​اثرات شگفت انگیز دعا

نوشته شده توسطرحیمی 7ام خرداد, 1395

 

دعا و راز و نياز عامل مؤثّرى در پيشگيرى از بسيارى از امراض و هم داروى بسيار پرقدرتى براى علاج قسمتى از آلام و دردها و مصايب است.

حضرت زين العابدين عليه السلام پنجاه و هفت سال عمر خود را در ميدانى از بلاها و خطرها و آلام و مصايب و شدايد گذراند. دو سال آخر حكومت حضرت مولى الموحّدين اميرالمؤمنين عليه السلام را كه همراه با طوفان جنگ صفّين و نهروان و جنايات بى شمار بنى اميّه بود درك كرد، سپس در مركز حوادث بسيار سخت ده ساله عمر عمويش امام مجتبى عليه السلام بود.

آنگاه با آلام و رنج‏ها و سختى‏هاى ده ساله آخر عمر پدر بزرگوارش سيدالشهداء عليه السلام روبرو شد و بقيّه عمر خود را پس از حادثه عجيب كربلا و اسارت اهل بيت به مدّت سى و پنج سال در حوزه‏اى از سختى ‏هاى ناگوار و مصايب بى شمار و مظالم سخت و اعمال ناپسند حكّام مروانى گذراند، ولى در تمام آن مدّت كه مساوى با ولادت تا شهادت حضرتش بود، از هيجانات عصبى و آلام شكننده درونى و امراض خطرناك عضوى و بدنى در امان بود، چرا كه تمام‏ لحظات عمرش را با تكيه بر حقّ و اتّكال به حضرت ربّ و دعا و مناجات و راز و نياز و خدمت به بندگان پروردگار گذراند و تمام امواج بلا را با قدرت دعا و قوّت عبادت و ناله ‏هاى جانسوز سحر شكست و در طوفان آن همه حادثه و بلا به پيشگاه حضرت حق عرضه مى ‏داشت:

«خدايا! مرا چون كسى قرار ده كه عمرش را دراز و كردارش را نيكو گردانيده ‏اى»

منبع:مطالب ناب استاد انصاریان

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از:  

سلام بسیار عالی بود

1395/03/07 @ 20:25
نظر از: متین [عضو] 
5 stars

سلام و احترام .
عالی بود .
ممنون از مطالب زیبای شما .

1395/03/07 @ 13:34


فرم در حال بارگذاری ...

هویت ما به اماممان است.

نوشته شده توسطرحیمی 7ام خرداد, 1395

فکر می کنیم اگر مستقل در خانۀ خدا برویم فرشتگان ما را آدم حساب می کنند!

روز قیامت تک تک مان را به اماممان می شناسند.

نمی گویند: تو کیستی؟

در هویت و شناسنامۀ ما اول نام اماممان را نوشتند.

دین ما اینگونه است. طبیعتاً فطرت ما اینگونه است. ولی ما بین خودمان دین دیگری را ترویج می دهیم. می توان به این دین، دین سکولار گفت.

 

فکر می کنیم اگر مستقل در خانۀ خدا برویم فرشتگان ما را آدم حساب می کنند!

اگر ما همانند او باشیم و زندگی و بندگیمان همانند کسی باشد که پدری بالای سر دارد که همۀ امور را متکلف است، این را داشته باشیم زندگی لذت بخش تر و بندگی سهل و آسان تر خواهیم داشت. می توانیم گاهی با پدرمان درد و دل کنیم. برای خیلی ها که معتقد به ائمه هدی علیه‌السلام هستند درد و دل کردن با امام معنا ندارد.

 

منبع:وارث/بخشی از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در مسجد دانشگاه تهران در مراسم احیاء شب نیمه شعبان

نظر از:  

مطلب خوبی بود

1395/03/07 @ 20:26


فرم در حال بارگذاری ...

التزام مرحوم قاضی به غسل جمعه و اسراف نکردن آب

نوشته شده توسطرحیمی 7ام خرداد, 1395

 

پدرم نقل کرد: روز جمعه ای به منزل آقای قاضی رفتم بعد از اتمام روضه چند نفری نشستند و مشغول صحبت شدیم، نزدیک زوال که شد آقای قاضی فرمود: ببخشید، اگر اجازه بدهید من یک غسل جمعه ای بکنم؛ چون من ملتزم به انجام آن هستم.

التزام مرحوم قاضی به غسل جمعه و اسراف نکردن آب

یکی از اشخاصی که به مرحوم آقای قاضی علاقه داشت و رابطه دوستی و رفاقت با هم داشتند مرحوم آیت الله میرزا باقر زنجانی( متوفی1394ق) بود که از مدرسین ممتاز و مجتهدین نامی نجف به شمار می رفت.
فرزند معظم له جناب حجة الاسلام شیخ محمود زنجانی نقل کردند: « پدرم صمیمیت زیادی با مرحوم قاضی داشت و از جوانی با هم دوست و رفیق بودند. البته ایشان در سلک و روش عرفانی مرحوم قاضی نبود و چه بسا هم به طور مطلق قبولش نداشت ولی سیّد را شخصی اهل معنی و بزرگوار می دانست. روزهای جمعه که در منزل آقای قاضی روضه برقرار می شد، تشریف می برد و ایشان هم برای روضه منزل ما می آمدند.
پدرم نقل کرد: روز جمعه ای به منزل آقای قاضی رفتم بعد از اتمام روضه چند نفری نشستند و مشغول صحبت شدیم، نزدیک زوال که شد آقای قاضی فرمود:
ببخشید، اگر اجازه بدهید من یک غسل جمعه ای بکنم؛ چون من ملتزم به انجام آن هستم. و پس از آن بلند شد و در ایوان منزل عریان شده و لنگی به کمر بست و یک پارچ کوچک را که در حدود دو لیوان آب می گرفت پر از آب کرده در کنار خود گذاشت، سپس پارچه ای را داخل پارچ کرده و خیس نمود و با آن سر خود را مرطوب کرد پس از آن صورت، بعد بدن و بالاخره تمام بدن را خیس کرد و سپس با حوله پاک نمود و لباسهایش را پوشیده و نزد ما آمد و نشست. ما که متعجبانه به ایشان نگاه می کردیم گفتیم: آقای قاضی! غسل شما این بود؟!
قاضی فرمود: « بلی! این غسل سنت{ مستحب } است که در آن نباید اسراف بشود. » و ما از این رفتار بی آلایش و بدون تکلف ایشان بسیار تحت تأثیر قرار گرفتیم. »
منبع: کتاب اسوه عارفان – ص 174/خبرگزاری تسنیم

iv style="direction: rtl; text-align: justify;"> 

 


فرم در حال بارگذاری ...

بدون صلوات زندگی باطل است+گزارش صوت و تصویر

نوشته شده توسطرحیمی 7ام خرداد, 1395

 

 

استاد فاطمی نیا: 

باید با خدا درست صحبت کنیم. ائمه علیهم السلام هم کارشان همین بوده است و به ما یاد داده اند.

«وَ لا تَقْطَعْ رَجَائِى عَنْكَ، وَ لا تَبُتَّ سَبَبِى مِنْكَ،

وَ لا تُوَجِّهْنِى فِى حَاجَتِى هَذِهِ وَ غَيْرِهَا إِلَى سِوَاكَ»

خدایا امیدم را قطع نکن و رشته مرا نگسل

و در اين حاجت و غير آن مرا به ديگران مگذار. خودت حل کن.

