موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيت‌الله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"

پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی در تجلیل از فداکاری آتش نشانان مؤمن و شجاع

نوشته شده توسطرحیمی 11ام بهمن, 1395
آتش نشانان شهیدان راه خدمت دشوار و انجام وظیفه‌ی پر خطرند
 
همه ملت ایران به این عزم و شهامت برخاسته از ایمان ببالند
 
  این شهیدان، یک بار دیگر خاطرات فداکاریهای دوران دفاع مقدس را زنده کردند و نشان دادند که ایرانی مؤمن آنجا که پای خطرپذیری برای ادای وظیفه در میان باشد، عزمی راسخ و شجاعتی مثال‌زدنی را تجسّم می‌بخشد و در راه خدا متاع جان را بی‌چند و چون عرضه می‌کند.

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای در پیامی با بزرگداشت فداکاری با شکوه و مظلومانه آتش‌نشانان مؤمن و با اخلاص در حادثه پلاسکو و با تشکر از همه دستگاهها و افرادی که در این ده شبانه‌روز تلخ با همه‌ی توان، کار بزرگی را به پایان رساندند، خاطرنشان کردند: این شهیدان، یک بار دیگر خاطرات فداکاریهای دوران دفاع مقدس را زنده کردند و نشان دادند که ایرانی مؤمن آنجا که پای خطرپذیری برای ادای وظیفه در میان باشد، عزمی راسخ و شجاعتی مثال‌زدنی را تجسّم می‌بخشد و در راه خدا متاع جان را بی‌چند و چون عرضه می‌کند.


متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اکنون پس از شبها و روزهای تلخ نگرانی و کاوش، نوبت آن است که یاد فداکاری با شکوه و مظلومانه‌ی آتش‌نشانان مؤمن و شجاع ملت ایران ثبت و بزرگ داشته شود و مردانی را که حقاً باید قهرمانان کم‌ادّعا و با اخلاص نامیده شوند همگان بشناسند و درس آنان را در خاطر نگه دارند.
این جوانمردان برای نجات جان و مال هم‌میهنان خود، با شهامتی شگفت‌انگیز به درون آتش و آوار رفتند و جان خود را در خطر نهادند و خود را فدا کردند. آنان یک بار دیگر خاطرات فداکاریهای دوران دفاع مقدس را زنده کردند و نشان دادند که ایرانی مؤمن آنجا که پای خطرپذیری برای ادای وظیفه در میان است عزمی راسخ و شجاعتی مثال‌زدنی را تجسّم می‌بخشد و در راه خدا متاع جان را بی‌چند و چون عرضه میکند. خانواده‌های داغدار و همه‌ی ملت ایران به این عزم و شهامت برخاسته از ایمان ببالند و صاحبنظران، این پدیده را در تحلیلها و محاسبات خود درباره‌ی ایران و ایرانی مؤمن به حساب آورند. این حادثه از سوئی غم‌انگیز و از سوئی افتخارآمیز است. اینها شهیدان راه خدمت دشوار و انجام وظیفه‌ی پر خطرند و هرگز فراموش نخواهند شد ان‌شاء الله.
اینجانب در غم آن عزیزان و دیگر جان‌باختگان حادثه‌ی پلاسکو با خانواده‌ها و بازماندگان آنان شریکم و از خداوند متعال برای آنان رحمت الهی و برای اینان صبر و اجر مسألت میکنم.
همچنین از دستگاهها و افرادی که در این ده شبانه‌روز تلخ با همه‌ی توان برای نجات جان آتش‌نشانان و گرفتارشدگان، کوه سنگینی از کار و تلاش و همت و نگرانی را بر دوش کشیدند و با همکاری و صمیمیّت، کاری بزرگ را به پایان رساندند تشکر میکنم و پاداش الهی را برای آنان میطلبم.

سیّدعلی خامنه‌ای
۱۰ بهمن ماه ۱۳۹۵

نقش امدادهای الهی در هدايت و موفقيت مؤمنان

نوشته شده توسطرحیمی 11ام بهمن, 1395

همان‌گونه که فرعون با آن قدرتش، در مقابل اراده خدا کاری از پیش نبرد، امثال فرعون نیز محکوم به شکست‌اند.

اگر باز هم فرعونی در عالم باشد، خدا همین اراده را درباره‌اش دارد.

سنت‌های الهی در همه جا ساری و جاری است.

