موضوع: "امام حسین علیه السّلام"

یک امام جمعه اهل‌سنت : عزاداری بر امام حسین(ع) از مصادیق ذکر است.

نوشته شده توسطرحیمی 13ام آذر, 1391

     خداوند در قرآن فرموده واذکروا ایام الله ایام خدا را یادآوری کنید و تعظیم شعائر را ترک نکنید و ایام عزاداری بر امام حسین(ع) از مصادیق ذکر است.        

     ماموستا مجتهدی، امام جمعه اهل سنت سنندج در گفتگو با خبرنگار حوزه در کردستان اظهار داشت: فضایل اهل‌بیت(ع) در کتب اهل سنت انکارناپذیر است و هیچ کسی نمی‌تواند بر آن خدشه‌ای وارد کند.

     وی افزود: وقتی امام حسین به سوی کربلا خارج می شدند به مردم فرمودند:«ای مردم ما برای کشته شدن و شهادت می رویم» از آن جمعیت انبوه فقط 72 تن از یاران وفادارش امام را همراهی کردند و وقتی به کربلا رسیدند فرمودند:«هذه کربلا، موضعُ کربٍ و بلا».

     ماموستا مجتهدی با اشاره به اینکه کوفیان در بیعت با امام هزاران نامه به امام نوشتند، خاطر نشان ساخت: با این حال کوفیان راه را بر امام بستند و وی را شهید و اهل بیتش را اسیر کردند.

     وی علت این کار کوفیان را ریاست طلبی و بی بصیرتی دانست و افزود: وقتی امام با عمرسعد رودرروشد به او فرمود: آیا مرا نمی شناسی؟ من نوه پیغمبر شما و زاده زهرای مرضیه ام. عمر سعد در جواب امام گفت: می دانم که به روی چه کسی راه را بسته ام ولی ملک ری روشنی چشم من است و من توانم آن را رها کنم.

     این روحانی اهل‌سنت در ادامه به بیان فضائل اهل بیت به ویژه امام حسین(ع) در کتب اهل سنت پرداخت و گفت: فضائل اهل بیت در کتب اهل سنت انکار ناپذیر است و هیچ کس نمی تواند خدشه ای برآنها وارد بکند.

     وی تصریح کرد: کتاب نور الابصار شیخ شبلنجی از علمای معروف و از بزرگان اهل سنت مملو از فضایل و سیره اهل بیت علیهم السلام است.

     امام جمعه اهل‌سنت سنندج با رد گفته های وهابیون مبنی بر اینکه نباید عزاداری کرد، گفت: ایام عزاداری امام حسین از مصادیق ذکر است و خداوند در قرآن فرموده: «اذکروا ایام الله». ایام خدا را یادآوری کنید و تعظیم شعائر را ترک نکنید بنابراین وقتی آسمان و زمین بر حسین می گریند چرا ما نباید بر ایشان گریه کنیم؟

     ماموستا مجتهدی در پایان اشعاری از امام شافعی در فضائل اهلبیت انشاد کرد:

     آل النبیّ ذریعتی و هُمُ الیه وسیلتی أرجُو بِأن اُعطی غداً، بِیَدِ الیمینِ صحیفتی

«اهل بیت پیامبر وسیله من برای رسیدن به خداوند هستند، که امید دارم بدین وسیله فردای قیامت نامه عمل من به دست راستم داده شود.

منبع:خبرگزاری حوزه

استقبال توصیف ناپذیر مردم بروجرد از ضریح مقدس امام حسین علیه السلام + عکس

نوشته شده توسطرحیمی 12ام آذر, 1391

      حقیقتاً این شکوه و شور حسینی در میان این مردم آدم را بهت زده می کرد. مردمی که از ساعت 9 صبح تا رسیدن کاروان عشق مشتاقانه دلهایشان پرپر میزد تا نگاه های خیس و گریانشان را به ضریح حضرت متبرک کنند…

     نه سرما را درک می کردند و نه خستگی ایستادن مداوم و نه تلخی انتظار ..

     بلکه این انتظار خیلی هم شیرین و دوست داشتنی بود.

     “کاروان سفینه النجاه” طبق برنامه ریزی مسئولان قرار بود راس ساعت 9 صبح در میدان “آیت الله بروجردی"_ میدان ورودی شهر بروجرد_باشد.اما غافل از اینکه شور و احساسات و عشق مردم قابل حساب و کتاب و برنامه مادی  نیست.

     عاشقان حسین با چشمانی اشکبار 30 کیلومتر! قبل از میدان ورودی در انتظار بودند..

     طبق آمار مسئولان محلی حدود دویست هزار نفر به استقبال ضریح ابا عبدالله آمده بودند و این ازدحام باعث شد تا کاروان عاشقی مسیر 105 کیلومتری اراک تا بروجرد را در 10ساعت بپیماید.شیفتگان و دلدادکان به حسین از بخش ها و روستاهای اطراف شهر خود را با پای پیاده و بعضاً برهنه به ورودی شهر و قبل از آن رسانیده بودند تا از نسیم روحبش عطر حسین بی نصیب نمانند…

     عشق این مردم به حسین علیه السلام قابل وصف نیست…

     ای حسین!

     مگر این دلهای عاشق از تو چه دیده اند که اینگونه دیوانه وار، شوق دیدن ضریحت ،ساعت ها انتظار را بر آنها گوارا می کند…


این اشک ها به پای شما آتشم زدند               شکر خدا برای شما آتشم زذند

من جبرییل سوخته بالم ،نگاه کن                     معراج چشم های شما آتشم زدند

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ …

 

 

 

 

 

 

 

 

http://img.irna.ir/1391/13910911/80436961/80436961-3512168.jpg

http://media.irna.ir/1391/13910911/80435910/80435910-3510355.jpg

 

 

دانلود مرثیه خوانی رهبر معظم انقلاب به زبان آذری

نوشته شده توسطرحیمی 9ام آذر, 1391

     شعر خوانی رهبر معظم انقلاب به زبان آذری در رابطه با حادثه کربلا، در جمع تعدادی از شاعران در تاریخ 1379/05/05

     برای دریافت فیلم جاری با توجه به پهنای باند اینترنت خود بر روی یکی از لینکهای زیر کلیک راست کرده و گزینه save Target as را انتخاب کنید.


