبارتند از:

ورود به شبکه…………………………………………. ۱ امتیاز
مشارکت در مسابقات
شرکت در هر مسابقه………………………………….. ۱۰ امتیاز
امتیاز شرکت در مسابقات (تا ۵۰ درصد)…………………. ۵ امتیاز
امتیاز شرکت در مسابقات (۵۱ - ۷۰ درصد)………………. ۱۰ امتیاز
امتیاز شرکت در مسابقات (۷۱ - ۹۰ درصد)………………. ۱۵ امتیاز
۱۰۰ درصد درست ……………………………………… ۲۰ امتیاز
نظردهی به کتاب
ثبت نظر ……………………………………………….. ۳ امتیاز
امتیاز به نظر سایر کاربران …………………عالی بسیار خوب خوب متوسط بد
۵ ۳ ۲ ۰ ۲-
نقد کتاب
ثبت هر نقد…………………………………………….. ۶ امتیاز
امتیاز به نقد سایر کاربران ……………………………….
عالی بسیار خوب خوب متوسط بد
۱۰ ۷ ۴ ۰ ۴-
دعوت موفق افراد به شبکه…………………………………. ۳ امتیاز

     اما در شبکه کتابخوانان حرفه ای خود کاربران هستند که با انتخاب گزینه های عالی، بسیار خوب، خوب، متوسط و بد در افزایش یا کاهش امتیازات دوستان و سایر اعضاء شبکه موثر می باشند.
کاربرانی که تعداد دوست بیشتری دارند:

     بیشتر دیده می شوند.
      نقدها و نظراتشان بیشتر خوانده می شود.
      امکان امتیازدهی به نظرات و نقدهای بیشتری را دارند.
      با امتیاز دهی به نظرات و نقدهای نگاشته شده توسط دوستان خود، در افزایش یا کاهش امتیاز آن ها موثرند.

http://booki.ir

نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آذر, 1391

به نام عشق

«قتل الله قوماْ قتلوک»

…ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها می شود از دست کمان
خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود
بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود
مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
مست می آمد و رخساره برافروخته بود
روح او از همه دل کنده ، به او دل بسته
بر تنش دست یدالله حمایل بسته
بی خود از خود ، به خدا با دل و جان می آمد
زیر شمشیر غمش رقص کنان می آمد
یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را
آمده باز هم از جا بکند خیبر را
آمد ، آمد به تماشا بکشد دیدن را
معنی جمله در پوست نگنجیدن را
بی امان دور خدا مرد جوان می چرخید
زیرپایش همه کون و مکان می چرخید
بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد
رفت از میسره از میمنه بیرون آمد
آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه
گفت:لاحول ولاقوه الابالله
مست از کام پدر، زاده لیلا ، مجنون
به تماشای جنونش همه دنیا مجنون
آه در مثنوی ام آینه حیرت زده است
بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است
رفتی از خویش ، که از خویش به وحدت برسی
پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی
نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد
به تماشای نبرد تو خداوند آمد
با همان حکم که قرآن خدا جان من است
آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است
ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست
دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست
آه آیینه در آیینه عجب تصویری
داری از دست خودت جام بلا می گیری
زخم ها با تو چه کردند ؟جوان تر شده ای
به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای
پدرت آمده در سینه تلاطم دارد
از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد
غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا
آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا*
گوش کن خواهرم از سمت حرم می آید
با فغان پسرم وا پسرم می آید
باز هم عطر گل یاس به گیسو داری
ولی اینبارچرا دست به پهلو داری؟!
کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است
یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟!
مثل آیینهء در خاک مکدر شده ای
چشم من تار شده ؟یا تو مکرر شده ای؟!
من تو را در همه کرب و بلا می بینم
هر کجا می نگرم جسم تو را می بینم
ارباْ اربا شده چون برگ خزان می ریزی
کاش می شد که تو با معجزه ای برخیزی
مانده ام خیره به جسمت که چه راهی دارم
باید انگار تو را بین عبا بگذارم
باید انگار تو را بین عبایم ببرم
تا که شش گوشه شود با تو ضریحم پسرم…
________________________________________
* جایی خواندم که روزی در کودکی شهزاده علی اکبر(ع) از پدر انگور خواستند و البته فصل این میوه نبود امام دست در ستون مسجد بردند، و با معجزه ای خوشه انگوری به فرزند خود دادند و فرمودند:خدا آن روز را نیاورد که تو از من چیزی بخواهی و من …
سید حمیدرضا برقعی

بوسه وداع

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آذر, 1391

     اما چه روبه‌رو شدني!