جلسه چهل و ششم سیری در صحیفه سجادیه با سخنرانی استاد فاطمی نیا در مسجد جامع ازگل برگزار شد.در ادامه متن سخنان استاد فاطمی نیا را می خوانید:

استاد فاطمی نیا: دعای سیزدهم دعایی است که توصیه کرده اند آن را با اخلاص بخوانیم

دعای سیزدهم که در طلب حوائج است در فرازی از این دعا می فرماید:

«اللَّهُمَّ وَ لِى إِلَيْكَ حَاجَةٌ قَدْ قَصَّرَ عَنْهَا جُهْدِى، وَ تَقَطَّعَتْ دُونَهَا حِيَلِى، وَ سَوَّلَتْ لِى نَفْسِى رَفْعَهَا إِلَى مَنْ يَرْفَعُ حَوَائِجَهُ إِلَيْكَ، وَ لا يَسْتَغْنِى فِى طَلِبَاتِهِ عَنْكَ، وَ هِىَ زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِينَ، وَ عَثْرَةٌ مِنْ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ.»

خدایا من حاجتی داشتم که از توان من برآورده شدن آن خارج بود و تمام چاره ها در برابر أن حاجت بی فایده شد. نفس چیزی را برای انسان آرایش می دهد.

در سوره یوسف هم وقتی برادران یوسف علیه السلام او را در چاه انداختند و گفتند گرگ او را خورده است حضرت یعقوب علیه السلام می فرماید:

«قَالَ بَل سَوَّلَت لَكُم أَنفُسُكُم أَمرًا فَصَبرٌ جَمِيلٌ عَسَي اللهُ أَن يَأتِيَنِي بِهِم جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ العَليِمُ الحَكِيمَ» (83 سوره مباركه يوسف)

(چنين نيست) بلكه نفس شما كاري(نادرست) را برايتان جلوه داده است پس صبري نيكو پيشه مي كنم، اميد است خدا آنان را همگي به  من برگرداند.بي گمان، اوست كه دانا و حكيم است.

...

ادامه دعا می فرماید:

«ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْكِيرِكَ لِى مِنْ غَفْلَتِى، وَ نَهَضْتُ بِتَوْفِيقِكَ مِنْ زَلَّتِى، وَ رَجَعْتُ وَ نَكَصْتُ بِتَسْدِيدِكَ عَنْ عَثْرَتِى.»

تازه به تنبيه تو از غفلت هوشيار شدم و به توفيق تو از لغزش برخاستم و به دستگيرى تو از افتادن به حال اول بازگشتم.

«وَ قُلْتُ: سُبْحَانَ رَبِّى كَيْفَ يَسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجا؟ وَ أَنَّى يَرْغَبُ مُعْدِمٌ إِلَى مُعْدِمٍ؟»

گفتم: منزه است پروردگار من! چگونه محتاجى از محتاج ديگر سؤال كند؟ و فقيرى به در يوزگى، سوى فقير ديگر برود.

«فَقَصَدْتُكَ، يَا إِلَهِى، بِالرَّغْبَةِ، وَ أَوْفَدْتُ عَلَيْكَ رَجَائِى بِالثِّقَةِ بِكَ. وَ عَلِمْتُ أَنَّ كَثِيرَ مَا أَسْالُكَ يَسِيرٌ فِى وُجْدِكَ، وَ أَنَّ خَطِيرَ مَا أَسْتَوْهِبُكَ حَقِيرٌ فِى وُسْعِكَ، وَ أَنَّ كَرَمَكَ لا يَضِيقُ عَنْ سُؤَالِ أَحَدٍ، وَ أَنَّ يَدَكَ بِالْعَطَايَا أَعْلَى مِنْ كُلِّ يَدٍ. »

پس اى پروردگار من از روى رغبت قصد تو كردم، و اميد خود را بر تو آوردم. و دانستم كه هر چه سؤال من بسيار باشد، با غناى ملك تو اندك است و خواهش من هر چه بزرگ بود با وسعت رحمت تو ناچيز. گنجايش كرم تو بيش از سؤال هر كس است و دست تو در عطايا از هر دست بالاتر. خدا دست ندارد در اینجا مقصود یعنی قدرت و احسان خدا.

داستانی در اینجا روایت شده است. یک عالمی در مسجد جامع مدینه واقف بوده است بر حلقه یکی از کبار آنجا که خیلی النزام به شریعت داشته است و شبلی بوده است. یک اهل سوال آمد و در آن حلقه ایستاد و شروع به گفتن کرد. می گفت: یا الله یا جواد. شبلی اول آهی کشید و بعد صیحه زد. شبلی آدم خاصی بوده است. آن شبی که از دنیا رفته بود از سر شب تا صبح که در حال احتضار بوده است مدام می گفت: «هر خانه ای که تو در آنجا هستی آنجا چراغ نمی خواهد.»

به فقیر گفت: من حضرت حق را چگونه به جود وصل کنم؟ هر کسی هم جودی دارد پر کاهی از اقیانوس جود خدا است. مخلوقی در مورد مخلوقی چنین گفته است. شبلی برای همین آهی کشید که مخلوقی برای مخلوقی چنین گفته است پس برای خدا چگونه باید بگوید؟ جود واقعا صفت خوبی است.

باید با خدا درست صحبت کنیم. ائمه علیهم السلام هم کارشان همین بوده است و به ما یاد داده اند.

«اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْمِلْنِى بِكَرَمِكَ عَلَى التَّفَضُّلِ، وَ لا تَحْمِلْنِى بِعَدْلِكَ عَلَى الاسْتِحْقَاقِ، فَمَا أَنَا بِأَوَّلِ رَاغِبٍ رَغِبَ إِلَيْكَ فَأَعْطَيْتَهُ وَ هُوَ يَسْتَحِقُّ الْمَنْعَ، وَ لا بِأَوَّلِ سَائِلٍ سَأَلَكَ فَأَفْضَلْتَ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَسْتَوْجِبُ الْحِرْمَانَ.»

خدايا! بر محمد و آل او درود فرست، و به كرم خويش به مقتضاى تفضل با من رفتار كن، نه به عدل و بر مقتضاى استحقاق من. چون مستحق محرومیت هستم با استحقاق من معامله نکن. (در اینجا دارد با خدا معامله می کند.) من اول كس ‍ نيستم كه سزاوار راندن بودم (گناهکار) و روى به تو آوردم و تو بخشش كردى و اول سائلى نيستم كه از تو سؤال كردم و در خور نوميدى بودم و تو احسان فرمودى.

شیخ جعفر شوشتری به مسجد سپهسالار آمد و منبر رفت و وزراء و وکلا و خود ناصر الدین شاه هم بود.

شیخ گفت: 124 هزار پیغمبر شما را به توحید دعوت کردند ولی آمده ام تا شما را به شرک دعوت کنم. همه ماندند که شیخ جعفر مجتهد چه دارد می گوید.

گفت: من می گویم کارهایی که می کنید یک مقدار هم خدا را در آن شریک کنید.

ثواب دارد. سلطان اولیاء امیرالمومنین علیه السلام مردم را سه دسته تقسیم کرد و فرمود:

  1. یک عده فقط برای ثواب عبادت کردند که این عبادت تجار است.
  2. عده ای از ترس عبادت کردند که این عبادت بردگان است
  3. و قومی برای خود خدا او را عبادت کردند که عبادت آزادگان است.

