نرم افزار چند رسانه ای کیمیای ناب ( نماز)+ دانلود رایگان

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1394

بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبر اسلام صلوات الله علیه وآله:

موضِعِ الصَّلاة مِنَ الدِّین کَموضِعِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَد

جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است.کنز العمال، ج ۷، حدیث ۱۸۹۷۲

سلام وعرض ادب خدمت میهمانان وکاربران ارشد مبلغان سایبری، در این پست برای شما عزیزان نرم افزاری را قرار دادیم که توسط گروه فرهنگی اطلاع رسانی مبلغان سایبری چهارده خورشید طراحی شده. افزار در مورد نماز وجایگاه معنوی این واجب الهی می باشد.که مباحثی از قبیل مقام نماز،اهمیّت نماز،اسرار نماز،وقت نماز،انواع نماز،نماز در قران،آثار سبک شمردن نماز و… در این نرم افزار وجود دارد.

تیتر های اصلی به کار رفته در نرم افزار کیمیای ناب:

〉 نماز:دیدگاه روایی

〉 نماز:درمحضر قرآن

〉 نماز: در فرق وادیان

〉 نماز:نگارستان

〉 نماز:مسائل واحکام

〉 نماز:جلوه های معنوی

〉 نماز:نماز های مستحبی

راهنما:

نرم افزار کیمیای ناب نیاز به نصب ندارد،فقط کافیست به صورت رایگان دانلود کرده وفایل اصلی را اجرا نمایید.در ضمن نرم افزار کیمیای ناب فقط تحت درایو اجرا می شود نه تحت فولدر(یعنی پوشه ای که دانلود می کنید را داخل درایو قرار دهید.وداخل در فولدر ویا پوشه ای دیگر قرار ندهید.)

دانلود نرم افزار به صورت رایگان

حجم فايل:15MB

التماس دعا

 


فرم در حال بارگذاری ...

کلام امیر/شرح و تفسير حکمت 126 نهج البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1394

عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ، وَيَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ، فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ؛ وَيُحَاسَبُ فِي الاْخِرَةِ حِسَابَ الاَْغْنِيَاءِ؛ وَعَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِي كَانَ بِالاَْمْسِ نُطْفَةً، وَيَكُونُ غَداً جِيفَةً؛ وَعَجِبْتُ لِمَنْ شَکَّ فِي اللَّهِ، وَهُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ؛ وَعَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ، وَهُوَ يَرَى الْمَوْتَى؛ وَعَجِبْتُ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الاُْخْرَى وَهُوَ يَرَى النَّشْأَةَالاُْولَى وَعَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَتَارِکٍ دَارَ الْبَقَاءِ.

امام علیه السلام فرمودند:

1. از بخيل تعجب مى‌كنم كه به استقبال فقرى مى‌رود كه از آن گريخته و غنايى را از دست مى‌دهد كه طالب آن است. در دنيا همچون فقيران زندگى مى‌كند ولى در آخرت بايد همچون اغنيا حساب پس دهد.

2. و تعجب مى‌كنم از متكبرى كه ديروز نطفه‌اى بى‌ارزش بوده و فردا مردار گنديده‌اى است.

3. و از كسى كه در خدا شك مى‌كند در شگفتم در حالى كه خلق او را مى‌بيند (و مى‌تواند از هر مخلوق كوچك وبزرگ، ساده و پيچيده به ذات پاك آفريدگار پى برد).

4. و تعجب مى‌كنم از كسى كه مرگ را فراموش مى‌كند با اين‌ كه مردگان را با چشم خود مى‌بيند.

5. و تعجب مى‌كنم از كسى كه جهان ديگر را انكار مى‌كند در حالى كه اين جهان را مى‌بيند.

6. و تعجب مى‌كنم از كسى كه دار فانى را آباد مى‌كند ولى دار باقى را به فراموشى مى‌سپارد.

شرح و تفسير

از اين شش گروه در شگفتم!

امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميزش به شش رذيله اخلاقى اشاره فرموده كه سرچشمه غالب بدبختى هاى انسان است و اگر بتواند از آن ها فاصله بگيرد دنيا و آخرت خود را آباد كرده و سامان بخشيده است.

نخست اشاره به مسئله «بخل» و آثار شوم آن مى كند و مى فرمايد: «از بخيل تعجب مى كنم كه به استقبال فقرى مى رود كه از آن گريخته و غنايى را از دست مى دهد كه طالب آن است. در دنيا همچون فقيران زندگى مى كند ولى در آخرت بايد همچون اغنيا حساب پس دهد»;

(عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ، وَيَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ، فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ; وَيُحَاسَبُ فِي الاْخِرَةِ حِسَابَ الاَْغْنِيَاءِ).

امام(عليه السلام) چه تعبير زيبا و دلنشينى در اينجا فرموده است; افراد بخيل تنها نسبت به ديگران بخيل نيستند. بسيار مى شود كه نسبت به خويشتن هم بخيل اند با اين كه داراى ثروت اند زندگى سخت و فقيرانه اى براى خود فراهم مى كنند و همان گونه كه امام(عليه السلام) فرموده است براى فرار از فقر آينده فقر امروز را براى خود ترتيب مى دهند. آنها همچنين به دنبال غنا و ثروت بيشتر در آينده اند در حالى كه غناى امروز را از دست مى دهند. چرا كه از ثروت خود بهره اى نمى برند. از سويى ديگر در روز قيامت بايد در صف اغنيا بايستند و حساب اموال خود را پس دهند در حالى كه در دنيا از نظر زندگى در صف فقيران بودند; يعنى مشكلات غنا را دارند; ولى از مواهب آن بى بهره اند. آيا زندگى چنين اشخاصى شگفت آور و تعجب برانگيز نيست؟ آيا مى شود اين گونه افراد را در زمره عاقلان دانست؟ نه تنها امام(عليه السلام)كه عقل كل است از زندگى آنان تعجب مى كند، بلكه هر انسان عاقلى گرفتار شگفتى مى شود. ممكن است كسانى بگويند: اين درباره بخيلانى است كه حتى درباره خود بخل مىورزند; اما بخيلانى كه بخلشان متوجه ديگران است و خودشان زندگى مرفهى دارند مشمول اين سخن نيستند; ولى تجربه نشان داده كه غالب بخيلان به خويشتن نيز بخيل اند. بخل از صفات بسيار زشتى است كه در آيات و روايات اسلام نكوهش فوق العاده اى از آن شده از جمله در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم:

«اَلْبَخيلُ بَعيدٌ مِنَ اللهِ، بَعيدٌ مِنَ النّاسِ، قَريبٌ مِنَ النّارِ;

بخيل از خدا دور است و از مردم دور و به آتش دوزخ نزديك است».

در كتاب فقه الرضا آمده است: «إيّاكُمْ وَالْبُخْلُ فَإِنَّهُ عاهَةٌ لا يَكُونُ فى حُرّ وَلا مُؤمِن إنَّهُ خِلافُ الاْيمانِ;

از بخل بپرهيزيد كه نوعى آفت است كه نه در افراد آزاده و نه در صاحبان ايمان است زيرا بخل مخالف ايمان است. (شخص بخيل ايمان محكمى به جود و سخا و عطاى خداوند ندارد)».

در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ بَرِءَ مِنَ الْبُخْلِ نالَ الشَّرَفَ; كسى كه از بخل دورى كند به شرافت و بزرگى نائل مى شود».

...

>

امام(عليه السلام) در دومين مورد شگفتى مى فرمايد:

«از متكبرى كه ديروز نطفه اى بى ارزش بوده و فردا مردار گنديده اى است (به راستى) تعجب مى كنم»;

(وَعَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِي كَانَ بِالاَْمْسِ نُطْفَةً، وَيَكُونُ غَداً جِيفَةً).

تكبر كه همان خودبزرگ بينى است نشانه روشنى از غفلت به مبدأ و منتهاى وجود انسان در اين دنياست و اگر انسان به مبدأ و منتهاى خويش بنگرد اين خودبزرگ بينى از او زايل مى شود. اگر امروز در اوج قوت و قدرت است نبايد فراموش كند كه ديروز نطفه بى ارزشى بود و نبايد از ياد ببرد كه چند روزى مى گذرد و مبدل به جيفه گنديده اى مى شود كه مردم از نزديك شدن به او تنفر دارند و مى گويند:

هرچه زودتر او را دفن كنيد تا فضاى خانه يا كوچه و بازار آلوده نشود. در واقع امام(عليه السلام) با اين سخن، درمان كبر را نيز نشان داده است كه هرگاه حالت كبر و غرور به شما دست داد براى زايل كردن آن به گذشته و آينده خويش بنگريد. سرى به قبرستان هاى خاموش بزنيد كه گاه بعضى از آنها شكاف برداشته و بوى آزار دهنده جيفه از آن بيرون مى آيد، آن را تماشا كنيد و در آينده خويش نيز بينديشيد.

