همرديف شهيدان

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394

اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمودند:

مَا الُْمجاهِدُ الشَّهِيْدُ في سَبِيْلِ اللهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ( نهج البلاغه، كلمات قصار)

آن كس كه در راه خدا جهاد كند و شربت شهادت بنوشد بلند مقام تر از آن كس نيست كه توانايى بر گناه داشته باشد و دامن خود را آلوده نكند.

شرح كوتاه

از نظر منطق اسلام بزرگ ترين جهاد، جهاد با هوس هاى سركش مخصوصاً در محيط هاى آلوده است، حتى جهاد با دشمن آن گاه نتيجه بخش خواهد بود كه با اخلاص و اتحاد و نيّت پاك و دور از خود خواهى و اغراض شخصى صورت گيرد و اينها جز با پرورش اخلاقى كافى و جهاد با نفس ممكن نيست.

به همين دليل على(عليه السلام) مى فرمايد آنها كه در ميدان جهاد با هوا و هوس پيروز مى گردند و در محيط هاى آلوده دامان خود را پاك نگه مى دارند كمتر از مجاهدان شهيد در راه خدا نيستند، حتى در دنبال اين حديث در نهج البلاغه مى خوانيم اين گونه افراد در رديف فرشتگان آسمانى هستند.

یکصدو پنجاه درس زندگی/آیت الله مکارم شیرازی


فرم در حال بارگذاری ...

آيا خدا کفايت‏ کننده بنده‏ اش نيست

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394

أَلَيسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ (الزمر/36)



فرم در حال بارگذاری ...

رنگ امید...

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394

قرآن کریم:

ای پیامبر! به بندگانم بگو، ای بندگانی که بر نفس خود، ستم روا داشته اید! از رحمت خدا ناامید نباشید. او همه گناهان را می بخشد و بسیار آمرزنده و مهربان است.سوره زمر، آیه 53

ای ابراهیم! هرگز نومید مباش. ابراهیم علیه السلام گفت: آری، هرگز به غیر از مردم گمراه، کسی از لطف خدا نومید نیست.سوره حجر، آیه 56

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله):

امید، رحمت خدا برای امت من است. اگر امید نبود، مادری فرزند خویش را شیر نمی داد و کسی درختی نمی کاشت.نهج الفصاحة، ص 936

به آنچه امیدی به آن نداری امیدوارتر باش تا آنچه به آن امیدواری. همانا برادرم موسی بن عمران به سوی آتش رفت، اما خداوند با او سخن گفت.کنزالعمال، ص 5904

هرکه بخواهد کاری را با نافرمانی خدا انجام دهد، امیدش به انجام نمی رسد و همان چیزی که از آن بیم دارد، زودتر به او می رسد.نهج الفصاحة، ص 2852

...

اگر مؤمن، بلا و کیفرِ نزد خدا را بداند، هیچ گاه آرزوی بهشت نکند و اگر کافر، رحمتی را که نزد خداست بداند، از بهشت، چشم امید نبندد.همان، ص 2356

le="text-align: justify;">هر کس بر عمل نیک بمیرد، به حسن عاقبت او امیدوار باشید و هرکه بر عمل بَد بمیرد، بر او بیمناک باشید و البته هیچ گاه نومید نشوید.همان، ص 2831

از آنچه در دست مردم است، نومید باش، تا بی نیاز زندگی کنی.همان، ص 1844

کسی به بهشت می رود که امید آن را دارد و کسی از جهنم دور می ماند که از آن بیمناک باشد.همان، ص 950

امید و ترس، در دل مؤمنی همراه نمی شوند، مگر آن که خدای بزرگ، به او «امید» هدیه کند و از بیم، «ایمنی»اش دهد.همان، ص 2604

هرکه از فانی های جهانْ ناامید بشود، آسوده می گردد، و هرکه به قسمت خدا راضی شود، آرامش پیدا می کند.همان، ص 3048

گناهکاری که به رحمت خدا امید دارد، به خدا نزدیک تر است از عبادت کننده ناامید.همان، ص 2062

امام علی علیه السلام:

هر امیدواری، جوینده و هر بیمناکی، گریزان است.امالی مفید، ص 207

هر امیدی غیر از امید به خداوند، دیوانگی است، و هر ترس حقیقی ای غیر از ترس از خداوند، آفت و بیماری است.نهج البلاغه، خطبه 160

اگر امید به بهشت و دوزخ نباشد، باز هم شایسته است که در پی ارزش های اخلاقی باشیم؛ زیرا آرمان های اخلاقی، کلید کامیابی و پیروزی است.آداب النفس، ج 1، ص 26

هر کس بخواهد خدا هر آنچه را که می خواهد به او بدهد، باید از مردم، ناامید شود و به خدا امیدوار باشد.غررالحکم، ص 1239

