موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيت‌الله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"

شعرخوانی صابر خراسانی و اشک‌های رهبر معظم انقلاب + فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1395
 
در این فیلم شعرخوانی صابر خراسانی درباره حرم امام رضا علیه‌السلام و اشک‌های رهبر معظم انقلاب را مشاهده می کنید.
 
 
iv class="subtitle"> 

نظر رهبرانقلاب درباره فضای مجازی + فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1395
رهبر معظم انقلاب:
فضای مجازی آخر ندارد و بايد از فرصت‌هایی که در اختیار می‌گذارد حداکثر استفاده را بکنیم.
 
 

حکم شرعی اتانازی مطابق با فتوای مقام معظم رهبری

نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1395
آیا افراد مبتلا به بیماری های لاعلاج که امیدی به بهبودی آنها نیست و درد بسیاری را تحمل می‌کنند، مجاز به «مرگ خوب» هستند؟
 
«اتانازی» یا «مرگ خوب» شرایطی است که در آن بیماران لاعلاج با رضایت خود از افرادی مانند پزشکان، پرستاران یا افراد خانواده خود می خواهند تا در مردن به آنها کمک کنند تا به صورت طبیعی و آرام بمیرند. انجام این کار در بیشتر نقاط دنیا غیرقانونی تلقی می شود اما برخی کشورها مانند هلند، سوئد و بلژیک آن را مجاز شمرده اند.
در این گزارش پاسخ استفتاء از آیت الله خامنه ای را در خصوص اتانازی یا مرگ شیرین می خوانیم:
 
سؤال:
1- آیا افراد مبتلا به بیماری های لاعلاج که امیدی به بهبودی آنها نیست و درد بسیاری را تحمل می کنند، مجاز به “مرگ خوب” هستند؟ بدین شکل که اطرافیان به مرگ آسان و بدون درد او کمک کنند؟
2- پزشکان در قبال این درخواست چه وظیفه ای دارند؟
 
جواب:
1-مجاز نیستند.

2-نباید درخواست را بپذیرند.

مراتب سنگ دلى‏ از منظر قرآن

نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1395
 
 آیت الله مظاهری
 
آیت الله العظمی مظاهری تبیین کردند؛

مراتب سه گانه سنگ دلى‏ از منظر قرآن
سنگ دلى، قساوت، زنگ ‏زدگى، مُهرخوردگى، لغزش قلبى و … همه به يك معنا هستند كه عبارتند از:

پرده ‏اى كه بر دل مى ‏افتد

حضرت آیت الله مظاهری در “کتاب آفاق نيايش تفسير دعاى كميل” دربارۀ مراتب سنگ دلی به سبب ارتکاب گناه بیان داشته اند:

از آيات و روايات چنين بر مى ‏آيد كه گناه علاوه بر كيفر، اثرهايى هم دارد. البته درك اين مسئله حسى و عقلى نيست بلكه از جمله مسائل تعبدى است، چرا كه اين موارد از طريق وحى استفاده و درك مى ‏شود.

سنگ دلى، قساوت، زنگ ‏زدگى، مُهرخوردگى، لغزش قلبى و … همه به يك معنا هستند كه عبارتند از: پرده ‏اى كه بر دل مى ‏افتد.

سنگ دلى داراى مراتبى است كه به ترتيب عبارتند از:

* كسالت و بى حوصلگى در دعا و ارتباط با خدا

از بين رفتن نفس لوامه در شخص و غلبه غفلت بر او، از بدترين نقمت هاست. لذا در احاديث قدسى روايت شده است كه بدترين بلايا براى بنده همين است.

خداوند تعالى نيز فرموده است: «أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» ‏[1] آيا كسى كه خدا سينه اش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته مانند كوردلان گمراه است؟ پس واى به حال آن ‏ها كه نسبت به ياد خدا به سنگ دلى مبتلا شده اند.

ادامه »

چرا دختران زودتر از پسران مکلف مى‌شوند؟/توفیق زن بیش از مرد است!

نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1395

توفیق زن بیش از مرد است و اگر انسان تنزل کند حداقل باید بگوید زن همانند مرد است. زیرا ‏تقریباً شش سال قبل‌از این‌که مرد، مکلف بشود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذیرفته است. زن ‏همین که از نُه سالگى گذشت و وارد دهمین سال زندگی‌ شد، خدا او را به حضور مى‏پذیرد و با او ‏سخن مى‏گوید و روزه را بر او واجب مى‏کند، مناجات‌هاى او را به‌عنوان دستور مستحب شرعى ‏گوش مى‏دهد. آن وقتى که هنوز مرد به‌عنوان یک نوجوان مشغول بازى است، زن مشغول راز و نیاز ‏و نماز است….  

 شش سال زمینه‏ سازى کردن و از دوران نوجوانى او را به حضور پذیرفتن، نماز را که ‏عمود دین است بر او واجب کردن، روزه را که سپر دین است و حج را که وفد الى‏الله است و ‏مهمانان در آن سفر به ضیافت‌گاه خداوند مى‏ روند، بر زن واجب کردن، این‌ها همه نشانه آن است که ‏زن براى دریافت فضایل، شایسته‏تر از مرد است. و اگر این منطق درست تبیین و اجرا گردد، نتیجتاً ‏معلوم خواهد شد که زن بالاتر از مرد و لااقل همتاى مرد است. زن گرچه ممکن است در طى دوران عادت از برخى از عبادات محروم باشد اما تمامى آن‏ها ‏جبران‏ پذیر است، زیرا قضاى روزه ‏ها را بجا مى‏ آورد و براى نماز اگر وضو بگیرد و در مصلاى خود رو به ‏قبله بنشیند، و به مقدار نماز، ذکر بگوید ثواب نماز را مى‏ برد.

همان‌گونه که اگر مسافرى پس از ‏خواندن دو رکعت واجب، سى یا چهل بار تسبیحات اربعه را تکرار کند، جبران آن دو رکعت ساقط ‏شده را خواهد کرد. پس این‌گونه از فضایل جبران‏پذیر است.

عمده آن است که مرد وقتى پانزده سالگى را تمام نمود و وارد شانزدهمین سال زندگى شد، ‏شایستگى خطاب الهى را کسب مى ‏نماید و قبل‌از آن چنین لیاقتى ندارد، زیرا بلوغ زمینه تشرف به ‏مقام عبودیت است.

ادامه »

مقام رضا، ثمره محبت

نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1395

حضرت آیةالله‌ شیخ محمدتقی آملی‌ قدس‌سره :

  مقام رضا از ثمرات محبت است؛ وقتی بنده نسبت به خداوند محبت و علاقه پیدا می‌کند، از او راضی می‌شود و این خصوصیت منحصر در رضایت به پروردگار نیست بلکه هر کس به هر چه که محبت پیدا کند، قهراً افعال و اقوال محبوب در نظر او پسندیده می‌شود؛ زیرا اساس خلقت عالم روی محبت است و خداوند نیز ضمن یک حدیث قدسی می‌فرماید: «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف.» ….  مقام رضا از ثمرات محبت است؛ وقتی بنده نسبت به خداوند محبت و علاقه پیدا می‌کند، از او راضی می‌شود و این خصوصیت منحصر در رضایت به پروردگار نیست بلکه هر کس به هر چه که محبت پیدا کند، قهراً افعال و اقوال محبوب در نظر او پسندیده می‌شود؛ زیرا اساس خلقت عالم روی محبت است و خداوند نیز ضمن یک حدیث قدسی می‌فرماید: «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف.»

اگر انسان به چیزی و کسی علاقه‌مند شد و حاکم بین او و دیگری محبت بشود، آن‌وقت تمام متعلقات محبوب نزد او مقبول و دوست داشتنی می‌شود؛ مثلاً افراد چون نسبت به خانه خود علاقه‌مند هستند طبیعتاً آن محلی را که خانه در آن واقع شده را دوست دارد، حتی آن شهر را دوست دارد. بنابراین رضایت و دوستی به آن محل و آن شهر به‌واسطه علاقه‌مندی به محبوب می‌باشد که عبارت است از خانه. این محبت و دوستی چنان‌چه شدت یابد، سالک به آن مقام می‌رسد و آن یک حالت جذبه‌ای است که با قلب انسان اختلاط پیدا می‌کند. فعل هر شخصی به مثابه عکس آن شخص است؛ یعنی همان‌طور که ما در عکس، وجه صاحب عکس را می‌بینیم، همان‌طور در فعل هر فاعل، مقام فاعلیت او را مشاهده می‌کنیم. پس اگر کسی شخصی را دوست دارد، قهراً فعل او را نیز دوست دارد و هرچه از محبوب صادر شود را می‌پسندد.

