موضوعات: "صفر" یا "پیاده روی اربعین"
احکام عزاداری مطابق با فتاوای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای
نوشته شده توسطرحیمی 25ام مهر, 1393مطابق با فتاوای رهبر انقلاب صورت میگیرد:
پاسخ به سوالات شرعی مخاطبان درباره احکام عزاداری
با توجه به کثرت پرسشها، شما میتوانید ابتدا نظرات منتشر شده در همین صفحه را مشاهده نمایید و یا به منابع فقهى موجود در این پایگاه اطلاعرسانی (اجوبة الاستفتائات: احیاء مناسبتهای دینی | رساله آموزشی: احیای مناسبتهای مذهبی و ملی) مراجعه کرده و اگر پرسش و پاسخ مدنظرتان را نیافتید، سوال شرعی خود را نوشته و ارسال فرمایید.
س 1440: در حسینیه ها و مساجد بیشتر مناطق بهخصوص روستاها مراسم شبیه خوانی به اعتبار اینکه از سنتهای قدیمی است برگزار میشود که گاهی اثر مثبتی در نفوس مردم دارد، این مراسم چه حکمی دارند؟
ج: اگر مراسم شبيهخوانی مشتمل بر امور دروغ و باطل نباشند و مستلزم مفسده هم نباشند و با توجه به مقتضيات زمان باعث وهن مذهب حق هم نشوند، اشکال ندارند، ولی در عين حال بهتر است که به جای آنها، مجالس وعظ و ارشاد و ذکر مصائب حسينی و مرثيه خوانی بر پا شود.
س 1441: استفاده از طبل و سنج و شیپور و همچنین زنجیرهایی که دارای تیغ هستند در مجالس و دستههای عزاداری چه حکمی دارد؟
ج: اگر استفاده از زنجيرهای مزبور موجب وهن مذهب در برابر مردم شود و يا باعث ضرر بدنی قابل توجهی گردد، جايز نيست ولی استفاده از شيپور و طبل و سنج به نحو متعارف اشکال ندارد.
صفحات: 1· 2
در مدينه چه مى گذرد ؟
نوشته شده توسطرحیمی 9ام دی, 1392 عباس و فرزندانش ، فضل و قثم و برادر زاده اش اميرالمومنين عليه السلام ، با طلحه و زبير گرداگرد پيكر مطهر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را گرفته اند.
از سوى ديگر اسامه بن زيد فرمانده سپاه ، خبر رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را در پايگاه (جرف ) دريافت مى كند، و خود را به گروه مصيبت زده مى رساند، همه در يك ماتم و اندوه عميقى فرو رفته اند. اما عباس ، اين پير دنيا ديده گرچه سخت در اندوه فراق پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مى سوزد، اما انديشه اش در جاى ديگر است ، او در انتظار حوادثى است كه مدينه را بيش از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مى لرزاند، او مى داند در پس پرده چه چيزهائى مى گذرد، و به زودى سير حوادث آنها را آشكار خواهد نمود، اما چه كند؟ در انتظار حوادث بنشيند، و دست روى دست بگذارد، و بعد افسوس بخورد؟ يا اقدام …؟ اما چگونه ؟ او در حالى كه در كنار پيكر پاك رسول ، به ماتم نشسته ، شتاب مى گيرد و خود را به على عليه السلام مى رساند، و عرضه مى دارد:
( امدد يدك ؛ ابايعك ، فيقول الناس : عم رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ، بايع ابن عم الرسول صلى الله عليه و آله و سلم ، فلا يختلف عليك اثنان ؟:)
دست خود را دراز كن ، تا با تو بيعت كنم ، و مردم بگويند:
عموى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ، با عموزاده رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بيعت نمود، و ديگر حى دو نفر نيز در مودر تو اختلاف نخواهند داشت ، و مخالفت نكنند.