کیفیت متوسط (7.24 MB)

کیفیت پایین (1.73 MB)

امام حسین علیه السلام سوره ای برای همیشه

نوشته شده توسطرحیمی 8ام آذر, 1391

اشهد انّک التالی بکتاب الله . (زیارت امام حسین علیه السلام)

     نام مبارک امام حسین علیه السلام با محرّم پیوند خورده و جان فشانی او و 72 یار باوفایش، به محرم، روح و حیات دمیده است و این ماه برای شیعیان و عاشقان سید و سالار شهیدان از سال 61 هـ . ق تا به حال، ماه حزن و اندوه بوده است.

     کربلا، نامی است که از گذشته های دور به یادگار مانده. از آن زمان که حضرت ابراهیم علیه السلام در مسیر هجرتش از سرزمین «اُور» به مکّه، پس از عبور از کناره رود فرات به سرزمین پُر برکت کربلا رسید و در آنجا به عبادت خداوند پرداخت.1
واژه کربلا

     درباره این واژه سخنان و گفته های فراوانی وجود دارد؛ کربلا به یک معنا سرزمین بلا و مصیبت خوانده شده است. این واژه ترکیب شده از «کار» به معنای نجات و «بلاه» به معنای حیات و اَمان؛ یعنی: یافتن حیات. این مفهوم2 هماهنگ با روایتی است که می گوید: کربلا، بقعه ای است که خداوند در آن نوح و کسانی را که به او ایمان آورده بودند، نجات داد.3

     کربلا به زبان آرامی به معنای «سرزمین خدا» است.4 در قرآن کریم خداوند نجات حضرت موسی علیه السلام، هارون و قوم بنی اسرائیل را از دست فرعون و ظلمهای او در حقّ ایشان، با تعبیر «کَرْب» (نجات از بلای عظیم) بیان می کند: وَ نَجَّیناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ صافات/115. واژه کَرْب، چهار بار در قرآن مجید آمده است.5
اوصاف امام حسین علیه السلام

     قرآن کریم، انبیای الهی را هدایتگر مردم به امر الهی در پرتو صبر و یقین و عبادت معرفی می کند: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَینا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ ایتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ أنبیاء/73؛ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِایاتِنا یوقِنُونَ سجده/24.

     امام حسین علیه السلام مظهر این وصف برجسته انبیای الهی است. از این رو، پیامبر اکرم او را مصباح و چراغ فروزان هدایت معرفی کرده است: «إنّ الحسین مِصباحُ الهدی و سَفینَةُ النّجاةِ»6.

1. امر به معروف: قرآن می فرماید: شما بهترین امّت هستید، در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر کنید: کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ آل عمران/110.

حضرت سیدالشهدا نیز در هدف از قیام خود می فرماید: من برای احیای امر به معروف و نهی از منکر خروج کردم؛ « إنّما خَرَجْتُ بِطَلَبِ الإصلاحِ فی أُمَّةِ جَدی محمد أُرید أن آمُر بالمَعروف وَ انهی عَنِ المُنکر».7

2. معلّم عزّت و عمل صالح: قرآن مجید می فرماید: هر کس خواهان عزّت است، عزّت در پرتو ایمان و عمل صالح پدید می اید: مَنْ کانَ یریدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعًا إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ یرْفَعُهُ فاطر/10. امام حسین علیه السلام در قیام خود در کربلا، طالب عزّت بود و گریزان از ذلّت: «هَیهاتَ منِّی الذّلّة».8

3. معلّم ایثار و انفاق: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ آل عمران/92؛ به مقام نیکان نایل نمی شوید، مگر با انفاق برخی چیزهایی که دوست دارید. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا تمام آنچه را که در اختیار داشت و همه آنها محبوب او بود، در راه خدا انفاق کرد.

4. صاحب نفس مطمئنّه: یا ایتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیةً مَرْضِیةً؛ فَادْخُلی فی عِبادی؛ وَ ادْخُلی جَنَّتی فجر30-27. امام صادق علیه السلام فرمودند: سوره مبارک فجر را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید؛ زیرا این سوره مبارک در شأن امام حسین علیه السلام است. شخصی علّت آن را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمودند: به دلیل آنکه امام حسین علیه السلام صاحب نفس مطمئنّه بود که خداوند از او راضی و او از خداوند راضی بود. (و یکی از مصادیق بارز این آیه شریف، امام حسین علیه السلام است)9

5. خوف و خشیت الهی: قرآن مجید در وصف انبیا می گوید: پیامبران پیشین کسانی بودند که در تبلیغ رسالت الهی، از خدا می ترسیدند و از هیچ کس دیگر هراسی نداشتند: الَّذینَ یبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَ یخْشَوْنَهُ وَ لا یخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللّهَ أحزاب/39. امام حسین علیه السلام نیز دارای این دو خصیصه برجسته است:

1. تنها از خداوند می ترسید. در دعای عرفه می فرماید: « اللهم اجْعلنی أَخشاکَ کَأنّی أراک»؛ خدایا! مرا آن گونه قرار ده که از تو بترسم، آن سان که گویی تو را می بینم.

2. از غیر خدا نمی ترسید. امام حسین علیه السلام می فرماید: اگر در دنیا، هیچ پناهگاهی نداشته باشم و کسی مرا حمایت نکند، من با یزیدبن معاویه بیعت نخواهم کرد: «لَو لَم یکُن لِی مَلْجَأَ وَ لا مَأوی لَما بایعْتُ یزیدُبنُ مُعاویة»10 آزمونی بالاتر از آزمون حضرت ابراهیم: وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمامًا بقره/124؛ و (یاد آور) هنگامی که ابراهیم را خداوندش، با کلماتی بیازمود و او (ابراهیم) در همة آنها موفّق شد (آنها را به اِتمام رساند). خداوند گفت: تو را امام مردم قرار می دهم … .

     آزمونهای ابراهیم علیه السلام عبارت بودند از: امتحان ذبح اسماعیل، ساکن کردن هاجر و نوازش اسماعیل در جوار کعبه در سرزمین بی آب و گیاه و آزمون او در لحظه فرو افتادن در آتش نمرودیان و … .

