موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"

پاسخ امام جواد علیه السلام به سوال عبدالعظیم حسنی

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1397

 

شيخ صدوق آورده است: 
عبدالعظيم حسني در روايتي گفت:
بر آقا و مولايم امام جواد عليه السلام، وارد شدم و مي خواستم راجع به قائم از او سؤال کنم که آيا قائم، همان مهدي عليه السلام است يا نه؟ 
 
حضرت قبل از سؤال من، شروع به جواب کرد و به من فرمود:
 
اي ابوالقاسم! همانا قائم ما، همان مهدي است که واجب است در روزگار غيبت، منتظرش بمانند و در ظهورش، فرمانبرداري اش کنند و او، سومين فرد از فرزندان من است، سوگند به آن خدايي که حضرت محمد را به پيامبري برانگيخت و ما را به امامت مخصوص فرمود، اگر از دنيا باقي نماند، جز يک روز، هر آينه خداوند آن را طولاني خواهد کرد تا قائم ما ظهور کند و زمين را از عدل و داد   آکنده سازد، چنانکه از ظلم و جور، پر شده باشد و خداي متعال البته در يک شب، کار او را سامان مي دهد، چنانکه کار موساي کليم را سامان، بخشيد، هنگامي که رفت تا براي خانواده ي خود آتش بياورد و رسول و نبي مراجعت نمود. 
 
سپس فرمود:
 
برترين اعمال شيعيان ما انتظار فرج است.
 
[اکمال الدین،ص377،ح].
 


فرهنگ جامع سخنان امام جواد، مسلم صاحبی،

زمستان:1387، صص132-134.

خدمت به مردم در سیره امام جواد علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1397

 

امام جواد علیه السلام:

 

اَفْضَلُ الْعِبادَةِ الاِْخْلاصُ

 

با فضیلت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است که خالص و بدون ریا باشد

تنبیه الخواطر / 2 / 109

 

 

1. بایدها و نبایدها در خدمت به مردم

 

خداوند بندگانی دارد که نعمتهایش را به آنان اختصاص داده است و مقرر کرده است که از آن بذل و بخشش کنند و اگر خودداری کنند، از آنان می گیرد و به دیگران منتقل می کند.

 

اخلاص

شرط پذیرش هر عملی، از جمله خدمت به مردم، اخلاص است و مؤمن باید به انگیزه جلب رضایت الهی خدمتگزار «عیال الله» باشد و هرچه ناخالصی در عمل بیشتر باشد، درجه مطلوبیت آن هم پایین تر خواهد آمد. از دیدگاه امام جواد علیه السلام، علاوه بر دخالت اخلاص در اصل عمل، در تداوم اعمال نیز باید اخلاص جاری باشد. چه بسا عملی که انجام آن با خلوص است، ولی عامل به آن بعد از عمل، آن را به ریا و ناخالصی آلوده و از درجه مقبولیت الهی ساقط می کند؛
لذا امام جواد علیه السلام فرمود:

«اَلإبْقاءُ عَلَی الْعَمَلِ اَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ»؛

بقای بر عمل سخت تر از خود عمل است.

و آن گاه که پرسیدند بقای بر عمل یعنی چه؟

امام فرمود:
«یَصِلُ الرَّجُلُ بِصِلَةٍ وَیُنْفِقُ نَفَقَةً لِلهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ فَکُتِبَ لَهُ سِرّا ثُمَّ یَذْکُرُها وتُمْحی فَتُکْتَبُ لَهُ عَلانِیَةً، ثُمَّ یَذْکُرُها فَتُمْحی وَتُکْتَبُ لَهُ رِیاءً»(1)؛

مردی هدیه ای می دهد و برای خدای یگانه انفاقی می کند، پس برایش به عنوان «عمل پنهانی» نوشته می شود. سپس او کارش را یادآوری می کند، در این وقت عنوان قبلی محو می شود و «عمل آشکار» برایش نوشته می شود. آن مرد دوباره عملش را یادآوری می کند، پس عنوان قبلی محو می شود و برایش «عمل ریایی» نوشته می شود.