و على عليه السلام در پاسخ فرمود:
او يطمع فيها طامع غيرى ؟ و آيا كسى جز من توقع دارد به خلافت دست يابد؟ و عباس گفت : ستعلم ؛ به زودى خواهى دانست .(1)
آيا واقعا مسئله به همين سهولت و آسانى بود كه عباس عموى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم تصور مى كرد، با بيعت او مسئله تمام مى شد؟ با مرور به آنچه گذشت ، و خواهد آمد، خواهيم دانست هرگز چنين نمى شد، و بلكه درگيرى و اختلاف ، و جنگ داخلى در پى آن اجتناب ناپذير بود به هر حال طولى نكشيد كه خبر آوردند زير سايبان چه گذشته است (2)
براء ابن عازب ، آن يار ديرين خاندان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم كه هميشه قلبش در دوستى آل پيامبر مى طپيد گويد:
من هنوز در دوستى آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم پايدارم ، بدرود زندگى گفت ، و من در هراس بودم كه اين امر (خلافت ) را از خاندان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بدر برند، اين هراس مرا دستپاچه كرده بود، در حالى كه قلبم مالامال حزن و اندوه مرگ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بود، اما چاره اى نداشتم ، اكنون نبايد بگذارم فرصت از دست برود، به همين دليل مرتب به خانه بنى هاشم سركشى مى كردم ، و آنان همگى دور جنازه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ، جمع بودند، در اين ميان حواس خود را كاملا متوجه شخصيت هاى قريش مى كردم كه آنان در چه حالى هستند، يك وقت متوجه شدم ، ابوبكر و عمر حضور ندارند، و….
ديرى نپائيد ديدم ابوبكر و عمر و گروهى از اصحاب ، زير سايبان بنى ساعده جمع هستند، و گرداگرد ابوبكر و عمر را فرا گرفته اند، و هر كسى به آنان عبور مى كند، به او پيشنهاد بيعت مى كند، و براى ابوبكر از او بيعت مى گيرند،… و من بى تاب شدم ، و با سرعت خود را به بنى هاشم رساندم ، در خانه بسته بود با شدت در را كوبيدم .
درب باز مى شود، براء خود را به داخل خانه پرتاب مى كند، اما…. اضطراب سراپاى وجود براء را فرا گرفته ، او در حالى كه تلاش دارد نفس هاى خود را آرام كند، و اضطراب خود را فرو نشاند….، ولى چهره گرفته او همه چيز را نشان مى دهد. عباس عموى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به او روى نموده ، بگو چه خبر است ؟ چه شده ؟….
براء با لحن تلخى ، بيش از دو سه كلمه نمى تواند بگويد:
مردم با ابوبكر بيعت نموده اند!….
عباس : تربت ايديكم الى آخر الدهر: تاابد دست شما كوتاه گرديد. هر چه به شما گفتم نپذيرفتيد، و من درد خود را در درون خود حبس نمودم (3) على و اهل بيت ، در كنار جنازه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ، حلقه ماتم زده بودند، اينان در خانه خود به سوگ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ، نشسته اند، و دنياى بيرون ، و آنچه در آن مى گذرد، در خاطره آنان كوچك ترين تاءثيرى ندارد، نه اين است كه براى على عليه السلام حوادث بيرون خانه هيچگونه ارزشى ندارد، او همه چيز را مى داند، و به همه چيز آگاه است ، او بيش از عباس ، و پيش از او وخامت اوضاع را درك نموده است ، و مى داند كه عباس چه مى گويد، و چه مى خواهد، گر چه مرگ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ، على را سخت درهم كوبيده است ، وليكن انديشه و خرد او سخت پاى برجاست و مى داند كه زمامدارى امت ، نيز وظيفه اى است بسيار سنگين كه نبايد مهمل گذارده شود، و دست متجاوزين ، بايد كوتاه گردد، و اين قافله را اوو هدايت كند، و گرچه او خود در پاسخ اين اعتراض كه دير جنبيديد، و گذاشتيد ديگران به خلافت دست بيازند، مى گويد:
( اكنت اترك رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ميتا:)
آيا جنازه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را رها نموده و به دنبال خلافتش مى رفتم ..(4)
در ظاهر اگر پيشنهاد عباس عملى مى شد؟ همه چيز به نفع بنى هاشم تمام مى گشت ، زيرا او هم بزرگ قريش ، و هم بزرگ خاندان هاشم (از نظر و سن و سال )، و هم عموى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم .
اما نه … على عليه السلام آگاه است كه حتى اگر جنازه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را نيز رها مى كرد، و امر آن را به ديگرى واگذار مى نمود، و يا اكنون با سرعت به سوى سايبان بنى ساعده برود و با بيعت عباس و مقداد و غيره در يك فرصت كوتاه ، همه چيز را به نفع خود تمام كند؟
مسئله به اين آسانى نخواهد بود كه عمويش تصور كرده است ، او از يك چيز هراس دارد، و اين هراس است كه دست به هيچ اقدامى نمى زند، او مى داندكه رقباى خلافت به اين سهولت دست از تلاش بر نمى دارند، و در نتيجه فتنه و شكاف در ميان امت ايجاد مى شود، و فرصت به دست دشمن داده شده ، و در نتيجه نابودى اسلام را در پى خواهد داشت.(5)
پس بهتر اينكه على عليه السلام خود را به جنازه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مشغول بدارد، و پيشنهاد عباس و ديگران را نپذيرد، و قضاوت را به آيندگان واگذارد.
و فاطمه عليهاالسلام فرمود: و ابوالحسن آنچه شايسته او بود، انجام داد و آنان كارى انجام دادند كه خداوند آنان را كفايت مى كند.(6)
1. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 160.
2. مدرك قبلى
3. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 219.
4. شرح نهج البلاغه ، ج 6، ص 13.
5. در بخش احتجاج به وصيت گذشت .
6. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 6، ص 13.
سياهترين هفته تاريخ/ على محدث (بندرريگى)
دلنوشته اربعین : یادآور نبرد حق و باطل
نوشته شده توسطرحیمی 2ام دی, 1392اربعین فرا می رسد تا دل های غم زده شیعیان را در سوگ مولا، بر سر جاری طهارت اشکها نشاند؛
اما اربعین فقط یادآور غم و اندوه و ماتم زدگی نیست که یادآور نبرد همیشگی حق و باطل و آزادگی و وارستگی عده ای پاکباخته در طول تاریخ است؛
همان هایی که چون مولایشان حضرت سیدالشهداء همه چیز را از دست دادند اما ننگ اسارت نفس و قید وبند و هوی و هوس را بر دل ها نزدند و سبکبار رخت بربستند تا با خون خویش بر تارک زمان حک کنند و بر کلام مولایشان صحه گذارند که :
إِنِّيْ لا أَرَيَ الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَالحَياةَ مَعَ الظّالِمِينَ إِلّا بَرَما
آری…
اربعین هرچند که با تازه شدن داغ و درد دل ما همراه است اما اشک، برای ما ، محبان مولا علی ، که مظلومان همیشه تاریخ بوده و هستیم ،یادآور پرچم برافراشته ما علیه ظلم و ظالمان است.
اربعین فرا می رسد تا تذکری برای دلها باشد که :
راه مولای ما حسین هنوز ادامه دارد…
و البته در این نبرد همیشگی ، جبهه یزید و یزیدیان و معاویه ها هم همچنان مملو از گرگ صفتان و کوردلان است وامروز در این جبهه سردمدار یزیدیان،آمریکا و صهیونیزم و یهودیان متوحشی است که وقیحانه خون انسانهای بی گناه را نردبان خود برای رسیدن به سرمایه های هنگفت و پولهای کلان نموده اند.
ننگ بر اینگونه زیستن خبیثشان که چگونه در عراق و سوریه و فلسطین و هرجای این دنیا، حقیقت را سر می برند تا آمال کثیفشان برآورده شود.