متأسفانه این درس را ما کم می‌گیریم؛

گاهی انسان از خیلی چیزهای پست هم می‌ترسد، اما از عظمت خدا باکی ندارد. خدا می‌خواهد نشان دهد که حتی در چنین حالی نباید ناامید شد.! اوست که قدرتش نامتناهی است و هیچ قید و شرطی ندارد. مؤمن هیچ گاه در مقام انجام وظیفه‌ احساس ناتوانی نمی‌کند. هیچ‌گاه تنبلی نمی‌کند و نمی‌گوید این کار ناشدنی است. خدا همان خداست؛ ما بايد بنده‌هاي خوبي باشيم.

آن چه پيش‌رو داريد گزيده‌اي از سخنان حضرت آيت‌الله مصباح‌يزدي (دامت‌بركاته) در دفتر مقام معظم رهبري است كه در تاريخ 29/10/95، مطابق با نوزدهم ربیع‌الثانی 1438 ايراد فرموده‌اند. باشد تا اين رهنمودها بر بصيرت ما بيافزايد و چراغ فروزان راه هدايت و سعادت ما قرار گيرد

 

ادامه »

۴ دلیل مهم جهنمی شدن انسان چیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 9ام بهمن, 1395

طبق آیات قرآن کریم در روز قیامت بین بهشتیان و اهل جهنم گفتگویی در می گیرد که در آن مطالب مهمی نهفته است.

آیه ۱۴ سوره حدید گفتگوی دونفر در قیامت را بیان می‌کند که در دنیا با هم آشنا بودند و در این گفتگو به چهار علت مهم جهنمی شدن اشاره می‌کند:

«يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قالُوا بَلي‏ وَ لکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْکُمُ الْأَمانِيُّ»

در روز قیامت دو آشنا یکی جهنمی و دیگری بهشتی به هم می‌رسند:

جهنمی به بهشتی می‌گوید؛ آیا ما با هم برادر نبودیم، رفیق نبودیم، همکلاسی نبودیم، همسایه، همکار و … نبودیم؟

پس چرا تو به بهشت می‌روی ولی من جهنم؟!

آدم خوب جواب می‌دهد: بله؛ ما با هم آشنا بودیم و یکجا زندگی مےکردیم، ولی شما ۴ اشکال در کارتان وجود داشت که ما نداشتیم:

1. در امتحانهای الهی رد شدید و خود را هلاک کردید

2.به مومنان حسادت ورزیدید و برایشان بدی خواستید

3. در دین خدا شک کردید

4.آرزوهای باطل شما را مغرور ساخت

برای همین هست که می بینیم در یک خانواده، یکی اهل نماز و عبادت و یکی اهل گناه و معصیت است.

و در قیامت معلوم می شود که سعادتمند واقعی چه کسی بوده است.

برگرفته از سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)

چهار شرط قبولی اعمال؟

نوشته شده توسطرحیمی 3ام بهمن, 1395

شرط قبولی اعمال چیست؟

شاید انسان بعد از انجام هر عمل نیکی توقع پاداش از خداوند دارد، اما قبولی اعمال شرایطی دارد.

 
برای آنکه پاداش اعمال نیکی که ما در طول زندگی انجام می‌دهیم، از بین نرود، باید توصیه‌های بزرگان را انجام دهیم.

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) در این باره می‌گوید:

برای اینکه بدانید اعمالی را که انجام می دهید مورد قبول خداوند قرار می‌گیرد یا نه، ببینید بعد از هر عمل چه کاری را انجام می‌دهید:

۱- الطاعه بعد الطاعه دلیل علی قبول الطاعه؛

اگر طاعت پشت طاعت انجام می‌دهید دلیلی بر مورد قبول قرار گرفتن طاعت‌های شماست.

۲- الطاعه بعد المعصیه دلیل علی غفران المعصیه؛

اگر بعد از معصیت و گناه ، طاعتی انجام می‌دهید دلیلی بر بخشیده شدن آن معصیت است.

۳- المعصیه بعد الطاعه دلیل علی رد الطاعه؛

اگر بعد از طاعتی، گناه و معصیتی انجام دهید، دلیلی بر عدم پذیرش و رد شدن آن طاعت شماست.

۴- المعصیه بعد المعصیه دلیل علی خذلان العبد؛

اگر همینطور گناه و معصیت پشت گناه و معصیت انجام شود، وای به حال آن بنده که در زیانکاری وحشتناکی است.

