موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"

گریه رسول الله و امام علی علیهم السلام بر امام حسین علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1397

 

شیعیان در عزاداری سومین امام خود حسین ابن علی، استناد می کنند به اینکه پیامبر اسلام و علی ابن ابیطالب نیز در عزای حسین ابن علی گریه کرده اند، و به خاطر کشته شدن او در آینده گریه کرده اند که چنین چیزی معقول نیست.

پاسخ:

بدون تردید یکی از مصیبت های جانسوز و فراموش نشدنی در تاریخ اسلام، حادثه جان گداز عاشورا و کربلاست. به طوری که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بارها درباره این حادثه سخن فرموده و ضمن پیشگویی‌هایی از چگونگی وقوع آن، بر شهادت مظلومانه فرزندشان امام حسین ـ علیه السّلام ـ اشک ریخته‌اند.
در این فصل نگاهی خواهیم داشت به سیره آن حضرت درباره حادثه کربلا به نقل از منابع معتبر اسلامی.

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نسبت به حوادث و جریاناتی که امت اسلامی با آن روبرو بوده و یا پس از ایشان روبرو می‌شده‌اند، از راه وحی و علم الهی آگاه بوده‌اند و این حقیقت را در مناسبت‌های گوناگون ابراز داشته‌اند. در روایات وارد شده که آن حضرت هرگاه امام علی ـ علیه السّلام ـ را می‌دید، به ایشان احترام گزارده و به طور مکرّر می‌فرمودند:

«پدرم به قربان شهید بی‌یاور!» و از کیفیت صبر و تحمل وی در برابر حوادث ناگوار می‌پرسیدند.

روزی پیامبراکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ با دست، به سر و محاسن امام علی ـ علیه السّلام ـ اشاره ‌نموده و ‌فرمودند:

«چگونه است صبر تو در آن زمان که محاسنت با خون سرت رنگین گردد؟»

ادامه »

حسن و حسین در همه احوال امام و پیشوایند...

نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1397

 

شباهت های امام مهدی(عج) به حضرت اباعبدالله علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1397

 

مروری بر روایات نشان می دهد میان امام مهدی(عج) با حضرت سیدالشهداء علیه السلام در هدف، آرمان، کیفیت قیام و … شباهت هایی وجود دارد که دانستن آنها می تواند به ما در تشخیص حق از باطل کمک کند.  
 

اگرچه عاشورای حسینی به ظاهر با شهادت امام حسین علیه السلام و یاران شان به پایان رسید اما اهداف این قیام در کربلای سال 61 هجری محصور نشد بلکه در طول قرن ها بیداری ها و نهضت های ظلم ستیزانه را راهبری کرده و می کند.

بنابر تصریح روایات این اهداف با ظهور و در دولت کریمه امام مهدی(عج) تحقق تام و تمام می یابد.

باید توجه داشت امام حسین علیه السلام با هدف زنده ساختن احکام قرآن و سنّت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و از بین بردن بدعت هایی که در نتیجه حاکمیت بنی امیّه در دین ایجاد شده بود، قیام کردند و در طول مسیر مدینه تا کربلا ضمن اشاره به انگیزه قیام شان فرمودند: «من به منظور ایجاد اصلاح در امّت جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله قیام کرده ام، می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به همان سیره و شیوه مرسوم جدّم پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و پدرم علی بن ابی طالب علیه السلام عمل می کنم.(1)

ادامه »

دلیل علاقه امام زمان(عج) به حضرت عباس علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1397

 

امام زمان(عج) در فرازی از زیارت ناحیه مقدسه می فرمایند: «سلام بر عباس فرزند امیرمومنان که جان خویش را در راه برادرش داد از دیروزش برای فردایش توشه برگرفت، در راه برادر جانبازی کرد و خود را فدایش کرد، از او حفاظت و خود را سپر بلایش کرد، …».  
 
امام مهدی(عج) به عموی شان حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام محبت و عُلقه ای خاص دارند و این عُلقه را در مواضع مختلف بیان کرده اند چنان که نقل است از ایشان که هر جا روضه عمو جان شان حضرت عباس علیه السلام برپا باشد، حضرت حجت(عج) نیز حضور خواهند یافت.

