موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"

پیام نبی اکرم (صل الله علیه وآله)به دختران مسلمان

نوشته شده توسطرحیمی 27ام اسفند, 1391

سلام بر حضرت نبی (صل الله علیه وآله) 

پيامبر اسلام (ص) بر پوشيدگىِ زن درمقابل نامحرم و دورى از جلوه‏گرى‏ و خودنمايى، اصرار مى‏ورزيدند. نيز، اعجاز او، قرآن، همپاى توصيه به مردان در دورى از چشم‏ چرانى و رعايت پوشش بدن از نامحرم، به زنان نيز توصيه مى‏ كنند كه ديدگان خود را فروخوابانند و عفت پيشه كنند. به دو آيه زير دقت كنيد:

- اى پيامبر، به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو، پوشش‏ هاى بلند (جلباب) خود را بر خويش فرو افكنند. «1»

- به زنان مؤمن بگو، ديدگان خود را فرو خوابانند و عفت‏ پيشه سازند و دامن خود را از بيگانگان بپوشانند و زيور خويش را جز براى شوهران و ساير محارم، آشكار نكنند؛ مگر آنچه پيداست؛ و روسرى‏ هاى (خُمُر) خويش را به گريبان‏ها اندازند تا سر و گردن و سينه و گوش‏ها پوشيده باشد و پاهايشان را [چنان‏] به زمين نكوبند كه آنچه از زينت پنهان مى‏ كنند، معلوم شود. «2»

درباره اين دو آيه، به چند نكته توجه كنيد:

1 -جلباب، پوششى چادرمانند، گشاد و پارچه‏اى است و با روسرىِ كوچك و خُمار متفاوت است. جلباب همچون مقنعه‏ ها و روسرى ‏هاى بزرگ، سر و همه بدن‏ را مى ‏پوشانيده است. «3» خداوند (عز) در آيه نخست، با بيان جلباب، به پوشاندنِ سر و گردن و بدنِ زنان اشاره دارد.

2 -خُمُر جمع خمار و به‏معناى روسرى و سرپوش است‏ «4» و خداوند (عز) در آيه دوم، از دختران و زنان مؤمن خواسته است كه به‏وسيله خمار، سينه‏ و گريبان‏ (جِيْب) خود را بپوشانند. مرحوم‏طبرسى درباره اين آيه مى‏نويسد: «زنان مدينه، اطراف روسرى‏هاى خود را به پشت‏

سر مى‏ انداختند و سينه، گردن و گوش‏هاى آنان آشكار مى ‏شد. براساس اين آيه، آنان موظف شدند اطراف روسرىِ خود را به گريبان‏ها بيندازند تا اين مواضع نيز مستور باشد. «5» ابن‏ عباس نيز درباره تفسير اين آيه، مى‏گويد:

«يعنى زن بايد مو، سينه، دورِ گردن و زيرِ گلوى خود را بپوشاند.» «6»

3- قرآن در پاسخ به ضرورتِ پوشش نيز چنين مى‏ فرمايد: ذلك أدْنى أنْ يُعرِفْنَ فَلا يؤذين.؛ (بدين‏وسيله شناخته مى ‏شوند [كه‏ اصالت‏ خانوادگى دارند؛] پس، با آزار و تعقيب [هوس‏رانان‏] روبه‏رو نمى‏ شوند.) «7»

4-  پيامبر (ص) به أسماء فرمودند:

«اسماء، وقتى زن بالغ شد، شايسته نيست كه [دربرابر نامحرم‏] جز صورت و دست‏هايش ديده شود.» «8»

5-  پوشش اسلامى به‏ معناى زندانى ‏كردن و قراردادنِ زن در پشت پرده و درنتيجه، مشاركت‏ نكردن در فعاليت‏هاى اجتماعى نيست؛ بلكه پوشش بدان معناست كه شما به‏ عنوان‏ دختر و زن مؤمن، در معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشانيد و به جلوه ‏گرى و خودنمايى نپردازيد و مشاركت تان‏ در فعاليت ‏ها، بر اصول انسانى‏ و اسلامى‏ استوار باشد. «9»

