دانلود مناجات منظومه امیرالمومنین به همراه متن و صوت

نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1391

مناجات منظومه حضرت اميرالمؤمنين علىّ بن ابيطالب‏ عليه الصَّلوة وَالسَّلامُ منقول از صحيفه علويه:‏

مناجات منظومه امیر المومنین در مسجد کوفه با صدای حاج مهدی سماواتی

مناجات منظومه امیر المومنین در مسجد کوفه
دریافت نسخه pdf

 

به نام خداى بخشاينده مهربان‏

لَكَ الْحَمْدُ يا ذَاالْجُودِ وَالْمَجْدِوَالْعُلى‏ تَبارَكْتَ تُعْطى‏ مَنْ تَشاءُ وَتَمْنَعُ‏
ستايش تورا است اى صاحب جود و بزرگى و بلندى‏ بزرگى‏تو را است كه بهر كه خواهى بدهى و يا بازگيرى‏

اِلهى‏ وَخَلاَّقى‏ وَحِرْزى‏ وَمَوْئِلى‏ اِلَيْكَ لَدَى الْإِعْسارِ وَالْيُسْرِ اَفْزَعُ‏

اى معبود و آفريدگار و پناه و نگهدار من بدرگاه‏ تو در سختى و آسانى پناه برم‏

اِلهى‏ لَئِنْ جَلَّتْ وَجَمَّتْ خَطيئَتى‏ فَعَفْوُكَ عَنْ ذَ نْبى‏ اَجَلُّ وَاَوْسَعُ‏

خدايا اگر خطايم بزرگ و زياد است‏ ولى گذشت تو از گناه من بزرگتر و وسيع تر است

ادامه »

شيطان و عابد ( اخلاص برای خدا )

نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1391

       در بنى اسرائيل عابدى بود به او گفتند: در فلان مكان درختى است كه قومى آن را مى پرستند. خشمناك شد و تبر بر دوش گذاشت تا آن درخت را قطع كند. ابليس به صورت پير مردى در راه وى ظاهر شد و گفت : كجا مى روى ؟

     عابد گفت : مى روم تا درخت مورد پرستش مردم را قطع كنم ، تا مردم خدا را بپرستند نه درخت را.(1)

     ابليس گفت : دست از قطع درخت بردار تا به تو سخنى گويم .

      گفت : بگو،

       گفت : خدا را رسولانى است. اگر قطع اين درخت لازم بود خدا آنان را مى فرستاد.

      عابد گفت : ناچار بايد اين كار انجام دهم .

     ابليس گفت : نمی گذارم و با وى گلاويز شد، عابد وى را بر زمين زد.

      ابليس ‍ گفت : مرا رها كن تا سخن ديگرى برايت گويم ، و آن اين است كه تو مردى مستمند هستى اگر مالى داشته  باشی كه به كارگيرى و بر عابدان انفاق كنى بهتر از قطع آن درخت است .دست از اين درخت بردار تا هر روز دو دينار در زير بالش تو گذارم .

     عابد گفت : راست مى گویى ، يك دينار صدقه مى دهم و يك دينار بكار خود می برم،بهتر از اين است كه درخت را قطع كنم ؛ مرا به اين كار امر نكرده اند و من پيامبر صلى الله عليه و آله نيستم كه غم بيهوده خورم ؛ و دست از شيطان برداشت .
     دو روز در زير بستر خود دو دينار ديد و خرج مى نمود، ولى روز سوم چيزى نديد و ناراحت شد و تبر برگرفت كه درخت را قطع كند.

     شيطان در راهش آمد و گفت : به كجا مى روى ؟ گفت : مى روم درخت را قطع كنم ، گفت : هرگز نمی توانى و با عابد گلاويز شد و عابد را روى زمين انداخت و گفت : بازگرد و گرنه سرت را از تن جدا می كنم .