در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم:

«إيّاكُمْ وَالْكِبْرَ فإنَّ إبْليسَ حَمَلَهُ الْكِبْرُ عَلى أنْ لا يَسْجُدَ لاِدَمَ;

از تكبر بپرهيزيد كه تكبر ابليس را وادار به سرپيچى از فرمان خدا نسبت به سجده براى آدم كرد».

امير مؤمنان على(عليه السلام) نيز در خطبه «قاصعه» (خطبه 192) در همين رابطه فرموده بود:

«فَاعْتَبِرُوا بِما كانَ مِنْ فِعْلِ اللهِ بِإبْليسَ إذ أهْبَطَ عَمَلَهُ الطَّويلَ، وَجَهْدَهُ الْجَهيدَ … عَنْ كِبْرِ ساعَة واحِدَة;

از كارى كه خداوند با ابليس انجام داد عبرت بگيريد آن گاه كه خداوند عبادات طولانى و تلاش فوق العاده او را (در عبادت) هبط و نابود كرد به علت ساعتى تكبر».

و به دنبال آن مى افزايد:

«فَمَنْ ذا بَعْدَ إبْليسَ يَسْلَمُ عَلَى اللهِ بِمِثْلِ مَعْصِيَتِهِ;

بنابراين چه كسى بعد از ابليس به سبب معصيتى همانند او مى تواند سالم بماند؟». قرآن مجيد نيز تكبر را سرچشمه كفر و مجادله در آيات پروردگار معرفى كرده مى فرمايد:

«(إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِى آيَاتِ اللهِ بِغَيْرِ سُلْطَان أَتَاهُمْ إِنْ فِى صُدُورِهِمْ إِلاَّ كِبْرٌ مَّا هُمْ بِبَالِغِيهِ); كسانى كه در آيات خداوند بدون دليلى براى آنها آمده باشد ستيزه جويى مى كنند، در سينه هايشان فقط تكبّر (و غرور) است و هرگز به خواسته خود نخواهند رسيد».

همچنين، تكبر سرچشمه گناهان زياد ديگرى مى شود كه بحث پيرامون آن به درازا مى كشد. و شبيه همين فراز از كلام حكمت آميز در كلام 454 نيز خواهد آمد.

سپس امام(عليه السلام) در سومين موضوعى كه از آن در شگفتى فرو رفته مى فرمايد:

«از كسى كه در خدا شك مى كند در شگفتم در حالى كه خلق او را مى بيند (و مى تواند از هر مخلوق كوچك و بزرگ، ساده و پيچيده به ذات پاك آفريدگار پى ببرد)»;

(وَعَجِبْتُ لِمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ، وَهُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ).

آرى عالم هستى سراسر آيينه وجود حق است و مخلوقات بديع و عجيب و اسرارآميز و جالب هر كدام به تنهايى براى پى بردن به وجود آن مبدأ عالم و قادر كافى است. به ويژه در عصر و زمان ما كه علوم گسترش پيدا كرده و شگفتى هاى بسيار بيشترى از عالم خلقت نمايان گشته، خدا شناسى از هر زمانى آسان تر است. در هر گوشه و كنار از جهان، در گياهان، حيوانات وحش، پرندگان، ماهيان درياها، ساختمان بدن انسان و گياهان ذره بينى آثار عظمت او به روشنى ديده مى شود و راه را براى خداشناسى هموار مى سازد. گاه در گوشه و كنار جهان موجوداتى به چشم مى خورد كه اگر انسان روزها و ماه ها درباره آن بينديشد و از آن پى به عظمت آفريننده اش ببرد بجاست. مناسب است در اينجا دو سه نمونه از آن را طبق نقل بعضى از دائرة المعارف هاى معروف جهان ذكر كنيم. در دائرة المعارفى به نام فرهنگ نامه مى خوانيم: «هيچ گلى در گل فروشى ها زيبايى «گل ثعلبى» را ندارد و كمتر گلى است كه پس از چيده شدن به اندازه گل ثعلبى دوام داشته باشد. اين گل ها در زمين نمى رويند بلكه روى شاخه هاى درختان و قارچ ها پرورش پيدا مى كنند و آب و غذاى خود را از آنها مى گيرند. جالب اين كه دانه گل ثعلبى به قدرى كوچك است كه تنها با ميكروسكوپ ديده مى شود. باد اين دانه ها را در هوا پراكنده مى سازد. هر گاه روى قارچ ها بنشينند مى توانند آب و غذا از آنها جذب كرده و رشد كنند. گل فروشى ها ثعلبى ها را در گرم خانه روى قارچ هاى كمك كننده پرورش مى دهند و اگر تعجب نكنيد چهار تا هشت سال طول مى كشد تا دانه ثعلبى به ثمر بنشيند». در همان كتاب مى خوانيم «آگاو» گياهى است كه در ايالت هاى مكزيك و ايالت ها جنوبى آمريكا مى رويد. برگ هاى بسيار ضخيمى دارد بعضى آن را گياه صد ساله مى نامند وقتى اين گياه آماده گل دادن مى شود ساقه بلندى پيدا مى كند به قطر سى سانتى متر و طول شش متر و صدها گل بر آن ظاهر مى شود و گياه بعد از پژمرده شدن گل ها مى ميرد و در عمرش فقط يك بار گل مى دهد. در بيابان هاى مكزيك ده سال طول مى كشد تا گل دهد ولى در گرم خانه ها گهگاه ممكن است صد سال طول بكشد تا گل دهد! اين عمر طولانى براى آن است كه در اين مدت گياه آب و غذاى كافى در خود ذخيره مى كند تا بتواند آن ميله بلند و قطور و آن همه گل را ظاهر سازد. در همان كتاب و دائرة المعارف ديگرى آمده است كه در روى زمين درختان عظيمى وجود دارد كه طول بعضى از آنها به پنجاه متر مى رسد و قطرشان به دوازده متر. اگر بخواهند از چوب آنها خانه چوبى بسازند براى يك دهكده مى توانند خانه سازى كنند! فراموش نكنيم كه اين درخت عظيم روزى يك دانه كوچكى بوده اما دست قدرت پروردگار نيرويى در آن ذخيره كرده بود كه مى توانست اين گونه رشد كند و به اين عظمت برسد. كوتاه سخن اين كه در اطراف ما و همه جهان آثار عظمت و قدرت او نمايان است; چشم بينا و گوش شنوا مى خواهد تا آثار توحيد را در جبين آنها ببيند و پيام تسبيح آنها را بنشنود. سپس امام در چهارمين جمله مى فرمايد:

«تعجب مى كنم از كسى كه مرگ را فراموش مى كند با اين كه مردگان را با چشم خود مى بيند»;

(وَعَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ وَهُوَ يَرَى الْمَوْتَى).

مرگ يعنى پايان همه چيز در دنيا و جدا شدن از تمام مقام ها و اموال و ثروت ها و تعلقات دنيوى و از همه مهم تر بسته شدن پرونده عمل انسان به گونه اى كه نمى تواند حسنه اى بر حسنات يا سيئه اى بر سيئات خود بيفزايد. در يك عبارت كوتاه، مرگ مهم ترين حادثه زندگى انسان است; ولى عجب اين كه بسيارى از افراد آن را به دست فراموشى مى سپارند در حالى كه بستگان و عزيزان و دوستان و همشهريان خود را بارها مى بينند كه آنها را به سوى ديار اموات مى برند. اين غفلت و فراموش كارى راستى حيرت انگيز است. به خصوص اين كه بسيارى از مردگان كسانى هستند كه از ما جوان تر يا قوى تر و سالم تر و گاه حتى بدون سابقه يك لحظه بيمارى راه ديار فنا را پيش گرفتند و به سوى بقاى آخرت رفتند. به همين دليل در يكى از خطبه هاى پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم:

«يا أيُّهَا النّاسُ إنَّ أكْيَسَكُمْ أكْثَرُكُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ;

اى مردم باهوش ترين شما كسى است كه بيش از همه به ياد مرگ و پايان زندگى باشد».

در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) آمده است:

«ما خَلَقَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ يَقيناً لا شَكَّ فيهِ أشْبَهُ بِشَكّ لا يَقينَ فيهِ مِنَ الْمَوْتِ;

خداوند عزّوجلّ هيچ يقينى را كه ابداً شكى در آن نيست همانند شكى كه ابدا در آن يقين نيست همچون مرگ نيافريده است». اين حديث از اميرمؤمنان على(عليه السلام) نيز با كمى تفاوت نقل شده است. سپس در پنجمين جمله حكيمانه اش مى فرمايد:

«تعجب مى كنم از كسى كه جهان ديگر را انكار مى كند در حالى كه اين جهان را مى بيند»;

(وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَنْكَرَ فالنَّشْأَةَ الاُْخْرَى وَهُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الاُْولَى).

قرآن مجيد نيز مى فرمايد:

«(وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الاُْولَى فَلَوْلاَ تَذكَّرُونَ);

شما عالَم نخستين را دانستيد، پس چرا متذكّر نمى شويد (كه جهانى بعد از آن است)؟!».

