موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"
کمال زن در تربیت صحیح فرزند است نه مدال آوری!!
نوشته شده توسطرحیمی 16ام مهر, 1393 به گزارش مشرق، حضرت آیتالله عبدالله جوادی در درس تفسیر خود به تفسیر آیات ابتدایی سوره مبارکه زمر پرداخت و با قرائت آیه «خَلَقَ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ بِٱلْحَقِّ ۖ یُکَوِّرُ ٱلَّیْلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَیُکَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّیْلِ ۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ ۖ کُلٌّۭ یَجْرِى لِأَجَلٍۢ مُّسَمًّى ۗ أَلَا هُوَ ٱلْعَزِیزُ ٱلْغَفَّـٰرُ»، گفت: خداوند آن چنان قاهر است که « خَلَقَ ٱلسَّمَـٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ بِٱلْحَقِّ»، در ساختار آفرینش باطل راه ندارد، اگر کسی خواست در عالم بازی بکند جا ندارد، گرچه دنیا لهو و لعب است اما دنیا غیر از خلقت آسمان و زمین است، عناوین دنیایی بازی است، جهان میرود که نابودی را نابود کند، همه ما به سمتی حرکت میکنیم که مرگ را از پای دربیاوریم و این مرگ را اماته میکنیم و خود برای ابد میمانیم.
مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: اگر عالم حساب و کتابی نداشته باشد، عالم یاوه میشود و این یعنی «بالحق»، در سوره مبارکه صاد فرمود ما آسمان و زمین را باطل نیافریدیم، اگر عالم این طور بود که جهان میرفت تا لبه مرگ و بعد نابود میشد، این عالم باطل و یاوه میشد، آیا خوب و بد همه نابود میشوند و خبری نیست، آیا انسان باتقوا با یک فرد فاجر نابود میشود و حساب و کتابی در کار نیست.
وی اظهار کرد: هو الاول است، پس خداوند خالق کل شیء است، چون هو الاخر است، پس عالم بالحق خلق شده است، این بالحق اصرار قرآن کریم است، یعنی نظام فاعلیاش یکی است، نظام ساختار داخلیاش عالمانه است، نظام غاییاش هم حق است، یعنی میروند که به هدف خود دست یابند، خداوند دخان را به صورت شمس درآورد و در نهایت این شمس را تاریک و تیره میکند، این قهاریت خداوند است.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه «خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍۢ وَٰحِدَةٍۢ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ ٱلْأَنْعَـٰمِ ثَمَـٰنِیَةَ أَزْوَٰجٍۢ ۚ یَخْلُقُکُمْ فِى بُطُونِ أُمَّهَـٰتِکُمْ خَلْقًۭا مِّنۢ بَعْدِ خَلْقٍۢ فِى ظُلُمَـٰتٍۢ ثَلَـٰثٍۢ ۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ ٱلْمُلْکُ ۖ لَآ إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ» اظهار کرد: هیچ تفاوت و تفاخری انسان بر انسان ندارد، مبدأ فاعلی و مبدأ غایی همه یکی است، ساختار داخلی همه هم یکی است و مبدأ قابلی همه هم یکی است، آدم از حقیقتی خلق شد که حوا هم از آن حقیقت خلق شده است، زن هم مانند مرد از همان حقیقت خلق شده است.
وی ادامه داد: تفاوتی در خلقت انسانها و تفاوتی در خلقت زن و مرد نیست، هزاران آدم آمدند و رفتند، هیچ دلیلی بر تفاخر نیست مگر عمل صالح، به جای این که بفرماید از یک شخص واحد فرمود از یک نفس واحد آفرید، تفاوت بین زن و مرد نیست، اما در برخی از ویژگیها زن نسبت به مرد گاه مساوی مرد است، گاه بیشتر از مرد میبرد، گاه کمتر از مرد است، این ویژگیهای زن و مرد یک اختلافی است برابر خلقتهایی که دارد، او باید مادر بشود و این مادری عاطفه لازم دارد، هرگز مرد این توان را ندارد که فرزند رئوف و مهربان تربیت کند.
کمال زن در مادر شدن و تربیت فرزند است
مؤلف کتاب مفاتیحالحیاة با بیان اینکه الان باب شده بچهها را ببرند مهد کودک و این خطر است، اظهار کرد: همین که پدر و مادر بزرگ شدند و سالمند شدند آنها را به خانه سالمندان میبرد چون مهر و عاطفه نچشید، هفت سال کودک باید در دانشگاه عاطفه باشد، تنها کسی که میتواند عاطفه را به جامعه ببرد، تنها کسی که میتواند عاطفه را به جان انسان تزریق کند آغوش مادر است، این عواطف که کم شود و زندگی گذشت و قرضالحسنهای کم شود و بانکهای ربوی زیاد شود، نتیجهاش همین ده دوازده میلیون پروندهای است که در دستگاه قضا هست.
وی ابراز کرد: جامعه را هرگز با ربا، فشار و خشونت و افراط نمیشود اداره کرد، ائمه(ع) در روایت فرمودند هیچ سواری حق ندارد به پیادهرو بگوید برو کنار، این عاطفه و گذشت است، این قرضالحسنه که گفتند بدهید همین عاطفه را در جامعه زیاد میکند، این ده دوازه میلیون پرونده مال ماها است، دیگر، ما خیال کردیم اگر ربا گرفتیم یک قدری مالمان زیاد میشود اما ده برابرش باید در دستگاه قضایی شکایت این و آن را بگوییم، این ده دوازده میلیون پرونده گذشته از استرس و سکته فشار اقتصادی هم تحمیل میکند، مگر کم خرج و هزینه دارد این ده دوازه میلیون، هزینه این ده دوازده میلیون کم است؟ بودجه دستگاه قضایی چقدر است؟ دستگاه قضایی گرفتار همینها است.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به نقش عاطفه در تربیت جامعه ابراز کرد: این ده دوازده میلیون هر کدام با سه چهار نفر درگیر هستند که سی چهل میلیون میشود، این بر اثر این است که عاطفه را گم کردیم، ما خیال میکنیم کمال زن در این است که برای ما برود مدال بیاورد، کمال زن در مادر شدن است، در فرزند تربیت کردن است، کمال زن در اصلاح جامعه است، چرا عواطف در جامعه کم است، زن از همین حقیقت خلق شده است، به ما گفتند بیراهه بروید ما هم گفتیم چشم، فضیلت زن در این نیست، که زن و دختر ما برود پایش را دراز کند و یک کسی را بزند و برای ما مدال بیاورد، فأین تذهبون، به کجا داریم میرویم.