نتیجه سخن این‌که اگر بنده نسبت به حق متعال محبت و عشق بورزد، تمام کارهای خداوند نزد او مرضی و محبوب می‌گردد و از آن‌ها راضی و خشنود می‌باشد. این همان مقام رضا است که اگر در قلب ما چنین میوه‌ای به ثمر برسد، هیچ وقت با او سر چون و چرا نخواهیم داشت و به هر چه می‌فرماید خشنودیم. این مقام بسیار ارج و ارزش دارد؛ زیرا هر طاعتی را که انسان به جا می‌آورد، به جهت اجر و مزد است و خداوند هم طبق وعده‌هایش از حور و قصور و اشجار و انهار به او عطا می‌کند؛ اما ثواب رضای بنده از حق و افعال حق، جز مقام رضا نیست که خداوند آن‌را در قلب بنده‌اش به ودیعه می‌نهد و آن فوق همه مقامات است و شاهد این مطلب آیه: «وعدالله المؤمنین و المؤمنات جنّات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و مساکن طیّبة فی جنّات عدن رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم». (توبه/72)

منبع: افق حوزه/تهیه و تنظیم: علی‌اکبر بخشی

ماهیت دحوالارض از منظر علامه حسن زاده آملی

نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1395

آنچه در زندگی انسانها از اهمیت بسزایی بر خوردار است، پی بردن به حقیقت اشیا و فهم صحیح نسبت به موجودات است، و نیز معرفت پیدا کردن به کلام الهی در پرتو شناخت عمیق و دقیق موجودات پیرامون انسانها است. از جمله چیزهایی که ما را در رسیدن به این مقصود کمک می کند شناخت اوضاع فلکی است. که با بررسی دقیق آن، بطون بسیاری از آیات و روایات، خود را به ما نشان خواهد داد و اسرارشان بر ما مکشوف خواهد شد.

در عالم دوره هایی بواسطه انطباق وانفتاح معدل النهار و منطقه البروج اتفاق افتاده و بشر امروزی در حال گذراندن یک دوره از هزاران دوره ای است که بر پیشینیان گذشته، است.( چرا که لازمه علی الدوام بودن فیض الهی اقتضای آنرا دارد.) و نیز این دوره پایان دوره و خلقت بشری نخواهد بود. از جمله آثاری که بر آن مترتب است اثبات رجعت ، اثبات نکاح انسانهای اولیه این دوره با غیر محارم بر اساس مبانی علمی ونیز اثبات وجود انسانها در دوره های قبل و ادامه آنها در دوره های بعد است.

   مقدمه

       از جمله آیات الهی که در قرآن هم بارها بدان اشاره شده است، آسمان و افلاک می باشد که از دیر باز، حتی از زمان بشرهای اولیه مورد توجه بوده است، چرا که افلاک و اوضاع فلکی تاثیرات شگرفی بر زمین وموجودات زمینی دارند. تا جایی که ابن سینا در اشارات و تنبیهات به نفع رسانی افلاک به زمین اشاره نموده است[1]، ویکی ازآن تاثیرات که در مباحث نجومی هم به اثبات رسیده بالا آمدن آب می باشد که از قرار گرفتن ماه در مدار خاص حاصل می گردد.

             از این رو منجمین را بر آن داشت تا تحقیقاتی در این زمینه انجام دهند، و به نتائج قابل توجهی دست پیدا کنند.که بسیاری از این کشفیات سبب پیشرفت روند حیات بشری گردیده است. از جمله آن کشفیات دحوالارض(یعنی گسترده شدن زمین از بالاترین نقطه آن) است که از پیامدهای حرکت اوضاع فلکی می باشد.

