خزانه دار دیگران

نوشته شده توسطرحیمی 23ام تیر, 1395

 

حضرت على عليه السلام می فرمایند:

اِعلَم أنّ كلَّ شي‏ءٍ تُصيبُهُ مِن الدنيا فوقَ قُوتِكَ

فإنّما أنتَ فيهِ خازنٌ لِغيرِكَ

 بدان كه هر چه از دنيا بيش از كفايت فراهم مى كنى،

آن را براى غير خود ذخيره مى نمايى.

 الخصال: 16 / 58؛ توسعه اقتصادي بر پايه قرآن و حديث: ج2، ص1052


فرم در حال بارگذاری ...

ویژه نامه سال روز قیام خونین مردم در ماجرای مسجد گوهرشاد(بمناسبت روز عفاف و حجاب)

نوشته شده توسطرحیمی 23ام تیر, 1395

یکی از قیام‏های ‏خونین مردم ایران به رهبری مراجع تقلید، که نقطه عطفی درتاریخ قیام‏های اسلامی دارد، قیام مسجد گوهرشاد است. نقش علما به ویژه شیخ محمد تقی بهلول در این قیام بسیار برجسته بوده است. او در مسجد گوهرشاد طی سخنرانیهای پرشور و التهابی به کشف حجاب حمله کرد و این حرکت را تهاجمی علیه دیانت و ارزشهای معنوی دانست.

مفهوم شناسی حجاب و عفاف

 عفت (عفاف)، حالتی نفسانی (درونی) است که از چیرگی شهوت بر افراد جلوگیری می کند. راغب اصفهانی می نویسد: «العفّة حصول حالة للنفس تمنعها عن غلبة الشهوة.»

 این واژه در قرآن کریم به معنای عفت و خودنگهداری آمده است: «وَ أَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ» و یا «الذین لا یجدون نکاحا …»،

 خودنگهداری هم در مورد نُمودهای شهوانی است مانند آنچه در آیات مذکور آمده، هم در مورد مال حرام یا شبهه ناک مانند: «وَ مَن کانَ غنیّا فَلْیَسْتَعْفِفْ؛ آن کس که توانگر است از خوردن مال یتیمی که تحت سرپرستی اوست خودداری ورزد.»

 حجاب، در لغت به معنای «المنع من الوصول، ممانعت از رسیدن به چیزی» است.

 گفته شده که حُجْب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از داخل شدن است. آیه شریفه «وَ مِن بَیْننِا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ» شاهد بر این مدعا است. اگر چه در ادبیات عرب و زبان دین (آیات و روایات) برای بحث پوشش زنان از واژه «ستر» استفاده شده و کمتر به حجاب اشاره شده اما در کتب لغت به واژگان «امرأة محجوبة» به معنای زنی که خود را با نوعی پوشش پوشانده است، برمی خوریم. در مجموع می توان گفت حجاب ثمره عفاف درونی است که تظاهر و نُمود بیرونی یافته است و به نوع پوشش در ظهور اجتماعی افراد و در رویارویی با نامحرم گفته می شود.

 هرم عفاف از حیا تا حجاب

 واژه «حجاب»

 جنبه های فردی و اجتماعی حجاب

 حیا بدون حجاب؟!

 حجاب و عفاف

 حجاب تنها پوشش نیست؛ رفتار هم هست!

 چیستی، چرایی و پاسخ شبهات پیرامون حجاب

...

>

حجاب و عفاف در ادیان الهی

 پژوهش ها نشان می دهد که زنان ایران از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، حجابی کامل شامل: پیراهن بلندِ چین دار، شلوار، چادر و شنلی بلند بر روی لباس ها داشته اند. این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارس ها نیز معمول بوده است. بنابراین در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند.

 رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند. تاریخ پژوهان، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته اند، بلکه به افراطها و سخت گیری های بی شمار آن نیز تصریح کرده اند: «گرچه پوشش در بین عرب، مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آن چه اسلام می خواست، وجود داشت. در بین این ملت ها وجه و کفین (صورت و کف دست ها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملت ها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادت سفت و سخت درآورده بودند.»

 در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار می آمده است. مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است؛زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب می شد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که: ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است، جای هیچ شبهه ای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است.

 حجاب در ادیان الهی(1) (2)

 پوشش زن در ادیان الهی

 مروری بر مسأله حجاب در ادیان و اسلام

 

حجاب و عفاف در اسلام

 واجب بودن حجاب برای زنان از ضروریات دین مبین اسلام است. واجب بودن حجاب از نظر قرآن، گفتار پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نیز به حکم عقل و اجماع رأی فقها و علمای اسلام امری ثابت است. در قرآن، حدود چهار آیه به واجب بودن حجاب دلالت دارد. اما در مورد حفظ عفت و پاسداری از حریم آن، بیش از ده آیه در قرآن وجود دارد.

 چهار آیه ای که بر وجوب حجاب برای زنان دلالت دارد عبارتند از آیه: 30 سوره نور، 59، 33 و 23 سوره احزاب،

 «وَ قُلْ لِلْمُؤمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنَّ و یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زِیْنَتَهُنَّ إِلا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لاَ یُبْدینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ …؛ ای پیامبر! به زنان باایمان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار نسازند، و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهران شان و سایر افراد محرم شان …». در این آیه به پنج موضوع اشاره شده است:

 1ـ زنان باید دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو خوابانند.

 2ـ زنان باید دامن خود را از هر نوع عامل بی عفتی حفظ نمایند.

 3ـ زنان باید زینت خود را جز آن مقدار که به طور قهری طبیعی است، پنهان سازند.

 4ـ زنان باید روسری های خود را بر گردن و سینه بیفکنند.

 نکاتی در باب حجاب

 ضرورت حجاب در اسلام

 احکام حجاب و پوشش اسلامی

 معیارهای پوشش اسلامی کدام اند؟

 سیری در آیات حجاب

 حجاب مصونیت است نه محدودیّت

 همگونی «جلباب» قرآنی و چادر مشکی

 

فلسفه و آثار حجاب و عفاف

 یکی از فواید و آثار مهم حجاب در بُعد فردی، ایجاد آرامش روانی بین افراد جامعه است که یکی از عوامل ایجاد آن عدم تهییج و تحریک جنسی است؛ در مقابل، فقدان حجاب و آزادی معاشرت‎های بی‎بندوبار میان زن و مرد، هیجان‎ها و التهاب‎های جنسی را فزونی می‎بخشد و تقاضای رابطه نامشروع را به صورت عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی درمی‎آورد. غریزه ی جنسی، غریزه‎ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است که هرچه بیش تر اطاعت شود بیش تر سرکش می‎گردد؛ هم چون آتشی که هرچه هیزم آن زیادتر شود شعله‎ورتر می‎گردد. بهترین شاهد بر این مطلب این است که در جهان غرب که با رواج بی‎حیایی و برهنگی، اطاعت از غریزه ی جنسی بیش تر شده است، هجوم مردم به مسئله ی رابطه نامشروع نیز زیادتر شده و تیراژ مجلات و کتب غیر اخلاقی بالاتر رفته است.

 یکی از فواید مهم حجاب در بُعد اجتماعی، حفظ و استیفای نیروی کار در سطح جامعه است. در مقابل، بی‎حجابی و بدحجابی باعث کشاندن لذت‎های جنسی از محیط و کادر خانواده به اجتماع، و در نتیجه، تضعیف نیروی کار افراد جامعه می‎گردد. بدون تردید، مردی که در خیابان، بازار، اداره، کارخانه و … همواره با قیافه‎های محرّک و مهیج زنان بدحجاب و آرایش کرده مواجه باشد، تمرکز نیروی کار او کاهش می‎یابد. برخلاف نظام‎ها و کشورهای غربی، که میدان کار و فعالیت‎های اجتماعی را با لذت‎جویی‎های جنسی درهم می‎آمیزند، اسلام می‎خواهد با رعایت حجاب و پوشش، محیط اجتماع از این‎گونه لذت‎ها پاک شده، و لذت‎های جنسی، فقط در کادر خانواده و با ازدواج مشروع انجام شود

 مفهوم ، فلسفه و فوايد حجاب

 فلسفه پوشش از نظر اسلام چیست؟

 بررسی آثار فردی و اجتماعی حجاب

 حجاب و امنیّت اجتماعی

 نقش حجاب در حفظ نشاط جنسی

 حجاب عاملی در جهت سلامت فردی و اجتماعی

 حجاب و نقش آن در سلامت روان(1) (2) (3) (4)

 حجاب و عفاف، مروری دوباره(1) (2)

 

تاریخچه حجاب در ایران

با استناد به مدارک به دست آمده از دوره هخامنشیان، مانند تندیس ها، سکه ها، نقوش فرش، پارچه و نقش برجسته هایی که تعدادی از آن ها به خارج از ایران منتقل شده اند، و یا نوشته های برخی از تاریخ نگاران، می توان چنین برداشت کرد که پوشاک زنان ایرانی عبارت از لباس های بلند تا قوزک پا و گاهی فراخ، پیراهن های ساده تا پایین ساق پا به صورت ساده یا ریشه دار، و با آستین های بلند یا کوتاه بوده است.

 لباس های زنان ایرانی در دوره اشکانی عبارت از پیراهنی بلند تا به روی زمین، گشاد، پُرچین، آستین دار یا بدون آستین و یقه راست بوده است. همچنین پیراهنی دیگر داشته اند که روی اولی می پوشیدند و قد آن نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن، چادری سر می کرده اند.

 با مقایسه چندین نقش سنگی آناهیتا و نقوش دیگر با هم، به نظر می رسد که بانوان ساسانی، پیراهن بلند بسیار پرچین و گشاد می پوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه ها، مانند بانوان اشکانی، جمع کرده، می بستند. زنان عهد ساسانی گاهی چادرِ گشاد پرچین به سر می کردند که تا به وسط ساق پا می رسیده است.

بحث پوشاک زنان ایرانی را در ارتباط با تمدن و فرهنگ اسلامی، باید از دوران سامانیان آغاز کرد. چون سامانیان خود را از نسل ساسانیان می دانستند، باید اذعان کرد که پوشش ایرانیان در این دوران(از اوایل دوره اسلامی تا عصر مغول) همان پوشش دوره ساسانی است و زنان بالطبع از پوشش های سنتی چادر و روبندهای ابریشمی برای حجاب و پوشش خود استفاده می کردند، آن هم در رنگ های مختلف زرد، آبی و سیاه.

 حجاب زن ایرانی در گذر تاریخ

تراژدی استعمار در کشف حجاب

 بی حجابی چگونه وارد ایران شد؟

 سابقه مبارزه با حجاب در ایران

 سابقه مبارزه با حجاب تا دوران پهلوی اول

 زمینه ها و عوامل فرهنگی سیاسی و تاریخی گسترش بدحجابی در تاریخ معاصر ایران

 حجاب دیروز، حجاب امروز

 

کشف حجاب رضاخانی

 مقدمات کشف حجاب به طور عملی از زمانی آغاز شد که خانواده ی رضاخان به حالت رفع پوشش در نوروز سال 1306 ش در حرم مطهر حضرت فاطمه ی معصومه(ع) حضور یافتند که با مخالفت جدّی آیت ; الله شیخ محمدتقی بافقی روبه رو گردیدند. برخی اقدامات دیگر نیز مؤید این واقعیت بود ولی بعد از سفر ترکیه، شاه با اشاره به پیش رفت سریع ترکیه بعد از رفع حجاب زن ها و آزادی ; آنان، اطرافیان را به این مسئله تشویق می نمود. در اوایل خرداد 1314. ش یک روز هیئت دولت را احضار کرد و گفت ما باید در صورت و سنت غربی شویم، باید برای رفع حجاب زنان اقدام نمود؛ و چون برای عموم مردم اجرای این طرح مشکلاتی به وجود می آورد شما وزرا و معاونین باید پیش قدم شوید و هفته ای یک شب با خانم های خود در «کلوپ ایران» اجتماع کنید. او به وزیر فرهنگ وقت (علی اصغر حکمت) دستور داد در مدارس زنانه، معلمان و دختران باید بدون حجاب باشند و اگر زن یا دختری از این برنامه امتناع کرد، او را در مدارس راه ندهند.

 از اوایل سال 1314. ش برخی زنان بدون داشتن حجاب در معابر حرکت می کردند. رعایت حجاب توسط زنان کاملاً ممنوع گردید، کسبه از فروش اجناس به زنان با حجاب منع شدند و زنانی که می خواستند این اصل شرعی و قرآنی را رعایت کنند اجازه نداشتند سوار وسایل نقلیه ی عمومی گردند

 بی‎حجابی

 حجاب در حصار

 تجدد و کشف حجاب

 حجاب همیشه زنده است

 آیا «کشف حجاب» از خدمات مهم رضاخان بود!

 استعمار و استبداد، و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب

 درنگی در پیدایش زمینه های قیام گوهرشاد

 

قیام مسجد گوهرشاد

 رضاشاه به خوبی می دانست که برای عملی ساختن نقشه شومش، ابتدا باید شهرهای مذهبی را دگرگون سازد. پس فرمان رضاخان از تهران به مشهد رسید: «از این پس، درشکه­چی ها و پسوران مشهد باید کلاه شاپو (کلاه تمام فرنگی) بر سر بگذارند».

 اجرای این برنامه از ابتدای خرداد 1314 به همراه شایعه های مربوط به کشف حجاب، در مشهد آشوبی به پا کرد و نخستین فریاد اعتراض را آیت الله حاج آقا حسین قمی سر داد. ایشان پس از مشورت با تعدادی از شخصیت ها و روحانیان، تصمیم گرفت برای جلوگیری از کشف حجاب و استفاده از کلاه شاپو در 9 تیر 1314 به تهران سفر کند، ولی رضاشاه با بی شرمی تمام محل اقامت ایشان را در شهر ری محاصره کرد. خبر به شیخ محمدتقی بهلول رسید. بهلول به سرعت خود را به مشهد رساند. در حرم، مأموران شهربانی مانع او شدند و قصد دست گیری وی را داشتند که با دخالت خادمان و زائران حرم، وی دست گیر نشد، ولی در صحن کهنه زندانی شد. خبر در شهر پیچید و کم کم صحن ها از دوستداران بهلول پر شد. همهمه مبهمی فضای صحن را پر کرده بود، ولی کسی برای آزادی بهلول قدم پیش نمی گذاشت. ناگهان فریادی همهمه مردم را به سکوت تبدیل کرد . این صدای اعتراض نواب احتشام، یکی از خادمان حرم بود. او کلاه شاپو را از سر برداشت و فریاد زد: ای مردم! چهار هزار نفر هستید و از چهار پلیس می ترسید؟! حمله کنید و شیخ را آزاد کنید! نابود باد کسی که این کلاه بی غیرتی را به سر ما گذاشت. لعنت بر این کلاه!

 مردم با فریاد یاحسین به حجره بهلول حمله ور شدند و وی را بر سر دست، هلهله کنان و تکبیرگویان در مسجد گوهرشاد بر منبر صاحب الزمان(عج) نشاندند.

 بهلول از بالای منبر جمعیت را از نظر گذراند و با لحنی حماسی فریاد برآورد: مردم! خواسته من و شما آزادی آیت الله قمی از زندان تهران است! دولت باید به این خواسته ما تن در دهد!

 عفاف، حریم عاشقی

 آنهمه استبداد، آنهمه بدعهدی

 قیام خونین گوهرشاد در ماجرای کشف حجاب

 روایت مظلوم کشان حجاب در مسجد گوهرشاد

 استعمار و استبداد، و هجوم به فرهنگ عفاف و حجاب

 قیام گوهرشاد حماسه ای در دفاع از حجاب/به مناسبت 21 تیر سالروز قیام گوهرشاد (سال 1314)

 

حافظان غیرت دینی در عصر اختناق رضاخانی

 حاج آقا حسین در اوج وحشت و اختناق رضاخانی، علم مبارزه را بر دوش گرفت و درزمانی که نفسها در سینه ها حبس شده بود، علیه برنامه «کشف حجاب» و دیگر کارهای خلاف حکومت شورید و شوری حسینی در میان مسلمانان ایران به پا نمود.

 او وقتی در برابر تهاجم فرهنگی غرب که به دست رضاخان قلدر در کشور عملی می شد،احساس تکلیف کرد.

 بی درنگ حرکتی تاریخی و کم نظیر را آغاز کرد و به آنان که در این راه ایجادشبهه و تردید داشتند، فرمود: «من قصد اقدام دارم. چنانچه برای جلوگیری از کشف حجاب، ده هزار نفر که یکی از آنها من باشم کشته شود، جایز است.» علما و مجتهدین مشهد همچون حاج آقا حسین قمی، سید یونس اردبیلی و میرزا محمد آقازاده، جلسات متعددی برگزار کرده، موضوعاتی از قبیل توطئه حجاب زدایی و موضوع اجباری شدن کلاه بین المللی و برپایی جشن و مجالسی همچون جشن مدرسه شاپور شیراز و جشن میدان جلالیه را مورد بحث و بررسی قرار دادند. در یکی از نشست ها که در منزل حاج آقاحسین قمی برگزار گردید، ایشان به شدت متاثر شده، گریست و گفت: «امروز اسلام فدایی می خواهد بر مردم است که قیام کنند.»

 در نهایت جلسه ای درمنزل آیت الله سید یونس اردبیلی برگزار شد و تصمیم گرفتند که حاج آقا حسین قمی دراعتراض به رضاخان به تهران رفته و با او صحبت کند.