گفت : مرا رها كن تا بروم ؛ لكن بگو چرا آن دفعه من نيرومندتر بودم و تو این بار نیرومندتر بودی؟؟؟

     ابليس گفت : تو براى خدا و با اخلاص قصد قطع درخت را داشتى لذا خدا مرا مغلوبِ تو كرد و اين بار براى خود و دينار خشمگين شدى ، و من بر تو مسلط شدم .(2)

پی نوشت:

  1. ابليس يعنى نفس اماره و عابد كنايه از فطرت و نفس پاك است
  2. نمونه معارف 1/54 - احياء العلوم 4/380 - رياض الحكايات ص 140

مجموعه سخنرانی تصویری از مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)

نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1391

مناجاتی با امام زمان(عج) در محکومیت توهین به ساحت پیامبر اعظم (ص)

نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1391

صبح جمعه رسیده از راه و

در فراق تو بر لبم آه است

ندبه‌ ی چشم های بارانی

ذکر «أین بقیة الله» است

 

بی تو دل های ما چه سرگردان

بی تو احوالمان پریشان است

«العجل یابن فاطمه» دیگر

جان به لب های ندبه خوانان است

 

روی دوشت عبای پیغمبر

وارث ذوالفقار مولایی

می رسی با طنین «جاء الحق»

می کنی کعبه را تماشایی

 

تو بیا تا معرفی گردد

در جهان برترینِ آئین ها

پرچم حق در اهتزاز آید

جمع گردد بساط توهین ها

آخر این روزهای محنت بار

غم تو از شماره بیرون است

شده بی حرمتی به ساحت عشق

آه از این ماجرا دلت خون است

 

باز هم کینه‌ ی شیاطین و

باز هم غربت رسول الله

دل عالم چگونه تاب آورد

بشکند حرمت رسول الله

 

این جماعت ز نسل آن هایند

که به شخص نبی ستم کردند

ساحتش را به تهمت هذیان

چه وقیحانه متهم کردند

 

بعد از او کینه ها نمایان شد

تا که حق علی شود انکار

أجر او را چه خوب أدا کردند

کوثرش بین آن در و دیوار…

 

فتنه ای در مدینه بر پا شد

که زد آتش به خانه‌ ی زهرا

از همان شعله ها غروبی سوخت

خیمه های امام عاشورا

 

آن امامی که مرهم زخمش

شده شمشیر و تیر و سر نیزه

پیکرش غرق خون رها ماند و

سر او آفتاب بر نیزه

 

خون این کشته خون بها دارد

می رسد وارثی که در راه است

ندبه‌ ی چشم های بارانی

ذکر «أین بقیة الله» است

آثار ترک امر به معروف و نهی از منکر در جامعه

نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1391

      در قرآن کریم درباره‏ی عقوبت ترک امر به معروف و نهی از منکر حکایت هایی درباره‏ ی امت های گذشته نقل شده است که داستان اصحاب سبت یکی از آنهاست.

     داستان اصحاب سبت در سوره‏ هایی از قرآن مجید نظیر سوره بقره، مائده، اعراف و سوره‏های دیگر باین شده است. تکرار این داستان در سوره‏های مختلف دلیل بر اهمیت آن است.

     در زمانهای قدیم در روستایی نزدیک ساحل دریا مردمانی زندگی می ‏کردند که شغل آنان ماهیگیری بود. پیامبر آن مردم، به فرمان خداوند، به آنان دستور داد که روز شنبه ماهی نگیرند و این نوعی امتحان الهی بود. از قضا روز شنبه بیشتر از روزهای دیگر ماهی روی آب می ‏آمد، بخصوص حرکت آزادانه ماهی های بزرگ بر روی آب مردم را وسوسه می‏ کرد که آنها را بگیرند و چشم‏ پوشی از آن ماهیها برای مردم آن سرزمین مشکل بود. آنان به گمان خود می‏ خواستند، خداوند را فریب دهند و با پروردگار حیله کنند. به این دلیل حوضچه ‏هایی ساختند که با دریجه ‏هایی به دریا ارتباط داشت، وقتی آب دریا به این حوضچه‏ ها می‏ ریخت، ماهی ها هم در آن حوضچه می‏ افتادند و با بسته شدن دریجه‏ ها دیگر نمی‏ توانستند خارج شوند. مردم هم روز یکشنبه این ماهیها را می‏ گرفتند و به خیال خود، حیله ‏ی شرعی به کار می‏ بردند.

     قرآن کریم می‏ فرماید که پروردگار عالم، اهل قریه را به سبب نافرمانی از دستور الهی به صورت خوک و میمون درآورد و حسب برخی روایات آنان بعد از سه روز به هلاکت رسیدند.