رهبری اهلبیت عامل بقای جامعه است
وی بیان کرد: هر کدام از این حیوانات اگر بخواهند چموشی کنند، اگر این شتر رام نشود شما چه میکردید، ما اینها را برای شما نرم کردید، آن روزی که اسب رام نمیشود حرف چه کسی را گوش میدهد، اگر یک وقت بخواهند برمند، لگد میزنند، فرمود دلهای اینها به دست ما است، این زمین که روی گسلها است، فرمود ما این را برای شما نرم کردیم، زمین را ذلول قرار دادیم، همین زمین را در روز قیامت در دستان خودمان میگیریم.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «یَخْلُقُکُمْ فِى بُطُونِ أُمَّهَـٰتِکُمْ» اظهار کرد: برای ساختن برج یک ملات نرمی لازم است، اهلبیت(ع) فرمودند سخنان ما آن ملات جامعه است که جامعه روی هم بند شود، یک ملات نرمی لازم است که برج ساخته شود، رهبری اهلبیت(ع) آن ملات نرم است، الان این عاطفه و ملات گرفته شد، به همین دلیل ده دوازده میلیون پرونده وجود دارد، جامعه را نه بانک ربوی اداره میکند که قرضالحسنه را برمیدارد و نه این خشونتها و مدالگیریهای زنانه، جامعه را زن و عاطفه زنانه اداره میکند.
وی ابراز کرد: هر جا سخن از دستورات قهری هم هست، دستورات مهری هم هست، کار عاطفه برای جلوگیری و دفع این خطرات است نه رفع، اما آن چه که جامعه را روشن و موفق میکند دفع خطر است که به وسیله مادر ممکن است، اگر شما خانه سالمندان را میبینید یک مرگ تدریجی دارند که فرزندان آنان برایشان سالی یکبار گل میآورند، این برای آن میاندازدشان در خانه سالمندان که در مهد کودک تربیت شد و این خلاء هفت ساله را هیچ کس پر نمیکند و این با آغوش مادر و شیر پرمیشود، حق حضانت و شیر از آن مادر است، برای این که فرزند باید این هفت سال را در آغوش مادر زندگی کند، خداوند عاطفه را به مادر داد و عقلانیت و مدیریت را به مرد داد.
عبادت هدف خالق نیست، هدف مخلوق است
وی با بیان آیه «إِن تَکْفُرُوا۟ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِىٌّ عَنکُمْ ۖ وَلَا یَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلْکُفْرَ ۖ وَإِن تَشْکُرُوا۟ یَرْضَهُ لَکُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌۭ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُۥ عَلِیمٌۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ»، ابراز کرد: چون او قهار و قادر مطلق است، آفریدگار مطلق است، چون او حکیم است کار او بیهدف نیست، او چون غنی است خود او هدف ندارد و تمام اهداف به فعل بازمیگردد، آن کسی که کاری میکند تا جود بکند بشر است، آن بشر که وضع مالیاش خوب است بیمارستانی تأسیس میکند تا به فضل جود برسد، خداوند کمال نامتناهی است و چون کمال نامتناهی است از او جود صادر میشود، اگر او داد، جواد است و اگر چیزی نداد باز هم جواد است، ذات اقدس اله کارش «تا» برنمیدارد و برای هدفی نیست
حضرت آیتالله جوادی آملی خاطرنشان کرد: لذا برای همین فرمود اگر همه مردم کافر شوند به حال خداوند تفاوت ندارد، ما خودمان مقصد هستیم، اگر او مقصد، صمد و هوالاخر است، بعد از الله چیزی نیست که الله به دنبال او کار کند، این طور نیست که خداوند به مقصد نرسد اگر همه مردم کافر شوند، آن عبادت که هدف خلقت ذکر شد، هدف مخلوق است نه هدف خالق، کمال نامتناهی فرض ندارد که به جایی برسد که به کمال برسد، این غایت فعل است نه غایت فاعل، چه انسان به مقصد برسد چه نرسد برای او فرقی نمیکند «ان تَکْفُرُوا۟ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِىٌّ عَنکُمْ».
اعمال ماه ذى الحجّه
نوشته شده توسطرحیمی 9ام مهر, 1393
اعمال اين ماه بر دو قسم است:
اوّل اعمالى كه مشترك است ميان دهه اوّل.
دوم اعمالى كه مختصّ به ايّام خاصّى است.
اعمال مشترك دهه اوّل اعمال مختصّ روزها و شب هاى اين ماه
1ـ امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: پدرم حضرت امام باقر(عليه السلام) به من فرمود: پسرم! در دهه نخست از ماه ذى الحجّه، هر شب ميان نماز مغرب و عشا اين دو ركعت نماز را ترك مكن:
در هر ركعت سوره حمد و سوره قل هو الله را مى خوانى، پس از آن اين آيه (آيه 142 سوره اعراف) را مى خوانى:
وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً، وَ أَتْمَمْناها بَعَشْر، فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ و ما با موسى سى شب وعده گذاشتيم سپس آن را با ده شب ديگر تكميل نموديم به اين ترتيب ميعاد پروردگارش (با او)
أَرْبَعينَ لَيْلَةً، وَ قالَ مُوسى لاَِخيهِ هارُونَ اخْلُفْنى فى قَوْمى، وَ أَصْلِـحْ چهل شب تمام شد و موسى به برادرش هارون گفت: جانشين من در ميان قومم باش و (آنها را) اصلاح كن
وَلا تَتَّبِعْ سَبيـلَ الْمُفْسِـدينَ. و از روش مفسدان پيروى منما. اگر چنين كنى، در ثواب حاجيان، و اعمال حجّ آنها شريك مى شوى.(1)
2ـ روزه گرفتن در نُه روز اوّل. در روايتى از امام موسى كاظم(عليه السلام) نقل شده است كه هر كس نُه روز اوّل ذى الحجّه را روزه بدارد، خداوند ثواب روزه تمام عمر را براى او مى نويسد.(2)