     کسی که به حماسه های عظیم عاشورا چشم بیندازد، دشوارتر بودن آزمونهای حضرت حسین علیه السلام را لمس می کند:

ـ به قربانگاه بُردن جوان و نورس و خردسال شیر خوار

ـ اِسکان زنان و کودکان در قلب سی هزار انسان شیفته زندگی زوال پذیر دنیا

ـ اِتّکا و اِتّکال به خداوند، حتّی در قتلگاه در قالب نیایش عاشقانه و رضایت مندانه.

     و دهها آزمون دشوار دیگر که در واژه واژه این تاریخ درخشان رخ می نماید.

     بخشی از اسرار توجّه دادن مردمان به این روز و این حادثه، همین پایداری بر پاکی و بروز غیرت و هویت انسانی و اسلامی و پیامهای بی شماری است که در این واقعه بروز دارد.

6. پیشتازی و پیش دستی در نیکیها: فَاسْتَبِقُوا الْخَیراتِ مائده/48 ؛ در خوبیها بر یکدیگر پیشی بگیرید.

     در روایت معروفی آمده است: «بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری هست؛ اما اگر که انسانی در راه خدا به شهادت برسد، بالاتر از آن چیز دیگری نیست.» این خیر بزرگ شهادت، آن چنان جلوه گری می کرد و مشتاقان را به سبقت از یکدیگر در عرصه آسمانی نینوا می کشانید که تا یاران امام حسین علیه السلام زنده بودند، اجازه نمی دادند که یک نفر از خاندان بنی هاشم، پای به میان بگذارد و فرزند برومند حسین، علی اکبر، در میان بنی هاشمیها سبقت می گرفت و هر کدام بر دیگری پیشی می جستند.

     به راستی، شایسته است که عاشقان و یاران حسینی نیز از سیره اصحاب آن امام همام الگو بگیرند؛ «تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مُجمل».

7. عارف به قرآن: سیدالشهداء علیه السلام فرمود: القرآن ظاهرهُ أَنیقُ و باطِنُه عَمیقٌ؛ قرآن، ظاهرش زیبا و شگفت انگیزست و باطنش ژرف و عمیق.11

     همان طور که قرآن صامت از ظاهری شگفت و باطنی ژرف برخوردار است، وجود امام حسین علیه السلام به عنوان قرآنی ناطق از همین شگرفی و ژرفی در ظاهر و باطن و صورت و سیرت برخوردار است و ما در زیارت ناحیه مقدّسه در اوصاف آن امام می خوانیم: «و عَظیم السّوابق …»12؛ تو دارای برتریهای با عظمت هستی.

8. دوستدار واقعی قرآن: امام حسین علیه السلام می فرماید: «خدا می داند که من نماز و تلاوت قرآن را دوست می دارم».13 در شب عاشورا که امام حسین علیه السلام به تلاوت قرآن مشغول بود، گروهی از لشگریان پسر سعد برای اطّلاع از احوال امام حسین علیه السلام و یاران از او نزدیک خمیه ها آمدند و ملاحظه کردند که امام با یک صورت ملکوتی و جذّاب ؛ ایاتی از سوره آل عمران را تلاوت می کند.14 امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا نیز در بحبوحه جنگ، نماز را به همراه یارانشان در کربلا اقامه می کنند.

9. اِحیاگر قرآن: از آنجا که قرآن کریم بعد از پیامبر به دست اُمویان و عوامل آنها مطابق میل و منافعشان تفسیر می شد، امام حسین علیه السلام رسالت اِحیای قرآن را با پیام بلند عاشورا آغاز کرد. این بار قرآن از حنجره امام حسین علیه السلام تلاوت شد و رسوم جاهلیت را در هم شکست و خفقان جامعه آن روز مسلمانان را از بین بُرد و ایشان را از خواب غفلت بیدار کرد. خود ایشان درباره احیاگری قرآن می فرماید: «شما را به زنده ساختن ایات قرآن و از میان بُردن بدعتها فرا می خوانم. اگر دعوت مرا بپذیرید، به راه راست و هدایت خواهید رسید.»15

منبع:حوزه نت

پی نوشت ها:

1. فی رحاب ائمه اهل البیت، ایت الله محسن امین، ج3، ص 101.

2. معجم علامات آشوری، شماره 366.

3. بحارالانوار، ج 101 ، ص 33.

4. القرآن و علم الآثار، سیدسامی البرری، ج 1، ص 25 ـ 23.

5. صافات/ 76، 115؛ انعام 64/ انبیاء 76.

6. بحارالانوار، ج 36، ص 205.

7. نفس المهموم، ص 45.

8. بحارالانوار، ج 45 ، ص 83.

9. همان، ج 24 ،ص 93.

10. همان، ج 89 ص 328.

11. همان ج 44 ، ص 329.

12. نفس المهموم ص 7.

13. العترت و القرآن، ص 97.

14. الإرشاد و المفید، ج 1 ،ص 232، 601.

15. کلمات قصار امام حسین علیه السلام، ابوالقاسم حالت، ص 75.

خیمه های سوخته

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1391

ماند خاکستر بجا از خيمه‌هاي سوخته          

                سبز شد بانگ عزا از خيمه‌هاي سوخته

مي‌رود تا آسمان همراه بانگ يا حسين         

               شعله شور و نوا از خيمه‌هاي سوخته

آب آب کودکان تشنه در ظهر عطش             

                  رفته تا عرش خدا از خيمه‌هاي سوخته

از سفير تير صيادان غزالان حرم                  

                      در بيابان شد رها از خيمه‌هاي سوخته

در شرار آتش بيداد روئيد از جگر                   

                    شيون آل عبا از خيمه‌هاي سوخته

درغبار آتش و اندوه مي‌آمد برون                  

                            سروهاي سر جدا از خيمه‌هاي سوخته

ناله‌ها مي‌داد سر بيمار دشت کربلا              

                       ناله‌هايي جانگزا از خيمه‌هاي سوخته

کس در آن وادي غم جز زينب محزون نبود      

                     تا برون آرد و را از خيمه‌هاي سوخته

از ميان شعله‌هاي مرگ چون آيد برون          

                            اهل بيت مصطفي از خيمه‌هاي سوخته

مي‌تراود عطر مظلوميت خون خدا                

                      تا ابد در کربلا از خيمه‌هاي سوخته

عباس براتي‌پور

« روز واقعه »

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1391

final.jpg (550×100)

      بامداد روز عاشورا، سید الشهدا (عليه السلام( ياران خويش را كه سى و دو سواره و چهل تن پياده بودند، سازمان داد. “زهير” را بر جناح راست سپاه گماشت و سمت چپ آن را به “حبيب” سپرد و پرچم را به دست برادرش “عباس (عليه السلام)” داد. آن حضرت خيمه‏ها را پشت سر سپاه قرار داد و پشت خيمه‏ ها، خندقى حفر نمود و آن را پر از نى و هيزم كرد و سپس به‏ آتش كشيد تا دشمن از پشت خيمه ‏ها حمله ‏ور نشود.

