موضوع: "تفسیر"
آدرس مهمی که همه به دنبال آنند!
نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1394بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(الرعد/28)
آگاه باش که با ياد خدا دلها آرامش مي يابد.
جمال يار ندارد نقاب و پرده ولى
غبار ره بنشان تا نظر توانى کرد!
در آيه «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» تفسير بسيار جالبى از (من اناب ) (آنها که به سوى خدا بازگشته اند) بيان مى کند:
اينان کسانى هستند که ايمان آورده اند و دلهايشان به ذکر خدا مطمئن و آرام است.
و بعد به عنوان يک قاعده کلى و اصل جاويدان و فراگير مى فرمود (آگاه باشيد با ياد خدا دلها آرامش مى گيرد (الا بذکر الله تطمئن القلوب ).
نکته ها :
1 - چگونه دل با ياد خدا آرام مى گيرد؟
بمحمد تطمئن القلوب و هو ذکر الله و حجابه
به وسيله محمد دلها آرامش مى پذيرد و او است ذکر خدا و حجاب او!.
هميشه اضطراب و نگرانى يکى از بزرگترين بلاهاى زندگى انسانها بوده و هست ، و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى کاملا محسوس است .
هميشه آرامش يکى از گمشده هاى مهم بشر بوده ، و به هر درى ميزند تا آن را پيدا کند، و اگر تلاش و کوشش انسانها را در طول تاريخ براى پيدا کردن آرامش از طرق (صحيح ) و (کاذب ) جمع آورى کنيم خود کتاب بسيار قطورى را تشکيل مى دهد.
بعضى از دانشمندان مى گويند: به هنگام بروز بعضى از بيماريهاى واگيردار همچون وبا از هر ده نفر که ظاهرا به علت و يا مى ميرند اکثر آنها به علت نگرانى و ترس است و تنها اقليتى از آنها حقيقتا بخاطر ابتلاى به بيمارى و يا از بين مى روند!
اکثر ایمانها ، به شرک آلوده است.
نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1394
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَمَا يؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ(يوسف/106)
و بيشترشان به خدا ايمان نمي آورند
جز اينکه [با او چيزي را] شريک مي گيرند.
در آيه « وَمَا يؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» مى فرماید آنها هم که ايمان مى آورند، ايمان اکثرشان خالص نيست ، بلکه آميخته با شرک است .
ممکن است خودشان چنين تصور کنند که مؤ منان خالصى هستند، ولى رگه هاى شرک در افکار و گفتار و کردارشان غالبا وجود دارد.
ايمان تنها اين نيست که انسان اعتقاد به وجود خدا داشته باشد بلکه يک موحد خالص کسى است که:
غير از خدا، معبودى به هيچ صورت در دل و جان او نباشد،
گفتارش براى خدا،
اعمالش براى خدا،
و هر کارش براى او انجام پذيرد،
قانونى جز قانون خدا را به رسميت نشناسد،
و طوق بندگى غير او را بر گردن ننهد
و فرمانهاى الهى را خواه مطابق تمايلاتش باشد يا نه ، از جان و دل بپذيرد،
و بر سر دو راهي هاى خدا و هوى ، همواره خدا را مقدم بشمرد،
اين است ايمان خالص ، از هر گونه شرک :
شرک در عقيده ،
شرک در سخن
و شرک در عمل .
و راستى اگر بخواهيم حساب دقيقى در اين زمينه بکنيم ، موحدان راستين و خالص و واقعى ، بسيار کمند!
گام های در مسیر شیطان (خطوات)
نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1394
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ وَمَنْ يتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ فَإِنَّهُ يأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يزَكِّي مَنْ يشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(النور/21)
اي کساني که ايمان آوردهايد پاي از پي گامهاي شيطان منهيد و هر کس پاي بر جاي گامهاي شيطان نهد [بداند که] او به زشتکاري و ناپسند واميدارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچ کس از شما پاک نميشد ولي [اين] خداست که هر کس را بخواهد پاک ميگرداند و خدا[ست که] شنواي داناست.
این آیه هشدارى است به همه مؤ منان که نفوذ افکار و اعمال شيطانى گاه به صورت تدريجى و کم رنگ است و اگر در همان گامهاى نخست کنترل نشود وقتى انسان متوجه مى گردد که کار از کار گذشته است ، بنابراين هنگامى که نخستين وسوسه هاى اشاعه فحشا يا هر گناه ديگر آشکار مى شود، بايد همانجا در مقابل آن ايستاد تا آلودگى گسترش پيدا نکند.