6-  بسيارى جامعه‏ شناسان، حجاب زن را مقتضاى طبيعىِ‏ جامعه بشرى معرفى كرده‏ اند. مونتسكيو مى‏ نويسد:

«قوانين طبيعت حكم مى ‏كند كه زن، خوددار باشد؛ زيرا مرد را باتهوّر آفريده‏ اند و زن، نيروى خوددارىِ بيشترى دارد. بنابراين، تضادّ بين آنان را مى ‏توان با حجاب از بين بُرد و براساس همين اصل، تمام ملل‏ جهان معتقدند كه زنان بايد حيا و حجاب داشته باشند. «10»

 

(1). احزاب/ 59

(2). نور/ 31.

(3). شيخ‏ طوسى، التبيان، ج 8، ص 361؛ الميزان، ج 16، ص 361

(4). راغب اصفهانى، المفردات فى غرائب القرآن، ص 159.

(5). امين‏ الاسلام طبرسى، مجمع البيان، ج 8 ص 217.

(6). همان.

(7). احزاب 59.

(8). سنن ابى داود، ج 4، ص 62.

(9). مرتضى مطهرى، مسئله حجاب، ص 73؛ تفسير نمونه، ج 17، ص 401.

(10). على‏ اكبر علويقى، زن در آيينه تاريخ، ص.

حجه الاسلام حاج علی جنانی


صفات پسنديده و ناپسند زن

نوشته شده توسطرحیمی 15ام اسفند, 1391

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:

آيا به شما بگويم بدترين زنها كيست ؟ زنى است كه در ميان خانواده خودش خوار بوده ولى نزد شوهرش ‍ تكبر مى كند، نازا و كينه توز است ، از كار زشت پرهيزى ندارد، وقتى شوهرش نيست زينت خود را به ديگران نشان مى دهد، ولى بر شوهرش ‍ امتناع مى كند، به سخن شوهرش گوش نمى كند و اطاعت او نمى نمايد، وقتى شوهر با او - در كاميابى - خلوت مى كند، همانند مركب چموش ‍ امتناع مى كند، همو كه نه عذرى مى پذيرد و نه از خطائى مى گذرد.

و فرمود: بهترين زنهاى شما زنى است که بچه زا و مهربان و با عفت باشد، نزد خانواده - پدر و مادر - عزيز و نزد شوهر متواضع باشد، زيبائى و زينت خود را وقف شوهر كند و از ديگران بپوشاند، سخن شوهر را گوش كند و از او اطاعت نمايد، و چون شوهر با او خلوت كند خواسته او را انجام دهد، و همانند مردها اظهار شوق در زناشوئى - نكند (بلكه خود را نگه دارد و متين باشد تا نزد شوهر عزيز گردد)

  • وسائل ج 14 ص 8.


زنان در آخرالزمان؛

نوشته شده توسطرحیمی 14ام اسفند, 1391

سلطه و نفوذ زنان در امور سیاسی آخرالزمان


یکی از مهمترین مشکلاتی که بشر در آخرالزّمان با آن سخت دست به گریبان است، مشکلات اقتصادی است. نابسامانی اقتصادی در جهان به وقوع می‌پیوندد و زنان از این واقعه شوم، در امان نخواهند بود . . .


