عشق آری عشق وقتی سر بگیرد، میرود....
نوشته شده توسطرحیمی 25ام خرداد, 1396"آتش به اختیار" در قرآن کریم
نوشته شده توسطرحیمی 25ام خرداد, 1396توصیههای امام علی علیه السلام پس از ضربت خوردن
نوشته شده توسطرحیمی 25ام خرداد, 1396بررسی راهکارهای رهایی از آتش جهنم
نوشته شده توسطرحیمی 25ام خرداد, 1396وی با طرح این سوال که فرازی از دعای جوشن کبیر که در آن 100 بار میگوییم «خلّصنا من النّار یا رب» چگونه حاصل میشود، گفت:کتاب دوجلدی بهشت و دوزخ در قرآن و حدیث که از آثار منتشر شده مجموعه دارالحدیث است 50 عامل نجات از آتش جهنم را نام برده است که در جلد اول این کتاب به بهشت و در جلد دوم به جهنم پرداخته شده و مطالعه آن را به علاقمندان توصیه میکنم در این کتاب پنج عامل را به تفصیل درخصوص راههای خلاصی از آتش جهنم مطرح کرده است که شامل کنترل نفس، انس با قرآن، حفظ آبروی مؤمن، بار از دوش مردم برداشتن و گریه بر گناهان است.
حجتاسلام رفیعی با اشاره به اینکه اگر کسی نسبت به نفسش در چهار موضع کنترل داشته باشد خداوند آتش جهنم را بر او حرام می کند، افزود:
این چهار موضع از این قرار است؛
1- آنجایی که رغبت میکند به گناه
2- آنجایی که میترسد عمل واجبی را انجام دهد
3- آنجایی که عصبی و خشمگین میشود
4- آنجایی که اشتهای به گناه در او فراوان میشود . همچنین در قضیه انس با قرآن، قلبی که ظرف قرآن باشد و محل نفوذ قرآن باشد شیطان در آن نفوذ نمیکند و نفسش را کنترل میکند.
وی درباره ضرورت حفظ آبروی مؤمن برای دوری از آتش جهنم گفت: کسی که دفاع از مردم کند و مانع ریختن آبروی مؤمن شود خدا او را از آتش جهنم حفظ میکند و کسی که گشادهدست است، به بهشت نزدیک است و از آتش جهنم دور است. همچنی کسی که بر گناهانش گریه کند و این اشک جاری شود روی گونههایش، خداوند میفرماید من حیا میکنم که او را به آتش افکنم.
حجتالاسلام رفیعی با هشدار نسبت به حزببندیهای غلط رایج سیاسی در جامعه اسلامی، اظهار کرد: در دنیا نه برای اصلاحطلب میماند نه برای اصولگرا، نه برای این حزب میماند نه برای آن، اگر آگاه باشیم و حواسمان جمع باشد دروغ به هم نمیگوییم، تهمت و افترا به هم نمیزنیم، بحث های رشوه و اختلاس نجومی پیش نمیآید، از ضعف اعتقاد به معاد، جهنم و بهشت است که این مباحث در جامعه طرح میشود البته که رحمت خداوند وسیع است، اما باید از عذاب الهی ترسید و نباید موجب شود که انسان جرأت ارتکاب به گناه پیدا کند.
وی افزود: مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیرشان فرمود که خداوند رحمان است اما در عین حال شدیدالعقاب است. البته که آیات و روایات فراوان و سیره پیامبر در این زمینه بیانگر این واقعیت است .
حجتالاسلام رفعی با اشاره به اینکه با اشاره به اینکه سه چیز در مرگ ما مخفی است، افزود: کجا میمیریم، چگونه میمیریم، چه زمانی میمیریم از جمله این سه مسأله مخفی در مورد مرگ است. بنابراین جاهل به زمین و زمان و زمینه مرگمان هستیم، یاد مرگ زمینه خلاصی ما از جهنم است.