3ـ ابوحمزه ثمالى از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است كه آن حضرت، از روز اوّل تا عصر روز عرفه، پس از نماز صبح و قبل از نماز مغرب اين دعا را مى خواند:
اَللّـهُمَّ هذِهِ الاَْيّامُ الَّتى فَضَّلْتَها عَلَى الاَْيّامِ وَشَرَّفْتَها، وَ قَدْ بَلَّغْتَنيها بِمَنِّكَ خدايا اين روزهايى است كه برترى و شرافتش دادى بر ساير روزها و به لطف و
وَرَحْمَتِكَ، فَاَنْزِلْ عَلَيْنا مِنْ بَرَكاتِكَ، وَاَوْسِعْ عَلَيْنا فيها مِنْ نَعْمآئِكَ، رحمتت مرا بدانها رساندى پس بركات خودت را بر ما فرو بار و از نعمتهاى خود در اين روزها بر ما وسعت ده
اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَهْدِيَنا فيها خدايا من از تو خواهم كه درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و نيز خواهم كه ما را دراين روزها به
لِسَبيلِ الْهُدى، وَالْعَفافِ وَالْغِنى، وَالْعَمَلِ فيها بِما تُحِبُّ وَتَرْضى، اَللّهُمَّ راه هدايت و پاكدامنى و بى نيازى راهنمايى فرمايى و موفقمان دارى به انجام آنچه دوست دارى و موجب خشنودى تواست خدايا
اِنّى اَسْئَلُكَ يا مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوى، وَيا سامِعَ كُلِّ نَجْوى، وَيا شاهِدَ كُلِّ از تو خواهم اى جايگاه هر شكايت و اى شنواى هر سخن سِرّى و راز و اى حاضر در هر
مَلاَ، وَيا عالِمَ كُلِّ خَفِيَّة، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ اَنْ تَكْشِفَ جمع و اى داناى هر نهان كه درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و بگشايى
عَنّا فيهَا الْبَلاءَ، وَ تَسْتَجيبَ لَنا فيهَا الدُّعآءَ، وَ تُقَوِّيَنا فيها وَ تُعينَنا، در اين روزها از ما بلا و گرفتارى را و مستجاب گردانى در آنها دعاى ما را و نيرو دهى به ما در اين روزها و كمكمان دهى
وَتُوَفِّقَنا فيها لِما تُحِبُّ رَبَّنا وَتَرْضى، وَعَلى مَا افْتَرَضْتَ عَلَيْنا مِنْ و موفقمان دارى پروردگارا بدانچه دوست دارى و خشنود گردى و بر آنچه واجب كرده اى بر ما از اطاعت خودت
طاعَتِكَ، وَطـاعَةِ رَسُولِكَ وَاَهْلِ وِلايَتِكَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ يا اَرْحَمَ و اطاعت پيامبرت و اهل ولايتت خدايا از تو خواهم اى مهربانترين
الرّاحِمينَ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَهَبَ لَنا فيهَا الرِّضا، مهربانان كه درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و در اين ايام خشنودى خويش را به من ببخش
اِنَّكَ سَميعُ الدُّعآءِ، وَلا تَحْرِمْنا خَيْرَ ما تُنْزِلُ فيها مِنَ السَّمآءِ، وَطَهِّرْنا كه براستى تو شنواى دعايى و محروم مكن ما را از خيرى كه در اين روزها از آسمان فرو بارى و پاكمان كن
مِنَ الذُّنُوبِ يا عَلاّمَ الْغُيُوبِ، وَاَوْجِبْ لَنا فيها دارَ الْخُلُودِ، اَللّهُمَّ صَلِّ از گناهان اى داناى بر ناديدنيها و واجب گردان در اين ايّام براى ما خانه جاويدان را خدايا درود فرست
عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَلا تَتْرُكْ لَنا فيها ذَنْباً اِلاَّ غَفَرْتَهُ، وَلا هَمّاً اِلاَّ بر محمّد و آل محمّد و هيچ گناهى براى ما باقى مگذار جز آن كه بيامرزى و نه اندوهى جز
فَرَّجْتَهُ، وَلا دَيْناً اِلاَّ قَضَيْتَهُ، وَلا غائِباً اِلاَّ اَدَّيْتَهُ، وَلا حاجَةً مِنْ حَوائِجِ آن كه بگشايى و نه بِدهى جز آن كه بپردازى و نه غايبى جز آن كه به ما برسانى و نه حاجتى از حاجات
الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ اِلاَّ سَهَّلْتَها وَيَسَّرْتَها، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْء قَديرٌ، اَللّـهُمَّ يا دنيا و آخرت جز آن كه آسان و هموارش گردانى كه براستى تو بر هر چيز توانايى خدايا اى
عالِمَ الْخَفِيّاتِ، يا راحِمَ الْعَبَراتِ، يا مُجيبَ الدَّعَواتِ، يا رَبَّ الاَْرَضينَ داناى اسرار پنهان اى رحم كننده بر اشك ديدگان اى اجابت كننده دعاها اى پروردگار زمينها
وَالسَّمواتِ، يا مَنْ لا تَتَشابَهُ عَلَيْهِ الاَْصْواتُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ و آسمانها اى كه صداها(ى بيشمار) بر او اشتباه نشود درود فرست بر محمّد و آل مُحَمَّد،
وَاجْعَلْنا فيها مِنْ عُتَقآئِكَ وَطُلَقآئِكَ مِنَ النّارِ، وَالْفائِزينَ بِجَنَّتِكَ، محمّد و قرار ده ما را در اين روزها ازآزادشدگان و رهايى يافتگان از آتش و نائل شوندگان به بهشتت
وَالنّاجينَ بِرَحْمَتِكَ، يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد و نجات يافتگان بوسيله رحمتت اى مهربانترين مهربانان و درود خدا بر آقاى ما محمّد و
وَآلِهِ اَجْمَعينَ، وَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ تَسْليماً.(3) آلش همگى و سلام بر همه آنان باد.
4ـ آن پنج دعايى را بخواند كه به فرموده امام باقر(عليه السلام) خداوند آن را بوسيله جبرئيل براى حضرت عيسى(عليه السلام) هديه فرستاد، تا در ايّام اين دهه، آنها را بخواند. آن پنج دعا چنين است:
اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَهُوَ عَلى كُلِّ شَىْء قَديرٌ.(1)
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً (2).