در دعای ابوحمزه می بینید که امام سجاد علیه السلام مانند حبیب و محبوب دارد با خدا سخن می گوید. می فرماید:

اگر مرا با گناهانم مطالبه کنی من هم با کرمت مطالبه می کنم.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ كُنْ لِدُعَائِى مُجِيبا، وَ مِنْ نِدَائِى قَرِيبا، وَ لِتَضَرُّعِى رَاحِما، وَ لِصَوْتِى سَامِعا.»

خدايا، بر محمد و خاندان او درود فرست، و دعاى مرا اجابت كن، و به نداى من نزديك باش و بر زارى من ببخشاى و فرياد مرا بشنو.

«وَ لا تَقْطَعْ رَجَائِى عَنْكَ، وَ لا تَبُتَّ سَبَبِى مِنْكَ، وَ لا تُوَجِّهْنِى فِى حَاجَتِى هَذِهِ وَ غَيْرِهَا إِلَى سِوَاكَ»

خدایا امیدم را قطع نکن و رشته مرا نگسل و در اين حاجت و غير آن مرا به ديگران مگذار. خودت حل کن.

اگر ما کسی را ببینیم که کار ما را راه بیندازد وقتی بد است که برای او استقلال قائل باشیم و بگوییم فقط او درست می کند. اما اگر بگوییم او بنده خدا است و اگر خدا بخواهد می شود، این عین توحید است. یعنی با توکل به خدا درست می شود.

«وَ تَوَلَّنِى بِنُجْحِ طَلِبَتِى وَ قَضَاءِ حَاجَتِى وَ نَيْلِ سُؤْلِى قَبْلَ زَوَالِى عَنْ مَوْقِفِى هَذَا بِتَيْسِيرِكَ لِىَ الْعَسِيرَ وَ حُسْنِ تَقْدِيرِكَ لِى فِى جَمِيعِ الْأُمُورِ»

و تو خود برآمدن مطلب و روا شدن حاجت، و رسيدن مقصود مرا متكفل شو، پيش از آن كه از اين جاى گاه به جاى ديگر منتقل شوم، دشوار مرا آسان گردان، و در همه كارها بهترين وجه پيش آور.

شافعی می گوید: در عظمت شما همین بس که کسی درود و رحمت بر شما نفرستد نمازش باطل است. اگر عمدا کسی آن سلام ها را ترک کند نمازش باطل می شود.

«وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْنا لِى وَ سَبَبا لِنَجَاحِ طَلِبَتِى، إِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ.»

و درود بر محمد و آل او فرست، درودى پيوسته و برومند كه مدت آن را پايان نباشد و هرگز قطع نشود و آن را پشتيبان و سبب برآمدن مطلوب من قرار ده كه تويى گشاينده كارها و بخشنده نعمت ها.

بعضی وقت ها سوال می شود که از این صلوات ها آنها چیزی گیرشان می آید؟ اولاً ما این را می دانیم که آنها نیاز ندارند. این تعبدیات است. تعبدیات یعنی هر چه آنها گفتند بگویی چشم. برای ما که خیلی فضائل دارد. بدون صلوات زندگی باطل است. اینکه می فرماید: «وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْنا لِى» یعنی این صلوات را کمک من قرار بده. سببی برای برآورده شدن حاجت من قرار بده.

«وَ مِنْ حَاجَتِى يَا رَبِّ كَذَا وَ كَذَا [ وَ تَذْكُرُ حَاجَتَكَ ثُمَّ تَسْجُدُ وَ تَقُولُ فِى سُجُودِكَ:] فَضْلُكَ آنَسَنِى، وَ إِحْسَانُكَ دَلَّنِى، فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ، أَن لا تَرُدَّنِى خَائِبا.»

اینجا کذا و کذا نیست. می خواهد بگوید حاجتت را می خواهی بگویی ولی خدا که می داند. کذا و کذا جای خالی است که تو خودت پر کنی. مثلا من حوائجم مربوط به مریضم است مربوط به قرضم است و ….

سپس سجده می کنی و می گویی: فضل تو با من مانوس شده است و احسان تو مرا راهنمایی کرده است، پس از تو مى خواهم و سوگند مي دهم تو را به ذات مقدس خودت و به محمد و خاندان او صلوات الله عليهم كه مرا نااميد برنگردانى.

نزدیک ترین حالت بنده به خدا وقتی است که سجده می کند. در سجده دعا مستجاب می شود.

این تنها دعایی است که دستورالعمل در آن است. خواندن دعای سیزدهم را تشویق کرده اند که اگر با اخلاص بخوانیم حاجتمان را می گیریم.

استاد فاطمی نیا: دعای سیزدهم دعایی است که توصیه کرده اند آن را با اخلاص بخوانیم

استاد فاطمی نیا: بدون صلوات زندگی باطل است



منبع:وارث

 

 

نظر از:  

خیلی عالی بود خدا قوت موفق باشید

1395/03/07 @ 20:27


فرم در حال بارگذاری ...

نقد پویانمایی «پاندای کونگ فو کار (۲)»

نوشته شده توسطرحیمی 7ام خرداد, 1395

 «پاندای کونگ فو کار (۲)»

1.
شناسنامه انیمیشن:

نام انیمیشن: پاندا کنگ فوکار۲

کارگردان: جنیفر یونلسون

تهیه کنندگان: ملیسا کاب و گیلرمو دل تورو

نویسندگان: جاناتان ایبل و گلن برگر و چارلی کافمن

کشور سازنده: آمریکا

سال انتشار:۲۰۱۱

بودجه ساخت:۱۵۰ میلیون دلار

لازم به ذکر است خوب است به هزینه ساخت انیمیشن ها توجه شود چرا که غالبا کمپانی های ساخت فیلم و انیمیشن برای ساخت محصولات استراتژیک و نقد برانگیز هزینه بالایی را می پردازند.

در این انیمیشن هم علاوه بر پرداخت هزینه بالا برای ساخت، نام تعداد زیادی از افراد متخصص را در تیتراژ پایانی می توان دید؛ نیز نام دو کمپانی اینتل و اچ پی که هر دو از شرکت های اسرائیلی هستند به عنوان اسپانسر در پایان تیتراژ پاندای کنگ فو کار ۲ دید.

خلاصه داستان:

پاندای کنگ فو کار(۲) انیمیشن سریالی است که در ادامه پاندای کنگ فو کار(۱) ساخته شده است. در قسمت اول این داستان بعد از ماجراهایی یک پاندای ساده لوح (پو)، تحت تربیت استادش (شیفو)، تبدیل به بهترین کنگ فو کار چین می شود. در قسمت دوم این انیمیشن، شاهد آن هستیم که ماموریت نجات چین از طرف استاد شیفو به پو سپرده می شود.

پاندای کنگ فو کار(۲) این گونه آغاز می شود:

 طاووسی به اسم شِن از باروتی که همه اهالی شهر برای ایجاد شادی بهره می بردند برای تخریب استفاده می کند. پدر و مادر وی، او را از این کار منع می کنند امّا حریفش نمی شوند. آن دو نزد پیش گو می روند که عاقبت پسرشان را بگوید؛ بزِ پیش گو می گوید که پسرشان در آینده به دست جنگ جوی دایره ی سیاه و سفید سرنگون می شود. شن این کلام را از پشت پرده می شنود و فرار می کند تا تاج و تخت چین را به دست بیاورد و آن را به هر قیمتی حفظ کند.

...