جبهه یزید امروز بداند که ما فرزندان و عاشقان حسین همچنان در برابر فرزندان نامشروع آکله اکباد ایستاده ایم و چون مولایمان حسین در راه یاری حق ، همه چیزمان را فدا خواهیم کرد.
مسلخ عشق آن قرارگاهی است که عاشقانه آن را از خدا می طلبیم و از او می خواهیم که فراز و نشیب های دنیا و زرق و برق های چشمگیر آن ،ذره ای از ارادت و اراده ما نکاهد و همه برای رسیدن به چنین منزلگاهی ،عارفانه هر روز نجوا می کنیم:
يا اَللّهُ يا رَحمانُ يا رَحيمُ يا مُقَلِّبَ الْقُلوبِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دينِكَ
والعاقبه للمتقین
طلبه دانش آموخته رقیه رحیمی
کنار قدم های جابر ،به سوی نینوا ره سپاریم! + دانلود فایل صوتی و تصویری
نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1392
دانلود نماهنگ کنار قدم های جابر
دانلود به وسیله کد QR مخصوص تلفن همراه هوشمند:
کیفیت خیلی عالی کیفیت عالی
متن شعر:
کنار قدم های جابر
بسوی نینوا رهسپاریم
ستون های این جاده را ما
به شوق حرم می شماریم
شبیه رباب و سکینه
برای حرم بیقراریم
ازین سردی و سختی راه
به شوق تو باکی نداریم
فدایی زینب
هوادار عشقیم
اگرکه خدا خواست
بزودی دمشقیم
لبيك يابن الحيدر
قَطَعنا اليك الصَّحاري
الا يا امير الفرات
أضِفنا فانّا ضيوفك
اضِف هؤلاء المُشاة
نَسيرُ اليك نهاراً
و نَحلُمْ بك في الليالي
نَعُدُّ الخُطى و العلامات
و نبكيك حتى الوصال
نسيل كَنهرٍ
يا بحر المَعالي
بصَخرٍ و سدٍّ
اَبد لانُبالي
لبيك يابن الحيدر
وُلِدنا على حبّ حيدر
إذن لانخاف المَخاطِر
و نَفديك بالقلب و الروح
و ليس فقط بالحناجر
و الحمدلله صِرنا
بلطفك شعباً أبيّا
سنمشي الى القدسِ يوماً
مع المسلمين سَويّا
سلامٌ على الشام
كَرَمزِ الصُّمود
و قدس و بحرين
اسيرِ القيود
لبيك يابن الحيدر
شاعر: محسن رضواني
کدهای سرویس RBT تلفن همراه (پیشواز)
- کنار قدم های جابر، سوی نینوا رهسپاریم | کد ایرانسل: (6911925)
- (آوای انتظار همراه اول) | کنار قدم های جابر، سوی نینوا رهسپاریم (کد: 69611)
مداحی های پنج سال گذشته حاج محمود کریمی در اربعین حسینی + دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 30ام آذر, 1392
سال 91 | دریافت |
شور تو در سرم افتاد (جدید، روضه) | |
روضه روز اربعین (جدید،روضه) | |
ابی عبدالله حسین (جدید، نوحه) | |
باز هم زار و حزینه زینبم (جدید، واحد) |
سال 88 | دریافت |
ای برادر عباس، چشمای تو روشن | |
با هر غم بغض گلوم را خوردم | |
سر مزار خودم و غریب می خوانم |
با تشکر از خبرگزاری عتبات
اربعین فصل پیام
نوشته شده توسطرحیمی 29ام آذر, 1392 وقتى كه گرد و خاك پيكار عاشورا فرو نشست و صداى چكاچك شمشيرها، با واپسين تپش قلب مجاهد مردان ، خاموش گشت و زمانى كه خنجر سياه كين ، فرياد سرخ حسين عليه السلام را همراه حنجره اش بريد دوران پس از حسين يعنى فصل پيام آغاز شد.