امام باقر علیه السلام:

از امید دروغین بپرهیز که تو را گرفتار ترس حقیقی می کند.بحارالأنوار، ج 78، ص 164

امام صادق علیه السلام:

آن که در پنهان از خدا نمی ترسد و در کهن سالی اخلاق را رعایت نمی کند و از عیب خویش شرمنده نمی شود، امیدی به اصلاح او نیست.وسائل الشیعة، ج 11، ص 382

آن گونه به خدا امیدوار باش که جرئت گناه کردنْ پیدا نکنی، و آن گونه از خدا بترس که از رحمت او ناامید نگردی.بحارالأنوار، ج 70، ص 384

بیم، دیده بانِ دل است و امید، خواهشگرِ نفس. هر کس که آگاهی او به خدا بیشتر باشد، خوف او از خدا افزون تر است. امید و ترس، دو بال ایمان اند، که مؤمن، با آن به سوی بهشت الهی پرواز می کند. امید و بیم، دو چشم عقل اند که با آنها بشارت و کیفر خدا را می بینند. امید، بنده را به برکت خدا دعوت می کند و دل را زنده می سازد.مصباح الشریعة، ص 476

لقمان حکیم:

فرزندم! آن گونه از خدا بترس که بدانی اگر تمام اعمال نیک اهل زمین را نزد او ببری، از تو نمی پذیرد، و آن گونه به خدا امیدوار باش، که اگر تمام گناهان زمینیان را به درگاه او ببری، تو را ببخشد.بحارالأنوار، ج 70، ص 352

فرزندم! دو قلب داشته باش: قلبی که با آن از خدا بترسی، ترسی که با سستی و کوتاهی آمیخته نباشد؛ و قلبی که با آن به خدا امیدوار باشی، امیدی که با فراموشی و فریب، همرنگ نشود.تنبیه الخواطر، ص 37

فرزندم! اگر دل مؤمن را بشکافند، دو سطر از نور، دیده می شود که اگر آن دو را وزن کنند، هیچ کدام به اندازه خردلی از دیگری سنگین تر نیست؛ یکی از آن دو، امید و دیگری ترس است.عُدّة الدّاعی، ص28

پایگاه حوزه

نظر از: قیاسی [عضو] 

سلام
خداوندا امید ما فقط به توست

التماس دعا

1394/05/24 @ 07:42


فرم در حال بارگذاری ...

غروب های دلْ تنگ

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394

یک جمعه دیگر آمد و تو، بازهم نیامدی!

دلم از این غروب های بی رمق، که تند و تند می آیند و باطل می شوند، گرفته است. دلم می خواهد یک جمعه که از خواب بیدار می شوم ببینم که خورشید از پشت کوه های مغرب، به دنیا لبخند می زند؛ ببینم که درخت ها شکوفه هایشان را زودتر از موعد، به دنیا آورده اند و تمام مرغ عشق ها «عشق»شان را به پای تو ریخته اند.

آیا آن روز می رسد که پرواز، معنای واقعی اش را در نگاه تو پیدا کند و گل محبّت، که زیباترینش در گلدان دل تو می شکفد، عطر و بویش را به همگان ببخشد؟ آیا آن روز می رسد که تو بر شانه های کعبه تکیه دهی و دویست و سیزده ستاره پنهان از هفت آسمان، به زمین بیایند و پیش رویت صف بکشند؟ آیا آن روز می رسد؟…

باید صبر کرد… من هم صبر می کنم و جمعه های خالی ام را از عشق و انتظار، لبریز می کنم و غروب های دلْ تنگ را باز هم بی تو می گذرانم و غصّه دوری ات را به جان می خرم و دم برنمی آورم. شاید یکی از این جمعه ها، درست همان جمعه ای که انتظار ندارم، نغمه داوودی ات را بشنوم!

فقط دعایم کن! دعایم کن که آن روز از کسانی نباشم که بادبادک نگاهشان، در بند شاخه های گناه، پرواز را فراموش کرده اند و در آسمان نگاهت، جایی برای پریدن ندارند. دوست دارم آن روز از آنهایی باشم که هرگاه، نامشان را خواندی، جانشان را تقدیم می کنند و هرگاه، جانشان را خواستی، شرمشان را؛ که چیزی عزیزتر از جان ندارند.

رابعه راد

 


فرم در حال بارگذاری ...