 ایشان در آخرین جلسه درس خود فرمود: «به عقیده من اگر پیشرفت این جلوگیری ازخلاف مذهب منوط به کشته شدن ده هزار نفر که راس آنها حاج آقا حسین قمی است باشد،ارزش دارد.»

 حافظان غیرت دینی در عصر پهلوی

 سیری در زندگی و مبارزات آیة الله شیخ محمد تقی بافقی (قدس سره)

 آیة الله العظمی حاج حسین طباطبایی قمی

 مرحوم حجة الاسلام محمدتقی بهلول

 شیخ عباسعلی محقّق واعظ خراسانی

 

حجاب و عفاف در کلام علما و بزرگان

 من تلخی این کشف حجابی که اینها کردند و اسمشان را بعدا آزاد زنان و آزادمردان، پسر رضاخان گذاشت من تلخی اش باز در ذائقه ام هست . شما نمی دانید چه کردند با این زن های محترمه و چه کردند با همه قشرها. الزام می کردند هم تجار را، هم کسبه جزء را، هم روحانیت را، هر جا زورشان می رسید به این که مجلس بگیرید و زن هاتان را بیاورید در مجلس، بیاورید در مجلس عمومی، آن وقت اگر اینها تخلف می کردند، کتک دنبالش بود، حرف دنبالش بود، همه چیزها و حرف ها بود و اینها می خواستند زن را وسیله قرار بدهند از برای این که سرگرمی حاصل شود برای جوان ها و در کارهای اساسی اصلا وارد نشود . طریق های مختلفی اینها داشتند برای اینکه این جوان های ما را، این دانشگاهی های ما را، همه این قشرها را نگذارند به فکر خودشان بیفتند و به فکر مملکتشان بیفتند . از آن طرف همین مساله کشف حجاب با آن فضاحتی که اینها کردند و با آن رفتاری که با زن های محترمه کردند و با آن رفتاری که با روحانیون کردند در این مسائل که حتی به مرحوم آقای کاشانی آمدند تکلیف کردند که شما باید وارد بشوید در این مجلس.( امام خمینی(ره) 19/ 6/ 59)

 امام خمینی ثابت و استوار از آغاز تا پایان توطئه کشف حجاب

 جایگاه حجاب و نقش زنان مسلمان در کلام رهبر انقلاب

 حفظ حجاب، مقدمه ای بر حفظ عفاف

 آیت الله مکارم شیرازی: بد حجابی دهن کجی به اسلام و نظام اسلامیست

 کرامت و شرافتی که بانوان مسلمان به آن افتخار می کنند رکن اصیل حجاب است

 فاصله جامعه اسلامی با شخصیت والای حضرت فاطمه(س)

 

راهکارهای ترویج فرهنگ حجاب و عفاف

 خانواده ها خصوصاً مادران که ارتباط و مسئولیت بیشتری در تربیت دختران دارند:

 اولاً: از حجاب کامل مثل چادر در مواجهه با نامحرم استفاده کنند، تا از این طریق فرزندان دختر نیز از همان کودکی با حجاب اسلامی آشنا شوند و از همان کودکی به آن عادت کنند. امروزه همه کارشناسان مسایل تربیتی به نقش فراوان و شگرف تمرین و عادت در تربیت فرزندان اذعان دارند.

 ثانیاً: ابعاد مختلف مربوط به حجاب را برای فرزندان خویش تبیین کرده آنان را در جهت رعایت پوشش کامل اسلامی تشویق و ترغیب کنند.

 ثالثاً: ترتیبی اتّخاذ کنند تا دخترانشان با کسانی دوست شده و ارتباط برقرار کنند که مقید به حفظ ظواهر شرعی در عین آراستگی ظاهری هستند.

 مراکز آموزشی مانند آموزش و پرورش، در دوره های مختلف تحصیلی (ابتدایی، راهنمایی، متوسطه) در قالب کتاب های درسی، به طور سلسله وار مباحث مختلف حجاب را به شکل ترتیب دوره های تحصیلی برای دانش آموزان دختر مطرح کنند تا از همان سنین خردسالی دختران جامعه نسبت به فلسفه حجاب، آثار مثبت حجاب و آثار منفی بدحجابی، آگاه شده و اعتقاد عمیق و راسخ پیدا کنند.

 در مراکز آموزش عالی و دانشگاه ها که مقدار آگاهی افراد نسبت به این مسایل بیشتر است، در مورد شبهاتی که دختران و پسران دانشجو و اساتید، پیرامون اهمیت و ضرورت حجاب، آثار آن، کیفیت حجاب کامل و برتر اسلامی دارند، می توان جلسات پرسش و پاسخ و سخنرانی برگزار کرد.

 مراکز فرهنگی و رسانه های جمعی مثل مطبوعات، با نگارش آثار و مقالات علمی و استدلالی به تبیین مسائل مهم و اساسی حجاب بپردازند و از درج مقالات و آثاری که به نوعی در تضعیف حجاب کامل اسلامی بانوان خدشه کرده و اثر منفی دارد اجتناب کنند.

 صدا و سیما به عنوان گسترده ترین وسیله ارتباط جمعی نقش مهمی در تبیین مسائل مختلف مربوط به حجاب دارد. ضمن آنکه رعایت پوشش اسلامی خانم ها در فیلم ها نقش خاصی در ارائه الگوی صحیح حجاب به مخاطبین و خصوصاً نسل جوان دارد.

 چگونه دختری محجبه داشته باشیم؟

 آسیب های بدحجابی و راه های رویارویی با آن

 نگاه مرکز حجاب ریحانه النبی به ترویج حجاب برتر کاربردی است

 چادر یک روش مبارزه با غرب زدگی است

 

نهادهای دولتی و حجاب و عفاف

 انقلاب اسلامی ایران، انقلاب ارزش هاست و برای صیانت از ارزش ها نیز باید از همه ابزارها استفاده کرد. در این میان ابزارهای فرهنگی نقش مهم و تأثیرگذاری دارند. غرب برای مبارزه با انقلاب اسلامی به شیوه های مختلفی روی آورده که نفوذ فرهنگی یکی از این شیوه ها بود. غرب همواره کوشیده است با استفاده از ابزارهای فرهنگی همچون سینما، تلویزیون، مطبوعات و … با ارزش های اسلامی به مبارزه بپردازد. بد حجابی و فساد از مظاهر فرهنگی ضد اخلاقی غرب در جامعه اسلامی است که با توجه به خطرات آن در جامعه اسلامی پژوهش زیادی را می طلبد. بی هویتی زنان و نسخ ارزش ها از جمله پیامدهای شوم این مظهر فرهنگی ضد اخلاقی است. از این رو شایسته است که دولت اسلامی را ه کارهای مناسب را برای مقابله و مبارزه با این پیامدهای شوم دنبال کند.

 نظام اسلامی، توسعه و ترویج حجاب؛بایدها و نبایدها(1) (2)

 به رسمیت شناختن هویت فردی وحقوق انسانی زن

 راه کار نهادینه سازی، گسترش و حفظ باورهای دینی

 به دنبال یک معنا در قالب یک واحد درمسئله حجاب

 حجاب، حق زنان، حد مردان

 چادر بالاپوش ما نیست، اعتقاد دینی ماست

 در برخی نهادها علیه حجاب فعالیت می‌کنند

 باید دوباره حجاب را تعریف کنیم

 

قوانین حجاب و عفاف

 شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه 566 مورخ 4/ 5/ 84 در چارچوب اصول و مبانی روش های اجرایی گسترش فرهنگ عفاف (مصوبه جلسه 413 مورخ 14/ 11/ 76) راهبردهای گسترش فرهنگ عفاف را به شرح ذیل تصویب نمود:

 1ـ توسعه فرهنگ کنکاش و تفکر در مفاهیم دینی توسط جوانان به منظور پذیرش درونی و قلبی و عمل به آنها؛

 2ـ تبیین دایمی جایگاه والا و پر اعتبار زن در اسلام و مقایسه آن با سایر مکاتب به منظور احساس برتری شخصیت زن مسلمان نسبت به زنان سایر مکاتب و پرهیز از روی آوردن به جاذبه ها و شخصیت های کاذب؛

 3ـ تقویت بنیه اعتقادی، اخلاقی و اصول و مبانی تربیت برای والدین، خصوصا مادران نسبت به امر عفاف و حجاب و ایجاد حساسیت در آنها نسبت به آسیب های ناشی از عدم رعایت آن برای خود، خانواده و فرزندان؛

 4ـ اتخاذ تدابیر مناسب جهت جذب، تربیت و به کارگیری نیروی انسانی شایسته نظیر مدیران، معلمان و اساتید معتقد و عامل به رعایت حجاب و عفاف در کلیه مراکز اداری و آموزشی؛

 5ـ تبیین آموزه های دینی در خصوص ضرورت رعایت اصول حیا و عفت متناسب با قابلیت ها و ویژگی های زنان و مردان و ایجاد تعادل در روابط اجتماعی آنها؛

 6ـ احیا و ترویج سنت حسنه امر به معروف و نهی از منکر؛

 7ـ ارتقای سطح آگاهی جوانان در خصوص ارتباطات صحیح انسانی و اخلاقی بین آنها و حفظ حدود عفاف و حجاب در جامعه و خانواده؛…

 مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در موضوع حجاب و عفاف

 مبانی فقهی و حقوقی مسئولیت دولت در زمینه فراهم آوردن شرایط مطلوب حجاب و پاک دامنی در جامعه

 بررسی مفاد فقهی و حقوقی جرم بی حجابی

 

حجاب و عفاف در رسانه

 امروزه در میان عواملی که جوامع انسانی را به تغییر ارزش ها و فرهنگ ها می کشاند، رسانه ها مهم ترین و تأثیرگذارترین عامل هستند. در این میان، رسانه های ارتباط جمعی، به وی‍‍‍‍ژه رسانه های تصویری مانند سینما و تلویزیون به سبب تأثیر بیشتر تصاویر روی مخاطبان از اهمیت خاصی برخوردار هستند. تلویزیون به دلیل حجم بالای تماشاگران و راه یابی آسان آن به دورترین و محروم ترین مناطق و تنوع برنامه ها، بیشتر مورد تأکید قرار می گیرد؛ زیرا اثرپذیری افکار عمومی از پیام های مستقیم و غیر مستقیم آن در مقایسه با سایر وسایل ارتباط جمعی، مانند رادیو و روزنامه ها بیشتر است؛ بنابراین به جرأت می توان اذعان کرد که وسایل ارتباط جمعی به ویژه رسانه های دیداری و شنیداری در ترویج و نهادینه ساختن فرهنگ حجاب و یا تضعیف آن نقش انکار ناپذیری در جامعه دارند.

 حجاب و رسانه

 حجاب در رسانه ملی، چالش ها و بایسته ها

 فرهنگ پوشش در رسانه ی ملّی را پاس بداریم

 سینما و حجاب (1) (2)

 

شبهات حجاب و پاسخها

 مخالفان پدیده حجاب پرسش هایی مطرح می نمایند؛ همچون مسائل ذیل:

 با توجه به اینکه نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می دهند، آیا حجاب سبب انزوای این گروه بزرگ و سبب عقب افتادگی این گروه فعّال و در نهایت، تبدیل آنان به نیرویی سربار و مصرف کننده در جامعه نمی شود؟

 در پاسخ به این پرسش، باید گفت: حجاب و پوشش هیچ گاه زن را در جامعه منزوی نمی سازد؛ زیرا حضور امروزین او در جایگاه های گوناگون، نادرستی این سخن را به اثبات می رساند.

 حجاب طبع حریص مردان را بیشتر تحریک می کند و حرص آنان را شعله ورتر می سازد. آیا این شیوه کارآمد است؟

 پاسخ: انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن منع و هم به سوی آن تحریک شود، اما حجاب و پوشش زن در جامعه چنین نیست، بلکه حجاب از نگاه اسلام، تنها به منزله پوششی است که زن را در برابر تیرهای سهمگین نگاه مرد، که زهر گناه را با خود به همراه دارند، حفظ می کند و به او مصونیت می بخشد.

 حجاب تاریخ مصرف

 حجاب، پرسش ها و پاسخ ها

 تبیینی بر مسئله حجاب

 جوابیه مقاله ضالّه طالبین رفع حجاب

 

الزام حکومتی حجاب

 حتما بارها با این سوالات و شبهات روبرو شده اید که آیا زمان پیغمبر حجاب اجباری بود؟و آیا گیر ما یک تار مو است؟

 اول اینکه، احکام اسلام تابع مصالح و مفاسدند، وقتی در اسلام حکمی مطرح میشود مصلحتی دارد. ولو اینکه ما آن مصلحت را ندانیم از آنجا که خداوند حکیم کار عبث نمی کند و سخن او سدید و با دلیل است باید سخن او را پذیرفت.

 دوم اینکه، در احکام اجتماعی و معاملات این حکمت روشنتر بیان میشود. برای جلوگیری از آسیب های اجتماعی دستوراتی بیان شده که البته این فرامین برای سخت کردن وضع زندگی ما و ایجاد مانع بر سر راه ما نیست. مثلا در معاملات اقتصادی بیان شده که غش در معامله، ربا و…حرام است. عدم رعایت هر یک از این احکام باعث خراب شدن وضع اقتصادی می شود. رعایت احکام اجتماعی هم برای اصلاح وضع اجتماع لازم است.

 

در نتیجه، حجاب یک حکم اجتماعی است چون وجوب آب در جایی مطرح می شود که عده ای جمع باشند و اگر نه یک زن یا مرد تنها که حجاب لازم ندارد. پس طبق دو نکته بالا اولا مصلحتی در وجوب امر حجاب قرار دارد و ثانیا چون یک حکم اجتماعی است مصلحتی بارز در آن وجود دارد که اگر رعایت نشود مفسده ای به همراه خواهد داشت.

 درباره حجاب و پوشش چه کسانی اشتباه می کنند؟

 حجاب؛ امر ایمانی یا اجباری؟

 بررسی الزام حکومتی حجاب 

 مبانی کلی فقهی حجاب و مسئولیت دولت اسلامی

 ارزیابی عقلانیت اسلامی از طریق ارزیابی حجاب قانونی (1) (2)

 

حجاب اسلامی و حضور مؤثر زن در اجتماع

 شرایط عمومی حضور زنان در جامعه، از جمله مواردی است که رعایت آن در محیط های کاری الزامی است. از جمله این شرایط عمومی، رعایت حجاب است. دین اسلام بر این باور است که حجاب، نه تنها نیروی کار زن را فلج نمی کند، بلکه موجب تقویت نیروی کار اجتماع نیز می شود.

 از دیگر آسیب های محیط کاری، اختلاط و رعایت نکردن حریم هاست که باعث شکستن حصار عفاف و پاکدامنی می شود. شهید مطهری می گوید: «سنت جاری مسلمین از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله همین بوده ـ نه حبس و نه اختلاط ـ زنان از شرکت در مجالس نهی نمی شدند، ولی همواره اصل حریم رعایت می شده است. زنان امروز باید در کنار وظایف اجتماعی، خودشان را موظف به رعایت وظایف دینی نیز نموده و عفت عمومی را حفظ کنند و با توجه به آن عفت عمومی، مشغول انجام کارهای اجتماعی و سیاسی شوند.

 پویایی نقش حجاب در جامعه اسلامی

 نظریه ها و راهبردها در حجاب و فعالیت های اجتماعی زنان

 عفاف و حضور اجتماعی دختران

 

حجاب اسلامی، نماد اسلام در سرزمین غرب

 حکومت های غربی و کشورهای داعیه دار آزادی و حقوق بشر، با تصویب قوانین و مقررات منع حجاب، زنان مسلمان محجبه را تحت فشار قرار داده و از حداقل حقوق شهروندی هم چون حق آموزش، اشتغال، دفاع و احقاق حق در دادگاه ها و حق استفاده از امکانات عمومی شهری نظیر وسایل حمل ونقل عمومی، درمانگاه ها، پارک ها، کتابخانه ها و… محروم می کنند؛ به طوری که زن مسلمان مجبور شود یکی از دو رویکرد «پایبندی به اعتقادات و ارزش های اسلامی خود» و یا «حضور به شکل بی حجاب در جامعه و انجام فعالیت های اجتماعی» را انتخاب کند!

 بدیهی است که این همه فشار علیه حجاب اسلامی ، تنها تهاجم به یک حکم یا یک نماد اسلامی و یا حمله به یک فرد مسلمان نیست؛ بلکه نشان هراس از فرهنگ اسلامی است که در نمادی به عنوان حجاب، خود را نشان داده است.

 بنابراین، اسلام ستیزی و اسلام هراسی و مظاهر آن؛ یعنی مقابله با حجاب اسلامی، ریشه در مخالفت با اسلام و فرهنگ اسلامی دارد و به نظر می رسد که هر روز در حال گسترش است.

