بهترین ذکر و درخواست آرزو
نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1395
فرم در حال بارگذاری ...
بعضی از خواص بدانند خوش خدمتی به استکبار، اول از همه باعث نابوی خود آنان خواهد شد.
نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1395...
منبع : انتخاب
فرم در حال بارگذاری ...
سبک زندگی با طعم موبایل
نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1395انسان از آن دست موجوداتی است که به طور طبیعی دوستدار زندگی جمعی و در کنار دیگر هم نوعان است و به تنهایی نمی تواند روزگار بگذراند. اما شکل این ارتباط میان مردمان هر از چند گاه دستخوش تغییر و تحول می شود و امروزه با بهره گیری از فناوری های مختلف که به مدد آدمی آمده، به شیوه های گوناگون می توان با دیگران ارتباط برقرار کرد و از منزوی شدن رهید.
یکی از این فناوری های سودمند، تلفن همراه است. این وسیله کوچک، ابتدا فقط ابزاری ساده برای ارتباط با مخاطب بود؛ اندک اندک قابلیت های مهمی چون عکس و فیلم گرفتن و بعد اتصال به شبکه اینترنت، آن را خیلی مهم جلوه داد؛ به طوری که امروزه بسیاری از مردم، نمی توانند بدون تلفن همراهشان، صبح را به شب برسانند و اگر تلفن همراه دمِ دستشان نباشد، گویا چیزی کم دارند و سرگردان می شوند.
خداوند متعال در آیه نوزدهم سوره مبارکه بقره، آنجا که درباره شراب و قمار مورد پرسش قرار می گیرد، می فرماید:
از تو درباره شراب و قمار می پرسند. بگو در این دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم (نهفته) است؛ اما گناه آنها از سودشان بزرگ تر است.
و به صراحت، ضمن تصریح به سودهای اندکی برای این دو عمل، زیان های آن را بسیار بیشتر دانسته، مؤمنان را به پرهیز از آن فرامی خواند.
حکایت ما و فناوری های نوظهورِ تلفن های همراه نیز چنین است. وی چت ((wechat، تانگو (tango)، واتس آپ (WhatsApp ) و. … احتمالاً این نام ها به گوش شما، خواننده محترم این نوشته رسیده است؛ شبکه های اجتماعی تلفن همراه که از راه آنها به راحتی و بدون هزینه می توان با دیگران ارتباط برقرار نمود و پیام های گوناگون متنی، صوتی و تصویری رد و بدل کرد و به یکی از صدها میلیون کابر آنها در سرتاسر دنیا پیوست. اما این همه ماجرا نیست. چه بسیار خانواده ها که با استفاده نابجا و گاه ساده لوحانه از این برنامه ها، با به تاراج رفتن اطلاعات خصوصی و شخصی شان، به قول خودشان به خاک سیاه نشسته اند و اکنون انگشت حسرت به دندان می گزند و راه برگشت و جبران هم ندارند.
...
امروزه باید پذیرفت که باید برای دنیای آدمیان، دو گونه فضا و اتمسفر در نظر گرفت: فضای نخست، همین دنیای ظاهری و آشکار است که زندگی مان در آن جریان دارد؛ و فضای دوم، فضای مجازی است که آرام آرام دارد چتر خود را می گستراند و دایره این چتر هر لحظه وسیع تر از لحظه پیش می شود و باید برای آن چاره ای اندیشید و راه فراری از آن وجود ندارد.
یکی از مواردی که اثرگذاری زیادی در تغییر سبک زنگی افراد یک جامعه دارد، ورود و بسط پیدا کردن تکنولوژی های رسانه ای است. بگونهای که هر یک از آن ها به تنهایی تبعات گسترده فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی را در هر جامعه ای ایجاد خواهد کرد.
تکنولوژی های رسانه ای را می توان هر نوع وسیله ی مدرنی تلقی کرد که توانایی انتقال پیام به مخاطب را داشته و موجب ایجاد دگرگونی های فراوانی در مختصات فکری افراد می شود. مهمترین پدیده ای که این ابزار های رسانه ای و در حین حال سرگرم کننده با تغییر در سبک زندگی مردم، باعث گسترش آن می شوند، ایندیویژوالیسم (Individualism)یا تفردگرایی است.
این تکنولوژی ها موجب شده، انسان با گذر از جمع گرایی که به معنای ارتباط بین اعضای خانواده و در گامی بالاتر ارتباط با جامعه است، به تفرد گرایی سوق پیداکنند؛ هرچند، روند ایندیویژوال شدن در کشوری مانند ایران در نسبت با دیگر کشور های توسعه-یافته به علت میزان ضریب نفوذ تکنولوژی و روحیه جمع گرایی انسان ایرانی، از نرخ رشد کمتری برخوردار است.
در میان تکنولوژی های رسانه ای ظهور گوشی های هوشمند(Smartphone) و ورود آن ها به عرصه جهانی موجی از تحولات گوناگون فردی و اجتماعی را رقم زد.
گوشی های هوشمند در نسبت با گوشی های قدیمی تر از امکانات ویژه ای برخوردار می باشند و همان طور که از نامشان پیداست، هوشمندی آن ها موجب شده افراد بدون در نظرگرفتن جنبه ارتباطی آن، کامپیوتری جیبی و همیشه همراه در اختیار داشته باشند و عدم وجود آن را به مثابه یک خلاء ابزاری برای خود بپندارند.
اسباب بازی بودن گوشی های هوشمند و دیگر وسایل هم خانواده آن، موجی از غفلت را در میان مردم جهان ایجاد کرده است. باید این حقیقت تلخ اما واقعی را پذیرفت، که مدیران جهانی به خوبی توانسته اند بشر را تحت لوای استفاده از تکنولوژی های روز سرگرم کرده و با تزریق نفهمی به جهانیان و استعمار دیگر ملت ها به درآمد های هنگفت دست پیدا کرده اند.
تبلیغات گسترده و پر زرق و برق در این باره، ایجاد احساس نیاز کاذب به کاربران جهانی و رونمایی چند ماه یک بار از گوشی های جدید بدون ایجاد تغییرات اساسی، اصلی ترین حربه کلان سرمایه داران می باشد که توانسته اند ذهن و قلب میلیون ها کاربر را در اختیار خود بگیرند.
برای اثبات این ادعا استناد به گزارش رسمی شرکت اپل کافی است. در مارس ۲۰۱۲ به هنگامی که چونلی فو از چین ۲۵ میلیاردمین اپلیکیشن را دانلود کرد، شرکت اپل 10 اپلیکیشن پرفروش آیفون را معرفی نمود. بازی های کودکانه اما سرگرم کننده بیشترین رکورد دانلود از آی تیونز آپ استور (iTunes App Store) را داشته و در کنار آن اپلیکیشن شبکه های اجتماعی، هوا شناسی، عکاسی، فیلم و موزیک که غالباً جز برنامه های سرگرم کننده محسوب می شوند نیز، در بالاترین رده¬های دانلود قرار گرفته اند.
و هم اکنون که تعداد دانلود ها از آپ استور به بیش از پنجاه میلیاردمین بار رسیده، دسته بندی و نوع رکورد ها چندان تغییر چشمگیری نداشته است.
به واقع بشری که اصل و اساس تمدن را بر پایه اومانیسم و امیال نفسانی پایه ریزی کرده، “من حقیقی” خویش را که از نور الهی گرفته شده فراموش نموده و با میدان دادن به “من مجازی"، خود را در ورطه غفلت فرو می برد. باید پذیرفت که بشر امروز علی رغم پیشرفت و تعالی مادی با پر و بال دادن افراط گونه به امیال نفسانی، حقیقت هستی و هدف آفرینش خود را فراموش کرده است.
نکات ذکر شده دلیل بر زیر سوال بردن مطلق این دستگاه ها و در کل تکنولوژی نمی باشد، ولیکن نمی توان از این واقعیت انکار ناپذیر گذشت که اکثر کاربران با عدم حُسن استفاده از این وسایل تنها به دنبال سرگرمی می باشند که این خود ناشی از یک غفلت بزرگ است. گذشته از این مسئله و غفلت بشر، این میدانگاه عظیم موقعیتی مناسب برای پیش برد اهداف مدیران جهانی محسوب می شود.
مدیران یهودی جهان درست در زمانی می توانند خواسته های خود را بر دیگران تحمیل کنند که توده هدف در غفلت و سرگرمی باشد، تا در پس آن غفلت بتوانند اهداف خود را به پیش ببرند. در اصول شیطانی تصرف قلب ها و سیادت بر ذهن ها با اغواگری صورت می گیرد، امری که هم اکنون راهبران جهانی به خوبی به آن واقف هستند
1) آسیبها
برخی از تهدیدهای این نرم افزارها عبارت است از:
الف) عدم امکان مدیریت زمان و اتلاف عمر از راه اعتیاد به این برنامه ها و در نتیجه، افت تحصیلی نوجوانان و جوانان؛
ب) تهدید امنیتی افراد از راه امکان تشخیص موقعیت مکانی ایشان برای صاحبان نرم افزارها؛ پژوهشگران طی آزمایشی به کمک ابزار جدیدی به نام “+DNT"، دریافتند در فیس بوک بیش از 200 ردیاب وجود دارد که فعالیت افراد در فضای سایبر را ردگیری می کند.
شرکت سازنده این ابزار، ردیاب ها را “درخواستی” معرفی می کند که مرورگر شما را وامی دارد اطلاعات مورد نظر برای ذخیره سازی یا فعالیت های آن لاین تان را به اشتراک بگذارید. این ردیاب ها در قالب کوکی ها، کد جاوا، تصاویر گرافیکی یک پیکسلی و تگ های آی فریم ظهور می کند.
