موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيت‌الله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"

رهنمود های رهبری به همسران جوان

نوشته شده توسطرحیمی 9ام آبان, 1391

اسلام طرف زن است یا مرد؟

خانواده های بی نشاط و از کار افتاده

     در جوامع غربی جوان ها، دوره نشاطِ جوانی و تُندی احساسات و غرایز را آزادانه می گذرانند و وقتی به خانواده و به ازدواج می رسند که در واقع بخش زیادی از میل طبیعی آنها و غرایز آنها فرو نشسته است. آن شوق و محبّت و عشقی که باید رد اعماق روح زن و شوهر جایگزین شود، در اینها نیست یا کم است.

     اینکه بعضی سن ازدواج را برای سال های میانیِ عمر که در غرب و تمدّن غرب معمول است، می گذراند؛ مثل اغلب چیزهایشان، غلط و بر خلاف فطرت و مصلحت بشر و ناشی از این است که به شهوت رانی و بی بندوباری اقبال دارند. می خواهند جوانی خود را به اصطلاحِ خودشان، با خوشی سپری کنند، هوسرانی هایشان را بکنند، بعد که از کار افتاده شدند و آتش هایشان فرو نشست، حالا سراغ خانواده بروند. ملاحظه می کنید که در غرب زندگی خانوادگی این طوری است. طلاق های زیاد، ازدواج های ناموفق، مرد و زن های بی وفا، تخطّی های جنسی فراان، غیرتِ کم، زندگی خانوادگی به این معناست.

صفحات: 1· 2

آفت هاى انقلاب را بشناسیم (3- خنثى شدن نهضت به واسطه اختلافات )

نوشته شده توسطرحیمی 9ام آبان, 1391

     الان كه تمام قواى مسلمين ايران جمع شده با هم در مقابل قدرت ها و ايستاده اند، در مقابل شاه و آن قدرت هايى كه دنبال او هستند الان ايستاده است اين خيانت بر اسلام كه ما اختلاف بيندازيم بين خودمان و با هم ما اختلاف كنيم اين خيانت به يك ملت است كه به واسطه اختلافات ما خنثى بشود اين حركتى كه در ايران پيدا شده است اگر اين حركتى كه در ايران پيدا شده و سابقه ندارد در تاريخ ، نه در تاريخ ايران ، شما در تاريخ نمى توانيد پيدا كنيد كه بچّه ی اينقدرى آن همزبان باشد با پيرمرد در يك مطلب ، همه باهم باشند اگر خداى نخواسته اين جنبش و نهضتى كه در ايران پيدا شده و سابقه ندارد اين ، اگر چنانچه بى نتيجه بخوابد، تا ابد زير سلطه غير خواهيد بود، خواهيد بود زير چكمه غير تا ابد، قطع مى كنند نسل هاى شما را.

 صحيفه نور جلد:2 صفحه :251 تاريخ سخنرانى :9/8/57

عبادت و اطاعت انحصارى خدا

نوشته شده توسطرحیمی 8ام آبان, 1391

     توحيد، غير از آنكه يك بينش فلسفى است، يك شناخت علم زا و زندگي ساز نيز هست، يعنى عقيده‏ اى است كه بناى زندگى اجتماعى و فردى انسانها بايد بر پايه آن نهاده شود.

     اكنون به پاره ‏اى از مواد كلى قطعنامه توحيدى در قرآن اشاره مى ‏كنيم:

     بنابر اصل توحيد، انسانها حق ندارند هيچكس و هيچ چيز جز خدا را عبوديت و اطاعت كنند. و همه تحكمات و تحميلاتى كه از طرف قدرت گونه ‏هاى تاريخ بر بشريت رفته، غلط و برخلاف حق بوده است.

     اين بيان كلى، بت‏ها، خدايان، خداوندگاران و بالاخره تمايلات نفس سركش، را شامل است.

    آيات زير (از سوره يونس) كه سخن از شريكان پندارى خدا - از جنس بشر و غير آن - مى‏ گويد، طرحى كلى از اين رويه اصل توحيد را مى ‏نماياند:

     «وَيوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا»: و روزى كه همه آنان را (در قيامت) گرد آوريم…

     « ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنْتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ»: آنگاه به كسانيكه براى خدا شريكى قائل شدند گوئيم: شما و آنانكه شريك خدا دانسته ‏ايد در جاى خود بايستيد.

    « فَزَيلْنَا بَينَهُمْ» : پس ميان آنها جدائى افكنيم.