 

ادامه »

شعر شهادت امام جواد علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1397

 

ديدي آخر خون به قلب مرتضي شد 
دخت مأمون قاتل ابن ‏الرضا شد 
وا اماما 
وا اماما 
آنکه بودي عالمي مرهون جودش‏ 
در جواني آب شد شمع وجودش‏ 
وا اماما 
وا اماما 
تشنه لب در بين حجره دست و پا زد 
از غريبي قاتل خود را صدا زد 
وا اماما 
وا اماما 
در دلش داغ عطش چون لاله افتاد 
ناله زد پيوسته تا از ناله افتاد 
وا اماما 
وا اماما 
مرغ حق زد دست و پا در آشيانه‏ 
پيکرش افتاده روي بام خانه‏ 
وا اماما 
وا اماما 
شهر بغداد از برايش نينوا بود 
سايبانش بال مرغان هوا بود 
وا اماما 
وا اماما 
آنکه خاک مقدمش رشک برين شد 
پيکرش در کوچه ‏ها نقش زمين شد
 شاعر:رستگار

چهارده آیینه،به همت محمدخرم فر،

انتشارات عصر ظهور،1385،صص468-469

روضه کوتاه نکته سر بسته

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1397

 

 

جواد الائمه مهربان بود و خیرخواه. دست مردم را در دستان خدا می گذاشت و می فرمود:

«کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ»[1]

چگونه درماند کسی که خداوند سَرپرست او باشد؟ 

او می فرمود تا وقتی در آغوش خدا هستید نگران گرفتاریها نباشد:

«لَؤْكانَتِ السَّمواتُ وَالْأرْضُ رَتْقَا عَلى عَبْدٍ ثُمَّ اتَّقىَ اللّه َ تَعالى لَجَعَلَ مِنْها مَخْـرَجا»[2]،

اگر آسمانها و زمين بر شخصى بسته باشد، ولى تقـواى الهى پيـشه كـند، خداوند گشايشى از آنها برايش قرار مى دهد.

او راه رسیدن به سربلندی و عزت را در اعتماد به خدا می دانست و می فرمود:

«الثِّقَةُ باللّه ِ تعالى ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ ، وسُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ»[3]

اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چيز گرانی است و نردبان رسيدن به هر بلندايی. و می فرمود:

«عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ»

عزّت مؤمن در بی نیازی و طمع نداشتن به مال و زندگی دیگران است»[4] 

حیف اما مهرش را برنتافتند. دنیا را بدون او خواستند و در جوانی با زهر کینه مسمومش ساختند. امام جوان در گوشه حجره مظلومانه جان داد و مردم نفهمیدند چه گوهری از دستشان رفت. 

روضه کوتاه نکته سر بسته
حجره تاریک حجره در بسته

جگری رفته رفته سم می خورد
قصۀ تازه ای رقم می خورد

عرش را ناله ای تکان می داد
تشنه ای روی خاک جان می داد

شاعر: علی زمانیان

گلچین مداحی شهادت امام جواد علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1397

 

فایل صوتی گلچین مداحی شهادت امام جواد (ع) با مداحی ذاکرین اهل بیت(ع) در اینجا قابل دریافت است.
گلچین مداحی شهادت امام جواد (ع)
 

گلچین مداحی شهادت امام جواد (ع) با نوای میثم مطیعی

 
 

 
00:00 15:39

 



 

 
00:00 15:04

 



 

 
00:00 03:22

 



 

 
00:00 11:29

 




 

 
00:00 16:01

 



 

 

ادامه »

خادمی امام رضا علیه‌السلام افتخار من است

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1397

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:

خادمی امام رضا علیه‌السلام افتخار من است

حقاً و انصافاً خدمت آستان مقدس امام هشتم علیه‌السّلام وقتى با شرایط و شئون ویژه‌ى آن انجام بگیرد، از بزرگترین ارزشها و بزرگترین افتخارات است و امروز چنین چیزى میسور است و وجود دارد، بنده هم افتخار مى‌کنم اگر چه به نام و نه به عمل جزء شما هستم و مشرف به خدمت این آستان قدسم … این سخن دل را با شما در میان بگذارم که دل ما آن جایى است که شما همواره در آن‌جا مشرفید و خوشا به حالتان و حقیقتاً شیرین‌ترینِ لحظات براى بنده، آن لحظاتى است که به آستان قدس مشرف مى‌شوم.
بیانات دیدار با خدام آستان قدس رضوی ۱۳۶۷/۹/۱۷


http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/37412/khadem.jpg
 

منتظر واقعی ظهور در دوران غیبت امام عصر(عج) چه وظایفی دارد؟

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

محمدحسن مشکی کارشناس مذهبی، در مورد وظایف شخص منتظر گفت:

شخصی منتظر واقعی است که ظهور و غیبت امام عصر (عج) برای او تفاوتی نداشته باشد و اطاعت از دستورات قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام را همانگونه انجام دهد که گویا در محضر امام قرار دارد.