او در مسیر به روستای محل سکونت پانداها می رسد؛ متوجه رنگ سیاه و سفید آن ها می شود و به سپاهیانش دستور قتل عام آن ها را می دهد. در میان این روستاییان پو و پدر و مادرش هم زندگی می کردند که طی تعقیب و گریزهایی مادر پو مجبور می شود بخاطر نجات جان فرزندش او را در سبدی قرار دهد. در طی این حمله روستای پانداها خراب شد، عده ای از آن ها کشته و تعدای هم متواری شدند.

ماجرای داستان در سال های بعد پیگیری می شود، زمانی که پو نزد یک غاز به عنوان پدرش زندگی می کند. دوره ای که شن به تازگی با شکست حاکم چین، فرمانروای جدید این سرزمین شده است.

خط تعلیق اصلی انیمیشن، یعنی مبارزه ی شن و پو و شکست شن توسط پو از این جا آغاز می شود. استاد شیفو برای آماده کردن پاندای کنگ فو کار جهت جنگ با شن بار ها و بار ها او را به داشتن «آرامش درون» تشویق می کند و راه رسیدن به این آرامش را به صورت عملی به او یاد می دهد.

جنگ آغاز می شود. این نبرد کم کم از داخل قصر شن به روی کشتی ها و در درون آب کشیده می شود. در نهایت پو با آموزش آرامش درونی که از استاد شیفو گرفته بود توانست بر سلاح شن غلبه کند و در جنگ پیروز شود.

2. محورهای اصلی انیمیشن:

قوم یهود دارای قدمتی طولانی است که از ابتدا برای حفظ بقاء خود دست به اقدامات قابل توجهی زده است. این قوم پس از سلیمان، در عصر بخت النصر(نبوکد) توسط وی اسیر و زندانی می شود. کوروش کبیر پادشاه هخامنشی پس از به سلطتنت رسیدن آن ها را آزاد کرده و به آن ها این اجازه را می دهد که هر کجا خواستند بروند. طرح ریزی استراتژیک یهود از این جا آغاز می شود.

 در این جا برای درک بهتر روش یهود در طرح ریزی استراتژیک، از روی کرد آیت مدار کمک می گیریم: «آیت زنبور انگلی»

3. زنبور انگلی حشره ای است که برای حفظ تخم های خود از ظرفیت حیوان دیگری استفاده می کند زیرا خودش نمی تواند آن ها را بپروراند. این حشره تخم های خود را داخل بدن کرم ابریشم قرار می دهد تا برای رشد و نمو از بدن او به عنوان میزبان استفاده کنند. پس از این اتفاق، کرم ابریشم احساس گرسنگی مفرط و دائمی پیدا می کند و برای اینکه نیاز غذایی تخم های مهمان را برطرف کند بی وقفه غذا می خورد. علاوه بر این کرم ابریشم دیگر قادر به تولید مثل نبوده و بعد از تولد زنبورهای انگلی، می میرد.

4. اقدامات یهود نیز برای بقا مانند این استرات‍ژی زنبور انگلی است. این قوم از قرن ها پیش به مثابه زنبور انگلی برای حفظ بقاء خود، از ظرفیت امپراتوری ها و کشورهای شاخص آن دوره استفاده کرده است. به این صورت که در هر زمان مقتدر ترین امپراتوری که وجود دارد پیدا می کند، به آن می چسبد، شیره وجود آن امپراتوری را می مکد؛ پس از آن که از سوددهی افتاد آن را رها کرده به سراغ امپراتوری دیگر می رود.

شاهد مثال این موضوع نزدیک شدن یهود به امپراتوری هخامنشی در زمان خشایار شاه است (آنچه در فیلم یک شب با شاه یا فیلم استر و … دیده می شود). نیز نفوذ یهود در دستگاه کنستانتینوس را می توان مثال زد؛ جایی که وی می خواست دین مسیحیت را دین رسمی امپراتوری روم قرار دهد، یهودیان نیز به وی فشار آوردند تا علاوه بر مسیحیت دین وکتاب یهود را نیز در دستگاه خود مبنا قرار دهد. هم چنین سالها پیش وقتی ایتالیا با خانواده مدیچی و خانواده روچیلد داشت قدرت می گرفت این یهود بود که این قدرت گیری را به نفع خود مصادره کرد. یا نزدیک شدن یهود به ملکه ویکتوریا در عصر طلایی انگلستان و نیز پس از آن به اتریش در عصر هابزبورگ نفوذ کرد.اما در مثال دیگری می توان دوران پس از جنگ جهانی اول و دوم را مورد بررسی قرار داد که تعداد قابل توجهی روان شناس، زبان شناس، فیلسوف و …از کشور های آلمان، اتریش و سایر کشور های اروپایی به ۀمریکا مهاجرت کردند (افرادی مانند انیشتین، فروید، کسینجر و…) و تمام هم و غم خود را برای آباد کردن و سروری به آن سرزمین به کار بستند.

نکته ای که در دوران کنونی قابل توجه است دور شدن یهود از اروپا و امریکا پس از مکیدن شیره وجود آنها و نزدیک شدن این قوم نژاد پرست به کشور چین است که تازه در حال کسب قدرت اول جهان است.

یهود برای آماده سازی فکری افراد نسبت به این موضوع، اقدام به ساخت انیمیشن پاندا کنگ فوکار کرده است؛ و فرهنگ یهود را در قالب فرهنگ چینی به کودکان معرفی می کند.

در آخر، با توجه به رویکرد آیت مدار به نسبت شناسی بین یهود با ایران و چین می پردازیم:

یهود: زنبور انگلی (محتوای فکری و فرهنگی یهود)

چین (در دوره جدید) و ایران (در زمان قدیم): کرم ابریشم ( مظروف مورد استفاده برای محتوای مورد نظر یهود)

5.

خطوط تعلیق اصلی:

۱) چگونگی شکست خوردن شن توسط پاندا کونگفوکار.

۲) جستجوی پو جهت پیدا کردن هویت اصلی خود.

مؤلفه های استراتژیک انیمیشن:

۱) متاسفانه انیمیشن پاندا کنگ فوکار تصویر کلی زندگی حضرت موسی علیه السلام است که در قالب یک پاندا طراحی شده است.از این رو کمپانی والت دیزنی پس از ساخت انیمیشن های توهین آمیزی چون: یوگی و دوستان، پینوکیو و… اقدام به طراحی این کارتون موهن کرده است.( اشاره به سکانس هایی از انیمیشن که مادر پو،جهت در امان بودن کودکش از دست شن و سربازان،او را داخل سبد گذاشته و به حال خود رها می کند.)

۲) در این قسمت به بررسی تطبیقی انیمیشن پاندا کنگ فوکار و داستان زندگی حضرت موسی علیه السلام می پردازیم:

الف) پاندا کنگ فوکار: حضرت موسی علیه السلام.

ب) طاووس شن: فرعون

ج) استاد شیفو: خدا، یا حضرت خضر علیه السلام که موسی علیه السلام با او همراه می شود.( لازم به ذکر است استاد شیفو در اکثر سکانس ها لباس سبز به تن دارد.)

6.

د) ببری: همراهی هارون با موسی علیه السلام.

ه) بز طالع بین: پیشگوی دربار فرعون.

و) کشور چین: سرزمین موعودی که یهود قصد تصرف آن را دارد.( کشور شاخص در دوره جدید)

ز) نماد ین و یانگ: به مثابه مکتب حامل.( اشاره به آیت زنبور انگلی)

 7.

ح) شکست خوردن شن و یارانش در آب: شکست فرعونیان در اثر شکاف آب ها در دریا.

ط) قوم پاندا ها: قوم بنی اسرائیل.