گوشه ای از بیانات امام مهدی(عج) درباره قمر منیر بنی هاشم علیه السلام و نیز دلایل دلبستگی ایشان به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام را مرور کرده ایم:

امام زمان حضرت مهدی(عج) خطاب به ابومنصور بن عبدالمنعم بن نعمان بغدادی، زیارتنامه ای را برای شهیدان کربلا نوشتند که به «زیارت ناحیه مقدسه» ویژه زیارت شهیدان کربلا مشهور است.

در فرازی از این زیارت نامه درباره حضرت عباس علیه السلام چنین آمده است:

«السلام علی العباس بن امیرالمومنین المواسی أخاه بِنَفسِهِ، الا’خذ لِغَدِهِ مِن أمسهِ الفادی له، الواقی. السّاعی الیه بمائه، المَقطُوعة یداه، لَعَنَ الله قاتلیه یزیدبن وقاد و حکیم بن الطفیل الطائی»(مصباح الزائر شیخ مفید، ص148*اقبال الأعمال سیدبن طاووس، ص47*بحارالانوار، ج45، ص64 و ج101 ص269).

«سلام بر عباس فرزند امیرمومنان که جان خویش را در راه برادرش داد از دیروزش برای فردایش توشه برگرفت، در راه برادر جانبازی کرد و خود را فدایش کرد، از او حفاظت و خود را سپر بلایش کرد، برای او آب آورد، دست هایش قطع شد. خداوند قاتلانش یزیدبن وقاد و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند.»

 

دلائل دلبستگی امام مهدی(عج) به حضرت عباس سلام‌الله‌ علیه

1- معرفت و بصیرت حضرت عباس؛ امام صادق علیه‌السلام در باره این خصوصیت حضرت عباس علیه السلام فرموده‌اند: «عموی ما عباس علیه السلام بصیرتی دقیق و ایمانی محکم داشت و در کنار حضرت ابی عبدالله علیه السلام با دشمنان خدا نبرد کرد و امتحان خوبی پس داد و به مقام شهادت نایل گشت.»

ادامه »

مناجات با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - حاج منصور ارضی

نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1397

دلایل علمی طولانی بودن عمر امام مهدی(عج)

نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1397

 

بسیاری می گویند از نظر علمی نمی شود انسانی قرن ها زندگی کند؛ این در حالی است که اتفاقاً از نظر علمی عمر طولانی بسیاری از انسان ها در طول تاریخ ثبت شده و این مساله نشدنی نیست.

خداوند در آیه 14 سوره مبارکه عنکبوت می فرماید:

«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ»(1)

«و به راستی نوح را به سوی قومش فرستادیم. پس در میان آنان هزار سال، به استثنای پنجاه سال درنگ کرد (ولی جز اندکی از مردم به سخن او گوش ندادند) پس طوفان (قهر خداوند) آنان را در حالی که ستمگر بودند فرا گرفت».

نکته ها:

1.قرآن، با بیان عمر طولانی انسان های گذشته، آن را امری ممکن و شدنی خوانده است.(ألفَ سَنَة).

2.تنها پیامبری که مدت رسالت اش در قرآن بیان شده، حضرت نوح علیه السلام است. البته نهصد و پنجاه سال مدت رسالت آن حضرت تا زمان طوفان است، اما مدت پیامبری ایشان پس از طوفان و سال های عمرش بیان نشده است.

3.عمر طولانی دادن به بشر، برای خداوند محال نیست؛ همان گونه که او حضرت مهدی(عج) را قرن ها زنده نگاه داشته تا حکومت عدل جهانی را برپا کند. گرچه جسم تمام مردم پس از کهولت سن، فرسوده می شود، ولی آن حضرت(عج) به گفته بزرگان دین، همچنان در چهره، انسان چهل ساله ثابت است و این جای تعجب نیست.

در صورت همه ما، موی ابرو و مژه ده ها سال ثابت است، در صورتی که موی سر و صورت همواره در حال تغییر و تحول است، با آنکه آب و غذا و هوا و محل هر دو مو، یکی است. آری! خداوند می تواند انسانی را ثابت و دیگران را متغیر قرار دهد.