چرا باید محاسبۀ نفس کنیم؟

نوشته شده توسطرحیمی 1ام بهمن, 1395
جای محاسبۀ نفس در مساجد خالی است
 
چرا باید محاسبۀ نفس کنیم؟
 
بدون محاسبۀ نفس، نمی‌شود این نفس دغل‌باز را کنترل کرد
 
استغفار  بدون محاسبۀ نفس خنده‌دار است! 

دانلود فایل صوت         دانلود تصویری اینجا

شما هر تصمیم خوبی برای خودت بگیری، تا مکر نفست را نشناسی و گیرش نیندازی، نمی‌توانی آن‌را اجرا کنی، او به تو اجازه نمی‌دهد. محاسبه نفس مثل دامی می‌ماند که می‌توانی مکر نفست را گیر بیندازی و بشناسی

در ادامه فرازهایی از سومین جلسه این سخنرانی را می‌خوانید:

جای محاسبۀ نفس در مساجد ما، خالی است  

  • بی‌توجهی به موضوع «محاسبۀ نفس» در جامعۀ ایمانی و دینی ما بالاست. جای محاسبه نفس در مساجد ما، خالی است. شما در مساجد، بیشتر سر و صدا می‌شنوید تا سکوتی که برای محاسبۀ نفس، برنامه‌ریزی شده باشد در روایات ما فرموده‌اند: «دقایقی تفکر ارزشش از حداقل یک سال عبادت بالاتر است.»(فِکْرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ؛ مصباح الشریعه/ص171) مسجد هم که جای عبادت است. چه عبادتی بالاتر از تفکر با موضوع محاسبه نفس؛ آن‌هم در مسجد.

استغفار  بدون محاسبۀ نفس، خیلی جالب و خنده‌دار است!

  • خیلی از مؤمنین عادت به محاسبۀ نفس ندارند، خیلی جالب و کمی خنده‌دار است که بدون محاسبۀ نفس، استغفار می‌کنند!  مثلاً شما الآن برای چه داری استغفار می‌کنی؟ می‌گوید: «همین‌طوری، کلاً خدایا ما را ببخشید!» به ‌احتمال ‌زیاد چنین استغفاری پذیرفته نیست، چراکه فرموده‌اند: «به خدا قسم نجات پیدا نمی‌کند از گناه مگر کسی که به آن اقرار بکند؛ وَ اللَّهِ مَا یَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِهِ»(کافی/ج2/ص426) 
  • اقرار هم که ساده نیست. شما می‌خواهی بگویی من فلان فحش را دادم، خب خدا می‌فرماید: «تو چرا چنین حرف زشتی زدی؟ در اثر حسادت بود؟ در اثر تکبر بود؟ در اثر حرص بود؟ در اثر چه بدی‌ای بود؟ آن را هم باید بگویی، از آن‌هم باید استغفارکنی! بلکه استغفار از آن مهمتر است!»

ادامه »

کفش های صدادار

نوشته شده توسطرحیمی 1ام بهمن, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا(الفرقان/63)

و بندگان خداي رحمان کساني‏اند که روي زمين به نرمي گام برمي‏دارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مي‏دهند.

 

آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):

بندگان خالص خدا آرام بر روی زمین راه می‌روند

 پا برهنه بر زمین می‌جنبند. بعضی‌ها قدیم بودند کفش نداشتند، پابرهنه راه می‌رفتند، حالا نیست. پا برهنه می‌روند. مثل راه رفتن مورچه. صدای پایشان هم را کسی نمی‌شنود.

بعضی‌ها قدیم با پوتین و کفش تق تق صدا می‌کردند در کوچه‌ها مردم از خواب می‌پریدند.

 بندگان خدا کسانی هستند که با پایشان هم مزاحم کسی نیستند. یا پابرهنه راه می‌روند یا کفشی می‌پوشند که بی صدا باشد.

حالا بعضی زن‌ها را هم که پناه می‌بریم به خدا، اگر آنها با کفش‌های صدا دار راه بروند. چه گرفتاری دارند آن بدبخت‌ها.

کفش‌های مخصوص می‌پوشند، جیرجیر صدا کند که توجه کنند مردم به اینها، اینها به عذاب پروردگار گرفتار می‌شوند.

بندگان خالص خدا تکبر ندارند، آرام راه می‌روند. با وسیله به خدا تقرب می‌جویند. قرآن می‌خوانند. به درگاه خدا آنچه را موجب تقرب پروردگار است، نزدیک می‌کنند. جامه کهنه می‌پوشند، خیلی جامه‌های نو نمی‌پوشند. تمیز می‌پوشند ولی خیلی خودشان را شیک و پیک درست نمی‌کنند. لباس ساده‌ای می‌پوشند. بندگان خوب من اینها هستند.