کوکی ها بیت های کوچک از نرم افزاری هستند که صفحات اینترنتی بر روی رایانه شما به جا می گذارند. این کوکی ها، شما را به شکل پنهانی شناسایی کرده و اطلاعات مفیدی از موضوعات مورد علاقه شما در اختیار گروه های تبلیغاتی می گذارد.
منتقدان این کار را جاسوسی می دانند اما شرکت های تبلیغاتی آن را شناسایی گروه های هدف می دانند.
ج) ترویج اباحه گرایی جنسی و بی بند و باری از راه بازگو کردن موضوعات کاملاً خصوصی افراد و تن نمایی؛ ترویج بی بند و باری و عادی سازی خیانت از سوی چنین شبکه هایی رخ می دهد؛ حضور دختران و پسران نوجوان در “ویچت” باعث روابط شدید و وابستگی آنها به فرد ناآشنا می شود که این امر آسیب جدی است چرا که مشکلات عدید ه ای را به دنبال دارد.
د) تهدید نهاد خانواده و تزلزل آن، از راه به نمایش گذاشتن اطلاعات شخصی و خصوصی افراد و عادی سازی روابط مردان با زنان در شبکه های اجتماعی ترویج می شود و آسیب هایی مانند طلاق را پیش رو دارد؛ در حقیقت ثبات و بنیان خانواده دچار اختلال و تزلزل شده و در نهایت باعث اختلاف بین زوجین و طلاق می شود.
ه) شبکه های اجتماعی جدید مانند ” ویچت” ” کو کو"” اینستگرام"و ” تانگو” باعث رشد جرایم می شود. در این شبکه ها نوجوانان و جوانان، با افراد ناآشنا، ارتباط برقرار میکنند و ممکن است در دام شبکه هایی مانند مواد مخدر گرفتار شوند.
و) گسترش عادی سازی روابط دختر و پسر از راه حیازدایی؛ گردانندگان نرم افزار و شبکه های اجتماعی جدید، اعتقادی به کنترل مسائل اخلاقی نداشته روابط نامشروع و غیراخلاقی دختر و پسر را به دنبال دارد و باعث ناهنجاری های اخلاقی می شوند. کاربران به خصوص نوجوانان و جوانان از حضور در برخی فضا های مجازی دچار آسیب جدی خواهند شد
ز) حضور فضای مجازی موجب می شود انسان از دنیای واقعیات فاصله گرفته و خیال پروری و خیال پردازی در او تقویت شود و این امر در تمام لایه های زندگی او نیز تأثیرگزار شود.
ح) ممکن نبودن کنترل کاربران جوان و نوجوان این شبکه ها از سوی خانواده ها؛
ط) امکان فریب کاربران و سوء استفاده از ایشان، به دلیل مجهول بودن مخاطب در بسیاری از این برنامه ها؛ دختران و پسران در فضای مجازی حرمت ها را شکسته و مسائل خصوصی خود و خانواده شان را برای دیگران به اشتراک و در معرض نمایش می گذارند، گاهی اوقات به دلیل اینکه عکس دختران در این شبکه به نمایش گذاشته می شود برخی افراد سوء استفاده کرده و برای اخاذی از فرد از آن به عنوان ابزار استفاده می کنند، بنابراین این شبکه ها آثار منفی بسیاری را به دنبال دارد.
ی) امکان ضربه های اعتقادی به کاربران ناآشنا با این مباحث از راه القای شبهه؛ مخاطبان این شبکه ها بیشتر نوجوانان و جوانانی هستند. این گروه به دلیل نداشتن قوه تجزیه و تحلیل کافی در مواجه با مفاهیم و اطلاعات انحرافی، پایین بودن سطح دانش علمی و برخورداری از حداقل آگاهی های دینی تحت تأثیر باور های دروغین و هجمه های فرهنگی قرار می گیرند.
ک) وابستگی بیش از حد به این برنامه ها در حد اعتیاد به آنها و بازماندن از زندگی عادی و متعارف؛ استفاده غیر معمول و بیش از حد از اینترنت منجر به اعتیاد اینترنتی می شود که خود مشکلی دیگر است که امروزه شاهد رشد اعتیاد مجازی در نوجوانان و جوانان هستیم.
سخن پایانی اینکه، باید این نکته را گوشزد کرد که در شرایطی که جوانان ما بیکارند، مشکلات ازدواج موجب صدها نوع مفسده می شود، و مشکلات اقتصادی گریبان تمام خانواده ها را گرفته، هر کدام منشأ صدها نوع آسیب اجتماعی می شوند، اینکه به یک نرم افزار بچسبیم که در تعداد محدودی تلفن همراه وجود دارد و یکسری ارتباطات را برقرار می سازد و آن را بزرگ ترین غول و خطرناک ترین دشمن نسل جوان کشور بدانیم، اندکی غیرمنصفانه است. شاید اگر ما به ریشه های مفاسد و آسیب های اجتماعی بپردازیم و زمینه بروز آنها را کاهش دهیم، به خودی خود بسیاری از فناوری ها نیز راه درست خودرا در جامعه پیدا کنند.
2) راهکارها
برای مواجهه منطقی با این پدیده راهکارهایی به نظر میرسد:
الف ) فرهنگ سازی
بدون فرهنگ سازی، سیاست گذاری و برنامه ریزی جامع برای این فضای دوم و بی نهایت، نمی توان از مزایای آن، برای زندگی آسان تر، سالم تر و ارزان تر استفاده کرد و باید هر روز به هجومی دیگر از سوی «فرهنگ مهاجم» حاکم بر دنیا چشم دوخت و واپس کشید. از این روست که مقام معظم رهبری، افزون بر آنکه درباره تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی هشدار می دهند، به این فرهنگ مهاجم نیز نظر دارند و می فرمایند:
در باب فرهنگ، باید به شدت مراقبت بود که ما به «فرهنگ مهاجم» کمک نکنیم. فرهنگ مهاجم خطرناک است. اگر ما فرهنگ عمومی کشور و فرهنگی که نخبگان و مردم و قشرهای گوناگون را به سمت یک هدفی هدایت می کند، نتوانیم از آسیب دشمن محفوظ بداریم، کار خیلی مشکل خواهد شد. (سخنان معظم له در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت در تاریخ دوم شهریور 1391)
ب) طراحی و راه اندازی نرم افزارها ملی و بومی
باید پذیرفت که استفاده از این نرم افزارها، می تواند به پیشرفت زندگی اجتماعی انسان ها مدد رساند؛ ولی نکته مهم اینجاست که این استفاده، به مثابه یک شمشیر دو لبه است. بررسی شبکه های اجتماعی متناسب با نسخه های تلفن همراه بسته به زاویه نگاه به این پدیده ها، دارای دو جنبه کاملاً متفاوت است؛ چراکه از یک سو این شبکه های اجتماعی به واسطه در اختیار قرار گذاشتن نوع نوینی از ارتباطات، می تواند به عنوان یک فرصت پنداشته شود؛ فرصتی که فارغ از ارتباطات معمول، ارتباطات صوتی و تصویری را نیز به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار می دهد و از سوی دیگر، استفاده از آنها، تهدیدی برای جامعه امروز ماست؛ زیرا این نرم افزارها، از اصلی ترین ابزار ناتوی فرهنگی و اجتماعی در جنگ نرم و تخریب هویت دینی و فرهنگی به شمار می آید. بنابراین باید اقدام به طراحی و ساخت فناوریهای نوین در راستای فرهنگ و عقاید ایرانی اسلامی خود نمود.
ج) اطلاع رسانی و آگاهی جامعه و خانواده ها
متاسفانه فضای چنین نرم افزار که به دلیل همه گیر بودن به شبکه تبدیل شده است، آسیب های جدی برای روابط نامشروع دختران و پسران دارد و همچنین والدین هیچ کنترلی به فرزندان ندارند که این امر ناشی از عدم آگاهی انها با چنین فضای مجازی است، باید آموزش و پرورش، نیروی انتظامی و سایر نهادهای فرهنگی کشور در خصوص شبکه های جدید هشدار داده و والدین نیز باید آموزش دیده و آگاهی لازم را در این زمینه داشته باشند. تا امنیت اجتماعی و اخلاقی خانواده ها ایجاد شود.
منبع : حوزه/مجله پایش سبک زندگی ش 2 , محمود سوری،حمید فلاحتی
فرم در حال بارگذاری ...
معرفی مجموعه امامشناسي
نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1395
پایگاه علوم و معارف اسلام، حاوي مجموعه تاليفات حضرت علامه آية الله حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني قدسسره قلب امام مركز توحيد است. اين مجموعه كه شامل 270 درس و در قالب هجده مجلّد است، مجموعهاي است از بحثهاي تفسيري ، فلسفي ، روائي ، تاريخي ، اجتماعي دربارۀ امامت و ولايت بطور كلّي ، و دربارۀ امامت و ولايت أميرالمؤمنين عليّ بن أبي طالب و ائمّۀ معصومين سَلام الله عَلَيْهم أجمَعين بالخصوص ، كه بصورت درسهاي استدلالي علمي متّخذ از قرآن كريم و روايات وارده از خاصّه و عامّه و ابحاث حلّي و نقدي پيرامون ولايت ميباشد. مطالبي از كتاب: موضوع مجلدات هجدهگانه: جلد اول: كليات و مباني امام شناسي جلد چهارم: ارتباط ولايت و نبوت جلد دهم: رابطه پيامبر و اميرالمومنين جلد يازدهم: قضاوتهاي اميرالمومنين جلد دوازدهم: علوم اميرالمومنين جلد شانزدهم و هفدهم: مكتب حضرت صادق عليهالسلام |
فرم در حال بارگذاری ...
