موضوع: "امام حسین علیه السّلام"

سرّ "ما رأیتُ الّا جمیلاً " در چیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 2ام دی, 1391

می پرسند اگر واقعه ی کربلا چنان که در زیارت عاشورا آمده است بر زمین و آسمانها عظیم است ، پس چرا زینب (س) می گوید :"ما رَایتُ اِلا جمیلا” من چیزی جز زیبایی ندیدم ؟ ! !

انشراح قلب زینب (س) بود که کار او را یُسر کرد و جمیل دید . آری این بود و جز این نبود که او وزر را از شانه های خود کاسته بود و سبک بال شده بود و همانکه ذکر و یاد او سر مرفوع بالای نی بود و همانکه قرائت قرآن می کرد” و رَفعنا لَکَ ذِکرَک “همان که داغ برادر کمر او را شکسته بود و این رفعت ذکر او به خاطر شرح صدرش بود…

آری در کلمه ی شرح معنایی است به وسعت شرحه شرحه های گل سرخ و او عطر شکفتن و یُسر را در انتهای عُسر - یعنی شکافتن فرق شبیه ترین افراد به محمد (ص) - و بر روی ساقه نی معنا کرده است و  فرق شکافتن و شکفتن را در الف قامت یار معنا کرده بود و گل محمدی پدید آمده و ذبح عظیم خویش را به نام قلیل قربانی به روی شاخه ی خشکیده ی قابلیان زمان به پیشگاه خدا هدیه کرد ، تا غنچه ی دل دریایی ها با گل یاد این واقعه بشکافد و راه عبور را به قلب ها بگشاید و تنها آنان که این گل یاد را در سینه شکفته دارند عسر و یسر را در سینه ی خود به معیت رسانند و یکی کرده اند و تنها آنانند که بر پروردگارشان رغبت دارند.

اِنَ مَعَ العُسر یُسرا - فَاذِا فَرَغتَ فانصَب و الِی رَبِک فَرغَب

و در نهایت ادب کامل است آن که در فکر حضرت زینب (س) به ظهور رسیده است .

مطلب از :سارا کمانکش ( طلبه پایه اول)

http://wzus.ask.com/r?t=a&d=mys&s=ads&c=p&app=aoth&ti=1&ai=30751&l=dis&o=APN10267&sv=0a652948&ip=02b9d94c&cu.wz=0&u=http%3A%2F%2Fwww.aftabnews.ir%2Fimages%2Fdocs%2F000087%2Fn00087720-t.jpg

فراخوان شرکت در موج وبلاگی" حماسه 9 دی"

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1391

موج وبلاگی «يوم‌الله 9دی» در آستانه سومين سالگرد 9 دی ايجاد شد تا وبلاگ‌نويسان مسلمان ايرانی بار ديگر اتحاد، ولايت‌مداری و بصيرت ملت ايران را يادآور شوند.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، موضوعات پيشنهادی موج وبلاگی شامل ريشه‌های پيدايش و ظهور حماسه نهم دی، نقش سران فتنه و ساكتين فتنه در حادثه عاشورای 88، دشمن‌شناسی و شناخت شيوه‌های جنگ نرم در فتنه 88، تحليل و تبيين ابعاد پيامدهای داخلی و خارجی حماسه نهم دی و استفاده از حداكثر ظرفيت‌های قدرت نرم ملی برای پيشبرد و مديريت اهداف آينده انقلاب است.

از تمامی وبلاگ‌نويسان دعوت ‌شده است كه قلم‌های خود را برای هرچه باشكوه‌تر برگزار شدن يوم‌الله 9 دی‌ماه به كار گيرند و با پستی در وبلاگ‌ها و وب‌سايت‌های خود در قالب مقاله و يادداشت، متن ادبی، داستان، خاطرات، بيانيه، عكس، پوستر و پيامك منتشر كنند و لينك خود را در قسمت «ارسال مطلب» در سايت «حرف تو»(harfeto.ir) ارسال كنند.