ادامه »

چرا حسین علیه السلام بی یاور ماند

نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1397
 
باز عاشورا آمد و این سوالها دوباره در ذهنمان تازه شد:
چه شده که حسین بی یاور مانده است؟
این همه سپاه از کجا آمده اند؟
اینها مگر همه مسلمان نیستند و  او مگر سبط پیامبر نیست که در مقابلش صف آرایی کرده اند؟
مگر همینها نبودند که برای او نامه ها نوشتند تا بیاید؟
این مردم را چه شد که اینچنین در قتل فرزند پیامبرشان بر هم سبقت گرفتند؟
اما پاسخ این سوال ها را حسین علیه السلام خود داده است:
مردم بنده دنيايند و دين لقلقه زبانشان. حمايت آن‏ها از دين تا زمانى است كه زندگى آن‏ها در رفاه باشد و آن گاه كه در بوته امتحان قرار گرفتند دينداران بسیار كم مى‏شوند
آری کربلا صحنه بلا بود و در صحنه بلا دیگر ایمان های ظاهری جواب نمیدهد. در تنگنای بلا درون ها آشکار می شود و دینداران واقعی صفشان از دینداران ظاهری جدا می شود. 
کربلا وقت امتحان و عمل است و عمل از ایمان بر می خیزد که اگر به حقیقت نباشد نامه و سخن جز روسیاهی به بار نمی آورد. و جایش مگر در پس دیوار حاشا باشد.
کربلا را آنهایی آفریدند که در بند دنیا گفتار بودند و اسب سرکش هوس را از بند حرام و حلال آزاد نموده بودند. و اینچنین بود که عاقبت آن لقمه های حرامی که خورده بودند در حلقوم ها همهمه  انداختند و نگذاشتند تا کلام حق به گوشهایشان برسند و فطرتشان بیدار شود .
امام رو به آنان کرد و فرمود:
من شما را به راه رشد فرا می‌خوانم؛ هر که از من اطاعت کند، رستگار است و هر که از من نافرمانی کند، در زمره‌ی هلاک‌شدگان قرار می‌گیرد. همه‌ی شما فرمان مرا سرپیچی می‌کنید، به سخنم گوش فرا نمی‌دهید؛ البته (حق دارید، چرا که) شکم‌هایتان ازحرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دلهای شما مهر زده است (و هرگز حقایق رادرک نمی‌کنید). چرا ساکت نمی‌شوید، چرا گوش نمی‌دهید و نمی‌شنوید؟!
 
کربلا هنوز هم هست نامه ها هنوز هم هستند لقمه ها هنوز هم هستند و حسین هنوز هم سخن می گوید:
می شود زهیر بود یا حر
می شود عمر سعد بود یا شمر یا آنکه دینش را به دیناری می فروشد
 
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی
به کاروان شهیدان نی نوا برسی
امام پیک فرستاده در پی ات … برخیز!
در انتظار جوابت نشسته… تا برسی
چه شام باشی و کوفه.. چه کربلا ای دل!
مقیم عشق که باشی… به مقتدا برسی
زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام
که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی
مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش!
که در مقام ارادت به مدعا برسی
تمام خاک جهان کربلاست…پس بشتاب
درست در وسط آتش بلا برسی…
زهیر باش دلم! با یزید نفس بجنگ!
که تا به اجر شهیدان نی نوا برسی…
 
شعر از : مریم سقلاطونی

ذکر استغفار امیرالمومنین علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 4ام مهر, 1397

 

این استغفاری است که حضرت در هر سحر، بعد از نماز صبح آن را می‌خواندند و شامل 70 بند میباشد.

