« به کدام انگیزه ازدواج کنیم؟ مال و جمال یا کمال؟!آیه ای که ثابت می کند انسان مختار است »

ای یوسف غریب، به کنعان نیامدی

نوشته شده توسطرحیمی 4ام اسفند, 1397

ای یوسف غریب، به کنعان نیامدی

تنهاترین مسافر دوران، نیامدی

گویند بوی پیرهنت می‌رسد، ولی

ما مانده‌ایم و وعدۀ خوبان نیامدی

دارد هنوز نسل جوان پیر می‌شوند

طولانی است قصۀ هجران، نیامدی

خضر انتظار لحظۀ دیدار می‌کشد

یعقوب دهر، بهر تو گریان نیامدی

ایمان چو شعله‌ای است کف دست مؤمنین

شد سخت آزمایش ‌ایمان، نیامدی

گاهی شکست حرمت والای اهلبیت

گاهی شکست حرمت قرآن، نیامدی

قوم یهود، قوم نجس، قوم بچه کش

در قدس و کعبه‌اند به جولان، نیامدی

آتش به جان امت اسلام می‌زنند

هر جا که هست جمع مسلمان، نیامدی

دارند عاشقان شما کشته می‌شوند

ای پاسدار خون شهیدان، نیامدی

خون حسین منتظر انتقام توست

زینب تو را صدا کند از جان، نیامدی

ای زائر غریب حرم‌های اهلبیت

محصور شد حریم تو جانان، نیامدی

اینک اهانتی به مقام خلیل شد

کعبه اسیر فتنۀ طوفان، نیامدی

ما را برای لشگر خود انتخاب کن

آماد‌ه‌ایم پای تو هر آن، نیامدی

با اهل روضه در عرفه وعده کرده‌ای

اینجا کسی نگفت پریشان نیامدی

می‌گفت با عموی تو سالار کربلا

رفتی ولی به خیمه ز میدان نیامدی

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: متین [عضو] 
5 stars

اللهم عجل لولیک الفرج

1397/12/05 @ 23:45


فرم در حال بارگذاری ...