در نخستين آيه روى سخن را به مؤ منان کرده ، مى گويد: (اى کسانى که ايمان آورده ايد از گامهاى شيطان پيروى نکنيد، و هر کس از گامهاى شيطان پيروى کند به انحراف و گمراهى و فحشاء و منکر کشيده مى شود چرا که شيطان دعوت به فحشاء و منکر مى کند) (يا ايها الذين آمنوا لا تتبعوا خطوات الشيطان و من يتبع خطوات الشيطان فانه يامر بالفحشاء و المنکر).
اگر (شيطان ) را به معنى وسيع کلمه ، يعنى (هر موجود موذى و تبهکار و ويرانگر) تفسير کنيم گستردگى اين هشدار در تمام ابعاد زندگى روشن مى شود. هرگز يک انسان پاکدامن و با ايمان را نمى شود يک مرتبه در آغوش فساد پرتاب کرد، بلکه گام به گام اين راه را مى سپرد:
گام اول معاشرت و دوستى با آلودگان است .
گام دوم شرکت در مجلس آنها.
گام سوم فکر گناه .
گام چهارم ارتکاب مصاديق مشکوک و شبهات .
گام پنجم انجام گناهان صغيره .
و بالاخره در گامهاى بعد گرفتار بدترين کبائر مى شود، درست به کسى مى ماند که زمان خويش به دست جنايتکارى سپرده او را گام به گام به سوى پرتگاه مى برد، تا سقوط کند و نابود گردد، آرى اين است (خطوات شيطان ).
تفسیر نمونه
اراده خداوند در روایات
نوشته شده توسطرحیمی 4ام تیر, 1394وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِي الْعُلْيا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(التوبة/40)
و سخن خداست که برتر است و خدا شکست ناپذير حکيم است.
اراده ى خداوند، برتر از هر اراده و خواسته اى است. «كلمة اللَّه هى العلیا»
آنچه از روایات ظاهر می شود این است که اراده خداوند از صفات ذات نیست بلکه از صفات فعل است و حتی کسانی که اراده را عبارت از علم به مصلحت می دانند و آن را از صفات ذات می شمرند قبول دارند که ظاهر روایات ظهور در این دارد که اراده از صفات فعل است چیزی که هست می گویند: این روایات باب اراده را تأویل و توجیه می نمایند به طور مثال می گویند اراده دارای دو مقام است:
اراده در مقام ذات، اراده در مقام فعل و روایات ناظر به مقام دوم است و اَفْهام آن زمان کشش این مطلب را نداشته که ائمّه علیهم السَّلام در مقام اوّل صحبتی نمایند لکن در بحث اطلاق صفت بر خداوند گفته شد که ما از ذات تصوّر نداریم تا برای ذات غیر متصور اثبات صفت کنیم. ما افعال او را می بینیم و از افعال او انتزاع صفت می نماییم و این اوصاف در حقیقت اسماء هستند چرا که صفت به معنی کیفیت و چگونگی برای خدا اثبات نمی کنیم چرا که او نظیر و نمونه ندارد.
با توجه به بحث گذشته (اطلاق صفت به خداوند) و نظر به روایات باب اراده معلوم می شود که اراده از صفات فعل است نه از صفات ذات و به معنای علم به مصلحت و نظام اتم و اکمل است. ما در اینجا تعدادی از روایات را می آوریم:
1. عن بکیر بن أعین قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السَّلام: علم اللّه و مشیته هما مختلفان أو متّفقان؟ فقال: العلم لیس هو المشیئة، ألا تری انّک تقول: سأفعل کذا إن شاء اللّه ولا تقول: سأفعل کذا إن علم اللّه فقولک: إن شاء اللّه دلیل علی انّه لم یشاء فإذا شاء کان الذی شاء کما شاء(1):
«بکیر بن اعین می گوید به حضرت صادق علیه السَّلام عرض کردم که آیا علم خداوند ومشیت او یک چیزند یا مختلف اند؟
حضرت فرمود: علم غیر از مشیت است مگر نمی بینی که می گویی این کار را خواهم کرد، اگر خداوند بخواهد و نمی گویی این کار را خواهم کرد اگر خداوند بداند پس این که می گویی اگر خداوند بخواهد دلیل است بر این که خدا نخواسته و چون خواست آنچه را خواست چنان که خواست واقع شود».