 روسری اسلامی ، نشانه مذهبی

«حجاب» کابوس تمدن لائیک ها

 نسیم کمال در برهوت برهنگی

 زنان و حجاب

 

با حافظان حریم حجاب و عفاف

 هنگامی که تصمیم گرفتم اسلام خود را ابراز کنم، هرگز فکر نکرده بودم که آیا خواهم توانست روزی پنج نوبت نماز بخوانم یا این که آیا قادر خواهم بود حجاب خود را حفظ کنم؟ شاید از این می ترسیدم که اگر جدی به این موضوع فکر کنم، به نتیجه منفی برسم و این کار، می توانست تصمیمم را مبنی بر مسلمان شدن، تحت تأثیر قرار دهد. تا زمانی که مسجد جامع پاریس را ندیده بودم، هیچ کاری با اسلام نداشتم و با نمازگزاران و حجاب، هیچ آشنایی نداشتم. در واقع، هر دوی آنها برایم غیرقابل تصور بودند؛ اما شوق مسلمان شدن، چنان در من قوی بود که نگران چیزهایی که در آن سوی این تغییر در انتظارم بودند، نبودم.

 پس از گوش دادن به یک سخنرانی در مسجد پاریس، محاسن رعایت حجاب بر من روشن شد؛ تا حدی که حتی پس از خروج از مسجد هم روسری را از روی سرم برنداشتم. آن سخنرانی، مرا غرق در نوعی رضایت روحی کرد که هرگز قبلاً نمی شناختم؛ آن چنان که اصلاً نمی خواستم روسری را از سرم بردارم. در آن وقت، به دلیل سرمای هوا، پوشش حجابم، توجه زیادی را به خود جلب نکرد؛ ولی خودم به شدت احساس می کردم که با دیگران تفاوت دارم؛ احساس طهارت و امنیت می کردم. احساس می کردم که در محضر خداوند هستم.

 طعم شیرین حجاب

 پرچمی که «مروه شربینی» بلند کرد

 من خدا را از نو کشف کردم!گفت وگو با خانم امید مریچ، جامعه شناس ترک

 حجاب، هویت مذهبی من است

 

در سایه سار قلم

فریاد سرخ شرافت و حمیت، بال در بال کبوترانِ سپیدِ آستان رضا علیه السلام ، پر می گشاید، تا آسمانِ روشنِ گوهرشاد.

 انگار شور حسینی، در قلب های مردمان می جوشد و چارقدها و چادرها، به حرمتِ معصومانه یاس، به جنگِ چنگال های پلید شیطان می روند!

 دیگر در دل ها هراسی از صفیر گلوله ها و سایه ای از اضطراب مرگ نیست.

 گام ها از مرزِ هبوط و زمینی ماندن می گذرند و پا در حریم امنِ آسمان می گذارند.

 ساقه دست ها، به غنچه اعتراض، شکوفا می شوند، تا یکرنگی و همدلی قلب ها را اظهار کنند؛ تا حجاب، نشانِ همیشگی حیا و پاکدامنی زن ایرانی بماند و فرهنگ دینی و ملی، در بازار منفعت طلبی اربابان خارجی، به تاراج نرود.

 

قیام خونین مسجد گوهرشاد، علیه کشف حجاب

 گوهرشاد، مظهر ظهر عاشورا

 نخستین سنگر

 سنگفرش خونین

 نمایه ی معنا

 

کتابشناسی حجاب و عفاف

 

1ـ آنچه باید یک دوشیزه بداند (بخشی راجع به مسأله حجاب) نوشته حسن مصطفوی، چاپ تهران، نوبت دوم، 130 صفحه، کتابفروشی مصطفوی.

 

2ـ آیا حجاب ضرورت دارد؟ بررسی مسأله پوشیدگی از دیدگاه روانشناسی، نوشته دکتر شهریار روحانی، چاپ تهران، اشراقیه.

 

3ـ آیه جلباب، محمدتقی صدیقین، قم، چاپ حکمت، 111 صفحه.

 

4ـ آیه حجاب، سیدمحمود طالقانی، تهران، ناس، 1358، 24 صفحه.

 

5ـ اثبات وجوب حجاب، شیخ عباس علی واعظ «داعی الاسلام» چند نوبت چاپ شده، تهران 1364 قمری، 1227 شمسی، 1347 قمری، 26 صفحه رقعی فارسی.

 

کتابشناسی حجاب(1) (2)

 

کتابستان حجاب

 

با هم بخوانیم

 

کتاب حجاب

 

حجاب چرا؟

 

آفتاب حجاب

 

حجاب و عفاف

 

نظام اسلامی و مسأله حجاب (مجموعه مقالات و گفتگوها)

معرفی، نقد کتاب «فراسوی حجاب»

منبع: حوزه

نظر از: حيدري [عضو] 

الهی!
ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺖ ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﺗﻜـﺮﺍﺭ زندگی‌ام
ﻛﻪ ﺑﻴﺪﺍﺭﻳﺴﺖ
ﺗﻮ ﺭﺍ سپاس می گویم

باسلام و وقت بخیر
مطالب وبلاگتان عالیست بسیار استفاده کرده و لذت بردم

خوشحال میشویم به وبلاگ ماهم مراجعه کنید و مارا از نظرات خود بهرمند سازید.
http://blog-208.kowsarblog.ir/

1395/04/23 @ 10:18


فرم در حال بارگذاری ...

ویژه سالروز تخریب قبور ائمه اطهار علیهم السلام در بقیع

نوشته شده توسطرحیمی 23ام تیر, 1395

فرقه ضاله وهابی بر اساس تفکر غلط با کمک آل سعود بسیاری از آثار دینی را تخریب و به هتک حرمت قبور ائمه بقیع و دیگر اماکن پرداختند. در طول تاریخ جنایات زیادی کرده و امروزه نیز همان تفکر را دنبال میکند؛ در حالی که این عقیده بر خلاف کتاب و سنت است.

 آشنایی با قبرستان بقیع

یکی از پر خاطره ترین مکانهای مدینه، بقیع است ; جایی که نخست آن را بقیع الغرقد می نامیدند. «غرقد» نوعی درخت بوده که در گذشته، در محل این قبرستان و یا در کنار آن قرار داشته و محتملا به تدریج با گسترش قبرستان، آن درختها (که به نظر برخی توتستان بوده) از میان رفته است. بقیع پیش از اسلام، گورستان مردم یثرب بوده و پس از اسلام نیز به عنوان مهمترین گورستان مدینه شناخته شده است. این گورستان با وسعت نسبتا زیاد خود، در طول قرون مختلف اسلامی مدفن صحابه، تابعین و مهمتر از همه، چهار تن از امامان (علیهم السلام) بوده و از این رو محل زیارت تمامی زائران مدینه منوره است. بقیع در ناحیه شرقی مسجد النبی و تقریبا در فاصله دویست متری آن قرار دارد. این قبرستان تا یکصد سال پیش خارج از حصار قرار داشت، اما اکنون تقریبا در میان شهر مدینه واقع شده و با چهار خیابان محاصره گردیده است ; ستین، عبد العزیز، ابی ذر، باب العوالی.

بقیع در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز زیارتگاه بوده و آن حضرت برخی شبها خانه را ترک کرده و تنها به بقیع می رفته و در آنجا به راز و نیاز با خدا می پرداخته است. برخی دختران آن حضرت و نیز برخی از یاران نزدیکش در بقیع مدفونند ; کسانی چون عثمان بن مظعون که از صحابی مورد علاقه رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.

قبرستان بقیع تا قبل از تسلط آل سعود، قبه های متعددی داشت که بر روی قبور خاصی ساخته شده بود. اما اکنون به صورت فضای باز و ساده ای در آمده است و قبرها جز نشانی ساده، به صورت سنگی که بالای سر آنها گذاشته شده، چیزی ندارد. با وجود این، تعلق خاطر مسلمانان به مدفون شدگان بقیع باعث گردیده است تا قبر عده ای از بزرگان مدفون، مشخص باقی بماند ; گرچه به مرور زمان، قبور صدها بلکه هزاران تن از صحابه و تابعین به دست فراموشی سپرده شده و قبر آنان نا مشخص مانده است.

قبرستان بقیع

بقیع در گذر تاریخ(1) (2)

...

مزار ائمه معصومین علیهم السلام در بقیع

حرم ائمه بقیع که در کتب تاریخ بعنوان «مشهد» و «حرم» اهل بیت معروف گردیده، در سمت غربی و منتهی الیه بقیع واقع شده است که در این حرم مطهر قبر چهارتن از ائمه اهل بیت؛ امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق ـ علیهم السلام ـ در کنار هم و بفاصله 3ـ2 متری این قبرها، قبر عباس عموی گرامی رسول خدا ـ ص ـ قرار گرفته و در کنار آن نیز قبر دیگری است متعلق به فاطمه بنت اسد و بـه احتـمال ضعیـف متعـلق بـه فاطمه دختر رسول خدا ـ ص ـ که قبل از ویرانی ساختمان این حرم مطهر، همه این قبور ششگانه در زیر یک گنبد و دارای ضریح و صندوق زیبا بودند.

تاریخ حرم ائمه بقیع(1) (2) (3)

ورودیه بقعه ائمه در بقیع

نمی از یم/ پاس داشت مقام ائمه بقیع

سایر مزارهای بقیع

بقیع، قبرستان قدیمی مدینه است که بهترین عزیزان پیامبر صلی الله علیه و آله و سربازان فداکار اسلام، در آنجا مدفونند؛ اینک به نام برخی از آنها اشاره می کنیم:

1 مرقد چهار امام معصوم از ائمه شیعه علیه السلام : امام مجتبی علیه السلام ، امام سجاد علیه السلام ، امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام

2(بنابه نقلی) قبرپنهان فاطمه زهرا( سلام الله علیها

3قبور فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله مانند ابراهیم، زینب، ام کلثوم و رقیّه.

4قبور همسران آن حضرت.

5قبر فاطمه بنت اسد مادر علی بن ابی طالب علیه السلام

6قبر عباس عموی پیغمبر صلی الله علیه و آله

7قبر صفیّه و عاتکه، عمه های پیامبر صلی الله علیه و آله

8قبرحلیمه سعدیه، مادر رضاعی آن حضرت.

9قبر عقیل برادر علی علیه السلام ، و عبداللّه بن جعفر، همسر زینب کبری( سلام الله علیها

10قبر سعد بن معاذ، و ابوسعید خدری.

11 قبر اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام

12 قبر امّ البنین مادر حضرت ابی الفضل علیه السلام

13 قبر عثمان بن مظعون، و سفیان بن الحارث بن عبدالمطلب.

14 قبر جمعی از شهدای اُحُد و شهدای واقعه حرّه که محل آنها معلوم و مشخص است.

15 قبور برخی از فرزندان ائمه و بستگان پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و برخی از صحابه بزرگوار آن حضرت.

16 قبور گروهی از راویان حدیث، و عده ای از علما، شهدا و قرّاء و مبلغین بزرگ اسلام.

و سرانجام بسیاری از شخصیتهای برجسته و افراد والامقام که از صدر اسلام تاکنون، در این سرزمین مقدس آرمیده اند و قبورشان مجهول است.

مـــزار بقیع

مدفون شدگان در بقیع

نقش و تاریخ زنان در بقیع

قبه بنات الرسول

حرم همسران و دختران رسول خدا ـ ص ـ

حرم جناب ابراهیم فرزند رسول خدا-ص-

قبر فاطمه زهرا یا فاطمه بنت اسد سلام الله علیهما

بقعه اسماعیل فرزند امام صادق ـ علیه السلام ـ

بقعه حلیمه سعدیه وصفیّه عمه رسول خدا ـ ص

بیت الاحزان

پیش از این در نزدیکی بقیع و در محدوده ای که در نزدیکی قبور ائمه (علیهم السلام) بوده، محلی با عنوان «بیت الاحزان» شناخته شده و در متون تاریخی قرون آغازین اسلامی، از آن یاد شده است. آنجا به عنوان محل گریه آن حضرت پس از رحلت پدرش بوده است. طبق برخی نقلهای دیگر، در کنار بقیع، در همین حدود، خانه محقری برای آن حضرت ذکر شده که بعدها به عنوان «بیت الاحزان» یا «قبة الحزن» شهرت داشته و زمانی نیز به عنوان «مسجد فاطمه» از آن یاد می شده است. این محل در شمال قبر عباس بن عبد المطلب و قبور ائمه (علیهم السلام) قرار داشته و بعدها ضمیمه بقیع شده است. در مدینه جای دیگری به عنوان بیت الاحزان مطرح نبوده است.

مسجد فاطمه ( سلام الله علیها

نهضت اشک

بیت الاحزان یک حقیقت فراموش ناشدنی

پیدایش فرقه ضاله وهابیت

وهابیها که در دو قرن اخیر به رهبری “محمدبن عبدالوهاب بن سلیمان” سرزمین حجاز را تحت نفوذ افکار خود قرار داده اند، در معتقدات تند خود که بیشتر در زمینه توحید است، نه تنها از مخالفان سر سخت شیعه اند بلکه با غالب مسلمانان اهل تسنن نیز شدیدا مخالفند.

“محمد بن عبدالوهاب” در حقیقت مجری افکار و اعتقادات ابن تیمیه - احمدبن عبدالحلیم دمشقی متوفی 728 ه. ق- که تقریبا چهار قرن قبل از او می زیسته، بود.

محمد بن عبدالوهاب در خلال سالهای 1160 تا 1206 ه.ق با همکاری زمامداران محلی و برانگیختن آتش تعصبهای خشن در میان اقوام بیابانگرد و بدوی حجاز توانست به نام دفاع از توحید و مبارزه با شرک، مخالفان خود را عقب بزند و بر دستگاه حکومت و رهبری سیاسی بطور مستقیم و غیر مستقیم تسلط یابد. در این راه خونهای زیادی از مسلمانان حجاز و غیر حجاز ریخته شد. کشمکشهای پیروان محمدبن عبدالوهاب محدود به محیط حجاز نبود; بلکه در سال 1216 (ده سال پس از مرگ محمدبن عبدالوهاب) پیروان او از طریق بیابانهای حجاز با یک حمله غافلگیرانه به کربلا وارد شدند و با استفاده از تعطیل بودن شهر به مناسبت روز عید غدیر و مسافرت بسیاری از اهالی به نجف برای مراسم غدیر، به تخریب حرم مطهر امام حسین «علیه السلام» و سایر اماکن مقدس شیعه در کربلا پرداختند و در ضمن تمام درهای گرانقیمت و تابلوها و هدایای نفیس و وسایل تزیینی را با خود بردند. آنان حدود پنجاه نفر را در نزدیکی ضریح مطهر و پانصد نفر را در صحن و تعداد زیادی را در شهر کشتند.

وهابیت و تاریخچه پیدایش آن

شناخت معرفتی وهابیت

محمد بن عبد الوهاب و حرکت وهابیت

بیوگرافی «ابن تیمیه»

ابن تیمیه در آئینه اندیشه متفکران

فرقه ضاله وهابیت را بیشتر بشناسیم

نقدی برا اندیشه وهابیت در تخریب قبور/به انگیزه هشتم شوال سالروز تخریب بقیع

وهابیون و تخریب بقیع

پس از تسلّط سعودیان بر حجاز، با توجه به پیوند فکری و مذهبی آنان با محمدبن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقهای که وارد میشدند، آثار و ابنیه ساخته شده بر روی قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ویران میکردند.

وهابیان، بار نخست در سال 1221هـ.ق. بخشی از بناهای قبرستان بقیع را ویران نموده و سپس با تکمیل سلطه خود بر حجاز در شوال سال 1344هـ.ق. کلیه این بناها و گنبدها و آثار را ویران و اموال و اشیای گرانقیمت موجود در این اماکن را به تاراج بردند و نه تنها در مدینه، بلکه در هرجا گنبد و بارگاه و زیارتگاهی بود، به ویرانی آن اقدام کردند.

مرحوم سید محسن امین، ابعاد ویرانیهای وهابیان در حجاز را اینگونه وصف میکند:

وقتی وهابیان وارد طائف شدند، گنبد مدفن ابن عباس را خراب کردند، چنانکه یکبار دیگر این کار را کرده بودند. آنان هنگامی که وارد مکه شدند، گنبدهای قبر عبدالمطّلب، ابوطالب و خدیجه امّ المؤمنین(علیها السلام) را ویران نمودند و زادگاه پیامبر(صلی الله علیه وآله) و فاطمه زهرا(علیها السلام) را با خاک یکسان کردند و آنگاه که وارد جده شدند، گنبد و قبر حوّا را خراب کردند و به طور کلّی، تمام مقابر و مزارات را در مکه، جده، طائف و نواحی آنها ویران نمودند و زمانی هم که مدینه منوره را محاصره کردند، به ویران کردن مسجد و مزار حمزه پرداختند. پس از تسلّط وهابیان بر مدینه منوره، قاضی القضات وهابیان، شیخ عبدالله بن بلیهد، در رمضان 1344هـ.ق. از مکه به جانب مدینه حرکت کرد و اعلامیه ای صادر نمود و ضمن آن، جواز ویران کردن گنبدها و زیارتگاهها را از مردم سؤال کرده بود. بسیاری از مردم از ترس به آن پاسخ نداده و برخی نیز لزوم ویران کردن را خواستار شده بودند!

البته هدف او از این اعلامیه و سؤال، نظرخواهی واقعی نبود، بلکه می خواست در میان مردم آمادگی ایجاد کند، چون وهابیان در هیچیک از اعمال خود و در ویران کردن گنبدها و ضریحها، حتی گنبد مرقد حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) منتظر نظر مردم نبودند و این اعمال، پایه مذهب آنان است. شاهد سخن آنکه، آنان پس از نشر این اعلامیه و سؤال و جواب، همه گنبدها و زیارتگاهها را در مدینه و اطراف آن ویران کردند و حتی گنبد مضاجع ائمه اهلبیت(علیهم السلام) را در بقیع، که قبر عباس عموی پیامبر(صلی الله علیه وآله) نیز در کنار آنها بود، خراب نمودند و دیوارها و صندوقها و ضریحهایی که روی قبرهای شریف قرار داشت، همه را از بین بردند، در حالی که برای آن، هزار ریال مجیدی هزینه کرده بودند. آنها در این زیارتگاهها، جز تلّی سنگ و خاک، به عنوان علامت باقی نگذاشتند.