همچنين تشريح جايگاه و نقش رهبر معظم انقلاب در حراست از اصول و خطوط كلی حركت انقلاب و آرمان‌های حضرت امام راحل و آشكارسازی ابعاد فنته 88، تحليل و تبيين جايگاه سرمايه اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی و تأكيد بر بصيرت، آگاهی و حضور به موقع ملت در عرصه‌های مختلف، تبيين عمق مردمی بودن انقلاب اسلامی ايران، تحليل و تبيين بيانات رهبر معظم انقلاب در ارتباط با نهم دی و بيان خاطرات روز نهم دی از ديگر موضوعات پيشنهادی موج وبلاگی يوم‌الله 9 دی به شمار می‌رود.

در آستانه سومين سالگرد «يوم‌الله 9 دی» وبلاگ‌نويسان مسلمان ايرانی يك‌بار ديگر اتحاد، ولايت‌مداری و بصيرت ملت ايران را يادآور می‌شوند و با قلم‌های‌شان در تاريخ خواهند نوشت كه چگونه ملت ايران در مقابل هتاكان و مسببان عاشورای 88 ايستادند.


کربلا را از شهدا بخواهیم...

نوشته شده توسطرحیمی 27ام آذر, 1391

شهید علیرضا کریمی متولد 22 شهریور سال 1345 مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیرجان اصفهان بدنیا آمد.

بدلیل بیماری شدیدی که داشت پزشکان معتقد بودند که زیاد زنده نمی ماند.به طوری که در 4 سالگی کبد وی از بین رفته و دیگر امیدی به زنده ماندنش نبود. روزی سیدی سبزپوش به مغازه پدرش مراجعه کرده و بی مقدمه می گوید کار خوبی کردی که علیرضا را نذر آقا ابالفضل(ع) کردی.همین امروز سفره آقا ابالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده، 3 مجلس روضه برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام می دهم. سپس اسکناسی را جهت برکت کاسبی به پدر می دهد.آن روز بچه به طرز معجزه آسایی شفا می یابد به طوری که سال ها بعد قهرمان ورزش های رزمی می شود. در عملیات محرم در اثر اصابت گلوله خمپاره سر و دست و پای او مجروح می شود. بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می گردد.فرمانده گردان امیرالمؤمنین(ع) به خاطر شجاعت و مدیریتی که علیرضا از خود نشان داده بود، مسئولیت دسته دوم از گروهان ابالفضل(ع) را به او می دهد. در آخرین دیدار با خانواده اش به مادر می گوید ما مسافر کربلائیم راه کربلا که باز شد بر می گردیم. در پایان آخرین نامه ای که فرستاد نوشته بود به امید دیدار در کربلا. در عملیات والفجر 1 هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار می گیرد و در جواب فرمانده اش که می خواهد او را به عقب بیاورد می گوید ، شما فرمانده ای برو بچه ها منتظرت هستند.علیرضا در حالیکه روی زمین افتاده و به سختی می خواست خودش رابه سمت  تپه ها بکشاند، ناگهان یکی از تانک های عراقی به سرعت به سمت وی رفته و از روی پاهایش رد می شود.در اینجا فقط 16 ساله بود.16 سال بعد درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا می شود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا کرده و شب تاسوعای حسینی به وطن باز می گردانند.به خواب مسئول گروه تحفص لشکر امام حسین(ع) می آید و محل دفنش را هم می گوید. مردم در مسجد در دسته عزاداری کنار پیکرش تا صبح می مانند. صبح روز تاسوعا همراه با دسته سینه زنی در گلزار شهدای اصفهان او را به خاک می سپارند

هر کدام از دوستان وآشنایان علیرضا که مشکل رفتن به کربلا دارند به علیرضا متوسل می شوند و خیلی زود حاجت میگیرند .                                                             

 نوشته شده توسط :هانیه خوددانی(پایه چهارم)

قطره ای از دریای الطاف امام حسین

نوشته شده توسطرحیمی 26ام آذر, 1391
آیت الله اراکی فرمود:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم در حالی که جایگاهی متفاوت و رفیع داشت.
پرسیدم چون شهید شده ای و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت:
خیر
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت:
نه