در اين دنيا صحنه هاى معاد و زندگى پس از مرگ پيوسته ديده مى شود; درختان در فصل زمستان مى ميرند يا حالتى شبيه به مرگ دارند، هنگامى كه باد بهارى مىوزد و قطرات حيات بخش بارانِ بهار فرو مى افتد تولد تازه اى پيدا مى كنند و آثار حيات همه جا نمايان مى شود. بعد از شش ماه فصل پاييز كه شبيه خزان عمر است فرا مى رسد و بار ديگر دوران مرگ و سپس حيات تكرار مى شود. اين صحنه را بارها و بارها در عمر خود ديده ايم و بازگشت به زندگى پس از مرگ را آزموده ايم. چرا بيدار نمى شويم؟ در عالم جنين پيوسته تطورات زندگى يكى پس از ديگرى نمايان مى گردد كه شبيه حيات پس از مرگ است. وانگهى خدايى كه در آغاز، جهان را آفريد باز گرداندن حيات پس از مرگ براى او چه مشكلى دارد؟ از همه اينها گذشته خداوند را حكيم مى دانيم و از سويى نه نيكوكاران در اين دنيا غالباً به جزاى خود مى رسند و نه بدكاران. چگونه ممكن است خداوند حكيم و عادل در جهان ديگرى نتيجه اعمالشان را به آنها ندهد؟ در ششمين و آخرين جمله حكيمانه مى فرمايد:

«تعجب مى كنم از كسى كه دار فانى را آباد مى كند ولى دار باقى را ترك مى نمايد و به فراموشى مى سپارد»;

(وَعَجِبْتُ لِعَامِر دَارَ الْفَنَاءِ وَتَارِك دَارَ الْبَقَاءِ).

همه با چشم خود مى بينيم اين جهان دار فانى است; همه روز گروهى مى ميرند و گروهى به دنيا مى آيند و جاى آنها را مى گيرند. سپس همين گروه جاى خود را به گروه هاى ديگر مى دهند. كاخ هاى زيبا بر اثر گذشت زمان به ويرانه اى مبدل مى شود و باغ هاى پر از گل و گياه روزى پژمرده خواهند شد. همه چيز در گذر است و همه چيز رو به فنا مى رود. آيا عقل اجازه مى دهد كه انسان در آبادى اين دار فانى بكوشد; اما سراى آخرت را كه در آن حيات جاويدان است فراموش كند و گامى در طريق عمران و آبادى آن از طريق ايمان و اعمال صالح بر ندارد؟ اين موارد شش گانه اى كه امام(عليه السلام) از همه آنها در شگفتى فرو مى رود بخشى از تناقض هايى است كه انسان در زندگى گرفتار آن است و گاه زندگى يك انسان را مجموعه اى از اين تناقض ها و تضادها تشكيل مى دهد و عامل اصلى آن پيروى از هواى نفس و گوش فرا ندادن به فرمان عقل است. قرآن مجيد درباره دنيا و آخرت تعبيرات بسيار پر معنايى دارد از جمله در آيه 64 سوره عنكبوت مى خوانيم:

«(وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الاْخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ);

اين زندگى دنيا چيزى جز سرگرمى و بازى نيست و فقط سراى آخرت، سراى زندگى (واقعى) است، اگر مى دانستيد».

در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم:

«الدُّنْيا مُنْتَقَلَةُ فانِيَةٌ إنْ بَقِيَتْ لَكَ لَمْ تَبْقَ لَها;

دنيا منتقل مى شود و فانى مى گردد اگر (فرضا) براى تو باقى بماند تو براى او باقى نمى مانى».

درباره حقيقت دنيا و جلوه هاى فريبنده و ناپايدار آن ذيل حكمت 103 بحثى داشتيم. ذيل خطبه 203 بحث ديگرى درباره دنيا آمده و در ذيل حكمت 133 نيز بحث بيشترى خواهيم داشت.

منبع: مبلغان سایبری چهارده خورشید

نظر از: مرکز تخصصی فقه و اصول فاطمه الزهرا(س) اردکان [عضو] 

سلام مطالب جالبيه. اما شايد خلاصه تر باشه بهتر بشه. ممنون موفق باشيد.

1394/06/02 @ 10:49


فرم در حال بارگذاری ...

غرور و ياس دو بيمارى خطرناك اخلاقى

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1394

اين سخن را بسيار از ديگران شنيده ايم و يا به ديگران گفته ايم كه فلان كس ديگر خدا را بنده نيست ، چرا كه به نوائى رسيده .

و نيز بسيار ديده ايم كه همين گونه اشخاص تازه به نوا رسيده و خدا را فراموش كرده ، هـنـگـامـى كـه از آن حال سقوط مي كنند يا گرفتار شدائد مي شوند، چنان بيچاره و زبون و دستپاچه و مأيوس مى گردند كه انسان باور نمي كند اينها همان آدمهاى سابقند!

آرى چـنـين است حال همه افراد كوته فكر، بي ايمان و كم ظرفيت ، به عكس دوستان خدا كه روحـشـان هـمـچـون اقـيـانـوس اسـت و سـخت ترين طوفانها در آنان اثر نميكند، چون كوه در مـقابل حوادث سخت ايستاده اند و چون كاه در مقابل فرمان خدا، دنيا را به آنها ببخشى دست و پاى خود را گم نمى كنند و جهان را از آنها بگيرى خم به ابرو نمى آورند!

عـجب اينكه اين انسانهاى خود باخته كم تحمل كه حالاتشان در بسيارى از سوره هاى قرآن آمـده اسـت (يـونـس 12 - لقـمـان 32 - فـجـر - 14 و 15 - فـصـلت 48 و 49) در حـال سـختى ، خداپرست مى شوند و به فطرت الهى ، و خويشتن خويش باز مى گردند، امـا بـا فـرو نـشـسـتـن طوفان حادثه ، چنان تغيير جهت ميدهند كه گوئى هرگز نام خدا را نشنيده اند.

وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذَلِكَ زُينَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ(يونس/12)

وَإِذَا غَشِيهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمَا يجْحَدُ بِآياتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ(لقمان/32)

إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ * فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ(الفجر14/15)

وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ * لَا يسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيئُوسٌ قَنُوطٌ(فصلت48/49)

ايـن بـلاى بـزرگـى اسـت ، زيـرا سـبـب ميشود كه هرگز نتوانند در زندگى موضعگيرى مستقل و صحيحى داشته باشند، تنها راه درمان اين بيمارى خطرناك بالا بردن سطح فكر در پـرتـو عـلم و ايـمـان ، و تـرك وابـسـتـگـى و اسـارت در چنگال ماديات ، و قبول زهد و پارسائى به معنى سازنده است .

...

ضمناً پاسخ اين سؤال از بيان فوق ، روشن شد كه ميگويند: آيات مورد بـحث ، اين گونه افراد را در هنگام سختيها، يؤس (نوميد) معرفى كرده ، در حالى كه در آيات ديگر (مانند آيه 65 سوره عنكبوت ) آنها را به عنوان مخلصين له الدين كه حاكى از نهايت توجه به خدا است در چنين حالى توصيف مينمايد.

فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يشْرِكُونَ(العنکبوت/65)

ولى ايـن دو حالت با هم تضادى ندارند بلكه يكى مقدمه ديگرى است ، اين گونه افراد بـه هنگام روبرو شدن با مشكلات از زندگى خويش به كلى مايوس ميشوند و همين حالت يـاس سبب ميشود كه پرده ها از فطرتشان كنار برود و به درگاه خدا روى آورند، اما اين تـوجـه اضـطـرارى نـه براى آنها افتخارى است و نه دليلى است بر بيداريشان ، زيرا بـه مـحـض ايـنـكـه مـشـكـلات بـر طـرف گـردد، بـه هـمـان حال سابق كه طبيعت ثانوى آنها شده رو مى آورند. ولى اوليـاى حـق و بـنـدگـان راستين خدا نه تنها با ديدن چهره مشكلات مأيوس نميشوند، بـلكـه اين حوادث بر ميزان استقامتشان مى افزايد، و به خاطر اتكاء به خدا و اعتماد به نـفـس ، حـالت تـهـاجـم بـيـشـتـر نـسـبت به مشكلات به خود مى گيرند چرا كه ياس را در وجودشان راهى نيست آنـهـا فـقـط خـدا را در مـشـكـلات نـشـنـاخـتـه انـد ، در هـمـه حـال بـا يـاد او زنـده انـد ، و به ذات پاكش تكيه دارند، و نور رحمتش هميشه در قلب آنها پرتوافكن است .

منبع:پایگاه اطلاع رسانی حرم مطهر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام


فرم در حال بارگذاری ...

نشانه های ظهور/ بارانهاي پياپي

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

يکي از پديده ‏هايي که در سال ظهور اتفاق مي ‏افتد و در شمار نشانه‏ هاي ظهور از آن ياد شده است، باران‏هاي پياپي است که تا آن روز مانند آن ديده نشده است.