تاریخ وهابیت

تخریب بقیع به روایت اسناد(1) (2)

مروری بر بزرگ ترین جنایت فرهنگی قرن بیستم

فاجعه بقیع، داغی فراموش نشدنی

پشت دیوار بقیع

هتک حرمت بقیع در کلام بزرگان

…تلخى ديگرى كه وجود دارد، اين است كه در ميان مجموعه ‏ى مسلمانان و امت اسلامى كسانى پيدا شوند كه با افكار پليد و متحجر و عقب‏ مانده و خرافى خود، تجليل از بزرگان و برجستگان و چهره‏ هاى نورانى صدر اسلام را شرك بدانند، كفر بدانند؛ واقعاً اين مصيبتى است. اينها همان كسانى هستند كه گذشتگانشان قبور ائمه (عليهم ‏السّلام) را در بقيع ويران كردند. آن روز كه در دنياى اسلام، از شبه‏ قاره‏ ى هند گرفته تا آفريقا، عليه اينها قيام كردند، اگر اينها جرأت مى‏ كردند، قبر مطهر پيغمبر را هم ويران مى‏ كردند، با خاك يكسان مى‏ كردند. ببينيد چه فكر باطلى، چه روحيه‏ ى پليدى، چه انسانهاى بدانديشى، احترام به بزرگان را اينجورى بخواهند نقض كنند و هتك كنند و اين را جزو وظائف دينى بشمرند! در آن وقتى كه اينها بقيع را ويران كردند، اين را بدانيد؛ سرتاسر دنياى اسلام عليه اينها اعتراض كرد. عرض كردم؛ از شرق جغرافياى اسلام- از هند- تا غرب جغرافياى اسلام، عليه اينها بسيج شدند.

اينها به عنوان اينكه اين كارها پرستش است، اين اقدامهاى خبيث را مى‏ كنند! رفتن سر قبر يك انسانى و طلب رحمت كردن براى او از خداى متعال، و طلب رحمت كردن براى خود در آن فضاى معنوى و روحانى، شرك است؟ شرك اين است كه انسان بشود ابزار دست سياست‏هاى اينتليجنس انگليس و سى. آى. اى آمريكا و با اين اعمال، دل مسلمانان را غمدار كند، آزرده كند. اينها اطاعت و عبوديت و خاكسارى در مقابل طواغيت زنده را شرك نمى‏ دانند، احترام به بزرگان را شرك مى‏ دانند! خود اين، يك مصيبتى است. جريان تكفيرىِ خبيث كه امروز در دنياى اسلام به بركت برخى از منابع مادى، متأسفانه پول و امكانات هم در اختيار دارند، يكى از مصائب اسلام است. (بيانات مقام معظم رهبری 16/ 02/ 1392)

تخریب بقیع گواهی بر دشمنی وهابیت با رسول اکرم صلی الله علیه و آله

مفتیان سعودی حق ندارند برای میراث اسلامی تصمیم بگیرند

8شوال؛ زخم جانکاه وهابیت بر پیکر اسلام

روز هشتم شوال به عنوان روز بقیع اعلام شود

وظیفه طلاب در مقابله با انحرافات تاریخی

استفاده از ظرفیت های تبلیغی برای نکوداشت هشتم شوال

غربت بقیع در شعر

جلوه جنت به چشم خاکیان دارد بقیع

یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع

گر حصار کعبه را جبریل دربانی کند

صد چو موسی و مسیحا پاسبان دارد بقیع

گر چه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است

الفتی با مهر و ماه آسمان دارد بقیع

گرچه محصولش بظاهر یک نیستان ناله است

یک چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع

گرچه می تابد بر او خورشید سوزان حجاز

از پر و بال ملائک سایبان دارد بقیع

بقعه بقیع

گلستان بقیع

عطر نسيم بقيع

رشحاتی از قلم

امروز، آثار کینه و جهالت وهابیان نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت، از در و دیوار مدینه و وادی بقیع، هویداست.

رنجنامه نانوشته محبّین اهل بیت، بر خاک و سنگ این مزارها، گویاتر از هر زمان است.

اینجا اشک است که سخن می گوید و «حال»، گویاتر از «قال» است.

چشمان اشکبار، ترجمان دلهای داغدار و بی قرار است.

وقتی گام در تربت بقیع می گذاری و نگاهت به قبورِ ساده امامان می افتد، دیگر لازم نیست کسی مرثیه بخواند. بقیع، خودش مرثیه مجسّم است.

ساعتهایی که درِ بقیع به روی زائران گشوده می شود، گویا درِ بهشت است که به روی زائران عاشق باز می شود.

دلهای سوخته شان را بر می دارند و با شتاب، خود را به حضور امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام می رسانند و زیارتنامه را با باران اشک می شویند و سلامها را با چشمهای بارانی شان بدرقه می کنند.

بقیــع

دلم هوای تو را دارد … بگو چه چاره کنم

تخریب بقاع متبرکه ی بقیع در مدینه توسط وهابیان

نجوا با بقیع

شبی با بقیع

مظلوم ترین نگاه تاریخ

غربت بقیع

ساعتی در بقیع

بقیع، ترجمان دل های داغدار

پریشانی عشق و آیینه گردانی عطش

معرفی کتاب

تدوین مرکز تحقیقات حج، بقیع، تهران، نشر مشعر، 1381.

جمعی از مؤلفان، بقیع خاموشِ پرفریاد، قم، انتشارات حسنین، 1385.

حسینی شیرازی، سید محمد، بقیع، اصفهان، نشر بینش آزادگان، 1381.

خاطرات مستر همفر (جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی)، ترجمه: علی کاظمی، قم، نشر اخلاق، 1380.

عطائی اصفهانی، علی، پرتوی از زندگانی شش معصوم مدینه منوره، قم، بخش فرهنگی دفتر آیت الله فاضل لنکرانی(ره).

قاضی عسکر، سید علی، تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد، قم، نشر مشعر.

میرخلف زاده، احمد و میرخلف زاده، قاسم، داستان هایی از ائمه بقیع(علیهم السلام)، قم، نشر مهدی یار، 1378.

نجمی، محمدصادق، تاریخ حرم ائمه بقیع (علیهم السلام) و آثار دیگر در مدینه منوره، تهران، نشر مشعر، 1382.

هاجری، یوسف، بقیع (سرگذشت اسف بار ویرانی آثار اسلامی حجاز…)، مترجم: محمد رضایی، تهران، نشر بقیع، 1371.( مجله اشارات، شماره 113)

سالروز ویرانی قبور ائمه بقیع به دست وهابیون (8 شوال)

نگاهی به چند کتاب


فرم در حال بارگذاری ...

​اثر مراقبت خانم‌ها از حجاب، در زندگی اخروی و پیشرفت کشور

نوشته شده توسطرحیمی 23ام تیر, 1395

این زندگی میگذرد؛ لذات و سختی‌هایش همه به طرفةالعینی میگذرد. شما در دوره‌ی جوانی، این حرف را درست نمیفهمید. انسان در دوران جوانی خیال میکند دنیا ثابت است، ساکن است، همیشه همین جور است؛ به سن ما که رسیدید، یک نگاه میکنید، می‌بینید دنیا عجب سریع میگذرد؛ چشم به هم میزنید، گذشته. خب، آن طرف: «و انّ الدّار الأخرة لهی الحیوان»؛(۱) زندگی و حیات، آنجاست. «ذلک الّذی یبشّر الله عباده»(۲) - که امروز در آیات کریمه میخواندند - بشارتهای الهی آنجاست. هم برای آنجا، هم برای حفظ عزت کشور و پیشرفت کشور، وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقیدات و پایبندی را خانمها باید مراقبت کنند؛ این وظیفه است. خودنمائی و جلوه‌فروشی، یک لحظه است و آثار سوء آن برای کشور، برای جامعه، برای اخلاق، حتّی برای سیاست، آثار مخرب و ماندگار است؛ در حالی که ملاحظه‌ی عفاف، ملاحظه‌ی حدود شرعی در رفتار و حرکات بانوان، اگر چنانچه سختی‌ای داشته باشد، سختیِ کوتاهی است، اما آثارش، آثار عمیق و ماندگاری است. خود خانمها خیلی باید مراقبت کنند مسئله‌ی حجاب را، مسئله‌ی عفاف را؛ وظیفه‌ی آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست.

حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ی مادیگرایان، مایه‌ی اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهای خود، با عریان کردن آن چیزی که خدای متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کم‌ارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفه‌ی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است.

۱۳۹۱/۰۲/۲۳بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور

قرآن
۱ ) سوره مبارکه العنكبوت آیه ۶۴
وَما هٰذِهِ الحَياةُ الدُّنيا إِلّا لَهوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِيَ الحَيَوانُ ۚ لَو كانوا يَعلَمونَ
ترجمه:
این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می‌دانستند!
۲ ) سوره مبارکه الشورى آیه ۲۳
ذٰلِكَ الَّذي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ ۗ قُل لا أَسأَلُكُم عَلَيهِ أَجرًا إِلَّا المَوَدَّةَ فِي القُربىٰ ۗ وَمَن يَقتَرِف حَسَنَةً نَزِد لَهُ فيها حُسنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ شَكورٌ
ترجمه:
این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند به آن نوید می‌دهد! بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‌]؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی‌اش می‌افزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است.


فرم در حال بارگذاری ...

خانم لطفا حجابت را رعایت کن؛ پاسخ: خب تو نگاه نکن!

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1395

خانم لطفا حجابت را رعایت کن؛

پاسخ: خب تو نگاه نکن!

خیلی وقت‌ها از همه کس و همه چیز انتقاد می‌کنیم، غافل از اینکه نگاهی به خودمان بیاندازیم و ببینیم محل تلاقی تعریف ما از آزادی و آرامش دیگران کجاست…

دانلود

با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

>


فرم در حال بارگذاری ...

کیفیت، زمان و مکان یاد خدا

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1395

در قرآن نه تنها ذکر را محدود به زمان و مکان خاصی نکرده، بلکه جواز ذکر در همه حالات داده شده و احادیث ائمه اطهار(ع) نیز این گفته را تایید می کند و اینکه در بعضی آیات زمان و مکان خاصی برای ذکر یاد شده برای آن است که ذکر در آن شرایط، تاثیرات بیشتری بر قلب انسان دارد نه اینکه ذکر در غیر آن امکنه و ازمنه جایز نباشد.


ote>

ذکر عبارتست از اینکه آدمی نیروی ادراک خود را متوجه «یاد شده» کند، یا به اینکه نام او را ببرد و یا صفات او را به زبان جاری کند و مصداق مهم تر اینکه در قلب به یاد او باشد.[1] طبق این معنا، «ذکر» معنای عامی دارد که هر چیزی را شامل می شود. اما آنچه خداوند در قرآن کریم به آن امر فرموده است، «ذکر خداوند» و «یادآوری نعمت های الهی» است که در سایه آن، انسان غبار غفلت را از قلب خود بزداید و بر جان و روح خسته خویش، با باران الهی، گل های طاعت و بندگی را برویاند. نوشتار حاضر به تبیین کیفیت، زمان و مکان ذکر و یاد خدا می پردازد.

کیفیّت ذکر

معمولاً تصویر ذهنی ما از کلمه ذکر، ذکر با لسان و تکلّم کردن است که در اینجا یاد خدا کردن با زبان معنا می دهد ولی این گونه نیست بلکه ذکر دو گونه است: ذکر قلبی، ذکر زبانی.[2]

پس معنی این کلمه در قرآن نه تنها ذکر لسانی، بلکه ذکر با تمام ابعاد انسانی است. مسلّم است که ذکر خدا تنها به یادآوری با زبان نیست، که زبان ترجمان قلب است، هدف این است که با تمام قلب و جان به ذات پاک خدا متوجّه باشیم.[3]

ذکر تنها به لسان نیست و باید با قلب عجین شود و از جان آدمی نشأت پذیرد، اگرچه ذکر لسانی تاثیر خود را دارد و با ذکر با زبان می توان یاد نعمات خدا کرد، ولی آنچه قرآن بدان سفارش می کند، همان ذکر قلبی و با خشوع تنها برای خداست. «مؤمنان، تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان می گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می شود، ایمانشان فزونتر می گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند».[4]

و نیز در باب کیفیت ذکر خدا در قرآن (فَاذْکرُوا اللَّهَ کذِکرِکمْ آباءَکمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکراً)[5] هم بیان شده است که می فرماید خدا را با شدیدترین ذکر از لحاظ خلوص باطن و خشوع قلب یاد کنید (أَ لَمْ یأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکرِ اللَّهِ) «آیا وقت آن نرسیده است که دل های مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟!»[6] پس یاد خدا از نظر کیفیت باید عاشقانه و خالصانه باشد (اَشَدُّ ذِکرا)[7]

...

کمّیّت ذکر

قابل ذکر است که قرآن عدد خاصی را برای ذکر مشخّص ننموده بلکه می فرماید «وَ اذْکرْ رَبَّک کثیراً» «پروردگارت را ذکر بسیار گو»[8]  و یا «وَ ذَکرَ اللَّهَ کثیراً» «و خدا را فراوان یاد می کنید»[9] و یا «فَإِذا قَضَیتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِکمْ» «و چون نماز را به پایان بردید خدا را ایستاده یا نشسته و یا به پهلو خوابیده یاد کنید»[10] و یا «وَ ذَکرُوا اللَّهَ کثیراً» «و خدا را فراوان یاد کردند»[11] و یا «وَ نَذْکرَک کثیراً» «و تو را فراوان یاد کنیم»[12] و یا «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکرُوا اللَّهَ ذِکراً کثیراً» «ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را فراوان یاد کنید»[13]

از این آیات به دست می آید که ذکر خدا محدودیت ندارد، هر چه تعداد می خواهی و می توانی و هر چه بیشتر می توانی ذکر خدا بگو.

پس با توجّه به گفتار فوق می توان نتیجه گرفت که بنده خدای تعالی، هر چه تعداد می تواند یاد خدا کند، که ذکر خدا پایانی ندارد، چنانچه امام صادق(ع) می فرمایند: «ما مِن بِشَیءٍ الّا وَ لَهُ الحَدٌّ ینتهی اِلَیهِ اِلّا الذِّکر فَلَیسَ لَهُ حَدٌّ یَنتَهی اِلَیه» ( چیزی نیست مگر که برای آن حدّی است که بدان پایان می یابد جز ذکر خدا که پایانی ندارد)[14]

امّا با این حال می شود که به خاطر غوطه ور شدن در مادیّات و زندگی دنیوی، خداوند فراموش می شود؛ حتّی در نماز هم که فلسفه تشریع آن یاد خداست، خبری از خدا نیست. هر فردی لازم است که با مراقبه و خودسازی به جایی رسد که در عین اینکه در جامعه زندگی می کند، از خداوند غافل نشود «مردانی که هیچ تجارت و خرید و فروش از یاد خدا و نمازگزاردن و زکات دادن بازشان ندارد، از روزی که دل ها و دیدگان دگرگون می شوند هراسناکند»[15]

اصل اساسی در عدم غفلت از خداوند محبّت است؛ اگر محبّت به خدا و معنویّات تعلّق گیرد، غفلت معنایی ندارد و شخص در کشاکش زندگی هم به یاد خداست:

 هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای

من در میان جمع و دلم جای دیگر است

 ولی اگر محبّت به دنیا و امور آن تعلّق گیرد، یاد دنیا، بیشتر صورت خواهد گرفت نه یاد خدا. زیرا که افکار انسان ها گرداگرد محبوب می گردند.

زمان و مکان ذکر

در بعضی از آیات قرآن برای ذکر، زمان و مکان خاصّی قائل شده است مثلاً در آیه شریفه «و اگر خدا بعضی را به وسیله بعضی دیگر دفع نکرده بود، دیرها و کلیساها و کنشت ها و مسجدهایی که نام خدا به فراوانی در آن برده می شود ویران می گردید»[16] دیرها و کلیساها و کنشت ها و مساجد محلّ یاد خداوند متعال معرّفی گردیده است.

و همچنین در آیه «اگر به هنگام حج طالب روزی خدا باشید، مرتکب گناهی نشده اید، و چون از عرفات بازگشتید خدا را در مشعر الحرام یاد کنید، از آن رو که شما را هدایت کرده، در حالی که پیش از آن گمراه بوده اید»[17] یاد خداوند در سرزمین مشعرالحرام مطرح است که از سرزمین های مکّه مکرّمه بوده و برخی از مناسک و عبادات حجّ در آنجا صورت می گیرد.