۳) در این انیمیشن آماده سازی فکری فرهنگی برای انتقال قدرت یهود از آمریکا به چین صورت گرفته است؛ و فرهنگ یهود به وسیله برخی ارکان نمادین فرهنگ چین،از جمله: ورزش کنگ فو، نماد ین و یانگ، خرس پاندا و… به تصویر کشیده شده است.

۴) یکی از ترفند های مورد استفاده کارگردان ها در والت دیزنی و هالیوود، به کار بردن

سه گزاره

 انبوه سازی اطلاعات( mass information)،

 حذف اطلاعات(miss information) و

 تحریف اطلاعات( disinformation)

است که در این انیمیشن از گزینه انبوه سازی اطلاعات استفاده شده است؛به صوتی که اطلاعات زیادی را وارد افکار مخاطب می کنند و به علت حجم زیاد آن، فرصت فکر کردن راجع به مفهوم اصلی را از او سلب می کنند.


 

 

 


فرم در حال بارگذاری ...

آیت نور ایمان و عواملی که باعث خاموش شدن نور ایمان می‌شوند.

نوشته شده توسطرحیمی 7ام خرداد, 1395

espace-imancenter.ir  

 آیت:

خود شمع، آیت ظرفیت ایمان

نور شمع، آیت نور ایمان

تاریکی نیز آیت جهل یا کفر است.

 شمع‌ها ابعاد و حجم‌های متفاوتی دارند. بعضی از آن‌ها حجیم و بزرگ هستند و بعضی دیگر کم حجم و کوچک. هر چه شمع بزرگ‌تر باشد ظرفیتش وسیع‌تر است؛ پس هم نور بیشتری تولید می‌کند و هم مدت زمان بیشتری می‌تواند محیط اطراف را روشن کند. هر چه شمع کوچک‌تر باشد، نور کمتری از خود در فضا ایجاد می‌کند.

 ظرفیت شمع همان ظرفیت ایمان در وجود انسان‌هاست. هر چه میزان ایمان بیشتر باشد نوری که از آن ناشی می‌شود بیشتر راه انسان را روشن کرده و سریع‌تر و دقیق‌تر او را به سمت حقیقت می‌برد.

 اما اگر ظرفیت ایمان در وجود آدمی محدود و کم باشد، نور ایمان او کمتر بوده و او از حقیقت بهره کمتری می‌برد و دیرتر و به کندی، به حقیقت دست پیدا می‌کند (البته شاید هم هیچ‌گاه به حقیقت دست پیدا نکند. منظور از حقیقت، همان مقصدی است که انسان مؤمن باید به آن برسد).

 فرض کنید فرد در فضای تاریک و ظلمانی جهل (کفر) قرار دارد؛ هر چه نور ایمان در این فضا بیشتر باشد راه از بیراهه راحت‌تر تشخیص داده می‌شود، هر چه نور کمتر باشد تشخیص مسیرِ درست، سخت‌تر خواهد بود.

 حال اگر ظرفیت ایمانی انسان به حدی باشد که هیچ گاه از آن کاسته نشود (در انسان طراز) یعنی قلب انسان به سمت کفر و تاریکی گرایش پیدا نکند و هواهای نفسانی، ایمان فرد را کاهش ندهند و یا نرُبایند و میزان آن ثابت باشد (یعنی ایمان مستقر باشد نه مستودع و ناپایدار)، مسلّما فرد هیچ‌گاه مسیر حق را گم نخواهد کرد و در گرداب تاریکی‌های جهل (کفر) گرفتار نخواهد شد.

 نور شمع، آیت نور ایمان

 

اما اگر ظرفیت ایمان (حجم و ابعاد شمع) محدود و اندک باشد، ممکن است در دام ظلمات و تاریکی‌ها گرفتار شود و راه را از بی‌راهه تشخیص ندهد. چون نور ایمان او هر آن، ممکن است رو به خاموشی برود و او را در تاریکی‌های جهل تنها بگذارد.

 البته نکته دیگری حائز اهمیت است؛ اگر شعله شمع خاموش شود، تکلیف چیست؟!

 عواملی که باعث خاموش شدن نور ایمان (شعله شمع) می‌شوند هواهای نفسانی هستند. این هواها در صورتی که ایمان انسان ضعیف باشد نور ایمان را تحت تاثیر قرار داده و ممکن است آن‌را خاموش کنند. پس راه رهایی، تقویت ایمان (افزایش ظرفیت شمع) است که باعث تقویت نور ایمان می‌شود. در این صورت هیچ هوای نفسانی نمی‌تواند نور ایمان را در قلب انسان مؤمن خاموش کند.

 منبع: پایگاه آیت‌مداری


فرم در حال بارگذاری ...

ترندگذاری برنامه ششم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران (ویراست اسفندماه ۱۳۹۳)

نوشته شده توسطرحیمی 7ام خرداد, 1395

برنامه‌ی ششم پیش‌رفت که بازه‌ی زمانی ۱۳۹۹-۱۳۹۴ را در بر دارد، در افق ۱۴۱۴ از چه ترندهایی تأثیر می‌پذیرد؟ این پرسشی است که در متن «فرانمای روندهای برنامه‌ی ششم» به آن پاسخ داده می‌شود. دفتر «ترند و خط‌مشی» مرکز بررسی‌های دکترینال، برای ترندگذاری، ضمن ارزیابی محیط جهانی، نیم‌نگاهی به ترندهای مراکز متعدد خارجی دارد و در داخل نیز با بهره‌گیری از خط‌مشی کلان امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) برای انقلاب اسلامی، ترندهای جمهوری اسلامی را در افق ۱۴۱۴ ترسیم می‌کند.

ترندگذاری برنامه‌ی ششم پیشرفت۱۳۹۴-۱۳۹۹

در افق طرح‌ریزی استراتژیک ۱۴۱۴

 ششمین برنامه‌ی پیشرفت جمهوری اسلامی ایران مقطع پنج‌ساله‌ی ۱۳۹۹-۱۳۹۴ را در برمی‌گیرد. برنامه‌ی ششم پیشرفت، وارث پیامدهای مثبت و منفی پنج برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی قبلی در یک دوره‌ی ۲۵ ساله است؛ هم‌چنین برنامه‌ی ششم، عمیقاً متأثر از وقایع و تحولات جهانی، منطقه‌ای و ملّی است که رخ‌داده یا در حال وقوع است. ازاین‌رو، ترندهای برنامه‌ی ششم، لزوماً باید مبتنی بر پیامدهای برنامه‌های پیشین و تحولات جهانی، منطقه‌ای و ملی گذاشته شوند. محورهای کلی ترندگذاری برنامه‌ی ششم، به‌اجمال در پی این مقدمه آمده است:

دانلود “برنامه ششم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران

 Trend6%5B1394-1399%5D-esfand93-V2.0.pdf

Downloaded 23973 times – 20 MB

 

فصل ۱: گزاره‌های جهـانی

۱- نظام چند قطبی

گروه بریکس BRICS، شامل روسیه، چین، برزیل، هند و آفریقای جنوبی که نزدیک به یک‌سوم اقتصاد جهان را دربردارند در حال ایجاد صندوق پولی مشترک، برای شکستن انحصار صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی هستند؛ این اقدام، آمریکا و اقتدار دلار را به چالش خواهد کشید. وقایع اوکراین و سوریه، شکاف روسیه و غرب را بیشتر کرد و هم‌چنین موجب هوشیاری بیشتر چین شد. غیر از گروه بریکس و پیمان شانگهای، حوزه‌ی مرکوسور (کشورهای آمریکای لاتین) نیز برای شفاف کردن مرزهای منافع خود با آمریکای شمالی و اروپا، تلاش می‌کنند. ازاین‌رو، جهان در دوره‌ی برنامه‌ی ششم پیش‌رفت جمهوری اسلامی، به سمت نظام کلی دو قطبی غرب (اروپا و آمریکا) – شرق (چین و روسیه) پیش می‌رود.