     « وَقَالَ شُرَكَاؤُهُمْ مَا كُنْتُمْ إِيانَا تَعْبُدُونَ»: و شريكان پندارى آنان گويند: شما ما را عبادت نمى‏ كرديد.

     « فَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَينَنَا وَبَينَكُمْ إِنْ كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ»: ميان ما و شما خدا گواهى بسنده است كه ما از عبادت شما غافل و بيخبر بوديم.

     « هُنَالِكَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَا أَسْلَفَتْ»: در آن هنگام هر كسى هر آنچه را از پيش انجام داده، مى ‏آزمايد.

صفحات: 1· 2

كدام يك انتخاب كنند: جوانان يا پدران و مادران؟

نوشته شده توسطرحیمی 8ام آبان, 1391

اين انتخاب خودم و اين هم انتخاب پدر و مادرم!

     اين سرگذشت عجيب كه نظائرش كم نيست در جرايد بود:

     عروس 18 ساله اى چند لحظه پيش از عقد، پيراهن عروسيش را درآورد و بعد از پوشيدن لباس مردانه از پنجره اطاق به حياط پريد و فرار كرد، او سپس خودش را به يكى از حمام هاى نارمك رسانيد و رگ دستش را بريد و به حال اغما افتاد، كمى بعد متوجه شدند و او را به يكى از درمانگاه ها رسانيدند و از مرگ حتمى نجات يافت.

     او پس از نجات از مرگ، ماجراى زندگيش را براى يكى از مقامات انتظامى چنين شرح داد:

     «تا سال گذشته من در دبيرستان تحصيل مى كردم، و نامزد «جوانى» بودم كه خودم او را پيدا كرده بودم، سال گذشته هنگامى كه روزنامه را ورق مى زدم ناگهان چشمم به عكس نامزدم افتاد كه به جرم سرقت جواهرات از طرف مأموران ژاندارمرى نارمك دستگير شده بود.

     با ناباورى به خانه او تلفن زدم و بعد از تحقيق فهميدم قضيه صحت دارد، و او به همراه باندى به سرقت مى رفته و الان هم هر چه دارد از سرقت است!

     البتّه من با اين تحقيق نيز قانع نشدم، و به شركتى كه او ادّعا مى كرد يكى از «مهندسان پر مسئوليّت» آن شركت است مراجعه كردم، فهميدم تمام اين حرف ها دروغ بوده و مسئولان آن شركت اصلا چنين كسى را نمى شناسند!

صفحات: 1· 2

هدف‌دار بودن زندگي در بينش‌ الهي

نوشته شده توسطرحیمی 8ام آبان, 1391

     اينجا اصلاً هدفدار شدن زندگي يك از نتايج اين بينش است و تلاش‌گر بودن در زندگي هم يك نتيجه‌ي ديگر است. يعني انسان معتقد به بينش الهي آنوقتي كه احساسات بر او غلبه نكرده، و آنوقتي كه هيچ نيازي هم ندارد، و آنوقتي كه تسليم هيچ عادتي هم نيست، در آن لحظه هم باز تلاش مي‌كند. يعني اگر مثلاً يك مسئوليتي را در جمهوري اسلامي به شما سپردند، اعم از مسئوليت كوچك يا بزرگ و هيچكس هم مراقب شما نيست، و هيچ هم اسير احساسات نيستند، آيا با خودتان فكر مي‌كنيد من نيم ساعت ديگر هم براي اين موضوع كار بكنم يا نه؟ اين‌جا آن‌جايي است كه بينش‌الهي خودش را نشان مي‌دهد. اگر داراي بينش‌الهي باشيد، يعني معتقد به غيب و معتقد به خدا و معتقد به فرشتگاني كه بر شما ناظر هستند و معتقد به جايگاهي كه از شما با كمال بصيرت، كوچك يا بزرگ كار شما را سئوال مي‌كنند و به آنها پاداش مي‌دهند، اگر معتقد به اين باشيد مي‌گوئيد:

     چه ببينند و چه نبينند، جه بدانند و چه ندانند، شما در عين خستگي و در عين تنهائي و در عين بي‌خبري ديگران از شما، صرفاً به همان علت كه مي‌دانيد خدا شاهد و ناظر است كارتان را ادامه مي‌دهيد. يعني براي كاركردن انگيزه داريد، چون خدا هست و چون او مي‌بيند. در روز عاشورا كه امام حسين(ع) در غربت محض بود، نه غربت در آن بيابان، بلكه غربت در دنياي آنروز كه هيچكس از آن كساني كه سرشان به تنشان مي‌ارزيد كار امام حسين(ع) را قبول نداشتند و قبول هم نمي‌كردند يا از روي يك منطق غلط، يا از روي راحت طلبي‌ها و تن‌پروريها،‌ كه اگر مي‌خواستيم با چشم مادي نگاه كنيم اين خون هدر شده بود، در چنين صحنه‌اي يك حادثه‌اي اتفاق مي‌افتد و آن كشته شدن علي‌اصغر است، و حال اينكه مطلقاً هيچ احساساتي انسان را وادار به اين كار نمي‌كند، بله احساسات وادار مي‌كند آدم خودش برود عاشقانه در ميدان جنگ كشته شود، اما چه احساساتي آدم را وادار مي‌كند بچه شش‌ماهه را ببرد در جنگ؟!

صفحات: 1· 2

نشاط و دلخوشى مؤمنين

نوشته شده توسطرحیمی 8ام آبان, 1391

      خداى متعال مى‌فرمايد:

     «… نَعيمُهُمْ فِى الدُّنْيا ذِكْرى و مَحَبَّتى وَ رِضائى عَنْهُمْ…»

     دل خوشى آنان در دنيا به سه چيز است:

الف: ياد خدا

      كسى كه به خدا محبّت دارد طبيعتاً به ياد اوست و از ياد او لذّت مى‌برد و تا زمانى كه به وصال او نرسيده و با او فاصله دارد، تمام دل خوشى و لذّتش به اين است كه به ياد او مشغول باشد. چنانكه در دعاى سحر حضرت سجاد(عليه السلام)مى خوانيم: «بِذِكْرِكَ عاشَ قَلْبى»1 يعنى زندگى من و دل من زنده به ياد توست، اگر ياد تو نباشد دل مى‌ميرد، چون به غير تو دلخوشى و اميدى ندارم.

     آرى مؤمن زنده دل است، امّا شادى و حيات دلش در گرو ياد خداست، نه لذّت هاى فانى دنيا.

     اينكه در حديث مزبور كلمه «فِى الدُّنْيا» آمده است شايد بدان جهت است كه در جهان آخرت احتياجى به ذكر و ياد او نيست، چون آنجا عالم حضور و ديدار است و انسان به لقاى او مى‌رسد و اين دنياست كه عالم جدايى و فراق است و تا زمانى كه لقاى او حاصل نگشته، مؤمن دل را به ياد او مشغول ساخته و لذّت و خوشى دل را در پرتو ياد او مى‌يابد.

رابطه ذكر خدا با محبّت الهى

     ذكر و ياد خداوند از محبّت به او نشأت مى‌گيرد پس هر اندازه محبّت به خداوند بيشتر باشد، انسان بيشتر به ياد او خواهد بود. اين رابطه را در امور عادى دنيوى نيز مى‌توان تجربه نمود. هر شخصى به هر اندازه به كسى علاقه مند باشد، به همان اندازه به ياد او خواهد بود و علاقه زياد سبب مى‌گردد كه بيشتر به ياد او باشد و از طرف ديگر، اگر او را فراموش كند از محبّت وى كاسته شده و به تدريج ياد او از دل بيرون مى‌رود. و بر عكس هر قدر به ياد او باشد بر محبّتش افزوده مى‌گردد، لذا كسانى كه در اين دنيا دلخوشى آنها به ياد خداوند است، هر اندازه كه ياد و توجه آنها به خدا بيشتر و عميق‌تر شود، محبتشان به خداوند متعال افزون مى‌گردد.

صفحات: 1· 2

آفت هاى انقلاب را بشناسیم (2- بد معرفى كردن اسلام و ايجاد بدبينى در مردم )

نوشته شده توسطرحیمی 8ام آبان, 1391

     آنها نمى خواهند اين مطلب واقع بشود، آنها مى خواهند كه اسلام را بد معرفى كنند، مردم از اسلام برگردند و آخوند هم كه كنار برود، باقى بماند خودشان و هر كس كه دلشان مى خواهد.