با تعجب پرسیدم:
پس راز این مقام چیست؟
جواب داد:
هدیه مولایم حسین است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت:
آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد؛ سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! دو  تا رگ بریده اند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.
آن لحظه که صورتم را بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت:

به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی، این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.

http://bedanim.persiangig.com/Pics%20of%20Moharam/bedanim.parsiblog.com%20Moharam%20%285%29.jpg

شعرخوانی شعرای مسیحی و اهل سنت درباره امام حسین(ع)+ تصاویر

نوشته شده توسطرحیمی 25ام آذر, 1391

     ماجراي كربلا رمزي براي گذشت، بخشش و ايثار و الهامي به ملت‌ها براي خوداري از پذيرش ظلم است.

     به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، در راستاي گسترش فرهنگ عاشورا و جهاني معرفي نمودن آموزه‌هاي عاشورايي واينكه اين حادثه متعلق به كل اديان ابراهيمي و همة آزادي‌خواهان جهان است؛ مراسم شب شعر با عنوان «مصباح الهدي»توسط رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و با مشاركت  جمعيت ابداع؛ و با حضور تني چند از شعراي اهل سنت و مسيحي لبنان  وبا شركت دوستداران ادب وشعر از طوايف مختلف لبنان برگزار گرديد.

      در اين مراسم ابتدا حجت الاسلام والمسلمین رئيس‌زاده رايزن فرهنگي به ايراد سخنراني پرداخت. وي جايگاه امام حسين(ع) چه در زمان حيات ايشان و چه با شهادت آن امام همام را نقطه تلاقي اديان الهي دانست؛ و با اشاره به رسالت جهاني قيام امام حسين(ع) در راستاي تطبيق ارزشهاي اسلامي انساني و دفع ظلم از مظلومين و اعتلاي عدل در جهان بشريت گفت: ماجراي كربلا رمزي براي گذشت، بخشش و ايثار و الهامي به ملت‌ها براي خوداري از پذيرش ظلم است.

     وی با اشاره به درگيري و مصائبي كه در حال حاضر دنيا از آن در رنج و عذاب است، بر افراشتن پرچم عزت‌خواهي حسيني را بيش از پيش ضروري دانسته و با مقايسة ظلمي كه در حال حاضر نظام استكبار جهاني به‌رهبري آمريكا بر ملت‌هاي مسلمان منطقه روا مي‌دارد، با نظام ظالم حاكم بر عصر اباعبدالله‌الحسين(ع)؛ مقاومت ملت‌هاي فلسطين و لبنان در برابر نظام غاصب صهيونيستي را الهام گرفته از همان آموزه‌هاي حسيني دانست.

     سپس هفت نفر از شعراي اهل سنت و مسحيت لبنان سروده هاي خود در رابطه با اباعبدالله الحسين(ع) و حادثه عاشورا و اسارت اهلبت عصمت وطهارت را را قرائت نمودند كه مورد توجه و استقبال شركت كنندگان قرار گرفت

در پايان اين مراسم تابلو سروده اقاي جورج شكور شاعر سرشناس مسيحي در رابطه با امام حسين(ع)  با عنوان “حُبّ الحسين” توسط  نامبرده به رسم يادبود به حجت الاسلام والمسلمین رئيس‌زاده اهداء گرديد.

سبک زندگي حسيني (ع) 3

نوشته شده توسطرحیمی 18ام آذر, 1391

تکليف مداري
      يک مسلمان مکتبي تکليف محور و اهل عمل به وظيفه است، هر چه که باشد. رها از تمنّيات نفس، بايد به تکليف الهي انديشيد که سعادت در آن است و تعبّد و عمل به تکليف، شاخص اصلي يک مؤمن مکتبي است.
      وقتي اين فرهنگ در جامعه باشد، مردم همواره احساس پيروزي مي‌کنند و به تعبير قرآن، به «احدي الحسنيين» مي‌رسند، يعني يکي از دو خوبي، چه شهادت، چه پيروزي.