 

 

رؤیای شیرین در برابر تلخی مرگ

نوشته شده توسطرحیمی 1ام بهمن, 1395

استاد پناهیان:

شهادت برای آدم‌های باصفا یک رؤیای شیرین و دوست داشتنی است

و تمام نگرانی‌ها دربارۀ قبر و قیامت و تلخی‌های زندگی را برطرف می نماید.

پرهیز از بی‌حوصلگی و تنبلی

نوشته شده توسطرحیمی 30ام دی, 1395
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای جلسات درس خارج فقه خود، به شرح یک حدیث اخلاقی می‌پردازند. جلسات درس خارج ایشان که از سال ۱۳۶۹ تاکنون ادامه داشته، هم‌اکنون روزهای یکشنبه، دوشنبه و سه‌شنبه‌ی هر هفته در حسینیه‌ی امام خمینی (رحمه‌الله) برگزار می‌گردد.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR فیلم و متن شرح آیت‌الله خامنه‌ای بر حدیثی تربیتی از حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) را درباره‌ی «تأثیر منفی تنبلی و بی‌حوصلگی بر صبوری بر موضع حق و ادای حق» منتشر می‌کند. متن بیانات معظمٌ‌له که در ابتدای جلسه‌ی درس روز سه‌شنبه ۱۳۹۵/۹/۱۶ ایراد شده است، به شرح زیر است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الأرضین و لعنةالله علی أعدائهم أجمعین

عَن عَبدِاللهِ بنِ سِنان فی حدیثٍ قالْ قالَ أبوعبدالله علیه‌السلام: وَ إیّاکَ وَ خَصلَتَین (۱)
[امام صادق علیه‌السلام فرمودند:] از دو خصوصیّت و خصلت بپرهیز

الضَّجرَ وَ الکَسَل
«ضَجر»، به معنای دلتنگ شدن و ملول شدن و بی‌حوصله شدن است. انسان یک وقتی از یک وضعیّتی، از یک حادثه‌ای مثلاً -یا از وضع مزاجی خودش، یا از کاری که به عهده‌ی او هست- ملول میشود، دلتنگ میشود. میفرماید مراقب باش دچار این دلتنگی نشوی، دچار این ملالت نشوی، دچار این کم‌حوصلگی نشوی، کم‌حوصلگی؛ این ضَجر است.
«کَسَل»، عبارت است از تنبلی، تنبلی؛ یک کاری را انسان تأخیر بیندازد به‌خاطر تنبلی؛ مطالعه‌ای دارد، کاری دارد، اشتغالی دارد، دنبال‌گیری‌ای دارد، تنبلی کند و این کار را نکند. میفرماید از این دو چیز پرهیز کن.

[درباره‌ی] این مسئله‌ی ضَجر که بی‌حوصلگی است، این را ما به شما جوانها عرض کنیم که یکی از بزرگ‌ترین نِعَم الهی برای انسانی که جوان هست، حوصله است. حالا این [چیزی] که ما -امثال بنده که وارد وادی پیری شدیم و مبالغی در این وادی پیش رفتیم- خوب درک میکنیم و جوانها درست توجه ندارند به این نعمت بزرگ، یکی‌اش این است؛ نعمت حوصله، حوصله.
حوصله که بود، انسان از قوای خود استفاده میکند، از نیروهای خود استفاده میکند. فرض بفرمایید یک مطلبی را میخواهید تحقیق کنید، یک مسئله‌ی علمی را میخواهید تحقیق کنید، یک وقت آدم باحوصله هست، یک وقت بی‌حوصله هست؛ بی‌حوصله که باشد یک مقداری جلو میرود بعد رها میکند. آدم باحوصله نه، همین‌طور هِی دنبال میکند، تحقیق میکند، هِی إن قُلت می‌آورد، اشکالی به نظرش میرسد، آن اشکال را دفع میکند، باز اشکال دیگری به نظرش میرسد، باز یک راه جدیدی به نظرش میرسد. حوصله این است. انسان از نیروی ذهنش استفاده میکند.
از نیروی بدنی هم همین‌جور است. گاهی انسان به‌خاطر بی‌حوصلگی از قوای بدنی استفاده نمیکند. حوصله این‌قدر اهمّیّت دارد. این ضَجر که فرمودند، بی‌حوصلگی و ملالت، دلزدگی، اینها همه‌اش یکی است، در واقع ابعاد یک حالت است که هرکدام یک بخشی از این حالت را بیان میکند.