صحيفه نور جلد:2 صفحه :139 تاريخ سخنرانى :20/7/57

آفت هاى انقلاب را بشناسیم(1 - اختلاف و تحليل رفتن قوا )

نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1391

     اگر ما بنا باشد كه خودمان با هم اختلاف بكنيم ، او (دشمن)  آسوده سرجاى خودش بنشيند و قواى ما صرف خودمان مى شود . اين هم يك نيرنگى است كه آنها هميشه داشته اند كه بين همين طبقات مردم اختلاف بيندازند ؛ دو تا حزب درست بكنند، اين حزب كذايى و حزب كذا، بين آن دو حزب اختلاف بيندازند و مردم را فلج بكنند، يا مثلا يك نفر بياورند جلو، يك چيزى از او درست بكنند بعد هم مردم به او مشغول بشوند، مدت ها سر اين دعوا بكنند و قوايشان تحليل برود و آنها استفاده بكنند.

صحيفه نور جلد:2 صفحه :122 تاريخ سخنرانى :17/7/57

بهترين و مؤ ثرترين راه مبارزه با نفس اماره

نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1391

      بايد وارد مجاهده با قصد خالص شد.

     البتّه آن وقت نفس اصلاح مى شود. تمام صفات نفسانيّه قابل اصلاح است ، ليكن در اوّلِ امر، كمى زحمت دارد. آن هم بعد از ورود در اصلاح ، سهل و آسان مى شود.

     عمده به فكر تصفيه و اصلاح افتادن است و از خواب بيدار شدن است منزل اوّل انسانيّت «يقظه » است. و آن بيدار شدن از خواب غفلت و هشيار شدن از سكر طبيعت است، و فهميدن اين كه انسان مسافر است. و هر مسافر، زاد و راحله مى خواهد. زاد و راحله انسان ، خصال خود انسان است. مركوب اين سفر پرخوف و خطر، و اين راه تاريك و باريك و صراطِ اَحَدِّ از سيف ، و ادَّقِ از شَعْر، همّت مردانه است. نور اين طريق مُظِلم ، ايمان و خصال حميده است. اگر سستى كند و فتور نمايد، از اين صراط نتواند گذشت ، به رو در آتش افتد و با خاك مذلّت يكسان شده ، به پرتگاه هلاكت افتد. و كسى كه از اين صراط نتواند گذشت ، از صراطِ آخرت نيز نتواند گذشت1.

صفحات: 1· 2

آثار ذکر

نوشته شده توسطرحیمی 6ام آبان, 1391

     قرآن كريم مؤ منان را به دعا كه عبادتى بزرگ ، بلكه روح همه عبادتهاست دستور داده ، مى فرمايد:

      « ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ»(غافر/60):

      مرا بخوانيد تا (دعاي) شما را بپذيرم! کساني که از عبادت من تکبر مي‌ورزند به زودي با ذلت وارد دوزخ مي‌شوند!»

      در روايات ، افزون بر بيان اهميت اين امر، آثار و فوايدى نيز براى بعضى از ذكرها و دعـاهـا و نيز خواصى براى برخى از آيات قرآن كريم ذكر شده است تا مؤ منان را هر چه بيشتر تشويق نمايد و نيز به آنان بياموزد كه هيچ جنبشى و هيچ اثرى از هيچ موجودى در جـهـان هـسـتـى صـادر نـمـى شـود، مـگـر آنـكـه تـحـت اراده و نـفـوذ خـداونـد قـادر متعال است و مؤ من بايد در هر حال ، در سختى و آسايش و فقر و ثروت ، همواره اراده او را نافذ بداند و خود را تحت سلطه آن موجود برتر و عالى بداند.

      در مـيـان تـعليمات مرحوم آيت الله العظمى قاضى نيز به چنين مواردى برمى خوريم كه گـويـاى احـاطـه بـسـيـار ايشان بر آيات و روايات و نيز تعبد آن حكيم فرزانه و تمسك شـديـد آن عارف يگانه به ريسمان محكم قرآن و عترت مى باشد. استاد سيد حسن قاضى طباطبايى ، فرزند مرحوم قاضى ، در يادداشتهاى خود به نمونه هايى اشاره فرموده اند كه جا دارد با بيان آنها اين اوراق را متبرك و نورانى سازيم:

      آن مرحوم براى تقويت حافظه ، خواندن آيت الكرسى و معوذتين (دو سوره مباركه ناس و فلق ) را سفارش مى فرمودند.

      براى طلب وسعت رزق اين آيات را قرائت مى نمودند:

     « اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا*يرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيكُمْ مِدْرَارًا*وَيمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا»(نوح10/11/12): 

      از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد که او بسيار آمرزنده است تا بارانهاي پربرکت آسمان را پي در پي بر شما فرستد،و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهاي سرسبز و نهرهاي جاري در اختيارتان قرار دهد!

صفحات: 1· 2