عصر عاشورا آغاز رسالت بود و از همان ساعت ، خون گرم سالار شهيدان ، دروازه دلهايى را گشود كه با هيچ لشگرى بجز خون فتح نمى شد.
عصر عاشورا پايان حضور جسمانى امام حسين در صحنه و آغاز عصر عشق به حسين بود و از آن غروب سرخ فام تا امروز، بشريت در عصر حسين زيست كرده است ،
كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا.
پس از آنكه كارزار پايان يافت و حسين ، عمود خيمه عشق ، بر زمين افتاد و طوفان طف فرو خوابيد، مبارزه نوينى در برابر ظلم آغاز و جبهه اى به وسعت قلب همه انسانها باز شد. اين بار قهرمان داستان زينب است و زبان گوياى او و امام سجاد عليه السلام شمشير برانى است كه رگ حيات ستم را قطع مى كند.
كاروان اسرا، از كانون حماسه دور مى شود و حال و هواى آنان ائينه تمام نماى ماهيت نهضت حسين است . از سرهاى بريده نور مى بارد و از راس نورانى حسين عليه السلام آواى قرآن بگوش مى رسد:
ام حسبت آن اصحاب الكهف و الرقيم كانوا من اياتنا عجبا
شبها، اهل بيت قرآن و نماز شب مى خوانند و ذكر خدا از لبانشان جدا نمى شود و از اسارت خويش و شهادت مردانشان پشيمان نيستند.
اين قافله بجاى آنكه نشانه افتخارات لشكر كوفه باشد نمايشگر قساوت يزيديان و مظلوميت و حقانيت سپاه جان باخته عشق است .
زينب ماموريتى ويژه و سنگين به عهده دارد. شهداء در قتلگاه آراميده اند و تكليف خود را به بخوبى انجام داده اند و شاهدان بايد در طول مسير، رسالت تبليغى خود را به انجام رسانند. آيا اسارت و زنجير مانع از انجام تكليفشان خواهد بود؟ آيا كشته شدن عزيزانشان و تالمات روحى ناشى از آن ، آنان را از مسئوليت خطير ابلاغ پيام باز خواهد داشت ؟
خيابانهاى كوفه و شام و مجلس يزيد و ابن زياد جواب اين پرسشها را بخوبى مى دهد كه هيچ نيرويى قادر نيست ايمان زينب و زبان رساى على گونه اش را به زنجير كشد.
دست ستم در پوشش تبليغاتى عوامفريبانه و زهر آلوده به خون فرزندان فاطمه آلوده شده است و جو مسموم تحريف حقايق هنوز اجازه نمى دهد تا مردم از ماهيت جنگ نينوا آگاه شوند. فريادى روشنگر لازم است تا مردم پشت جبهه را از عوام فريبى ها و تحريف ها آگاه شوند. فريادى روشنگر لازم است تا مردم پشت جبهه را از عوام فريبى ها و تحريف ها آگاه سازد. جنگ تبليغاتى آغاز مى گردد. جنگى نابرابر كه در يك طرف ، حكومت با تمام ساز و برگ تبليغاتى و در طرف ديگر زنان و كودكانى داغديده ، گرسنه و خسته .
زينب در كوفه و شام پرده از چهره كريه بنى اميه برداشته و با منطق علوى ، مغلطه ها و سفسطه هاى ابن زياد و يزيد را افشار مى كند و با افشاگريهاى روشنى بخش خود، از جنايت هولناكى كه در سرزمين خونبار تف رخ داده پرده بر مى دارد و بدين ترتيب نقاب از سيماى حسينيان و فرزندان رسول خدا كنار مى رود و…
اعتراضها، قيامهاى و انقلابها يكى پس از ديگرى آغاز مى شود و پيام كربلا به گوش تاريخ مى رسد و عاشورا را جاودانگى مى يابد و قتلگاه حسين عليه السلام قبله گاه مى گردد و امت هاى افسرده را جانى دوباره مى بخشد.