اين باران‏ها زمينه آبادي و سرسبزي زمين را فراهم مي ‏کند و به بهبود وضع زمين منجر مي‏ شود؛ چنان‏که امام صادق‏ عليه السلام مي‏ فرمايد:

«اِنّ قُدّامَ القائِمِ‏عليه السلام لَسَنَةٌ غَيْداقَةٌ يَفْسُدُ فِيها الثَّمَرُ فِي النَّخْلِ فَلا تَشُکُّوا فِي ذلکَ» [1]

«در آستانه [قيام] قائم ‏عليه السلام سالي پرباران خواهد بود که در اثر آن، خرما بر روي نخل مي‏ پوسد. پس در اين ترديدي به خود راه ندهيد».

بارش اين مقدار باران پياپي، کم‏ سابقه و يا بي ‏سابقه است. البته احتمال ديگري نيز وجود دارد که اين باران‏ها، هم زمان و در همه جاي زمين ببارد، در اين صورت، مي‏ تواند جنبه اعجاز داشته باشد.

امام صادق‏ عليه السلام نيز فرمود:

«اِذا آنَ قِيامُ القائِمِ مَطَرَ النَّاسَ جَمادِي الآخِرةِ وَعَشْرَةَ اَيّامٍ مِنْ رَجَبَ مَطَراً لَم يَرَ الخَلايِقُ مِثلَهُ…» [2]

«وقتي که زمان قيام قائ م‏عليه السلام فرا رسد، بر مردم باران فرو خواهد ريخت؛ در ماه جمادي‏ الثاني و ده روز رجب؛ باراني که مانندش ديده نشده است.»

پی نوشت ها:
[1] کتاب الغيبة، ص 449؛ کشف‏الغمة، ج 2، ص 461.
[2] الارشاد،ج 2، ص 381؛ روضة الواعظين، ج 2، ص 264؛ کشف‏الغمة، ج2، ص 463.

منبع:پایگاه جامع عاشورا


فرم در حال بارگذاری ...

کلام امیر: علم بهتر است یا ثروت؟

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

العلمُ خيرٌ مِن المال؛

العلمُ يحرسُك و أنت تحرسُ المالَ؛

و المالُ تنقُصُه النفقةُ و العلمُ يَزكُو علَى الإنفاقِ؛

و صَنيعُ المالِ يَزولُ بِزوالِه

دانش از مال دنيا بهتر است

زيرا دانش نگهبان توست

ولى مال را تو بايد نگهبانى كنى؛

مال دنيا با بخشش كاسته مي شود

ولى دانش براثر بخشش رشد و فزونى مى يابد؛

و آنچه با مال دنيا ساخته و پرداخته شده

و بدست آمده با تمام شدن مال از بين مي رود. (حکمت 147)

شرح حدیث:

امام عليه السلام بارها در سخنان خود دانش را با مال دنيا مقايسه فرموده و همواره دانش را برتر و گرانبهاتر شمرده است. در اين كلام ارزنده نيز اميرمؤمنان عليه السلام از برترى دانش نسبت به مال دنيا سخن مى گويد و در اين مورد سه دليل بيان مى فرمايد:

* اول آنكه: دانش انسان را از مشكلات زندگى و گرفتاريهاى آخرت نگهدارى مي كند و از خسارتها و زيانهايى كه به سراغ اشخاص جاهل مي روند در امان مى دارد، ولى مال دنيا نه تنها نگهبان صاحب خود نيست، بلكه صاحب مال ناچار است قسمتى از وقت و فكر و نيروى خود را به خاطر نگهدارى مال از دست بدهد تا از تلف شدن و از بين رفتن آن جلوگيرى كند.

...

>

* دوم آنكه: صاحب مال وقتى مقدارى از مالش را به ديگرى می دهد یا خرج می کند، به مقدارى كه خرج كرده است از مال او كم مى شود. ولى صاحب علم هر چه از علم خود به ديگران ببخشد يعنى هر چه علم خود را بديگران بياموزد بر علم او افزوده مي شود چون با هربار آموزش كه به ديگرى مي دهند خود او نيز ورزيده تر مى شود و در رشته علمى خود مهارت و تسلط بيشترى پيدا مي كند.

* سوم آنكه: اگر مال و ثروت از بين برود، تمام چيزهائى هم كه به واسطه آن مال و ثروت ساخته و پرداخته شده و بدست صاحب مال آمده است از بين خواهد رفت. مثلا اگر كسى مقامى را به خاطر ثروت خود به دست آورده است يا اگر كسانى بخاطر ثروت با او دوست شده و گردش را گرفته اند، همينكه ثروت او به هر علتى از بين برود مقام و احترام و دوستان او هم از دست خواهند رفت. در حاليكه آنچه شخص عالم به خاطر علم خود به دست مى آورد هيچگاه از بين نخواهد رفت، زيرا علمى كه باعث بدست آمدن آن چيزها شده هميشه براى صاحب خود باقى مي ماند.
______________________

منبع: پندهاى كوتاه از نهج البلاغه، هیئت تحريريه بنياد نهج ‏البلاغه


فرم در حال بارگذاری ...

نوزادانی که باحیا می شوند!

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

نوزاد خود را دست کم نگیرید؛ همواره این نکته را به یاد داشته یاشید که کودک از لحظه ای که به دنیا می آید در حال دریافت اطلاعات از پیرامون خود است. پس این تصور را که خیلی ها می گویند “بچه نمی فهمد، بچه که چیزی حالیش نیست” و از این قبیل را دور بریزید.

چگونه از فرصت شیرخوارگی برای تربیت فرزند با حیا استفاده نماییم؟

۱- نوزاد خود را دست کم نگیرید.
۲- هنگام شیر دادن پوشش خود را حفظ کنید.
۳- پدر و مادر حجاب و حیا را بیشتر رعایت کنند.
۴- خود را در محیطی که حیا و عفاف رعایت نمی شود؛ قرار ندهید.
۵- در خانه لباس های خیلی باز نپوشید.
۶- با نوزاد خود درباره حیا سخن بگویید.
۷- تصاویر کودکانه از حجاب را برای نوزاد نمایش بدهید.
۸- از پوشاندن لباس های نیمه عریان بر تن کودکتان بپرهیزید.
۹- مادر باید غذای حلال مصرف کند تا شیر او طیب و طاهر باشد.
۱۰- از گوش دادن به موسیقی حرام بپرهیزید.
۱۱- هنگام شیر دادن از ذکر و یاد خداوند غافل نشوید.
۱۲- در دوران شیردهی، قرآن بیشتر تلاوت نمایید.
۱۳- با وضو و رو به قبله به کودک خود شیر دهید.
۱۴- پدر باید در این دوران کمک و یاور مادر باشد.

دوران شیردهی
نوزاد از زمانی که به دنیا می آید، آماده یادگیری است و از لحظه ای که چشمانش را باز می کند شروع به شناسایی محیط اطرافش می کند.

مغز نوزاد در دو ماهه اول زندگی سریعتر از هر زمان دیگری رشد می کند و تمام تشویق ها و صحبت هایی که با او می شود، می تواند به یادگیری بیشتر او کمک کند. نکته ی شگفت آور این که مغز یک کودک دو برابر مغز یک بزرگسال از اتصالات عصبی برخورداراست. بنابراین دوران نوزادی و شیرخوارگی فرصتی است برای نهادینه کردن مفاهیم تربیتی در کودک.

...

امروزه ثابت شده است که هر رفتار و شیئ که نوزاد در پیرامون خود می بیند به طور مستقیم از آن اطلاعاتی دریافت می کند که در او اثر می گذارد؛ حتی اگر از محتوای آن چیزی درک نکند. بنابراین برای دوره های مختلف نوزادی کتاب ها و روش های مختلف تربیتی از طرف روانشناسان کودک طراحی شده است. برای مثال کتاب هایی برای دوره های نوزادی ۶ ماهگی، ۹ ماهگی تا ۲ سالگی برای افزایش تقویت تشخیص حجم و رنگ در نوزاد طراحی شده است.علاوه بر علائمی که نوزاد از اطراف خود دریافت می کند، شیر مادر و روحیات او بسیار بر کودک اثر می گذارد چرا که در روایات نیز پس از تأکید بر استفاده از شیر مادر برای نوزاد، توصیه شده است که اگر می خواهید دایه ای برای فرزندتان انتخاب کنید که به او شیر بدهد، چه شرایطی را باید در نظر بگیرید. زیرا خصوصیات و ویژگی های دایه بر روی کودک تأثیر می گذارد. بنابراین مادران متعهد، می توانند از فرصت شیرخوارگی فرزند خود برای انتقال مفاهیم دینی و ارزشی، کمال استفاده را ببرند.

یکی از این ارزش ها، حیا و عفاف است که اگر از دوران نوزادی به پرورش این صفت درونی پرداخته نشود؛ در سنین نوجوانی و جوانی به سختی می توان کسی را به رعایت آن ترغیب کرد. قدم هایی که برای تربیت فرزندان در دوران نوزادی برداشته می شود؛ ساده تر و به مراتب اثرگذارتر از قدم هایی است که در دوران نوجوانی برداشته می شود. زیرا در دوران نوزادی و کودکی، ارزش ها و تعالیم در درون فرزند نهادینه می شود. در زیر به ارائه روش هایی برای تربیت فرزندان با حیا از طریق شیر مادر می پردازیم.