گر چه از داغ لاله مي‌سوزيم
ما همان سربلند ديروزيم
چون به تکليف خود عمل کرديم
روز فتح و شکست، پيروزيم

      اين فرهنگ، درسي از سيره حسيني است که آموخته ايم. آن حضرت درباره حرکت عاشورايي خويش و در آغاز آن سفر فرمود:
«ارجو ان يکون خيراً ما اراد الله بنا، قتلنا ام ظفرنا».1
      اميدواريم آن چه خدا درباره ما اراده کرده باشد، خير باشد، چه کشته شويم، چه پيروز گرديم.
      کسي که مي‌خواهد به سبک امام حسين عليه السلام زندگي کند، بايد تکليف محور باشد و عمل به وظيفه براي او از هر چيز مهم تر باشد و جز رضاي الهي به پسند کسي توجه نکند و جز انجام وظيفه، چيزي او را بر عملي وا ندارد. حضرت امام خميني فرمود: «ملتي که شهادت براي او سعادت است، پيروز است… ما در کشته شدن و کشتن پيروزيم.2
      و اين همان درس و روش و سيره اي است که حيات حسيني به ما مي‌آموزد. امام امت بر اين محور، بسيار تأکيد کرده اند. به اين جمله هم دقت کنيد:
«حضرت سيد الشهدا تکليف براي خودشان داشتن که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاويه و پسرش را»؛3 «ما که از سيد الشهدا بالات نيستيم. آن وظيفه اش را عمل کرد، کشته هم شد».4
تولي و تبرّي
      شعار توحيد، «لا اله الا الله» است، نفي معبودهاي ديگر و اثبات خدا. نفي طاغوت و پذيرش الله، دوستي با خدا و دين و رسول، دشمني با بت‌ها و طاغوت‌ها و جباران. اين همان مفهوم و عنصر کليدي «تولي و تبري» است که در جوهره دين ما نهفته است.
      قيام عاشورا و حيات حسيني، بر اين اساس استوار است. امام صادق عليه السلام فرموده است: «هيهات! دروغ مي‌گويد کسي که مدعي ولايت ماست ولي از دشمنان ما برائت ندارد».5
      زندگي مکتبي يک مسلمان ايجاب مي‌کند که خط فکري و سياسي خود را نسبت به حق و باطل و عدالت و ستم و خودي و بيگانه معين و مشخص کند. ما در زيارت جامعه، خطاب به امامان مي‌گوييم: «فمعکم معکم، لا مع عدوکم» با شمايم، با شمايم، نه با دشمنانتان.
      حسين بن علي عليه السلام جلوه بارز عمل به اين رهنمود خدايي و پيام قرآني بود. هرگز حاضر نشد با ظالمان و بدعتگذاران و مخالفان سنت نبوي و سيره علوي کنار بيايد و آنان را به رسميت بشناسد. ياران او نيز همين راه را رفتند. يکي از اصحاب او به نام ابوالشعتاء در برخي رجزهاي حماسي اش هنگام نبرد، مي‌گفت: خدايا! من در رفتار اين جماعت ستمکار به پيشگاه تو اظهار برائت مي‌جوييم.
      شيعيان حسين عليه السلام هم قرن هاست که در زيارت نامه‌اي که خطاب به آن امام مي‌خوانند، پيوسته بر عنصر تولي و تبري تأکيد مي‌کنند و شعار «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولي لمن والاکم و عدو لمن عاداکم»6 سر مي‌دهند، تا موضع تولي و تبري را ابراز بدارند.

صفحات: 1· 2

سبک زندگي حسيني (2)

