« پیوند با سیره نبوی | پیامبر و عدالت » |
غریزه برای چیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 3ام دی, 1394
خداوند که می داند بیشتر مردم در برابر شهوت، غضب و غریزه جنسی آسیب پذیرند، چرا این غرایز را در وجود انسان ها قرار داده تا گناه کنند؟
فلسفه وجود غرایز
زندگی در هر مجموعه نظام مند، تابعی از هدف ها و ابزارهای لازم، برای رسیدن به آن اهداف است. پس از بیان این واقعیت، روشن می شود که زندگی در دنیا و برآوردن نیازهای مختلف جسمی و روحی انسان، چگونگی روابط با دوستان، مقابله با دشمنان و…، نیازمند نیروها و ابزارهای ویژه ای است. نیروی شهوت، غضب، خیال، عقل و…، هر کدام در گردش مجموعه زندگی افراد و روابط با دیگران، نقش خاصی را ایفا می کنند. با نگاهی همه جانبه به ابعاد وجودی انسان، هدف از آفرینش او و چگونگی زندگی انسان در این دنیا و رابطه آن با جهان آخرت، روشن می شود که وجود همه نیروها و غرایز، ضروری بوده، نمایان گر هندسه دقیق و حکیمانه نظام هستی است.
غرایز انسان، به دو دسته تقسیم می شود: غرایز متعالی و غرایز حیوانی.
1. غرایز متعالی (امور فطری انسان)، عبارتند از: خداجویی، کمال خواهی، فضیلت طلبی، عشق و پرستش، علم دوستی، حقیقت جویی و… .
این دسته از گرایش های ذاتی، جهت دهنده انسان به سمت هدف نهایی آفرینش و شکوفاگر «من حقیقی و عالی» آدمی و معنادهنده و تعالی بخش حیات انسانند. بدون این غرایز، انسان، حیوانی بیش نیست و زندگی او، تهی از معنا خواهد شد.1
2. غرایز حیوانی (گرایش های مادی و حیوانی)، نقش مهمی در حفظ و تداوم حیات بشر و نسل آدمی دارند. به عبارت دیگر، اگر غرایز نیرومندی چون حب ذات، شهوت، خشم و غضب نبودند، از سوی انسان، هیچ تلاشی برای حفظ حیات خود و نسل بشر و دفع خطرات و آسیب ها صورت نمی گرفت و نتیجه آن، چیزی جز انقراض نسل انسان نبود. بنابراین، اگر نیک بنگریم، وجود این غرایز، یکی از مهم ترین مجاری فیض الهی در جهت حفظ حیات انسان و تداوم نسل اوست.
این غرایز، نقش ممتازی در زیباسازی زندگی و دل پذیری آن دارند و بدون وجود این غرایز، شور و شوق و عشق و زیبایی، معنا نخواهد داشت. لذت بردن از دیدن منظره ای زیبا، بوییدن گل های معطر، خلق آثار هنری، روابط صمیمانه خانوادگی، مهر بی بدیل همسران، عشق مادر به فرزند و…، غرایزی هستند که خداوند، در نهاد بشر، به ودیعت نهاده تا انسان، بار مسئولیت خویش را با شور و عشق و همراه با لذت و محبت، به مقصد رساند. در واقع، بدون این غرایز، زندگی، سرد، بی روح و تحمل ناپذیر خواهد شد.
همچنین وجود غرایز نیرومندی چون شهوت و غضب، از مهم ترین ابزارهای امتحان و آزمایش انسان و در نتیجه، نردبان کمال و ترقی او هستند. از طرف دیگر، انسان در میان همه مخلوقات الهی، از ویژگی ممتازی برخوردار است و آن، قابلیت کمال اختیاری است. لازمه تکامل اختیاری، وجود دو راهه ها و امکان گزینش راه های متفاوت است.
به عبارت دیگر، تکامل اختیاری، زمانی تحقق می یابد که انسان در برابر دو گونه دعوت و گرایش متضاد، قرار گیرد (گرایش های متعالی و گرایش های پست) و بتواند با میل و اراده خویش، هر یک را برگزیند. بنابراین، کمال انسان، اختیاری است و خوبی و بدی اختیاری، تنها با وجود غرایزی همچون شهوت و غضب - که دارای دو چهره خوبی و بدی هستند - انجام می پذیرد. ظرفیت وجودی ما، ساخته و پرداخته نمی شود؛ مگر آن که در کنار عقل و قلب، دارای نیروی شهوت و غضب نیز باشیم تا با جهادی سهمگین در برابر تمایلات نفسانی، شایستگی راه یابی به بهشت برین را پیدا کنیم.
بهشت ما، با گذر از این دنیا و دست و پنجه نرم کردن با شهوات و هواهای نفسانی، ساخته می شود. ازاین رو، به عنوان یک اصل کلیدی، چنین گفته می شود: «دنیا، محل اثبات قابلیت هاست و آخرت، جایگاه ظهور آنها». به عبارت دیگر، چنین نیست که «درجات بهشتی» یا «درکات جهنمی»، از قبل، ساخته شده باشند؛ بلکه باید آنها را بسازیم و ساخته شدن آنها، وابسته به وجود نیروهای شهوت و غضب، در کنار عقل و قلب و وجود قوه اختیار و گزینش و جهاد و خودسازی است.