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ.(3)
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيى وَيُميتُ، وَهُوَ حَىٌّ لا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَهُوَ عَلى كُلِّ شَىْء قَديرٌ.(4)
حَسْبِىَ اللهُ وَكَفى، سَمِعَ اللهُ لِمَنْ دَعا، لَيْسَ وَرآءَ اللهِ مُنْتَهى،اَشْهَدُللهِِ بِما دَعا،وَاَنَّهُ بَرىءٌ مِمَّنْ تَبَرَّءَ، وَاَنَّ لِلّهِ الاْخِرَةَ وَالاُْولى (5)
گواهى دهم كه معبودى جز خداى يگانه نيست كه شريك ندارد از آن اوست فرمانروايى و خاص اوست ستايش هر چه خير است بدست اوست و او بر هر چيز تواناست (1)
گواهى دهم كه معبودى جز خداى يگانه نيست كه شريك ندارد يگانه بى نيازى كه همسر و فرزندى براى خود نگيرد (2)
گواهى دهم كه معبودى جز خداى يگانه نيست كه شريك ندارد يگانه بى نيازى كه نزايد و نه زاييده شده و نيست برايش همتايى هيچ كس(3)
گواهى دهم كه معبودى جز خداى يگانه نيست كه شريكى ندارد از آن اوست فرمانروايى و خاص اوست ستايش زنده كند و بميراند و اوست زنده اى كه نميرد خير بدست اوست و او بر هر چيز تواناست (4)
بس است مرا خدا و كافى است بشنود خدا صداى هر كس كه دعا كند وراى خدا .انتهايى نيست گواهى دهم براى خدا بدانچه خوانده است و اين كه بيزار است از هر كه از او بيزارى جسته و براى خداست آخرت و دنيا.(5)
سپس حضرت عيسى(عليه السلام) پاداش فراوانى را براى صد مرتبه خواندنِ اين پنج دعا ذكر فرمود.
(5) مرحوم «علاّمه مجلسى» گفته است: اگر كسى هر روز هر يك از اين پنج دعا را ده مرتبه بخواند (كه در مدّت ده روز هر كدام را صد مرتبه خوانده است) به روايت عمل كرده است. البتّه اگر هر روز هر دعايى را صد مرتبه بخواند بهتر است.(6)
5ـ در هر روز از اين دهه، اين تهليلات [لا اله إلاّ اللّه ها] را كه از امير مؤمنان(عليه السلام) نقل شده است بخواند و اگر روزى ده مرتبه بخواند بهتر است: لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الّلَيالى وَالدُّهُورِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ اَمْواجِ الْبُحُورِ، لا معبودى جز خدا نيست به شماره شبها و روزگاران معبودى جز خدا نيست به شماره موجهاى درياها اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَرَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمّا يَجْمَعُونَ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الشَّوْكِ معبودى جز خدا نيست و رحمت او بهتر است از آنچه مردم جمع كنند معبودى جز خدا نيست به شماره هر خار و وَالشَّجَرِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَالْوَبَرِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الْحَجَرِ هر درخت معبودى جز خدا نيست به شماره هر مُو و كُرك معبودى جز خدا نيست به شماره هر سنگ وَالْمَدَرِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ فِى اللَّيْلِ اِذا و كلوخ معبودى جز خدا نيست به شماره بهم خوردن چشمها معبودى جز خدا نيست در شب چون عَسْعَسَ، وَالصُّبْحِ اِذا تَنَفَّسَ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الرِّياحِ فِى الْبَرارى تاريك شود و در صبح چون بدمد معبودى نيست جز خدا به شماره بادها در صحراها وَالصُّخُـورِ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ مِـنَ الْيَـوْمِ اِلـى يَـوْمِ يُنْفَخُ فِى الصُّورِ.(7) و كوهها معبودى جز خدا نيست از امروز تا روز نفخ صور. 1. اقبال، صفحه 317.
2. زاد المعاد، صفحه 240.
3. مصباح المتهجّد، صفحه 672 و اقبال، صفحه 322 (با اندكى تفاوت).
4. ممكن است اين دعا به زبان عربى بر حضرت مسيح(عليه السلام) نازل شده باشد و نيز ممكن است حضرت امام باقر(عليه السلام) آن را به عربى تبديل كرده باشد.
5. اقبال، صفحه 323.
6. زادالمعاد، صفحه 245.
7. اقبال، صفحه 324.
صفحات: 1· 2
یاد خدا مایه نشاط
نوشته شده توسطرحیمی 7ام مهر, 1393قال الله تعالي:«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْكاً»
هر كس از یاد خداوند روی بگرداند، زندگی سخت و دشواری خواهد داشت.
دوری از یاد خدا زندگی را دشوار و یاد خداوند زندگی را برای انسان با نشاط میسازد. این نشاط در زندگی ناشی از آرامش روانی است كه با یاد خدا حاصل میشود خداوند میفرماید:
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
همانا با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
تبیین روان شناختی این مسأله آن است كه یاد و ذكر خدا فرد را از امیال و تكانشهایی كه برای او استرس و فشار روانی ایجاد میكند، باز میدارد و سبب میشود كه به جای توجه صِرف به لذتهای دنیوی به تقویت رابطه با خدا و تقرُّب به او توجه كند. بروز مشكلات برای چنین فردی وی را از هدف اصلی باز نمیدارد و چون خود را در مسیر رشد و تكامل معنوی احساس میكند، از زندگی لذت میبرد. بنابراین یكی از راههای اصلی دستیابی به نشاط بیشتر در زندگی آن است كه همیشه و در هر حال به یاد خدا باشیم.
آثار حج دربیانات گهربار حضرت امیر مؤمنان علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 3ام مهر, 1393حمد و سپاس خداوند منّان را و درود و صلوات بر محمّد و آلش.
کعبه به عنوان مرکز توحید، قبله جهانیان، و حج به عنوان بی نظیرترین تجلّی عبادت و بندگی و با شکوهترین تجمّع الهی، و امام علی علیه السلام به عنوان برترین الگوی انسانی کامل و نهج البلاغه به منزله بالاترین کلام انسانی، همواره به هم پیوندی قرین وناگسستنی دارند.
علی، نه تنها مولود کعبه، که موعود کعبه است. ادای حقّ بیت اللّه فریضه است و معرفت علی علیه السلام این حق است.
و حجّ خانه توحید جز با اتصال به امامت و شناخت ولایت به اتمام نمی رسد. سرتاسر مناسک و اعمال حج، رمز و رازی دیگر دارد که آثار و ره آورد این عبادت در اسرار شگفت آن نهفته است.
وعلی علیه السلام این برترین انسان، در بالاتری کلام، از کعبه، با فضیلت ترین نقطه جهان و از حج، پرشکوهترین عبادت، سخن می راند و در نهج البلاغه شریفش که نازله روح اوست، گوشه ای از زلال این فرمان الهی را برای تشنگان چشمه معرفت جاری می سازد.
این مختصر از کلام بلیغ آن حضرت در باره خانه توحید در نهج البلاغه است.
امید آنکه مورد عنایت حضرت حق قرار گیرد.
آثار حج ، رحمت الهی
«… جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ»(خطبه 192)
«خداوند سبحان… حج را سببی برای رحمت خویش قرار داد.»
خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه، اشارات بلیغی به آثار معنوی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حج دارند. به فرمایش آن حضرت، در سایه برگزاری این مراسم معنوی، اثرات زیبایی از رحمت الهی، نصیب افراد و جوامع مسلمان می گردد.
آثار حج ، وصال بهشت
«جَعَلَهُ اللّهُ… وَوُصْلَةً إِلَی جَنَّتِهِ»(خطبه 192)
«…خداوند حج را وسیله ای برای رسیدن مردم به بهشت قرار داد.»
حج گزاران و کارگزاران حج، با لبّیک به این فرمان الهی، درهای بهشت خدا را به روی خویش می گشایند.
آثار حج ، همبستگی دینی
«فَرَضَ اللّهُ… وَالْحَجَّ تَقْربَةً لِلدِّین».(حکمت 252)
«خداوند حج را برای همبستگی مسلمانان واجب گردانید.»
و نیز حضرت امام هشتم علیه السلام فرمودند: خداوند خانه اش را نقطه گردهمایی از شرق و غرب جهان قرار داد تا مسلمانان همدیگر را بشناسند.(1)
تألیف قلوب مسلمین و انس و وحدت میان آنان و نزدیکی و شناخت حال همدیگر، از آثار پرشکوه این فریضه الهی است که حضرت امیر علیه السلام بدان اشاره فرموده اند.
آثار حج، شست و شوی گناهان
«وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ،… وَیَرْحَضَانِ الذَّنْبَ».(خطبه 110)
«حج و عمره بیت اللّه الحرام… شستشو دهنده گناهان هستند.»
آری، از ره آوردهای ارزشمند حج، آمرزش الهی برای حجّاج خانه خداست.
آثار حج، رونق اقتصادی
«وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ، فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ…».(خطبه 110)
«حج و عمره خانه خدا، نابود کننده فقر هستند.»
آثار فراوان اقتصادی حج غیر قابل انکار است. رفع فقر و آبادانی بلاد مسلمین و رونق اقتصادی جوامع مسلمان، از دیگر آثار این فریضه الهی است که حضرت بدان اشاره دارند.
آثار حج، آمرزش الهی
«… وَیَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ».(خطبه 1)
«دعوت شوندگان حج بیت اللّه الحرام… به سوی وعدگاه آمرزش الهی می شتابند.»
آمرزش و غفران الهی، مهمترین آثار و ره آوردی است که هر مسافر خانه خدا می تواند برای خود به ارمغان آورد. ارمغان از جایی که حاجی میهمان است و پذیرایی میهمان با غفران الهی صورت می گیرد. و میهمانِ عارف در این خوان ضیافت، آمرزش الهی را می خواهد و در طلبش شتاب فراوان دارد.
سعدی در گلستان گوید:
درویشی را دیدم سر بر آستان کعبه همی مالید و می گفت: یا غفور یا رحیم، تو دانی که از ظلوم جهول چه آید:
عذر تقصیر خدمت آوردم
که ندارم به طاعت استظهار
عاصیان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار
عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت. منِ بنده امید آورده ام نه طاعت و به دریوزه آمده ام نه به تجارت، «اِصنَعْ بی ما أنْتَ أهْلُهُ».
بر در کعبه سائلی دیدم
که همی گفت و می گرستی خوش
می نگویم که طاعتم بپذیر
قلم عفو بر گناهم کش
باب دوّم گلستان
آثار حج، پاکسازی و خلوص
«… وَتَمْحِیصاً بَلِیغاً…»(خطبه 192)
«و خداوند سبحان حج را.. برای پاکسازی و خالص شدن قرار داد.»
حج صحنه آزمایش است که به خودسازی مسلمان و پاکسازی درونی و خالص شدن اعمال و نیّات او می انجامد.
کعبه را گر هر دمی عزّی فزود
آن ز اخلاصات ابراهیم بود
(مولوی)
آثار حج، سود معنوی
«… یُحْرِزُونَ الاْءَرْبَاحَ فِی مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ».(خطبه 1)
دعوت شوندگان حج بیت الحرام… سودهای فراوان در این تجارتگاه عبادت الهی به دست می آورند.
بندگی خداوند سود سرشار دارد. هر که به خداوند نزدیکتر شد، بی نیازتر شد. انسان حجگزار به خداوند تقرّب بیشتری می جوید و در سایه این عبادت خالص به همه چیز می رسد.
آثار بی توجهی و ترک حج
«وَاللّهَ اللّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ، فَإنَّهُ إنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا».(نامه 47)
«خدا را، خدا را، درباره خانه پرودرگارتان، تا هستید آن را خالی مگذارید؛ زیرا اگر کعبه خلوت شود، مهلت داده نمی شوید.»
نامه 47 نهج البلاغه وصیّت نامه بسیار مهمّ حضرت است که ایشان پس از ضربت خوردن از شقی ترین مردم، در ماه رمضان سال 40ه . در بستر شهادت به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بیان فرمودند. در جمله فوق که قسمتی از وصیت نامه و سفارش به خانه خدا و حج می باشد، امام علیه السلام از آثار مهمّ ترک حج و تضعیف این مراسم را، از میان رفتن پشتیبان و غلبه دشمن درونی و بیرونی می داند.
آثار عمره
«وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتِمَارُهُ، فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ وَیَرْحَضَانِ الذَّنْبَ».(خطبه 110)
«حج و عمره بیت اللّه الحرام، نابود کننده فقر و شستشو دهنده گناهان هستند.»
در این بیان، حضرت، عمره را هم مانند حج، دارای تأثیر بسزا در رونق اقتصادی مسلمین و نابودی فقر و تأمین حوائج مادّی و دنیوی اجتماعات اسلامی می داند در حالی که بلافاصله تأثیر عمیق معنوی و اخروی آن نیز مدّنظر آن امام بزرگوار قرار می گیرد که آمرزش گناهان معتمرین و عمره گزاران این بیت شریف است.
آمرزش گناهان در حج
امام صادق علیه السلام فرمود :
«الحُجّاج یَصدُرُون عَلی ثَلثَةِ أَصنافٍ: …صِنْفٌ یَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ کَهَیئَةِ یَوْمٍ وَلَدَتْهُ اُمّهُ».