خبرگزاری تسنیم
شب قدر
نوشته شده توسطرحیمی 25ام خرداد, 1396
برترین شب، شب قدر، یکی از شب های ماه رمضان، شبی که از هزار ماه برتر است. شب نزول قرآن، تقدیر امور، بخشش گناهان است. شب قدر بزرگترین سند امامت و تداوم آن در طول زمان است. شب زنده داران باید تلاش کنند تا غفران الهی در این شب شامل حالشان گردد.
حقیقت شب قدر
«قدر» در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است و «تقدیر» نیز به معنای اندازه گیری و تعیین است؛ اما معنای اصطلاحی «قدر»، عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن و به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیزی «قدر» نام دارد.
بنابر دیدگاه حکمت الهی، در نظام آفرینش، هر چیزی اندازه ای خاص دارد و هیچ چیزی بی حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضی تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.
شب قدر، شبی است که همه مقدرات سالانه انسان با ملاحظه، اراده، اختیار و قابلیت های انسان تقدیر می گردد. شب قدر یکی از شب های نیمه دوم ماه رمضان است که طبق روایات ما، یکی از شب های نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیادتر، بیست و سوم ماه مبارک رمضان است. دراین شب - که شب نزول قرآن به شمار می آید - امور خیر و شر مردم، ولادت، مرگ، روزی، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثه ای که در طول سال متناسب با اراده، دعا و قابلیت انسان واقع می شود، تقدیر می گردد. شب قدر، همیشه و هر سال تکرار می شود. عبادت در آن شب، فضیلت فراوان دارد و بهره برداری از آن در نیکویی سرنوشت یک ساله، بسیار مؤثر است. در این شب، تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه می شود و وی از سرنوشت خود و دیگران با خبر می گردد.
چرا این شب، شب قدر نامیده شده؟
آیا شب قدر با اختیار سازگاری دارد؟
لیلة القدر در نگاه علامه طباطبایی (رحمه الله)
آیا سرنوشت ما در یک شب (شب قدر) تعیین می شود؟
فضلیت شب قدر با توجه به افق های متفاوت، چگونه قابل درک است؟
چرا باید شب قدر وجود داشته باشد و اصولا عظمت و قداست این شب به چیست؟
رَحِم به چه کسانی اطلاق می شود/ چگونه از قطع رَحِم توبه کنیم
نوشته شده توسطرحیمی 25ام خرداد, 1396
آیت الله العظمی مظاهری در خصوص چگونگی صله رحم و عواقب ترک این سنت اخلاقی به بیان چند نکته پرداخته اند.
* قطع رحم «يعنى بريدن از خويشان» يكى از گناهان كبيره در اسلام است و قرآن شريف كراراً قاطع رحم را لعن فرموده است:
«اولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار»[1]
«براى آنان لعنت و بدى سراى آخرت مىباشد.»
* معناى صلۀ رحم اين است كه بايد كارى نكند كه وابستگان و خويشان را ناراحت كند و تا مىتواند به آنها خدمت كند، ولى رفت و آمد با آنها مخصوصاً اگر موجب مزاحمت براى خود و آنها باشد لازم نيست.
* رحم يك معناى عرفى است كه عبارت است از خويشان نزديك نظير پدر و مادر، جد و جده، اولاد و نوه، برادر و برادرزاده، خواهر و خواهرزاده، عمه و عمهزاده، عمو و عموزاده، خاله و خالهزاده، دايى و دايىزاده، و امّا خويشان سببى نظير زن و شوهر و داماد و پدر زن و مادر زن و پدر و مادر شوهر گرچه رحم واقعى نيستند و احكام رحم را ندارند، ولى چون عرفاً آنان نيز رحم محسوب مىشوند، احكام قطع رحم را شامل آنها نمودن بسيار بهجاست و از اين جهت به آنان خويشان سببى مىگويند، چنانکه نظير خواهر و برادر را خويشان نسبى مىگويند.
* اقسامى كه براى عاق پدر و مادر گفته شد تماماً در قطع رحم نيز مىآيد، بنابراين انفاق بر آنها اگر فقير باشند لازم است اگرچه آنان واجبالنّفقه نيستند، ولى ترك انفاق در صورت قدرت و فقر آنان، قطع رحم محسوب مىشود، چنانکه تضييع حقّ آنها و بردن آبروى آنان و تندى و پرخاشگرى با آنها قطع رحم است، علاوه بر اينكه گناه حقّالنّاس و اهانت به ديگران را نيز دارد.