نوشته شده توسطرحیمی 17ام آذر, 1391

صبر و استقامت
      در زندگي همه پيامبران و اولياي الهي، «صبر» جايگاه ويژه اي دارد. در حيات حسيني نيز صبوري و استقامت در راه هدف و مبارزه و جهاد، درس آموز است.
      کسي مي‌تواند با فشارهاي دروني و بيروني مقابله کند و اهل مبارزه و جهاد باشد که از عنصر «صبر» برخوردار باشد. در عاشورا، با اوج اين صفت نيروبخش مواجهيم، چيزي که امام و اصحابش و خانواده اش را چهره پيروز اين مبارزه ساخت.
امام وقتي حرکت خود را آغاز کرد، فرمود:
      «ايها الناس: فَمَن کان منکم يصبرُ علي حدِّ السّيف و طَعن الأسنّه فَليقُم مَعَنا و الاّ فلينصرف عنّا»1؛ اي مردم! هر که از شما که بر تيزي شمشير و ضربت نيزه‌ها تاب تحمل و استقامت دارد با ما بماند و الا از همراهي ما برگردد.
      امام، شرط همراهي افراد را در اين حماسه، «صبر» دانست. شعار ايستادگي و مقاومت، در خطبه‌ها و رجزهاي امام و ديگر شهدا ديده مي‌شود. حتي امام روز عاشورا در خطبه اي که با «صبراً بني الکرام» آغاز مي‌شود، آن همراهان شريف و بزرگ زادگان را دعوت به صبر کرد و فرمود استقامت کنند، چرا که مرگ، پلي است که آنان را از رنج و سختي اين دنياي فاني به وسعت بي نهايت بهشت برين منتقل مي‌سازد.2
      اين کلام امام حسين عليه السلام که فرمود: «نصبر علي بلائه و يوفنا اجور الصابرين»3؛ بر بلا و آزمون الهي صبر مي‌کنيم، خدا هم پاداش صابران را به ما مي‌دهد. درس ديگري از صبر آموزي‌هاي امام عاشورا است. در زيارت نامه‌هاي مختلف امام حسين عليه السلام نيز به آن حضرت به عنوان پيشوايي که جهاد و صبر کرد تا خونش در راه خدا ريخته شد، خطاب مي‌کنيم.
      زندگي به سبک اباعبدالله عليه السلام، حتماً با استقامت و صبر همراه است، چرا که حادثه کربلا،‌آموزگار مقاومت بود و قهرمانان عاشورا، الهام دهندگان صبوري و شکيبايي‌اند. حضرت امام خميني نيز در پيامي که ملت ايران را به مقاومت در برابر حملات دشمن بعثي به شهرها فراخواند، روي اين عنصر تکيه داشت و خانواده‌هاي شهدا و مفقودين و اسرار و جانبازان را با اين ويژگي که: «زندگي با عزت را در خيمه مقاومت و صبر، بر حضور در کاخ‌هاي ذلت و نوکري ابرقدرت‌ها و سازش و صلح تکميلي ترجيح مي‌دهند» ستود.4
حيات برتر
      برخي زندگي را تنها خوردن و آشاميدن و استراحت و لذت مي‌دانند.
      ولي حيات، مفهومي عميق تر و متعالي تر از اين دارد. عمر انسان، تنها با سال‌هايي که مي‌گذارند تعيين نمي شود ، بلکه عمل مفيد و صالح و اهداف برتر و تلاش براي دست يابي به کمالات انساني است که ارزش عمر انسان و حيات او را تعيين مي‌کند.
حسين بن علي عليه السلام هيج وابستگي و دلبستگي به اين دنيا نداشت. دنيا را در معرض زوال و فنا مي‌ديد و مي‌فرمود که دنيا چراگاهي است که پيشينيان از آن چريده اند و خيري در آن نيست و چيزي جز اندک از آن باقي نمانده است.5