چگونه از فرصت شیرخوارگی برای تربیت فرزند با حیا استفاده نماییم؟

۱- نوزاد خود را دست کم نگیرید: همواره این نکته را به یاد داشته یاشید که کودک از لحظه ای که به دنیا می آید در حال دریافت اطلاعات از پیرامون خود است. پس این تصور را که خیلی ها می گویند “بچه نمی فهمد، بچه که چیزی حالیش نیست” و از این قبیل را دور بریزید. بچه فقط قدرت تشخص بد و خوب را ندارد ولی هر چیزی که در اطراف خود می بیند در ذهن خود ثبت می کند، جدا از این که خوب است یا بد.

۲- هنگام شیر دادن پوشش خود را حفظ کنید: هنگام شیر دادن به فرزند خود، در مقابل دیگران، پوشش و حیای لازم را رعایت نمایید. گناه بد حجابی شما بر روی جسم و شیر شما اثر خواهد داشت و به دنبال آن بر ضمیر کودکتان نیز اثرگذار خواهد بود.

۳- پدر و مادر حجاب و حیا را بیشتر رعایت کنند: خودتان سعی کنید بیشتر از قبل حدود حجاب و حیا را در مقابل نامحرم رعایت کنید و در ارتباط های خود با نامحرم بیشتر دقت نمایید؛ چون کودک هر لحظه در حال یادگیری است.

۴- خود را در محیطی که حیا و عفاف رعایت نمی شود؛ قرار ندهید: در مهمانی هایی که افراد حیا و عفاف را در پوشش و رفتارشان رعایت نمی کنند شرکت نکنید؛ حتی اگر کودکتان هم همراهتان نباشد زیرا فضای گناه آلود چنین مجالسی بر شیر شما و به تبع آن در روان فرزندتان اثرگذار خواهد بود.

۵- در خانه لباس های خیلی باز نپوشید: چشم کودکتان را به بدپوششی عادت ندهید. برخی تصور می کنند اگر کودک از ابتدا پوشش های باز را ببیند برایش عادی می شود و دیگر خلافی را مرتکب نمی شود. نکته همین جاست که عادت کردن چشم به بدحجابی در واقع بی حیایی را برای فرد عادی می کند و اثرات زیانباری را در بزرگسالی به دنبال خواهد داشت.

۶- با نوزاد خود درباره حیا سخن بگویید: موقع شیر دادن با کودک خود سخن بگویید و با او درباره ارزش حیا و عفاف صحبت کنید و از شعرهای کودکانه در این زمینه استفاده کنید. به یاد داشته باشید که او حریصانه به کلمات و صدای شما توجه می کند.

۷- تصاویر کودکانه از حجاب را برای نوزاد نمایش بدهید: از دوران نوزادی کتاب های کودک با مفاهیم و تصاویر ارزشی را به او نشان دهید. برای مثال تصاویر کودکانه ای از دختران با حجاب را برایش نمایش دهید. با این کار علاوه بر این که به فعالیت مغز کودکتان کمک کرده اید، چشمان او را نیز با تصاویر حجاب و حیا آشنا می کنید.

۸- از پوشاندن لباس های نیمه عریان بر تن کودکتان بپرهیزید: بگذارید کودکتان از همان دوران نوزادی تفاوت پوشش بیرون و داخل منزل را درک کند. اگر اعتقاد دارید که پوشاندن چنین لباس هایی برای کودکتان ضرری ندارد؛ این را هم به یاد داشته باشید که قطعاً فایده ای هم برای او نخواهد داشت. لباس های نیمه برهنه حتی برای کودکان، سوغات غرب هستند و چه بخواهیم چه نخواهیم حیای فطری را به تدریج در انسان می میراند و بی حیایی را برای او عادی جلوه می دهد.

۹- مادر باید غذای حلال مصرف کند تا شیر او طیب و طاهر باشد: حیا و عفاف یک امر حق است که پروردگار در قرآن کریم بارها انسان ها را به رعایت آن امر فرموده است. اگر بخواهید فرزندتان در بزرگسالی این امر حق را به راحتی بپذیرد و در برابر آن ایستادگی نداشته باشد باید خودتان غذای حلال مصرف کنید تا کودکتان هم که از شیر شما مصرف می کند؛ غذای حلال بخورد. در احادیث، علت بسیاری از ناهنجاری ها، تجاوزها، ظلم ها و حتی گوش ندادن لشگریان یزید به سخنان امام حسین (علیه السلام) و کشتن آن امام شهید، لقمه حرام معرفی شده است. لذا کسب حلال، پرداخت خمس، زکات و استفاده مادر از غذاهای طاهر و پاکیزه از جهت ظاهری و باطنی، همگی در ایجاد و پرورش فرزندان صالح نقش بسزایی دارند.

۱۰- از گوش دادن به موسیقی حرام بپرهیزید: از گوش دادن به موسیقی های مسئله دار و پخش کردن صدای آن در فضای خانه خودداری نماید. شاید برخی موسیقی ها بر روی شما اثر نگذارد اما روی ضمیر پاک و بی آلایش کودک اثرات ماندگاری را به جا خواهد گذاشت. بر طبق روایات، گوش دادن مداوم به موسیقی علاوه بر این که مانع از استجابت دعا می شود، اراده ی انسان را سست و به تدریج حیا و غیرت را در انسان از بین می برد.

۱۱- هنگام شیر دادن از ذکر و یاد خداوند غافل نشوید: ذکر نه تنها بر شیر شما اثر مثبت خواهد داشت؛ بلکه بر ذهن فرزندتان نیز اثر مستقیم می گذارد. در اثبات تأثیر ذکر و کلمات الهی بر شیر مادر اشاره می کنیم به آزمایشاتی که پروفسور ایموتو بر روی آب انجام داد و در طی آن ثابت شد که کلمات خیر و شر بر روی مولکول های آب اثر می گذارند و در نهایت به این نتیجه رسید که آب و تمام موجودات چه زنده و چه غیر زنده دارای شعور و فهم هستند و به هرکلمه یا نوشته به هر زبانی واکنش نشان می دهند. این واکنش در تغییر رفتار و شکل ملکول های آب به وضوح دیده شد؛ به این صورت که در برابر کلمات خوب و زیبا شکل های زیبا به خود می گرفت و در برابر کلمات منفی و زشت ترکیب های زشت. نکته ی قابل توجه در اینجا این است که دو سوم بدن انسان را آب تشکیل می دهد.

۱۲- در دوران شیردهی، قرآن بیشتر تلاوت نمایید: در این دوران سعی کنید بیش از قبل قرآن تلاوت کنید. حتی می توانید هنگام کار کردن، سوره هایی را که حفظ هستید تکرار نمایید تا نور قرآن با شیر شما ممزوج شود. به ویژه هنگام شیر دادن به کودکتان از تلاوت قرآن غافل نشوید. در این حالت نور قرآن با گوشت و خون فرزندتان آمیخته می شود و نیرویی برای هدایت باطنی فرزندتان به سمت پاکی ها می شود.

۱۳- با وضو و رو به قبله به کودک خود شیر دهید: نکته آخر و بسیار مهم این که سعی کنید حتی الامکان با وضو و رو به قبله به نوزاد خود شیر بدهید. در شرح احوال انسان های بزرگ و اولیاء خدا می خوانیم که شیر دادن مادر با وضو به کودک، چگونه راه بندگی را در جوانی و بزرگسالی برای فرد هموار کرده است.

۱۴- پدر باید در این دوران کمک و یاور مادر باشد: در دوران شیردهی، مادر بیش از پیش به کمک همسر خود برای رسیدگی به کارهای نوزاد، نیاز دارد. به ویژه اگر والدین تصمیم داشته باشند از این دوران برای نهادینه کردن ارزش ها در نهاد فرزند استفاده کنند لازم است پدر در این مسیر در کنار مادر و یاور او باشد.

با توجه به موراد فوق می بینید که با انجام یک سری ملاحظات و کارهای ساده می توان مسیر سخت و موشکافانه تربیتی را در نوجوانی و جوانی فرزند، سبک تر و راحت تر پیمود. شیر مادر اکسیری است خدادادی که علاوه بر اثرات شگفت انگیزی که بر رشد کودک دارد؛ می تواند اثرات مستقیمی بر روح و روان کودک بگذارد. تأکید قرآن در ۱۴۰۰ سال پیش به تغذیه نوزادان با شیر مادر یکی از معجزات قرآن محسوب می شود که تحقیقات امروزی نیز به این حقیقت اعتراف کرده است. لازم است مادرانی که دغدغه تربیت فرزند صالح دارند در این زمینه مطالعه کافی نموده تا با باور بیشتری نسبت به استفاده از فرصت دوران شیردهی و تأثیرات آن بر تربیت فرزند اقدام نمایند.