      عمر سعد نيز سپاه خود را كه در آن روز تعدادشان به سى هزار تن مى ‏رسيد، آراست. جناح راست آن را به “عمرو بن حجّاج” و جناح چپ را به “شمر بن ذى الجوشن” سپرد و “عروة بن قيس” را به فرماندهى سواره نظام و “شبث بن ربعى” را بر پيادگان گمارد و پرچم را به غلام خويش سپرد.(1)

      وقتى امام حسین (عليه السلام) به سپاه دشمن نگريست، دست‏هايش را به دعا برداشت و عرضه داشت:

      «خدايا! تو در هر غم و اندوه، پناهگاه و در هر پيش آمد ناگوارى مايه اميد من، و در هر حادثه‏اى سلاح و ملجأ من هستى. آن‏گاه كه غم‏هاى كمرشكن بر من فرو مى‏ ريخت و دل‏ها در برابرش آب و راه هر چاره‏اى در برابر آن مسدود مى‏ گشت، از غم‏هاى جانكاهى كه با ديدن آن‏ها، دوستان دورى جسته و دشمنان، زبان به شماتت مى‏ گشودند، به پيشگاه تو شكايت آورده و از ديگران قطع اميد نموده‏ ام. تو بودى كه غم و اندوهم را برطرف ساخته و از ميان بردى. تو صاحب هر نعمت و آخرين مقصد و مقصود من هستى.»

      پس از آن امام (عليه السلام) مركب خويش را خواست و سوار بر آن شد و با صداى بلند در حالی که همگان صدای آن حضرت را می شنیدند، فرمود:

      «اى عراقيان! سخنم را بشنويد و شتابزده عمل نكنيد تا وظيفه خود را كه پند و نصيحت شماست، انجام دهم و انگيزه سفر خويش را به اين ديار بيان كنم. اگر دليلم را پذيرفتيد و سخنم را تصديق كرديد و با من از در انصاف در آمديد، راه سعادت را دريافته ‏ايد و اگر دليل مرا نپذيرفتيد و منصفانه عمل نكرديد، همه شما دست به دست هم دهيد و هر تصميمى را كه درباره من داريد، به اجرا بگذاريد و به من مهلت ندهيد. يار و پشتيبان من خدايى است كه قرآن را فرو فرستاد و او يار و ياور نيك‏ سرشتان است.»

      حاضران اندكى سكوت كردند، سپس حضرت حمد و ثناى الهى را به جاى آورد و بر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) و فرشتگان و پيامبران او درود فرستاد. آنگاه فرمود:

      «مردم! بگوييد:

     من چه كسى هستم؟! سپس به خود آييد و خويشتن را نكوهش نماييد و ببينيد آيا كشتن و در هم شكستن حريم من براى شما رواست؟!

      آيا من فرزند دخت پيامبر شما نيستم؟!

     آيا من فرزند [على‏] وصىّ و پسر عموى پيامبر شما نيستم؟!

     مگر من فرزند كسى نيستم كه پيش از همه مسلمانان به خدا ايمان آورد و قبل از همه، رسالت پيامبر را تصديق نمود؟!

     آيا حمزه سيد الشهداء عموى پدر من نيست؟!

     آيا جعفر طيّار كه با دو بال در بهشت پرواز مى‏كند، عموى من نيست؟!

     آيا شما سخن پيامبر را در حق من و برادرم نشنيده‏ايد كه فرمود:

«اين دو، سروران جوانان بهشت‏اند»؟!

      اگر مرا در گفتارم تصديق كنيد، مواردى كه يادآور شدم حقايقى است كه كوچك‏ترين خلافى در آن وجود ندارد؛ زيرا من از آن روز كه دريافته‏ام خداوند، ضرر و زيان دروغ را به گوينده آن برمى‏گرداند، هيچ‏گاه دروغ نگفته‏ام و اگر مرا تكذيب نماييد، اكنون ميان شما افرادى وجود دارند كه اگر در اين زمينه از آن‏ها بپرسيد، به شما پاسخ خواهند داد. از جابر بن عبد اللّه انصارى، ابو سعيد خدرى، سهل بن سعد ساعدى، زيد بن ارقم و مالك بن انس بپرسيد، به شما خواهند گفت كه: اين سخن را از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) شنيده‏اند. آيا موارد ياد شده، مانع ريختن خون من نمى‏شود؟!»

      سپس آن حضرت فرمود:«اگر در گفتار پيامبر درباره من و برادرم ترديد داريد، آيا در اين واقعيّت كه من پسر دختر پيامبر شما هستم نيز شك داريد؟ به خدا سوگند! در همه دنيا و در ميان شما و ديگران، پسر دختر پيامبرى جز من وجود ندارد. واى بر شما! آيا كسى از شما را كشته‏ام كه در مقابل خون وى مرا به قتل برسانيد؟ آيا مال كسى را گرفته‏ام و يا جراحتى بر شما وارد ساخته‏ام تا مرا سزاوار كيفر بدانيد؟»

      هيچ يك از آنان بدان حضرت پاسخى نداد. پس امام حسین (عليه السلام) آن‏ها را مخاطب ساخت و فرمود:

      «اى شبث بن ربعى و اى حجّار بن ابجر و اى قيس بن اشعث و اى يزيد بن حرث! آيا شما به من نامه ننوشتيد كه ميوه‏ هايمان رسيده و درختانمان سرسبز و خرّم است و در انتظار تو دقيقه شمارى مى‏ كنيم و در كوفه لشكريانى مجهز و آماده در اختيار تو است؟»

      قيس بن اشعث در پاسخ آن حضرت گفت: “ما نمى‏ دانيم چه مى‏ گويى؟ ولى [اگر از ما مى ‏شنوى‏] به اطاعت یزید گردن بنه؛ چرا كه آنان جز رضايت تو چيزى در نظر ندارند."…

      امام حسین (عليه السّلام) فرمود: «به خدا سوگند! نه دست ذلّت در دست آنان مى‏ نهم و نه مانند بردگان از صحنه جنگ فرار مى ‏كنم. من به پروردگار خويش و پروردگار شما پناه مى ‏برم كه گفتارم را دور مى‏افكنيد، به پروردگار خويش و پروردگار شما پناه مى‏ برم از شرّ هر انسان متكبّرى كه ايمان به روز جزا ندارد.»

      سپس شتر خود را خوابانيد. در این هنگام سپاهیان، پيشروى خود را به سمت آن حضرت آغاز نمودند و اسبانشان به حركت در آمد. امام حسین (عليه السلام) اسب رسول خدا (صلّى الله عليه و آله و سلّم) و عمّامه و زره و شمشير آن حضرت را خواست و لباس رزم ایشان را بر تن كرد و سوار بر اسب، در برابر سپاهيان قرار گرفت.

      آن‏گاه حرّ بن يزيد به آن حضرت پيوست و عمر سعد به سپاه خویش فرمان جنگ داد. دو تن به نامهای “سالم” و “يسار” وارد ميدان شدند و جنگ درگرفت.

      شمر و عمرو بن حجّاج بر سپاهيان بانگ زدند و گفتند: “اين‏ها مردانى‏ هستند كه تا پاى جان مقاومت مى ‏كنند؛ كسى به تنهايى با آنان نجنگد.” در پى اين سخنان، سپاهيان عمر سعد از هر سو سپاه امام (علیه السلام) را در برگرفته و در حلقه محاصره قرار دادند. شمر، بر جناح چپ سپاه سید الشهدا (عليه السّلام) و عمرو، بر جناح راست آن يورش بردند. اما ياران آن حضرت همچنان ثابت قدم و استوار بر زانو نشستند و با تيراندازى، آنان را دور ساختند. در اين حمله كه آن را نخستين يورش دشمن ناميده‏اند، كمى تعداد سپاه حسين (عليه السلام) نمودار شد. از سواره نظام، جز اندكى باقى نمانده بود و از پياده نظام تعدادى نزديك به پنجاه تن، شربت شهادت نوشيده بودند.

      امام حسین (عليه السلام) نماز ظهر را اوّل وقت به جا آورد و قبل از نماز و در اثناى آن میان دشمن و افرادى كه خود را سپر حمايت آن حضرت كرده بودند، درگيريهايى رخ داد و پس از نماز ظهر نيز ادامه يافت؛ به گونه‏اى كه سر انجام، كسى از ياران حسين(علیه السلام) باقى نماند. از اين رو، اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، وارد كارزار شدند. آنان نيز همگى به شهادت رسيدند.

      سپس امام حسین (عليه السّلام) صدا زد: «آيا كسى وجود دارد تا از حرم رسول خدا دفاع نمايد؟ آيا فريادرسى كه براى خدا به فرياد ما برسد، نيست؟ آيا يار و ياورى كه به اميد پاداش الهى ما را يارى نمايد وجود دارد؟»

      صداى ناله و فغان زنان بلند شد، حضرت به سوى خيمه ‏ها رفت تا زنان را ساكت كند و كودك خويش را از خواهرش زينب گرفت؛ ولى طفل شیر خوار آن حضرت هدف تير حرمله قرار گرفت و تير بر گلويش نشست. آن حضرت، خون گلوى او را با دست‏هايش گرفت و به آسمان پاشيد و عرضه داشت:

     «اين مصيبت نيز بر من آسان است؛ زيرا خدا ناظر بر آن است»….

 (برگرفته از کتاب “ابصار العین فی انصار الحسین"، تألیف: “شیخ محمد سماوی")

 منبع:پایگاه اسلامی شیعی رشد

نقش عاشورا در بقای اسلام

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1391

 آنچه دوست و دشمن بر آن اتفاق نظر دارند این است که داستان کربلا اگر در عالم انسانیت داستان منحصر به فردی نباشد از وقایع بسیار بی­ نظیر است البته ما براساس آنچه از ائمه اطهار علیهم ­السلام دریافت  داشته ­ایم این داستان را منحصر به فرد می­ دانیم و معتقدیم که نظیر این داستان در گذشته نبوده و در آینده هم نخواهد بود.

اتفاق نظر همه­ ی مورخین و آشنایان به تاریخ بشر  این است که اگر داستان عاشورا منحصر به فرد نباشد از کم نظیرترین داستان­های عالم است. داستانی که هم از نظر کیفیت وقوع، هم از نظر عظمت و مصیبت و هم از نظر بقای خاطره آن در میان مردم و آثار اجتماعی که بر آن مترتب می­ شود با هیچ ماجرای دیگر قابل مقایسه نیست خود همین تکرار عزاداری­هایی که در کشور خودمان می­ شود می ­تواند برای ما عامل هشداردهنده و بیدارکننده­ ای باشد که هیچ حادثه­ ی دیگری با این حادثه قابل مقایسه نیست حادثه ­ای که برای آن این همه وقت صرف می ­شود این همه هزینه می­ شود و این همه اشک­ها ریخته می شود با هیچ حادثه­ ای و پیشامدی قابل مقایسه نیست.

  «والسلام»

منبع: آذرخشی دیگر از آسمان کربلا/ آیت الله محمدتقی مصباح یزدی

دانلود مداحی شب عاشورا محرم (شب حضرت سیدالشهداء علیه السلام )

نوشته شده توسطرحیمی 4ام آذر, 1391

 

شب دهم: شب عاشورا

     شب حسین بن علی(علیه السلام) الگوی آزادگان جهان. شهامت، ایثار، بردباری، تسلیم، رضا، وفا، فروتنی، شجاعت و پایداری امواج اقیانوس بی منتهای حسین است. اگر این قیام چنین درون مایه ارزشمندی از فضایل انسانی را نداشت، این گونه بر پیشانی تاریخ نمی درخشید. عاشورا این گونه توانست حصار زمان و مکان را درهم شکند و تاریخ را درنوردد.

