موضوعات: "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه"
کم من قبیح سترته
نوشته شده توسطرحیمی 9ام بهمن, 1393
اللهم مولای کم من قبیح سترته،
و کم من فادح من البلاء اقلته …
مولای من، چه بسیار زشتی ها که از من پوشاندی
و چه بسیار بلاهای سنگین که از من دفع کردی …
الهی العفو ...
الهی،
ما به امید “رازدار” بودنت،
“راز” دار شدیم…
و شرم نکردیم
از زیادی رازها و گناه ها،
یا ستارالعیوب!
وَ بِرَحْمَتِکَ أَخْفَیْتَهُ وَ بِفَضْلِکَ سَتَرْتَهُ…
ولی به مهربانی خود آنها را پنهان کردی، و از فضل خود آنها را پوشاندی..
هدایت گری انقلاب ها و نقش امام سجادعلیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 28ام آبان, 1393پس از شهادت امام حسين عليه السلام، مدينة الرسول به قيام برخاست و عامل يزيد بن معاويه را در مدینه از حكومت بر كنار كرد. در مكّه عبداللَّه بن زبير قيام كرد و خواهان خلافت شد. در كوفه، قيامى به رهبرى سليمان بن صرد و سپس به رهبرى مختار صورت پذيرفت. بدين سان، وقوع قيام ها و انقلاب ها، ويژگى حيات سياسى حاكم بر كشور اسلامى و شيوه و روش شاخص آن در رويارويى با طغيان و تباهى به شمار مىآمد.
از اين رو مى توان روزگار زندگى امام سجّاد عليه السلام به ويژه اندكى پس از واقعه عاشورا را عصر قيام ها و انقلاب ها نامگذارى كرد.
انقلاب قرآنی کدام است؟
انقلاب به خودى خود، هدفى مقدّس نيست، بلكه هدف مقدّس، همين ارزش هاى والايى است كه موجبات انقلاب ها را فراهم مى آورد. و گرنه زيان اين انقلاب ها فراتر و بزرگ تر از سود آن خواهد بود. آيا مگر انقلاب فى نفسه، طغيان عليه نظام حاكم و آشفته ساختن فضاى امنيّت و ايجاد اضطراب و خونريزى نيست؟. البته! بنابراين انقلاب، وضعيتى استثنائى است كه عقلا آن را نمى پسندند امّا همين انقلاب شرعيت و قداست خود را از همان اهداف والايى كه قصد رسيدن و تحقّق بخشيدن به آنها را دارد، كسب مى كند.
انقلاب به معنى كلّى خود، مردم را از تاريكي هاى جمود و نادانى و ستم به روشنايىِ حركت، عقل و عدالت هدايت مى كند که ويژگى و شاخصه زندگى پيامبران و امامان و بندگان نيك خداوند گشته است.
از آنجا كه انقلاب زنگار غفلت و بى تفاوتى را از دل مى زدايد و ابرهاى درهم و تاريك ستم و تجاوز را از تشكيلات انقلابيون دور و پراكنده مى سازد، و كابوس طغيان و تباهى را از جامعه ريشه كن مى كند، مسئوليّت هر رزمنده و نشان حقانيت هر فرد با كرامت و با شرف م ىگردد. از اين روست كه وحى نيز در ضمن تعبير “قيام براى خدا”بر هدف انقلاب ها تأكيد كرده است. خداوند متعال مى فرمايد:
«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ …»(سبأ/46)
“بگو همانا شما را به يك سخن پند مىدهم آن كه به خاطر خدا قيام كنيد…”
و نيز مى فرمايد:
«قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ …»(المائدة/8)
“نگهداران عدالت باشيد و براى خدا گواهى دهيد.”
همچنين وضعيّت انقلاب هايى كه به بركت شهادت امام حسين عليه السلام، تمام آفاق ديار اسلام را فراگرفته بود، به هويّت و رنگ و روح و ارزش نياز داشت تا در ضمير امّت استوار گردد و همچون بارقهاى زود گذر و طوفانى گذرا از پرتو افشانى و حركت باز نايستد. اين انقلاب مى بايست راهى، مكتبى و مستقيم براى خود برگزيند تا آلت دست افراد آزمند يا متهورى همچون عبداللَّه بن زبير، كه از انقلاب به بدترين شكل سوء استفاده مى كردند، قرار نگيرد.
ابن زبير پس از شهادت امام حسين عليه السلام به منبر مى رود و بر آن حضرت درود مى فرستد و قاتلش را لعن کرده و آنگاه يزيد را از خلافت خلع مى كند؛ امّا همين كه پايه هاى حاكميتش را مستحكم مى پندارد، كينه خود را با اهل بيت پيامبر آشكار مى گرداند و حتّى بر پيامبر صلى الله عليه وآله هم درود نمى فرستد.
قرآن صاعد - مجموعه کلیپ صوتی سیری در نهج البلاغه
نوشته شده توسطرحیمی 17ام آبان, 1393به مناسبت فرارسیدن شهادت حضرت امام سجاد علیهالسلام، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR با انتشار مجموعهی صوتی «قرآن صاعد» در پنج برنامه به بازخوانی و بررسی بیانات حضرت آیتالله خامنهای درباره ادعیهی صحیفه سجادیه میپردازد.