منبع:باحجاب

 


فرم در حال بارگذاری ...

پوستر/حیا، بهترین پوشش از منظر دین

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

برای دریافت در سایز اصلی بر روی تصویرکلیک نمایید.


فرم در حال بارگذاری ...

اپیدمی آرایش (خواندن این مطلب بر هر خانمی واجب است)

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

امام باقر – علیه السلام – فرمودند:

برترین عبادت، عفت و پاکی شکم (از غذاهای نا مشروع) و طهارت دامن است. «وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۷۱»

چرا کودکان و نوجوانانمان به استفاده از لوازم آرایشی رو آورده‌اند؟در حالی‌که محصولات‌آرایشی می‌تواند منجر به بیمار‌ی‌هایی مانند سرطان، به هم ریختگی تعادل هورمونی و حتی ناباروری شود. تأکید بیش از حد بر مصرف مواد آرایشی پوششی برای پنهان کردن الگوهای رفتاری نامناسب است.

ناهنجاری که اکنون جامعه ما با آن روبه رو است و در معرفی هویت جامعه به سایر کشورها نقشی اساسی را ایفا می‌کند، اپیدمی آرایش است که اکنون متاسفانه سن استفاده از آن روبه کاهش است.

در این مصاحبه تلاش شده است تا به مسئله کاهش سن آرایش در میان جوانان پرداخته شده و اثرات آن بررسی شود. لذا در همین خصوص با مشاور نام آشنایی همچون “علی صدرا” به گفت و گو می‌پردازیم.

دکترعلی صدرا، مشاور، مدرس دانشگاه تهران، مذاهب اسلامی و دانشکده الهیات است که تحصیلات خود را در مقطع دکتری و در رشته فلسفه علم در دانشگاه جهانی آمریکا به پایان رساند. وی سوابق تحقیقاتی درخشانی در زمینه جامعه‌شناسی و روانشناسی دارد و با سمینارهای کشوری و رسانه‌ای او نیز آشنایی داریم.

+باحجاب: پایین آمدن سن آرایش چه مضراتی دارد و کشور ایران در زمینه استفاده از لوازم آرایشی چه رتبه‌ای جهانی را دارد؟

*دکتر علی صدرا: آنچه که در سال‌های اخیر در زمینه استفاده از لوازم آرایشی باعث نگرانی‌هایی شده، کاهش سن مصرف این لوازم و به صورت افراطی است. به گونه‌ای که به گفته‌ی آسیب‌شناسان و متخصصان علوم رفتاری – کشور ما در مصرف لوازم آرایشی در میان کشورهای آسیایی مقام دوم و در جهان مقام هفتم را دارد و سن استفاده از لوازم آرایشی نیز در کشور ما نسبت به دو دهه قبل، ۱۰ سال کاهش یافته و به سن ۱۷ سال رسیده است.
متاسفانه ۷ درصد از پسران و مردان از لوازم آرایشی استفاده می‌کنند، این در حالیست که حتی بعضی از لوازم بهداشتی مانند کرم، ژل مو و اسپری‌های خوشبوکننده جزو لوازم آرایشی به حساب نمی‌آیند و منظور ریمل، کرم پودر و … است.
آنچه که باعث نگرانی در زمینه استفاده از لوازم آرایشی شده، کاهش سن مصرف این وسایل است، به‌گونه‌ای که استفاده از لوازم آرایشی در کشور ما در میان کودکان نیز وجود داردکه این خود به تنهایی به‌شدت در بحران هویتی فرد تأثیر می‌گذارد.

...

>

+آیا گریم کودکان که حتی در مراکز پرورشی و دولتی هم رواج یافته در شکستن حریم روح معصوم کودک و افزایش میل او به استفاده از لوازم آرایشی برای تغییر، تاثیر دارد؟

*در بسیاری از مراکز تفریحی شاهد غرفه ای هستیم که مشغول گریم صورت کودکان به انواع و اقسام رنگ‌ها می باشند. حتی اگر کودکی هم اصرار به این کار نداشته باشد اغلب والدین تمایل دارند که صورت کودکشان را گریم کنند و با آن عکس بیندازند. اما اگر متوجه باشند که این رنگ‌ها که اغلب همان مواد آرایشی است و یا از موادشیمیایی قوی تشکیل شده است بر روی پوست کودکانشان چه مضراتی دارد هرگز راضی به انجام این کار نمی شوند.
در ادامه مبحث مضررات لوازم آرایشی برای کودکان باید گفت، استفاده از هر نوع ماده شیمیایی از جمله رنگ روی صورت می‌تواند با عوارضی همراه باشد. شایع‌ترین این عوارض حساسیت پوستی است. به عنوان مثال اگر کودکی به نوعی رنگ حساسیت داشته باشد ممکن است در مرتبه اول استعمال آن روی پوست مشکل خاصی ایجاد نشود اما در مرتبه دوم استعمال آن رنگ، دچار قرمزی، تورم و خارش پوستی ‌شود که می‌تواند عوارض ناخوشایندی را به همراه داشته باشد و در این شرایط مراجعه به متخصص پوست و مو ضروری است.

مطالعات جدید نشان می‌ دهد گریم و آرایش کردن کودکان و دختران نوجوان می‌‌تواند خطرات جدی برای سلامت آنان به همراه داشته باشد. تحقیقات جدید نشان می ‌دهد محصولات آرایشی مانند ریمل‌‌ها، سایه چشم و دیگر محصولات، دارای مواد شیمیایی هستند که می‌تواند منجر به بیماری ‌هایی مانند سرطان، به هم ریختگی تعادل هورمونی و حتی ناباروری شود و این مشکلاتی است که اکنون با آن مواجه هستیم و کمتر به بررسی علت حقیقی آن پرداخته می‌شود.
متخصصان پوست معتقدند: به طور کلی استفاده از لوازم آرایش و لوازم گریم بزرگسالان برای کودکان به چند دلیل صلاح نیست؛ زیرا اولا فرهنگ غلط استفاده از لوازم آرایش را عملا به کودکان‌مان آموزش می‌دهیم و آن ها را در بزرگسالی به مشکلات جدی مواجه می‌کنیم، ثانیا پوست کودکان بسیار حساس‌تر از بزرگسالان است و امکان رخداد آلرژی و حساسیت پوستی در آن ها بیشتر است و به خصوص این مسئله در مورد کودکان مبتلا به آلرژی‌های پوستی «اگزمای سرشتی» و تنفسی (آسم) به طور شایع‌تر مشاهده می‌شود و در درجه سوم امکان دچار‌شدن پوست کودکان به آکنه (جوش غرور جوانی) در سن پایین در صورت استفاده از لوازم آرایش و گریم بزرگسالان وجود دارد.

+چه عوامل اساسی باعث بروز و رشد این آسیب شده اند؟

*پایین آمدن سن استفاده از لوازم آرایشی جنبه‌ تقلیدی دارد و در بسیاری از موارد جوان یا نوجوان بدون آنکه علت کارش را بداند می‌خواهد از دیگران الگوبرداری کند. متخصصان الگوبرداری را یکی از عوامل کاهش سن استفاده از لوازم آرایشی می‌دانند و می‌‌گویند: جوانان ما با الگوبرداری از خوانندگان و هنرپیشه‌ها از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای به سمت این پدیده روی می‌آورند، این در حالی است که در غرب جوانان زیاد آرایش نمی‌کنند؛ چون نیازی به این کار ندارند و تنها هنگامی که سن افراد بالا می‌رود و آثار پیری در صورت آن ها مشاهده می‌شود، برای رفع چین و چروک از لوازم آرایشی استفاده می‌کنند.
استفاده از لوازم آرایشی در کشور «اپیدمی» شده است و هنگامی که یک پدیده همه گیر و مد شود دیگر کمتر کسی از خود می‌پرسد؛ چرا باید این کار را انجام دهد.

+آیا تبعات آرایش‌های افراطی صرفا فردی است؟

*تبعات آرایش‌های افراطی هم به فرد بر می‌گیرد و هم به اجتماع، چراکه وقتی شخصی در ملاء عام با ظاهری نامناسب حضور پیدا می‌کند الگوی دیگرانی که تفکر سطحی دارند، قرار می‌گیرد و دیگران از او تقلید می‌کنند، به همین دلیل افرادی که تبعات آرایش‌های افراطی را کاملا فردی می‌دانند درواقع نادانسته در حال ترویج این رفتار ناسالم در اجتماع هستند. خواندن این موضوع بر هر خانمی واجب است.

+نظر متخصصین علوم رفتاری در خصوص آرایش‌های نابه جا و بدون توجه به فرهنگ و مکان استفاده از لوازم آرایش چیست؟

*اما جامعه شناسان تبعات اجتماعی سوء مصرف مواد آرایشی را جدا از سوء مصرف سایر مواد نمی‌دانند و اظهار می‌کنند: تأکید بیش از حد بر مصرف مواد آرایشی می‌تواند پوششی برای پنهان کردن الگوهای رفتاری نامناسب دیگر شود و به بی‌هویت شدن فرد کمک شایانی می‌کند چرا که این افراد حتی از نظر روانی اصول استفاده زمانی و مکانی از این لوازم را زیر پا می‌گذارند.