     پسري زخم خورده، مجروح، خون‌آلود و لب‌ها از تشنگي به سان کوير عطش ديده و چاک‌چاک؛ با پدري که انگار همه‌ي دنياست و همين يک پسر.
      سوار من، دلاور من، علي اکبر من، از من فرود آمد و بال بر زمين گسترد تا پاهاي به پيشواز آمده‌ي پدر را ببوسد. امام نيز با همه‌ي عظمتش بر زمين نزول کرد. دو دست به زير بغل‌هاي پسر برد و او را ايستاند و در آغوش گرفت. احساس کردم بهانه‌اي به دست آمده تا امام اين دردانه‌ي خويش را گرم در آغوش بگيرد و عطشي را که از کودکي فرزند، تاکنون تاب آورده است، فرو بنشاند.
      اما علي اکبر نيز کم از پدر نيازمند اين آغوش نبود. تشنه‌اي بود که به چشمه‌سار رسيده بود … و مگر دل مي‌کند؟
     ناگهان شنيدم که با پدر از تشنگي حرف مي‌زند و … آب
حيرت، سرتاپاي وجودم را فرا گرفت. اصلاً قصدم اين نيست که بگويم تشنگي نبود و يا علي اکبر تشنه نبود. تشنگي با تمام وسعتش حضور داشت و با تمام بي‌رحمي‌اش تا اعماق جگر نفوذ کرده بود.
حالا که گذشته است به تو مي‌گويم ليلا که من خودم گُر گرفته بودم از شدت عطش. من که اسبم و بيابان‌ها قدر طاقتم را مي‌دانند، کف کرده بودم از شدت تشنگي.
تشنگي گاهي تشنگي لب و دهان است که حتي به مضمضه آبي برطرف مي‌شود.
تشنگي گاهي، تشنگي معده و روده است که به دو جرعه آب فرو مي‌نشيند.
اما تشنگي گاهي به جگر چنگ مي‌اندازد، قلب را کباب مي‌کند و رگ و پي را مي‌سوزاند.
در اين تشنگي، فکر مي‌کني که تمام رودخانه‌هاي عالم هم سيرابت نمي‌کند. چه مي‌گويم؟ در اين عطشناکي اصلاً فکر نمي‌کني، نمي‌تواني به هيچ چيز فکر کني. در اين حال، هر سرابي را، چشم، آب مي‌بيند و هر کلامي را گوش، آب مي‌شنود.
وقتي که در اوج قله‌ي عطش ايستاده باشي، همه چيز را در مقابل آب، پست و کوچک و بي‌مقدار مي‌بيني. جان چه قابل دارد در مقابل آب؟ ايمان چه محلي …. اما نه، اين همان چيزي است که ارزش کربلايي‌ها را هزار چندان مي‌کند.
دشمن درست محاسبه کرده بود. در بيابان برهوت، در کوير لم‌يزرع که خورشيد به خاک چسبيده است که از آسمان حرارت مي‌بارد و از زمين آتش مي‌جوشد، تشنگي آبديده‌ترين فولادها را هم ذوب مي‌کند. عطش، سخت‌ترين اراده‌ها را هم به سستي مي‌کشد. نياز، آهنين‌ترين ايمان‌ها را هم نرم مي‌کند. اما يک چيز را فقط دشمن نفهميده بود و آن اين که جنس اين ايمان‌ها، جنس اين عزم‌ها و اراده‌ها با جنس همه‌ي ايمان‌ها و عزم‌ها و اراده‌ها متفاوت بود.

صفحات: 1· 2

شیطان و اهل تقوا

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آذر, 1391

حقيقت تقوا

 سخنرانی شیخ حسین انصاریان ٰرمضان 1383

     الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين و صلّ على محمد و آله الطاهرين.

       در رابطه با تقوا دو مطلب بسيار مهم و قابل توجهى از ابوالفتوح رازى در جلد اول تفسيرش كه در قرن ششم ، در منطقه رى نوشته شده است نقل مى‏كنند.

 مطلب اوّل اين است :

     شخصى از سعيد بن جبير(526) كه از شاگردان برجسته قرآنى حضرت زين العابدين عليه السلام بوده و در سن چهل سالگى به دست حجاج بن يوسف ثقفى(527) شهيد شد.

      او حافظ كل قرآن و معلم قرآن بود . اهل قرآن بود و فوق العاده مورد توجه وجود مبارك حضرت زين العابدين عليه السلام بود. در اغلب تفاسير قرآن، مطالبى را از او نقل كرده‏اند:

      از حضرت سؤال مى‏ كند : تقوا را براى من معنى كن .

      چون سؤال كننده عرب بود و لباس عربى تنش بود ، ايشان در جواب اين سؤال كننده پرسيدند : شما از بيابانى پر از خار عبور كرده‏اى ؟ گفت : بله . چون هر عربى در بيابان‏هاى عرب عبور داشته است . گفت : آيا پياده عبور كردى ؟ گفت : بله . گفت : چگونه عبور كردى ؟

      بيابانى كه پر از خار است و تو نيز ناچار هستى كه عبور كنى ، چگونه عبور كردى ؟ در جواب گفت : هم مواظب پيراهنم بودم كه به نوك اين خارها گير نكند تا پاره شود و هم مواظب ساق پايم بودم كه خار آن را زخمى نكند . گفت : تقوا نيز همين است ؛ از زمانى كه وارد تكليف مى‏شوى تا شب مرگ ، مسير زندگى پر از خار گناه و معصيت است ، فسق ، فجور ، شهوات حرام ، تقوا يعنى از لابلاى اين همه خار با مواظبتى خاص گذشتن كه به قلب ، نفس ، اخلاق و اعمالت زخم نخورد .

 چاره‏اى ندارى و بايد از اين جاده عبور كنى . جاده نيز از زمان حضرت آدم عليه السلام خار پيدا كرده و كم كم خارستان شده است . بايد از اين جاده عبور كنيد . در هر زمانى كه قرار بگيريد ، زمانه پوشيده به فساد ، گناه و معصيت است .

 انبياى الهى عليهم السلام خيلى علاقه داشتند كه در هر زمانى پاكسازى كاملى انجام گيرد ، اما نشد . زيرا از هر ده نفر ، يك نفر نيز به حرف انبيا عليهم السلام گوش نمى‏داد . در برنامه‏هاى گناه ، فسق و فجور بودند و به حرف انبيا عليهم السلام گوش نمى‏دادند .

 بالاخره اين افراد خارستان زندگى را تشكيل دادند . همه مجبور هستند كه از لابلاى اين خارها رد شوند كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله مى‏فرمايد :

 ممكن است اين خارِ در زندگى ، پدر ، مادر ، همسر و فرزندان ، دوستان ، دولت يا مردم باشند . تقوا يعنى سالم و همراه با مواظبت و مراقبت عبور كردن . مسأله تقوا خيلى عجيب است .(528)

صفحات: 1· 2