«حجاج در سه گروه باز می گردند… و گروهی از آنان در حالی که گناهان آنان بخشیده شده، مانند روزی که از مادر زاده شده اند.»(2)
منبع : حوزه نت
اندر حکایت خاموشی
نوشته شده توسطرحیمی 31ام شهریور, 1393
معاویه خلیفه اموی با عقیل، برادر امام علی علیه السلام نشسته بودند. معاویه رو به حاضران کرد و گفت: ای اهل شام! این کلام خداوند متعال را شنیده اید که می فرماید: «تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ» (بریده باد دو دست ابی لهب) گفتند: آری. معاویه گفت: «ابولهب» عموی عقیل است. عقیل هم بلافاصله گفت: ای اهالی شام این کلام خداوند متعال را شنیده اید که می فرماید: «وَ امْرَأَتُهُ حَمّالَةَ الْحَطَبِ» (و زن او که حمل کننده هیزم است.) گفتند: آری. عقیل گفت: «حمّالة الحطب» عمه معاویه است.
در این حکایت، جامی فواید خاموشی در برابر عیوب دیگران را یادآور می شود. اگرچه سکوت و خاموشی در برابر انحراف ها، ستم ها، حق کشی ها و سم پاشی های دشمنان دین، عملی ناپسند و نابخشودنی است، ولی در برابر عیوب خود و دیگران نشانه خرد، آگاهی، تیزهوشی و عبادت است. چنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید:
«سکوت والاترین عبادت هاست» .
زیرا استوارتر از شیوایی در گفتار، خموشی است در جایی که سخن گفتن شایسته نیست. از سوی دیگر، چون خموشی، عیب ها را در خود پنهان می دارد، «خزانه داری برتر از خاموشی نیست» .
با وجودی که سکوت در برابر عیب های خود و دیگران سهل و آسان می نماید، ولی در عمل کاری بس مشکل است که گاه حتی باهوش ترین افراد از آن به دلایل گوناگون از جمله غوطه ور شدن در گناه، خودخواهی و خودپسندی غافل می شوند. به گونه ای که پرده های غرور بر چشمان آنها سایه می افکند و بدون توجه به عیب های خود به عیب جویی از دیگران می پردازند و با زبان خویش، زمینه برملاشدن عیب های خود را فراهم می کنند. این واقعیتی است که در منابع دینی هم بدان تأکید شده است. امام علی علیه السلام می فرماید:
«هر که عیب جویی کند، عیب جویی شود وهرکه دشنام دهد پاسخ شنود».
در حکایت بالا نیز معاویه با تمام سیاسی کاری و هوشمندی اش، به سبب غوطه ور شدن در گناه و خودخواهی، یک لحظه از نسب خویش غافل شد و به قصد تحقیر، نَسب عقیل را به ابولهب نسبت می دهد، ولی غافل از اینکه عقیل جسورتر و نکته سنج تر از آن است که بتوان از او عیب جویی کرد. ازاین رو، با آگاهی کامل از پیشینه ننگین معاویه با پاسخی به هنگام او را سرافکنده می سازد. در حالی که معاویه می توانست با سکوت و خاموشی و حفظ اسرار و عیب خویش مرتکب گناه عیب جویی از دیگران هم نشود.
بی شک، سعادتمند و خردمند کسی است که بر عیب دیگران سرپوش بگذارد و بر عیب خود بینا باشد.
عیب مردم را مگو ای خودپرست
عیب جویی هم به دنبال تو هست
تو عیوب دیگران سازی بیان
دیگری عیب تو آرد بر زبان
گر خردمندی و داری عقل و هوش
تا توانی عیب ها را پرده پوش
صغیر اصفهانی
منبع :معاونت تهذیب حوزه
درمان ریا
نوشته شده توسطرحیمی 30ام شهریور, 1393بسم الله الرحمن الرحیم
(إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِالْمُؤْمِنُونَ) (آل عمران- 160)
ترجمه:
اگر خداوند شما را يارى كند، هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد! و اگر دست از يارى شما بردارد، كيست كه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند بايد توكل كنند!
خلاصه تفسیر:
راه مبارزه با ريا كارى، مانند همه اخلاق و اعمال مذموم و ناپسند، دو چيز است:
نخست توجّه به علل و ريشههاى آن براى خشكانيدن و نابود كردن آنها، و سپس مطالعه در پيامدهاى آن براى آگاه شدن از عواقب دردناكى كه در انتظار آلودگان به اين اخلاق مذموم است. ريشه ريا همان «شرك افعالى» و عدم توجّه به حقيقت توحيد است. اگر پايههاى توحيد افعالى در درون جان ما محكم شود و بدانيم عزّت و ذلّت و روزى و نعمت به دست خداست و دلهاى مردم نيز در اراده و اختيار اوست هرگز به خاطر جلب رضاى اين و آن اعمال خود را آلوده به ريا نمى كنيم!
اگر به يقين بدانيم كسى كه با خداست همه چيز دارد، و كسى كه از او جداست فاقد همه چيز است، به مصداق آیه مورد بحث
«انْ يَنْصُرُكُمْ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ انْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَاالَّذى يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ
اگر خداوند شما را يارى كند هيچ كس بر شما غلبه نخواهد كرد
و اگر دست از يارى شما بر دارد هيچ كس نمىتواند شما را يارى كند!»
و اگر به اين حقيقت قرآنى توجّه كنيم كه تمام عزّت نزد خدا و به دست خداست:
«ايَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَانَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميْعاً
آيا كسانى كه با دشمنان خدا طرح دوستى مى ريزند مى خواهند عزّت و آبرو نزد آنها كسب كنند،
با اين كه همه عزّتها از آن خداست !»
آرى! اگر ايمان به اين امور در اعماق جان مستقر شود دليلى ندارد كه انسان براى جلب توجّه مردم و كسب وجاهت و آبرو يا جلب اعتماد آنها خود را آلوده به اعمال نفاق آلود كند!
بعضى از علماى اخلاق گفتهاند ريشه اصلى رياكارى حبّ جاه و مقام است كه اگر آن را تشريح كنيم به سه اصل باز مى گردد:
علاقه به ستايش مردم،
فرار از مذّمت و نكوهش آنها،
و طمع ورزيدن به آنچه در دست مردم است.
اين نكته نيز قابل توجّه است كه پنهان كردن نيّتهاى آلوده به ريا، براى مدّت طولانى ممكن نيست، و رياكاران غالباً در همين دنيا شناخته و رسوا مىشوند و از لا به لاى سخنان و رفتار آنها آلودگى نيّت آنها فاش مىشود، و ارزش خود را نزد خاصّ و عام از دست مىدهند؛ توجّه به اين معنى نيز اثر باز دارنده مهمّى دارد. لذّتى كه از عمل خالص و نيّت پاك به انسان دست مىدهد با هيچ چيز قابل مقايسه نيست، و همين امر براى خلوص نيّت كافى است.بعضى از علماى اخلاق گفته اند:
يكى از طرق درمان عمل ريا اين است كه انسان تلاش براى پنهان نگاه داشتن عبادات و حسنات خود كند و به هنگام عبادت در را بر روى خود ببندد، و هنگام انفاق و كارهاى خير ديگر سعى بر كتمان آن نمايد تا تدريجاً به اين كار عادت كند.