+بازی ها و کارتون ها و داشتن وسایل تکنولوژی پیش از نیاز حقیقی فرزند تا چه حد در بروز این ناهنجاری(کاهش سن آرایش) مؤثر است؟

*در واقع مشکل آرایش کردن یا نکردن نیست. مشکل امروز، تنها در از بین رفتن مرزهای آرایشی و پائین آمدن سن آرایش است. اگر در گذشته، آرایش از سن وسال خاصی کاربرد داشت، امروز دیگر مرزی برای مصرف آن باقی نمانده است. در طول یک قرن گذشته سرخاب و سفیداب جای خود را به انواع و اقسام لوازم آرایشی داده است که کودک و بزرگسال نمی شناسد به نحوی که با یک گشت و گذار ساده در اینترنت و پشت ویترین مغازه های لوازم آرایش فروشی متوجه فروش این لوازم به قیمت‌های بسیار پایین می شویم. به عنوان مثال در یکی از این تبلیغ‌ها چنین آمده بود:
پکیج لوازم آرایش مخصوص کودکان فقط ۵۱۰۰ تومان.
این محصول شامل:
یک جعبه سایه چشم ۱۲ رنگ با دو عدد قلم مو و پد مخصوص
۲عدد رژلب با دو رنگ چرب
یک عدد مداد چشم
یک عدد مداد لب
۲ بسته ژل اکلیلی
روان‌شناسان معتقدند که با از بین رفتن مرزهای آرایشی، سن آرایش هم به عنوان یک متغیر وابسته پایین‌تر آمده و دختران، در سنین پایین دست به آزمودن رژلب، پودر و رژگونه می‌زنند. در واقع از رهگذر جادوی لوازم آرایش، آنها به آرزوی دیرینه خود برای کوتاه کردن دوره کودکی و نوجوانی و به دست‌آوردن دلخواه‌ترین خواسته خود‌،‌ دست می‌یابند.

+این کوتاه شدن دوره کودکی و نوجوانی چه اثراتی دارد؟

*کوتاه شدن دوره کودکی و نوجوانی به صورت حقیقی و با رشد عقلی نیست. این در حالیست که فرد به امکاناتی دست یافته که به سن و شرایط لازم عقلی برای دستیابی به آن نرسیده و از سوی دیگر فردی که به درستی دوره‌های رشد خود را نگذراند دچار بحران هویتی و بروز رفتارها و آرزوهای ناهنجار و دور از سن خود می‌شود و این برای جامعه سم هست.

+برسیم به نقش والدین….

*بسیاری از رفتارهایی که در دوره‌ی کودکی و نوجوانی خود را بروز می دهد، به طور ناخودآگاه توسط خود والدین برنامه ریزی می شود.
برای مثال مادرانی که مهمترین دغدغه ی زندگی‌شان رسیدگی به ظاهر و آرایش لباس و صورتشان است، به طور ناخواسته این پیام را به دختر خود می دهند که: «تنها ارزش زن، به زیبایی اوست.»
از طرف دیگر مادرانی که اجازه می دهند دختران کوچکشان از لوازم آرایشی در حین بازی استفاده کنند و در این کار هیچ ممنوعیتی قائل نمی‌شوند، باید انتظار داشته باشند که در آینده دخترشان به این گونه رفتارهای افراطی روی می‌آورند.
لذا توصیه می شود که والدین به خصوص مادران اجازه ندهند تا کودکشان به وسایل شخصی آن ها مانند لوازم آرایشی و … نزدیک شده و استفاده نمایند.
همین طور، وسایل بازی که در کودکی در اختیار برخی از کودکان قرار می گیرد، ارائه دهنده برخی الگوهای منفی و نادرست است.
برای مثال در برخی از عروسک‌های معروف خارجی مانند «باربی و… » مشاهده می‌شود که سری کامل لوازم آرایش و…، از ابزارهای اصلی زندگی این عروسک‌هاست که دختران کوچک دائماً با آن مشغول و در حال بازی هستند.
توجه داشته باشید که کودکان با بازی کردن، زندگی را تمرین می کنند و استفاده از این نوع بازی ها و لوازم، به طور قطع در رفتارهای آتی فرزندان ما بی تاثیر نخواهد بود. بنابراین به والدین توصیه می شود که در انتخاب اسباب بازی برای دختران کوچک خود دقت لازم را مبذول نمایید.

+نقش رسانه‌های جمعی و اینترنت…

*این روانشناسان به عوامل دیگری همچون عوامل فرهنگی نیز اشاره می کنند، اگر نقش تربیتی خانواده را کنار بگذاریم، متاسفانه برنامه های تلویزیونی، فیلم های سینمایی، شبکه‌های اجتماعی، ماهواره و… همگی در جهت ترویج زیبایی زنان سوق داده شده است و خواسته یا ناخواسته، دختران و زنانی که ظاهری زیباتر و جذاب تری را دارا هستند، در این رسانه ها مشاهده می‌شوند. از آنجا که در سنین کودکی و نوجوانی، افراد بیش از دوره های سنی دیگر به مقایسه خود با دیگران می پردازند و بنابراین از آنجا که الگوهای ارائه شده در جامعه، در سطح بالایی از زیبایی قرار دارند، لذا نوجوان ما نیز علاقمند به نزدیک شدن به این معیارهاست و گرایش بسیاری به استفاده از لوازم آرایشی پیدا می کند.
قسمت قابل توجه این است که همزمان با رایج شدن تبلت ها و موبایل های هوشمند، و آزادی کودکان در بازی با این وسایل، بازی هایی (game) طراحی شده اند که به طور مثال در این بازی کودک باید یک دختر را که ژولیده و نامرتب و کثیف است، حتما با آرایش درست کند. در مراحل بازی هست که کاراکتر به آرایشگاه مراجعه کرده را زیبا می‌کند با لاک زدن، رنگ کردن موها، آرایش کامل صورت با انواع موادآرایشی و … درآخر هم بابت این همه کار تشویق می‌شود. یعنی کودک از همان دوران به آرایش جذب می شود.

+راه کارهای شما برای جلوگیری و یا تصحیح استفاده از مواد آرایشی در کودکی چیست؟

*با توجه به الگوپذیری کودکان از اطرافیان به خصوص والدین، بهترین راه آموزش به والدین و خانواده‌ها است؛ تا در این زمینه مهارت‌های کافی را بیاموزند. همین طور اطلاع رسانی‌ها و جا انداختن فرهنگ و دانش در این زمینه در تلویزیون، کارتون ها، کتاب های داستانی، شعر، بازی و به خصوص در دنیای مجازی و همین طور تبلیغ هایی در سطح شهر می تواند این امر را تسهیل بخشد.
در مدارس نیز راه‌اندازی کارگاه‌هایی در این زمینه که خود کودکان نقش‌های اصلی را ایفا کنند باعث می‌شود تا سطح دانش و فرهنگ کودکان در این زمینه بالا برود.
باید این باور را در خودمان ایجاد کنیم که کودکان مانند یک خمیر هستند که هیچ شکلی ندارند و این خانواده و در نهایت جامعه‌ ای که از این خانواده ‌ها تشکیل شده اند؛ کودکان را شکل می دهند. پس باور کنیم که برای هر تغییری از خودمان شروع کنیم و هیچ تغییری بدون انگیزه و شناحت امکان پذیر نیست.

در پایان سایت باحجاب از جناب آقای دکتر علی صدرا به خاطر این که وقتشان را در اختیار ما قراردادند؛ کمال تشکر را دارد.

منبع: سایت با حجاب


فرم در حال بارگذاری ...

پزشک ها همیشه محرم نیستند!!!

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

صرف پزشک بودن به هیچ عنوان ایجاد محرمیت نمی کند

و این چنین نیست که پزشک با بیمار محرم باشد

و با خیال راحت جنس مخالف را معاینه و عمل کند؛

بیمار جنس مخالف هم بدون احساس نگرانى

و همانند یکى از محارم خود را در اختیار

پزشک یا پرستار جنس مخالف قرار دهد.

پزشکان
برای همه ما پیش آمده که در مراجعه به پزشک و انجام برخی معاینات مانند سونوگرافی و.. با یک پزشک غیر هم جنس خود مواجه شده ایم. شاید در ابتدا کمی برایمان سخت بوده اما با به یاد آوردن جمله« پزشکان محرم هستند» کمی آرام شدیم. متاسفانه مساله محرم بودن پزشک ها به دلیل بیان غیر کارشناسانه عده ای که مورد اعتماد مردم هستند به یکی از باورهای اکثریت جامعه اسلامی تبدیل شده است؛ به طوریکه چندی پیش یکی از مسئولین سازمان نظام پزشکی بیان کرد که موضوع محرم نبودن پزشکان نسبت به بیماران بحثی قدیمی است و در نظری غیر کارشناسی گفت:‌ «همه مراجع به محرمیت پزشک نسبت به بیمار معتقدند و اتفاق نظر دارند.» اظهارات افرادی از این دست سبب شده که برای اکثریت افراد جامعه این توهم ایجاد شود که ممکن است در این زمینه حکم شرعی وجود داشته باشد و پزشک نیز در کنار دیگر محارم قرار داشته باشد. در این نوشتار به بررسی حکم محرم نبودن پزشک برای بیمار غیر هم جنس از نظر فقهی می پردازیم.