 

 

دانلود مداحی های شب عاشورا محرم [۱۳۹۷-۱۴۴۰] هیأت رایة العباس علیه السلام با نوای حاج محمود کریمی

مداحی ظهر عاشور محرم [۱۳۹۷-۱۴۴۰] هیأت رایة العباس با نوای حاج محمود کریمی

 

شب عاشورا محرم ۱۳۹۷ بیت رهبری با نوای حاج میثم مطیعی

 

مداحی شب عاشورا و یازدهم محرم 97 با نوای مهدی رسولی

 

شب عاشورا محرم ۱۳۹۷ با نوای حاج سید مجید بنی فاطمه

 

حاج سعید حدادیان مراسم شب دهم محرم 1390  هیئت زینبیون
حاج سعید حدادیان (روضه)     

حاج سعید حدادیان (سینه زنی)  

 

حاج سعید حدادیان مراسم شب دهم محرم 1386 

روضه عاشورا (1)  

  روضه عاشورا (2)    

  حسین علیه السلام وای (سینه زنی)

 

حاج سعید حدادیان مراسم شب دهم محرم 1387  

قسمت اول  

  قسمت دوم  

  قسمت سوم   

قسمت چهارم   

قسمت پنجم   

قسمت ششم  

قسمت هفتم  

  قسمت هشتم  

  زیارت عاشورا   

قسمت نهم  

قسمت  دهم

 

حاج حسن خلج  شب عاشورا محرم 87

 

 

مراسم شب عاشورای حسینی 1390 هیئت رزمندگان اسلام قم

حاج سید مهدی میرداماد

به سوز و اشک و مناجات سر کنید امشب - مناجات

روضه وداع حضرت سیدالشهدا علیه السلام

تو فقط دست به زانو مزن و گریه نکن - روضه

ببین زغصه در آتیشم ، دیگه داری میری از پیشم - زمینه

تویی تنهای تنها وا غریبا ، تو انبوه غمها وا غریبا - نوحه

زائر بارونیم دلم شکسته از غمت - سنگین

کنت علیل بموتی احییت فی هواک - واحد عربی

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است - دودمه

لشکریان خیره سر ، چند نفر به یک نفر - شور

اگه حسین ما نبود عشق این همه زیبا نبود - شور

من که قراره بمیرم کاش تو کربلا بمیرم - شور

یک خیابان کرده مجنونم ، تو می دانی کجاست - شور

 

 

حاج محمود کریمی مراسم هیأت رایة العباس علیه السلام رزمندگان شمیرانات

بخش اول - روضه [حاج محمود کریمی] [13:29]

بخش دوم - روضه [حاج محمود کریمی] [11:33]

بخش سوم - زمینه [حاج محمود کریمی] [11:22]

بخش چهارم - شور [حاج محمود کریمی] [13:40]

بخش پنجم - واحد [حاج محمود کریمی] [4:30]

بخش ششم - واحد [حاج محمود کریمی] [10:40]

بخش هفتم - دودمه [حاج محمود کریمی] [5:08]

بخش هشتم - شور [حاج محمود کریمی] [4:13]
بخش نهم - مناجات و دعا [حاج محسن سوهانی] [6:24]

 

حاج منصور ارضی شب دهم شب عاشورای حسینی 

قسمت اول - شعر خوانی و روضه امام حسین علیه السلام

قسمت دوم - سینه زنی

قسمت سوم - سینه زنی زمینه

قسمت چهارم - سینه زنی دو دمه مکن ای صبح طلوع

قسمت پنجم - سینه زنی

 

حاج مهدی سلحشور شب دهم محرم شب عاشورا - روضه امام حسین علیه السلام

قسمت اول - شعر و روضه امام حسین علیه السلام

قسمت دوم - روضه امام حسین علیه السلام

قسمت سوم - شب عاشوراست امشب ، کربلا غوغاست امشب

قسمت چهارم - تو صفینه النجاتی، به ابی انت و امی

قسمت پنجم - اشک غریبی تو چشات داری

قسمت ششم - مهلا مهلا حسین

قسمت هفتم - دو دمه - امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع

قسمت هشتم - سینه زنی شور - روی زمین جای تو نیست

قسمت نهم - حضرت ثارالله

 

کربلایی حسین سیب سرخی شب دهم شب عاشورای حسینی - روضه امام حسین علیه السلام

قسمت اول - سینه زنی مولا مولا مولا حسین ابن علی

قسمت دوم - سینه زنی

قسمت سوم - سینه زنی واحد و شور

 

کربلایی جواد مقدم مراسم شب عاشورا محرم ۱۳۹۰

دل دل تو رو می خواد چجوری حرمت بیاد ( شور )

سرم خاک کف پای حسین است ( شعرخوانی )

 روضه امام حسین علیه السلام

دانلود مداحی شب تاسوعا محرم(شب حضرت عباس علیه السلام)

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آذر, 1391

 

شب نهم: شب تاسوعا

     ستاره 34 ساله آسمان کربلا و بزرگ ترین یار و یاور حسین علیه السلام . عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد. او فرزند علی علیه السلام و برادر حسین علیه السلام بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد. عباس علیه السلام این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می دانست. او بهترین الگوی رشادت بود. زیرا پرچم دار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر می سپارند. او به اندازه ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس علیه السلام یکی دیگر از برگ های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.

 برای دانلود کردن مرثیه ها، روی آیکون کلیک راست نموده و  گزینه …Save As را انتخاب نمایید.