تنبلی هم همین‌جور [است]، تنبلی هم مثلاً [اینکه] فرض کنید صبح -حالا بعد از نماز- خواب رفته، گرفته خوابیده است؛ کار واجبی هم دارد، تنبلی میکند، بلند نمیشود. پهلوی زن و بچه‌اش نشسته است، تنبلی میکند؛ در یک جلسه‌ای نشسته است، تنبلی میکند؛ حرکت نمیکند، راه نمیرود.

یعنی این دو خصوصیّت، دو خصوصیّتی است که یک انسان را از عمل، عمل -که عمل در اسلام فوق‌العاده مورد اهمّیّت است- باز میدارد؛ از عمل صالح که عِدل ایمان است؛ شما در قرآن ملاحظه میکنید عِدل ایمان، عمل صالح است [باز میدارد]. عمل صالح هم خب کار است دیگر، عمل است، تحرّک است، فعّالیّت است؛ اگر ضَجر بود یا اگر کَسَل بود، انسان این عمل صالح را انجام نمیدهد.
بعد فرمود:

فَإنَّکَ إن ضَجِرتَ لَم تَصبِر عَلی حَقٍّ
آن نقطه‌ی اصلی را امام (سلام‌الله‌علیه) مورد توجّه قرار میدهند. ما حالا به جوانب قضیه می‌پردازیم. امام (علیه‌السلام) آن اصل مطلب را، نقطه‌ی اساسی را مورد توجّه قرار میدهند؛ میفرماید اگر «ضَجِرتَ» یعنی اگر بی‌حوصله شدی، بر حق صبر نمیکنی. یک راه حقّی است، یک کلمه‌ی حقّی است، یک مسیر حقّی است که شما آن را انتخاب کردید؛ وقتی دچار بی‌حوصلگی شدید، پایداری در آن نمی‌کنید. یک مقداری سخت میگذرد، مشکل درست میشود، بی‌حوصله میشوید، رها میکنید.
بی‌حوصلگی خاصیّتش این است که انسان بر حق که بایستی پایداری کند، پافشاری کند، بر سر حق بماند، انسان از این محروم میماند. وقتی که [انسان] دچار ضَجر و دچار همین حالت ملالت و حالت بی‌حوصلگی شد، بر حق پافشاری نمیکند.

فَإنَّکَ إن ضَجِرتَ لَم تَصبِر عَلی حَقٍّ و إن کَسِلتَ لَم تُؤَدِّ حَقّاً
وقتی دچار «کَسَل» یعنی تنبلی شدی، آن وقت حق را ادا نمی‌کنی، آن کاری را که باید انجام بدهی، حقّی را که باید ادا بکنی، آن را ادا نمیکنی به خاطر تنبلی؛ به خاطر تن‌پروری و تنبلی.
اینکه در دعاهای متعددی [آمده]: «اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ الکَسَلَ» [به این خاطر است]. این در چندین دعا هست، حالا یک دعا «مِنَ الکَسَلِ وَ الضَّجر»، یک دعا «مِنَ الکَسَلِ وَ الهَرَم»؛ «هَرَم» یعنی پیری، پیری در اینجا مراد پیری سنّی نیست، پیری روحی است. گاهی انسان سنّاً جوان است اما روحاً پیر است؛ گاهی عکسش هم هست، سنّاً پیر است اما روحاً جوان و بانشاط هست. این[جا] به خدای متعال انسان پناه میبرد در دعا از کَسَل؛ حالا کَسَل همراه با ضَجر یا کَسَل همراه با هَرَم.

۱) الامالی شیخ صدوق، صفحه‌ی ۶۳۶
عَن عَبدِاللهِ بنِ سِنان فی حدیثٍ قالْ قالَ أبوعبدالله علیه‌السلام: وَ إِیَّاکَ وَ خَصْلَتَیْنِ الضَّجَرَ وَ الْکَسَلَ فَإِنَّکَ إِنْ ضَجِرْتَ لَمْ تَصْبِرْ عَلَى حَقٍّ وَ إِنْ کَسِلْتَ لَمْ تُؤَدِّ حَقّاً.
از دو خصلت بپرهیز: کم‌حوصلگى و تنبلى؛ زیرا اگر کم‌حوصله شوى بر حق صبر نمیکنی، و اگر تنبل شوی حق را ادا نمیکنی.