نگرش اسلام به غرایز
اسلام، برخلاف مسیحیت، نسبت به غرایز - به ویژه غریزه جنسی - هرگز دیدی منفی و پلیدانگارانه ندارد. اسلام، همه این امور را براساس نظام حکیمانه خلقت، پرفایده و سودمند می داند. آن چه از نظر اسلام، مردود است، هدف نهایی قرار دادن و لجام گسیختگی شهوات، اسارت انسان در برابر آنها و غفلت از بُعد برین وجود آدمی است؛ اما استفاده بهنجار و صحیح از غرایز و سمت وسو دادن آن در مسیر رشد و تعالی، مورد تأکید اسلام است.
کنترل پذیری شهوات
شهوات و غرایز انسان، به ویژه غریزه جنسی، به خوبی قابل کنترل هستند. مقصود از کنترل در این جا، نه سرکوب، بلکه استفاده صحیح و جلوگیری از لجام گسیختگی آنهاست. برخی از امور مؤثر در کنترل شهوات، عبارتند از:
1. وجود گرایش های متعالی؛ این گونه گرایش ها (مانند فطرت)، از درون، با نابهنجاری و زیاده خواهی غریزه جنسی، به مبارزه برخاسته، در صورتی که به خوبی تقویت شوند، از عهده کنترل و جهت دهی غریزه جنسی، برخواهند آمد.
2. عقل و خرد؛ دانش و خرد، راهنمای باطنی و پیامبر درونی انسان هستند و در جهت دهی صحیح به غرایز، رفتارها و ایجاد تعادل در به کارگیری قواینفس، نقش مؤثری دارند.
3. هدایت های پیامبران؛ تعالیم انبیای الهی، بهترین و مطمئن ترین روش استفاده از غرایز و بایدها و نبایدهای مربوط به آنها و ایجاد کننده انگیزه ای قوی و نیرومند نسبت به عمل به آن تعالیم و رویارویی با هواهای نفسانی در انسان می باشند. از طرف دیگر، سایر تعالیم پیامبران (مانند عبادات)، نقش مؤثری در تقویت بعد معنوی و اراده انسان دارند و بدین وسیله، مبارزه با سرکشی های نفس امّاره، آسان تر می شود.
4. قدرت اراده؛ اختیار انسان، یکی از بزرگ ترین موهبت های الهی است و نقش بسیار نیرومندی، در رهبری کنش های آدمی دارد. اراده، به خوبی، قابل تقویت و نیرومندسازی است و با تقویت آن، دشوارترین کارها، سهل و آسان می شود.
یک جوان، در عین نیرومندی در غرایز، از اراده و توان مقاومت بسیار بالایی برخوردار است و پاکی نفس و گرایش های عمیق معنوی در او، بسیار بالاست. بنابراین، جوانان از زمینه و توان بسیار بالا، در جهت کنترل غرایز، بهره مند می باشند.
خداوند، در قرآن مجید، از جوانانی چون حضرت یوسف علیه السلام و اصحاب کهف، یاد می کند که با اراده سترگ خویش، در برابر طوفان سهمگین غرایز و حوادث، ایستادگی و بزرگ ترین افتخارات را در تاریخ بشر، برای خود ثبت کردند. در تاریخ انقلاب اسلامی نیز اراده جوانان با ایمان، زیباترین جلوه های تأثیر اراده و ایمان جوانان را به نمایش گذاشته است.
5. امداد الهی؛ خداوند، همواره دستگیر و مددکار کسانی است که با جدیت، خواستار پاک زیستن و دوری از گناه هستند؛ «و کسانی که در راه ما کوشیده اند، به یقین، راه های خود را بر آنان می نمایانیم و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است».2
قرآن مجید، یکی از علل نجات حضرت یوسف علیه السلام از گناه را امداد و عنایت الهی دانسته است. روشن است که این گونه عنایت ها، اختصاص به پیامبران ندارد؛ بلکه هر کس به هر اندازه که در دوری از گناه، جدیت داشته باشد و از خداوند، در این زمینه، کمک بخواهد، مورد عنایت او قرار خواهد گرفت. فلسفه یاری الهی نسبت به حضرت یوسف علیه السلام نیز عبادت مخلصانه او بود.3
امکان بازگشت
درست است که بسیاری از انسان ها در مواردی، به گناه گراییده، در برابر غرایز و هواهای نفسانی، سر تسلیم فرود می آورند، اما خداوند، باب توبه را به روی همه بندگان گشوده و راهی قرار داده است تا همه آدمیان، بتوانند زندگی پاک و پیراسته از آلودگی ها را آغاز کنند و آلودگی های پیشین را با اشک ندامت و آب مغفرت الهی، بشویند و در جهت کمال و سعادت جاودانی، گام بردارند.
منبع: پرسمان - فروردین 1386، شماره 55
1. ر.ک: مرتضی مطهری، فطرت.
2. عنکبوت، آیه 69.
3. یوسف، آیه 24.
فرم در حال بارگذاری ...