      زندگي در کنار ظالمان را ماية دلتنگي و ملال مي‌دانست (والحياه مع الظالمين الا برماً)6 و انتخاب انسان را در ارزش حيات او مؤثر مي‌شمرد و هرگز حاضر نبود تن به عار و ننگ بدهد (الموت اولي من رکوب العار) و مرگ در راه عزت را «حيات جاويد» مي‌دانست: «ليس الموت في سبيل العز الا حياه خالده».7
اين نگرش نسبت به حيات، افقي عالي تر از حيات حيواني است و هر چه افق ديد، برتر و وسيع تر باشد، زندگي هم متناسب با آن خواهد بود.
      زندگي بي مرگ در سايه جهاد و شهادت، حاصل عمر کساني است که جايگاه والاي انساني خود را مي‌دانند و حيات را تنها در محدوده ولادت تا مرگ، خلاصه نمي کنند. به تعبير امام امت: «شهادت در راه خداوند، زندگي افتخارآميز ابدي و چراغ هدايت براي ملت هاست»8 از اين رو، حسين بن علي زنده جاويد است و هر روز، انسان‌هاي مستعد را هدايت و راهنمايي مي‌کند و اين است مفهوم حيات برتر.
انتخاب برتر
      لحظه لحظه زندگي انسان، برخوردار از انتخاب است و سعادت يا شقاوت افراد را هم همين انتخاب هايشان رقم مي‌زند. در وجود انسان،‌عقل و نفس وجود دارد. جاذبه دنيا و آخرت، او را به اين سو و آن سو مي‌کش. کشش‌هاي نفساني يا رحماني، انسان را يا برتر از فرشته مي‌سازد، يا پست تر از حيوان مي‌کند، تا انتخاب انسان چه باشد.
      همه صحنه‌هاي عاشورا از آغاز تا پايان انتخاب بود. امام مي‌توانست در مدينه بماند و تسليم باشد. ولي هجرت به مکه و کوفه را برگزيد. مي‌توانست با حکومت يزيدي سازش کند ولي جهاد و شهادت را انتخاب کرد. مي‌توانست از مکه به هر شهر ديگر برود، ‌ولي کوفه را برگزيد. مي‌توانست به زندگي مرفه چند روزه دنيا بينديشد ولي آخرت و سعادت ابدي را انتخاب کرد. وقتي در وسط راه، از شهادت مسلم و متفرق شدن يارانش در کوفه با خبر شد، مي‌توانست برگردد، ولي ادامه را را انتخاب کرد. وقتي در مکه بود، حاکم مدينه مي‌خواست از يزيد براي امام حسين عليه السلام امان بگيرد؛ ولي امام با بيان اين که «فخير الأمان امان الله»،9 زير بار ذلت بار ظالمان نرفت. ياران او نيز چنين بودند. شب عاشورا امام بيعت را از آنان برداشت، تا هر که مي‌خواهد برگردد، ولي اصحاب وفادارش بقا را برگزيدند و تا شهادت، ماندند. حرّ مي‌توانست همچنان فرماندهي از لشکر کوفه باقي بماند، ولي پيوستن به امام حسين و دست يافتن به شرافت شهادت را انتخاب کرد.
و… بسياري از اين انتخاب‌هاي برتر که هر کدام مي‌تواند سرنوشت انسان را رقم بزند و عوض کند.
پيروان سيدالشهدا نيز اهل انتخاب برترند و هرگز رضاي خلق را بر رضاي خالق ترجيح نمي‌دهند و به خاطر دنيا، دين را زير پا نمي گذارند و براي لذات دنيوي، سعادت اخروي خود را تباه نمي کنند.
متاع کفر و دين بي مشتري نيست
گروهي آن، گروهي اين پسندند