 

گزیده دیدار: شرح حدیث اخلاق | پرهیز از بی حوصلگی و تنبلی

با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

قدیس‌سازی افراد و ملحد نامیدن منتقدین صحیح نیست

نوشته شده توسطرحیمی 30ام دی, 1395
رئیس شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام :
 
آیا زندگی برخی مسؤولان مانند زندگی امام و رهبری است؟!
 
قدیس‌سازی افراد و ملحد نامیدن منتقدین صحیح نیست
 
عده‌ای بعد از عهدشکنی‌های آشکارِ آمریکایی‌ها در برجام باز هم توجیه می‌کنند

خبرگزاری فارس: قدیس‌سازی افراد و ملحد نامیدن منتقدین صحیح نیست/ آیا زندگی برخی مسؤولان مانند زندگی امام و رهبری است؟!/عده‌ای بعد از عهدشکنی‌های آشکارِ آمریکایی‌ها در برجام باز هم توجیه می‌کنند

رئیس شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام با بیان اینکه قدیس‌سازی افراد و ملحد نامیدن منتقدین صحیح نیست، گفت:
 
آیا زندگی برخی مسؤولان مانند زندگی امام و رهبری است؟!

آیت‌الله محسن مجتهدشبستری در نشست هم اندیشی فعالان فرهنگی استان که با حضور جمعی از فرهیختگان و فعالان فرهنگی اظهار داشت:

در داخل کشور عده‌ای در ظاهر از امام (ره)، مقام معظم رهبری و انقلابی بودنشان دم می‌زنند اما در باطن چیزی از اهداف امام (ره) نفهمیده‌اند.

رئیس شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام با بیان اینکه دلسوزان فرهنگی باید از هر راهی که دشمن وارد می‌شود وارد شوند، فرمودند:

بی‌تفاوتی مختص انسان بصیر نیست و اسلام انسان را به حیات دعوت می‌کند نه ملت مردگی ممکن است در بین راه، انسان مردد شود و راه‌های مقابله را تشخیص ندهد، لکن راه ولایت راه نجات است.

ادامه »

اگر ندانی لقمه ای حرام است و بخوری؛ اثر وضعی و سوء ندارد.

نوشته شده توسطرحیمی 30ام دی, 1395

می گویند: شما لقمه حرام را می خورید ولو ندانی حرام است اثر خودش را می گذارد.

می گویم چطور؟ می گویند: شما اگر مشروب بخوری و ندانی مشروب است باز مست می شوی.

می گویم: مغالطه نکن خواص عنصری شراب انسان را مست می کند اما این نان برای حرام بودنش است، اگر بدانی حرام است حرام می شود و اگر ندانی حرام نمی شود.

شما به منزل کسی بروید که تمام اموالش حرام است اگر شما ندانید هر چه در آنجا بخوری اثر وضعی ندارد و اگر اینطور بود مخالف عدل خدا می شود.

**************************************************

جلسه هفتگی سیری در صحیفه سجادیه با سخنرانی استاد فاطمی نیا در مسجد جامع ازگل برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی استاد فاطمی نیا را می خوانید:

 

دامهای شیطان خیلی زیاد هستند

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِي رُوعِي مِنَ التَّمَنِّي وَ التَّظَنِّي وَ الْحَسَدِ ذِكْراً لِعَظَمَتِكَ1؛ روح دعا را در صحیفه سجادیه باید دریابیم جنبه تعلیمی دارد. “اجعل” در اینجا به معنای برگرداندن است؛ خدایا عوض کن آنچه را شیطان در باطن من القا می کند از تمنی، حسد و به ذکر عظمتت بدل کن. در لغت می نویسند “القا” در اصل پرت و انداختن اشیاست؛ القا کردن شیطان هم همین است مثل اینکه ما یک فکری را به فردی القا می کنیم و در او فکری را بوجود می آوریم.

 

دام شیطان یکی دوتا نیست و خیلی زیاد است گاهی وقتها آرزوهای بی جهت و غیرمعقول در انسان بوجود می آورد. شیطان تمنی ها و تظنی ها و حسد را به انسان القا می کند و سبب می شود انسان آرزوهای غیرمعقول کند یا گمانهای غیرمعقول؛ امام از خدا می خواهد اینهایی که شیطان به انسان القا می کند را تبدیل به ذکر درباب عظمت خدا کند.

ادامه »


 
مداحی های محرم