         در این بین سوالات عدیده ای مطرح می شود، از این رو تحقیقات گسترده ای را می طلبد که باید به آنها پاسخ داد، از جمله اینکه آیا ارتباطی بین دحوالارض و آیاتی همچون .. أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما[2]،«و اعلموا ان الله یحی الارض بعد موتها»[3]، و نیز:« یوم تبدل الارض غیر الارض»[4]،و… هست؟ و آیا با دحوالارض میتوان فهمید که نکاح انسانهای نخستین چگونه بود؟ و آیا قبل از دحوالارض ، انسانهای دیگری در زمین زندگی می کردند؟ واگر زندگی می کردند، خلقت دوباره انسانها را هم می توان از مصادیق رجعت (که در جوامع روایی ما وارد شده) بر شمرد؟

ادامه »

احکام وقت نمـاز

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1395

  صاحب عروه قدس‌سره می‌فرماید:

کسی که می‌خواهد صلاة ‌فریضه بخواند، باید احراز کند که وقت صلاة‌ داخل شده است، و اگر ظن داشته باشد یا احتمال قوی می‌دهد که وقت صلاة ‌داخل شده، اعتباری ندارد. حال اگر بینه یعنی شهادة‌‌العدلین قائم شود که وقت داخل شده، انسان می‌تواند به قصد اتیان صلاة‌ فی‌‌الوقت شروع کند. …  

بسماللهالرحمنالرحیم

جواز شروع صلاة در صورت احراز دخول وقت

«لایجوز‌‌الصلاة قبل دخول‌‌الوقت، فلو صلی بطلت، و ان کان جزء منها قبل‌‌الوقت، و یجب‌‌العلم بدخوله حین‌‌الشروع فیها، و لایکفی‌‌الظن لغیر ذوی‌‌الاعذار، نعم یجوز‌‌الاعتماد علی شهادة‌‌العدلین علی‌‌الاقوی، و کذا علی اذان‌‌العارف العدل و اما کفایة شهادة‌‌العدل الواحد فمحل اشکال و اذا صلی مع عدم‌‌الیقین بدخوله و لاشهادة‌‌العدلین او اذان‌‌العدل بطلت، الا اذا تبین بعد ذلک کونها بتمامها فی‌‌الوقت مع فرض حصول قصد‌‌القربة منه». (عروه/1/530/مسئله1)

صاحب عروه قدس‌سره میفرماید: کسی که میخواهد صلاة فریضه بخواند، باید احراز کند که وقت صلاة داخل شده است، و اگر ظن داشته باشد یا احتمال قوی میدهد که وقت صلاة داخل شده، اعتباری ندارد. حال اگر بینه یعنی شهادة‌‌العدلین قائم شود که وقت داخل شده، انسان میتواند به قصد اتیان صلاة فی‌‌الوقت شروع کند.

و هکذا اگر بینهای نیست و لکن مؤذنی که عادل و عارف به وقت صلاة است، اذان بگوید، ولو شخص یقین نداشته باشد، حتی اطمینان و ظن شخصی هم نداشته باشد، میتواند به قصد صلاة فی‌‌الوقت، داخل صلاة شود.

 دخول وقت، شرط وجوب صلاة و بطلان صلاة قبلاز وقت

بعد میفرماید: اما خبر عدل واحد که بینه نیست ولکن شخصی عارف به اوقات است، میگوید: که نگاه کردم دیدم فجر طلوع کرده بود. در اعتماد به این خبر عدل واحد اشکال است و صلاة قبلاز دخول وقت، قبلاز علم و قبلاز قیام حجت شرعی، محکوم به بطلان است.

ادامه »

علم و اخلاق هویت حوزه انقلابی است.