الگوی پیشرفت و توسعه
نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1395بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع بحث: « پیشرفت و توسعه » چیست؟ چرا؟ و چگونه؟ (دریافت مقاله + اسلاید بحث)
مساله بحث: چگونه میتوان جامعه را طوری بهپیش برد (ساختارسازی و فرآیندسازی کرد) که به پاسخگویی بهینه به کلیه سطوح نیازهای بشر برسد؟
راهبردمرکزی برای این حرکت چیست؟ نقطه شروع آن کدام است؟ مراحل حرکت کدامند؟ اصلیترین عامل بهینهسازی چیست؟ نقاط بحران کدامند؟ محورهای این حرکت و نقشه آن چگونه است؟ راهبردهای حاکم بر هر محور کدامند؟
فرضیه بحث:
1. توسعه و پیشرفت = فرآیند تغییر مثبت در نگرش، احساس و مهارتهای جمعی افراد جامعه برای ایجاد کیفیت برتر پایدار در زندگی.
در تعبیر دیگری توسعه = ساختارسازی برای توليد رفتارهاي شبکهاي منجر به ارتقاء کيفيت زندگي.
2. ساختار برنامه توسعه در چهار محور کلان تنظیم شود:
- ارتباط با خود (بدن _ فكر _ روح و احساس_ رفتار و عمل)
- ارتباط با همنوع (خانواده _ محيط كار _ جامعه_ بين الملل)
- ارتباط با محيط زيست
- ارتباط با خدا (لمس و احساس ماوراء و شبکه هستي)
3. مدل توسعه و پیشرفت = مدل مهارتمحور (مدل توسعه انساني، با خصوصيت شبکهاي آيندهنگار، با چتر استراتژيك توليد مهارت)
4. نقطه شروع فرآیند توسعه = سيستم آموزشي (در توسعه از پايين به بالا) و سيستم تصميمگيري (در توسعه از بالا به پايين) که همزمان بايد فعال شوند و مرکز تلاقی آنها عبارتست از: تربیت مدیران دارای مهارت تصمیمگیری شبکهای و کنترل سیستمهای هوشمند اجتماعی.
تبیین بحث:
مقصود از کلمات بهکار رفته در تعریف توسعه و پیشرفت:
«ساختارسازی» = تعیین فرآیند ناوابسته به مصادیق و اشخاص، و وابسته به شاخصهای کمّی و کیفی.
«شبکهاي» = معادله مطلوبيتي که برآيند پنج مولفه زيراست:
- مطلوبيت جسمي
- مطلوبيت فكري و رواني
- مطلوبيت محيطي
- مطلوبيت جمعي (امنيت پنجبُعديِ خانواده، سازمان، شهر، كشور، بينالملل)
- مطلوبيت پايدار(با ميل به سوي بينهايت= ابديت)
«ارتقاء» = افزايش رضايتمندي .
«کیفیت زندگی» = قرار گرفتن در موقعیتی که دارای شاخصهاي زير باشد: (هم در سطح خُرد و هم در سطح کلان)
1.آگاهي2.امنيت3.سلامتي 4. درآمد مناسب 5. ارتباطات موثر 6. آرامش روحي
مهمترين مفهوم در اين قسمت مفهوم «شبکه» است و درمفهوم«شبکه»، مرکز ثقل بر مفهوم «ابديت» است.
تمايز اصلي تفکر اسلام باتفکرات ديگر در مباحث توسعه،مدرنيته، تغيير و تحول، پايداري،بهينهسازي، رشد، معناي زندگي، آرامش، کيفيت زندگي،اسلوب زندگي، منفعت، خوب و بد،بايد و نبايدهاي حقوقي و اخلاقي، بر مفهوم شبکهاي بودن زندگي با شاخصه «ابديت»متمرکز است.
اين مفهوم، خود را در مدل توسعه پيشنهادي در شاخص«احساس حضور خدا»،نشان خواهد داد. يعني سيستمها بهگونهاي طراحي شدهاند كه علاوه بر اثر خاصِ مورد انتظار از آنها (مانند ايجاد سلامت در سيستم بهداشتي، ايجاد درآمدكافي درسيستم اقتصادي)، احساس حضور خداوند در هستي و زندگي را براي افرادي كه با اين سيستمها مواجه ميشوند تقويت كند.
...
>در توسعه، براساس نوع تغییر و مرکز ثقل آن و نوع و ضریب شاخصهای کیفیت زندگی، مدلهای مختلفی بهوجود میآیند مانند:
توسعه اقتصادی، توسعه مبتنی بر بازار آزاد، توسعه تکنولوژیک،توسعه سیاسی، توسعه انسانی، توسعه دانش بنیان، توسعه مهارت محور، مدل توسعه صنعتي،مدل توسعه کشاورزي، مدل توسعه اجتماعي، مدل توسعه فرهنگي،مدل توسعه روستايي، توسعه درونزا، توسعه برونزا، توسعه پايدار، نظم يکپارچه جهاني، توسعه مشارکتي، توسعه اخلاق محور، توسعه مديريت محور، توسعه آب و غذا محور، توسعه سرمايه محور،توسعه توليد محور،توسعه صادرات محور، توسعه نفت محور، توسعه دانايي محور، توسعه خانواده محور، توسعه هويت محور، توسعه قدرت محور، توسعه قناعت محور، توسعه تقاضامحور، توسعه سلامت محور،توسعه خصوصي محور، توسعه دانشگاه محور، توسعه حمل و نقل محور،توسعه ناحيه محور –منطقه محور، توسعه آزادي محور، توسعه نخبه محور، توسعه رشد محور، توسعه زن محور، توسعه فرآيند محور، توسعه مردم محور، توسعه کشاورزي محور، توسعه شهر محور –جامعه محور، توسعه عدالت محور، توسعه آموزش محور، توسعه تعالي محور
برنامه توسعه پاسخگوي سوالات زير است: (چگونگيها)
- چگونه به هدف زندگي برسيم؟
- چگونه روح سالم داشته باشيم؟
- چگونه فكر و ذهن فعال و خلاق داشته باشيم؟
- چگونه بدن سالم و قوي داشته باشيم؟
- چگونه ارتباط مطلوب با ديگر انسانها داشته باشيم؟
- چگونه محيط زندگي سالم داشته باشيم؟
- چگونه نيازهاي خود را به راحتي برطرف كنيم؟
یعنی در صورتي توسعه محقق ميگردد که:
ساختارها و سيستمها در کشوربراساس شاخصهاي مهارتي تعريف و توسط انسانهاي ماهر مديريت شوند. پس:
چتر راهبردي حاکم بر برنامه توسعه، ايجاد توانايي توليد و تغيير رفتارها است.
یعنی در صورتي توسعه محقق ميگرددکه:
اغلب اکثر افراد جامعه توانايي دستيابي به اطلاعات صحيح و مفيد را داشته و بتوانند از اين اطلاعات در عمل استفاده کنند و رفتارهاي نافع از خود بروز دهند و از بروز رفتارهاي مضرّ جلوگيري کنند و براساس نگرش اسلام، احساس آنها از حضور خداوند و موقعيت او در زندگيشان،بطور مستمر افزايش يابد.
(تغيير رفتارهاي علمي و آموزشي،تغيير رفتارهاي اقتصادي،تغيير رفتارهاي خانوادگي، تغيير رفتارهاي کلامي، تغييررفتارهاي فرهنگي، تغيير رفتارهاي عبادي، تغيير رفتارهاي قدرتي، تغيير رفتارهاي صنعتي، تغيير رفتارهاي مصرفي، تغيير رفتارهاي رسانهاي، تغيير رفتارهاي بينالمللي)
اين توانايي براي مديريت رفتارها در صورتي در جامعه عمومي ميشود که طراحي سيستمها و ساختارهايي که گردش افراد جامعه در آنها جريان دارد، به هدف ايجاد مهارتِ «تغيير رفتار» صورت گرفته باشد.[1]
نقطه شروع برنامه توسعه، سيستم آموزشي (در توسعه ازپايين به بالا) و سيستم تصميمگيري (در توسعه ازبالا به پايين) است. که همزمان بايد فعال شوند. فعالکننده و فعالنگاهدارنده حرکت سيستم توسعه، تيم مديريتي ماهر است.بنابراين منطقه همپوشاني اين سه عامل،نقطه شروع برنامه توسعه خواهد بود:
يعني در صورتي توسعه کشوري محقق خواهد شد که:
هرم پيشنهادي تصميمگيري در محورسياست و تصميمگيري برنامه آموزشي پيشنهادي در محور آموزش را براي توليد مديران و مجريان آموزشي فعال کند و اين فضا در کليه ساختارها و سيستمهاي کشوري جريان يابد. (توليد نيروي انساني داراي مهارتهاي شبکهاي) و سيستم کنترل کيفيت ملي(امربمعروف و نهيازمنکر)، بر کيفيت مهارتها نظارت داشته باشد.
راهبردهای پیشنهادی برای برخی از محورهای توسعه و پیشرفت:
- راهبرد هرم دانايیمحور در سيستم مشارکت عمومی در تصميمگيري
- راهبرد آموزش پنج بُعدی در سيستم آموزشی
- راهبرد تحقيقات محصولمحور در سيستم پژوهشي
- راهبرد توليد مديران برای سيستمهای هوشمند در سيستمهای اداري
- راهبرد مهارت مديريت احساس در سلامت روانی
- راهبرد حداکثرسازي نفع بيمار درتوسعه بهداشت و درمان
- راهبرد نهادينه کردن فرهنگ قراردادنويسي در توسعه قضايي
- راهبرد خانواده ماهر در سيستم اجتماعي
- راهبرد چهارراه جهانی تبادل کالا وعلم در سيستم تجاری
- راهبرد شهرهاي واسطهای در آمايش سرزمين
نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:
1. بازتعریف هویت «پیشرفت و توسعه» با رویکرد ساختارگرایانه و با مدل مهارتمحور (فرآيند دانشبنیانی که منجر به تولید مهارت شود) و با نقطه شروع تربیت مدیران سیستمساز، از نتایج این بحث است.
