موضوع: "سبک زندگی"
اخلاق شادی و ارتباط آن با معنویت
نوشته شده توسطرحیمی 5ام فروردین, 1395شاد كردن برادر مومن چگونه ؟
امام صادق (علیه السلام) به عبدالله بن جندب فرمود:
«يابن جندب من سرهان يزوجه الله الحورالعين و يتوجه بالنور فليد خل علي اخيه المومن السرور»
پاداش كسي كه در اين دنيا برادر مومنش را شاد كند اين است كه در آخرت خدايمتعال تاجي از نور بر سر او مي گذارد و همسر او را از حورالعين قرار ميدهد».
عبادت بزرگ
اين مضمونكه شاد كردن برادر مومن، يكي از عبادات بزرگ است به صورت هاي گوناگون در رواياتبسياري وارد شده و ابوابي از مجموعه هاي روايي مثل كافي، وافي، وسائل و … را بهخود اختصاص داده است. در ذيل به چند نمونه از اين روايات و نيز توضيح آن ها اشارهمي شود. مضمون بعضي از اين روايات اين است كه بهترين و يا محبوب ترين عبادات نزدخداي متعال اين است كه انسان دل برادر مومن خود را شاد و يا به تعبير معروف، در قلبمومن «ادخال سرور» كند.
در اين باره مرحوم كليني روايتي را از امام باقر(علیه السلام) در كافيآورده است:
«ما عبدالله بشيء احب الي الله من ادخال السرور علي المومن»؛ خدايمتعال عبادت نشد به چيزي كه محبوب تر باشد نزد او از آن كه سروري در قلب مومن واردكند.» اين روايت بيانگر اين حقيقت است كه شاد كردن مومن محبوب ترين عبادت ها نزدخداي متعال است. در اصول كافي نظير همين مضمون از پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله نيز نقل شدهاست:«ان احب الاعمال الي الله تعالي ادخال السرور علي المومنين»؛ محبوب ترين اعمالنزد خدا، شاد كردن مومنين است. در بعضي از روايات براي اين كه مردم به شاد كردنبرادران ايماني شان تشويق شوند، چنين آمده است: كسي كه مومني را شاد كند تنها يكشخص را شاد نكرده بلكه ما اهل بيت(ع) را نيز شاد كرده است و كسي كه ما را شاد كند،پيغمبر خدا صلی الله علیه و آله را شاد كرده است. در روايت ديگري آمده است كسي كه مومني را شاد كند،رسول الله صلی الله علیه و آله را شاد كرده است. اين گونه مضامين در روايت ها مكرر نقل شده است. ازجمله در كافي آمده است: «اگر يكي از شما برادر ايماني خود را شاد كرد، فكر نكند كهفقط او را شاد كرده، به خدا قسم ما را شاد كرده است، به خدا قسم اين شادي را در دلرسول الله صلی الله علیه و آله وارد كرده است». روايتي هم از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله وارد شده كه ميفرمايد:«من سر مومنا فقد سرني و من سرني فقد سرالله»؛ كسي كه مومني را شاد كند، مراشاد كرده و كسي كه مرا شاد كند خدا را شاد كرده است.
ترویج زندگی حیوانی به اسم علوم انسانی!
نوشته شده توسطرحیمی 4ام فروردین, 1395
ضرورت های تحول علوم انسانی از نظر کارشناسان؛
از نداشتن پاسخ نیازهای بشر تا ترویج زندگی حیوانی به اسم علوم انسانی!
نتیجه آنچه امروز با عنوان علوم انسانی از سوی غرب به خورد بشر داده می شود، یک حیات حیوانی شده است و انسان غربی تحت تربیت این علوم، حیوان مدرن با نیازهای حیوانی نظیر خوردن، آشامیدن، رفاه و مسکن است.