راهی‌ست راه عشق که باید به سر دوید

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394

قصه به سر نمی‌رسد و طِی نمی‌شود
هِی خواستم که دل بکنم، هِی نمی‌شود

پرسیده‌ای که کی دل من تنگ می‌شود
خندیده‌ام، عزیز! بگو کی نمی‌شود؟

تقویمِ مهرِ تو صفحاتش بهاری است
پاییز نیست در دلِ من، دِی نمی‌شود

دستِ مرا بگیر و بگو یا علی مدد!
تا کی نشستن و غم و، تا کی «نمی‌شود»؟

راهی‌ست راه عشق که باید به سر دوید
با سرسری دویدن و لِی‌لِی نمی‌شود

در داستانِ عشق نباید کلاغ بود
با قیل و قال‌های پیاپی نمی‌شود

حالا خلافِ قصة تلخِ کلاغ‌ها
ما می‌رسیم، قصه ولی طی نمی‌شود.

 


فرم در حال بارگذاری ...

پنجره هایی که هستند/سختی ها را بهتر بشناسیم!

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394

سَيجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يسْرًا(الطلاق/7)

خدا به زودي پس از دشواري آساني فراهم مي ‏کند.

راستی، تا به حال به ماهیت سختی ها و دشواری ها فکر کرده اید؟

آیا شجاعت این را دارید که نظرتان را نسبت به سختی ها مورد تردید قرار دهید؟

شاید سختی ها آن قدر هم که فکر می کنید بَد نباشند. آیا شهامت این را دارید که بلاها و دشواری ها را دوست خود بدانید؟

شگفت زده نشوید! سختی ها چیزهایی دارند که شاید شما از آن بی خبرید. چیزهایی که می توان به خاطرش سختی ها را دوست داشت. «چه بسا چیزی ناخوشایند شما باشد و حال آن که به نفع شماست و چه بسا چیزهایی که خوشایند شماست؛ ولی به زیان شما تمام می شود».

وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيئًا وَهُوَ خَيرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(البقرة/216)

هیچ گاه مصلحت و منفعت خود را در «راحتی» جستجو نکنید. گاهی سختی ها منفعت آورند و راحتی ها زیان بار. سختی ها گاهی آثار منفی اشتباهات و خطاهای ما را از صفحه زندگی مان پاک می کنند، گاهی بهای بهشت اند، گاهی بهانه آشتی با خدا و مناجات با او، و گاهی عامل تکامل.

به نظر شما چیزی که مایه پاکی زندگی و تکامل انسان و آشتی با خدا و ورود به بهشت است، می تواند باعث ناامیدی شود؟!

و بلکه بالاتر، آیا به نظر شما چیزی که برکت های گفته و ناگفته فراوانی دارد، نباید مایه «امید» باشد؟! قطعاً چنین است. پس بیایید تصوّر خود را نسبت به سختی ها اصلاح کنیم و آنها را روزنه های امید بدانیم و شاید به همین جهت است که می گویند هرگاه حضرت موسی علیه السلام مدّتی سختی نمی دید، به خداوند عرض می کرد: «مگر نظر لطف خودت را از من برداشته ای؟». اهل ایمان این چنین اند که بلاها و سختی ها را نعمت الهی می دانند.(بحارالأنوار، ج 60، ص 237، ح 54.)

پس بیایید سختی ها را مایه امید بدانیم؛

قبول دارم که مشکل است،

امّا واقعیت چنین است،

تمرین کنیم که امکان پذیر است.

پايگاه حوزه


فرم در حال بارگذاری ...

تفاوت رزق با ثروت و فقر

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394

رزق در معنای قرآنی و روایی، خود به هر چیز، اعم از مادی و معنوی اطلاق می‌شود که در طول حیات انسان و برای رسیدن به حیات طیبه از سوی خداوند به او اعطا می شود. این رزق برابر ظرفیت و قابلیت شخص است و اندازه مخصوصی دارد که از آن تجاور نمی کند و دسترسی به آن نیز از طریق اسباب و وسایط مادی ممکن است.

امروزه مسئله سبک زندگی مورد توجه جدی پژوهشگران حوزه های مختلف قرار گرفته است.

تغییر سبک زندگی مردم جامعه ما، به سمت فرهنگ غربی، چالش های متعددی را فراروی برنامه ریزان و سیاستگذاران قرار داده و موجب شده تا آنها ضمن تلاش برای مقابله با فرآیند غربی شدن، به دنبال راه‌کارهایی برای جایگزین کردن مؤلفه های فرهنگ اسلامی برآیند.

به نظر می رسد تغییرات پر شتاب در شیوه زندگی، منحصر به حوزه فرهنگ نیست و پس لرزه های آن در حوزه اقتصاد نیز خود را نشان داده است.

