موضوعات: "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"
غلبه اسلام بر جميع اديان با ظهور منجی
نوشته شده توسطرحیمی 16ام مرداد, 1394
« يرِيدُونَ لِيطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»(الصف8/9)
«مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا ـ گرچه كافران را ناخوش افتد ـ نور خود را كامل خواهد گردانيد. او است كسى كه فرستاده خود را با هدايت و آيين درست روانه كرد تا آن را بر هر چه دين است غالب گرداند; هر چند مشركان را ناخوش آيد».
ابو بصير مى گويد: از امام صادق(عليه السلام) درباره آيه «هُوَ الَّذِى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدِّين كُلِّه وَ لَو كَرهَ الْمُشْرِكُونَ» پرسيدم، فرموند:
«وَ اللّهِ! ما نَزَلَ تَأويلُها بَعْد، و لايَنْزِلُ تَأويلُها حَتّى يَخْرُجَ القائِمُ(عليه السلام) فَاذا خَرَجَ القائِمُ(عليه السلام)لَمْ يَبْقِ كافِرٌ باللّهِ العظيمِ وَ لامُشْرِكٌ بالامام الاّ كَرِهَ خُروجَه حَتّى ان لو كانَ كافِرٌ اَو مُشْركٌ فِى بَطْنِ صَخْرَة لَقالَتْ: يا مُؤمِنُ فِى بَطنى كافِرٌ فَاكْسِرْنى وَ اقْتُلْهُ»(كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، باب 58، ح 7.)
قسم به خدا!
هنوز تأويل آن نيامده و تأويل آن نمى آيد تا اينكه قائم(عليه السلام) خروج كند.
پس هنگامى كه قائم خروج كرد;
كافرى به خدا و مشركى به امام باقى نمى ماند;
مگر اينكه خروج او راكراهت دارد
و حتى اگر كافر يا مشركى در دل سنگى پنهان شده باشد،
آن سنگ مى گويد:
اى مؤمن! درون من كافرى هست; مرا بشكن و او را بكش.
بلا چگونه از شیعیان دفع می شود!
نوشته شده توسطرحیمی 16ام مرداد, 1394
احمدبن اسحاق ـ از علما و بزرگان شيعه و يكى از اصحاب با وفاى امام يازدهم ـ مىگويد:
خدمت امام حسن عسكرى عليهالسلام شرفياب شدم و مى خواستم از جانشين پس از وى پرسش كنم. ولى قبل از آنكه حرفى بزنم، امام آغاز سخن كرد و فرمود:
«يا احمد بن اسحاق! ان اللّه تبارك و تعالى لم يخل الارض منذ خلق آدم عليهالسلام و لايخليها الى ان تقوم الساعة من حجة اللّه على خلقه، به يدفع البلاء عن اهل الارض و به ينزل الغيث و به يخرج بركات الارض»؛
«اى احمدبن اسحاق!
خداى تعالى از زمانى كه آدم را خلق كرد زمين را خالى از حجت نگذاشت
و تا روز قيامت نيز خالى از حجت نمى گذارد،
به واسطه او بلا را از اهل زمين دفع مى كند
و به خاطر او باران نازل مى كند
و بركات زمين را خارج مى سازد».
صدوق(ره) از شخصى به نام ابونصر طريف نقل مى كند:
بر صاحب الزمان عليهالسلام وارد شدم.
حضرت فرمود: آيا مرا مىشناسى؟
عرض كردم: آرى.
فرمود: من كيستم؟
گفتم: شما آقاى من و فرزند آقاى من هستيد.
فرمود: از اين نپرسيدم.
گفتم: فداى شما شوم برايم بيان كنيد.
فرموند:«انا خاتم الاوصياء، و بى يدفع اللّه عزوجل البلاء عن اهلى و شيعتى»؛
من آخرينِ اوصيا هستم
و خدا به واسطه من بلا را از اهلم و شيعيانم دفع مى كند.
رازی مکتوم از مسجد سهله
نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1394
آنچه در زیر می خوانید ماجرای تشرف آیت الله مرعشی نجفی به حضور حضرت صاحب الزمان است.حضرت در این دیدار توصیه هایی شنیدنی به آیت الله فرموده اند که شنیدن آنها لطف بسیار دارد:
در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت (ع) در نجف اشرف، شوق زیاد جهت دیدار جمال مولایمان بقیة الله الاعظم(عجل الله فرجه الشریف) داشتم، با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم؛ به این نیت که جمال آقا صاحب الامر علیه السلام را زیارت و به این فوز بزرگ نائل شوم.
تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً در این شب، رفتنم از نجف تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجود مرا فراگرفت مخصوصاً از زیادی قطاع الطریق و دزدها؛ ناگهان صدای پایی را از دنبال سر شنیدم که ببیشتر موجب ترس و وحشتم گردید.
برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: « ای سید! سلام علیکم ».
ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم و تعجب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم.
به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم از من سوال کرد:
« کجا قصد داری؟ »
گفتم: « مسجد سهله »
فرمود: « به چه جهت؟ »
گفتم: « به قصد تشرف زیارت ولی عصر علیه السلام ».
مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان ( مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله) رسیدیم،
داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند که کأنّ با او دیوار و سنگها آن دعا را میخواندند، احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم.
بعد از دعا سید فرمود:
« سید تو گرسنه ای، چه خوبست شام بخوری ».
پس سفره ای را که زیر عبا داشت بیرون آورده و در آن مثل اینکه سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل اینکه تازه از باغ چیده و آن وقت چهله زمستان، و سرمای زننده ای بود و من متوجه این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده؟
طبق دستور آقا، شام خوردم.
سپس فرمود: « بلند شو تا به مسجد سهله برویم »
داخل مسجد شدیم آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه میکردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست.
بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود:
« ای سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه میروی یا در همین جا میمانی؟ »
گفتم: « میمانم ».
در وسط مسجد در مقام امام صادق(ع) نشستم به ایشان گفتم:آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟
در جواب، کلام جامعی را فرمود: این امور از فضول زندگیست و ما از این فضول دوریم.
این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم میآید ارکان وجودم میلرزد.
امتحانات الهی در دوران غیبت بستری برای آمادهسازی ظهور
نوشته شده توسطرحیمی 2ام مرداد, 1394رئیس فرهنگستان علوم اسلامی گفت: امتحانات در عصر غیبت حضرت، بستری برای آمادهسازی عالم برای ظهور و آزمونی برای رشد شیعیان است و با وقوع این ظهور حضرت بین مومنان بر میگردند و رابطه مومنان با حضرت برقرار میشود.
به نقل از روابط عمومی مسجد مقدس جمکران، حجتالاسلام سیدمهدی میرباقری در جمع نمازگزاران و مجاوران این مکان مقدس اظهار کرد: از زیباییهای ظهور برقراری رابطه حضرت با مومنان بدون هیچواسطه و نایب و فاش شدن ماهیت جریانی است که مسیر ولایت و امامت را بعد از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله تغییر داد.
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيبْلُوَكُمْ أَيكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ(هود/7)
وی با اشاره به آیه هفت سوره هود گفت: ماء در روایات و نیز بسیاری از آیات کنایه از مقام ولایت است بنابراین فرماندهی و عرش الهی روی آب بوده یعنی بر ولایت ائمه معصومین(علیهم السلام) است و در عصر ظهور، حقیقت انوار هدایت الهی روی زمین تجلی کرده و ولایت روی زمین ظاهر میشود که گاهی در روایات از آن تعبیر به «یظهر الماء علی وجه الارض» هم شده است.
امتحانات سخت و دشواردر زمان غيبت
نوشته شده توسطرحیمی 2ام مرداد, 1394تمام مدت غيبت دوره امتحان و آزمايش است.
حفظ دين از نگاه داشتن آتش در كف دست دشوارتر خواهد شد…
بر حسب آن چه كه مشهور است در دوره غيبتِ حضرت مهدى(عليه السلام) كه بسيار طول خواهد كشيد امتحانات سخت پيش مى آيد بگونه اى كه شخص با ايمان صبح مى كند ولى در حالى كه كافر شده است به شب وارد مى شود،
آيا اين گونه امتحان ها در زمان هاى نزديك به ظهور است يا در تمام طول مدت غيبت چنين امتحان هايى جريان دارد؟
بر طبق اصول اسلامى، دنيا محل امتحان و آزمايش است و مردم در هر واقعه اى كه برايشان پيش مى آيد در حال امتحان هستند. در حال جوانى، يا پيرى، در توان گرى، در نيازمندى، در تندرستى، در بيمارى، در قدرت، در رياست، چه در زمان حضور امام (عليه السلام) يا در دوره غيبت آن حضرت باشند فرق نمى كند، هميشه در حال امتحان اند.
قرآن كريم در اين باره مى فرمايد:
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يتْرَكُوا أَنْ يقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يفْتَنُونَ»(العنکبوت/2).
«آيا مردم پنداشتند که تا گفتند ايمان آورديم رها مي شوند و مورد آزمايش قرار نمي گيرند؟!».