خبرگزاری شبستان: یکی از مسائلی که در حکومت‌های آخرالزّمان مطرح است، بنا بر اخباری که از معصومان(ع) وارد شده است، سلطه و نفوذ زنان در امور سیاسی است:
امیرمؤمنان(ع) می‌فرماید: “… و آن هنگامی است که زن‌ها مسلّط شوند، کنیزان تسلّط پیدا کنند و کودکان حکومت کنند."1
“هنگامی که زن‌ها بر تخت سلطنت چیره شوند و بر هر مردی چیره باشند و جز خواسته آنها عملی نشود."2
امام صادق(ع) می‌فرمایند: “و زنان را می‌بینی که به‌سان مردان، مجالس (کنفرانس) راه می‌اندازند."3

وضعیّت اقتصادی زنان درآخرالزّمان
یکی از مهمترین مشکلاتی که بشر در آخرالزّمان با آن سخت دست به گریبان است، مسائل و مشکلات اقتصادی است. نابه‌سامانی عظیم اقتصادی در سراسر جهان به وقوع می‌پیوندد و زنان از این واقعه شوم، در امان نخواهند بود؛ بلکه بیشترین ضربه را آنها خواهند خورد.
امام صادق(ع) در بیان نشانه‌های ظهور می‌فرمایند: “بعضی از مردان را می‌بینی که از راه فساد زنان خود ارتزاق می‌کنند."4
حضرت علی(ع) در بیان نشانه‌های ظهور می‌فرمایند: “زنان در آخرالزّمان به خاطر حرص به دنیا در کسب و کار همسران خود شرکت می‌نمایند."5

وضعیّت اجتماعی زنان در آخرالزّمان
1. عدم امنیّت برای زنان: از انحرافات خطرناک که جامعه پیش از ظهور به آن گرفتار می‌گردد، بی‌امنیّتی خانوادگی و ناموسی است، این مسئله آن‌چنان فراگیر می‌شود که کمتر کسی می‌تواند یا می‌خواهد از آن جلوگیری نماید."6
حضرت علی(ع) در این خصوص می‌فرمایند: “سفیانی درحالی که نیزه‌ای در دست دارد، زنی باردار دستگیر می‌نماید و به یکی از یارانش می‌گوید: به او تعدّی نما و او سپس شکم زن را می‌درد و جنینش را بیرون می‌آورد و هیچ کس نمی‌تواند چنین وضعیّت هولناکی را تغییر دهد."7
2. هبوط مسائل اخلاقی و انسانی در زنان: جامعه پیش از ظهور، جامعه‌ای مملوّ از فساد و بی‌بند و‌ باری‌های
اخلاقی است، کردارهای حیوانی گروهی انسان‌نما، آن‌چنان فراگیر می‌شود که حالت عادّی به خود می‌گیرد. روایاتی که این وضع اخلاقی پیش از ظهور را بیان نموده‌اند، بسیار زیاد است.
محمّد بن مسلم می‌گوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ امام(ع) فرمودند: “آنگاه که مردها خود را شبیه زنان نمایند و زن‌ها شبیه مردان شوند، آنگاه که مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان."8
و در حدیثی از امام صادق(ع) است که فرمودند:
«… در آن زمان زنان را می‌بینی که از بذل خود به کفّار هیچ واهمه‌ای ندارند.»9
امام علی(ع) می‌فرمایند: «ظاهر می‌شود در آخرالزّمان که بدترین زمان‌هاست، زنانی که در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند.»10
3. افزایش زنان بی‌سرپرست: در آخرالزّمان وضعیّت به گونه‌ای است که بر اثر جنگ‌های پی در پی، تعداد مردان کاهش چشمگیری می‌یابد و به همین دلیل، زنان زیادی بی‌سرپرست می‌گردند و به دنبال کسی هستند تا سرپرستی ایشان را به عهده گیرد.
رسول خدا(ص) می‌فرمایند: “قیامت برپا نمی‌شود، مگر اینکه برای پنجاه زن یک سرپرست باشد."11
و در حدیث دیگری می‌فرمایند: “زمانی فرارسد که 50 زن با یک مرد رو به رو شده، یکی می‌گوید: ای بنده خدا مرا بخر و دیگری می‌گوید به من پناه ده."12
با مقایسه اخباری که در مورد زن آخرالزّمان به ما رسیده و وضعیّت کنونی زن از حیث اجتماعی و اخلاقی، بین زن امروز و زن آخرالزّمان شباهت بسیاری دیده می‌شود. امّا این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که نمی‌توان فساد اخلاقی را برای تمام زنان تعمیم داد، زیرا در آن زمان، زنان آگاه، عفیف و باایمانی نیز وجود دارند که از اوضاع بد آن زمان متأثّرند. امّا وضع عمومی به شکل دیگری است.13