2. در هر یک از موارد فوق و در محورهای توسعه و نقشه پیشرفت، گزارههای دین اسلام، توصیفات و توصیههای راهبردی برای شکلگیری و بهینهسازی فرآیندها ارائه کرده است.
انتقال به سفارش کارگاه و ثبتنام در
کارگاه «نگرش سیستمی به دین با رویکرد الگوی پیشرفت و توسعه»
پاورقی:
[1] اين مساله ومساله شبکهاي بودنِ مدل، سبب ميشودتا اشکالات و نواقص مکتب رفتارگرايي در تعليم و تربيت بر اين نظريه وارد نشود و مکانيزم سهجانبه شناختي، ساختاري و رفتاري به صورت برآيندي، عمليات رشد و تعالي را مديريت کنند.
فرم در حال بارگذاری ...
معرفی 24 کتاب پیرامون شخصیت حضرت زهرا در 10 موضوع مختلف؛ از سیره و سبک زندگی تا دیدگاه اهل سنت در باره حضرت + اینفوگرافی
نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1395...
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/002_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/003_1.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/004_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/005_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/006_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/007_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/008_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/009_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/010_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/011_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/012_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/013_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/00123.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/015_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/016_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/017_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/018_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/019_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/020_0.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/021.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/022.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/023.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/024.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/025.jpg)
![](http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-12/22/026.jpg)
فرم در حال بارگذاری ...
مارقان آخرالزّمان، غاصبان مناصب صاحب الزّمان(عج)
نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1395پژوهشی در باب فعالیتهای خوارج آخرالزمان؛
«یمانی کذّاب بصری» کیست و چه اهدافی را دنبال میکند/ دیروز «معاویه» و «ابوسفیان» و امروز «آمریکا» و «انگلیس» عامل اصلی انحراف مردم از مسیر حق/مارقان آخرالزّمان، غاصبان مناصب صاحب الزّمان(عج)
سیّد مرتضی میرسراجی*: بر اساس آیات کریمه قرآن، شیطان رانده شده از درگاه خداوند، به عزّت حضرت حق، قسم یاد کرده که انسان را به گمراهی بیاندازد1 و قطعاً این دشمن کینهتوز و قسمخورده در راه گمراهی آدمیزاد در طول مسیر زندگیاش از هیچ کید و مکری فروگذار نخواهد کرد.
آنچه از تحرّکات شیطانی در درازنای تاریخ بشری مشاهده میشود این است که شیطان همیشه از یک راه و روش برای فریب افراد وارد نمیشود و بسته به شخصیّت قربانی خود با اشکال و حیلههای متفاوت به درون آن ها نفوذ کرده و آن ها را منحرف و گمراه می سازد.
شخص مذهبی را عمدتاً با ابزارهای مذهب و فرد غیر مذهبی را با همان طرز تلّقیهای خود از راه به بیراهه و کژ راهه می کشاند.
گاهی اوقات نیز انسان هم در اثر عدم مهار نفس امّاره به درجهای از پستی می رسد که شیطان فریبکار و وسوسه گر، از وجود او و اعمال ناپاک او تعجّب کرده و شگفت زده می شود و به عبارتی حتّی درس می آموزد.
اما اگر بد بودن را در نهایت آن تصوّر کنیم بدترین نوع آن بدعت ها و شیّادیهایی را شامل می شود که در لباس دین و معنویّت برای این چند روزه دنیا ساخته و پرداخته شده است.
یکی از این بدعت ها و شیّادی ها در حوزه دین، سرقت و دزدیدن مناصب وکارکرد ظاهری پیشوایان دینی (غصب مقام آن ها) و همچنین القاب و صفات منسوب به ایشان است که پیشینه ای کهن و قدیمی دارد. اوّل از همه، این اتّفاق شوم و این جفای آشکار در حق اوّل مظلوم تاریخ، امیرالمومنین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام محقّق و عملی شد.
بنا بر شهادت تاریخ، علاوه بر غصب جایگاه ممتاز و منحصر به فرد ولایت و خلافت جامعه اسلامی که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله منحصرا متعلّق به ایشان بود و این منزلت از سوی خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بارها برای اهل اسلام بیان و تشریع شده بود، شوربختانه این امر از ناحیه «اسلامیان کودتاچی» مورد هَجمه و دستبرد قرار گرفت و هم مقام و منصب و هم القاب و صفات ایشان، بی شرمانه و ناجوانمردانه به سرقت رفت و غصب شد و عدّه کثیری هم از این آب گل آلودِ غصب و سرقت معنوی مقام ولایت و القاب آن، جهت منافع دنیوی خود ماهی ها گرفتند و کیسه ها دوختند و دنیای خود را چند صباحی آباد ساختند.
...
شاید آن چه در آن ایّام، ذهن شیطان را به خود مشغول می کرد افراد تیره بخت و شقی بودند که نه از دنیا حظ و نصیبی بردند و نه قطعا بهره ای از آخرت وعده داده شده ولی بر این شیّادی ها و سرقت های معنوی بسیار ابرام و پافشاری داشتند.
در منابع و مراجع اهل سنّت راجع به القاب و صفات خاصّه حضرت علی علیه السلام از جمله: «صدّیق» و «فاروق» از قول مبارک نبی مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله به دفعات اشارات فراوانی شده است. برای نمونه صاحب «الاستیعاب» از دانشمندان اهل سنّت، حدیثی را از قول پیامبر صلی الله علیه و آله آورده است که :
«ستكون بعدي فتنة، فإذا كان ذلك فالزموا على بن أبى طالب، فإنه أول من يراني، و أول من يصافحنى يوم القيامة، هو الصديق الأكبر، و هو فاروق هذه الأمة، يفرق بين الحق و الباطل»2
"به زودی بعد از من فتنه خواهد بود و به هنگام آن فتنه شما همراه و ملازم «علی بن ابی طالب» علیه السلام باشید بی تردید او اوّلین نفر است که مرا خواهد دید و با من در روز قیامت مصافحه خواهد کرد. او «صدّیق اکبر» و« فاروق» این امّت و جداکننده حق از باطل است.”
جالب است که عدّه ای بعدها لقب« صدّیق» را به خلیفه اوّل و« فاروق» را به خلیفه دوم پیشکش کردند.
نکته جالب دیگر این که بَلاذُری(م.279 ق.) دانشمند اهل سنّت در کتاب: «الانساب الاشراف» خود این حدیث را آورده و لقب صدّیق و فاروق را از حدیث نبوی صلی الله علیه و آله سانسور و حذف نموده است یا خوشبینانه اگر نگاه کنیم وارث حذف کنندگان آن بوده است.3
«طَبَری» از دیگر دانشمندان اهل سنّت در سده چهارم هجری از قول مبارک حضرت امام علی علیه السلام نقل می کند:
«أنا عبدالله واخو رسوله وأنا الصدّیق الأکبر. لا یقولها بعدی الا کاذب مفتر»4
“من بنده خدا و برادر رسول خدایم و من صدّیق اکبر هستم، این ادّعا را بعد از من به جز دروغگو و افترا زننده انجام نمی دهد.”
و همین طور حضرت امام صادق علیه السلام که کلام گهربار و رای صائبش مورد وثوق و اطمینان شیعه و سنّی است در باب لقب« امیرالمومنین»، آن را فقط مختص به حضرت علی علیه السلام می دانند که به غیر از ایشان جز فرد کافر بر خود این لقب را نمی گذارد یا به عبارتی سرقت و غصب نمی کند. حتّی این لقب را برای دیگر امامان معصوم علیه السلام نیز جایز بر نمی شمرند.5
از رهگذر این بیانات در می یابیم که هر گروه و طبقه ای که علاوه بر منصب شامخ خلافت، ناجوانمردانه حتّی القاب امام علی علیه السلام را نیز سرقت کردند و به خود منسوب نمودند بی شک و رَیب در جایگاه استواری از معنویّت و حقّانیت نبودهاند.
افراد گمراه و ستم پیشهای همچون: «یزید بن معاویه» که به شهادت شیعه و سنّی، شخصی زن باره، شکم باره، میمون باز و شرابخوار بود به صورت «خود خوانده» و همچنین از ناحیه عدّه ای گمراه به او لقب فاخر:« امیرالمومنین» اطلاق می شد در حالی که به هیچ عنوان برازنده او نبود و واقعا در چنین زمانی دیگر باید فاتحه اسلام را خواند.
قصّه غمبار تاریخ تکرار می شود
از بشر جای تعجّب است که چرا از کردار بد پیشینیان هیچگاه عبرت نمی گیرد و تاریخ همیشه برای او به خصوص قسمت های بد و انحرافی آن، تکرار می شود. در دوران کوتاه حکومت ظاهری امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام یکی از پیشگوییهای الهی و راستین پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله محقّق شد. حضرت امیر علیه السلام در این رابطه فرموده بودند:
«أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِقِتَالِ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِين …»6
"رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا به جنگ و نبرد با ناکثان ( پیمان شکنان) ، قاسطان (ستم پیشگان) و مارقان ( خوارج و از دین خارج شدگان) دستور فرمودند”
این سه گروه در زمان حکومت ظاهری حضرت امیر علیه السلام بروز و ظهور پیدا کردند و ما به جهت عدم تطویل و گسترده شدن بحث از توضیح راجع به دو گره اول چشم پوشی می کنیم و مختصری راجع به گروه آخر یعنی : «مارقان» توضیح می دهیم که با بحث ما در ارتباط است:
«مارقان» اصطلاحی بود که پیامبر برای خوارج، سالها قبل پیشگویی فرموده بودند که ریشه آن «مَرَقَ» به معنای: خارج شدن است که در اینجا به معنای خارج شدن از دین می باشد.