حبطت اعمالهم : گناهانی که موجب از بین رفتن اعمال نیک و پسندیده می شوند.
نوشته شده توسطرحیمی 4ام تیر, 1394کلمه حبط به معنای باطل شدن عمل، و از تاثیر افتادن آن است و در قرآن هم جز به عمل نسبت داده نشده، آنچه خدای تعالی در باره ی اثر حبط بیان کرده، باطل شدن اعمال انسان هم در دنیا و هم در آخرت است،در صحاح اللغة آمده است:
“حبط عمله حبطا بطل ثوابه “عملش حبط شد؛ یعنی ثواب آن از بین رفت،[1] هم چنین در المصباح المنیر آمده “حبط العمل حبطا … فسد و هدر"[2]؛ عملش حبط شد؛ یعنی عمل فاسد و تباه شد.
اعمالی مانند: کفر، شرک ، قتل انبیا و اولیا ، بی حرمتی و انکار آیات انبیا و اولیا از روی عناد ، لجاجت ، تعصّب ، حسد ، و انکار آخرت ، سبب حبط اعمال می شوند،(عدل الهی شهید مطهری ذیل عنوان آفت زدگی مراجعه )
در قرآن كريم امور ذيل را موجب «حبط عمل» ميداند.
كفر، (محمد/1و8و32).
نفاق، (محمد/28 و احزاب/18و19).
ارتداد، (بقره/217).
شرك عملي، (توبه/17).
كراهت از آنچه خداوند نازل نموده است، (محمد/8و9).
بازداشتن از راه خدا، (محمد/32).
مجادله با رسول و مشاقه با ايشان، (محمد/32).
كشتن پيامبران، (آلعمران/21و22).
بيادبي به پيامبر صلي الله عليه وآله، (حجرات/2).
روي آوردن به دنيا و اعراض از آخرت، (هود/15و16).
انكار آخرت، (اعراف/147).
كشتن آمران به معروف، (آلعمران/21و22).
خدای متعال در آیاتی از قرآن در مورد حبط اعمال فرموده است:
1) «أُولَئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ»(آل عمران/22)
آنان کساني اند که در [اين] دنيا و [در سراي] آخرت اعمالشان به هدر رفته و براي آنان هيچ ياوري نيست.
2) نیز فرموده: «وَيقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَهَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيمَانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِينَ»(المائدة/53)
و کساني که ايمان آورده اند مي گويند آيا اينان بودند که به خداوند سوگندهاي سخت مي خوردند که جدا با شما هستند اعمالشان تباه شد و زيانکار گرديدند.
3) همچنانکه از آیه«وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يعْمَلُونَ»(الأعراف/147)
و کساني که آيات ما و ديدار آخرت را دروغ پنداشتند اعمالشان تباه شده است آيا جز در برابر آنچه مي کردند کيفر مي بينند.
4) و «مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ»(التوبة/17)
مشرکان را نرسد که مساجد خدا را آباد کنند در حالي که به کفر خويش شهادت م يدهند آنانند که اعمالشان به هدر رفته و خود در آتش جاودانند.
5) ونیز «كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلَاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُوا أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»(التوبة/69)
[حال شما منافقان] چون کساني است که پيش از شما بودند آنان از شما نيرومندتر و داراي اموال و فرزندان بيشتر بودند پس از نصيب خويش [در دنيا] برخوردار شدند و شما [هم] از نصيب خود برخوردار شديد همان گونه که آنان که پيش از شما بودند از نصيب خويش برخوردار شدند و شما [در باطل] فرو رفتيد همان گونه که آنان فرو رفتند آنان اعمالشان در دنيا و آخرت به هدر رفت و آنان همان زيانکارانند.