...

جهان اسلام، از یک سو درگیر جنبش‌های بیداری اسلامی در مصر، یمن، فلسطین، بحرین، تونس و لیبی است و از سوی دیگر با فتنه‌ی تکفیری‌ها مواجه است. در جهان اسلام نسبت به تحولات جهانی و روند شکل‌گیری نظم جهانی، چهار انگاره‌ی متفاوت وجود دارد:

الف- انگاره‌ی غالب (در میان دولت‌های کشورهای اسلامی)‌: انگاره‌ی غالب، گرایش به قطب غربی جهان (آمریکا- اروپا) است؛ ترکیه و عربستان پرچم‌دار این انگاره هستند و عمده‌ی کشورهای عرب از این انگاره پیروی می‌کنند.

ب- انگاره‌ی ضعیف: روی‌کرد به قطب شرقی جهان (روسیه- چین).

پ- انگاره‌ی غفلت: روی‌کرد کشورهایی که متوجه تحولات نظام جهانی نبوده و به مشکلات خود مشغول هستند.

ت- انگاره‌ی تهاجمی: روی‌کرد سامان‌دهی قطب سوم جهان (جنبش جهانی بیداری اسلامی- جنبش جهانی مستضعفین). پرچم این انگاره، در دست نیروهای انقلاب اسلامی و جریان منطقه‌ای حزب‌الله است.

هر چهار انگاره، ضعف‌ها و قوت‌ها و هم‌چنین فرصت‌ها و مزیت‌های نسبی خود را دارند؛ اما آن‌چه مشهود است، این‌که هیچ‌یک از این انگاره‌ها در بازه‌ی زمانی برنامه‌ی ششم پیش‌رفت نمی‌توانند بر جهان اسلام غالب شوند و ناچار به تعامل و یارگیری و تقابل با یک‌دیگر هستند.

استراتژی جمهوری اسلامی باید بر گفتمان‌سازی جهانی، منطقه‌ای و ملی انگاره‌ی چهارم (تهاجمی) در شکل‌گیری نظم جهانی معطوف باشد.

۲- فروپاشی اقتصاد جهانی

اقتصاد دلارپایه‌ی جهان در سال پایه‌ی برنامه‌ی ششم (۱۳۹۴/۲۰۱۵) بیش از ۵۷ تریلیون دلار بدهی عمومی دارد. [۱]

این عدد که به مراتب از درآمد کل کشورهای جهان بیشتر است، عمدتاً مربوط به اقتصادهای برتر (آمریکا، اتحادیه‌ی اروپا، ژاپن، کانادا، استرالیا و غیره) است و با توجه به نرخ افزایش آن در ۱۲ سال گذشته، پیش‌بینی می‌شود در سال ۱۳۹۹ به ۷۲ تریلیون دلار برسد.

روند عمومی بدهی جهان - global public debtبدهی‌های جهان - global public debt

سیل انتقادهای جهانی از سوی دانشمندان، روشنفکران، مدیران و سیاست‌مداران به مدل‌های اقتصاد لیبرالیستی، موج فزاینده‌ای یافته است. اما آنچه حائز اهمیت است، این‌که هنوز الگوی جایگزینی برای لیبرالیسم اقتصادی تبیین نشده است.

۳- تغییرات زیست‌بوم جهانی

سرعت تغییرات زیست‌بوم جهانی، نابودی گونه‌های جانوری، اسراف منابع کره‌ی زمین و تغییرات دمایی، موقعیت جلدی سیاره را به مخاطره انداخته و به مرور بر حیات بشر و ساخت و بافت اجتماعی کشورها و قاره‌ها تأثیر گذارده و بنیه‌ی آن‌ها را ضعیف می‌سازد. بخشی از «امنیت جهانی پایدار» معطوف به محیط‌زیست جهانی پایدار است. ناپایداری محیط‌زیست جهانی در این دوره، در طول تاریخ کم سابقه است.

الف ـ ضرورت انطباق تکنوسفر با بیوسفر

بیوسفر Biosphere پوسته و سطح زمین و هم‌چنین جو (اتمسفر) آن است. در واقع بیوسفر ضامن و محیط نگه‌دارنده‌ی حیات و زندگی در این سیاره است. در یک سده‌ی اخیر بشر با فعالیت‌های صنعتی ـ عمرانی خود بیوسفر را آسیب‌پذیر کرده است. منابع از زیر زمین به روی آن آورده و در سطح آن توزیع یا مصرف شده است. چرخه‌ی حیات گیاهان و حیوانات در خشکی و دریا، به مرور دچار اختلال شده است. لایه‌ی روی پوسته‌ی زمین در سه بخش آب‌ها، خاک‌ها و یخ‌ها (در دو قطب شمال و جنوب) به سرعت در حال اضمحلال و انحطاط است؛ آلودگی آب‌ها، فرسایش خاک‌ها و ذوب یخ‌ها، تا سال ۱۴۴۴ پوسته‌ی زمین را به عنوان بستر حیات موجودات، ناتوان می‌کند. قرآن مجید در آیه‌ی ۴۱ سوره‌ی روم هشدار لازم را فرموده است: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ» (پدیدار شد فساد در خشکی و دریا، به سبب آنچه به دست مردم کسب شد.)

این تغییرات سریع در پوسته‌ی کره‌ی زمین معلول عصر صنعتی قرن‌های ۱۸ و ۱۹ و عصر تکنولوژیک قرن‌های ۲۰ و ۲۱ است. در واقع امروز در پوسته‌ی کره‌ی زمین سپهری به نام تکنوسفر پدید آمده است. تکنوسفر technosphere روبنایی در پوسته‌ی زمین است که انسان آن را به وسیله‌ی نیروی ابتکار خود ایجاد کرده است. جاده‌ها و اتومبیل‌ها، راه‌های آهن و قطارها، بنادر و کشتی‌ها، فرودگاه‌ها و هواپیماها، سدها و نیروگاه‌ها، کارخانه‌ها و تأسیسات، تکنولوژی نظامی و بمب‌های اتمی، برج و آسمان‌خراش‌ها، همه و همه در یک زنجیره‌ی کلی، تکنوسفر را تشکیل می‌دهند. تکنوسفر به علت پیش‌رفت روزافزون تکنولوژی، یک ترقی انگل‌وار در درون بیوسفر داشته و دارد. حیات تکنوسفر از این رو انگلی است که به مرور بدن مادر خود «بیوسفر» را می‌خورد و مصرف می‌کند. متأسفانه هیچ تلاش مشخصی برای انطباق ترقی تکنوسفر با ظرفیت بیوسفر صورت نمی‌گیرد.

ب ـ ضرورت انطباق اویل‌سفر با بیوسفر

اویل‌سفر Oilsphere سپهر نفتی موجود در سطح کره‌ی زمین است که عامل اساسی پیدایش و ترقی تکنولوژی و در نتیجه تکنوسفر است. در واقع تکنوسفر به وسیله‌ی اویل‌سفر پیش‌رفت کرده و به مرور بیوسفر را منهدم می‌کند.