آنچه مشهور و مسلّم است این است که این عدّه گمراه که خوارج یا مارقان نامیده شدند، از یاران با وفای حضرت تا زمان جنگ «صفّین» بودند و با وسوسه های شیطانی معاویه دغلباز ، همین یاران حضرت علیه السلام نیز تبدیل به دشمنان درجه یک علیه ایشان شدند و در جنگ «نَهرَوان» در برابر حضرت علی علیه السلام ،آینه تمام نمای صفات الهی و قرآن مجسّم شمشیر کشیدند و چون در این نبرد شکست خوردند، نهایت کینه و بغض و عداوت خود را نگاه داشتند تا در سال 40 هجری حجّت خدا و امام زمان خود را به شکل مظلومانه در مسجد کوفه و در هنگام نماز صبح به شهادت برسانند.
مارقان و خوارج هم روزگار ما
متاسّفانه آوردیم قصّه غمبار تاریخ دوباره تکرار میشود و الان در زمان ولایت و امامت حضرت مهدی(عج) نیز پیوسته آفتها و کژراهههای فراوانی در جهت آسیب رساندن به این عقیده ناب و مقدّس الهی بروز و ظهور می یابند که با لطف خدا و عنایت خود حضرت و تلاش ها و کوشش های مرزبانان دفاع از این عقیده، همه مهار، نابود و مفتضح می شوند. جالب است که همان غصب مقام ولایت و سرقت القاب که در روزگار امام علی علیه السلام به وقوع پیوست الان هم در دوران ولایت حضرت صاحب الزّمان(عج) نیز تکرار شده است.
الان جدیدترین آفتی که به شکل غصب و سرقت منصب و القاب، گریبانگیر عقیده مقدّس مهدویّت شده است تفکر انحرافی «یمانی کذّاب» از شهر «بصره» عراق است که مانند یک ویروس مرگبار دل اهل ایمان را میمیراند و برای بیماردلان شک و حیرانی به وجود میآورد.
مُبدع این بدعت ضالّه و ضلالت آشکار، شخصی با نام منحوس: «احمد بَصری» است. این انسان شیّاد و دروغپرداز که همه استعداد خود را در راه تباهی و فساد دین و نپرستیدن خدا به یگانگی به کار برده است، لیسانس مهندسی عمران از دانشگاه بصره دارد و مدّتی هم در شهر «نجف» مشغول به آموختن علوم دینی بوده است، ولی به جهت روح شیطانی که در کالبد دارد و از نشانههای آن کبر و خود بزرگبینی است، احمد بَصری به سبب وجود نفس حقیر و دونمایه با بزرگان دین و علمای اعلام و فقهای بزرگ همچون: حضرت آیت الله العظمی سیستانی(حفظهالله تعالی) به دشمنی برخاست حال آن که در راه کسب علم هیچ توفیقی نیز نیافت. همانند شیطان با بروز کبر برای همیشه از رحمت خدا به دور افتاد و این چنین بود که هم اکنون دربست در اختیار شیطان و اوهام و وساوس او قرار گرفته و افسار خود را به دست استعمارگران فرصت طلب و مُغرض داده است.
احمد بَصری از دشمنان درجه یک سلسله جلیله روحانیّت، مرجعیّت و فقاهت است زیرا از طرف استعمار مامور است تا این سلسله جلیله را از بُن و ریشه از بین ببرد تا در راه مقاصد پلید و ننگین او سد راهی نباشند.
او مدّعی است که حجّت خدا قبل از ظهور و به خصوص بعد از رحلت حضرت مهدی (عج) است و بر طبق وصیّت پیامبر صلی الله علیه و آله ، امام سیزدهم به شمار می رود و بعد از او هم یازده امام دیگر می آیند تا کلا این فرقه گمراه و مُضلّه، به زعم باطل او، با 11 امام تقلّبی کامل شوند و خود را به ناحق به 12 امام معصوم علیه السلام متّصل نماید.
این شخص مقام شامخ امامت را یک مقام تشریفاتی برای حضرت مهدی(عج) بر می شمرد و غافل است از این امر که وقتی حجّت خدا حضرت مهدی(عج) وجود دارند چه غائب و چه آشکار با فرض صحّت امامت او، هیچکس حتّی اگر امام معصوم هم باشد حق اظهار نظر ندارد و حق عباد و بندگان و مسئولیّت امامت بر گردن او نیست و مشکلات ظاهری و باطنی امّت اسلام را نمیتواند حل و فصل نماید.
از باب مثال، وقتی سه امام معصوم همچون: امام علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام در یک روزگار هستند آن دو دیگر، مأموم امام علی علیه السلام هستند و هر نوع مشکل مادی و معنوی و مباحث مربوط به امر خطیر امامت و ولایت را به مافوق خود ارجاع میدهند و اصطلاحاً: «امام صامِت» و خاموش هستند.
اما این فرد که سوادی هم در حوزه معارفی ندارد و طرفداران گمراهتر از خودش، همین مسئله ساده «امام شناسی» را نمیدانند و پیوسته بر عقیده کذب و باطل خود پافشاری می کنند و از همه بدتر اینکه اوّل با نیرنگ و خُدعه یمانی بودن و یار خاص امام زمان بودن و یاریگر ایشان بودن ظاهر شد و بعد ادّعاهای پوچ همچون: معصومیّت و حجّت خدا بودن و امامت و قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله بودن و مهدی بودن را بر خود حمل کرد. دقیقاً همانند ادّعاهای پوشالی دیگر مدّعیان دروغین مهدویّت و سیره آنها مانند: «سیّد علی محمّد باب شیرازی» که اول مدّعی بود که نایب خاص حضرت مهدی(عج) است بعد که دید عوام و خواص، نادانتر از این حرفها هستند و به راحتی پذیرای عقاید شیطانی و جهالت بار او می شوند مراتب شیطانی خود را به خیال خام خود بالاتر بود و گفت: من همان مهدی موعود و همان قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله هستم.
الان احمد بَصری کذّاب این شیّاد و این دجّال بصره، همه صفات و خصوصیّات منحصر به فرد حضرت مهدی(عج) اعم از مهدی بودن، قائم آل محمد صلی الله علیه و آله بودن، ظهور بین «رکن» و «مقام» ، نبرد نهایی با ستمگران زمانه، ظاهر کننده 25 حرف از دانش و همچنین دیگر صفات مثل طَرید (طرد شده، رانده شده) شَرید(آواره)، فرید( تک) ، غریب(تنها) و … را که در لسان روایات اهلبیت علیه السلام به حضرت حجّت ابن الحسن العسکری (عج) اطلاق شده به خود مخصوص و بار نموده است و آهسته آهسته وجود منحوسش را جای امام مهدی(عج) جا زده است تا آنجا که پیروان سفیه و کوته فکرش او را واقعا همان قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله می دانند که قرار است همه کارهای نابسامان عالم را اصلاح و مشکلات مادی و معنوی را رفع نماید.
حکایت معروف و دلنشینی از «انوری ابیوردی» شاعر بزرگ ایرانی در سده ششم هجری نقل است که:
«روزی انوری در بازار «بلخ» می گشت: هنگامه ای دید .پیش رفت و سری در میان کرد مردی را دید که ایستاده و قصاید انوری را به نام خود می خواند و مردم او را آفرین می خواندند. انوری پیش رفت و گفت:
ای مرد، این اشعار کیست که می خوانی؟
گفت: اشعار انوری، گفت : تو انوری را می شناسی؟
گفت :چه می گویی؟ انوری منم!
انوری بخندید و گفت: شعر دزد شنیده بودم امّا شاعر دزد ندیده بودم.»
داستان شاعر نمای متقلّبی که خود را جای انوری حتّی در حضور او جا زده بود دقیقا شبیه همین اقدامات شیطانی مهدی نمایی به نام : احمد بَصری کذّاب است که با وجود و حضور معنوی حضرت مهدی (عج) خود را جای ایشان و در برخی موارد وصی و در برخی موارد عینا خود ایشان معرفی می کند که با این حیله پست هر روز به غصب مناصب و صفات حضرت مهدی(عج) پرداخته و در این چند سال اخیر بهره های شیطانی فراوانی از این قبیل کارها برده و روی شیطان را سفید نموده است.
در روز روشن و با وقاحت تمام یک به یک صفات و مناصب حضرت مهدی (عج) را سرقت می کند و از همه تاسّف بار تر برخی روحانیان و طلبه های کم اطّلاع نیز به دام این فرقه ضالّه مُضلّه افتاده اند و جلساتی شیطانی و گمراه کننده حتّی در شهر های مقدّس و مذهبی همچون:« قم» و «مشهد» برگزار می کنند و نوحه و گریه سر می دهند و عوام بی سواد هم از غربت شیّاد بصره یعنی: « احمد بَصری کذّاب» در مقام قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله به درگاه خدا می نالند و روایات اهلبیت علیه السلام که شامل:« غریب بودن و تنها بودن حضرت مهدی(عج)»7 است به او نسبت می دهند. در واقع این ها با این طرز فکر از جمله خارج شدگان از ولایت امام عصر (عج) و از زُمره گمراهان و مغضوبان ایشان هستند و دنباله رو یزید و ابن ملجم و … شده اند.