منبع: ماهنامه موعود شماره 122

پی‌نوشت‌ها:
1. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمة علی اکبر مهدی‌پور، ج2، ص 761 به نقل از بشار\ الاسلام، صص 41 و 44.
2. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص 259.
3. همان، ص 257.
4. همان.
5. لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 428.
6. سیّده ارغوان حیدری، «زن، انتظار، ظهور»، ماهنامة شمیم یاس، سال سوم، ش 8، آبان 1382، ص 8.
7. همان، ص 9. به نقل از مقدّسی شافعی سلمی، عقدالدرر، ص 409.
8. منتخب الاثر، ص 292.
9. بحارالانوار، ج52، صص 257 و 258.
10. منتخب الاثر، ص 426.
11. «زن، انتظار، ظهور»، همان، ص 9، به نقل از احمد بن حنبل، مسند، ج3، ص 120.
12. همان، به نقل از بحارالانوار، ج52، ص 250.
13. همان.

سرچشمه تكبّر

نوشته شده توسطرحیمی 12ام اسفند, 1391

 از امام صادق(عليه السلام) نقل شده:

ما مِنْ رَجُل تَجَبَّرَ أَؤ تَكَبَّرَ إلاّ لِذِلَّة يَجِدُها فِى نَفْسِهِ(1)

ترجمه:

هيچ كس بر ديگران بزرگى نمى فروشد

مگر به خاطر حقارتى كه در درون وجود خود احساس مى كند!


شرح كوتاه:

     اين نكته امروز در پرتو تحقيقات روانشناسى و روانكاوى مسلّم شده است كه سرچشمه تكبّر و بزرگى فروختن بر ديگران چيزى جز عقده حقارت نيست; آنها كه مبتلا به اين عقده هستند و از آن رنج مى برند براى جبران كمبودهاى خود متوسل به اين وسيله غلط يعنى خود را به طور مصنوعى بزرگ نشان دادن مى شوند و از اين راه بر حقارت اجتماعى خود مى افزايند و بيش از پيش خود را منفور مى سازند.

     اين مسأله روانى به روشنى در گفتار معجزه آسايى كه در بالا از امام صادق(عليه السلام)نقل شده ديده مى شود.

     ولى افراد با ايمان بر اثر شخصيت درونى همواره در برابر ديگران متواضعند.

——————————————————————————–

1. بحار الانوار، جلد 73، صفحه 225.

یکصد و پنجاه درس زندگی/آيت الله ناصر مکارم شيرازي

پناه بردن به خداوند

نوشته شده توسطرحیمی 10ام اسفند, 1391

اللهم إن الشيطان قد شمت بنآ إذ شايعناه على معصيتک

بار خدايا، اگر بخواهى بر ما ببخشى از سر فضل مى بخشى،

و اگر بخواهى ما را به عذاب مبتلا کنى از سر عدل مبتلا مى کنى،

الهى به رسم احسان، عفوت را نصيب ما کن،

و به آئين چشم پوشى ما را از عذاب برهان، که ما را طاقت عدل تو نيست،

و بدون عفوت براى هيچ يک از ما آزادى ميسّر نيست،

اى بى نيازترين بى نيازها،

اينک ما بندگان توايم بر درگاهت، و من نيازمندترين نيازمندان به توام،

پس تهي دستى ما را به توانگريت چاره کن، و رشته اميد ما را با منع کردن لطفت قطع مکن، که اگر چنين کنى، کسى را که از رحمتت نيکبختى خواسته بدبخت کرده‏اى، و آن را که از فضلت عطا خواسته محروم نموده‏اى، در اين حال از پيشگاهت به سوى چه کسى رو کنيم؟