*اگر خويشان، اهل معصيت باشند، در صورتى كه صلۀرحم كمك در معصيت آنها نشود، بايد قطع رحم نكند و در صورت امكان بايد آنها را امر به معروف و نهى از منكر نمايد.
* اگر خويشان، قطع رحم كنند، انسان نمىتواند قطع رحم كند، مگر اينكه در صلۀ رحم مفسدهاى نظير ذلّت او باشد.
* اگر كسى قطع رحم نموده است و بخواهد توبه كند، بايد علاوه بر توبه و طلب بخشش از خداوند متعال، در صورت امكان رضايت كسى را كه با او قطع رحم نموده است فراهم سازد و از شرائط توبۀ قطع رحم، صلۀ رحم است.
[1]. رعد، 25.
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی مظاهری
مخالفت با ولی امر مسلمین نوعی شرک است
نوشته شده توسطرحیمی 25ام خرداد, 1396
آیت الله مصباح یزدی در بیستمین شب از ماه مبارک رمضان در جلسه درس اخلاق که در دفتر رهبر معظم انقلاب در قم برگزار شد، گفت:
والی خوب می تواند صلاح یک کشور را رقم بزند و البته به شرطی که مردم نیز با او همراه شوند.
ایشان با ذکر این مطلب که رسیدن به کمال تنها با یک والی مشایسته محقق می شود افزود:
عزت واقعی زمانی ایجاد می شود که مردم و والی حقوق یکدیگر را بدانند و به آن احترام بدانند که در این جامعه به شرط زمامدار خوب این سعادت دینی حاکم می شود.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد:
دولتی پایدار می ماند که در مسیر صحیح دین حرکت کند و قطعا هیچ دشمنی نمی تواند این حکومت ونظام را از هم فروپاشد و همیشه نا امید خواهد شد؛ در واقع رعایت این حقوق نیز دشمنان را ناامید می کند.
ایشان تصریح کرد:
زمانی الفت در جامعه ایجاد می شود و کمال دنیوی و اخروی حاصل می شود که این مراودات درست بین مردم و والی ایجاد شود، ولی اگر هرکسی به دنبال منافع خود باشد قطعا نتیجه عکس حاصل خواهدشد.
خورشید عدالت (ویژه نامه شهادت امام علی علیه السلام)
نوشته شده توسطرحیمی 25ام خرداد, 1396
آنگاه که سیاهی شب، آسمان خاموش کوفه را فرا گرفته بود علی آمد و آخرین اذان سرخ را تا اوج عروج پرواز داد و در محراب محبوب، به نماز ايستاد. لحظه ای بعد، سر بر آستان دوست گذاشت تا خویش را تا ابد، رستگار سازد و زمانه را داغدار خويش نمايد. ويژه نامه خورشيد عدالت مرهمی است بر سينه های داغدار عاشقان علی. |
برگی هایی از صفحات زندگی امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام
تاریخ تولّد: سیزدهم ماه رجب، روز جمعه، سی سال پس از تولّد رسول خدا صلی الله علیه و آله و عام الفیل، در حدود سال 600 میلادی، بیست سال قبل از هجرت.
محلّ تولد: شهر مکه، در اندرون خانه خدا، یعنی کعبه.
پدر: ابوطالب، عمو و بزرگ ترین حامی رسول اللّه صلی الله علیه و آله که از سر کیاست و فراست ایمان و اسلام خود را همیشه از کافران و مشرکان پوشیده داشت تا در سال معروف به «عام الحزن / سال اندوه و غم» به جهان باقی شتافت.
مادر: فاطمه بنت اسد، دخترِ عموی پدرِ رسول اللّه صلی الله علیه و آله.
نام ها: علی، حیدر.
کنیه ها: ابوالحسن، ابوتراب، ابوالائمّه، ابوالایتام.