شاخصه های فرهنگ غربی ضمن دگرگون نمودن نگاه مردم به مسئله رزق، چالش هایی را برای جامعه ایجاد کرده است. تأملی بر نگرش حاکم بر جامعه نشان می دهد بیشتر مردم به دلیل نگرانی از آینده مالی و برای تأمین رفاه ما در نظرشان، عمده تلاش خود را معطوف به کسب درآمد بیشتر می کنند. نگاهی به رفتارهای فردی و اجتماعی در حوزه های مختلف، تأییدی بر این مدعاست. تبلیغات انبوه رسانه ها در تشویق مردم به سپرده گذاری بانکی و اعطای سود بیشتر، چاپ مجلات و کتاب های فراوان در باره روش های سرمایه دار شدن، افزایش بزه کاران مالی که وسوسه دستیابی زودهنگام به ثروت، آنها را به رفتارهای ناهنجار اجتماعی سوق می دهد؛ ذخیره کردن غیر معقول مواد غذایی، نگرانی از آینده شغلی و مالی و همچنین جلوگیری از فرزندار شدن، همه نشان از غلبه این نگاه در جامعه امروز ما و تبدیل آنها به فرهنگ عمومی دارد.

...

>

* عوامل روی آوری به ثروت و سودمداری در تمدن کنونی

در اروپای پیش از رنسانس، بینش دینی با ویژگی خدامحوری و آخرت گرایی بر مردم و نخبگان جامعه غربی حاکم بود و جهان، آفریده خداوندی محسوب می شد که تدبیر همه امور را به دست دارد. این دیدگاه هرچند با برخی خرافات و موهومات آمیخته شده، انسان ها معتقد بودند که به تنهایی نمی توانند کفیل روزی خود باشند و روزی دهنده اصلی خداست. با ظهور رنسانس، این دیدگاه متحول شد و روند قدسی زدایی از دین و محوریت یافتن انسان به جای خدا، آغاز گردید؛ خدا از فکر و عمل انسان غربی کنار رفت و انسان سکولار مادی‌گرا جایگزین انسان دین مدار غیب باور شد. در دیدگاه جدید، خداوند حداکثر خالقی بود که جهان را آفریده، به حال وا گذاشته و این انسان است که باید سعادت خود را با عقل خویش در همین دنیا و با کسب لذت و سود هرچه بیشتر رقم بزند؛ متأثر از این دیدگاه دنیا طلبانه، نظام سرمایه‌داری ظهور کرد و در فضای دینداری مسیحی نیز اندیشه‌هایی مطرح شده که در نهضت پروتستانتیسم بر گسترش روح دنیا طلبی تأثیری بسزا داشت. اصالت دادن به ثروت و نادیده گرفتن نقش خداوند، موجب شد که انسان تصور کند خودش کفیل خویش است و کسب درآمد به دغدغه اصلی او تبدیل گردید.

رزق حلال* معنا شناسی رزق

کلمه رزق در قرآن کریم گاهی در مادیات، گاهی در معنویات و گاهی در اعم از این دو استفاده شده؛ رزاقیت در قرآن در اصل به خداوند نسبت داده شده، اما به اعتبار ثانوی و از باب مهیا کردن اسباب مادی و وسایل ظاهری به سایر موجودات نیز نسبت داده شده است. رزق در معنای قرآنی و روایی، خود به هر چیز، اعم از مادی و معنوی اطلاق می‌شود که در طول حیات انسان و برای رسیدن به حیات طیبه از سوی خداوند به او اعطا می شود. این رزق برابر ظرفیت و قابلیت شخص بوده و اندازه مخصوصی دارد که از آن تجاور نمی‌کند و دسترسی به آن نیز از طریق اسباب و وسایط مادی ممکن است.

البته بیان این نکته ضروری است که منظور از رزق، درآمد یا ثروت نیست، کلمه رزق معنایی خاص دارد که نقش خداوند در آن بارز است، اما در کلمه درآمد، خود شخص دخالت دارد، در رسیدن رزق مقدر، فقر یا داشتن ثروت دخالت ندارد. همچنین رزق مقدر انسان، اندازه مخصوصی دارد که با تلاش معینی به دست می‌آید و اساساً به بیش از آن رزق اطلاق نمی شود، بنابراین درآمد بیش از اندازه مخصوص، هرچند در تقدیر الهی ثبت شده، رزق مقدر انسان نیست.

* مبانی رزق در سیره اهل بیت علیهم السلام

اگر انسان با فراموشی نقش خداوند در کسب رزق، گمان کند که خودش همه کاره روزی خویش است، مسئله رزق به مهم‌ترین موضوع زندگی وی تبدیل می‌شود. توجه به سخنان ائمه اطهار(علیهم السلام) می تواند با یادآوری این نقش، ضمن تبیین حقیقت واقعی رزق در منظومه هستی، تشویش و نگرانی برای تهیه رزق را از بین می برد و انسان را به ساحل اطمینان می رساند. در این صورت لازم نیست برای کسب لقمه عیش، زندگی را تباه نموده یا در برابر انسان های دیگر، تن به ذلت ندهیم.