و از درِ رحمتت به کجا رويم؟ 

پاک و منزهى، ما از آن درماندگانيم که قبول دعاى آنان را واجب کرده ‏اى، و از آن گرفتارانيم که رفع گرفتارى را به ايشان وعده داده‏ اى. و شبيه ترين چيزها به خواسته تو، و سزاوارترين کار به بزرگوارى تو، رحمت آوردن بر کسى است که از تو رحمت خواهد، و به فرياد رسيدن کسى است که به تو فريادرسى کرده، پس بر زارى ما نزد خود رحمت آر، و به خاطر اينکه خود را در پيشگاهت به خاک افکنده‏ايم به فريادمان رس.

الهى، شيطان، ما را چون در نافرمانيت او را همراهى کرديم سرزنش مى کند،

پس بر محمد و آلش درود فرست، و اکنون که شيطان را به خاطر تو واگذاشتيم و از طرف او به سوى تو روى آورديم وى را به سرزنش ما شاد مکن.

اللهم إن تشأ تعف عنا فبفضلک وإن تشأ تعذبنا فبعدلک فسهل لنا عفوک بمنک وأجرنا من عذابک بتجاوزک فإنه لا طاقة لنا بعدلک ولا نجاة لأحد منا دون عفوک يا غني الاغنيآء ها نحن عبادک بين يديک وأنا أفقر الفقرآء إليک فاجبر فاقتنا بوسعک ولا تقطع رجاءنا بمنعک فتکون قد أشقيت من استسعد بک وحرمت من استرفد فضلک فإلى من حينئذ منقلبنا عنک؟ وإلى أين مذهبنا عن بابک؟ سبحانک نحن المضطرون الذين أوجبت إجابتهم وأهل السوء الذين وعدت الکشف عنهم وأشبه الاشيآء بمشيتک وأولى الامور بک في عظمتک رحمة من استرحمک وغوث من استغاث بک فارحم تضرعنآ إليک وأغننآ إذ طرحنآ أنفسنا بين يديک اللهم إن الشيطان قد شمت بنآ إذ شايعناه على معصيتک فصل على محمد وآله ولا تشمته بنا بعد ترکنآ إياه لک ورغبتنا عنه إليک

عقيده به رجعت در ارتباط با اعتقاد به مهدويت

نوشته شده توسطرحیمی 5ام اسفند, 1391

     عقيده به ظهور مهدى و منجى از اهل بيت و فرزندان فاطمه(عليهم السلام)يك اعتقاد عمومى و اجتماعى مسلمين است و اختصاص به شيعه ندارد، اگرچه شيعه شخص او را نيز از نظر حسب و نسب معرفى مى كند ولى اصل اين عقيده، يك اعتقاد همگانى است كه در اديان گذشته در تورات و زبور نيز به آن بشارت داده شده است، و اصلى است كه بر حسب اصول مذهب شيعه اثنى عشريه ايمان بدون آن كامل نمى گردد و قبولى اعمال مشروط به قبول آن است و كسى كه بميرد و به اين مسأله ايمان نداشته باشد و يا حضرت مهدى ـ ارواح العالمين له الفدا ـ را به امامت نشناخته باشد به حكم

«من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة الجاهلية»(1).

به مرگ جاهليت از دنيا رفته است، اين باور از جهت تاثير و اهميت در اين حدّ است.

     اعتقاد به مسأله رجعت هم گرچه ريشه در قرآن و روايات دارد ولى اينطور نيست كه مسأله غيبت و مهدويت بدون آن مطرح نباشد.

     بنابر اين اصل امامت و مسأله مهدويت بدون مسئله رجعت هم در كتاب ها مورد بحث قرار گرفته است.