در فصل پيام خون ، زينب عاشورايى در تبعيد به پا مى كند و جوامع بشرى از آن تاريخ به بعد گلواژه آزادى و شهادت را از شجره خونين كربلا مى چينند. و اينك اى حسين ! آرامگاه و بارگاه تو آرامش بارگاههاى متعفن طاغوتيان را بر هم زده و زيارتگاه شيفتگان حق و تشنگان عدالت ، گشته است و تربت پاك تو سربازان عاشقى تربيت كرده است كه در طول تاريخ عاشوراها ساخته اند و پرچم امر به معروف و نهى از منكر را كه در كربلا برافراشتى بر تارك تاريخ به جنبش در آورده اند و خيمه عشقى كه در نينوا زدى همچنان بر پا نگهداشته اند.
ياد بود رستاخيز عاشوراى تو هر سال با شكوهتر از سال پيش بر پا مى شود و هر محرم و صفر شور و شعور و عشق و عقل ، در صحنه جامعه و در درون انسانها به ملاقات هم مى آيند، اگر عشق تو در دلها نبود عقل بى پناه مى ماند و اگر شور تو بر سرها نبود شعور مى خشكيد.
ياد بود رستاخيز تو هر سال از عاشورا تا اربعين ، خلق جهان را متوجه پيام قيامت مى كند. عاشورا روز شهادت حماسه سازان و اربعين روز زيارت مرقد عاشور سازان است .
عاشورا خروس خون حسين و اربعين ، پژواك اين فرياد ظلم شكن است . عاشورا و اربعين نقطه ابتدا و انتهاى عشق نيست بلكه چله عارفانه شيعه است ولى نه مثل چله درويشان و مرتاضان در كنج عزلت و خانقاه . بلكه همچون خود حسين در ميانه انسانها و جامعه .
عاشورا تا اربعين نقطه اوج عشق حسين است و در اين چهل روز، حسين عليه السلام تنها سخن محافل و مجالس است تا در طول عمر انسان بهانه بيدارى ظلم ستيزى باشد.
عاشورا زمانه خون و ايثار و اربعين بهانه تبليغ و پيمان است ، عاشورا روزى است كه حسين با تاريخ سخن گفت و اربعين روزى كه تاريخ ، پاى درس حسين عليه السلام مى نشيند.
عاشورا روزى كشت خون خدا در كوير جامعه ظلم زده و و اربعين آغاز برداشت اولين ثمره آن است . اربعين فرصتى براى اعلام همبستگى با عاشورا است .
زيارت اولين زائران حسين و بازگشت اهل بيت امام بر سر خاك گلگون شهيدان بهانه اى منطقى براى تاسيس عزاى اربعين بود. اولين حسين عليه السلام چه جابر باشد و چه ديگران و جابر قبل از اهل بيت به كربلا آمده باشد يا پس از آنان و اين حضور چه در اربعين اول باشد و چه در اربعين دوم ، تغييرى در فلسفه اعلام اربعين به عنوان چهل روز عزاى براى حسين عليه السلام ايجاد نمى كند.
چهل روز متوالى - از عاشورا تا اربعين در واقع مراسم سالانه و رسمى اعلام انزجار از ظالمان تاريخ است و در اين اعتراض عمومى ، حسين سمبل شجاعت ، پايمردى و آزادگى و يزيد نماينده و مظهر جور و فجور است . در اين چهل روز ياد حسين صدرنشين محفل دلها است و افكار عمومى بيش از هر حادثه مهم ديگرى تحت تاثير حادثه كربلا است و اين چهل روز فرصت مناسبى است تا مردم ، عشق به حسين و كينه و تنفر از قاتلان او را در دل خود بپرورانند و اين كينه مقدس را با پوست و گوشت خود و فرزندانشان در آميزند و عظمت گرمى حماسه عاشورا را به هر عصر و نسلى برسانند و شور عاشورا را هر سال تازه تر از سال گذشته بر پا كنند تا كلاس درس عاشورا هر سال با شكوهتر از سال پيش دائر گردد. اينجاست كه فلسفه اربعين رخ مى نمايد. باشد تا ما نيز از اين كلاس پر بار درس شهادت بياموزيم و خود را جهت يارى مولايمان حضرت مهدى (عج ) آماده نمائيم .