وی با توجه به تکالیف منتظران تاکید کرد:

شخص منتظر در زمان غیبت وظایفی را بر عهده دارد. این شخص باید در تمهید و مقدمه‌سازی ظهور فعال باشد. بر این اساس در قدم نخست باید نسبت به شناخت امام زمان (عج) و شناساندن حضرت به مردم تلاش کند. این شناخت صرفا شناخت شناسنامه‌ای نیست، بلکه باید راه و کلمات حضرت و مسائل مرتبط با بحث مهدویت را به خوبی تشخیص دهد. به دنبال آن نیاز است این موضوع را به دیگران از جمله جوانان و نوجوانان منتقل کند. این وظیفه در بخش اندیشه قرار می‌گیرد.

کارشناس مذهبی با تاکید بر روایتی که در مورد ضرورت شناخت امام عصر(عج) وارد شده است، اشاره کرد: روایتی در بین شیعه و اهل سنت مشهور است که

«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة؛

هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، مرگش، مرگ جاهلی است».

این موضوع نشان می‌دهد که در هر عصری امامی وجود دارد که معرفت نسبت به ایشان مورد طلب خداوند متعال است.


مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة


ادامه »

اگر در غدیرخم بیعت با امیرالمومنین شکل نمی گرفت چه می شد؟

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

دانلود پوستر

 

اگر در آن روز بیعت با امیرالمومنین شکل نمی گرفت چه می شد؟

ولایت امام علی علیه السلام آخرین واجبی بود که خداوند بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اعلام فرمود و پس از آن واجبی دیگیر بر آن حضرت نازل نشد.

رسالت پیامبر بدون اعلان ولایت و امامت امیرالمومنین علی علیه السلام ناتمام می ماند و امت اسلامی بعد از پیامبر بدون راهنمای معصوم دچار حیران و سردرگمی می شدند و نمی توانستند راه حق را زا باطل تشخیص دهند.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همه آنچه را که خداوند از علم نزد ایشان به امانت گذاشته بود به علی علیه السلام انتقال داد و سپس از طریق امام علی (علیه السلام) به فرزندان معصوم ایشان رسید و اینگونه دین خدا کامل گشت و نعمت تمام شد هرچند که نگذاشتند راهبری مردم در هدایت در مسیر این ستارگان توحید باقی بماند!

موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت

آمادگی برای جنگ

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

بخش اول: عصر جاهلیت

بخش دوم: تنهایی علی علیه السلام

 

ترجمه و شرح خطبه 26 نهج البلاغه؛ بخش سوم: آمادگی برای جنگ

وَ لَمْ يُبَايِعْ حَتَّى شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ عَلَى الْبَيْعَةِ ثَمَناً، فَلَا ظَفِرَتْ يَدُ الْبَائِعِ وَ خَزِيَتْ أَمَانَةُ الْمُبْتَاعِ. فَخُذُوا لِلْحَرْبِ أُهْبَتَهَا وَ أَعِدُّوا لَهَا عُدَّتَهَا، فَقَدْ شَبَّ لَظَاهَا وَ عَلَا سَنَاهَا؛ وَ اسْتَشْعِرُوا الصَّبْرَ فَإِنَّهُ أَدْعَى إِلَى النَّصْرِ.

برنتافت كه خود را رهين بيعتش سازد تا پذيرفت كه بهاى اين بيعت را بپردازد، امّا آن كه فروخت نارستگار است، و آن كه خريد زيانبار. كنون ساخت جنگ بيارائيد، و ساز پيكار آماده نماييد، كه زبانه -آتش- آن نيك بلند است و تابان، و روشنى آن نمايان. و شكيبائى را شعار خود داريد، كه شاهد پيروزى را در كنار آريد.


شرح علامه جعفری

«و لم يبايع حتي شرط ان يوتيه علي البيعه ثمنا فلا ظفرت يدالبائع و خزيت امانه المبتاع» (عمرو بن العاص (در بيعتي كه با معاويه كرده است) شرط نموده است كه معاويه قيمتي به آن بيعت بپردازد، پيروز مباد دست اين بيعت كننده‌ي خودفروش و رسواي و پوچ باد امانت آن زورگويي كه از چنان مرد خودفروش بيعت گرفته است.
 