     با اين همه لازم به تذكر است كه اصل مسئله رجعت و بازگشت اموات يك مسئله اسلامى است و وقوع آن در زمان هاى گذشته بر حسب آيات متعدد قرآن مجيد ثابت است، وقتى اين طور شد به دليل اين كه در گذشته نظير داشته است امكان وقوع مجدد آن در آخر الزمان نمى تواند مورد انكار باشد.

     زمانى كه در امم گذشته رجوع اموات اتفاق افتاده و بر طبق يك خبر مشهور در بين اهل سنت:

«لتسلكن سبل من كان قبلكم حذوا النعل بالنعل و القذة بالقذة حتى لو ان احدهم دخل حجر ضب لدخلتموه»(2).

     آن ها بايد وقوع آن را در اين امت نيز جايز بدانند. بنابر اين نفى امكان و وقوع آن از طرف غير شيعه بر طبق مضمون اين روايت صحيح نيست.

     در خاتمه ـ با صرف نظر از آياتى كه وقوع رجعت را در امم گذشته خبر داده اند ـ براى تيمّن و تبرّك آيه اى را كه شاهد بر وقوع رجعت در اين امت است يادآور مى شويم:

(وَ يَومَ نَحشُرُ مِن كُلّ اُمّةً فَوجاً مِمَّن يَكذِبُ بِآياتِنا فَهُم يُوزَعُون)(3).

     («به خاطر آور روزى را كه ما از هر امتى، گروهى را از كسانى كه آيات ما را تكذيب مى كردند محشور مى كنيم; و آن ها را نگه مى داريم تا به يكديگر ملحق شوند!».)

     اين آيه دلالت بر روزى دارد كه در آن از هر امتى گروهى از كسانى كه تكذيب آيات الهى را كرده اند محشور مى شوند كه طبعاً اين روز غير از روز قيامت است.

و لا حول و لا قوّة الاّ بالله العلى العظيم

دانلود مداحی در رثای وفات حضرت معصومه(علیها السلام)

نوشته شده توسطرحیمی 2ام اسفند, 1391

 و معصومه معصومه است.

فاطمه، كريمه اهل بيت، كوثر كوير و قبله همه دل هاى شيفته ولايت، آشناى دور و نزديك و بزرگ و كوچك. دختر هفتمين و خواهر هشتمين خورشيد ولايت، زيارتش بهانه نمى خواهد كه حرمش خانه محبان است و حريمش كعبه عاشقان.


السلام علیک یا فاطمه معصومه سلام الله علیها


يا فاطِمةُ اشْفَعى لى فِى الْجَنَةِ


مداحی در مصیبت حضرت معصومه (س)

1. سید مهدی میرداماد

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 ای به قم آفتاب قلب جهان(مدح، جدید) 2,291 0:06:30


1. سید مهدی میرداماد

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 چشم تموم شیعه ها ، ابریه مثل آسمون(زمینه، جدید) 3,622 0:10:17
2 بابا محاله که بی رضا زنده بمونم(سنگین، جدید) 1,399 0:03:58


2. مجید بنی فاطمه

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 روی قبرم بنویسید که خواهر بودم(روضه، جدید) 2,922 0:08:18


3. حاج محمود کریمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 یه دنیا حسرت بود ، میون این سینم(شور، جدید) 2,345 0:06:40
2 روضه حضرت معصومه (س)(روضه، جدید) 5,488 0:15:36

صفحات: 1· 2

میلاد نور مبارکباد

نوشته شده توسطرحیمی 1ام اسفند, 1391

ویژگی های شیعه در کلام تربیتی امام عسکری(ع)

نوشته شده توسطرحیمی 1ام اسفند, 1391

حضرت به شیعیانش می فرماید:

«اوصیکم بتقوی اللّه، و الورع فی دینکم، والاجتهاد للّه، و صدق الحدیث، واداءالامانة الی من ائتمنکم من برّ او فاجر، و طول السّجود، و حسن الجوار، فبهذا جاء محمّد صلی الله علیه و آله وسلم ، صلّوا فی عشائرهم و اشهدوا جنائزهم، و عودوا مرضاهم و أدّوا حقوقهم

    شما را سفارش می کنم به تقوای الهی و پارسایی در دین خود و کوشش در راه خدا و راستگویی و اینکه امانت هرکسی را که به شما امانتی سپرده است، به او بازگردانید چه آن شخص، نیکوکار باشد یا تبهکار. و سجده ها را طولانی کنید و (برای همسایگان خود) همسایگان خوبی باشید ـ که محمّد صلی الله علیه و آله وسلم این چیزها را آورده است ـ و در قبیله های آنان (اهل سنّت) نماز گزارید، در تشییع جنازه های شان حاضر شوید و مریضان آنان را عیادت و حقوق شان را ادا کنید.»

سپس در توضیح می فرماید:

     «فانّ الرجل منکم اذا ورع فی دینه و صدق فی حدیثه و ادّی الامانة و حسن خلقه مع الناس، قیل هذا شیعیٌّ فیسرّنی ذلک. اتّقوا اللّه و کونوا زیناً و لاتکونوا شیناً، جرّوا الینا کلّ مودّة و ادفعوا عنّا کلّ قبیح، فانّه ما قیل فینا مِنْ حُسْنٍ فنحن اهله، و ما قیل فینا مِنْ سُوءٍ فما نحن کذلک

     اگر کسی از شما در دینش ورع داشته و راستگو باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش رفتار باشد، می گویند: «این، یک شیعه است.» و همین مسأله، من را شادمان می کند. از خدا بترسید و تقوای الهی را پیشه خود سازید (و با اعمالتان) زیور و زینت برای ما باشید و مایه زشتی (و بد نامی) ما نباشید. هرگونه دوستی را برای ما جلب کنید و هر بدی را از ما دور سازید. زیرا هر خوبی که در حقّ ما گفته شود، سزاوار آنیم و هر بدی که در حقّ ما گفته شود، شایسته آن نیستیم.»

و در انتها می فرماید:

«اکثروا ذکراللّه و ذکر الموت و تلاوة القرآن و الصّلوة علی النبی صلی الله علیه و آله وسلم …؛

      بسیار خدا را به یاد داشته باشید و نیز یاد مرگ را. زیاد قرآن تلاوت کنید و بر رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم صلوات بفرستید. چه اینکه اینها اموری هستند که طبعاً موجب رعایت توصیه های فوق می شود.»

     همچنین می فرماید: «اورع النّاس من وقف عندالشّبهة، اعبد النّاس من أقام علی الفرائض، ازهد النّاس من ترک الحرام؛ اشدّ النّاس اجتهاداً من ترک الذّنوب؛ پارساترین مردم کسی است که در شبهات، درنگ کند، عابدترین مردم کسی است که واجبات الهی را انجام دهد، زاهدترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد و کوشاترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند.»

http://www.hawzah.net

فرق بين شيعه و دوست

نوشته شده توسطرحیمی 30ام بهمن, 1391

در كتاب تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام و نيز در كتاب مرحوم قطب الدّين راوندى - به نقل از دو نفر از راويان حديث به نام يوسف بن محمّد و علىّ بن سيّار - آمده است :

شبى از شب ها به محضر مبارك حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكرى عليه السلام وارد شديم .

همچنين والى شهر كه علاقه خاصّى نسبت به حضرت داشت ، به همراه شخصى كه دست هاى او را بسته بودند، وارد منزل امام عليه السلام شد و اظهار داشت : ياابن رسول اللّه ! اين شخص را از دكّان صرّاف در حال سرقت و دزدى گرفته ايم .