و یا در آیه «خداوند را در روزهایی چند یاد کنید، و هر که در دو روز شتاب کند، مرتکب گناهی نشده است. هر پرهیزگاری هم که تأخیر کند گناهی نکرده است»[18] خداوند متعال می فرماید ذکر و یاد خدا در روز های معدودی است. و یا آیه (وَ اذْکرِ اسْمَ رَبِّک بُکرَةً وَ أَصیلاً) (و بامدادان و شامگاهان نام پروردگارت را بر زبان بیاور)[19]

برداشت اولیه و عوامانه ای که از این آیات می شود این است که تنها در روزها و مکان های خاصّی یاد خدا جایز است و غیر آن مورد قبول درگاه حقّ قرار نمی گیرد، امّا یقیناً این طور نبوده بلکه برای ذکر تنها این زمان و این مکان نیست و خداوند متعال ذکر را در این مسائل محدود نمی کند زیرا در آیات دیگری در قرآن می فرماید: هر گونه و به هر حالتی می توانی ذکر خدا بگو (الَّذینَ یذْکرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ)[20] آنان که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو خفته، یاد می کنند.

و این آیه نشان می دهد که در هر حالتی می توان یاد خدا بود و همچنین است در آیه شریفه «الَّذِینَ هُمْ عَلی صَلَاتهِمْ دَائمُون » «آنها که نمازها را پیوسته بجا می آورند، »[21]  با توجه به این آیه هم می توان نتیجه گرفت که ذکر دائم مدّ نظر قرآن است، چرا که نماز که در آیه بدان اشاره شده از بهترین اذکار است و بسیار بدان سفارش شده است، در این آیه خداوند در مورد مومنان می فرماید ایشان دائم الذّکر است و همین طور است در حدیث شریفی از امیر مومنان(ع) وارد شده که می فرمایند: «المؤمِنُ دائمُ الذِّکر»[22] حتی در روایت دیگری در باب اینکه در هر حالی می توان ذکر خدا گفت. داریم که از امام کاظم(ع) پرسیدند: برای چه مستحب است وقتی انسان اذان را شنید، هر چه را موذّن گفت او نیز بگوید اگر چه در حال ادرار و غائط باشد؟ حضرت فرمود: این کار روزی را زیاد می کند.[23]

پس نتیجه می گیریم که در قرآن نه تنها ذکر را محدود به زمان و مکان خاصی نکرده، بلکه جواز ذکر در همه حالات داده شده و احادیث ائمه اطهار(ع) نیز این گفته را تایید می کند و اینکه در بعضی آیات زمان و مکان خاصی برای ذکر یاد شده برای آن است که ذکر در آن شرایط، تاثیرات بیشتری بر قلب انسان دارد نه اینکه ذکر در غیر آن امکنه و ازمنه جایز نباشد.

یاد خدا، هدف از نماز

آیاتی در قرآن وجود دارند که نشانگر آنست که هدف از نماز یاد خداوند است: به عنوان نمونه:

می فرماید: (وَ اقِمِ الصَّلاةَ لِذِکری) «نماز را برای یاد کردن من بپا کن»[24] و غفلت ضدّ یاد کردن است، پس هر که در نماز خود غافل باشد بپا کننده نماز برای یاد او نیست. و می فرماید:

وَ لا تَکن مِنَ الغافِلینَ  «و از غافلان مباش»[25] و می فرماید: فَوَیلٌ لِلمُصَلِّینَ الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهُونَ «وای بر آن نمازگزاران، که از نماز خود غافلند»[26]

آنان را با آنکه نمازگزارند بر غفلت از نماز مذمّت می کند، نه برای اینکه نماز را ترک می کنند.

و می فرماید: «لا تَقرَبُوا الصَّلاهْ وَ انتُم سُکاری حَتَّی تَعلَمُوا ما تَقُولُونَ»

«در حال مستی و بیهوشی نزدیک نماز مشوید تا بفهمید چه می گوئید»[27] و گفته اند: مراد بیهوشی از کثرت همّ و غم دنیاست، و گفته اند: از محبّت دنیا، و اگر بر ظاهر آن حمل شود بیدار باش بر مستی دنیاست، زیرا علّت را بیان کرده و فرموده است: تا بدانید چه می گوئید. و چه بسا نمازگزاری که شراب نیاشامیده و حال آنکه در نماز خود نمی داند چه می گوید.[28]

منبع : کیهان , قنبریان علی

پی نوشت ها

[1] المیزان، ج 16، ص 328

[2]  تفسیر نمونه، ج 10، ص215

[3] همان، ج1، ص515-

[4] انفال  2

[5] بقره  200

[6] حدید  16

[7] تفسیر نور، ج1، ص318

[8] آل عمران  41

[9] احزاب  21

[10] نساء  103

[11]شعراء  227

[12] طه  34

[13] احزاب  41

[14] اصول کافی، ج6، ص99

[15] نور  37

[16]  حجّ  40

[17] بقره  198

[18] بقره  203

[19] انسان  25

[20] آل عمران  191

[21] معارج  23

[22] غرر الحکم و درر الکلم، ج1، ص121

[23] اصول کافی، ج6، ص899

[24] طه  14

[25] اعراف  204

[26] ماعون  4-5

[27] نساء  43

[28] جامع السعادات، ج3، ص326 - 328




آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: العبد العاصی [عضو] 
5 stars

سلام
مطلبتون زیباست.
اللهم عجل لولیک الفرج

1395/04/23 @ 09:49
نظر از: متین [عضو] 
5 stars

سلام .

یاد خدا همیشه آرامش بخش است .
ممنون از مطلب خوب شما .

1395/04/22 @ 21:45


فرم در حال بارگذاری ...

مبانی حجاب و عفاف در قرآن کریم

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1395

 

 
 

«حجاب و عفاف»در قاموس بشری، واژه های آشنایی هستند که در گذر زمان از سنت به سوی مدرنیته، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده است. در این میان مردان و زنان (به خصوص زنان) در مسیر تند باد حرکت به سوی مدرنیسم، در معرض برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی قرار گرفتند تا در توسعه سرمایه داری نقش خویش را ایفا کنند. اما با گذر زمان از هویت و شخصیت و ماهیت خود بیشتر دور شدند، و در یک حرکت جدید با بازگشت دوباره به سوی منیت خویش و توجه به سرشت و طبیعت و احتیاجات حقیقی خودرا، در میان معنویت، هویت خویش را در «عفاف و حجاب» جستجو کردند. نگاهی به مبانی «حجاب و عفاف» که برخاسته از حقایق دین و در افق بالاتر از عالم ماده تدوین و تبیین شده است، در عصر برهنگی، تنها پاسخ مثبت و حقیقی به نیازهای درونی و بازگشت به گرایش های فطری جامعه انسانی است که سلامت، امنیت، معنویت و کمال را در خانواده و اجتماع میسور می سازد؛ و این انتخاب تنها راه رسیدن به کمال و سعادت الهی است، مبانی و ریشه و راه های این حقیقت را می توان از بطن قرآن و روایت های اصیل اسلامی به دست آورد.

...

/p>
 

مفهوم حجاب

حجاب را از دو بعد لغوی و اصطلاحی می توان تعریف کرد که در بعد لغوی در ساده ترین تعریف حجاب به معنی پوشش و فاصله میان دو چیز معنا شده است؛ چنان که ابن منظور می نویسد: «الحجاب: الستر… و الحجاب اسم ما احتجب به وکل ما حال بین شیئین: حجاب… و کل شی ءٍٍ منع شیئاً فقد حجبه…»1؛ (ابن منظور، 2000 م، ج 4: 36) «حجاب به معنای پوشانیدن است و اسم چیزی است که پوشانیدن با آن انجام می گیرد و هرچیزی که میان دو چیز، جدایی می اندازد، حجاب گویند و هر چیزی که مانع از چیز دیگر شود او را حجب نموده است.»و در کلامی دیگر خداوند منّان می فرماید: «و من بنینا و بینک حجاب.»2 (سوره فصلت: آیه 5)؛ «میان ما و شما حاجز و فاصله ای در نحله و دین وجود دارد، نیز بدین معنا به کار رفته است.»شهید مطهری در مورد واژه «حجاب با تأکید بر مفهوم پوشش بیان می کنند: «کلمه ی حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله ی پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در قرآن کریم در داستان سلیمان، غروب خورشید را این طور توصیف می کند: «حَتّی تَورات بالحجاب»3، (سوره ص: آیه 32 ) «تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. »، پرده حاجز میان قلب و شکم را «حجاب» گویند. 4(مطهری، 1353: 63)در کتب لغت فارسی نیز برای واژه ی «حجاب» معنای مختلفی مانند: «پرده، ستر، نقابی که زنان چهره ی خود را به آن می پوشانند، روی بند، برقع، چادری که زنان سرتاپای خود را بدان می پوشانند. » 5 (معین، 1379، ج 1: 1340 / عمید، 1367: 557) آمده است. در کل می توان گفت حجاب به معنی پوشش، بدیهی ترین تعریفی است که می توان به آن اشاره کرد. به نظر می رسد واژه «ستر» در طول زمان به «پوشش» تغییر یافته است که زن در پس پوششی مانند حجاب خود را در جامعه از گزندهای مختلف مصون می دارد. چنان که «حجاب در علومی چون عرفان و طب و شاید دیگر علوم اصطلاح خاصی دارد؛ اما این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معنای لغوی به کار رفته و معنای خاصی پیدا نکرده است. در دوران متأخر این واژه معنای اصطلاحی خاصی پیدا کرده و به پوشش خاص زنان اطلاق شده است.»1 (جمشیدی، 1386: 2)«شهید مطهری در مورد واژه «ستر» و تغییر آن به «پوشش» می نویسد:« مورد استعمال کلمه [ستر به پوشش در مفهوم] حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدیدی است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقهاء، کلمه «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است. فقها چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده اند، کلمه ستر را به کار برده اند، نه کلمه ی حجاب را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه ی پوشش را به کار می بردیم، زیرا چنان که گفتیم معنی شایع لغت حجاب، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده ی زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوشش زن در اسلام، این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. »2 (مطهری، 1353: 64)

سیر تاریخی حجاب

بنابر گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق اقوام و ملل، حجاب در میان زنان معمول بوده، هر چند فراز و نشیب های زیادی را طی کرده است و گاهی با اعمال سلیقه ی حاکمان تشدید یا تخفیف یافته است ولی هیچ گاه به طور کامل از میان نرفته است. «مورخان به ندرت از اقوامی بدوی یاد می کنند که زنان شان دارای حجاب مناسب نبوده یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می شدند. تعداد این اقوام به قدری نادر است که در مقام مقایسه - به قول اندیشمندان - قابل ذکر نیستند و شاید بتوان گفت: وجود برخی موانع سبب جلوگیری از بروز تمایلات و استعدادهای فطری و طبیعی آنان شده است و یا عواملی باعث انحراف آنان از مسیر فطرت گشته است. »3 (محمدی آشنانی، 1373: 22)شهید مطهری در مورد این که کدامین اقوام دارای حجاب بوده اند چنین بیان می کند: «در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته است و از آن چه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است اما در عرب جاهلیت حجاب وجود نداشته است و به وسیله ی اسلام در عرب پیدا شده است. »4 (مطهری، 1353: 5)

مهدی قلی هدایت در کتاب خاطرات و فطرت زنانه پوشش در ملل مختلف می گوید: «اگر به لباس ملی کشورهای جهان بنگریم به خوبی حجاب و پوشش زن را در می یابیم. براون واشنایور، نویسنده ی غربی، در کتابی به نام پوشاک اقوام مختلف، پوشاک اقوام گوناگون جهان از عهد باستان تا قرن بیستم را به صورت مصور ارائه کرده اند. نگاهی کوتاه به این کتاب روشنگر این واقعیت است که در عهد باستان در میان یهودیان، مسیحیان، زرتشتی ها، یونانیان و اهالی روم، آلمان، خاور نزدیک و برخی مناطق دیگر پوشش زن به طور کامل رعایت می شده است، به گونه ای که زنان چین در معابر عمومی جز در پرده و ملحفه ظاهر نمی شدند و در خانه نیز دارای اندرونی و بیرونی بوده اند.»1 (هدایت، 1363: 405)در مجموع می توان گفت حجاب به معنای یک رفتار انسانی در طول تاریخ با فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده و گرایش های مختلفی در هر دوره بر نوع حجاب افراد مؤثر بوده است. اگر چه رسم حجاب در بین اقوام غیر عرب مانند ایران باستان، اروپا، قوم یهود و. .. مرسوم بوده است. اسلام، نه تنها واضح قانون حجاب نبوده است، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریط هایی که در طول تاریخ در مورد حجاب به وجود آمده بود، به قانونمند کردن و تنظیم و تخفیف آن همت گماشته است و آن را به صورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن ارائه نموده است.

مبانی حجاب در قرآن

حجاب در کلام الله مجید در سوره های نور و احزاب به صراحت و وضوح تبیین شده است. «در این آیات شریفه حدود حجاب، آثار و کارکردهای آن بیان گردیده است؛ در حقیقت، حجاب زن مسلمان به فتوای همه ی مراجع معروف تقلید در این زمان یکی از ضروریات دین است. »1 لزوم پوشیدگی زن براساس شش دلیل قطعی قابل اثبات است که هر یک به تنهایی برای اثبات ضرورت حجاب کافی است: 1- قرآن کریم، 2- روایات شریفه، 3- سیره ی اهل بیت علیه السلام، 4- براهین عقلی، 5- فطرت و طبیعت انسانی و تاریخ. نکته مهم در بررسی حجاب از نظر دین مبین اسلام، این است که نگرشی مطابق با فطرت و هویت حقیقی زنان است که نه تنها یک بُعدی نبوده، بلکه همه ی ابعاد و جوانب شخصیت زن مسلمان در بُعد مادی و معنوی را مدّ نظر قرار داده است. از این روی در این مقاله حجاب تنها از دیدگاه قرآن و روایت ها مورد بررسی قرار گرفته است که حجاب فیزیکی بدن، حجاب در نگاه، گفتار، رفتار و در قلب را می توان اشاره کرد.

حجاب فیزیکی بدن

این بُعد همان محوری است که مورد توجه اکثر دانشمندان، علما، فقها و روشنفکران بوده است. این بخش از حجاب محسوس ترین و ملموس ترین بُعد می باشد. در آیات شریفه قرآن کریم «در سوره نور و احزاب» به این بُعد از حجاب با عنوان «خُمار» و «جلباب»تأکید ویژه شده است.

خمار

قرآن کریم از دو نوع حجاب و شیوه ی پوشش زن سخن به میان آورده است: «خمار» و «جلباب»؛ از خمار در آیه سوره نور سخن گفته شده است: «وَلیضرِبنَ بِخُمُرِ هِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ»2؛ (سوره نور، آیه 30) «خمارهای خود را بر گریبان های خویش بیفکنید. » که این قسمت آیه بیان گر کیفیت پوشش است که زن باید آن را بپوشاند.

«خمر»، جمع خمار است و در کتب لغت آمده است: «الخمار ثوب تغطی به المرأه أسما»3؛ (راغب اصفهانی، 1992 م: 298) «خمار لباسی است که زن سر خود را با آن می پوشاند. » آقای مصطفوی در التحقیق فی کلمات القرآن می نویسد: «خمر و خمار به معنی ستر و پوشش است. شراب را خمر گویند؛ زیرا حواس ظاهری و باطنی را می پوشاند. به روسری زن نیز خمار گویند؛ زیرا به وسیله آن سرش را می پوشاند. »4(مصطفوی، 1360، چ 3: 129) ابن عباس در تفسیر این بخش از آیه ی شریفه می گوید: «تغط شعرها و صدرها و ترائبها و سوالصفا» 5 ؛ (طبرسی، 1380، چ 7: 185) «زن موی سر، سینه و دور گردن و زیرگلوی خود را بپوشاند.»«آنچه می تواند به این فرمان الهی جامه ی عمل بپوشاند، مقنعه یا روسری بلندی است که علاوه بر پوشش کامل سر، بر روی گردن و سینه افتد. »1 (بیرقی اکبری، 1377: 38) و شهید مطهری معتقد است: «ترکیب لغوی «ضَرَب علی» در لغت عرب این معنا را می سازد که چیزی را بر روی چیز دیگر قرار دهند، به طوری که مانع و حاجبی برای او شمرده شود. »2(مطهری، 1353: 138) براساس آیه شریفه و تفسیر ابن عباس، این پوشش سرهر چه که هست، اعم از شال، روسری، مقنعه باید مو، سینه، دورگردن و زیرگلوی زن را بپوشاند. «در زمان جاهلیت و صدر اسلام زنان عرب غیرمسلمان لباس های بلند و گشاد می پوشیدند، برسر یا شانه خود عبا می انداختند و پوششی کوتاه و کوتاه تر از جلباب روی سرشان می بستند. شهید مطهری به نقل از تفاسیر معتبر از جمله تفسیر کشاف بیان می کنند که زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبان های شان باز بود، دور گردن و سینه را نمی پوشاند و روسری هایی هم که روی سر خود می انداختند از پشت سر می آویختند، قهراً گوش ها و بناگوش ها و گوشواره ها و جلوی سینه و گردن نمایان می شد. این آیه دستور می دهد که باید قسمت آویخته ی همان روسری ها از دو طرف روی سینه و گریبان خود بیافکنند تا قسمت های یاد شده پوشیده گردد.»3 (همان: 136 و 137)در ذیل این آیه محمدبن یعقوب کلینی در کافی به سند خود از محمدبن یحیی، از احمد بن محمد بن حکم از سیف بن عمیره از سعد اسکاف از ابی جعفر علیه السلام چنین روایت می کند که فرمودند: «استقبل شابُ من انصار امراه بالمدینه و کان النساء یتفلعن خلف آذانهّن فنظر المیعاد مقبلد فلمّا جازت نظر المیعاد و دخل فی زقاق قد سماه ببنی فلان فجعل ینظر خلفها و اعترض وجهه عظم فی الحائط أو زجاجه فشقّ وجهه فلمّا مفت الامرأه نظر فاذا الدماء تسیل علی صدره و ثوبه؛ فقال، والله و آتین رسول الله (ص) و لأخبرنّه قال: فأتاه فلمّا رآه رسول الله (ص) قال له ما هذا. فأخبره. فهبط جبرئیل علیه السلام بهذه الآیه اقُل لِلمُؤمِنینَ یغُضُّوا مِن اَبصارِهِم وَ یحفَظوا فُرُوجَهُم ذلک أَزکی لَهُم إنَّ اللهَ خَبیر بما یصنَعونَ.»1(کلینی، 1413 هـ. ق، ج 5: 520)«یکی از جوانان انصار با زنی از اهالی مدینه روبه رو شد در آن زمان، زنان مقنعه خود را پشت گوش می بستند.جوان به زن، که از رو به رو می آمد، آن قدر نگاه کرد که زن از مقابل او گذشت و رفت. جوان درحالی که هم چنان از پشت سر، آن زن را نگاه می کرد، وارد کوچه بنی فلان شد که ناگاه استخوان یا شیشه ای که در دیوار بود، صورت او را درید. وقتی زن رفت، ناگاه جوان متوجه شد که خون روی لباس و سینه اش ریخته است؛ با خود گفت: به خدا حتماً نزد رسول الله (ص) می روم و ماجرا را توضیح می دهم. جوان نزد پیامبر (ص) آمد. وقتی که رسول خدا (ص) او را دید پرسید: این چیست؟ جوان ماجرا را توضیح داد. جبرئیل در این هنگام بر پیامبر چنین خواند: «به مردان بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگاه دارند، این برای شان پاکیزه تر است؛ زیرا خدا به کارهایی که می کنند آگاه است. » 2 (سوره نور، آیه 30)