تحول در علوم انسانی موجود که زاییده تفکر و اندیشه و آراء صاحبنظران و اندیشمندان غربی است، امری بدیهی و ضروری است که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تاکید کرده اند؛ برای مثال ایشان در صحبت های خود در جمع اساتید دانشگاه ها می فرمایند:
«حقیقتا ما نیازمند آن هستیم که یک تحوّل بنیادین در علوم انسانى در کشور به وجود بیاید. این به معناى این نیست که ما از کار فکرى و علمى و تحقیقىِ دیگران خودمان را بىنیاز بدانیم - نه، برخى از علوم انسانى ساخته و پرداختهى غربىها است؛ در این زمینه کار کردند، فکر کردند، مطالعه کردند، از آن مطالعات باید استفاده کرد - حرف این است که مبناى علوم انسانى غربى، مبناى غیرالهى است، مبناى مادّى است، مبناى غیر توحیدى است؛ این با مبانى اسلامى سازگار نیست، با مبانى دینى سازگار نیست. علوم انسانى آن وقتى صحیح و مفید و تربیتکنندهى صحیح انسان خواهد بود و به فرد و جامعه نفع خواهد رساند که براساس تفکّر الهى و جهانبینى الهى باشد؛ این امروز در دانش هاى علوم انسانى در وضع کنونى وجود ندارد؛ روى این بایستى کار کرد، فکر کرد. البتّه این کار، کار شتابآلودى نیست - کار بلند مدّتى است، کار مهمّى است - منتها دوستانى هم که مشغول این کار هستند، لازم است سرعت متناسب را به این کار بدهند، یعنى ضمن اینکه نباید در این کار شتابزدگى کرد، عقب ماندگى هم در این کار مطلوب نیست و مورد قبول نیست؛ بایستى کار بشود.» (11/4/93)
صله رحم
نوشته شده توسطرحیمی 4ام فروردین, 1395قال الباقر علیه السلام:
صِلَهُ الاَرْحامِ تُزَکَّی الاَْعمالُ و تُنْجِى الاَموالُ و تُرْفَعُ الْبَلْوى وَ تُیَسَّرُ الْحِسابُ وَ تُنْسى فِی الاْجَلِ
صله رحم، اَعمال انسان را پربار مى کند و اَموال او را نمو مى دهد و بلاها را برطرف ساخته و حساب قیامت را آسان مى کند و مرگ را به تاخیر مى اندازد.
بحارالانوار، جلد 71، صفحه 111
محبت خدا علاقۀ به راحتی را از آدم میگیرد.
نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395
تفسیر زندگی «مدیریت علاقمندیها» و تفسیر بندگی «اجرای برنامۀ خدا برای مدیریت علاقهها»ست
راحتطلبی مبدأ بسیاری از گرفتاریهای روحی، اخلاقی و مشکلات ما در سبک زندگی است
محبت خدا علاقۀ به راحتی را از آدم میگیرد.
استاد پناهیان: اینقدر دربارۀ بچههایتان نگویید: «بگذار بچه راحت باشد!» با این کار در واقع بچۀ خودتان را راحتطلب بار میآورید و او را خراب میکنید…
برخی از راحتیها را باید برویم و به دست بیاوریم. حتی وقتی آنها را به دست میآوریم، ثواب هم میبریم. ولی برخی از آنها را باید ترک کنیم. مهم این است که روحیۀ راحتطلبی خودمان را از بین ببریم و آماده باشیم که هر جا لازم بود راحتی را کنار بگذاریم. برای تحقق این هدف باید این بیماری راحتطلبی در فرهنگ ما شناخته شود، و در تفکر ما این بیماری جایگاه منحوسی پیدا کند و به آن نگاه بدی داشته باشیم. اینکه در جامعۀ ما، نگرشها و نگاههای بسیار مثبت نسبت به راحتی وجود دارد، واقعاً یک فاجعه برای رشد و تعالی است. در حالی که این «راحتی» سمّ مهلک است و باید آن را کنار بزنیم.
شادی و لذت خنده
نوشته شده توسطرحیمی 2ام فروردین, 1395به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته اند شادى مىكنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين مىشوند.[1]
خنده اختصاص به انسان دارد و در غیر انسان یافت نمی شود و باید همچنین اضافه کرد: تعجب از سبب های خنده است که در نهایت به خنده ختم می شود و آن به اراده خدا و انسان بستگی دارد. پس خنده ای که به اراده از بنده صادر می شود، مانند سایر افعال انسان باید در جهت صلاح و نیکی لحاظ گردد.[2]در باب کلمه «خنده» در لغت نامه دهخدا آمده است؛ حالتی که انسان به واسطه شعف و خوشحالی و بشاشت پیدا می کند و در آن لب ها و دهان به حرکت در می آیند و این حالت با آواز مخصوصی همراه است.
مدینه السابقون السابقون کم داشت!
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1394وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ(الواقعة/10)
و سبقت گيرندگان مقدمند.
فاطمۀ زهرا سلام الله علیها به مردم مدینه فرمود:
چرا با علی اینگونه رفتار میکنید؟ علی به شما سخت نمیگیرد. نترسید، علی از دنیای شما چیزی برنمیدارد، علی به خودش گرسنگی میدهد، و به شما گرسنگی نمیدهد، بلکه شما را سیراب خواهد کرد.