و چون خواستيم او را همانند ديگر دزدان شكنجه و تأديب كنيم ، اظهار داشت كه از شيعيان حضرت علىّ عليه السلام و نيز از شيعيان شما است و ما از تعذيب او خوددارى كرديم و نزد شما آمديم تا ما را راهنمائى و تكليف ما را نسبت به اين شخص روشن بفرمائى .

حضرت فرمود: به خداوند پناه مى برم ، او شيعه علىّ عليه السلام نيست ، او براى نجات خود چنين ادّعائى را كرده است .

سپس والى آن سارق را از آن جا بُرد و به دو نفر از مأمورين خود دستور داد تا آن سارق را تعذيب و تأديب نمايند، پس او را بر زمين خوابانيدند و شروع كردند بر بدنش شلاّق بزنند؛ ولى هر چه شلاّق مى زدند روى زمين مى خورد و به آن سارق اصابت نمى كرد.

بعد از آن ، والى مجدّدا او را نزد امام حسن عسكرى عليه السلام آورد و گفت : ياابن رسول اللّه ! بسيار جاى تعجّب است ، فرمودى كه او از شيعيان شما نيست ، اگر از شيعيان شما نباشد پس لابدّ از شيعيان و پيروان شيطان خواهد بود و بايد در آتش قهر خداى متعال بسوزد.

و سپس افزود: با اين اوصاف ، من از اين مرد معجزه و كرامتى را مشاهده كردم كه بسيار مهمّ خواهد بود، هر چه ماءمورين بر او تازيانه مى زدند بر زمين مى خورد و بر بدن او اصابت نمى كرد و تمام افراد از اين جريان در تعجّب و حيرت قرار گرفته اند.

در اين موقع امام حسن عسكرى عليه السلام به والى خطاب نمود و فرمود: اى بنده خدا! او در ادّعاى خود دروغ مى گويد، او از شيعيان ما نيست ، بلكه از محبّين و دوستان ما مى باشد.

والى اظهار داشت : از نظر ما فرقى بين شيعه و دوست نمى باشد، لطفا بفرمائيد كه فرق بين آن ها چيست ؟

حضرت فرمود: همانا شيعيان ما كسانى هستند كه در تمام مسائل زندگى مطيع و فرمان بر دستورات ما باشند و سعى دارند بر اين كه در هيچ موردى معصيت و مخالفت ما را ننمايند.

و هر كه خلاف چنين روشى باشد و اظهار علاقه و محبّت نسبت به ما نمايد دوست ما مى باشد، نه شيعه ما.

سپس امام عليه السلام به والى فرمود: تو نيز دروغ بزرگى را ادّعا كردى ، چون كه گفتى معجزه ديده ام ؛ و چنانچه اين گفتار از روى علم و ايمان باشد مستحقّ عذاب جهنّم مى باشى .

بعد از آن ، حضرت در توضيح فرمايش خود افزود: معجزه مخصوص انبياء و ما اهل بيت عصمت و طهارت مى باشد، براى شرافت و فضيلتى كه ما بر ديگران داريم و نيز براى اثبات واقعيّات و حقايقى كه از طرف خداوند متعال به ما رسيده است .

در پايان ، امام عسكرى عليه السلام به آن مرد - متّهم به سرقت - خطاب نمود و فرمود: بايد شيعه علىّ عليه السلام در تمام امور زندگى ، شيعه و پيرو او - و ديگر اهل بيت رسالت - باشد و ايشان را در هر حال تصديق نمايد؛ و نيز بايد سعى نمايد كه هيچ گونه تخلّفى با ايشان نداشته باشد و خلاصه آن كه در همه امور، خود را هماهنگ و مطيع ايشان بداند.(تفسير الا مام العسكرى عليه السلام : ص 316، ح 161، الخرايج و الجرايح : ج 2، ص 684، ح 3، مدينة المعاجز: ج 7، ص 2579).

چهل داستان و چهل حديث از امام حسن عسكرى عليه السلام/عبداللّه صالحى