گلچین عزاداری سال های گذشته با نوای مداحان مشهور

دانلود مداحی های شب تاسوعا محرم [۱۳۹۷-۱۴۴۰] هیأت رایة العباس علیه السلام با نوای حاج محمود کریمی

 

 مداحی روز تاسوعا با نوای “حاج منصور ارضی"93

 

شب تاسوعا محرم ۱۳۹۷ هیأت میثاق با شهدا با نوای حاج میثم مطیعی

 

مداحی شب تاسوعا محرم 97 با نوای مهدی رسولی

 

 شب تاسوعا محرم ۱۳۹۷ با نوای حاج سید مجید بنی فاطمه

 

 

حاج منصور ارضی - شب تاسوعا - مسجد ارک

حاج منصور ارضی - شب تاسوعا - مسجد ارک


حاج منصور ارضی - روز تاسوعا - حسینیه صنف لباس فروشان


حاج منصور ارضی - روز تاسوعا - حسینیه صنف لباس فروشان

 

شب تاسوعا محرم 90 حاج منصور ارضی مسجد ارک

 

 

حاج سعید حدادیان شب تاسوعا محرم 93

روضه حضرت عباس علیه السلام - بخش اول


روضه حضرت عباس علیه السلام - بخش دوم


سینه زنی حضرت عباس علیه السلام - بخش اول


سینه زنی حضرت عباس علیه السلام - بخش دوم

سینه زنی امام حسین علیه السلام - بخش اول

صحبت حاج سعید حدادیان - درباره حضرت عباس علیه السلام

سینه زنی حضرت عباس علیه السلام - بخش سوم

سینه زنی امام حسین علیه السلام - بخش دوم

سینه زنی امام حسین علیه السلام - بخش سوم

 

 

حاج محمود کریمی محرم 1390 شب تاسوعا مراسم هیأت رایة العباس علیه السلام رزمندگان شمیرانات

روضه [حاج محمود کریمی] [7:23]

 روضه [حاج محمود کریمی] [15:53]

بخش سوم - روضه [حاج محمود کریمی] [7:48]

بخش چهارم - زمینه [حاج محمود کریمی] [12:47]

بخش پنجم - واحد [حاج محمود کریمی] [3:28]

بخش ششم - واحد [حاج محمود کریمی] [6:52]

بخش هفتم - شور [حاج محمود کریمی] [5:19]
بخش هشتم - مناجات [حاج محمود کریمی] [13:16]

شب تاسوعا محرم - هیات ثارالله 1433-محمود کریمی  

روضه [حاج محمود کریمی] [12:35] 

روضه [حاج محمود کریمی] [18:56] 

زمینه [حاج محمود کریمی] [16:00] 

زمینه و ذکر مصیبت [حاج محمود کریمی] [12:42] 

 واحد [حاج محمود کریمی] [5:40] 

 واحد [حاج محمود کریمی] [8:07] 

 واحد [حاج محمود کریمی] [2:31] 

دودمه [حاج محمود کریمی] [6:01] 

 ذکر مصیبت و شور [حاج محمود کریمی] [6:21] 

شور [حاج محمود کریمی] [5:23] 
مناجات [حاج محمود کریمی] [8:24] 

 

 

نوحه های شب تاسوعا 1388 از حمید علیمی در هیئت مکتب الحسین  اصفهان

  كل آهنگ ها در یك فایل زیپ : Download

پسورد : bia2alimi.mihanblog.com

 بی همگان به سر شوند بی تو به سر نمیشوم(حمید علیمی)

 پاشوپاشو برادرم که تشنه اند اهل حرم(حمید علیمی)

 تمام می گساران در خمارند… (حمید علیمی)

 ای یوسف ام البنین در این دل صحرا ای با ادب سقا (حمید علیمی)

 هم علمدار تو هستم هم گرفتار تو هستم… (حمید علیمی)

 با دو دستت ای برادر تیر از چشمم درآور (حمید علیمی)

 العطش ای عمو میسوزدم گلو… (حمید علیمی)

 ای ماه بی قرینه برادرم اباالفضل(حمید علیمی)

 حالا خواهم به خیمه برگردم… (حمید علیمی)

 داداش اباالفضل اهل حرم به گریه و به سوز و آهه

 عمو اباالفضل بیا تو خیمه ها میخوام دورت بگردم(حمید علیمی)

 

 

مداحی شب تاسوعا 93 با نوای حاج میثم مطیعی

عباس من، برادر من، نور چشم من (روضه)
برادر من تو علمدار منی، اگر بروی لشکرم از هم می پاشد (مقتل)
ابوالفضل سقای تشنه حسین (زمزمه)
امیر کشور دل ها است عباس | حاج امیر عباسی (نغمه)
العطش خیمه ها آه و اشک رباب | حاج امیر عباسی (زمینه)
تماشایی دارد از خیمه طلوع ماه بنی هاشم (واحد)
گویا حیدر کرار زده اینبار به میدان (واحد)
زور بازوی علی باب الحوائج | حاج امیر عباسی (واحد تند)
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد (دودمه)
یا عباس جی بالماء لسکینه (شور)
کنار علقمه بابا چه دیدی | حاج امیر عباسی (شور)
ما انقلابی هستیم، مهر ولایت با ماست (دم پایانی)
به دنبال کسی هستم میان گریه ها هر شب (نجوا با امام زمان (عج))
دعای پایانی مراسم بر اساس فرازهایی از دعای داوزدهم صحیفه سجادیه (5)

 کربلایی جواد مقدم مراسم شب تاسوعا محرم ۱۳۹2

کربلایی جواد مقدم-ای ساقی لب تشنگان (زمینه)

کربلایی جواد مقدم-نفس راحت منه اونیکه جنت منه (شور)

کربلایی جواد مقدم-آقا من به پای تو می افتم (شور)

کربلایی جواد مقدم-داره دل علم می ریزه پاشو ابالفضل (واحد سنگین)

کربلایی جواد مقدم-آفرین باز به تو ای ضد خوارج (واحد)

کربلایی جواد مقدم-بده در راه خدا من به خدا محتاجم (شعر خوانی)

کربلایی جواد مقدم-سفری باز من سوی قله قاف می کنم (شور)

کربلایی جواد مقدم-اشکای روضه آبرومونه (شور شهدایی)

 

حاج مرتضی طاهری

روضه حضرت ابالفضل علیه السلام (روضه)

 


مداحی شب نهم محرم 93 با نوای “حاج حسین سیب سرخی”