تفسیر دعای سحر1
نوشته شده توسطرحیمی 31ام خرداد, 1394از جمله معارف الهی و تعالیم اسلامی دعا می باشد که در عرف عارفان به آن تضرع و انابه و در فارسی به آن «راز و نیاز و توبه» گفته می شود که در اسلام از مهم ترین امور به شمار می رود، و از سیرت انبیای و اوصیا و اولیاء بر شمرده شده است، برای اهل عرفان لذیذترین لذت ها به شمار می آید، چرا که: سخن گفتن دل داده است با دل دار، هم چنان که قرآن و قرائت آن، سخن گفتن معشوق است با دل داده اش. پس دعا قرآنی است که فرا فرستاده می شود در مقابل قرآن که کتابی است فرو فرستاده شده. امام حسین علیه السلام در دعای عرفه فرموده است:
«یا مَن اذاق احبائه حلاوة المؤانسة؛[1]
ای آن که شیرینی همدمی را به دوست دارانش چشانده است.»
و امام سجاد علیه السلام در مناجات محبین، صحیفه (ثانویه) فرموده است:
«الهی! من ذا الذی ذاق حلاوة محبتک فرام منک بدلا؛[2]
الهی کیست که شیرینی دوستی تو را چشیده باشد و تو را با کس دیگری عوض کرده باشد؟»
دانلود زلال ۱.۵.۳(اندروید) تفسیر المیزان
نوشته شده توسطرحیمی 28ام خرداد, 1394مشخصات
زلال قرار است قرآنی باشد که با نگاه به ظاهرش، کمی از عمق آن هم پیداست؛ درست مثل آب روان.
اینطوری میخواهیم کمی تدبر اضافه کنیم به قرائتهای روزانه.
• نسخه ۱.۵.۳
- نمایش تفسیر المیزان عربی و فارسی
- نمایش نکات تفسیری مربوط به آیات
- جستجو در آیات قرآن
- ذخیره تفاسیر برای استفاده آفلاین
- نصب در مرورگر کروم برای استفاده در کامپیوتر
• دریافت نرم افزار اندرویدی زلال
• مشاهده نسخه تحت وب zolal-quran.ir
• دریافت افزونه مرورگر کروم
حاصل همراهی سُبحه و مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)
دانلودکامل تفسير نورPDF + اندروید
نوشته شده توسطرحیمی 24ام خرداد, 1394نسخه کامل تفسير نور(حجت الاسلام قرائتي) - اندرويد
دانلود متن کامل تفسير نور به صورت PDF بر اساس سوره هاي قرآن
1 | حمد | 31 | لقمان | 61 | صف | 91 | شمس |
2 | 32 | سجده | 62 | جمعه | 92 | لیل | |
3 | آل عمران | 33 | احزاب | 63 | منافقون | 93 | ضحی |
4 | نساء | 34 | سبأ | 64 | تغابن | 94 | شرح |
5 | مائده | 35 | فاطر | 65 | طلاق | 95 | تین |
6 | انعام | 36 | یاسین | 66 | تحریم | 96 | علق |
7 | اعراف | 37 | صافات | 67 | ملک | 97 | قدر |
8 | انفال | 38 | ص | 68 | قلم | 98 | بینه |
9 | توبه | 39 | زمر | 69 | حاقه | 99 | زلزال |
10 | یونس | 40 | غافر | 70 | معارج | 100 | عادیات |
11 | هود | 41 | فصلت | 71 | نوح | 101 | قارعه |
12 | یوسف | 42 | شوری | 72 | جن | 102 | تکاثر |
13 | رعد | 43 | زخرف | 73 | مزمل | 103 | عصر |
14 | ابراهیم | 44 | دخان | 74 | مدثر | 104 | همزه |
15 | حجر | 45 | جاثیه | 75 | قیامت | 105 | فیل |
16 | نحل | 46 | احقاف | 76 | انسان | 106 | قریش |
17 | اسراء | 47 | محمد | 77 | مرسلات | 107 | ماعون |
18 | کهف | 48 | فتح | 78 | نبأ | 108 | کوثر |
19 | مریم | 49 | حجرات | 79 | نازعات | 109 | کافرون |
20 | طه | 50 | ق | 80 | عبس | 110 | نصر |
21 | انبیاء | 51 | ذاریات | 81 | تکویر | 111 | مسد |
22 | حج | 52 | طور | 82 | انفطار | 112 | اخلاص |
23 | مومنؤن | 53 | نجم | 83 | مطففین | 113 | فلق |
24 | نور | 54 | قمر | 84 | انشقاق | 114 | ناس |
25 | فرقان | 55 | رحمن | 85 | بروج | ||
26 | شعراء | 56 | واقعه | 86 | طارق | ||
27 | نمل | 57 | حدید | 87 | اعلی | ||
28 | قصص | 58 | مجادله | 88 | غاشیه | ||
29 | عنکبوت | 59 | حشر | 89 | فجر | ||
30 | روم | 60 | ممتحنه | 90 | بلد |
التماس دعا
منبع: پایگاه درسهایی از قرآن
تقوی بزرگترین ارزش و برتری انسانی
نوشته شده توسطرحیمی 23ام خرداد, 1394يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَأُنثىٰ وَجَعَلناكُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا ۚ إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ۚ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ﴿سوره مبارکه الحجرات آیه ۱۳﴾
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛
(اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
تقوا ، ملاک برتری انسانها
اسلام، افراد را به اخوّت و برادری، انسانها را یکی دانستن، بین آنها تبعیض قائل نشدن، نژادها را مایهی تمایز بشر نسبت به یکدیگر قرار ندادن، برای ملتی برتری و رفعت طبیعی و ذاتی بر ملت دیگر قائل نشدن، دعوت میکند.اسلام به گرامی بودن پرهیزکاران دعوت میکند. ملاک برتری، تقواست.