لقب ها و شهرت ها: اسداللّه ، یداللّه ، سیف اللّه ، باب اللّه ، ولی الله ، وصی رسول اللّه ، عین اللّه ، انسان کامل، عادل، حجّة اللّه ، اوّل المسلمین، یعسوب الدّین، امام المتّقین، اخ الرسول، حیدر کرّار، صاحبِ ذوالفقار، امام الابرار، مولی، مولی المتّقین، امام العادلین، المخلصُ للّه ، امیرالمؤمنین و ده ها لقب و شهرت دیگر.
سالشمار زندگانی امام علی علیه السلام
مثلث شخصیت امام علی علیه السلام
خواستگاری امام علی علیه السلام از حضرت زهرا سلام الله علیها
غدیر، مهمترین سند ولایت امام علی علیه السلام
تاملی در مصحف امام علی علیه السلام
حکومت علوی اصلاحات اقتصادی، توسعه و رفاه
شرطة الخمیس دردوران خلافت امیرالمومنان علیه السلام
رفتار شناسی امیرالمومنین علی علیه السلام در برخورد با فتنه ها
امامِ اول، برترین بشر
نوشته شده توسطرحیمی 25ام خرداد, 1396پدر و مادر علی علیه السلام
پدر امیرالمؤمنین علیه السلام ابی طالب است و اسم ابی طالبْ عبد مناف است، چون پسر اولِ عبد منافْ طالب نام داشت به ابی طالب شهرت یافت، نام ابوطالب عِمْران بود. مادر امیرالمؤمنین علیه السلام فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف است و او با حضرت رسول صلی الله علیه و آله به مدینه رفت و در آنجا به رحمت ایزدی پیوست و پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله به دست مبارک خود لحد او را راست کرد و پهلوی مبارک خود در قبر او بر زمین نهاد و پیراهن خود را کفن او ساخت و تلقینش نمود.
لقب منحصر به فرد
یکی از القاب علی علیه السلام ، امیرالمؤمنین است که در روز غدیر خُم جبرئیل از جانب ملک جلیل آمد و او را به این لقب مخصوص ساخت و حضرت رسول صلی الله علیه و آله به موجب حکم الهی فرمود:
سلام کنید بر علی به امیرالمؤمنین گفتن. و کسی که اول به این لقب بر امیرالمؤمنین علیه السلام سلام کرده، عُمَر بود. در کتاب کافی مذکور است که [فقط] حضرت علی علیه السلام در میان ائمه معصومین به لفظ امیرالمؤمنین اختصاص یافته و اطلاق آن به سایر ائمه هدی جایز نیست.
برترین پرستار
رسول خدا صلی الله علیه و آله از تولد علی علیه السلام به غایت مسرور گشته و مَهْد او را نزد فراش خود نهادی و در زمان خوابْ آن جناب مهد او را بجنباندی و سخن هایی که اطفال را به خواب می کنند گفتی و شیر و شربت در گلوی او ریختی و او را شستی و بر دوش و سینه نشانیدی و به نفس نفیس، او را تربیت فرمودی و همیشه گفتی: این برادر و ولی و ناصر و صفّی و پشت و پناه و وصی و خلیفه و زوج کریمه من است.
دلایل تعیین امام
دلایلی هست که دلالت بر امامت حضرت علی علیه السلام از روی عقل دارد که از جمله آن:
اول: آنکه امامْ واجب است که معصوم باشد.
دوم: آنکه امام باید از جانب خدا و رسولْ نص بر امامت او باشد و بر غیر امیرالمؤمنین علیه السلام به اتفاق نَصّی از جانب خدا و رسول بر امامت کسی واقع نشد.
سوم: آنکه امام واجب است که افضل از رعیت باشد و هرچه رعیت محتاج به او باشد داند.
چهارم: آنکه امام باید که او را کفرْ درنیافته باشد و هیچ رسولی نبوده که بعد از وی خلیفه وی کسی باشد که لحظه ای مشرک بوده باشد.
پنجم: آنکه امامتْ ریاست عامه است و این ریاست را مستحق نمی توان شد مگر به صفت زهد و علم و عبادت و شجاعت و ایمان و سایر صفات حسنه.