1. خداوند رزاق مطلق: رزاقیت مطلق خداوند متعال اولین نکته ای است که صرف نظر از ادله عقلی، از صریح آیات قرآنی و سخنان اهل بیت(علیهم السلام) به دست می‌آید. با مطالعه آیات و روایت، تردیدی نمی ماند که تقسیم روزی میان موجودات به اراده خداوند متعال بوده و سایر موجودات فقط نقش واسطه را دارند. خداوند در سوره ذاریات بیان می دارد: «ان الله هو الرزق ذو القوه والمتین»؛ در این آیه تأکید شده که خداوند رزق هر جنبه ای را تأمین می کند.

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) نیز در این باره بیان داشته‌اند: «مردم نان خورهای خدا هستند، خداوند روزی آنها را ضمانت و خوراکشان را مقدر کرده است» (نهج البلاغه، خطبه 91). امام سجاد علیه السلام نیز در ستایش خداوند می فرماید: «از رزقی که عطا نموده برای هر جانداری بهره مشخصی قرار داده…» (صحیفه سجادیه، دعای1)

2. رزق، وسیله نه هدف: کسب روزی و ثروت هدف نهایی انسان نیست، بلکه وسیله‌ای است که انسان بتواند بهتر بندگی کرده و قیامت خود را سامان دهد. با مراجعه به تعالیم اسلامی مشاهده می کنیم که هدف انسان نباید انباشتن ثروت باشد، بلکه باید روزی الهی را وسیله‌ای برای نزدیک شدن به خداوند و اصلاح آخرت خود قرار دهد، در غیر این صورت کسب رزق به دغدغه اصلی او تبدیل می شود.

3. رزق مقدر است: رزق، تقدیر و تقسیم آن توسط خداوند است که بی‌توجهی به آن، برای زندگی انسان خسارت بار است. اساساً حکمت خداوند اقتضا می‌کند که رزق ما تضمین باشد؛ زیرا از یک سو زندگی ما منحصر به حیات دنیوی نیست و از سوی دیگر برای رسیدن به ابدیت و قیامت هم به توشه و رزق معنوی نیاز داریم و هم به توشه و رزق مادی. پس همانگونه که فرستادن پیامبر و امام از سوی خداوند برای رسیدن به این هدف ضرورت دارد، تضمین رزق مادی ما نیز لازم است. اگر لازمه زندگی دنیوی، غرق شدن در رزق باشد، دیگر زمانی برای بندگی و رسیدن به قرب الهی وجود ندارد. این حقیقت به این معنی است که تأمین قطعی رزق و تقدیر آن توسط خداوند مورد تأکید مکرر آیات و روایات قرار گرفته است.

4. عدم منافات رزق مقدر با تلاش و حرکت: بیان این نکته ضروری است که تقدیر رزق و تضمین آن از سوی خداوند به این معنی نیست که انسان در گوشه‌ای بنشیند و اهتمامی برای تهیه روزی و آباد کردن دنیا نداشته باشد. اهل بیت(علیهم السلام) در بیانات متعددی با نهی از تنبلی و بیکاری، آباد کردن دنیا را هم ردیف طاعت‌های الهی دانسته و مؤمنان را به آن ترغیب کرده اند؛ چنانچه خود برای ساماندهی زندگی خود و مؤمنان اقدام کرده اند. بنابراین خداوند روزی ما را مقدر کرده است، اما برای کسب آن، تلاش معقول لازم است؛ زیرا عالم مادی، عالم اسباب است و هر چیزی ، هرچند مقدر باشد، در مجرای خود دست یافتنی است.

از سوی دیگر اگر تلاش معقول برای کسب روزی به حرص نامعقول برای جمع آوری مال و سودپرستی تبدیل شود، انگیزه توحیدی خدمتگزاری به مردم از بین می رود، چرا که در این صورت، صرفاً به قصد کسب ثروت انجام می شود و جایی که سفره چرب تری است، اهمیت می یابد. همچنین بر اساس دیدگاه اهل بیت(علیهم السلام) تلاش بیش از اندازه، زرنگی و حیله گری در افزایش رزق و سادگی و کاهش رزق تأثیری ندارد.

5. رزق مقدر همان رزق واقعی و مفید: با توجه به مباحث مطرح شده، مقدار رزق انسان که در چارچوب هدایت الهی تقدیر شده است، با تلاشی معقول از سوی خداوند تأمین می شود؛ بر اساس نامه 31 نهج البلاغه، رزق مفید و واقعی رزقی است که خدا برای انسان مقدر کرده است و خود به دنبال انسان می آید. این رزق، دنیای انسان را طوری سامان می دهد که می تواند آخرت خود را آباد کند اما اگر انسان بیش از آن تلاش کند، وقتی را که باید صرف معرفت الهی و عبادت نماید، ضایع می کند و با سختی دادن به خود، ثروتی را می اندوزد که نه تنها کمکی به تعالی او نمی کند، بلکه مانع رسیدن او به اهداف الهی می گردد و چه بسا مایه دردسر و گرفتاری دنیوی و اخروی شخص نیز می شود.