و چه زیبا امام صادق علیه السلام در بیش از سیزده قرن قبل از بروز فتنه هایی همچون فتنه احمد بَصری کذّاب در بخشی ازکلام معجز آسای خود پیش گویی فرموده اند:
«…كَذَلِكَ غَيْبَةُ الْقَائِمِ فَإِنَّ الْأُمَّةَ سَتُنْكِرُهَا لِطُولِهَا فَمِنْ قَائِلٍ يَقُولُ إِنَّهُ لَمْ يُولَدْ وَ قَائِلٍ يَفْتَرِي بِقَوْلِهِ إِنَّهُ وُلِدَ وَ مَاتَ وَ قَائِلٍ يَكْفُرُ بِقَوْلِهِ إِنَّ حَادِيَ عَشَرَنَا كَانَ عَقِيماً وَ قَائِلٍ يَمْرُقُ بِقَوْلِهِ إِنَّهُ يَتَعَدَّى إِلَى ثَالِثَ عَشَرَ فَصَاعِداً وَ قَائِلٍ يَعْصِي اللَّهَ بِدَعْوَاهُ أَنَّ رُوحَ الْقَائِمِ ع يَنْطِقُ فِي هَيْكَلِ غَيْرِه …»8
"… این چنین امّت[ اسلام] به جهت طولانى شدن غيبت قائم (عج) منکر او می شوند. برخی خواهند گفت : هنوز [قائم(عج)] متولّد نشده است و برخی دیگر به دروغ مي گويند: متولّد شده ولی وفات كرده است. و برخی دیگر به جهت کفر و ناسپاسی مي گويند: یازدهمین نفر از ما [ یعنی حضرت امام حسن عسکری علیه السلام ] عقیم بوده است و گروهی [ از دین ] خارج می شوند و معتقد می شوند به سيزده [ امام] و بيشتر و برخی دیگر خدا را معصیّت و نافرمانی می کنند و مي گويند روح قائم(عج) در بدن ديگرى سخن مي گويد… “
نکته جالبی که در این حدیث مبسوط وجود دارد و ما فقط این بخش آن را به فراخور بحث آوردیم، این عبارت کلیدی است : «وَ قَائِلٍ يَمْرُقُ بِقَوْلِهِ إِنَّهُ يَتَعَدَّى إِلَى ثَالِثَ عَشَرَ فَصَاعِداً» که پیشگویی ناب امام صادق علیه السلام از گروه خارج شده از دینی است که به سیزده امام و بلکه بیشتر، قائل و معتقد هستند و نمونه بارز و مصداق عینی و اَتَم آن همین فرقه ضالّه احمد بَصری کذّاب است که او را به نادرست سیزدهمین معصوم می دانند که فرقه ضالّه شان با 11 معصوم تقلّبی بعد از خود کامل می شوند.
در متن روایت از فعل مضارع« يَمْرُقُ » استفاده شده است که ریشه آن «مَرَقَ» است که بُن همان کلمه و واژه « مارقین»(مارقان) در لسان رسول خدا صلی الله علیه و آله است که در مورد یکی از گروه های مخالف حضرت علی علیه السلام بیان نموده اند.
کلمه «مَرق» به معنای «خروج» است چنان که صاحب کتاب «العین»، قدیمی ترین لغت نامه عرب، .واژه «مُرُوق » را “خروج یک شی از محلّی غیر از محل ورود آن “می داند: المُرُوقُ: الخروج من شيء من غير مدخله 9و صاحب «جمهرة اللغة »گوید: و المَرْق: مصدر مَرَقَ السهمُ من الرَّمِيَّة يمرُق مَرْقاً و مروقاً، إذا خرج من الرميّة، و لذلك سُمِّيت الخوارج مارقة لمروقهم كما يمرُق السّهم10 مَرق مصدر است و خروج و نفوذ تیر از شکار را :«مرق السّهم من الرّمیه» گویند [که دلالت بر کشتن آن دارد] و بدین مناسبت است که خوارج را «مارقِه» گویند چون که خروجشان [ از دین] همچون خروج تیر از شکار است.
با وجود این حدیث و حضور لفظ «يَمْرُقُ» در آن و در بیشتر منابع حدیثی و با عنایت به ریشه یابی آن چنان که بیان شد، بنده پیشنهاد می دهم برای اوّلین بار، احمد بَصری کذّاب و طرفداران گمراه تر از خودش را با اقتدا به کلام صائب صادق آل محمّد صلی الله علیه و آله ، « مارقان امّت اسلام» یا « خوارج و مارقان مهدویّت» بدانیم و بنامیم. این افراد بی شک جایگاهشان در دوزخ است زیرا مسیر مستقیم مهدویّت راستین را منحرف نموده و به بیراهه کشانده اند.
دیروز امیر مومنان حضرت علی علیه السلام به مارقان و خوارج هم روزگار خود فرمود:
«…أَنْتُمْ شِرَارُ النَّاسِ وَ مَنْ رَمَى بِهِ الشَّيْطَانُ مَرَامِيَهُ وَ ضَرَبَ بِهِ تِيهَه…»11
“شما بدترین مردم هستید. شما نیروهایی در دست شیطان هستید كه از شما برای ضربه به نشانه و هدف خود استفاده می كند و به واسطه شما [مردمان را ] گرفتار سرگردانی و حیرت میکند”
و همان امام بزرگوار علیه السلام در جنگ نهروان به آنها فرمود:
«...أَنْتُمْ مَعَاشِرُ أَخِفَّاءُ الْهَامِ سُفَهَاءُ الْأَحْلَام …» 12
“… شما گروهی سبك مغز و كم خرد هستید …”
و امروز علی زمان ما یعنی: حضرت مهدی حجّت ابن الحسن العسکری (عج) هم همین کلام را در مورد مارقان و خوارج مهدویّت یعنی: احمد بَصری کذّاب و فرقه ضالّه او به کار می برند زیرا بدتر از آن روزگاران، اکنون“مارقان آخرالزّمان، غاصبان مناصب صاحب الزّمان (عج)” نیز شده اند و در لباس دوست در اصل در مقابل علی زمان(عج) در نهروانی دیگر ایستاده اند و به تجربه افرادی بی منطق و کم خرد همچون هم فکران سَلَف خود هستند و باسخنان و عقائد بی پایه و اساس خود، مردم را دچار حیرانی و سرگردانی نموده اند.
همان طور که در اوّل بحث آوردیم فتنه ها و دسیسههای سیاسی معاویه، عامل اصلی خروج و انحراف خوارج و مارقان در عهد حضرت علی علیه السلام شد در روزگار ما هم استعمارگران و دشمنان اسلام و تشیّع با سیاست های فریبکارانه و ضد اسلامی خود همچون انگلیس، آمریکا و اسرائیل این آفت احمد بَصری کذّاب را مانند خوره به جان شیعیان انداخته اند تا از درون هویت معنوی و مهدوی ما و حقیقت ناب تشیّع را از میان ببرند غافل از این که مسیر مستقیم مهدویّت با وجود امامی بر حق چون حضرت حجّت ابن الحسن(عج) و شیعیان راستکار، درستکار و صاحب الزّمانی او هیچ گاه منحرف و نابود نخواهد شد.
در پایان از اهل علم و همچنین مسئولان فرهنگی کشور به جهت توقّف رشد فتنه انگیز این فرقه ضالّه تقاضا میشود ابتدای امر ، بنا را بر هدایتگری این افراد از طُرُق مختلف نموده و سپس در صورت عدم پذیرش کلام حق، مسئولان قضایی کشور در این فقره ورود پیدا کنند و با تاسّی به دستور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام ، مبنی بر رویارویی و قتال با مارقان و خوارج که پایه های دین را هدف گرفته اند، مانع فعالیت های شیطانی ایشان شده و برای آنها مجازات های شدید در قانون و جامعه اسلامی در نظر بگیرند و گرنه هر گونه نرمش و مماشات ، تبعات منفی در دراز مدّت دارد و تکرار دوباره قصّه غمبار تاریخ است.
* (کارشناس حدیث،پژوهشگر مهدویّت)
—————————————-
منبع: رجانیوز
پی نوشت
1. ص/ 82
2. الاستیعاب ج 4 ص 1744
3. الانساب الاشراف ج 2 ص 118
4. تاریخ الطبری ج 2 ص 310
5. بحار الانوار ج 37 ص 334، مناقب آل ابی طالب ج2 ص 254، وسائل الشیعه ج 14 ص 600، مستدرک الوسائل ج 10 ص 398
6. کتاب سلیم ج 2 ص 890
7. کمال الدین ج 1ص 303
8. الغیبه ، شیخ طوسی (م.460 ق.) ص 167،کمال الدین و تمام النعمه ، شیخ صدوق(م.381ق.) ج 2 ص 352،منتخب الأنوار المضيئة في ذكر القائم الحجّة( عليه السلام)، بهاء الدین نیلی( م.803 ق.)، ص 315،إحقاق الحق و إزهاق الباطل، شوشتری (م.1019 ق.) ، ج 13 ص 360 و ج 19 ص 648،بحار الانوار ، علامه مجلسی (م.1110 ق.)، ج 51 ، ص 219،رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار( عليهم السلام)، جزایری (م.1112 ق.) ، ج 3 ، ص 60،ينابيع المودة لذوي القربى، قندوزی (م. 1294 ق.) ، ج 3 ص 310،أبهى الدرر في أخبار الإمام المنتظر( عليه السلام) تكملة عقد الدرر، بهاری همدانی(م.1332 ق.)، ص 99،كتاب النور في امام المستور( عليه السلام) ،بهاری همدانی(م.1332 ق.)، ص 453،إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب( عليه السلام)، یزدی حائری (م.1333ق.) ، ج 1 ص 262،بشارة الإسلام في علامات المهدي( عليه السلام)،کاظمی (م.1339 ق.) ، ص 198،مكيال المكارم في فوائد دعاء للقائم( عليه السلام)، فقیه احمد آبادی ( م.1348 ق.) ، ج 2 ص 203.