قسمت اول / روضه

قسمت دوم / زمینه / حاج حسین سیب سرخی / پاشو که نفسم نگیره

قسمت سوم / شور / حاج حسین سیب سرخی / دل بی قرارم…

قسمت چهارم / شور / حاج حسین سیب سرخی / مجنونم لیلایی

قسمت پنجم / نوحه / حاج عباس سیب سرخی

قسمت ششم / واحد / حاج حسین سیب سرخی

قسمت هفتم / شور / حاج حسین سیب سرخی / نوکر خوبی نبودم …

قسمت هشتم / شور / حاج حسین سیب سرخی / دلم گرفته

قسمت نهم / شور / حاج حسین سیب سرخی /همه عمر بر ندارم…

قسمت پایانی / شعر خوانی

 


مداحی شب نهم محرم 93 با نوای “سید مهدی میرداماد”

چشمان خیس و ابری ات غم دارد آقا - مناجات

توضیح در مورد صفت ابالغوث بودن حضرت قمرالعشیره

دریا کشید نعره صدا زد مرا بنوش - روضه

مقتل حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام

پاشو علمدار حرم هنوز علم داری - روضه

همون دم که رفتی دلم رفت - زمینه

سلام ای به خون خفته ماه حسین - نوحه

پاشو اباالفضل که دیگه حتی در آوردی اشک آب رو - سنگین

شب یلدای من شب هیئت حسین - واحد

ایها العباس ذو النفس - تک

روضه لیاقت می خواد - شور

روضه موسی ابن جعفر علیه السلام

 


مداحی شب نهم محرم 93 با نوای “حاج عبدالرضا هلالی” و ” حاج روح‌الله بهمنی”

بخش اول : حاج روح الله بهمنی | روضه

بخش دوم : حاج روح الله بهمنی | روضه

بخش سوم : حاج روح الله بهمنی | روضه ، سینه زنی زمینه

بخش چهارم : حاج عبدالرضا هلالی - حاج روح الله بهمنی | سینه زنی زمینه ، شور

بخش پنجم : حاج عبدالرضا هلالی - حاج روح الله بهمنی | سینه زنی شور

بخش ششم : حاج عبدالرضا هلالی - حاج روح الله بهمنی | سینه زنی شور ، دودمه

بخش هفنم : حاج عبدالرضا هلالی - حاج مهدی کمانی | سینه زنی شور

بخش هشتم : حاج عبدالرضا هلالی | سینه زنی شور ، روضه

 

 

مداحی شب تاسوعا محرم 93 با نوای “حاج حسن خلج” در مسجد امیر

قسمت اول - ( روضه )

قسمت دوم - ( روضه )

قسمت سوم - ( زمينه )

قسمت چهارم - ( نوحه(حاج نادر مقدم) )

قسمت پنجم - ( واحد )

 قسمت ششم - ( سنگين-دودمه )

 قسمت هفتم - ( شور )

 

التماس دعا

یا امیر مومنان علی علیه السلام

کشته عشق

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آذر, 1391

     

عجيب بود رابطه‌ي ميان اين پدر و پسر. من گمان نمي‌کردم در تمام عالم، ميان يک پدر و پسر اين همه عاطفه، اين همه تعلق، اين همه عشق، اين همه انس و اين همه ارادت، حاکم باشد. من هميشه مبهوت اين رابطه‌ام.
      گاهي احساس مي‌کردم که رابطه حسين با علي‌اکبر فقط رابطه‌ي يک پدر و پسر نيست. رابطه‌ي يک باغبان با زيباترين گل آفرينش است.
      رابطه‌ي عاشق و معشوق است. رابطه‌ي دو انيس و همدلِ جدايي‌ناپذير است.
      احساس مي‌کردم رابطه‌ي علي‌اکبر با حسين فقط رابطه يک پسر با پدر نيست؛ رابطه‌ي مأموم و امام است. رابطه مريد و مراد است.
      رابطه‌ي عاشق و معشوق است. رابطه‌ي مُحِبّ و محبوب است و اگر کفر نبود، مي‌گفتم رابطه ي عابد و معبود است. نه …
      چگونه مي‌توانم با اين زبان اَلکَن به شرح رابطه‌ي اين دو اسم اعظم بپردازم؟ بارها در کوچه پس کوچه‌هاي اين رابطه، گيج و منگ و گم مي‌شدم. مي‌ماندم که کدام يک از اين مرادند و کدام يک مريد؟ مراد حسين است يا علي‌اکبر؟
      اگر مراد حسين است – که هست – پس اين نگاه مريدانه‌ي او به قامت علي‌اکبر، به راه رفتن او، به کردار او و حتي به لغزش مژگان او از کجا آمده است؟! و اگر محبوب، علي‌اکبر است پس اين بال گستردن و سر ساييدن در آستان حسين چگونه است؟
      با همه‌ي دوري‌ام از اين وادي رسيدم به اينجا که بحث عاشق و معشوق در ميان نيست. هر دو يکي است و آن يکي عشق است.
      بگذار تا روشن‌تر برايت بگويم:
      در ميانه‌ي راه وقتي امام بر روي اسب به خوابي کوتاه فرو رفت و برخاست، فرمود: « انا لله و انا اليه راجعون والحمدالله رب العالمين » سوار من بي‌تاب پرسيد: « جان من به فداتان پدرجان ! چرا استرجاع فرموديد و چرا خداي را سپاس گفتيد؟ »
      امام نگاهش را به نگاه علي‌اکبر دوخت و فرمود: « لحظه‌اي خواب، مرا درربود و سواري را ديدم که پيام مرگمان را با خود داشت. مي‌گفت: اين قوم روانند و مرگ نيز در پي ايشان. دريافتم که جانمان بشارت رحيل مي‌دهد. »
      سوار من، علي‌اکبر من، مژگان سياهش را فرو افکند. با نگاه، به دست‌هاي پدر بوسه زد و گفت: « پدر جان ! خدا هماره نگهبانتان باد ! مگر نه ما بر حقيم؟! »
      پدر فرمود: « چرا پسرم ! قسم به آن که جانمان در يد قوت اوست و بازگشتمان به سوي او، ما حقيقت محضيم. »
پسر عرضه داشت: « پس چه باک از مرگ، پدرجان ! »

صفحات: 1· 2