* تفاوت رزق با ثروت و فقر

دارایی و ثروت با رزق متفاوت است، زیرا خداوند بنده اش را بدون رزق نمی‌گذارد، اما ممکن است بنابر مصلحتی او را فقیر کند، برخی به اشتباه دارایی ها را رزق خود تصور می‌کنند و این موجب می شود مسئولیت خود را در قبال فقرا و نیازمندان فراموش نمایند و در امتحان الهی مردود شوند.

بنابراین باید بیاندیشد که آیا این رزق من است یا رزق دیگران است که باید از طریق من به آن‌ها برسد. علاوه بر این ممکن است کسی در عین این که رزقش می رسد، فقیر باشد ولی این فقر به نفع او و مانع از سرکشی و عصیانش شود. به فرموده پیامبر(صلی الله علیه و آله):

«دنیا از کسی سلب نشده، مگر این که خیر او در آن است».

به قلم داوود فاضل فلاورجانی

خبرگزاری حوزه


فرم در حال بارگذاری ...

غرض امتحان

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394

اگر ما در هر امتحانی سربلند بیرون بیاییم،

شاید دیگر آن امتحان تکرار نشود و سختیهای آن به پایان برسد.

باید غرض خدا از هر امتحانی را درک کنیم و به سمت تحقق آن حرکت کنیم

تا دوران آن امتحان به پایان برسد.

هر یک از دشواریهای زندگی رشدی را میخواهند که تا به آن نرسیم، رهایمان نمی کنند.


پیام های معنوی روزانه از استاد پناهیان


فرم در حال بارگذاری ...

انتظار یعنى...

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394

 


انتظار یعنی ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم.

فکر نکنیم چون امام زمان خواهدآمد، امروز وظیفه ای نداریم.

اعتقاد به امام زمان به معنای گوشه گیری نیست.

اگر ما سرباز ایشانیم، باید خود را برای مبارزه با ظلم و بی عدالتی آماده کنیم.

رهبرانقلاب81.7.30

 

...

انتظار؛ انتظار يعنى ترغب، يعنى مترصد يك حقيقتى كه قطعى است، بودن؛ اين معناى انتظار است. انتظار يعنى اين آينده حتمى و قطعى است؛ بخصوص انتظارِ يك موجود حىّ و حاضر؛ اين خيلى مسئله‌ى مهمى است.

اين انتظار، تكليف بر دوش انسان ميگذارد…

بايد خود را آماده كنند، بايد منتظر و مترصد باشند. انتظار لازمه‌اش آماده‌سازى خود هست. بدانيم كه يك حادثه‌ى بزرگ واقع خواهد شد و هميشه منتظر باشيد.

انتظار ايجاب ميكند كه انسان خود را به آن شكلى، به آن صورتى، به آن هيئت و خُلقى نزديك كند كه در دوران مورد انتظار، آن خُلق و آن شكل و آن هيئت متوقع است. اين لازمه‌ى انتظار است. وقتى بناست در آن دوران منتظَر عدل باشد، حق باشد، توحيد باشد، اخلاص باشد، عبوديت خدا باشد - يك چنين دورانى قرار است باشد - ما كه منتظر هستيم، بايد خودمان را به اين امور نزديك كنيم، خودمان را با عدل آشنا كنيم، آماده‌ى عدل كنيم، آماده‌ى پذيرش حق كنيم. انتظار يك چنين حالتى را به وجود مى‌آورد.

از كارِ عاميانه و جاهلانه بشدت بايد پرهيز كرد. از جمله‌ى چيزهائى كه ميتواند يك خطر بزرگ باشد، كارهاى عاميانه و جاهلانه و دور از معرفت و غير متكى به سند و مدرك در مسئله‌ى مربوط به امام زمان (عجّل‌اللَّه تعالى فرجه الشّريف) است، كه همين زمينه را براى مدعيان دروغين فراهم ميكند. كارهاى غيرعالمانه، غيرمستند، غير متكى به منابع و مدارك معتبر، صرف تخيلات و توهمات؛ اينجور كارى مردم را از حالت انتظار حقيقى دور ميكند، زمينه را براى مدعيان دروغگو و دجال فراهم ميكند؛ از اين بايستى بشدت پرهيز كرد.

باز در يك زمان، صد سال بعد مثلاً، يك كس ديگرى را پيدا كردند و به او تطبيق كردند! اينها غلط است، اينها كارهاى منحرف‌كننده است، كارهاى غلطانداز است. وقتى انحراف و غلط به وجود آمد، آن وقت حقيقت، مهجور خواهد شد، مشتبه خواهد شد، وسيله‌ى گمراهى اذهان مردم فراهم خواهد شد؛ لذا از كارِ عوامانه، از تسليم شدن در مقابل شايعات عاميانه بايستى بشدت پرهيز كرد.