لحظه ای که علی از مسجد به خانه برگشت، علی گفت: «اگر عمویم حمزه و برادرم جعفر بود، اینگونه نمیشد.» در جای دیگری فرمودند: «اگر 40 یار داشتم اینگونه نمیشد» مدینه السابقون السابقون کم داشت.
وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها از مسجد به خانه آمد، گفت: «کاش مرده بودم و این صحنه را نمی دیدم» مصیبت حضرت در مسجد چه بود که چنین فرمود؟
حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد به مردم رو انداخت، و درخواست کمک کرد ولی مردم جواب ندادند…
لازم نیست تمام جامعه «السابقون» باشند، ولی جامعهای سعادتمند خواهد شد، که به «السابقون» احترام بگذارد.
شهید ابراهیم هادی در ورزش کشتی قهرمان بود. یکی از ویژگیهایش مروت و جوانمردی بود. در هنگام مسابقه، بررسی میکرد اگر حریف یک نقطۀ ضعفی داشت (و مثلا ضرب دیده بود) به نقطۀ ضعف حریفش حمله نمیکرد، مردانه مبارزه میکرد. ما اگر اهل مسابقه در مروت نباشیم، در مسابقه به نقطۀ ضعف حریف حمله خواهیم کرد.
اگر در مملکت ما فرهنگ دینداری «السابقون السابقون» فراگیر شود، یک عدهای بیمارگونه علیه تندرویی که میخواهد مسابقه را ببرد(مثل شهید ابراهیم هادی) حرف نمیزنند. لازم نیست تمام جامعه «السابقون» باشند، ولی جامعهای سعادتمند خواهد شد، که السابقون را بشناسد و به آنان احترام بگذارد. جامعۀ ما سعادتمند خواهد شد، زیرا به شهدا احترام میگذارد. دلیل دعای امام(ره) برای اینکه سفرۀ شهادت از جامعه جمع نشود، نیاز جامعه به السابقون است. «سابقون» قلههای خوبی را فتح میکنند و زیباییاش را به همه نشان میدهند.
قسمتی از سخنرانی استاد پناهیان در دومين شب عزاداری برای حضرت زهرا سلام الله علیها با حضور رهبر معظم انقلاب - 21/ 12/ 94
اُسوه خانه داری
نوشته شده توسطرحیمی 20ام اسفند, 1394خانه داری شغل شریفی است که کمتر به ارزش آن توجه شده است. این جستار بنا دارد ضمن تبیین ارزش خانه داری به اهمیت حضور زن در اجتماع به تأسی از حضرت صدیقه اطهر (سلام الله علیها)، همراه با ایفای نقش های فردی و اجتماعی دیگر بپردازد.
مقدمه
خانه داری برای زنان از بایسته های زندگی و از ویژگی های زنان شایسته است؛ در اینکه خانه داری یکی از وظایف بسیار مهم هر زن متأهل است، تردیدی وجود ندارد؛ اما کیفیت خانه داری به گونه ای که زن بتواند بین وظایف و تکالیف دیگرش با خانه داری جمع کند، یعنی مدیریت زن در منزل فراگیر باشد و هیچ یک از افراد خانه و مسائل و وظایف مربوط به بیرون از منزل نیز مغفول عنه نباشد، هنری ارزشمند است. صدیقه ی کبری (سلام الله علیها)، که جامع همه ی فضائل است به عنوان اسوه ی خانه داری فرا روی زنان خانه دار قرار گرفته است.
1. خانه داری در اسلام
خانه داری از منظر اسلام شغل بسیار شریف و ارزشمندی است. پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که بین علی و فاطمه (علیهما السلام)، تقسیم وظایف کرد، فرمود: «کارهای بیرون از خانه مانند آوردن آب و مواد غذایی سهم علی (علیه السلام)، و کارهای درون خانه مانند آشپزی و نظافت منزل سهم فاطمه (سلام الله علیها) است.» فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «خدا می داند چقدر از این تقسیم کار شادمان شدم که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سختی کار بیرون را از عهده ی من برداشت.»[1]
در ارزش معنوی زحماتی که زن در خانه می کشد، همین بس که در روایت آمده است: «زنی که به خاطر اصلاح امور منزل شیئی (اثاثیه ای) را جا به جا کند، خداوند به او نظر رحمت می کند و کسی که خدا به او نظر رحمت کند، دیگر عذابش نمی کند.»[2]
ریزترین مصادیق سبک زندگی اسلامی در كردار و سیره اهلبیت علیهم السلام
نوشته شده توسطرحیمی 19ام اسفند, 1394هنگامی که از سبك زندگي سخن ميگوييم اولاً باید شيوه زندگي ساختارمند باشد و سيستمي به قضيه نگاه كرد نه تكرفتاري؛ ثانياً متأثر از باورها و ارزشها باشد. به عبارت ديگر، رفتار نهادينه شده را سبك زندگي ميگوييم.