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1395

مدیر حوزه‌های علمیه در جمع اساتید و طلاب کاشانمدیر حوزه‌های علمیه در جمع اساتید و طلاب کاشان

علم و اخلاق هویت حوزه انقلابی است

  مدیر حوزه‌های علمیه کشور،‌ علم و اخلاق را هویت حوزه انقلابی خواند و تصریح کرد: بنیان علوم انسانی باید در حوزه ریخته شود و با تکیه بر فقه جواهری به قلمروهای نو بپردازیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از کاشان،‌ آیة‌الله علیرضا اعرافی،‌ 31‌مرداد در مراسم آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه کاشان،‌ با بیان این‌که برای روحانیون هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که در این دستگاه عظیم جهاد و اجتهاد افتخار خدمت به مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام را کسب کرده‌اند، گفت: …  

مدیر حوزه‌های علمیه کشور،‌ علم و اخلاق را هویت حوزه انقلابی خواند و تصریح کرد: بنیان علوم انسانی باید در حوزه ریخته شود و با تکیه بر فقه جواهری به قلمروهای نو بپردازیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از کاشان،‌ آیة‌الله علیرضا اعرافی،‌ 31‌مرداد در مراسم آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه کاشان،‌ با بیان این‌که برای روحانیون هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که در این دستگاه عظیم جهاد و اجتهاد افتخار خدمت به مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام را کسب کرده‌اند، گفت: استادی که وارد این دستگاه می‌شود،‌ اولین شرط او شناخت تاریخ حوزه‌های علمیه در قرون و اعصار گذشته است. لذا در برنامه‌های فرهنگی حوزه باید آشناسازی با این تاریخ گنجانده شود و قطعاً با مطالعه این تاریخ به هویت حوزوی خود دست پیدا خواهند کرد.

عضو جامعه مدرسین با بیان این‌که هویت حوزه به ابعادی وابسته است،‌ عنوان داشت: مهمترین هویت حوزه علمی،‌ تحقیقی،‌ اخلاقی - تربیتی و اجتماعی - سیاسی است،‌ لذا این هویت را باید در این ابعاد شناخت تا بتوان از این طریق به قله‌های بلند دست یافت.

آیةالله اعرافی اشاره به پیشینه حوزه‌های علمیه، خاطرنشان کرد: علامه حلی،‌ شیخ انصاری،‌ ملاصدرا و بزرگان دیگر،‌ در حوزه‌های فقهی،‌ علمی و حدیثی آثار زیادی را از خود به یادگار گذاشتند و دانشگاه‌های بزرگ دنیا از همین آثار بهره‌ها می‌برند. در عصر ما نیز آیة‌الله حائری یزدی،‌ علامه طباطبایی‌ها و امام خمینی قدس‌سره برای هویت حوزه تلاش‌های زیادی انجام دادند،‌ بنابراین باید این هویت علمی را شناخت.

ادامه »

چرا كافر شرعاً نجس است؟

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1395
 
آیت الله العظمی سبحانیآیت الله العظمی سبحانی تبیین کردند؛
چرا كافر شرعاً نجس است؟
هرگاه مسلمانان با گروه كافر، به طور آزاد و به سان برادران دينى نشست و برخاست كنند، نتيجه اين آميزش اين مى شود كه رفتار و كردار گروه كافر در روحيه مسلمانان اثر بگذارد و به سان آنان، از شراب و قمار و ديگر محرّمات اسلام اجتناب نورزند.

 حضرت آیت الله سبحانی در تفسیر آیۀ 28 سوره توبه آورده اند؛ کافر همچون الکل نجس است منتها نجاست کافر سیاسی است تا به جهت نجاست ارتباط مسلمانان با این دو موجود پلید قطع شده و ایمان و پاکی آنان براساس عدم آمیزش، دست نخورده بماند.

* مشركان داخل مسجدالحرام نشوند

قرآن کریم می فرماید: «يَا أَيُّها الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّما الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغنيكُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللّهَ عَليمٌ حَكيمٌ». (1)

اى گروه با ايمان، به راستى مشركان(بت پرستان) پليدند، (لذا) نبايد پس از گذشتن امسال (سال نهم هجرت) به مسجدالحرام نزديك شوند و هرگاه از نيازمندى خود بترسيد (و ممنوع بودن رفت و آمد مشركان موجب كساد كسب و كار شما شود) به زودى خدا شما را، اگر بخواهد، از فضل و كرمش بى نياز مى سازد، خدا دانا و حكيم است».

ادامه »