كارِ عالمانه، قوى، متكى به مدرك و سند، كه البته كار اهل فنِ اين كار است، اين هم كار هر كسى نيست، بايد اهل فن باشد، اهل حديث باشد، اهل رجال باشد، سند را بشناسد، اهل تفكر فلسفى باشد؛ بداند، حقايقى را بشناسد، آن وقت ميتواند در اين زمينه وارد ميدان شود و كار تحقيقاتى انجام دهد.

اين انس به معناى اين نيست كه حالا كسى ادعا كند كه من خدمت حضرت ميرسم يا صداى ايشان را ميشنوم؛ ابداً اينجور نيست. غالب آنچه كه در اين زمينه گفته ميشود، ادعاهائى است كه يا دروغ است، يا طرف دروغ هم نميگويد، تصور ميكند، تخيل ميكند. ما كسانى را ديديم. آدمهاى دروغگوئى نبودند، اما خيال ميكردند، تخيل ميكردند؛ تخيلات خودشان را به عنوان واقعيت براى اين و آن نقل ميكردند! نبايستى تسليم اينها شد.


فرم در حال بارگذاری ...

توصیه دعاهای به مردم آخرالزمان؟

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1394

 

«بزودي با شبهه‌ای مواجه مي شويد که علم و امام براي اينکه شما را از شبهه خارج کند، نداريد و سرگردان مي‌شويد و از این شبهه كسی نجات پیدا نمی‌كند، مگر كسی كه به وسیله دعای غریق خدا را بخواند»

امام صادق علیه السلام مردم آخرالزمان را به چه دعایی توصیه کردند؟

حجت الاسلام فوادیان گفت: یکی از موضوعاتی که در روایات امام صادق علیه السلام به زیبایی بیان شده است، دعاهای آن حضرت درباره امام زمان(عج) است.

به گزارش وارث؛ امام جعفر صادق علیه السلام در هفدهم ربیع الأول سال 83 هجری قمری در مدینه به دنیا آمد، عمر بابرکت امام صادق علیه السلام، 65 سال بوده است و مدت امامت آن حضرت، 34 سال بود که در این دوران، موضوعات مختلف اسلامی را بیان کرده است و امروز، شیعه که به مذهب جعفری معروف است، مرهون تلاش‌های این امام همام است.

یکی از موضوعاتی که امام جعفر صادق علیه السلام در عمر پربرکت خویش به آن پرداخته است، موضوع مهدویت و ظهور است، به طوری که روایات و احادیث زیادی از آن حضرت در رابطه با مهدویت و علائم ظهور وجود دارد، بر همین اساس، گفتگویی از حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا فوادیان کارشناس مباحث مهدویت را در ادامه می خوانید:


ترویج روایات مهدویت در دروان زندگی امام صادق علیه السلام

استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: در دوران زندگانی امام صادق علیه السلام، روایات مهدویت در میان شیعیان وجود داشت و مردم درباره ظهور امام عصر (عج) و مهدویت گفتگو می‌کردند.

حجت الاسلام و المسلمین فوادیان اظهار داشت: «ثامر هاشم حبیب» نویسنده کتاب «غیبة الامام المهدی عند الامام الصادق علیهما السلام» است که روایات امام جعفر صادق علیه السلام را درباره امام زمان (عج) بیان کرده است و این کتاب با عنوان «غیبت امام مهدی علیه السلام از دیدگاه امام جعفرصادق علیه السلام» به فارسی ترجمه شده است.

نویسنده کتاب «از حسین تا مهدی (عج)» افزود: امام جعفر صادق علیه السلام به پاسخ به پرسش منصور صيقل و حارث بن مغيره درباره ظهور امام عصر (عج) می‌فرماید که امام مهدی (عج) زمانی ظهور می‌کند که شیعیان غربال و آزمایش شوند، همچنین فردی از امام صادق علیه السلام درباره روش حکومت امام زمان (عج) سوال می‌کند و این روایات نشان می‌دهد که در محضر آن امام بزرگوار، پرسش‌ها و گفتگوهایی در خصوص مهدویت و ظهور صورت می‌گرفته است.


...


تلاش امام صادق علیه السلام در حفظ روحیه انتظار در جامعه

استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: روایت عجیبی در زمان امام جعفر صادق علیه السلام وجود دارد که شخصی به نام کرّام به آن حضرت می‌فرماید که من نذرکردم که تا زمان ظهور امام عصر (عج) روزه بگیرم؛ امام صادق علیه السلام، آن فرد را نهی نمی‌کند و سفارش می‌کند که تنها در 4 روز حرام سال روزه نگیرد.