     در قرآن مجید آمده است که این مردم سه دسته بودند: یک دسته کسانی بودند که با سرپیچی از فرمان الهی به گرفتن ماهی مبادرت می‏ کردند و از گناهکاران بودند. دسته دوم، افرادی بودند که امر به معروف و نهی از منکر می ‏کردند و کار گناهکاران را نیرنگ و خدعه با خداوند می‏ دانستند و دسته‏ ی سوم، کسانی بودند که ماهی نمی‏ گرفتند، اما امر به معروف و نهی از منکر نیز نمی‏ کردند و به مسائل موجود در جامعه‏ی خود بی‏ اعتنا بودند.

     هنگامی که عذاب الهی نازل شد، از میان این گروهها، فقط کسانی نجات یافتند که امر به معروف و نهی از منکر می ‏کردند و گناهکاران و بی‏ اعتنایان به هلاکت رسیدند، زیرا کسانی که گناهی را شاهد باشند و امر به معروف و نهی از منکر نکنند، در آن گناه با گناهکار شریک اند.

صفحات: 1· 2

برداشتی از سوره مبارکه «عصر»

نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1391

سوره ‏ی پر محتوایی در قرآن کریم به نام «عصر» وجود دارد می‏ توان از آیات آن تعبیرهایی در مورد امر به معروف و نهی از منکر برداشت کرد. سوره ‏ی مبارکه چنین می‏فرماید:

     (بسم الله الرحمن الرحیم والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.)

     به نام خداوند بخشنده‏ ی مهربان. سوگند به زمان که آدمی در خسران است، مرگ آنهایی که ایمان آوردند، کارهای شایسته انجام دادند، یکدیگر را به حق سفارش کردند و یکدیگر را به صبر توصیه نمودند.

     در تفسیر آیات این سوره‏ ی مبارکه می ‏توان چنین گفت: قسم به عصر و عصاره‏ ی علام خلقت؛ یعنی حضرت ولی عصر (عج)، همانا انسانها همگی زیانکارند، مگر آنان که دو بال برای پرواز به سوی سعادت داشته باشند. نخسین بال،ایمان و انجام دادن عمل صالح و بال دوم امر به معروف و نهی از منکر است. کسانی که در عین ایمان به خدا انجام دادن اعمال صالح، به حق سفارش و در مقابل گناه صبر می‏کنند.

     ملتی که یک بال داشته باشد؛ یعنی صرفاً ایمان داشته باشد و به دستورهای دینی هم عمل کند (ایمان فردی)، در آسمان کمال نمی‏ تواند پرواز کند. چنین مردمی در صورتی می ‏توانند پرواز کنند که علاوه بر آن که خود نماز می‏ خوانند، خمس می‏ دهند و در راه خدا جهاد می‏ کنند، دیگران را نیز به این کارها دعوت کنند.

     اگر کسی ایمان نداشته باشد اما امر به معروف و نهی از منکر کند، مانند عالم بی عمل است؛ یعنی عالمی که مردم را به کارهای نیک دعوت می‏ کند، اما خود بدن عمل نمی‏ کند. در روایات آمده است که در قیامت عالم بی عمل را به جهنم می‏ برند و در آنجا از بوی بد او اهل دوزخ به خدا شکایت می‏ کنند. بنابراین، کسی که بگوید ولی عمل نکند، یک بال دارد و نیز کسی که عمل کند اما نگوید، باز هم یک بال دارد و نمی‏تواند به سعادت برسد.

اهمیت امر به معروف و نهی از منکر

نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1391

     دین اسلام، رسالت هدایت همه‏ ی انسانها را در تمام دوره‏ ها و نسلها به عهده دارد، بنابراین اصول و فروع آن باید با دقت هر چه بیشتر نگهداری شود. کسانی که به این دین الهی ایمان دارند، مسئولیت سنگینی را در برابر حفظ و گسترش صحیح آن عهده دار می‏ باشند. این وظیفه‏ ی سنگین در پرتو قانون امر به معروف و نهی از منکر انجام شدنی است.

     هر کار خیر و پسندیده را معروف و هر کار زشت و ناپسند را منکر می‏ گویند. امر یعنی دستور دادن و نهی به معنای باز داشتن است. بنابراین، امر به معروف و نهی از منکر؛ یعنی امر کردن به خوبی ها و باز داشتن از بدی هاست.

     مسلمانان وظیفه دارند تا افراد ناآگاه و سهل انگار را که وظایف دینی خود را انجام نمی‏دهند، به بهترین راهی که در آنان مؤثر است، به انجام دادن کار نیک و پسندیده امر کنند.