پي نوشت:
1. ينابيع الموده، ص 408.
2. نفس المهموم، ص 135.
3. بحارالانوار، ج 44، ‌ص 367.
4. صحيفه نور، ج 20، ص 59.
5. ان هذه الدنيا قد تغيرت و تنکرت… (تحف العقول، ص 245).
6. مناقب، ج 4، ص 68.
7. اعيان الشيعه، ج 1، ص 581.
8. صحيفه نور، ج 10، ص 110.
9. وقعه الطف، ص 155.

نويسنده : جواد محدثي

معرفی کتاب: امام حسین(ع) و محرم

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1391

     این کتاب، داستان ولادت آن حضرت و حکایت فطرس ملک را بازگو می‌کند و سپس به هفت سال حضور امام(ع) نزد پیامبر(ص) و مهربانی‌های حضرت با ایشان اشاره می‌کند.
     سفارش رسول خدا(ص) نسبت به حسنین(ع) در هنگام رحلت، شجاعت، رشادت و جانبازی امام حسین(ع) در جنگ صفین و نهروان، پیروی از امام حسن(ع) و دوران امامت آن بزرگوار، عنوان سایر مباحث این بخش را تشکیل می‌دهند.

     در ادامه، موضوعاتی با عنوان‌های موضع‌گیری اباعبدالله‌الحسین(ع) در دوران خلافت معاویه، غربت امام(ع) در عصر یزید، کوفیان و دعوت آنان از امام، چگونگی رخداد قیام و نهضت امام حسین(ع)، شهادت‌ هانی بن عروه، شهادت مسلم بن عقیل، شهادت دو طفلان مسلم و خطبه امام حسین(ع) قبل از خروج از مکه آورده شده است.

     اصل و نسب حضرت ابوالفضل(ع)، میلادیه آن حضرت، وفاداری او و جوانمردی‌اش، شهادت و مقام آن بزرگوار در روز قیامت، مباحث دیگر این بخش را تشکیل می‌دهند.

     از منابع مورد استفاده مولف در تدوین این اثر، می‌توان قرآن، اصول کافی، اعیان‌الشیعه، ارشاد، بحارالانوار، تحف‌العقول، تهذیب‌الاحکام، سنن ترمذی، کامل‌الزیارات، اللهوف، منتهی‌الآمال، مقتل خوارزمی و نفس‌المهموم را نام برد.

منبع: حریم یاس

سبک زندگي حسيني1

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1391

     الگوهاي مکتبي، الگوي همه جانبه امت براي راه يابي به کمال و خودسازي و بندگي اند.حسین بن علي عليه السلام نيز از اين اسوه ‏هاي کامل و الگوهاي همه جانبه براي زندگي فردي و اجتماعي و روش‏هاي اخلاقي، عبادي و سياسي است.
     در عصر بازسازي ايماني و فرهنگي، توجه به ابعاد الگويي امام حسين عليه السلام ضروري است. آن حضرت، تنها در کربلا و در زمين حماسه و جهاد شهادت، الگوي ما نيست، بلکه در عرصه‏ هاي معنوي، اخلاقي، معاشرت، ادب و بزرگواري، تهجد و شب زنده داري، سخاوت و جوانمردي، انس با قرآن و تکريم انسان در يک کلمه، در
«سبک زندگي اسلامي» براي ما الگو و معيار است. در اين نوشته با گوشه‏ هايي از سيره حسيني و رهنمودهاي او که ما را با حيات طيبه ديني آشنا مي‏سازد، آشنا مي‏شويم:

1. خداباوري و ايمان
      عقيده ‌به خدا و باور داشتن «مبدأ و معاد»، کلمه نخست بيداري و مسلماني است.
      حسين بن علي عليهما السلام زندگي را بر پايه خدامحوري قرار داده بود و خدا را صادق و رازق و شاهد و عادل مي‏دانست و همه کارهايش را براي رضاي او انجام مي‏داد و حتي اگر خونش را نثار مي‏کرد و شهادت طلب بود، براي خدا بود و در آخرين لحظات حيات هم در گودي قتلگاه، نجواي عاشقانه اش با معبود، «الهي رضي بقضاءک، لا معبود سواک» بود. و در طول سفر کربلا، بارها با تکيه بر «انا لله و انا اليه راجعون» از اويي و به سوي اويي را مطرح کرد. وقتي هم اوضاع نابسامان کوفه و تجمع کوفيان براي جنگ با او را مطرح مي‏کردند، مي‏فرمود: «حسبي الله و نعم الوکيل»1 و تکيه گاهش فقط خدا بود.
      بر اساس همين باور بود که عشق به خدا داشت و مناجات او را دوست مي‏داشت و شب عاشورا را مهلت گرفت تا به تهجد و تلاوت و انس با خدا و قرآن بپردازد و در اوج نبرد عاشورا، به «نماز ظهر عاشورا» پرداخت. از اين رو، من و تو هنگام زيارت آن امام شهيد، چنين گواهي مي‏دهيم: «اشهد انّک قد اقمت الصلاه…».2
2. آزادگي و عزت
      خداوند، بندگان را آزاد آفريده و آنان را آزاد از قيد و بندهاي ظالمانة بشري مي‏پسندد.
      خدا عزيز است و براي پيامبر و اهل ايمان هم عزت را مي‏پسندد «و الله العزه و لرسوله و للمؤمنين»3
      عزت و آزادگي به آن است که انسان، کرامت و شرافت خويش را بشناسد و تن به پستي و ذلت و حقارت ندهد، ظلم ار نپذيرد، به پستي گناه آلوده نشود و اسير دنيا نگردد. حفظ اين جايگاه، مجاهدت‏هايي را مي‏طلبد و گاهي بايد جان داد، تا عزت و آزادگي را حفظ کرد.
      امام حسين عليه السلام مي‏فرمود: «موت في عزٍ خيرٌ في ذَلٍّ»4؛ مرگ با عزت، بهتر از زندگي ذليلانه است.
بر ما گمان بندگي زور برده اند
اي مرگ، همتي که نخواهيم اين قيود
      صحنة کربلا، جلوه اي از آزادگي بود. آن حضرت را ميان دو امر مخير کرده بودند: ‌يا مرگ و کشته شدن، يا ذلت و تسليم. او مرگ با افتخار را پذيرفت و به استقبال شمشيرها رفت و با شعار «هيهات منا الذله» خط بطلاني بر زندگي حقيرانه و مذلت‏بار کشيد.
او به سپاه دشمن هم که رفتارهاي ناجوانمردانه داشتند، فرمود: اگر دين نداريد و از روز قيامت نمي ترسيد، در دنيايتان آزاد مرد باشيد: «فکونوا احراراً في دنياکم»5
گر شما را به جهان ديني و آييني نيست
لااقل مردم آزاده به دنيا باشيد
      اين گونه است که حريت و عزت، از شاخصه‏هاي «زندگي حسيني» و «حيات عاشورايي» به شمار مي‏رود.

صفحات: 1· 2

معرفی کتاب: ثار الله خون حسین(ع) در رگهای اسلام

نوشته شده توسطرحیمی 15ام آذر, 1391

      کتاب حاضر مجموعه ای است تحقیقی و مستند دربارۀ قیام امام حسین(ع) که دارای چهار فصل می باشد.

     نویسنده به جای اینکه به نگارش زندگی امام حسین(ع) دست یازد و احیاناّ به تکرار مکررات بپردازد، نکته هایی از زندگی آن حضرت و یارانش را برگزیده و درباره هریک به تحقیق پرداخته است . نویسنده در هر موضوعی که سخن گفته، منابع متعددی ارائه نموده ودر سراسر کتاب به بیش از سیصد اثر استناد کرده واز این نظر، کتابی است کم نظیر، تقریباٌ همه ی صفحات کتاب دارای پاورقی است و به کتاب های فروانی ارجاع داده شده است.

  •       در فصل اول کتاب از شخصیت امام حسین(ع) سخن رفته
  •       در فصل دوم گزارشی از کتابهای مقتل ارائه شده است.
  •       فصل سوم، که مفصلتر از دیگر فصلهاست، درباره ی قیام عاشورا وشهادت امام حسین(ع) و یاران اوست.
  •       سرانجام در فصل چهارم به رثا و سوگواری پرداخته شده است.

      پاره ای از مطالب کتاب عبارتند از :
      معنی جمله«کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربلاء» ، جامعیت امام و جمع همه ارزشها در وجود او. امام و فتوحات خلفا. علت خوداری مسلم بن عقیل از ترور ابن زیاد، شهدای کوفه، بی اساس بودن این مطلب که شُرَیح فتوا به قتل امام حسین(ع) داده بود، بی اساس بودن این مطلب که امام حسین احرام حج را به عمره مفرده تبدیل کرد و اثبات اینکه امام ، محرم به احرام عمره مفرده بود و اساساٌ محرم به احرام حج نشده بود، نادرست بودن این سخن که اهل بیت امام حسین (ع) را ، غیر از امام سجاد(ع)، بر شتران بدون محمل سوار کردند، محل دفن سر امام و ……

منبع:حریم یاس