جلباب

نوع دوم پوشش جلباب است که در سوره احزاب بدان تصریح شده است: «یا أَیهَا النَبی قُل لِأَزواجِکَ و بَناتِکَ وَ نِساءِ المُؤمِنینَ یدُنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلا بیبهنَّ ذلِکَ أَدنی أَن یعرِفنَ و لایوذَینَ و کان الله غفوراَ رحیماَ.»1(سوره احزاب، آیه 59)«ای پیامبر، به زنان و دخترانت و زنان مؤمن بگو: جلباب های خود را به هم نزدیک سازند تا با این پوشش بهتر شناخته شوند و از تعرض هوس رانان آزار نبینند و خداوند بخشنده و مهربان است. »

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه شریفه آورده است: «الجلابیب جمع جلباب و هوثوب تشتمل به المرأه فیغطّی جمیع بدنها او الخمار الذی تغطّی به رأسها و وجهها. »2 (طباطبایی، 1396 هـ. ق، ج 16: 361) «جلابیب جمع جلباب است و آن لباسی است که زن آن را در بر می کند و همه بدن خود را می پوشاند یا مقنعه ای است که سر و صورت خود را به آن می پوشاند. » زمخشری نیز در کشاف به نقل از ابن عباس همین معنی را به کار برده است و می گوید: «الرداء الذی سیته من فوق الی اسفل»3 (زمخشری، 1352، ج 3: 559) «در جلباب ردایی است که سراسر بدن را از بالا تا پایین را می پوشاند. »ابن منظور نیز در لسان العرب جلبا را لباس بلند معنا کرده و می نویسد: «الجلباب ثوب اوسع من الخمارد دون الرداء تغطی به االمرأه راسها و صدرها و قیل هوثوب واسع دون الملحفه تلسبه المرأه و قیل هو الملحفه»4؛ (بیرقی اکبری، 1377: 44) «جلباب لباسی بزرگ تر از سرپوش و کوچک تر از رداست که زن سر و سینه خود را با آن می پوشاند و گفته شده است لباسی بزرگ است که از محلفه کوتاه تر است و زن آن را می پوشد و گفته شده است همان ملحفه است.»واژه ادناء در تفاسیر «هم به معنای دنو (نزدیک کردن) آمده. »5 (فیض کاشانی، بی تا، ج 4: 203) و «هم به معنای ارحاء و اسدال و آویختن. » 6 (زمخشری، 1352: 565) آیه شریفه می فرماید: «یدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جلا بیهَّن ذلِکَ أَدنی أَن یعرِفنَ فَلا یؤذَینَ…» معنای آیه این است که زنان مسلمان باید جلباب های شان را به خود نزدیک کنند یا بر سر بیاویزند تا شناخته شوند به اینکه زن مسلمان آزاد هستند. »7 (فیض کاشانی، بی تا، همانجا) یا«شناخته شوند به این که پوشیده و با عفت هستند.»8 (طباطبایی، 1396 هـ. ق، همانجا)

علاوه بر مباحث لغت شناسی، چند نکته ویژه نیز در آیه جلباب وجود دارد:

1-تأخیر نزول آیات مورد نظر در سوره احزاب پس از آیات خمار در سوره نور. »1(عابدینی، بی تا: 7) با توجه به مسئله تدریجی بودن احکام، این نظر محتمل است که آیه خمار دستور نخستین و آیه جلباب دستور نهایی آن است؛ حجاب برگزیده و برتر مورد نظر اسلام حجاب جلباب است.

2-عمومیت آیه جلباب بر همه ی زنان مؤمن و زنان و دختران پیامبر (ص) به عنوان یک حکم نهایی و استثنا ناپذیر.» 2 (هدایت خواه، 1374: 184)

3-دستور بر نحوه ی پوشش جلباب با عنوان «یدنین علیهن من جلابیبهن» با چیزی مانند عبا و چادر سازگارتر است تا با لباس و روسری؛ زیرا شکل لباس سراسری به گونه ای است که باید اطراف آن را به یکدیگر نزدیک کرد و بر روی هم قرار داد تا بدن را بپوشاند.

4-اثر اجتماعی پوشش جلباب در این آیه شریفه ذکر شده است در حالی که این اثر برای پوشش خمار بیان نشده: «ذلک أدنی ان یعرفن فلا یؤذین» ؛ این پوشش جلباب نزدیک ترین چیزی است که به وسیله ی آن ایمان و عفاف تعیین می یابد و همان طور که گفتیم به این وسیله زنان مؤمن و عفیف بهتر شناخته می شوند تا از تعرض هوس رانان آزار نبینند؛ از همین رو اراذل و اوباش مجبور می شوند حساب این زنان متین و پوشیده را از زنان کنیز و…جدا نمایند. هم چنان که در شأن نزول آیه آمده است: «فانه کان سبب نزولها ان النساء کن یخوص الی المسجد و نعیلین حلف رسول الله (ص) و اذا کان بالیل حرجن الی صلاه المغرب و العشاء الاخر و الغداه یقعد الشباب لهن فی طریقهن فیوذونهن و یتعرضون لهن فانزل الله «یا اَیها النَبِی قُل لِأزواجِکَ و نباتک و نساء المؤمنین...» الی قوله »3 ؛ (قمی، 1378 هـ. ق، ج 2: 199) سبب نزول آیه این بود که زنان برای گزاردن نماز مغرب پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله از منزل خارج می شدند و شب هنگام که برای گزاردن نماز مغرب و عشاء و نماز صبح به سوی مسجد می رفتند، جوانان بر سر راه آنان می نشستند و به آزار و اذیت زنان نمازگزار می پرداختند، در این هنگام این آیه شریفه نازل شد و به آنها دستور داده شد حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا به خوبی شناخته شوند و کسی بهانه ی مزاحمت پیدا نکند. در سوره مبارکه نور آیه شریفه 31 دو نهی وجود دارد. نهی مورد نظر در این مبحث «و لایبدین زِینُتهنَّ» است؛ «زنان نباید زینت خود را آشکار سازند. »؛ و بلافاصله بعد از آن عبارت «اِلّا ما ظَهر مِنها» آمده است؛ «زینت هایی که آشکار هستند مشمول این نهی نمی باشند.»در تعیین این که از زینت ها چه زینت هایی نباید آشکار شوند، میان فقها اختلاف رأی وجود دارد. کلمه «زینت» در زبان عربی عام تر از واژه ی «زیور» در زبان فارسی است؛ زیرا زیور به زینت هایی گفته می شود که از بدن جدا می شود؛ مانند طلاجات و جواهرات، ولی کلمه زینت هم به این دسته گفته می شود و هم به آرایش هایی که به بدن متصل است؛ مانند سرمه و خضاب.» 1 (مطهری، 1353: 128)«مفاد این دستور آن است که زنان نباید آرایش و زیور خود را آشکار سازند؛ اما استثنای اول می گوید: پوشش زینت هایی که آشکار است، لازم نیست. پس زینت های زن بر دو نوع است: یک دسته آشکارند و نوع دیگر مخفی، مگر آن که زن به قصد و عمد بخواهد آن را آشکار کند؛ اما سؤالی که در اینجا پیش می آید این است که زینت آشکار کدام است و زینت پنهان کدام؟ درباره این انشاء از قدیم ترین زمان ها از صحابه و تابعین و ائمه طاهرین: سؤال می شده و به آن جواب داده شده است.»1 (همان: 129 ایشان در پایان این مبحث تصریح می کنند: «ما این مسئله را از نظر خودمان بیان می کنیم و استنباط خودمان را ذکر می کنیم و اما هر یک از آقایان و خانم ها از هر کس که تقلید می کنند عملاً باید تابع مرجع تقلید خودشان باشند.»2 (همان: 135) شهید مطهری در این مبحث معتقد است: «پوشاندن چهره و دست ها تا مچ واجب نیست؛ حتی آشکار بودن آرایش عادی و معمولی که در این قسمت ها وجود دارد، مانند سرمه و حنا که معمولاً زن از آن خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوق العاده به شمار می رود نیز مانعی ندارد. ایشان تأکید می کنند که نظرشان با فتوای بعضی از مراجع تقلید تطبیق می کند، ولی ممکن است که با فتوای برخی دیگر تطبیق نکند؛ گرچه یادآوری می کند که فتوای مخالفی وجود ندارد و هر چه هست احتیاط است نه فتوای صریح.» 3 (همان، همانجا)

حجاب در نگاه

بُعد دیگر حجاب از دیدگاه قرآن و روایات در «نگاه» است. این بخش از حجاب بعد از بُعد اول، شناخته شده ترین بُعد از ابعاد حجاب است و دستور صریح قرآن کریم بر این بُعد از حجاب دلالت دارد. که حجاب هم برای زن و هم برای مرد است، هم چنان که خداوند در سوره ی مبارکه نور به مردان و زنان به طور جداگانه امر می کند که چشم های خود را فرو افکنند: «قُل لِلمؤمِنینَ یغُضُّوا مِن اَبصارِهِم» و «قُل لِلمؤمِناتِ یغضُضنَ مِن أَبصارِهنَّ». 4 (سوره نور آ آیات 30 و 31)اصطلاح «غضّ بصر» در لغت به معنای فرو افکندن چشم می باشد و نه فروبستن آن. «غض» به تنهایی به معنای کاستن، تخفیف و نگهداری است که هم برای صدا استفاده می شود و هم برای چشم؛ برای مثال آیه ی 19 سوره لقمان می فرماید: «و اغضُض مِن صَوتِکَ»؛ «صدای خود را کوتاه کن. »5 (قریشی، 1378، ج 5: 105 و 104)شهید مطهری با تأمل در لغت عرب می فرماید: «غض بصر» با «غمض عین» متفاوت است. «غمض» به معنای فروبستن است که با کلمه عین همراه می شود نه کلمه بصر. شهید مطهری «با مبنای فلسفی خود نگاه را به دو دسته «استقلالی» و «آلی» تقسیم می کند. «در نگاه استقلالی» یعنی این که نگاه کردن به کسی یا چیزی برای خوب تماشا کردن و ورانداز کردن آن برای ارزیابی آن؛ اما «نگاه آلی» یعنی نگاه کردنی که خودش هدف نیست، بلکه به عنوان مقدمه و وسیله سخن گفتن است. بر این اساس، امر الهی به زنان و مردان مؤمن، پرهیز از نگاه استقلالی است نه نگاه آلی؛ یعنی پرهیز کردن از نگاهی که هدفش صرفاً تماشا کردن و لذت بصری بردن و چشم چرانی است.»1 (مطهری 1353: 124 و 123 )«بصر» نیز در لغت عرب به ابزار بینایی، یعنی چشم گفته می شود و هم به حس بینایی و گاهی نیز به دلالت التزامی به معنای علم است، دلالت دارد.»2 (قریشی، 1378: ج 1، 195)

از مطالب مزبور نکات ذیل را می توان بدست آورد:

1-امر جداگانه نه به مردان و زنان مؤمن به خاطر تأکید این امر.

2 -تقدم امر به مردان پیش از زنان؛ در این دستور مشترک ابتدا مردان مورد خطاب الهی قرار گرفته اند و پس از آنان زنان؛ و این امر شاید دلالت بر ضرورت و اولویت این نوع از حجاب در میان مردان داشته است.

3 -تعلق گرفتن امر به مردان و زنان مشروط به شرط ایمان: لازمه ایمان مردان و زنان مؤمن پرهیز از چشم چرانی است؛ در حقیقت بخشی از ایمان افراد مؤمن در گرو پاک داشتن چشم شان از آلودگی ها، لذت های حرام و آلودگی های بصری است. حضرت رسول (ص)در زمینه نگاه و حرمت آن می فرمایند: «از نگاه بعد از نگاه بپرهیز؛ زیرا نگاه اول از آن توست و ناخواسته است، اما نگاه دوم به زیان توست و عمدی می باشد و نگاه سوم ویران گر است. »3 (محمدی ری شهری، 1377، ج 13: 325) و «امام صادق علیه السلام نیز می فرمایند: نگاه بعد از نگاه، بذر شهوت در دل می کارد و این خود برای به گناه کشاندن و به فتنه انداختن صاحبش کافی است. »4 (همان: همانجا)

حضرت رسول (ص) می فرمایند: «پیرامون نگاه حرام و تبعات آن هر که چشم خود را از حرام پرکند، خداوند در روز قیامت چشم او را از آتش پر می کند، مگر این که توبه کند و از عمل خود دست بردارد. » 5 (همان: 6323) نکته ی مهم آن است که پرهیز از نگاه به نامحرم و نگاه های حرام اگر چه در روایات بیشتر مربوط به مردان است ولی همان گونه که آیات شریفه نیز تصریح شد، پرهیز از نگاه خیانت کارانه و نگاه هوس آلود به نامحرم در مورد زنان نیز صدق می کند؛ از این رو حضرت رسول (ص) می فرمایند: «خشم خداوند سخت است بر زن شوهرداری که چشم خود را از غیرشوهر خود یا از کسی که محرم او نیست پرکند. »1 (همان: همانجا)آن چه به «غض بصر» کمک می کند، در نظر گرفتن قدرت خداوندی است که از نهانی های انسان، آگاه است و ادراک و مشاهده ی عظمت و جلال خداوند در دل، یاور انسان در حفظ چشم از نگاه به محرمات الهی است. حضرت رسول (ص) می فرمایند: «بسته شدن چشم ها از حرام عامل بازدارنده ی خوب و توانمندی است برای تهذیب نفس و پاک کردن دل از خواهش های نفسانی.» 2 (همان: 6317) تأمل در این دستور الهی سخنان معصومین: حرمت روابط اجتماعی و حفظ خانواده را تداعی می کند که اسلام می خواهد جامعه ای سالم و بدور از حرام داشته باشد تا همه ی اقشار بدور از جنسیت بتوانند با امنیت و مصونیت؛ در جامعه کارکردهای خود را به نحو احسن انجام دهند.