اربعين حسينى بر تمام حسينيان تسليت باد.از عاشورا تا غدير
منبع : از عاشورا تا غدير/محمد عسكرى
دانلود مداحی صوتی و تصویری شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
نوشته شده توسطرحیمی 17ام آذر, 1392
کلیپ صوتی چشم ها حاج محود کریمی (در رثای حضرت رقیه سلام الله علیها
روضه حضرت رقیه(س) [حاج محمدرضا طاهری] [شب پنجم صفر] [28:00]
زمینه [حاج محمود کریمی] [شب پنجم صفر] [11:15]
واحد [حاج محمود کریمی] [شب پنجم صفر] [10:02]
جفت [حاج محمود کریمی] [شب پنجم صفر] [7:19]
شور [کربلایی حسین طاهری] [شب پنجم صفر] [6:22]
شور [حاج محمود کریمی] [شب پنجم صفر] [2:42]
روضه شهادت حضرت رقیه (س) حاج حسن خلج- حسینه جلوه ۱۳۹۰ - تصویری
روضه شهادت حضرت رقیه (س) حاج حسن خلج - حسینه جلوه ۱۳۹۰ - صوتی
صفحات: 1· 2
طومار غم (رنجنامة امام حسن مجتبي عليه السلام و مهدي موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف)
نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1391
تفاوت روزگار و شرايط سياسي و اجتماعي در نوع رفتار و واكنش اهل بيت عليهم السلام نسبت به جامعه، تأثير فراوان دارد؛
ولي آنچه انكار ناپذير است، هدف نوراني واحدي است كه در سرتاسر زندگي ائمه عليهم السلام دنبال شده است و با نگاه دوباره ميشود، اين اهداف و انگيزههاي مشترك را بازيابي كرد.
دوران پر از رنج و مصيبت سبط اكبر، امام حسن مجتبي عليه السلام و پذيرش صلح مصلحتي با دستگاه بنياميه در مواردي، مشتركاتي با دوران غيبت حضرت وليعصر عجل الله تعالي فرجه الشريف دارد براي اينكه روشنتر به اين موضوع بپردازيم در دو محور، برخي از سخنان نوراني امام حسن عليه السلام دربارة آن واقعه را بيان ميكنيم:
پيروي و همراهي
1. محور اول، يكي از شروط بهرهمندي مردم، از بركت حكومت اهل بيت عليهم السلام؛ پيروي و همراهي است. امام حسن عليه السلام ميفرمايد:
«… اي مردم! معاويه گمان ميكند، من او را به خلافت سزاوارتر از خود دانستم كه با او صلح كردم؛ معاويه دروغ ميگويد، در كتاب خدا و طبق فرمودة رسول برگزيده او، من از خودِ مردم به آنان اوليترم؛ به خدا سوگند! اگر از من پيروي و مرا ياري ميكردند؛ آسمان قطرات ]خير و بركت[ خود را بر ايشان احسان و زمين، بركت خود را برايشان عيان ميگردانيد».[1]
در اين فقرات، امام حسن عليه السلام، سبب خودداري از اقدام عملي را عدم پيروي و همراهي جمعي مردم خواندهاند؛ دربارة امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف هم، روشن است همانطور كه تمامي ائمه، خودداري از حضور و اقدام عملي در راستاي اهداف حكومت را عدم همراهي و حضور ياران، معرفي كردهاند، يكي از علل مطرح شده، براي غيبت، آمادگي مردم براي پذيرش آن حكومت بوده است و اينكه واقعاً از ايسمها و روشهاي ديگر مأيوس شوند و با آغوش باز، حكومت الهي اهلبيت عليهم السلام را بپذيرند؛ ولي از اين دليل كلي ـ كه براي غيبت امام زمان عليه السلام وجود دارد ـ برخي از كلمات نوراني امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز بر اين مطلب تأكيد دارد از جمله در نامهاي فرمودند:
« لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُم»
«اگر شيعيان ما ـ كه خداوند بر طاعتش، موفقشان دارد ـ همدل و همرأي ميشدند ـ كه بر عهدي كه بر گردن آنهاست، عمل كنند ـ هرگز سعادت ديدار ما از آنان به تأخير نميافتاد و] اگر عمل ميكردند[ رستگاري با ديداري برخاسته از شناخت واقعي راستين دربارة ما به سوي آنان ميشتافت». [2]
صفحات: 1· 2
دانلود مداحی: در رحلت جانسوز کریم اهل بیت
نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1391
کریم آل طه مداحی «حاج رضا انصاریان» به مناسبت شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
زیارت بقیع را به کعبه نفروشم با نوای دلنشین «سیدعلی مومنی»
نوحه و سینه زنی شب شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام با نوای دلنشین «محمود کریمی»
«کریم کاری به جز جود و کرم نداره، آقام تو مدینه هست ولی حرم نداره» با مداحی «محمود کریمی»
روضه خوانی و ذکر توسل در شب شهادت امام حسن علیه السلام ؛ «مدینه غرق آه است» با مداحی «محمود کریمی»
روضه شهادت غریب مدینه، امام حسن علیه السلام با مداحی «محمود کریمی»
مداحی با نوای «محمود کریمی»؛ «سالیانی است از غم غربت، خاطر خسته تو مجروح است»
زبانحال امام حسن علیه السلام در آخرین لحظات شهادتش با نوای «محمدرضا طاهری»
ذکر مصیبت مظلومیت امام حسن علیه السلام با مداحی «محمدرضا طاهری»
سینه زنی و عرض ارادت به محضر امام حسن مجتبی علیه السلام با نوای «حمید علیمی»
مجلس سینه زنی؛ «فرزند حیدر را سر سازش کجا بود، این صلح آغاز قیام کربلا بود» با مداحی «سعید حدادیان»
حاج میثم مطیعی |
اجرا |
کریم کاری به جز جود و کرم نداره (روضه شب پنجم محرم) | |
مدینه ای باغ گل محمدی تو کوچه ها (واحد شب پنجم محرم) |
حاج منصور ارضی |
اجرا |
یا حسن ، ای کریم آقای من |
حاج سعید حدادیان |
اجرا |
روضه امام حسن علیه السلام (سال 88) | |
پسر شیر خدا را کشتند (سال 87) | |
غریب مادر حسن |
حاج احمد نیکبختیان |
اجرا |
می چکدخون دل ز چشم ترم (سال 88) |
حاج حسن خلج |
اجرا |
ای علوی ذات و خدایی صفت-شعر و روضه | |
ممنونم ای زهر جفا-شعر و روضه | |
می سوزد جگرم مهربان خواهرم-شعر و روضه | |
مانده در گوشم فریاد مادر-شعر و روضه |
سید مجتبی بنی فاطمه |
اجرا |
یا حسن یا حسن | |
یابن الزهرا یا حسن |
حاج مهدی اکبری |
اجرا |
امامم به خدا ماه زمان است |
حاج عبدالرضا هلالی |
اجرا |
پا شدم بیام مدینه که دیدم دلم شکسته |
حسن قتیل زهر کینه ام | ||
ای نور دیدگان من، ثمر مادرم حسن | ||
حسن بن علی ای گل زهرا |
برای دانلود کردن مرثیه ها، روی آیکون کلیک راست نموده |
با تشکر از سایت شهید آوینی و تبیان