ولى اين به آن معنا نيست كه از شركت در جمعه و جماعت و مراسم حج و اعمال دسته جمعى ديگر خوددارى نمايد كه آن نيز ضايعهاى است بزرگ!
منبع : معاونت تهذیب
طرح ختم سوره مبارکه فجر به مدت چهل روز
نوشته شده توسطرحیمی 27ام شهریور, 1393حوزه علمیه محدثه(سلام الله علیها)بروجرد در نظر دارد طرح ختم جمعی سوره مبارکه فجر را به مدت چهل روز برگزار نماید.این طرح به نیت تعجیل در فرج مولایمان حضرت صاحب الزمان ،نابودی هرچه زودتر مسلمان نماهای ضد دین و پیروزی امت اسلام بر گروههای تکفیری و همچنین سلامتی مقتدایمان امام خامنه ای برگزار می گردد و ثواب آن به پیشگاه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تقدیم می گردد.
زمان برگزاری:
جمعه اول ذی الحجه(4 مهر)تا روز دهم محرم (عاشورا) به مدت چهل روز(هر روز یک تلاوت توسط هر فرد)
دوستانی که مایل به شرکت در این طرح معنوی هستند با ارسال کلمه “فجر”در بخش نظرات شرکت خود را در این طرح اعلام نمایند.
یشاپیش از همکاری شما سپاسگزاریم.
نامگذاری سوره ها بی مناسبت نیست.
برخی از سوره ها علاوه بر نام معروف خود، عنوان ویژه ای هم دارد.
سوره «فجر» یکی از این سوره هاست.
امام صادق علیه السلام فرموده است:
«سوره فجر را در نمازهای فریضه و نافله خویش بخوانید، که آن، سوره حسین علیه السلام است و به آن رغبت و اشتیاق نشان دهید».(1)
خواص سوره فجر
هر كس سوره فجر را را در دهه اول ماه ذی الحجه قرائت نماید گناهانش بخشیده می شود و اگر در غیر این ایام خوانده شود مایه نورانیت او در قیامت می گردد.
این سوره هشتاد و نهمین سوره قران كریم است كه مكی و دارای 30 آیه است.
محتوا :
سوره فجر اشارهای به بعضی از اقوام طغیانگر پیشین مانند قوم عاد و قوم ثمود و فرعون؛ و انتقام شدید خداوند از آنان کردهاست، تا قدرتهای دیگر حساب خود را برسند. در بخش دیگر این سوره اشاره مختصری به امتحان و آزمایش انسان دارد. در پایان به مساله معاد و سرنوشت مجرمان و کافران؛ و همچنین پاداش عظیم مؤمنانی که صاحب نفوس مطمئنه هستند میپردازد .
در فضیلت این سوره از امام صادق علیه السلام نقل شده است: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود قرائت كنید. زیرا این سوره ، سوره امام حسین علیه السلام است. هر كس این سوره را قرائت نماید در روز قیامت در درجه امام حسین علیه السلام و همراه ایشان خواهد بود.1
ابو اسامه می گوید: من در مجلسی كه امام صادق علیه السلام این حدیث را فرمود حاضر بودم از ایشان پرسیدم: چگونه این سوره مخصوص امام حسین علیه السلام شد؟ فرمود: آیا این آیه را نشنیده ای: یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی… منظور از نفس مطمئنه امام حسین علیه السلام است.
در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر كس سوره فجر را را در دهه اول ماه ذی الحجه قرائت نماید گناهانش بخشیده می شود و اگر در غیر این ایام خوانده شود مایه نورانیت او در قیامت می گردد.
در فضیلت این سوره از امام صادق علیه السلام نقل شده است: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود قرائت كنید. زیرا این سوره ، سوره امام حسین علیه السلام است. هر كس این سوره را قرائت نماید در روز قیامت در درجه امام حسین علیه السلام و همراه ایشان خواهد بود .
آثار و بركات سوره
1) فرزند دار شدن
هر كس آن را بنویسد و با خود همراه داشته باشد و با همسر خود همبستر شود خداوند فرزندی را كه نور چشم او باشد به او عطا می كند.4
آورده اند كه 11 بار خواندن سوره فجر پیش ار انعقاد نطفه برای پسر دار شدن مفید است.
2) در پناه خدا قرار گرفتن
امام صادق علیه السلام فرموده اند: هر كس هنگام طلوع فجر سوره فجر را بخواند تا فجر روز بعد در امان خدا خواهد بود.
صفحات: 1· 2
افراد سبک عقل (سفیه) از دیدگاه قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 25ام شهریور, 1393اگر کسی به آن اندازه نرسیده که بین خیر و شر خودش فرق بگذارد، سفیه است؛
می فرمایند:
هرکس از راه رسمی که ابراهیم برای شما آورده روی بگرداند، سفیه است؛
ما می گوییم سبک عقل.
حجتالاسلام محمدعلی جاودان از اساتید برجسته اخلاق هستند که در طی دوران زندگی و تحصیل حوزویشان از محضر اساتید برجستهای از جمله آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی، آیتالله خوانساری، آیتالله حقشناس و علامه عسکری بهرهمند شده اند.
عاقبت کسانی که تقوا را مراعات کردند
در آیه 35 سوره مبارکه رعد می فرماید: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ » مثال آن باغ هایی که به متقیان وعده داده شده است؛ جنت یعنی باغ هایی که زمین هایش پوشیده است؛ هیچ جا زمین خالی در آن باغ پیدا نمی کنید؛ هرچه هست از درخت و گل و گیاه پوشیده است؛ زیر این درختان نهرهای جاری است.
«أُكُلُهَا دَائِمٌ » این یعنی چه؟ یعنی دائم می خورند؟ مگر مرغ و خروس است؟ «وَظِلُّهَا» سایه درختان آنجا همیشگی است؛ «تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَوا» این عاقبت آنهاست که تقوا را مراعات کرده اند؛ مراقب چشم شان بوده اند؛ مراقب گوششان بوده اند؛ مراقب زبان شان بوده اند؛ هر غذایی را نخورده اند؛ هرجا غذا نخوردند؛ ببینید هر غذایی را نخوردند و هرجایی غذا نخوردند.
«وَّعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ» پایان کار کافران آتش است؛ در آیه فرمود: «مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ» مثال آن بهشتی که به متقیان وعده داده شده است؛ مثال است؛ داریم برای شما مثال می زنیم؛ این یک تفسیر مساله است؛ واقعیت بهشت را نمی شود گفت؛ شما نمی توانید بفهمید و ما نمی توانیم بگوییم؛ مثالش را برایتان می گوییم.
انسان بخشش خدا را حس می کند
«مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاءٍ غَيْرِ آسِنٍ» یک نهرهایی هست که در آنها آب جاری است؛ «وَأَنْهَارٌ مِّن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ» نهرهایی است که در آنها شیر جاریست و اصلا مزه این شیر عوض نمی شود؛ «وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ» یک نهرهایی است که از شراب است؛ «لذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ» آنها که از آن می نوشند به یک لذت می رسند؛ «وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى» یک نهرهایی است که از عسل مصفا است؛ هیچ مومی در آن نیست.
«وَلَهُمْ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ» برای ایشان یعنی برای متقون از همه انواع میوه ها هست؛ «وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ» آمرزش الهی؛ این را دیگر باید حس کرد؛ آن آب خوردنی است؛ اما مغفرت که خوردنی نیست؛ انسان بخشش خدا را حس می کند؛ آن حس چقدر لذت بخش است؟ نمی دانیم.
صفحات: 1· 2
ماجرای سقاخانه اسماعیل طلای حرم!
نوشته شده توسطرحیمی 22ام شهریور, 1393
کاسه های برنجی طلایی رنگ را زیر شیر آب می گرفتیم و بعد از گفتن بسم ا… چشم ها را می بستیم و به نیت تبرک و شفا، آب را سر می کشیدیم. زائران قدیمی حرم رضوی کاسه های برنجی سقاخانه صحن عتیق را خوب به یاد دارند. چند سالی است که به دلایل بهداشتی، ظروف برنجی جمع شده و جایش، لیوان های یکبار مصرف در اطراف شیرهای آب سقانه جانمایی شده و برای سهولت دسترسی به زائران به آب و کثرت جمعیت، شیرهای آب سقاخانه نیز اتومات شده است اما هنوز همان رسم همیشگی در بین زائران وجود دارد، بسم ا… گفتن قبل از نوشیدن به نیت تبرک و تیمن.
ـ
سقاخانه در معماری سنتی ایرانی، فضاهای کوچکی در معابر عمومی است که اهالی و کسبه برای آب دادن به رهگذران تشنه، آن را درست میکردند. سقاخانه معمولاً ظروف سنگی بزرگی بود که آب آشامیدنی را در آنها ریخته می ریختند و پیالههایی را با زنجیر به آنها می بستند. بانیان سقاخانه به قصد ثواب بردن و سیراب کردن تشنگان، اقدام به ساخت و نگه داری آنها میکردند. برخی سقاخانهها دائمی بودند و برخی دیگر در زمانهای خاص بویژه در ایام عزاداری محرم برپا میشدند. برای اینکه رهگذران در شب بدانند که سقاخانه کجاست تا رفع تشنگی کنند، در اطراف آن نیز شمع هایی را روشن می کردند. در تهران رسم بود، کسانی که نذر و نیازی داشتند هر شب جمعه، شمعهایی را در سقاخانهها روشن میکردند. از میان سقاخانه هایی که وجود دارد، سقاخانه اسماعیل طلای حرم مطهر از معروف ترین هاست. سقاخانه اسماعیل طلا، جا گرفته در مرکز صحن عتیق روبروی پنجره فولاد، سابقه ای طولانی دارد و از قدیمی ترین سقاخانه هاست. سنگ بنای این سقاخانه را نادرشاه افشار نهاد و یکی از فرماندهان فتحعلی شاه، بهای روکش طلای آن را پرداخت.
ماجرا از این قرار است که بین سالهای ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ق به دستور نادرشاه افشار سنگابی یکپارچه از سنگ مرمر که از جنگ هرات به غنیمت گرفته بود را در کنار جوی آبی که آن زمان از وسط صحن عتیق عبور میکرده نصب می شود تا مردم برای رفع تشنگی از آب درون این سنگ که سه کر گنجایش داشته، استفاده کنند.
چند سال بعد، یکی از سرداران فتحعلی شاه که جان وی را از خطری احتمالی نجات می دهد. آن زمان از طرف یکی از دول خارجه، بستهای به عنوان هدیه به دربار می رسد و شاه قصد گشودن آن را می کند اما اسماعیل خان که بسته را مشکوک می بیند درخواست دارد این کار در محوطهٔ کاخ به وسیلهٔ خدمتگذاران انجام شود تا احتمال سوء قصد از شاه دور بماند. اتفاقاً هنگام بازکردن، بسته منفجر می شود. شاه به رسم پاداش از دو اندیشی وی، هم وزن اسماعیل خان به او طلا اهدا می کند. او این طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب می کند تا گنبد و پایه های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود. از آن زمان سقا خانه را «سقاخانه اسماعیل طلائی» نام می گذارند. این سردار اهل مهدی شهر (سنگسر) سمنان بر فراز سنگاب پوششی هشت ضلعی و سقفی گنبدی شکل بنا و آن را طلا کاری می کند. سقف گنبدی شکل سقاخانه بر روی پایههایی از سنگ مرمر کندهکاری شده و کاشی قرار دارد و سطح آن از بالای کاشی پایهها با خشتهای مطلا و پیرامون آن با اسماء ا… تزیین شده است.
در گذشته آب سقاخانه اسماعیل طلایی از طریق چشمهای به نام چشمه گیلاس در فاصله ۴۸ کیلومتری مشهد امروز تامین میشد. بسیاری از زائران با آوردن قمقمه های خالی از این آب را برای تبرک و تیمن و بردن آن به شهر خود برمی دارند.
بسیارند آنها که با دلی صاف، آبی از سقاخانه حرم امام رضا (ع) به نیت شفای بیمارشان برده اند، بسیارند آنها که برای روشنی قلب و روحشان، جرعه از این آب را نوشیده اند، بسیارند آنها که به جای شمع، نذری کرده اند برای تامین روشنایی اطراف سقاخانه و لیوان هایی که در اختیار زائران قرار می گیرد و بسیارند آنها که هنوز به یاد لب تشنه حسین و مشک پرخون سقای کربلا و گلوی خشک شهید شش ماهه عاشورا، آب را با بغض و اشک می نوشند، در حرم امام رضا (ع) یه یاد جدشان امام حسین (ع) و مگر چنین آبی، جز روشنی است؟!
منبع:سایت بچه های قلم