حجاب در گفتار

تبیین روشن وحی در باب نحوه ی سخن گفتن زنان مؤمن با مردان، یکی از مهم ترین ابعاد حجاب است که در قرآن ذکر شده است که حتی لحن سخن گفتن زنان را در بُعد روانشناسانانه مدّنظر قرار داده است. حجاب در گفتار در آیات شریفه ی قرآن کریم مؤکداً در مورد نحوه گفتار زنان به نامحرم است آنجا که می فرماید: «فلا تَخضَعنَ بالقَول فَیطمَعَ اَلَّذی فی قَلِبه مَرَضٌ وَ قُلنَ قَولاً مَعروفاً. »3؛ (سوره احزاب، آیه 32) «با خضوع در گفتار سخن نگویید که بیمار دل طمع ورزد، بلکه شایسته و متعارف سخن گویید. »مخاطب نخست آیه شریفه، زنان رسول خدا (ص) هستند و سپس تمام زنان مؤمن؛ علامه طباطبایی می نویسد: «معنای خضوع در کلام آن است که در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند تا دل او را دچار ریبه وخیال های شیطانی نمود، شهوتش را برانگیزند و در نتیجه آن مردی که بیمار دل است به طمع بیفتد و منظور از بیماری دل، نداشتن نیروی ایمان است؛ آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوات حرام باز می دارد.» 1 (طباطبایی، 1396 هـ. ق: 482)بنا به نظر شهید مطهری «مسئله جو از استعماع صدای زن جزء مسلمات است و دلیل آن سیره قطعی رسول خدا (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام است و دلیل دیگر آن سیره ی قطعی و رایج میان مسلمانان می باشد.» 2 (مطهری، 1353: 243)

ایشان از مرحوم آیت الله طباطبایی یزدی در عروه الوثقی نقل می کنند که: «لابأس صوت الاجنبیه مالم یکن تلذذ و لاریبه من غیرفوق بین الاعلی و البصیر و إن کان الاحوط الترک فیغیر مقام الضروره و یحرم علیها اسماع الصوت الذی فیه تهییج للسامع بتحسینه و ترقیقه. قال تعالی: فَلا تَخصَعنَ بِالَقول الَّذی فی قَلِبه مَرَض. »؛ «شنیدن صدای زن در صورتی که تلذذ و ریبه نباشد، جایز است ولی در عین حال مادامی که ضرورت نیست ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک کند و نیکو سازد، به طوری که تحریک آمیز باشد؛ چنان که خدای متعال در قرآن خطاب به زنان پیغمبر (ص) می فرماید: در حرف زدن صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیمار دلان گردد.» 3 (همان: 243 و 242)علامه طباطبایی معتقد است: «آیه ی مذکور در مجموعه ی آیاتی قرار دارد که به همسران رسول خدا (ص) مربوط است و به آنان تذکر می دهد که از دنیا و زینت آن جز عفاف و رزق کفاف بهره ای ندارد؛ البته در صورتی است که بخواهند همسر او باشند، و گر نه مانند سایر مردم اند.»4 (طباطبایی، 1396 هـ. ق: 476)به بیان دیگر شارع مقدس با نهی زنان از خضوع در گفتار با نامحرم، آنان را به حصار امن تقوا دعوت نموده است تا خود و جامعه را از مصایب بی تقوایی و بی پروایی ایمن نگه دارند؛ چرا که نوع سخن گفتن زن از بی حجابی و بدحجابی فیزیکی اغواکننده تر است و به همین دلیل، خداوند متعال همسران پیغمبر را به طریق اولی از آن نهی کرده است. نکته دیگر در آیه شریفه این است که اگر مردی دارای تقوای قلب باشد، حتی کلامی چنین آلوده به دعوت های باطل دلش را به هوس نمی اندازد؛ چرا که آیه شریفه می فرماید: «فیطمع الذی فی قَلبه مرضٌ»1؛(سوره احزاب، آیه 32) یعنی اگر زنی بی تقوایی کند و حجاب در گفتار را رعایت ننماید، تنها مردان بیماردل هستند که در دام شیطان می افتند و مردان با تقوا در قلعه ی ایمان در امانند.

حجاب در رفتار

مقصود از حجاب در رفتار اعمال و افعالی است که به واسطه اعضا و جوارح پدید می آیند. آن چه به حجاب در رفتار تعلق می گیرد، مجموع چند امر و نهی الهی است:

1) آشکار ساختن زینت های پنهان: خداوند در سوره مبارکه نور می فرماید: «و لایضر بنَ بارجِلِهِنَّ لِیعلَمَ ما یخفینَ مِن زینَتِهِنَّ»؛ (سوره نور، آیه 31) «به زنان مؤمن بگو آن گونه بر زمین پای نزنند که خلخال و زینت پنهان پاهای شان معلوم شود. » نهی مذکور در آیه شریفه مرتبط با بحث زینت در حجاب فیزیکی است و از به جلوه درآوردن و اظهار زینت های پنهان زنانه سخن می گوید. اظهار نمودن بدون ظاهر نمودن، یعنی سهل انگاری یا مکر زنانه در جلوه گری و خود نمایی. خداوند متعال در آیه ی شریفه از نحوه ی خاصی از راه رفتن نهی نموده است؛ راه رفتنی که دیگران را به زینت های پنهانی زن آگاه می کند. شهید مطهری در ذیل آیه شریفه چنین می گوید: «زنان عرب معمولاً خلخال به پا می کردند و برای آن که بفهمانند خلخال قیمتی به پا دارند، پای خود را محکم بر زمین می کوفتند. از این دستور می توان فهمید که آنچه موجب جلب توجه مردان می گردد؛ مانند استعمال عطرهای تند و زننده و هم چنین آرایش های جالب نظر در چهره ممنوع است و به طور کلی زن در معاشرت نباید کاری بکند که موجب تحریک و تهییج و جلب توجه مردان نامحرم گردد. »2 (مطهری، 1353: 145)برخی دیگر از صاحب نظران معتقد هستند آن چه در این بخش از آیه ی شریفه از آن نهی شده است، آشکار شدن هر گونه زینت و زیبایی های زنانه است که پنهان است و باید پوشیده بماند و این اعم از صدای النگو و صدای پاشنه کفش است که موجب جلب توجه نامحرم به خود زن یا پای زن می باشد. از سوی دیگر، زینت پنهان می تواند پوشیدن لباس ها و زینت های خاصی در زیر چادر باشد که با اندک کنار رفتن چادر، آن زینت ها آشکار شده و ناقض حجاب می گردد.» 1 (شجاعی، 1385: 177)

2) استعمال عطر: از جمله مواردی که به شدت از آن نهی شده است، این است که زن به هنگام خروج از خانه خود را معطر سازد، به طوری که بوی عطر وی به مشام نامحرم برسد. حضرت پیامبر (ص) می فرمایند: «هر زنی که به خود عطر بزند و از خانه اش خارج شود تا وقتی که به خانه اش برگردد لعنت و نفرین می شود [تا] هر وقت که برگردد. » (شعبه الحرانی 1363: 42)آن چه مسلم است، این است که عطر زدن برای خانم ها نه تنها اشکالی ندارد بلکه استحباب نیز دارد، به خصوص که برای همسر باشد. آن چه که از آن نهی شده این است که زن موقع بیرون رفتن از منزل و یا موقعی که با نامحرم در تماس است، طوری عطر بزند که بوی آن به مشام نامحرم برسد و ایجاد مفسده کند. »2 (همان، ص 178)

3) آرام گرفتن در خانه و پرهیز از تبّرج جاهلی: در آیه شریفه 33 سوره احزاب به زنان پیامبر (ص) علاوه بر تقوا، امر می شود که در خانه های خود آرام و قرار گیرند و هم چون جاهلیت نخستین در میان جمعیت ظاهر نشوند.» 3(سوره احزاب، آیه 33)«کلمه «قَرن» امر از ماده ی قرء است که به معنای پا برجا شدن است و ممکن است از ماده ی قازیقار به معنای اجتماع و کنایه از ثابت ماندن در خانه ها باشد. »4 (طباطبایی، 1396 هـ. ق: 483) و کلمه ی «برج» یعنی آشکار شدن. صاحب مجمع البیان می گوید: «تبّرج آن است که زن زیبایی های خود را اظهار کند. اصل آن به معنای ظهور است و به عبارتی دیگر، از آن جهت به آن «برج» گویند که ظاهر و هویداست. زمخشری نیز در کشاف می گوید: «بداو برز» به معنای ظهور و نظیر تبرج هستند. اشتقاق بروج از تبرج است به جهت ظاهر بودن آن ها. براساس نظرات تفسیری مذکور، معنای آیه شریفه «و تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی»؛ «ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید مانند خودنمایی «جاهلیت اولی». »5 (قریشی، 1378، ج 1: 174)نکته ای که در این آیه شریفه مطرح گردیده است «تحرّز و پرهیز از آمیزش و مراوده با مردان بیگانه » اختصاص به زنان رسول خدا (ص) ندارد بلکه و شامل عموم زنان می شود. همان گونه که در روایت های بسیاری آمده است که بهترین محیط زندگی برای زن خانه اش است، حتی ثواب نماز زنان جوان در خانه به مراتب از حضور در مساجد و مجامع بالاتر شمرده شده است و البته این بدان معنی نیست که زن از فعالیت اجتماعی محروم باشند. مقصود از این دستور زندانی کردن زنان پیغمبر (ص) و هیچ زنی در خانه نیست؛ زیرا تاریخ اسلام به صراحت گواه است که رسول خدا (ص) زنان خود را با خود به سفر می برد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمی فرمود. بلکه مقصود از این دستور، آن است که زن به منظور خودنمایی از خانه بیرون نشود. آن چنان که امروز عده ای از زنان برای بیرون رفتن از خانه و خودنمایی و پرسه زدن در خیابان ها، ساعت ها در پای میز آرایش به سر و وضع خود و لباس خویش می رسند. » 1 (هدایت خواه، 1363: 186)

حجاب در قلب

خداوند متعال در برتری تقوای دل در امر حجاب در سوره احزاب، آیه 53 می فرمایند: «و اذا سألتموهنّ متاعا فاسئلِ وهُنَّ مِن وَرَاء حجابٍ ذلکُم اَطهَرُ لِقُلُوبِکم و قُلوِبِهنّ» (سوره احزاب، آیه 53)؛ «هنگامی که از همسران پیامبر (ص) چیزی خواستید از پشت حجاب و پرده از ایشان بخواهید که این کارتان برای دل های شما و دل های ایشان پاکیزه تر است.»در ذیل آیه صاحب تفسیر نمونه چنین بیان می کند: «هنگامی که رسول خدا (ص) با زینب ازدواج کرد، ولیمه نسبتاً مفصلی به مردم داد. انس که خادم مخصوص پیامبر (ص) بود می گوید: پیامبر (ص) به من دستور داد که اصحابش را به غذا دعوت کنم، من همه را دعوت کردم، دسته دسته می آمدند و غذا می خوردند و از اتاق خارج می شدند، تا این که عرض کردم: ای پیامبر خدا؛ کسی باقی نماند که من او را دعوت نکرده باشم، فرمود: اکنون که چنین است سفره را جمع کنید، سفره را برداشتند و جمعیت پراکنده شدند، اما سه نفر هم چنان در اتاق پیامبر (ص) ماندند و مشغول بحث و گفتگو بودند. آیه نازل شد و دستورات لازم را بیان کرد. » (مکارم شیرازی، 1376: ج 3، 607)

از بعضی قرائن استفاده می شود «که گاهی همسایگان و سایر مردم طبق معمول برای عاریت گرفتن اشیایی نزد بعضی از زنان پیامبر (ص) می آمدند، برای حفظ حیشیت همسران پیامبر(ص) آیه نازل شد و به مؤمنان دستور داد که هر گاه می خواهند چیزی از آنها بگیرند، از پشت پرده بگیرند. »1 (بابایی، 1380،ج 3: 625)علامه طباطبایی در ذیل آیه شریفه می نویسد: «درخواست متاع از همسران حضرت، کنایه از این است که مردم با آنها درباره ی حوایجی که دارند، سؤال کنند؛ یعنی اگر به خاطر حاجتی که برای شما پیش آمده ناگزیر شدید با یکی از همسران آن جناب صحبتی بکنید از پس پرده صحبت کنید، برای این که وقتی از پشت پرده صحبت کنید دل های تان دچار وسوسه نمی شود و در نتیجه، این روش دل های تان را پاک تر نگه می دارد. »2 (طباطبایی، 1396 هـ. ق: 528)

نکته حایز اهمیت در این مورد که جزء دستورات ویژه برای زنان پیامبر (ص) است و نه دستور عمومی برای تمام زنان آن است که خداوند این نحوه ی پوشش خاص را برای رعایت حجاب در قلب ذکر می نماید. نکته دیگری که در این آیه ذکر شده است پاک ماندن قلب مردان را پیش از قلب زنان بیان نموده است و چه بسا بتوان از این نکته استفاده نمود که این تقدم نشان دهنده ی آسیب پذیری دل مردان بیش از زنان است؛ چرا که زنان پیامبر (ص) در مأمن و مأوای زوجیت آن حضرت در امانند، امّا کسانی که بیش از پیش از ایشان می توانند در معرض خطر باشند، مردانی هستند که به خانه رسول خدا (ص) مراجعه و با زنان ایشان مواجه می شوند؛ البته زنان نیز باید دل خود را پاک نگه دارند و از این رو، پرده پوششی و حفظ حجاب و عفاف برای پاکی دل آنان نیز بهتر است. برای آن که کسی حریم الهی را در حیطه ی تعامل با افراد نامحرم به درستی رعایت نموده و حیطه حجاب و پوشش را حفظ کند، لازم است بعد قلبی حجاب را جدّی تلقی نماید و در این زمینه، تسامح و تساهل روا ندارند که دروازه ی دل، چشم است و «دل کتاب چشم است. »1 (محمد ری شهری، 1377: 6315 )

یکی از راحت ترین و مهم ترین راه ها برای حفظ دل، حفظ نگاه از نامحرم است؛ به قول شاعر:

زدست دیده و دل هردو فریاد که هرچه دیده بیند دل کندیاد/بسازم خنجری نیشش زفولاد زنم بردیده تا دل گردد آزاد

در دنیایی که در تبلیغات رنگارنگ خویش که فرهنگ برهنگی و سقوط اخلاقی و ارزش های انسانی نماد برتری و پیشرفت و توسعه! ! را جلوه گر ساخته است، دین مبین اسلام با فرهنگ پوشش و توجه به هویت انسانی، معنویت و جاذبه ی روحی و آرامش را در جامعه نمایان گر ساخته است. زیرا قاموس الهی بر اساس فطرت، هویت، توانایی و جاذبه های فیزیکی زن و مرد نازل شده است، که اگر جوامع انسانی اگر تنها به فطرت و دستورات الهی عمل کنند به جایگاه و هویت اصلی خود دست پیدا می کنند و جامعه با امنیت و مصونیت می تواند راه خویش را طی کند.

نتیجه گیری

فرامین الهی از جمله حجاب هم از مرحله صحت تا مرحله قبول، دارای درجات و مراتبی است که حداقل آن، شرط تمامیت است که در «حجاب خمار» جلوه گر می شود و حد کمال آن در جامعیت ابعاد پنج گانه حجاب قرآنی «جلباب» به تجلی می آید. پوشش بدن به جز وجه کفّین و مهار کردن جاذبه های جنسی زنانه معیار حجاب الهی و قرآنی است که اگر در پوشش چند قطعه ای خمار و به تناسب فرهنگ و تمدن هر ملتی عینیت یابد، نمره ی صحت عمل را در منظر آیات شریفه به دست آورده است و اگر ابعاد قلبی، گفتاری و رفتاری و بُعد نگاه را نیز در پوشش یکسره جلباب تجلی بخشد، نمره ی کمال و برتری الهی را کسب نموده است. این امر نشان دهنده این است که در دین مبین اسلام با طرح و تأکید حجاب به تمام جوانب شخصیت زن و مرد در اجتماع توجه کرده است و با توجه به آن حجاب را به صورتی متعادل و متناسب مطرح نموده است تا جامعه ای سالم و به دور از فساد داشته باشیم تا انسان های به ما هو انسان بتوانند در کمال مصونیت و امنیت به کارکردها و نقش های خویش بپردازند و سیر کمال و سعادت را با پیروی از دستورات و مبانی دینی درجامعه بشری با لطافت معنوی و کمال حقیقی تجربه کنند.

فهرست منابع و مآخذ

قرآن کریم، ترجمه مهدی الهی قمشه ای، تهران:گلبان، 1380.

منابع عربی

1 -ابن منظور، ابی الفضل جمال الدین. لسان العرب. بیروت: دارصادر. 2000 م، چ 4.

2 -زمخشری، ابوالقاسم محمد بن عمر. تفسیر کشاف. قم: دارالکتب الاسلامیه، 1352، ج 3.

3 -راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضل. مفردات الفاظ القرآن. بیروت: دارالشامیه. 1992 م.

4 -طباطبایی، محمد حسین. المیزان فی تفسیر القرآن. تهران: دارالکتب الاسلامیه. 1398 ق، ج 16.

5 -طباطبایی یزدی، محمد کاظم. عروة الوثقی. قم. کراوری. 1373.

6 -طبرسی، ابو علی الفضل بن الحسن. مجمع البیان. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی . 1380، ج 7.

7 -فیض کاشانی، محمد حسن. تفسیر الصافی. مشهد: دارالمرتضی. بی تا، ج 4.

8 -قمی، ا بی الحسن علی بن ابراهیم. تفسیر القمی. نجف. بی تا. 1378 هـ. ق، ج 2.

9 -کلینی، محمد بن یعقوب اسحاق. اصول کافی. بیروت. دارالاضواء. 1413 هـ. ق، ج 5.

منابع فارسی

1 -الحرانی، حسین بن شعبه، تحف العقول، تصحیح علی اکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین 1363.

2-بابایی، احمد علی. برگزیده تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه، چ 9، 1380، ج 3.

3 -بیرقی اکبری، محمد رضا. تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر. اصفهان: پیام عزت، 1377.

4 -شجاعی، محمد. درو صدف. قم: محیی، چ 5، 1385.

5 -عمید، حسن. فرهنگ عمید. تهران: امیر کبیر، 1367.

6 -قریشی، علی اکبر. قاموس قرآن. تهران: د ارالکتب الاسلامیه، 1378، ج 5، ج 1.

7-محمدی آشنانی، علی. حجاب در ادیان الهی. قم: اشراق، 1373.

8 -محمدی ری شهری، محمد. میزان الحکمه. ترجمه حمید رضا شیخی. قم: دارالحدیث، 1377، ج 13.

9 -محمدی نیا، اسداله. بهشت جوانان. قم: سبط اکبر علیه السلام، چ 19، 1383.

10-مصطفوی، حسین. التحقیق فی کلمات القرآن. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360، ج 3.

11 -مطهری، مرتضی. مسئله حجاب. تهران: نشریه انجمن اسلامی. 1353.