سوار سبز
نوشته شده توسطرحیمی 2ام مرداد, 1394کاش از دلبر نشانی داشتیم
بر سر کویش مکانی داشتیم
از برای مهدی صاحب زمان
در دل خود جمکرانی داشتیم.
باز عصر جمعه شد، گاه وعده ظهور
چشم های منتظر، جاده های بی عبور
باز در سکوت محض، آه می کشم تو را
بغض های کهنه را، باز می کنم مرور
آه پشت این غروب شب نشسته در کمین
رجعتی دوباره کن، ای طلایه دار نور
کی به یمن مقدمت می رسد بهار عشق
فصل سبز عاطفه، فصل شادی و سرور
با تو رفت از این دیار، هرچه نام عشق داشت
باز با نگاه تو عشق می کند ظهور
می وزد نسیم عشق، از دیار آفتاب
می رسد سوار سبز، از کرانه های دور
عبدالرضا کوهمالی
وظیفه ما در عصر ظهور
نوشته شده توسطرحیمی 1ام مرداد, 1394موضوع سخن ، ارتباط فرهنگ انتظار و عاشوراست و مسئولیتی که پيوند میان اين دو امر بر دوش ما می گذارد. این انتظار چه اصول و پايه هايي دارد و بر اساس چه اعتقاداتي منتظر وجود مقدس امام زمان (عج) هستيم؟ بر اساس اين اعتقاد ما منتظر چه تحولي در عالم هستيم؟ بحث از جامعه موعود بحثي است كه مكاتب مختلف به آن پرداخته اند. حتي مكتب هاي مادي هم كه اصولا به خداي متعال معتقد نيستند، یک جامعه آرماني را باور دارند.
ليبرال دموكراسي جامعه موعودی را تعريف مي كند که بر اساس اعتقاد به خداي متعال و حكمت حكيمانه او ترسيم نشده است. آن ها می گویند عقلانيت بشر رفته رفته رشد مي كند و به جايي مي رسد كه جامعه موعودٍ جهاني و مطلوب را مي سازد. كمونيزم ها هم معتقد بودند تاريخ خود به سمت کمون ثانوی حركت مي كند. در باور آنها هیچ اراده حكيمانه اي، جهان را به سمت جامعه موعود مورد نظرشان حركت نمي دهد.
اعتقاد اديان الهي به خصوص اسلام و تشيع بر این است که جامعه جهاني به دست موعودی سامان می یابد و بر مدار حق قرار مي گيرد؛ «يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى»بعد از اينكه همه چيز آشفته شد و هوای نفس، همه جا را فرا گرفت، همه چیز به دست امام زمان(عج) بر محور حق و عبادت و بندگي اصلاح می شود.
مرحوم مجلسي نقل فرمودند: وقتي نمرود آن آتش عظيم را به پا كرد تا وجود مقدس ابراهيم خليل(ع)را بسوزاند، زنبور عسل، بال خودش را تر كرده بود و روي آتش مي كشيد و مي خواست اين آتش را خاموش كند. خوب آتش با امر خدا آرام گرفت:
«يا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ»(الأنبياء/69) ولي زنبور به كار خودش مشغول بود. ما كه نمي توانيم كار وليّ خدا را انجام دهيم ولي مي توانيم وظیفه خود را انجام بدهيم؛ یعنی كار خومان را بر دوش ولي خدا نیندازیم. تلاش كنيم به شفاعت آن ها برسیم.
آسایش، راحتطلبى وعافیت قبل از فرج!
نوشته شده توسطرحیمی 29ام تیر, 1394قبل از دوران مهدى موعود(عجل الله)، آسایش و راحتطلبى و عافیت نیست …
قبل از ظهور مهدى موعود، در میدانهاى مجاهدت،
انسانهاى پاک امتحان مىشوند؛
در کورههاى آزمایش وارد مىشوندو سربلند بیرون مىآیند
و جهان به دوران آرمانى و هدفىِ مهدى موعود (ارواحنافداه) روزبهروز نزدیکتر مىشود؛
این، آن امید بزرگ است.
نائب المهدی (عج) ، حضرت امام خامنه ای (حفظه الله)
چگونه باید به امام مهدی علیه السلام سلام گفت؟
نوشته شده توسطرحیمی 23ام تیر, 1394السلام علیک یا بقیة الله
چگونه باید به امام مهدی علیه السلام سلام گفت و درود فرستادن بر آن گرامی چگونه است؟
در روایتی آمده است که:
سأل رجل من الامام الصادق علیه السلام:هل یسلم علی القائم بامرة المؤمنین؟
قال علیه السلام:لا…ذاک اسم سمی الله به أمیرالمؤمنین، لم یسم به أحد قبله و لا یسمی به بعده الا کافر.