 
کَانَ عَلِیٌّ علیه السلام یَسْتَغْفِرُ سَبْعِینَ مَرَّهً فِی سَحَرِ کُلِّ لَیْلَهٍ بِعَقِبِ رَکْعَتَیِ الْفَجْرِ الِاسْتِغْفَارُ(البلدالأمین‏والدرع‏الحصین ص: ۳۹)
  • ۱- اللَّهُمَّ إِنِّی أُثْنِی عَلَیْکَ بِمَعُونَتِکَ عَلَى مَا نِلْتُ بِهِ الثَّنَاءَ عَلَیْکَ وَ أُقِرُّ لَکَ عَلَى نَفْسِی بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ الْمُسْتَوْجِبُ لَهُ فِی قَدْرِ فَسَادِ نِیَّتِی وَ ضَعْفِ یَقِینِی اللَّهُمَّ نِعْمَ الْإِلَهُ أَنْتَ وَ نِعْمَ الرَّبُّ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَرْبُوبُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَوْلَى أَنْتَ وَ بِئْسَ الْعَبْدُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَالِکُ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَمْلُوکُ أَنَا فَکَمْ قَدْ أَذْنَبْتُ فَعَفَوْتَ عَنْ ذَنْبِی وَ کَمْ قَدْ تَعَمَّدْتُ فَتَجَاوَزْتَ وَ کَمْ قَدْ عَثَرْتُ فَأَقَلْتَنِی عَثْرَتِی وَ لَمْ تَأْخُذْنِی عَلَى غِرَّتِی فَأَنَا ظَالِمٌ لِنَفْسِی الْمُقِرُّ لِذَنْبِی الْمُعْتَرِفُ بِخَطِیئَتِی فَیَا غَافِرَ الذُّنُوبِ أَسْتَغْفِرُکَ لِذَنْبِی وَ أَسْتَقِیلُکَ لِعَثْرَتِی فَأَحْسِنْ إِجَابَتِی فَإِنَّکَ أَهْلُ الْإِجَابَهِ وَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَهِ.

  • بار خدایا! با یاری تو، تو را ثنا میگویم به خاطر آنچه به وسیله آن موفق به ثناگویی تو شدم و به اندازه نیت فاسد و یقین ضعیفم علیه خودم و به آنچه که تو سزاوارش هستی اقرار میکنم:بارالها، تو خوب معبود و خوب پروردگاری هستی و من بد پرورش یافته ای هستم!تو خوب مولایی هستی و من بد بنده ای!تو خوب مالکی هستی و من بد مملوکی!چه بسیار گناهی که مرتکب شدم و تو عفو نمودی و چه بسیار جرم هایی که از من سر زد و تو از آن گذشتی!چه بسیار خطاها کردم، ولی مرا مؤاخذه نکردی و چه بسیار بدی ها که عمداً مرتکب شدم و تو از آن درگذشتی!و چه بسیار لغزش ها که از من سر زد و از آن چشم پوشی نمودی، و مرا بر غفلتم مؤاخذه نکردی!اینک این منم که به خود ظلم کرده ام و به گناهم اقرار و به خطاهایم اعتراف دارم. پس ای آمرزنده گناهان! از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی و از لغزش هایم درگذری، پس به نیکی اجابت کن که تو سزاوار اجابت و اهل تقوا و آمرزشی!)

ادامه »

نافرمانی خدا

نوشته شده توسطرحیمی 3ام مهر, 1397

 

 

امام حسین علیه السلام:

 

مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ.


آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می‌دهد و نگرانی‌ها به او رو می‌آورد.

فاصله حق و باطل

نوشته شده توسطرحیمی 1ام مهر, 1397

 

 

امام على علیه السلام:

 اَما اِنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ اَرْبَعُ اَصابِـعَ - فَسُئِلَ عَنْ مَعْنى قَولِهِ هذا، فَجَمَعَ اَصابِعَهُ وَ وَضَعَها بَیْنَ اُذُنِهِ وَ عَیْنِهِ - ثُمَّ قالَ: اَ لْباطِلُ اَنْ تَقولَ: سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ اَنْ تَقولَ: رَأَیْتُ.

هان! میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. از آن حضرت درباره معناى این فرمایش سؤال شد. امام انگشتان خود را به هم چسباند و آن‌ها را میان گوش و چشم خود گذاشت و آن گاه فرمودند:

باطل این است که بگویى: شنیدم

و حق آن است که بگویى: دیدم.

نهج البلاغه (صبحی صالح) ص. ۱۹۸


 
مداحی های محرم