شتاب چرخه‌ی اویل‌سفر ـ تکنوسفر، هنگامی متوقف می‌شود که یکی از این دو از مدار خارج شود. ظاهراً تکنولوژی از مدار خارج نمی‌شود، اما نفت به دلیل کاهش ذخایر آن، احتمالاً در افق ۱۴۴۴ به مرور از این چرخه خارج شده و حذف شود. پرسش این است: آیا با خروج نفت از این چرخه، روند تکنوسفر در سطح سیاره کند می‌شود؟

پ ـ تکنوسفر هنگامی با بیوسفر منطبق می‌شود که اویل‌سفر کاهش یابد. اما تا آن روز، فاجعه‌ی زیست‌محیطی شکل گرفته است؛ جمعیت جهان تا سال ۱۴۰۴ نزدیک ۹ میلیارد نفر و در ۱۴۱۴ از مرز ۱۰ میلیارد نفر می‌گذرد. بیوسفر زمین تحمل این روند تخریب تکنولوژیک را ندارد. در سطح سیاره، قشری نازک از نفت و فراورده‌های آن کشیده شده است. شیوع پدیده‌ی پلاستیک در سطح زمین، اصطلاح «تمدن پلاستیکی» را از سوی کارشناسان رقم زده است. البته هنوز هیچ کارشناسی از مخاطرات نانوتکنولوژی بر بیوسفر آگاه نیست.

ت ـ برای انطباق تکنوسفر با بیوسفر باید به مفهوم «بیوتکنوسفر» Bio technosphere پرداخت که به این معنی است: «تکنولوژی در چهارچوب ظرفیت و تحمل بیوسفر گسترش یابد.»

ث ـ برای انطباق اویل‌سفر با بیوسفر نیز باید به مفهوم «بیواویل‌سفر» Bio oilsphere پرداخت که به این معنی است: «سپهر نفتی تمدن در چهارچوب ظرفیت و تحمل بیوسفر سیاره گسترش یابد.» در واقع باید پرسید راه مصرف صحیح نفت در سطح سیاره به گونه‌ای که به بیوسفر آن صدمه نزد چیست؟

ج ـ آمریکا و برخی هم‌پیمانانش در ناتو، بر روی پدیده‌ی تغییر اقلیم در جنگ‌های محیطی، فعالیت پژوهشی گسترده‌ای را انجام می‌دهند: ایجاد تغییرات آب و هوایی، ایجاد زلزله، ایجاد سونامی و مواردی از این نمونه، اهدافی است که آمریکا در پروژه‌های متعدد جنگ‌های نوین محیطی ـ اقلیمی، بیوسفر را بیش از پیش حساس و آسیب‌پذیر می‌سازد.

چ ـ وجود بیش از ۲۷۰۰۰ کلاهک اتمی در هشت کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین، هند، پاکستان، کره‌ی شمالی و هم‌چنین در رژیم غاصب صهیونیستی، خطرناک‌ترین مصداق تکنوسفر در تخریب و انحطاط بیوسفر زمین است. این تعداد کلاهک اتمی می‌تواند ۲۷ بار پوسته‌ی کره‌ی زمین را چنان تخریب کند که امکان حیات در آن نابود شود. جامعه‌ی بشری برای این خطر باید تدبیری بیاندیشد.

ح ـ چین و آمریکا بزرگ‌ترین آلوده‌کنندگان هوا در سطح کره‌ی زمین هستند. این دو کشور، این روند آلوده‌سازی را در افق ۱۴۴۴ حفظ نموده و ارتقا می‌بخشند.

خ ـ از این رو، در افق ۱۴۰۴ و سپس ۱۴۴۴، در طول برنامه‌ی ششم پیش‌رفت باید سهم انسان ایرانی را در بیوتکنوسفر و بیواویل‌سفر مشخص کرد: انسان مسئول در قبال محیط زیست نسل‌های آینده.

منبع:اندیشکده‌ی یقین؛ مرکز بررسی‌های دکترینال.


فرم در حال بارگذاری ...

عهد الست در قرآن

نوشته شده توسطرحیمی 7ام خرداد, 1395

 

در واقعه‌ای که به عهد الست مشهور است پروردگار از پشت فرزندان آدم، ذریه‌ی آنان را برگرفت و آن‌ها را بر خودشان گواه ساخت و پرسید:

«آیا من پروردگار شما نیستم»؟

گفتند: «بله هستی و گواهى دادیم».

خداوند این را پرسید تا در روز قیامت عده‌ای نگویند:

«ما نمی‌دانستیم تو پروردگار ما هستی و از پیمان فطرى بى خبر بودیم»!

یا اینکه نگویند:

«پدران ما مشرک بوده‏‌اند و ما فرزندان آن‌ها بودیم و چاره‌ای جز پیروى نداشتیم»؟

خداوند با فرزندان آدم عهد کرده است که شیطان را نپرستند زیرا او دشمن آشکار آن‌هاست و خداوند را بپرستند که راه راست همین است.

 الست بربکم قالوا بلی

  «چگونگى پیمان گرفتن خدا از بنى ‏آدم در این آیه بیان نشده است، ولى مفسّران اقوال متعدّدى بیان کرده‌اند که مشهورترین آن‌ها دو قول است:

الف: طبق روایات، پس از خلقت حضرت آدم -علیه السلام-، همه‌ی فرزندان او تا پایان دنیا به صورت ذرّات ریز و پراکنده، همچون مورچگان از پشت او بیرون آمده، مورد خطاب و سؤال الهى قرار گرفتند و به قدرت الهى به ربوبیّت خدا اعتراف کردند. سپس همه به صُلب و گل آدم برگشتند تا به تدریج و به طور طبیعى به این جهان بیایند. این عالم را «عالم ذرّ» و آن پیمان را «پیمان ألَست» مى‏‌گویند.

ب: مراد از «عالم ذرّ»، همان پیمان فطرت و تکوین است. یعنى هنگام خروج فرزندان آدم از صلب پدران به رحم مادران که ذرّاتى بیش نیستند، خداوند فطرت توحیدى و حقّ‏ جویى را در سرشت آن‌ها مى‏‌نهد و این سرّ الهى به صورت یک حسّ درونى در نهاد و فطرت همه، به ودیعت نهاده مى‏‌شود. همچنین در عقل و خردشان، خداباورى به صورت یک حقیقت خودآگاه نقش مى‏‌بندد و لذا فطرت و خرد بشرى، بر ربوبیّت خداوند گواهى مى‏‌دهد».[۱]

...

علامه طباطبایی در مورد نحوه‌ی پرسش و پاسخ در «عالم ذر» می‌فرمایند:

le="text-align: justify;"> «سؤال و جواب مزبور گفتگوى حقیقی بوده نه صرف زبان حال؛ و امر آن عالم به نحوى بوده که اگر به عالم دنیا نازل می‌شدند همان حال، جواب دنیوى و زبانی ایشان می‌شد».[۲]

وجه تسمیه‌ی «عالم ذر» از کلمه‌ی «ذریّه» ‌است؛ «ذریّه»، به چند معنا آمده‌است:

اول از ریشه‌ی «ذَرّ»، به معناى ذرّات بسیار کوچک غبار که مراد از آن در اینجا، اجزاى نطفه‏‌ى انسان و یا فرزندان کوچک و کم ‏سن و سال است.