9. العین ج5 ص 160
10. جمهرة اللغة ج 2 ص 792
11. شرح نهج البلاغةابن ابی الحدید ج 8 ص 112
12. شرح نهج البلاغة ج 2 ص 265
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/f.balochi/profile_pictures/_evocache/_.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1489408133)
سپاس از آگاه سازیتون
فرم در حال بارگذاری ...
موشک و مذاکره در برابر چماق و هویج امریکا
نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1395در جهانی که امریکا بر اساس چماق و هویج ترسیم کرده ، روزگار هم روزگار موشک، هم روزگار مذاکره است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از مداحان و چهره های فرهنگی در روز میلاد حضرت زهرا(سلام الله علیها)،موشک و مذاکره در برابر چماق و هویج امریکا تاکید کردند دنیای آینده هم دنیای موشک و هم دنیای مذاکره است.
در چرایی این نکته باید گفت خود استراتژیست های غربی مدعی دنیای مذاکره، از بن دندان قبول دارند که به زبان علم استراتژی و آنگونه که کلاوزویتس استراتزیست پروسی الاصل قرن ها پیش تصریح کرده است: سیاست/دیپلماسی ادامه جنگ با ابزاری دیگر است. به دیگر سخن هر انسان عاقلی میداند که سیاست و جنگ؛ دیپلماسی و مذاکره دو روی سکه هستند که صرفا همزیستی هوشمندانه آنها میتواند تامین کننده منافع ملی هر کشور باشد.
جالب آن است که استراتژیست های آمریکایی امروز پس از عبور از دو فاز قدرت یعنی قدرت سخت و قدرت نرم، در دنیای جهانی شده، وارد فاز سوم قدرت، یعنی قدرت هوشمند(Smart Power) شده اند. به طور خلاصه قدرت هوشمند، اشاره به استفاده همزمان و البته بجا از هر دو قدرت سخت و نرم (قدرت دیپلماسی)در موارد و مواقع متعدد به صورت مقتضی دارد. بنابراین باید به این تفکرکه دنیای آینده را دنیای منهای موشک می داند با قدرت بگوییم که دنیای آینده نه صرفا دنیای مذاکره (گفتمان ها) و نه صرفا دنیای موشک بل، همراهی و همزیستی هر دوی اینهاست. یعنی به اصطلاح قلدرمآبانه خود غربی ها خصوصا آمریکاییها، همزیستی شیرینی و شلاق؛ هویج و چماق. در واقع در مقابل این ادبیات تهدید آمیز کدام عاقلی یا وطن پرستی میپذیرد که چماق را کنار بگذارد، سلاحش را زمین بگذارد.
...
امروزه جمهوری اسلامی بنا بر اذعان دوست ودشمن به یک قدرت منطقه ای و نقش آفرین در نظام بین المللی تبدیل شده است و با برخی اشکال تهدید از جمله تهدید رژیم صهیونیستی و امریکا گرفته تا تروریسم روبروست بنابر این حداقل توقعی که از یک قدرت منطقه ای می رود این است که محکم و مقتدرتر از گذشته ارزش قدرت دفاعی و در واقع قدرت بازدارندگی سلاح های متعارف خود مانند موشک های دوربرد بالستیک را بداند و در برابر تهدیدات هوشمندانه عمل کند .
باید گفت دنیای آینده اگر دنیای مذاکره و گفتمان هم باشد، مذاکره بدون پشتوانه یعنی امتیازدادن حداکثری و امتیازگیری حداقلی در پای میز مذاکره.
همین امتیازاتی هم که تیم مذاکره کننده هسته ای در مذاکرات با پنج بعلاه یک به دست آورد، بر اساس یک پشتوانه بازدارنده موشکی و پشتوانه دانش بومی هسته ای و تولید هزاران دستگاه سانتریفیوژ بود.سوال اینجاست که اگر ما در موضوع هسته ای شاهد تولید انبوه سانتریفیوژ یا غنی سازی اورانیوم در حد 20درصد و توانمندی غنی سازی با غنای بیشتر یا تولید صفحه های سوخت راکتور آزمایشگاهی را به دست نیاورده بودیم اصولا غربی ها برای چه می خواستند با ما مذاکره کنند و اینکه در پای میز مذاکرات چه می توانستیم به دست آوریم ؟آیا همین تقویت توان دفاعی کشور نبود که باعث خنثی شدن تهدیدهای مستمر امریکا و رژیم صهیونیستی علیه کشور شد؟آیا همین ها نبودند که با تحت فشار قراردادن روسیه سعی می کردند و می کنند جلو تحویل سامانه موشکی اس 300 را به این جهت که مانع حمله احتمالی اسراییل به ایران می شود بگیرند ؟
با این اوصاف می توان نتیجه گرفت این تقویت توان دفاعی کشور بود که مانع جنگ شد والا ماباید شاهد منهدم شدن بسیاری از تاسیسات زیربنایی کشور بودیم و به لطف این تقویت توان موشکی متعارف بود که دشمن از هرگونه فکر حمله ای به کشور منصرف شد . به راستی اگر توانمندی نظامی فعلی را داشتیم رژیم صدام معدوم جرات تجاوز نظامی به ایران را می داشت؟
در پاسخ به این سوال محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان گفته است : اگر در زمان حمله صدام به ایران دارای موشک بودیم، می توانست جرات این کار را از وی بگیرد و یا حداقل حملات کور وی را به مردم غیر نظامی کاهش دهد.
—————–
منبع: خبرگزاری صداوسیما - بررسی و تحلیل / رضا محمدمراد
فرم در حال بارگذاری ...
معیار حدود حجاب برای بانوانی که آرایش و زینت زنانه دارند
نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1395متن سئوالات و پاسخ های این مرجع تقلید به شرح ذیل است.
سئوال:آیا زن می تواند از انگشتر زینتی و یا دست بند و یا گردن بند به قصد آرایش استفاده کند و آیا چنان کاری حلال است یا حرام؟
پاسخ معظم له: چنان کاری حلال است، امّا پوشاندن آنها از نامحرم، واجب می باشد مگر انگشتر و النگو به شرط ایمن بودن از وقوع در حرام و یا آشکار کردن آنها به انگیزه جلب توجه نامحرمان نباشد.
سئوال: زنی که روی خود را نمی گیرد می تواند موهای صورت و ابروان را بردارد و پودر طبیعی و سبک بر صورت بزند؟
پاسخ:
برداشتن موی صورت، و باریک کردن ابروان، مانع از بازگذاشتن رو نمی شود به شرط آنکه از وقوع در حرام، ایمن باشد و بازگذاشتن صورت به انگیزه نگاه نامحرمان، نباشد، امّا پس از به کار بردن پودر و وسایل آرایشی، پوشاندن صورت واجب است.
...
سئوال: آیا دوشیزه گان می توانند با آرایش خفیف و استفاده از پودرهای زیبایی برای جلب توجه بانوان در مجالس ویژه و یا برای زیبایی بیشتر، حاضر شوند و قصدشان آن باشد که خواستگار پیدا شود و آیا چنین کاری عیب پوشی به حساب می آید؟
پاسخ:
آن چنان آرایشی را جایز است انجام دهند و آن، پنهان کردن عیوب،محسوب نمی شود با این وجود، اگر عیب پوشی هم به حساب آید باز هم حرام نیست، مگر آنکه فریبکاری برای خواستگاران تلقی شود.
سئوال: آیا زیور آلاتی مثل خلخال برای زن حلال است ؟
پاسخ:
حلال است .
سئوال: اگر دست وصورت به طور مصنوعی برنزه شود وضوء باطل است واصلا ً گناه دارد وحرام است؟
پاسخ:
وضوء صحیح است وبرنزه کردن بدن اشکال ندارد.
سئوال: حکم خال کوبی بر روی بدن چیست؟
پاسخ:
فی نفسه اشکال ندارد.
سئوال: استفاده از روغن حیوانات حرام گوشت مثل مار به عنوان وسایل ارایشی دارویی چه حکمی دارد؟
پاسخ:
اشکال ندارد.
سئوال: آیا مصرف لوازم آرایشی وعطرهای که الکل دارند اشکال دارد مصرف محلولهای موضعی که برای پوست تجویز می شود والکل دارد چطور ؟
پاسخ:
اشکال ندارد.
سئوال: تاتوکردن ابروها ولبها چه حکمی دارد؟
پاسخ:
اشکال ندارد ولی زنها باید آن را چنانچه عرفاً زینت حساب شود از نامحرم بپوشانند.
منبع: خبرگزاری «حوزه»
فرم در حال بارگذاری ...
چگونه والدین در گناه فرزندان شریک می شوند/ آثار اخروی احترام به همسر
نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1395عالم آخرت، باطن دنياست، اعمال ما، در آن دنيا به تناسب كارهاي ما در اين دنيا، مجسم مي شود. گاهي مار و گرز آتشين مي شود و گاهي درخت و سبزه و گل و نهرهاي آب و قصرهاي با شكوه مي گردد.
به نقل از خبرگزاری «حوزه» آیت الله العظمی مظاهری در تفسیر آیۀ 12 سورۀ یس در خصوص تجسم اعمال و آثار آن بیان داشتند: اگر كسي مركز فحشايي ساخت و مردم در آنجا رفتند و مرتكب گناه شدند. علاوه بر اينكه براي صاحبش يك طبقه اي جهنم درست مي شود، تابوتي، سلولي و خانه اي از جهنم ساخته مي شود. به همان اندازه گناهي كه در نامه عمل شركت كنندگان در اين مركز فحشاء مي نويسند، در نامة عمل سازندة اين مركز فحشاء نيز نوشته مي شود.