متن پیش رو گفتاری از حجت الاسلام و المسلمین دکتر «احمد حسین شریفی»، دانشیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و مسئول کمیته علمی همایش سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام است.
وی در این نشست در مورد اهمیت و چرایی پرداختن به سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام در پنج محور: رابطه باورها و سبک زندگی در سخن اهل بیت علیهم السلام ؛ نقش فردیت و محیط در سبک زندگی از نگاه اهل بیت علیهم السلام ؛ حصول و زوال تدریجی سبک زندگی؛ سبک زندگی مناسب ترین راه انتقال باورها و ارزش ها؛ سبک زندگی ابزاری برای نمایش عزت و هویت خودی، صحبت کردند.
متن کامل سخنان استاد شریفی به شرح ذیل است:
چرایی پرداختن به سبك زندگی اهل بیت علیهم السلام
هجمه عظیمی توسط رسانههای مختلف غربی به ابعاد مختلف سبك زندگی اسلامی ـ ایرانی ما صورت گرفته است. پادزهر اصلی مقابله با این هجمه، احیا و روزآمد كردن و ترویج سبك زندگی اهل بیت علیهم السلام است.
البته این هجمه اختصاص به سبك زندگی ایرانی و اسلامی ما ندارد، بلکه همه دنیا از آن ناراضیاند و حتی اروپائیان هم از اینكه سبك زندگی آمریكایی در كشورشان رواج پیدا میكند و هویت بومی و ملیشان را از بین میبرد، ناراحتند. ولی كشور ما در نوك این حملات قرار دارد. هزاران شبكه ماهوارهای در كشور ما قابل دریافتند؛ هرچند همه به قصد ضربه زدن به سبك زندگی ما راهاندازی نشدند، ولی طبق برخی از آمار دو یا سه هزار شبكه ماهوارهای به طور قطع در كشور ما قابل دریافت است و اغلب اینها به زبان فارسی نیستند و عموم مردم ما نمیفهمند كه اینها چه میگویند؛ اما از طریق كاركردی كه اغلب اینها دارند، میتوان فهمید که دگرگون كردن سبك زندگی جامعه مخاطبانشان را در دستور کار خود دارند.
به عنوان مثال: پخش موسیقی، آموزش رقص، نمایش مد و مدل، طراحی و دكوراسیون خانه و … هنرهایی هستند كه بدون اینكه حرفی بزنند و یا نیاز به فهم زبان باشد، منتقل میشود كه همه از مصادیق سبك زندگی هستند.
بنابراین، یكی از مهمترین پادزهرهای مقابله با این هجمه، احیا و روزآمد كردن و ترویج سبك زندگی اهل بیت علیهم السلام است. با توجه به اینكه ذهن و زبان مردم كشورها اهلبیتی است اگر سبك زندگی و رفتار آنها را اهلبیتی و روزآمد كنیم، بهترین پادزهر در راه مقابله با اینها و ترویج سبك زندگی اهلبیت در سراسر دنیا خواهد بود.
انقلاب اسلامی كه با تأسی از فرهنگ اهلبیت به پیروزی رسید و به حیات خویش ادامه میدهد، مدعی پایهگذاری تمدنی جدید در عالم اسلام و گشایش درهایی جدید برای بشریت است. سالمترین، زیباترین و ملموسترین شیوه تمدن اسلامی، شیوه زندگی اسلامی است كه در سخن و سیره اهل بیت علیهم السلام عرضه شده است.
به تعبیر مقام معظم رهبری، این تمدن نرمافزاری میخواهد تا مردم محصولش را ببینند. لذا اگر صرفاً به اعتقادات و ارزشها و سخنانی كه از اهلبیت منتقل شده اكتفا كنیم و به تعبیر دیگر، فقط آموزههای دینی را تبلیغ كنیم ممكن است برای قشر محدودی از افراد در دنیا و در جامعهمان كه دغدغههای اندیشهای و معرفتی دارند جذابیت داشته باشد، ولی انگشتشمار و محدودند؛ اما زمانی این تمدن برای عموم مردم جامعه خودمان (یعنی همین حوزه تمدنی خاص اسلامی ـ ایرانی) و برای ملتهای مختلف دنیا، جذابیت دارد و قدرت عرض اندام در مقابل سایر تمدنها را خواهند داشت كه محصول و میوه تمدنی را بچشند و ببیند و به صورت ملموس احساس كنند.