فقال رجل کان حاضراً عند الامام الصادق علیه السلام: جعلت فداک…و کیفت یسلم علیه؟ قال علیه السلام:تقول: السلام علیک یا بقیة الله! ثم قرأ قوله تعالی: بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین.(1)
مردی از امام صادق علیه السلام پرسید که:میشود به قائم علیه السلام گفت: السلام علیک یا امیرالمؤمنین؟
امام صادق علیه السلام پاسخ داد:نه! چرا که این عنوان، ویژه علی علیه السلام است و قبل و بعد از او، کسی جز کافر، به این عنوان، خوانده نمی شود.
دیگری پرسید:فدایت شوم! پس چگونه بر امام مهدی می توان سلام گفت؟
فرمود:هرگاه خواستی بر او درود فرستی میتوانی بگویی: السلام علیک یا بقیة الله!
و آنگاه این آیه شریفه را خواند که:
بَقِيتُ اللَّهِ خَيرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (هود/86)
از این روایت و دیگر روایات استفاده میشود که به مردم اجازه داده نشده است که حضرت مهدی علیه السلام را به هنگام زیارت و سلام، بنام مبارک یا کنیه اش ندا دهند و بگویند:
السلام علیک أیها المهدی! و این نشانگر تعظیم و تجلیل بر مقام والای اوست همانگونه که خداوند در قرآن شریف مسلمانان را نهی فرمود که پیامبر را بنام صدا بزنند:
لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَينَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا (النور/63)
امام باقر علیه السلام فرمود:
هرکس از شما قائم علیه السلام را درک نمود هنگامی که او را دید باید بگوید:
السلام علیک یا اهل بیت الرحمة و النبوة و معدن العلم و موضع الرسالة.
یعنی: سلام بر شما ای خاندان رحمت و نبوت، سلام بر شما ای سرچشمه دانش و کانون رسالت.
السلام علی معزالالیاء و مذل الاعداء
سلام و درود بر خاتم اوصیا مفخر اولیا، کوکب فروزان آسمان ولایت و تنها باقیمانده خاندان عصمت علیه السلام که با قیام خود، آخرین حلقه از حلقات مبارزه حق و باطل را به پایان برده و کاخهای ستم و کنگرههای بیداد را برای همیشه در هم کوبیده و آنچه غایب بعثت انبیا و کوشش اولیا بوده در جامعه تحقق خواهد بخشید.
چه باید کرد؟
نوشته شده توسطرحیمی 20ام تیر, 1394
اوضاع و شرایط جهان و افکار و عقاید و اخلاق توده های مردم در عصر غیبت امام (عج) که رو به انحطاط خواهد بود، چه باید کرد؟!
آیا تلاش برای دینداری و حاکمیت ارزش های دینی کاری عبث و بیهوده است؟!
در نتیجه، ما نیز باید همانند برخی مفسران ناصواب انتظار که معتقدند در دوره غیبت باید از هر گونه کار اصلاحی خودداری و فقط منتظر بود تا امام ظهور کنند و اوضاع را سامان بخشند؟ . . .
حقیقت این است که چنین تفکری با روح تعالیم اسلامی منافات دارد؛ زیرا اولا، مقطعی از تاریخ احکام و قوانینی اسلامی تعطیلی نمی پذیرند .
ثانیا، بر اساس مجموعه رهنمودهای اولیای الهی مسؤول زمینه سازی ظهور حضرت از طریق عمل به تعالیم اسلامی هستیم ; یعنی نه تنها جایز نیست از انجام تکالیف دینی کوتاهی کنیم بلکه با توجه به مسائل و مشکلات عصر غیبت و شرایط خاصی که در این دوره پیش می آید، به مراتب بیش تر، و دقیق تر از دوران حضور امام باید به انجام وظیفه بپردازیم .
در برخی روایات به این حقیقت تصریح شده است که تا زمانی که آمادگی لازم فکری و اعتقادی و اجتماعی در توده های مردم فراهم نشود و یاران با ایمان و شجاع و مخلص تربیت نشوند، زمینه ظهور حضرت فراهم نخواهد شد .
بنابراین، آن دسته از روایات که از سختی ها و نابسامانی ها دروان غیبت سخن به میان می آورند، با هدف ایجاد و انگیزه بیش تر برای پای بندی به احکام دینی و هشدار نسبت به گرفتار آمدن به معضلات فکری، دینی، اجتماعی است.