...

>

آیا پزشک غیر هم جنس محرم است؟

ابتدا باید دانست که «محرمیت» با «لمس و نظر در مواقع ضروری» دو مسئله کاملا متفاوت هستند.
راه های ایجاد محرمیت
زن و مرد نامحرم تنها از سه راه به یکدیگر محرم می شوند؛ که این سه راه انحصاری عبارتند از:
۱_نسب: همان ارتباط فامیلی است که عده ای از طریق پدر و مادر با یکدیگر نسبت فامیلی پیدا می کنند. مانند برادر و خواهر یا عمه و برادر زاده و مانند آن.
۲_رضاع: هم محرمیت از راه شیرخوردن است. اگر زنی با شرایطی که در کتاب های فقهی آمده است نوزاد پسری را شیر دهد خود آن زن در آینده به آن پسر بچه محرم خواهد بود.
۳_مصاهره: ارتباط فامیلی است که از طریق ازدواج به وجود می آید. مثلا داماد به مادر زن و مادر بزرگ همسر خود محرم می شود.
اگر پزشک به وسیله یکی از این راه ها به بیمار خود محرم است که هیچ و اگر هیچ کدام از این عناوین در مورد او صدق نمی کند به هیچ عنوان به بیمار محرم نیست و نخواهد بود؛ حتی یک لحظه.(۱)

در مواقع اضطرار لمس و نگاه به بیمار جایزمی شود

از مسلمات دین اسلام این است که لمس(به معنی تماس مستقیم با بدن، اعم از این که این تماس در سطح پوست بدن باشد یا موی سر و یا ناخن ها) نامحرم و نظر به او شرعا حرام است.(۲) اما این حرمت هم مانند سایر محرمات اگر در شرایط اضطرار قرار گرفت به مقدار لازم از آن چشم پوشی می شود. مانند خوردن گوشت مردار که هر چند خوردن گوشت حیوانی که خودش مرده است شرعا حرام است؛ اما اگر انسان در حالت اضطرار قرار گرفت یعنی ادامه زندگی او بسته به خوردن چنین گوشتی بود آنگاه جایز بلکه واجب است که به مقدار ضرورت یعنی مقداری که اضطرار او رفع شود از آن گوشت بخورد. در مسأله مورد بحث نیز اگر نجات جان و یا درمان بیمار متوقف بر نظر و یا لمس پزشک نامحرم شد او باید تنها به مقداری که لازم است و نه بیشتر بیمار نامحرم خود را نگاه و یا لمس نماید و بیشتر از آن مقدار برای هر دو گناه محسوب می شود. بنابراین اسلام در موارد ضرورت به پزشکان مرد اجازه مى ‏دهد که بیماران زن را معاینه و معالجه و حتى جراحى کنند.
چنانچه در حدیثی از باب نمونه آمده که ابو حمزه مى‏ گوید: از امام محمد باقر علیه السلام پرسیدم: «زن مسلمان عارضه ‏اى مانند: شکستگى یا زخم در جایى از بدنش پیدا مى ‏شود که نباید به آن نگاه کرد، و مردى است که از زنان بهتر مى ‏تواند او را معالجه کند آیا مى ‏تواند به بدن زن نظر کند؟ فرمود: وقتى ضرورت و اضطرار باشد جایز است او را معالجه کند.»(۳)
همچنین فقهاى اسلام نیز بر طبق احادیثی از این حیث و «اصل ضرورت» فتوا به جواز داده ‏اند چنانچه محقق ثانى مى ‏نویسد: «مرد در مواقع ضرورت مانند معالجه مى ‏تواند به بدن زن نگاه کند و او را معالجه نماید، حتى به عورت او. و همچنین زن در موارد ضرورت مى ‏تواند به بدن مرد نگاه کند و مداوا نماید.» (۴)
بنابراین می توان در این خصوص یک قانون کلی بیان داشت که با توجه به آن می توان بسیاری از سوالاتی که در این زمینه مطرح می شود را پاسخ داد آن قاعده این است که می فرمایند: «به طور کلى با وجود پزشکِ هم جنس رجوع به غیر هم جنس در صورتى که مستلزم لمس یا نظرِ حرام باشد، جایز نیست ولى اگر پزشکِ هم جنس در مورد یک بیمارى وجود نداشته و یا تخصص کافى را نداشته باشد، رجوع به غیر هم جنس اشکال ندارد ولی باید به مقدار ضرورت اکتفا شود.»(۵)
با توجه به همین اصل به چند حکم فقهی از مقام معظم رهبری توجه کنید:(۶)
سوال: مراجعه بیمار زن به دندانپزشک مرد جهت معالجات دندانپزشکى چه حکمى دارد؟
جواب:‏ اگر براى اینگونه کارها، دسترسى به پزشک زن دارند، مراجعه به پزشک مرد (اگر مستلزم نظر و لمس حرام باشد) جایز نیست.
سوال: آیا مرد مى‌تواند نزد دکتر زن نامحرم رود؟ (با لمس بدن)
جواب: با امکان لمس از روى لباس یا با دست کردن دستکش هنگام معالجه مانع ندارد و بهتر است اگر ضرورت ندارد مرد به دکتر زن مراجعه نکند و چنانچه مستلزم لمس یا نظر حرام باشد، جایز نیست.

نتیجه

در فقه اسلامی معاینات پزشکى و حتى عمل جراحى نسبت به جنس مخالف تجویز شده و از این جهت در بن بست نیستیم، اما نه مطلقا بلکه در مواقع ضرورت و احتیاج شدید. بنابر این صرف پزشک بودن به هیچ عنوان ایجاد محرمیت نمی کند و این چنین نیست که پزشک با بیمار محرم باشد و با خیال راحت جنس مخالف را معاینه و عمل کند، بیمار جنس مخالف هم بدون احساس نگرانى و همانند یکى از محارم خود را در اختیار پزشک یا پرستار جنس مخالف قرار دهد. چیزی که هست در صورت ناچاری و نبود پزشک هم جنس و آن هم برای نجات و یا درمان بیمار، پزشکی که نامحرم است می تواند به قدر لزوم به بدن بیمار نگاه کرده و یا آن را لمس کند و در عصر حاضر بر خلاف گذشته که تعداد زنان پزشک بسیار محدود بود، حضور زنان در شاخه های مختلف علم پزشکی زنان را بی نیاز از مراجعه به پزشکان مرد می کند و زنان می توانند با تحقیق و جستجوی مختصری پزشک حاذق هم جنس خود را بیابند و وجود پزشکان بسیار در این رابطه زنان را از مراجعه به پزشک مرد بی نیاز کرده است.

منابع

۱_تحریرالوسیله
۲- العروهالوثقی المحشی ۵/۴۹۴-۴۹۷_۲
۳- وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۲۳۳ـ وافى، ج ۲۲، ص .۸۲۱۳
۴_ جامع المقاصد، ج ۱۲، ص .۳۶
۵_۶ پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بخش استفتائات جدید


فرم در حال بارگذاری ...

تذکرات اخلاقی مرحوم رجبعلی خیاط رحمه الله

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

 انسان به جایی می رسد که عالم تحت فرمان او می شود.

اگر به قدر ترسیدن از یک عقرب، از عِقاب خدا بترسیم، عالَم اصلاح می شود.

تو برای خدا باش، خدا و همه ملائکه اش برای تو خواهند بود. «مَن کانَ لله، کان الله لَه»

سعی کنید صفات خدایی در شما زنده شود؛ خداوند کریم است، شما هم کریم باشید. رحیم است، رحیم باشید. ستاّر است، ستار باشید…

دل جای خداست، صاحب این خانه خداست. آن را اجاره ندهید.

کار را فقط برای رضای خدا انجام دهید، نه برای ثواب یا ترس از جهنّم.

اگر انسان علاقه ای به غیر خدا نداشته باشد، نفس و شیطان زورشان به او نمی رسد.

اگر کسی برای خدا کار کند، چشم دلش باز می شود.

اگر مواظب دلتان باشید و غیر خدا را در آن راه ندهید، آنچه را دیگران نمی بینند شما می بینید. و آنچه دیگران نمی شنوند، شما می شنوید.

هرکاری می کنید نگویید: “من کردم"، بگویید: «لطف خداست». همه را از خدا بدانید.

نفس امّاره را مهار کنید و با آن مخالفت کنید.

منبع: سایت با حجاب


فرم در حال بارگذاری ...