كارشناسان معتقدند كه طریقه سبك زندگی، بُعد بیانگرایانه و نمایشگرایانه دارد و هویت باطنی و درونی جامعه را نمایش میدهد. ارزشها و باورها دیدنی نیستند. زمانی میتوان درون ملكات نفسانی را دید كه به سبك و شیوه زندگی تبدیل شود و قابل عرضه و ارزیابی باشد. اگر این میوه تمدن اسلامی كه در سخن و سیره اهلبیت عرضه شده به صورت روزآمد باشد شیرینترین و جذابترین میوهای است كه میتواند برای بشریت عرضه شود.
ولایت مداری یعنی انسان برای امام زمان خود کار زهرایی کند
نوشته شده توسطرحیمی 16ام اسفند, 1394
حضرت زهرا سلام الله علیها نه تنها از ولایت دفاع کرد، بلکه یک قرآن خوان، قرآن فهم و عامل به قرآن بود؛ پس انسان ولایت مدار هم باید برای امام زمان خود کار زهرایی انجام دهد.
فتح الله فتح الله نژاد، از کارشناسان مرکز تخصصی مهدویت و استاد حوزه علمیه قم در گفت و گو با خبرنگار گروه مهدویت خبرگزاری شبستان تصریح کرد: خداوند یکی از واقعیت های این عالم را «هدایت» قرار داده و انسان هایی را مامور هدایت ما کرده است برای رساندن ما از منجلاب گناه به وادی نور، هدایت و بهشت.
این هدایت لازمه ای دارد و یکی از لوازم آن «بشارت» و «انذار»است.
پیامبران الهی بر اساس آیات قران هم بشیر و هم نذیر هستند.
وی افزود: همه انسان ها بشارت و جنبه «بشیر و مبشر بودن» انبیاء را ترجیج داده و بیشتر دوست دارند چرا که به هر حال وعده دادن به آسایش، راحتی و چیزهای خوب است. اما خداوند در کنار اصل بشارت، اصل دیگری بنام انذار را نیز قرا داده و فرموده است: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً؛ ای پیامبر تو را شاهد، مبشر و انذار کننده قرار دادیم» بنابراین، پیامبران صرفا بشارت دهنده نیستند بلکه در کنار بشارت، «انذار» نیز دارند تا انسان ها بدانند که در صورت نافرمانی، تنبیه و مجازات نیز در کار خواهد بود.
تعامل مردم و نظام اسلامی
نوشته شده توسطرحیمی 16ام اسفند, 1394
همان گونه که در خبرهای گذشته به عرض رسید،کتاب مفاتیح الحیات دارای پنج بخش با فصل های گوناگون وعناوین مرتبط می باشدکه بخش های اول و دوم این کتاب جهت آشنایی هرچه بیشتر علاقمندان و کاربران محترم معرفی گردید.در این مجال به معرفی بخش سوم این اثر نفیس با عنوان“تعامل مردم و نظام اسلامی “می پردازیم:
نظام سیاسی،نظام اجتماعی،شهرسازی و خدمات عمومی ونظام اقتصادی.
اميرموٴمنان (سلام الله علیه) نظام و حكومت براي جامعه را همانند رشته تسبيح براي دانههاي آن ميداند كه بهرهگيري از دانهها بدون آن، ممكن نيست، از همينرو در آموزههاي ديني مطالبي فراوان درباره نظام اسلامي آمده است.
امام رضا (سلام الله علیه) درباره اهميت تشكيل نظام اسلامي ميفرمايد:
… هيچ فرقه و ملتي را نمييابيم كه پايدار مانده و زندگي كرده باشند، مگر با داشتن فرمانروايي قوامبخش و [اين از آنروست كه] مردم ناچارند براي امر دين و دنياي خود حاكمي داشته باشند تا آنها را سرپرستي كند… و زندگي مردم بدون آن حاكم، قوام و سامان نمييابد… .
همچنین آن حضرت در مورد اهميت نياز به حاكم عادل می فرمایند:
اگر براي مردم، امام و رهبري توانا، امانتدار، نگهبان و پاكدست (عادل) قرار داده نميشد، آيين نابود ميشد، دين از بين ميرفت، سنّت.ها و احكام الهي تغيير مييافت، بدعت.گذاران بر آن ميافزودند و ملحدان از آن ميكاستند و مسلمانان به شبهه دچار ميشدند… .