حجت الاسلام و المسلمین فوادیان ادامه داد: همچنین امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس سوره بنی اسرائیل را در هر شب جمعه بخواند نمی‌میرد تا انکه زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود»؛ این روایات نشان می‌دهد که آن حضرت تلاش می‌کردند که روحیه انتظار در جامعه و در میان مردم حفظ شود.

وی عنوان کرد: در زمان ظهور امام جعفر صادق علیه السلام، درگیری‌های شدیدی بین طاغوت‌های بنی‌عباس و بنی‌امیه به وجود آمد و برخی گمان می‌کردند که امام صادق علیه السلام همان امامی است که جهان را پر از عدل و داد می‌کند.

نویسنده کتاب «تلاشگر پنهان» افزود: امام صادق علیه السلام در برابر این تفکرات التحادی و جریان‌های انحرافی فرمودند:

«من امام مهدی (عج) نیستم و اگر من زمان آن حضرت را درک کنم، همه عمرم را در راه او خدمت می‌کنم» و ما باید از این روایت درس بگیریم.


تشخیص امامان حق از امامان باطل با توجه به روایات امام صادق علیه السلام

حجت الاسلام و المسلمین فوادیان تصریح کرد:

در دوران امامت اهل بیت علیه السلام، جریان‌های انحرافی و التقاطی زیادی در جامعه وجود داشت و امام صادق علیه السلام، برای مبارزه با مدعیان دروغین مهدویت، شیوه‌های خاصی اجرا کردند.

وی اضافه کرد: امام جعفر صادق علیه السلام با توجه به گروه‌های انحرافی، یکسری احادیثی دارد، از جمله امام صادق علیه السلام خطاب به امام موسی کاظم علیه السلام می‌فرماید که مهدی موعود (عج)، پنجمین فرزند شماست تا اگر کسی ادعای مهدی موعود داشت، مردم بدانند که ادعای او دروغ است.

کارشناس مباحث مهدویت اظهار داشت: امام صادق علیه السلام می‌فرماید: مهدی موعود در زمان ولادت از نظرها مخفی است، در حالی که هیچ یک از امامان معصوم علیه السلام این ویژگی را نداشتند.

حجت الاسلام و المسلمین فوادیان افزود: خروج سفیانی و صیحه آسمانی از علائم حتمیه قبل از ظهور امام زمان (عج) است که امام صادق علیه السلام این موارد و موارد دیگر را بیان کردند تا مردم، امامان حق را از امامان باطل تشخیص دهند.

دعاهای توصیه شده امام صادق علیه السلام به مردم آخرالزمان

وی گفت: یکی از موضوعاتی که در روایات امام صادق علیه السلام به زیبایی بیان شده است، دعاهای آن حضرت درباره امام زمان (عج) است، امام جعفر صادق علیه السلام احادیث و دعاهای زیادی راجع به حضرت مهدی (عج) بیان کردند، از جمله کتاب «صحیفه مهدیه» نوشته «مجتهدی سیستانی» که مضامین زیبایی در آن وجود دارد، همچنین دعای امام صادق علیه السلام در روز جمعه که بعد از نماز عصر توصیه شده است.

نویسنده کتاب «از حسین تا مهدی (عج)» عنوان کرد:

امام جعفر صادق علیه السلام در زیارتی که برای امام حسین علیه السلام بیان فرموده است، فرازهایی از امام زمان (عج) وجود دارد، از همه مهم‌تر امام صادق علیه السلام، مردم آخر الزمان را به دو دعا توصیه فرموده است.

حجت الاسلام و المسلمین فوادیان ادامه داد: امام صادق علیه السلام دعای معرفت را در دوران غیبت سفارش فرمودند تا به وسیله این دعا شناخت خدا، پیامبر و امام را طلب کنیم که محتوای دعای معرفت بدین شرح است:

«اَللهُمَ عَرِفنی نَفسَکَ فَاِنَکَ اِن لَم تُعَرِفنی نَفسَکَ لَم اَعرِف نَبِیَک، اَللهُمَ عَرِفنی رَسُولَکَ فَاِنَکَ اِن لَم تُعَرِفنی رَسُولَکَ لَم اَعرِف حُجَتَکَ، اَللهُمَ عَرِفنی حُجَتَکَ فَاِنَکَ اِن لَم تُعَرِفنی حُجَّتَکَ ضَلَلتُ عَن دینی».

وی اظهار داشت: همچنین امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرماید:

«بزودي با شبهه‌ای مواجه مي شويد که علم و امام براي اينکه شما را از شبهه خارج کند، نداريد و سرگردان مي‌شويد و از این شبهه كسی نجات پیدا نمی‌كند، مگر كسی كه به وسیله دعای غریق خدا را بخواند» و مضمون دعا این است:

« يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ، يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ».

منبع: وارث

 


فرم در حال بارگذاری ...