يك معامله‌ي خسارت بار: شخصيت در برابر تورم خود طبيعي  
هر اندازه هم كه بتوانيم در اصول و كيان ارزشها سفسطه كاري و مغالطه بازي به راه بيندازيم، درباره‌ي اين اصل كه حيات آدمي خواسته‌ي مطلق او است، نمي‌توانيم تشكيك كنيم، زيرا چنانكه مشاهدات و تجربيات عمومي نشان مي‌دهد، آدمي حداكثر تلاش و تكاپوي خود را براي دفاع از حيات خود به كار مي‌اندازد. هيچ قانون و آداب و مقرري وجود ندارد مگر اينكه در موقع تزاحم با حيات آدمي استثناء مي‌پذيرد و تخصيص مي‌خورد. آدمي آخرين چيزي را كه ممكن است پس از هر كوشش و تلاش و تقلا از دست بدهد، حيات او است. وقتي كه اين حيات در مسير تكامل خويش، شخصيت را در آدمي به وجود مي‌آورد، ارزشها و ضرورتهاي حيات تدريجا منتقل به شخصيت مي‌گردد، تا جائي كه ممكن است حيات با همه‌ي شئون و ارزشهايش قرباني شخصيت آدمي گردد. ملاك انتقال ارزشها و ضرورتهاي حيات به شخصيت چگونگي ارزيابي خود شخصيت است، براي كسي كه شخصيت همه‌ي موجوديت او را تشكيل مي‌دهد، پايان دادن به حيات در راه حفظ شخصيت از پستي‌ها و حقارتها، همچون دست برداشتن از تماشاي يك منظره در راه حفظ حيات تلقي مي‌گردد.
 
در حقيقت حيات مقدمه‌ي بوجود آمدن و رشد شخصيت است، چنانكه عناصر مادي مقدمه‌اي براي بوجود آمدن حيات مي‌باشد. روي اين محاسبه، ارزش و عظمت يك شخصيت را بايستي با اين ملاك سنجيد كه صاحب آن شخصيت در مقابل چه حقيقتي دست از شخصيت برمي‌دارد و آن را به چه قيمتي معامله مي‌كند. انساني وجود دارد كه در برابر اندك سود مادي كه حتي نياز ضروري به آن ندارد، شخصيتش را از دست مي‌دهد. و انساني ديگر وجود دارد كه اگر جهان هستي را با آن عظمت قيمتي براي خريدن شخصيتش بپردازند، اين معامله را ناشايست و احمقانه تلقي خواهد كرد.
 
علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام مي‌گويد:
«و الله لو اعطيت الاقاليم السبعه بما تحت افلاكها علي ان اعصي الله في نمله اسلبها جلب شعيره ما فعلت» (اگر همه‌ي اقاليم هفتگانه را با آنچه كه در زير آسمانها است در برابر معصيت به خداوند با كشيدن پوست جوي از دهان مورچه‌اي، به من بدهند، اين ستم را مرتكب نخواهم گشت).
 
اگر ارزش شخصيت در نزد اميرالمومنين عليه‌السلام بالاتر از همه‌ي دنيا نبود، چنين معامله‌اي را براي خود تحريم نمي‌كرد. شما با اين بيان مي‌توانيد شخصيت عمرو بن العاص و معامله‌اي را كه او به حزب معاويه مي‌پيوندد، درك كنيد: خريدار: معاويه. فروشنده: عمرو بن العاص، كالا: شخصيت عمرو بن العاص قيمت: ولايت مصر.
 
بيا كالا ببين بايع نگه كن مشتري بنگر! (لاهوتي) و قيمتي را هم كه معاويه پرداخته است مورد دقت قرار بده: زمامداري چند روزه‌ي مصر! و روشن است كه كسي كه شخصيت خود را چنين ارزان بفروشد، مانعي نمي‌بيند كه مردم جامعه‌ي مصر را برده‌ي خود و آل‌اميه بسازد. و ماليات مصر و دسترنج مردم مصر را به خود اختصاص بدهد. و با همين بيان مي‌توانيد شخصيت علي بن ابيطالب را نيز درك كنيد: فروشنده: علي بن ابي‌طالب، خريدار: خدا، كالا: هستي علي بن ابي‌طالب. بيا كالا ببين بايع نگه كن مشتري بنگر.
 