* تجسّم اعمال
خداوند متعال در آیه 12 سوره یس می فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ» به يقين ما مردگان را زنده مى كنيم وآنچه را از پيش فرستاده اند و آنچه را از خود باقى گذاشته اند؛ و همه چيز را در كتاب روشنگرى احصا كرده ايم.
عالم آخرت، باطن دنياست. اين دنيا ظاهر و آن دنيا باطن، اين دنيا عرض و آن دنيا حقيقت است. اعمال ما، در آن دنيا به تناسب كارهاي ما در اين دنيا، مجسم مي شود. گاهي مار و گرز آتشين مي شود و گاهي درخت و سبزه و گل و نهرهاي آب و قصرهاي با شكوه مي گردد. اين آيه به همين موضوع اشاره ميكند كه «نَكْتُبُ ما قَدَّموا» آنچه از پيش فرستاده اند ضبط مي كنيم. معمولاً اگر براي كسي پرونده اي تشكيل دهند، آنچه در پرونده مي آيد كيفر است، خود عمل در پرونده نمي آيد، اما در آخرت پرونده اين طور نيست. در آنجا پرونده، خود عمل است. يك معناي نامه عمل «ميزان» «صراط مستقيم» و «پل صراط» است. اينها همان اعمال ما و اين اعمال در آنجا كتاب ماست.
...
«هُنالِكَ تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُون»[1]
در آن جا، هر كس عملى را كه قبلاً انجام داده است، مى آزمايد. و همگى به سوى خداوند يگانه كه مولا و سرپرست حقيقى آنهاست بازگردانده مى شوند؛ و چيزهايى را كه به دروغ همتاى خدا قرار داده بودند، از نظرشان گم و نابود مى شوند.
انسان ممكن است اينجا آنچه در دل دارد مخفي كند اما در آنجا چشم ها حقيقت بين است:
«لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ»[2]
به او خطاب مى شود تو از اين صحنه غافل بودى و ما پرده را از چشم تو كنار زديم، و امروز چشمت تيزبين است.
چشم ها حقيقت بين و درون نگر است. اعمال و كرداري كه روي نفس ما اثر گذاشته، ظاهر مي شود «تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ» اين معني فشردة «ما قَدَّمُوا» است.
*معنای آثار هم
اما معني «وَ آثارَهُمْ» اين است كه آثار اعمال هم ضبط مي شود. مثل كار خيري كه انجام گرفته و تصوير آن باقي مانده است. مثلاً حسينيه اي ساخته كه به آن باقيات الصالحات مي گويند. حسينيه، خودش يك پاداش دارد، به تناسب در بهشت قصري مي شود و به همان تناسب در روز قيامت ظاهر ميگردد. خود حسينيه هم يك آثاري دارد: مثلاً جلسه اي در حسينيه است. اگر اين جلسه مورد رضايت و لطف خداوند و حضرت بقية الله «عج» قرار بگيرد، يعني يك نفر در آنجا براي شما حديث و روايت بگويد و شما هم براي خدا و قرآن آنجا برويد تا چيزي از اسلام بفهميد خيلي ثواب دارد. ثواب را به شما مي دهند، اما به اندازه اي كه به شما ثواب مي دهند به آن كسي هم كه حسينيه را ساخته است، ثواب مي دهند «فَلَهُ اَجْرُها وَ اَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها» اجر حسينيه را دارد، اجر آثار حسينيه را هم دارد يعني همان. «نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ».
قَوْلِ النَّبِيِّ (ص) «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً كَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»
و در ادامه حضرت می فرمایند: «وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة» [3]
اگر كسي به جاي حسينيه، مركز فحشايي ساخت و مردم در آنجا رفتند و مرتكب گناه شدند. علاوه بر اين كه براي صاحبش يك طبقه اي جهنم درست مي شود، تابوتي، سلولي و خانه اي از جهنم ساخته مي شود. به همان اندازه گناهي كه در نامه عمل شركت كنندگان در اين مركز فحشاء مي نويسند، در نامة عمل سازندة اين مركز فحشاء نيز نوشته مي شود. اين را «وَ آثارَهُمْ» مي گويند. يعني علاوه بر اينكه اعمال را ضبط مي كنيم، آثارش را هم ضبط مي كنيم و اين تنها مربوط به مثل حسينيه و مسجد نيست. مثلاً اگر پدر و مادري زحمت كشيده، خون جگر خورده و بچه اي را تربيت اسلامي كرده اند. مادر زحمت كشيده، 9 ماه بچه را در شكمش پرورانده و وقتي كه بچه به دنيا آمده او را شير داده، او را تربيت اسلامي كرده، يك دختر شوهرداري تحويل جامعه داده، اين دختر وقتي كه در خانه خويش شوهرداري مي كند ثواب ها دارد، مثل اين است كه در خط مقدم جبهه بجنگد.
*اجر و پاداش والدینی که فرزند صالح تربیت کنند
در روايت داريم كه اگر اين دختر سفره را پهن كرد يا ظرفي براي رضايت خدا شست تا اين كه شوهرش در رفاه باشد و امور زندگي را اداره كند، ثوابش اين است كه در خط مقدم جبهه جهاد كند[4]. خوب به اندازه ثواب اين دختر، مادر او را هم ثواب مي دهند. چون مادرش او را چنين تربيت كرده است.
پدر زحمت كشيده و فرزندش را تربيت اسلامي كرده و يك جوان مسلمان تحويل اجتماع داده، نمازخوان، خدمتگزار، جبههرو و … اين جوان وقتي كه در خط مقدم جبهه مي جنگد خيلي ثواب دارد، به همين اندازه ثواب هم به پدر مي دهند، به مادر هم مي دهند. وقتي فرزند نماز مي خواند به او ثواب مي دهند و به همين اندازه ثواب به پدر و مادرش هم مي دهند.
به عكس اگر مادري در مقابل شوهر، زبان دراز، بي حيا و تنبل بود، خوب خانه داري نكرد، آن طور كه مي بايست شوهرداري نكرد، بچه داري نكرد و يك دختر زبان دراز تحويل جامعه داد، وقتي كه دختر به خانة شوهر رفت و در مقابل شوهر زبان درازي كرد. گناه بسيار بزرگي به حسابش مي نويسند و به همان اندازه هم به حساب آن مادر مي نويسند كه او را بد تربيت كرده است.
حرفي كه اينجا هست اين است كه اگر مادر در تربيت اين دختر كوتاهي كرده و شوهرداري را يادش نداده باشد، یا عمل خودش در مقابل شوهر، زبان درازي بوده و اين دختر از مادر ياد گرفته، خودش خانه دار نبوده، اين دختر هم حالا خانه دار نيست، اين دختر گناه مي كند و به جهنم مي رود و به همان اندازه گناه هم به مادرش مي دهند، و لو اينكه مادرش حالا زن خوبي باشد.
قرآن مي فرمايد: «فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ اِنَّ الخاسِرينَ الّذينَ خَسِروا اَنْفُسَهُمْ و اَهْليهِمْ يَوْمَ القِيامَةَ اَلا ذلِكَ هُوَ الخُسْرانُ المُبينُ»[5]
پس شما هر چه را جز او مى خواهيد بپرستيد كه زيانكاريد. بگو: «زيانكاران واقعى كسانى هستند كه سرمايه وجود خويش و بستگانشان را در روز قيامت از دست داده اند. آگاه باشيد زيان آشكار همين است.»
*ورشکسته خیلی آشکار در آخرت
ورشكستة خيلي آشكار كسي است كه به خاطر اولاد بايد به جهنم برود و آن كسي است كه در تربيت اولاد كوتاهي كرده و وضعش طوري بوده كه فرزند، لاابالي شده است. يك پدر روزه خوار كه با بي حيائي در منزل و در مقابل بچه هايش روزه مي خورد و نماز نمي خواند، بچه اش روزه گير و نمازخوان نمي شود. بسيار خوب كسي كه نماز نمي خواند و روزه نمي گيرد و گناهش خيلي بزرگ است، در سر حد كفر است و گناه آن در نامه اعمالش نوشته مي شود، علاوه بر آن اگر پسر هم به تقليد از پدر يا به خاطر تربيت ناصحيح او، نماز نخواند، هم به حساب او گناه مي نويسند و هم به حساب پدر؛ و آن وقت گناه روي گناه قرار می گیرد.
«وَ كُلَّ شَيْيٍ اَحْصَيْناهُ في اِمامٍ مُبينِ» ما در لوح محفوظ خدا (يا قلب امام خليفة الله) آشكارا همه را به شماره آورده ايم در اينجا مي خواهد بگويد علاوه بر اين كه انسان يك نامه عمل دارد و همه اعمال او در آن ضبط مي شود، يك لوح محفوظي هم هست كه همه چيز در آن ثبت شده است.
پاورقی:
[1]ـ سوره يونس، آيه 30.
[2]ـ سوره ق، آيه 22.
[3]ـ الفصول المختارة، (شیخ مفید) ص: 136
[4]ـ عَنِ النَبي جِهادُ الْمَرْأةِ حُسْنُ التَّبَعُلِ بحارالانوار علامة مجلسي ج18، ص107، نقل از قصص الانبياء. و اين روايت از حضرت اميرالمؤمنين(ع) هم رسيده است. در بحارالانوار ج10، ص99، نقل از خصال صدوق (ره).
[5]ـ سوره زمر، آيه 15.
منبع: کتاب «معارف اسلام در سوره يس» آیت الله العظمی مظاهری
فرم در حال بارگذاری ...