تقوا، یعنی مراقب رفتار خود بودن؛ زیر پای خود را نگاه کردن؛ با توجّه به مرزهای الهی، برنامهی زندگی ریختن. اینها مربوط به یک زمان خاص نیست و بشرِ امروز هم به همین چیزها نیاز دارد. علم و مدنیّت بشر هرچه پیشرفت کند، همین چیزهاست که مایهی سعادت اوست. امّت اسلامی باید به این امور توجّه کند و اینها را بخواهد و برای آنها تلاش نماید. اینها به اراده و عزم راسخ در میان ملتهای مسلمان و مسؤولان و سران کشورها - کسانیکه زمام امور را در کشورها در دست دارند - احتیاج دارد. بیانات در دیدار کارگزاران نظام۱۳۸۲/۰۷/۰۲
عزّت سیاسى، قدرت اقتصادى و... همه از طرف خدا و در دست اوست!
نوشته شده توسطرحیمی 4ام آذر, 1393بی شک عزت و افتخار در پرتو فرهنگ انسانساز قرآنی، دست یافتنی است و دور ماندن از قرآن، زمینه ساز ذلت و خواری فرد و جامعه به شمار میرود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يسَارِعُونَ فِيهِمْ يقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يأْتِي بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ(المائدة/52)
ترجمه:
مى بينى كسانى كه در دلهايشان بيمارى است در [دوستى] با آنان شتاب مىورزند مى گويند مى ترسيم به ما حادثه ناگوارى برسد اميد است خدا از جانب خود فتح [منظور] يا امر ديگرى را پيش آورد تا [در نتيجه آنان] از آنچه در دل خود نهفته داشته اند پشيمان گردند
تفسیر:
پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله شاهد تلاشهاى آشكار و شتابزده افراد سست ایمان براى پیوستن به یهود و نصارى است. «فترى الّذین فى قلوبهم مرض یسارعون فیهم»
نمونه ى روشن كسانى كه از هدایت الهى محروند، بیماردلانى هستند كه با سرعت براى پیوستن به كفّار تلاش مى كنند. «انّ اللَّه لایهدى القوم الظالمین… الّذین فى قلوبهم مرض» (حرف «فاء» نشانه آن است كه ظالمین آیه قبل، بیماردلان این آیه هستند)
بیماردلان سست ایمان، با سرعت به سراغ طرح دوستى با دشمنان كافر مىروند. «فى قلوبهم مرض یسارعون فیهم»
افراد سست ایمان و منافق، مىخواهند كه جزو كفّار باشند. «یسارعون فیهم»، نه «الیهم».
در برابر نص وفرمان صریح خداوند نباید اجتهاد و مصلحتاندیشى كرد. «لاتتّخذوا الیهود… اولیاء… یقولون نخشى»
تفسیر نور
انگیزه ى پذیرش رابطه ى ذلّت بار با ابرقدرتها، ضعف ایمان و وحشت از غیر خداست. «یقولون نخشى»
مسلمانان، به پیروزى و گسترش اسلام و افشاى منافقان امیدوار باشند. «فعسى اللّه أن یأتى بالفتح…»
عزّت سیاسى، قدرت اقتصادى و پیروزى نظامى همه از طرف خدا و در دست اوست. «أن یأتى بالفتح أو أمر من عنده»