دوم از ریشه‏‌ى «ذَرو»، به معناى پراکنده ساختن

و سوم از ریشه‌ی «ذَرأ»، به معناى آفریدن؛

امّا اغلب به فرزندان «ذریه» گفته مى‏‌شود.[۳]

علامه طباطبایی می‌فرمایند: «گویا تشبیه «ذریه» به «ذر» که در بعضی از روایات آمده به منظور فهماندن کثرت «ذریه» است نه ریز وخُرد بودن آن‌ها».[۴]

 

مستندات قرآنی

«وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ # أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّهً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ » (اعراف172/173)

«و هنگامى را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که «آیا پروردگار شما نیستم» گفتند: «چرا گواهى دادیم» تا مبادا روز قیامت بگویید: «ما از این [امر] غافل بودیم» (۱۷۲) یا بگویید: «پدران ما پیش از این مشرک بوده‏‌اند و ما فرزندانى پس از ایشان بودیم آیا ما را به خاطر آنچه باطل‏ اندیشان انجام داده‌‏اند هلاک مى‏‌کنى»? (۱۷۳)»

 

«أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لاتَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ (۶۰) وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ(۶۱) وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلاًّ کَثِیراً أَ فَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ(۶۲)» (یس)

«اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید، زیرا وى دشمن آشکار شماست؟ (۶۰) و اینکه مرا بپرستید؛ این است راه راست(۶۱) و [او] گروهى انبوه از میان شما را سخت گمراه کرد؛ آیا تعقل نمى‌کردید؟ (۶۲)»

 منبع:مرکز اشاعه‌ی ایمان

پی‌نوشت:


[۱] تفسیر نور؛ ذیل آیه‌ی ۱۷۲ سوره‌ی اعراف.

[۲] تفسیر المیزان؛ ذیل آیه‌ی ۱۷۲ سوره‌ی اعراف.

[۳] تفسیر نور؛ ذیل آیه‌ی ۱۷۲ سوره‌ی اعراف.

[۴] تفسیر المیزان؛ ذیل آیه‌ی ۱۷۲ سوره‌ی اعراف.

نویسنده : حکیم(مدیرپایگاه) تاریخ ارسال : آبان ۲۴, ۱۳۹۳ برچست ها: : : : : : : : : : : : : : : : : : : : : : : : 1879 بازدید

 


فرم در حال بارگذاری ...

تعریف زیبای شهید «مدافع حرم» از شهادت +عکس

نوشته شده توسطرحیمی 6ام خرداد, 1395

 

این که تیر یا ترکش به تو و من اصابت کند و بمیریم که شهادت نیست!

دشمن هم با تیر و ترکش می میرد.

شهادت آن زمان شهادت است و زیبا است که….

«علی حسینی کاهکش» جوانی از اهالی «مسجد سلیمان» بود که در زمستان گذشته، داوطلبانه به جمع مدافعان حرم بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) در «سوریه» ملحق شد و در بهمن ماه 1394 شمسی، طی عملیات شکستِ حصر «نبل» و «الزهرا» به دست رزمنده‌گان مقاومت، خلعت شهادت پوشید.

  آن چه پیش رو دارید، تصویری است از نوشته ای که توسط «شهید کاهکش» بر دیواری نقش بست و امروز تصویرِ آن، یادگاری است جاودانه از یک «مدافع حرم»:

این که تیر یا ترکش به تو و من اصابت کند و بمیریم که شهادت نیست! دشمن هم با تیر و ترکش می میرد. شهادت آن زمان شهادت است و زیبا است که به تکلیف عمل کرده باشیم و مزد و اجر آن را خداوند تعیین کند و آن موقع است که شهادت، شهادت است و عند ربهم یرزقون است.


علی حسینی کاهکش

 

 

 منبع:مشرق

 

نظر از: نورالهدی [عضو] 

به روي نديده ات قسم چشمان عاشقم در پي واژه اي مي گردند تا نامت را صدا كنند …

اما چه كند واژه ها و چه بي معناست هر واژه اي در برابر معناي وجودت …

از مهرباني « م » مي چينم …

از هدايت « ه » را …

از دادگري « د » را …

و از يوسف گمگشته « ي » را …

و گاهي كه دلم به اندازه ي تمام غروب ها مي گيرد …

و من از تراكم سياه ابرها مي ترسم …

و هيچ كس مهربانتر از تو نيست صدا مي زنم …

كجاست آن يوسف گمگشته مهرباني كه چراغ هدايت به دست در زمين دادگري كند ؟

كجاست مهـدي … ؟

مرا در ياب …

در انتظارت هستم و خواهم بود … بيا … بيا …

مهديا دل شكسته ام را به تو مي سپارم … دلدارم تو باش

« به اميد روز ظهور »

1395/03/07 @ 06:19
نظر از:  

باید این شهر به آرامش خود برگردد / که شب جمعه حرم روضه ی مادر دارد

‫سرمان هم برود باز محال است جهان / توی تاریخ ببینند حرم ات فتح شده

عید است تمام شهر شادند ولی / نوکر نگران حرم ارباب است

‫قسمت شود به نیت شش ماه ات حسین / تنها به قصد حنجرشان ماشه می کشیم

از برای حرم ات این دل من آشوب است / نکند سنگ به پیشانی گنبد بزنند…

‫به گمانم در باغ «به فدای تو شدن» باز شده‌ست / جان زهرا نکند نام مرا خط بزنی اربابم

‫شیعه آماده جنگ است که دیدن دارد / چند روزی است سرم میل بریدن دارد

‫کفتار ها به گرد حرم زوزه می کشند / باشد زمان غرش شیران حیدری …

ما از سبوی شاه دین مجنون و مستیم / برگـــرد تا ســـــــربند یــــا زهرا نبستیم

‫تحت فرمان ابالفضلیم و ارتش می شویم/ با مدد از مادرش کابوس داعش می شویم

وقتش شده پس از به سرو سینه ها زدن/ سینه سپر کنیم و برای تو سر دهیم

‫فتاده در سر ما عجیب میل زیارت/ عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

جنگ در اطراف زینب داشت بالا می گرفت/ گوش دشمن را کشید عباس آوردش عراق

گر پای گذارند به صحن زینب / والله زمانه را به هم میریزیم

منبع: اشعار در وصف شهدای مدافع حرم | پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

1395/03/06 @ 23:34


فرم در حال بارگذاری ...

سی و سومین سالگرد شهادت سردار بروجردی

نوشته شده توسطرحیمی 6ام خرداد, 1395

 

 مراسم گرامیداشت سی و سومین سالگرد شهادت سردار محمد بروجردی،فردا جمعه با حضور فرماندهان و مسئولین لشکری و کشوری برگزار می‌شود.

مراسم گرامی‌داشت سی و سومین سالگرد شهادت سرلشکر پاسدار محمد بروجردی فرمانده سپاه منطقه غرب کشور با حضور شخصیت‌های عالی‌رتبه لشکری و کشوری و آحاد مردم شهیدپرور، جمعه هفتم خرداد بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد و حسینیه امام خمینی(ره) واقع در شهرک شهید محلاتی، بلوار شهدای گمنام برگزار می‌شود.

گفتنی است این سردار سرافراز سپاه اسلام که به مسیح کردستان معروف بود، در اول خرداد سال ۱۳۶۲به فیض عظیم شهادت نائل شد.

خبرگزاری دفاع مقدس

نظر از:  

سردار شهید محمد بروجردی شادی روحش صلوات

اللهم صل على محمد وال محمد وعجل فرجهم

1395/03/06 @ 23:40


فرم در حال بارگذاری ...