     کسی که با انجام دادن کاری ناپسند به خود و جامعه‏اش زیان می‏رساند، باید که از کار او جلوگیری به عمل آید و چه بسا سکوت افراد صالح موجب ادامه یافتن منکر یا گسترش فساد در جامعه شود.

     همان گونه که با شیوع بیماری در جامعه ابتلای به آن گسترش پیدا می‏ کند و از این رو جلوگیری کردن از سرایت بیماری ها وظیفه‏ ی همه ‏ی افراد جامعه است، در مورد بیماری های اخلاقی نیز چنین است و در صورت اهمیت ندادن به آنها ممکن است فساد در جامعه شیوع پیدا کند. بنابراین، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ‏ای عمومی است و بر یک یک مسلمانان واجب است. این وظیفه در جامعه اسلامی برای نهادهای عمومی و سازمانهای دولتی بیشتر احساس می ‏شود.

صفحات: 1· 2

دانلود عکس و پوستر سیمای رهبر ی

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1391

دانلود چند نماهنگ زیبای مذهبی

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1391

عنوان : کهکشان عشق     حجم فایل:13153 کیلو بایت   دریافت فايل

عنوان: نماز     حجم فايل: 10151 کیلوبایت     دریافت فايل

 در آغوش مهر     حجم فايل:2925 کیلوبایت  دریافت فايل

میلاد موعود   حجم فايل:4713 کیلوبایت       دریافت فايل

حج ابراهیمی   حجم فايل:239 کیلوبایت       دریافت فايل

اربعین حسینی   حجم فايل:528 کیلوبایت    دریافت فايل

بیست و هشتم صفر    حجم فايل:456 کیلوبایت   دریافت فايل

مولود کعبه   حجم فايل:1720 کیلوبایت         دریافت فايل

عید غدیر     حجم فايل:307 کیلوبایت       دریافت فايل

یاس کبود   حجم فايل:1077 کیلوبایت   دریافت فايل

میلاد نبی اکرم و امام صادق    حجم فايل:883 کیلوبایت    دریافت فايل

شهادت امام جواد     حجم فايل:262 کیلوبایت     دریافت فايل

میلاد امام رضا    حجم فايل:112 کیلوبایت    دریافت فايل

شهادت امام باقر          حجم فايل:277 کیلوبایت      دریافت فايل

رمز پیروزی مردان بزرگ

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1391

سعديا دى رفت ، فردا همچنان موجود نيست

در ميان اين و آن فرصت شمار امروز را

      فرصتهاى زيادى به دست افراد مى افتد، اما از آن جا كه دسته اى روح كار امروز به فردا انداختن  را دارند، اين فرصتها را كه كليدهاى طلائى راز كاميابى است از دست مى دهند. در صورتى كه نه تنها كار امروز را نبايد به فردا انداخت بلكه اگر امكان دارد، بايد كار فردا را هم امروز انجام داد.

     از ابومسلم خراسانى پرسيدند راز كاميابى شما چه بوده است ؟!   

     گفت: هرگز كار امروز را به فردا نيفكندم.

     چه بسا نيروئى كه براى تاءخير انداختن كار مصرف مى شود، براى انجام خود آن كار كافى باشد.

    برخى از دانش آموزانى كه در امتحان خرداد ماه قبول نمى شوند و بايد در شهريور ماه امتحان بدهند، از فرصت حداكثر استفاده را مى كنند و بعضى گرفتار اوهام و افسوس خوردن مى شوند و وقت را با آه كشيدن به پايان مى رسانند.

     عده اى از مردم هستند كه غالبا عارف منش و درويش مآبند؛ كارشان اشگ فشانى بر گذشته است و مرتباً مى گويند:

     اگر ما فلان باغ را خريده بوديم سود كلانى نصيب ما مى گشت و اگر در فلان دانشگاه ثبت نام كرده و ادامه تحصيل داده بوديم ، اكنون از شخصيتهاى بزرگ كشور بوديم. تمام وقت خود را با افسوس خوردن و روى قبر ديروز گريه كردن تلف مى كنند. درحالى كه اگر از اين پس بكوشند ممكن است به همه و يا به قسمتى از آرزوهاى خود برسند.

وقت گذشته را نتوانى خريد باز

مفروش خيره كاين گهر پاك بى بهاست

صفحات: 1· 2