12 -معین، محمد. فرهنگ فارسی. تهران: امیر کبیر، 1379، ج 1.

13-مکارم شیرازی، ناصر. برگزیده تفسیر نمونه. تصحیح احمد علی بابایی. قم: دارالکتب الاسلامیه، چ دوم، 1376، ج 3.

14 -هدایت، مهدی قلی. خاطرات و خطرات. تهران: زوار، چ 4 ، 1363.

15 -هدایت خواه، ستار. زیور عفاف. مشهد: معاونت پرورشی سازمان آموزش و پرورش خراسان، 1374.

منبع:حوزه

 


فرم در حال بارگذاری ...

ما هم معتقدیم حجاب کاری فرهنگی و اخلاقی است نه اجباری

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1395

آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد در همایش ملی قیام گوهرشاد:

 برخی میگویند همانطور که کشف حجاب اجباری رضاخان به نتیجه نرسید، حجاب اجباری هم به جایی نمیرسد درحالیکه ما هم معتقدیم حجاب کاری فرهنگی و اخلاقی است نه اجباری.


اولین همایش ملی «قیام گوهرشاد» با حضور آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد، غلامعلی حدادعادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مهدی چمران رییس شورای شهر تهران، سید صولت مرتضوی شهردار مشهد و جمعی از مسئولان کشوری و اساتید حوزه های علمیه صبح امروز بیست و یکم تیر در تالار شهر مشهد آغاز به کار کرد.

آیت الله سید احمد علم الهدی در ابتدای این مراسم اظهار داشت: حادثه مسجد گوهرشاد در تاریخ سرکوب گری های اخیر ایران و کشورهای خارجی واقعه ای بی نظیر بود که ماموران پهلوی درب های مسجد را بستند و از پشت بام مردم بی دفاع را هدف گلوله قرار دادند.

...

r />وی با بیان اینکه قیام گوهرشاد یک قتل عام قطعی برای براندازی جریان فرهنگی حجاب بود، افزود: حکومت پهلوی میخواست یک نسل مدافع فرهنگ آنچنان از بین برود که فردی از آنها باقی نماند و به همین منظور مجروحان حادثه را نیز همراه با کشته ها و جنازه ها زنده به گور کرد.

علم الهدی تصریح کرد: اینجا مساله رضاخان و جنایات یک عنصر ناپاک شیطانی مطرح نیست، بلکه بحث ایده پرداخته شده برای کشتار مردم در مسجد  گوهرشاد از طرف دشمن بود که از آن طرف مرزها سازماندهی شده و به کشور سرایت کرده بود.
 
امام جمعه مشهد ادامه داد: امروز ما در جامعه با ژست های دموکراتیک در برابر مساله فرهنگی حجاب مواجه هستیم و برخی میگویند همانطور که کشف حجاب اجباری رضاخان به نتیجه نرسید، حجاب اجباری هم به جایی نمیرسد درحالیکه ما هم معتقدیم حجاب کاری فرهنگی و اخلاقی است نه اجباری.

وی عنوان کرد: حجاب و عفت هیچگاه با قدرت و پلیس و ابزارهای این چنینی تثبیت نمی شود، بلکه امری فرهنگی و اخلاقی است که باید از دوران طفولیت و کودکی در فرد نهادینه شود.

علم الهدی گفت: برخی از مسئولان نسبت به مساله مقابله با ولنگاری و بی بند و باری و بی حجابی توجه کافی ندارند که اگر این امر در جامعه گسترش یابد یک فتح الفتوح کامل برای دشمن و براندازی دین است.

وی خاطرنشان کرد: وقتی ما با پدیده انحراف اجتماعی روبرو هستیم، آیا برای مقابله با آن راهی جز توسل به یک جریان الزامی امکان پذیر هست یا خیر؟
 
امام جمعه مشهد افزود: متاسفانه متولیان فرهنگ دچار انحرافند و با گرفتن ژشت های دموکراتیک نسبت به حجاب میخواهند جریان های لاییک را به خود جذب کنند.
 
علم الهدی یادآور شد: ما هم معتقدیم حجاب اجباری نمی شود، اما بحث ما مقابله با یک ناهنجاری اجتماعی است.
 
وی در پایان گفت: مادامی که نخبگان سیاسی ما به اسلام برنگردند و خدمت به خون شهدا را به عنوان یک راهبرد برای خودقرار ندهند، ما محکوم به شکست خواهیم بود.
 
حداد عادل هم در این مراسم گفت: امروزه حجاب در کشور ما پرچم مسلمانی است و هیچ نمادی به اندازه حجاب گویای هویت اسلامی نیست.

وی افزود: از سوی دیگر قیام گوهرشاد یک حماسه ملی و دینی مردم سرزمین ما و عاشورای حجاب است که جلوه ای درخشان از دفاع مظلومانه ملت ایران از آرمان ها و اعتقادات و ایستادگی در برابر ظلم استبداد را به نمایش می گذارد.

حدادعادل اظهار داشت: استفاده از ظرفیت واقعی گوهرشاد فقط یک تحقیق تاریخی صرف نیست، بلکه برای آگاهی نسل جوان و نشان دادن ماهیت واقعی حکومت پهلوی امری ضروری است.
 
وی تصریح کرد: دشمنان انقلاب حجاب را با همه ابزارها و امکانات شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی نشانه گرفته اند و متاسفانه برخی هم در داخل کشور راه را برای آنان هموار میکنند.
 
وی ادامه داد: برخی به هرچه که احتمال میدهند برای آنان رای می آورد، متوسل می شوند و این حکم الهی را دستمایه اهداف خود می کنند.

گفتنی است؛ تبیین آرمان ها و اهداف قیام گوهرشاد، کشف حجاب در آیینه تجددگرایی، تاثیر فرهنگ غرب در دگرگونی اندیشه حجاب و لباس متحدالشکل، مفهوم شناسی و مستندات دینی عفاف و حجاب، حجاب از منظر روانشناسی، نقش زن مسلمان در مبارزه با استعمار و استبداد و حجاب و بی حجابی و مساله اشتغال از جمله محورهای اولین همایش ملی قیام گوهرشاد است.

 

 


فرم در حال بارگذاری ...

سه گروه نزدیک‌ترین افراد به خدا

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1395

خیلی موقعیتِ خوبی است که انسان در قیامت تا وقتی که فراغت از آن حساب دشوار الهی پیدا می‌کند، نزدکترینِ خلائق به خدای متعال باشد. خیلی جایگاه مهمی است، جا دارد که انسان به دنبال این باشد که این را برای خود تحصیل کند.

مجموعه «عطر ماندگار» شامل قطعات کوتاهی از شرح احادیث اخلاقی با بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای درس خارج فقه است. احادیث گنجانده شده در این مجموعه با مضامین اخلاقی و اجتماعی و قابل استفاده برای عموم جامعه است.

منبع احادیثی که در این مجموعه شرح داده می‌شوند کتاب «الشافی فی العقاید و الاخلاق و الاحکام» است.

دریافت فایل


فرم در حال بارگذاری ...

پشت پرده ی کشف حجابِ زمستانی و تابستانی

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1395

نگرانی از برانگیخته شدن احساسات مذهبی جامعه، در آخرین روزها تصمیم گرفته شد که بانوان به‌کلی سربرهنه نباشند، بلکه کلاه بر سر بگذارند و به آن شکل در مراسم حضور یابند.

 پشت پرده ی کشف حجابِ زمستانی و تابستانی

 ۱۷دی ماه ۱۳۱۴، روزی ننگین در تاریخ ایران که توسط رضاخان و با دستورات دیکته شده اربابانش، روز «کشف حجاب» نام گرفت. اما به راستی چرا دی ماه و فصل زمستان برای این کار در نظر گرفته شد؟ چرا این کار با توجه به ریشه دار بودن اعتقادات مردم ایران و پایبندی آن ها بر مسئله حجاب، در فصل بهار، تابستان و یا هر تاریخ دیگری انجام نشد؟ آیا تعمد و نقشه و فکری پشت این کار بوده است؟

 

زمان، کلیدی طلایی در دست استعمارگران  

  اگر حوادث تاریخ را تکرار شدنی بدانیم و مروری بر آن داشته باشیم به روشنی می توان دریافت که استعمارگران همواره برای انجام کارهایی که منجر به رسیدن اهداف بلند مدت و یا کوتاه مدت آن ها می شد، زمان های را انتخاب می کردند که بتوانند بهترین استفاده را از آن داشته باشند. به طوری که برای مثال می توان با بررسی عملکرد رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسید که این رژیم اکثر حملات غاصبانه خود را زمانی انجام داده است که ذهن مردم دنیا معطوف به چیزی مانند جام‌ های جهانی، المپیک‌ها و جام ملت‌های اروپا بوده است و این زمان ها فرصتی طلایی برای شروع حمله و رسیدن به اهدافشان بوده است. به طوری که این رژیم اعلام موجودیت جعلی خود را در بحبوحه المپیک ۱۹۴۸ لندن اعلام کرد، داعش نیز که امروز عروسک دست ساز سلطه گرانی چون آمریکا و اسرائیل و انگلیس است؛ حمله خود به سوریه را در زمان شروع المپیک ۲۰۱۲ لندن آغاز کرد و در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل نیز به عراق لشکر کشی نمود. بنابراین عنصر زمان وشروع کارهای خاص در برخی تاریخ ها که بتوان بهترین استفاده را از آن برد همواره مورد توجه سلطه گران بوده است. با این وجود می توان دریافت که انتخاب تاریخ ۱۷ دی برای مسئله ای که در تاریخ ایران پایبند به حجاب، هیچ سابقه ای نداشته است و با اطمینان دارای عواقب بسیاری بوده، با طرح و نقشه قبلی انجام گرفته است.

...

>

  پشت پرده ی کشف حجابِ زمستانی و تابستانی

 

رضا شاه و استفاده از فرصت زمستان برای کشف حجاب

  با تامل دقیق در رویکرد رضاخان نسبت به اجرای این سیاست دیکته شده، می توان دریافت یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌ها شخص رضاخان و دستگاه حاکم، مدیریت کردن پیامدهای آن و کنترل واکنش‌های احتمالی از سوی جامعه مذهبی ایران بود. سقوط حکومت امان‌الله‌خان که در افغانستان قانون منع حجاب را اجباری ساخته بود و اعتراضات داخلی که اوج آن قیام مسجد گوهرشاد بود، باعث شد تا رضاخان در اجرای مرحله‌ی نهایی سیاست فرهنگی خود، که همان کشف حجاب اجباری بود به دلیل ترس از واکنش مردم و خارج شدن وضعیت از کنترل، تدابیر خاصی بیندیشد.

   پشت پرده ی کشف حجابِ زمستانی و تابستانی

 

فصل سرما شروعی مناسب برای آغاز بی حجابی

  رضا خان  فصل سرما را به عنوان فرصتی مناسب برای آغاز رسمی این سیاست انتخاب کرد، چرا که سرمای زمستان خود مانعی می‌شد در برابر رفتارها و پوشش‌های افراطی و نامطلوب منافی عفت که می‌توانست موجب خشم بیش از حد توده‌ی مردم شود. بنابراین اجبار در پوشیدن لباس‌های بلند مثل پالتو و به سر گذاشتن کلاه روشی برای هدایت این واقعه در مسیر مدنظر دولت بود تا این تلقی شایع نشود که غرض از کشف حجاب، تشویق آن‌ها به رفتارهای منافی عفت است. لذا انتخاب این مقطع زمانی، تدبیری بود از سوی دولت تا کل ماجرا از کنترل خارج نشود و لوث نگردد.

 اگرچه در اسناد به‌جامانده از واقعه‌ی کشف حجاب، به‌طور مستقیم به این موضوع اشاره‌ای نشده است، اما بی‌شک انتخاب یک روز زمستانی برای این واقعه، از پیش اندیشیده و تعیین‌کننده بود. چنان چه محمود جم نخست‌وزیر وقت در خاطرات خود بیان می دارد که مسئله عکس العمل افراد متعصب در برابر این اقدام مهمترین نگرانی او و سایر اعضای دولت بوده است. همچنین پس از ارائه‌ی پیشنهاد چنین روزی در فصل زمستان، رضاخان اظهار می‌دارد: «باید این موضوع در هیئت وزرا مطرح شود و تصویب شود… این مسئله‌ی ساده‌ای نیست، خیلی مهم است و باید حتماً انجام شود. منتها این انقلاب بزرگ باید با فکر و تدبیر صورت بگیرد.» (۱)

 جم در خاطرات خود  اشاره می کند که: «قبل از مراسم ۱۷ دی نیز قرار بود که بانوان بدون چادر و حجاب و حتی روسری در مراسم حاضر شوند، اما به‌واسطه‌ی نگرانی از برانگیخته شدن احساسات مذهبی جامعه، در آخرین روزها تصمیم گرفته شد که بانوان به‌کلی سربرهنه نباشند، بلکه کلاه بر سر بگذارند و به آن شکل در مراسم حضور یابند.»(۲)

 با این تمهیدات و آماده‌ باش قبلی نیروهای امنیتی، در روز ۱۷ دی‌ماه این طرح به اجرا درآمد. پیداست که هیچ‌کدام از این تدابیر کارساز نبود و سیاست کشف حجاب، نه تنها مشروعیتی نزد مردم نیافت، بلکه برعکس، بستر اصلی بحران مشروعیت دیکتاتوری پهلوی اول را رقم زد در نهایت، پس از سقوط پهلوی اول در جریان شهریور۱۳۲۰، قانون کشف حجاب سریعاً فراموش شد.

   پشت پرده ی کشف حجابِ زمستانی و تابستانی

 

۱تیر ۹۳ و کشف حجاب دوباره !

  با وجود آن که کشف حجاب مد نظر رضاخان و اربابانش به دلیل اعتقادات ریشه دار مردم ایران هیچ گاه محقق نشد. اما دشمنان در هر فرصتی و با استفاده از ترفندها و ابزارهای مختلف سعی در تحقق آرمان خود یعنی از بین بردن اعتقادات و باورهای عمیق مردم مسلمان ایران دارند و در این سال ها نیز افراد بسیاری را برای این هدف به کارگرفتند. یکی از این عوامل علی نژاد خبرنگار فراری از کشور است که با حمایت دولت انگلیس و آمریکا صفحه ای به راه انداخت و با انتشار عکس بی حجاب خود از زنان ایرانی خواست که آن ها نیز با برداشتن حجاب و فرستادن عکس های خود در جهت حمایت از حقوق به اصطلاح از بین رفته خود برآیند. علی نژاد پس از مدتی روز «اول تیر» را به عنوان روز کشف حجاب زنان ایرانی نامید و از زنان خواست در این روز همگی بدون حجاب در مناظر عمومی شهر رفت و آمد کنند.

 پشت پرده ی کشف حجابِ زمستانی و تابستانی

 

انتخاب اول تیر و استفاده از گرمای تابستان

  اما نکته قابل توجه انتخاب این تاریخ است؛ چرا که معمولا با شروع فصل تابستان زنان در همه کشورها به استفاده از لباس های نسبتا نازک تر و خنک تر و با رنگی روشن تر روی می آورند و این مسئله در ایران نیز صادق است. بنابراین علی نژاد نیز با در نظر گرفتن این مسئله این روز را انتخاب کرد که بتواند بیشترین بهره را از اقبال عمومی زنان به لباس های مناسب با فصل تابستان داشته باشد و اگر زنان به طور معمول با شروع این فصل حجاب شل تری داشته باشند از آن به نفع به اصطلاح جنبش خود استفاده کند.

 اما با بررسی عکس های ارسالی از ایران و دیگر کشورها می توان به وضوح دریافت که بیشتر این تصاویر و کف و هوراها برای تشویق این امر از جانب ایرانیان مقیم در دیگر کشورها بوده که معمولاً اعتقادی به حجاب ندارند و عکس های ارسالی از ایران نیز نه در فضای عمومی و شلوغ بلکه در محیط های خلوت گرفته شده است و البته برخی از افراد نیز اعتراض داشتند که از عکس های آن ها سواستفاده شده و خودشان عکس هایشان را منتشر نکرده اند.

 در آخر باید بیان کنیم که با وجود شیطنت مداوم دشمن مبنی بر از بین بردن اعتقادات و به تبع آن حجاب و حیای مردم ایران و با وجود حجابی که شاید این روزها شل تر از گذشته شده، جز معدودی از افراد که تعدادشان نیز قابل توجه نیست، اکثر زنان ایرانی، زنان با حیا و دوستدار دین و اعتقادات خود هستند. شاید دشمن تا به حال توانسته با نفوذ فرهنگی خود عده ای را به شکل خود در آورد، اما قلوب زنان ایرانی که گره به محبت اهل البیت _علیه السلام_ خورده قابل تسخیر نیست و به فرموده ائمه _علیه السلام_ روزی دستگیر آن ها خواهد شد و راه نفوذ قطعی بر دشمن را خواهد بست.

 منبع:

 ۱_فیاض انوش، ابوالحسن و صلاح، مهدی (۱۳۸۵)، هفدهم دی‌ماه ۱۳۱۴ امتداد یا انقطاع نهضت بانوان، فصلنامه‌ی کتاب زنان، سال نهم، شماره‌ی ۳۳٫

 ۲_همان: ۸۶، به نقل از روزنامه‌ی رستاخیز، ۱۶ دی‌ماه ۲۵۳۵



فرم در حال بارگذاری ...