بسم الله الرحمن الرحيم
آن چه پيشرو داريد گزيدهاي از سخنان حضرت آيتالله مصباحيزدي (دامتبركاته) در دفتر مقام معظم رهبري است كه در تاريخ 26/08/95، مطابق با شانزدهم صفر 1438 ايراد فرمودهاند. باشد تا اين رهنمودها بر بصيرت ما بيافزايد و چراغ فروزان راه هدايت و سعادت ما قرار گيرد.
برایدریافتفایلصوتیاینجاراکلیککنید
معيار مصلحت و مفسده
بحث ما در جلسات گذشته درباره داستان حضرت موسیعلینبیناوآلهوعلیهالسلام و فرعون بود.
بر اساس آیاتی از سوره قصص، گفتیم که فرعون یک ویژگی شخصیتی داشت که منشأ فساد او شد و به دنبال این ویژگی شخصیتی، رفتاری را انتخاب کرد که موجب هلاکتش شد؛
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ.[1]
به طور طبیعی ابتدا یک ویژگی در روح انسان پیدا میشود و به دنبال آن به کار خوب یا بدی اقدام میکند؛ رفتاری که برای ارضای آن خواسته و تحقق آن هدفش مفید باشد. در ادامه آیه خداوند جملهای میآورد که در واقع تعلیلی برای رفتار فرعون است. میفرماید:
إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ. همچنین در اواخر سوره بعد از اینکه داستان بنیاسرائیل را نقل میکند، به مناسبت به داستان قارون میپردازد و میفرماید:
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا؛[2] سعادت ابدی برای کسانی است که از برتریطلبی، و فساد پرهیز کنند. در جلسه گذشته گفتیم که بین نکتهای که در ابتدای سوره درباره فرعون بیان میشود، با این قاعده کلی همگامی روشنی وجود دارد و وعده دادیم که مقداری درباره معنی فساد و صلاح صحبت کنیم.
ابهام در مصادیق صلاح و فساد
برخی از مصادیق فساد و صلاح روشن است و کسی دربارهاش بحثی ندارد. فرض کنید کسی در خیابان راه بیفتد، به هر کسی میرسد ظلم و تجاوز کند و هیچ ضابطهای را رعایت نکند. روشن است که همه میفهمند این فساد است و این فرد مفسدی است. همچنین همه کسی را که زحمت بکشد و از برخی از فسادها، انحرافات و آدمکشیها جلوگیری کند مصلح میدانند. یکی از مصادیق روشن اصلاح که زیاد هم به کار میرود اصلاح ذاتالبین است و به این معناست که انسان بین دو نفر که با هم قهر هستند آشتی بدهد. اصلاح، صلح، صلاح و مصلحت همه از یک ماده هستند و در مقابل آن فساد، مفسده، مفسد و افساد است. اما گاهی بین نخبگان و حتی متخصصان نیز در مصادیق مصلحت اختلاف میشود. بنابراین این مفاهیم تعریف روشنی ندارد و باید به متخصص مراجعه کرد و چه بسا بین متخصصان نیز درباره آن اختلافنظر باشد. این است که تلاش برای روشنتر ساختن این مفاهیم به انسان کمک میکند که در مقام بحث دچار مغالطه و اشتباه نشود.
ادامه »