البته اين يك مقايسه‌ي روبنائي است، و الا هستي قابل فروش نيست و شخصيت قابل معامله نمي‌باشد، بلكه با قرار دادن آن دو در مجراي كمال و رشد، رهسپار منطقه‌ي جاذبيت الهي مي‌گردند.
***
«فخذوا للحرب اهبتها و اعدوا لها عدتها فقد شب لظاها و علا سناها و استشعروا الصبر فانه ادعي الي النصر». هر گونه نيازمنديهاي پيكار با دشمن را تهيه نماييد و وسائل جنگ را آماده بسازيد، زيرا شعله‌هاي جنگ زبانه مي‌كشد و روشنائي شعله‌هايش سر بركشيده است، براي استقبال رويدادهاي جنگ صبر و بردباري را دريابيد، زيرا شكيبائي و تحمل بهترين انگيزه براي پيروزي است. 
 
موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت

تنهایی علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

 

بخش اول: عصر جاهلیت

 بخش سوم: آمادگی برای جنگ

 

ترجمه و شرح خطبه 26 نهج البلاغه؛ بخش دوم: تنهایی علی علیه السلام

صفته قبل البيعة له:
فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلَّا أَهْلُ بَيْتِي، فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَوْتِ وَ أَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى الشَّجَا، وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ الْكَظَمِ وَ عَلَى أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ الْعَلْقَمِ.

نگريستم و ديدم مرا يارى نيست، و جز كسانم مددكارى نيست. دريغ آمدم كه آنان دست به ياريم گشايند، مبادا كه به كام مرگ در آيند. ناچار خار غم در ديده شكسته، نفس در سينه و گلو بسته، از حقّ خود چشم پوشيدم و شربت تلخ شكيبايى نوشيدم.

شرح علامه جعفری

توصيفي در حال اميرالمومنين پيش از بيعت:
«فنظرت فاذا ليس لي معين الا اهل بيتي فضننت بهم عن الموت و اغضيت علي القذي و شربت علي الشجا و صبرت علي اخذالكظم و علي امر من طعم العلقم: (در آن موقع نگريستم جز دودمان خود كمكي نداشتم، از سپردن آنان به كام مرگ خودداري كردم. چشم بر روي خاشاكي در ديدگانم بستم و زهراب اندوه را آشاميدم و بر فروبردن خشم بردباريها كردم و بر هضم رويدادهاي تلختر از طعم زهرآگين علقم تحمل نمودم.)
تنها دودمانم آماده‌ي دفاع از حق من بودند:
با نظر به عظمت مقام انساني دودمان اميرالمومنين كه در زمان پيامبر اسلام بوده و محبت بر آن به عنوان پاداشي براي رسالت پيامبر در قرآن مجيد تذكر داده شده است، روشن مي‌شود كه محبت و دفاع اهل البيت (دودمان) اميرالمومنين عليه‌السلام از وي، مستند به پديده‌ي عاطفي معمولي نبوده است، مانند دفاع فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليها از اميرالمومنين كه به محكمترين دلايل مستند مي‌باشد. در مجلد دوم از اين تفسير بحثي درباره‌ي اهل بيت طهارت و عصمت مطرح نموده‌ايم مراجعه شود.
مطلبي كه در اين مورد قابل توجه است اينست كه حمايت كنندگان و مدافعان اميرالمومنين در مسئله‌ي زمامداري پس از پيامبر اكرم، شخصيتهايي ديگر نيز بوده‌اند، مانند سلمان فارسي، ابوذر غفاري، عمار بن ياسر، مقداد بن اسود كندي و ابوايوب انصاري، مالك اشتر و چند صحابه‌اي ديگر از عظماي پيشتازان اسلامي. با اين حال چرا اميرالمومنين دفاع‌كنندگان از خود را به دودمان عصمت منحصر فرموده است؟ پاسخ اين سئوال اينست كه اين عده‌ي انگشت شمار به قدري به مقام شامخ اميرالمومنين علیه السلام ارادت و عشق مي‌ورزيدند كه مانند اهل بيت و دودمان طهارت بودند. چنان كه در رواياتي معتبر درباره‌ي سلمان به اين ارتباط و منزلت اشاره شده است: سلمان منا اهل البيت (سلمان از ما اهل بيت است).

موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت


 
مداحی های محرم