برای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:
دریافت کیفیت خوب 10/85 MB
دریافت کیفیت متوسط 3/63 MB
اولین برنامه از این مجموعه شامل نوشتاری از حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه دربارهی صحیفهی سجادیه و بیانات رهبر انقلاب اسلامی پیرامون انس با این کتاب گرانبهاست.
صفحات: 1· 2
فقط فرزندش را گم كرده بود!
نوشته شده توسطرحیمی 15ام آبان, 1393امام سجّاد، حضرت زين العابدين علیه السلام پس از جريان دلخراش و دلسوز عاشورا بيش از حدّ بى تابى و گريه مى نمود.
روزى يكى از دوستان حضرت اظهار داشت :
يابن رسول اللّه ! شما با اين وضعيّت و حالتى كه داريد، خود را از بين مى بريد، آيا اين گريه و اندوه پايان نمى يابد؟
امام سجّاد علیه السلام ضمن اين كه مشغول راز و نياز به درگاه خداوند متعال بود، سر خود را بلند نمود و فرمود:
واى به حال تو!
چه خبر دارى كه چه شده است، حضرت يعقوب در فراق فرزندش، يوسف عليهماالسّلام آن قدر گريه كرد و ناليد كه چشمان خود را از دست داد، با اين كه فقط فرزندش را گم كرده بود.
وليكن من خودم شاهد بودم كه پدرم را به همراه اصحابش چگونه و با چه وضعى به شهادت رساندند.
صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
مستدرك الوسائل : ج 2، ص 466، ح 19، كامل الزيارات : ص 107، ح 2.
برای سفر آماده اید؟
نوشته شده توسطرحیمی 14ام شهریور, 1392زهري مي گويد:
در شبي بسيار سرد و باراني حضرت امام سجاد را ديدم که بر پشتش کيسهاي آرد بود و در کوچهها راه ميرفت.
عرض کردم:« يا بن رسول الله اين چيست؟»
فرمود:«عازم سفري هستم و براي آن زاد و توشه آماده کردهام.»
من گفتم:« کيسه را به غلام من بدهيد تا برايتان ببرد.»
ولي امام نپذيرفت.
عرض کردم:« خودم آن را برايتان ميبرم.»
امام فرمود:« تو را به حق خداوند سوگند مي دهم که به دنبال کار خود برو.»
من نيز با امام خداحافظي کردم و رفتم.
چند روز بعد امام را ديدم و عرض کردم:« يا ابن رسول الله، گويا به سفري که گفتيد، نرفتيد!»
فرمود:«آن چنان که تو گمان کرده اي نيست. سفري که گفتم سفر « مرگ » است، و من براي آن آماده مي شوم. و راه آماده شدن براي «مرگ» دوري از گناه و انفاق است.»
بحارالانوار، ج 46، ص 15، حديث 27 به نقل از علل الشرايع
نجوای آشنا
نوشته شده توسطرحیمی 31ام تیر, 1392بار خدايا
اي آنکه گناهکاران از مهرباني او ياري مي جويند!
و اي آنکه درماندگان به ياد احسان و خوبي و نيکوکاري او فرياد و زاري مي کنند!
اي آنکه خطاکاران به خاطر ترس از او با صداي بلند گريه مي کنند!
اي مايه ي آرامش هر بي کس و دل گرفته و غمزده و از همه بريده و از وطن دورافتاده!
اي سبب دل گشايي هر اندوهگين دل شکسته!
اي پناه هر خوار شمرده شده بي کس و تنها!
اي مددکار و بازوي هر نيازمند رانده شده!
توئي آن کسي که دانش و مهربانيش همه چيز را فراگرفته است،
توئي آن کسي که گذشت و آمرزشش از عذاب و کيفرش برتر و فزونتر است.
توئي آن که مهرباني او پيشاپيش غضبش در حرکت است.
توئي آن که بخشش او از محروم کردن و راندنش بيشتر است.
توئي آن که همه آفريده شدگان در فراخي نعمت او در آسايش و خوشي به سر مي برند.
و من،
اي خداي من!
آن بنده تو هستم که او را به دعا کردن امر فرمودي.
خدايا به فرمان تو هستم و در اجراي امرت آماده ام!
اي خدا!
اين منم که در پيش تو به زمين افتاده ام.
منم آن کسي که بار لغزشها و خطاها بر پشت او سنگيني مي کند.
منم آن کسي که گناهان، عمر و دوران زندگيش را سپري کرده و به پايان برده است.
منم آن کسي که با جهل و نادانيش تو را نافرماني کرده!
اي خداي من!
آيا تو به هر کسي که تو را بخواند رحم کننده هستي تا دعاي بيشتر کنم؟
يا تو هر کسي را که پيش تو گريه کند آمرزنده هستي تا گريه زيادي را سر دهم؟
آيا تو کسي را كه از فقر و نداري و بي نوايي اش به تو شکايت کند بي نياز کننده هستي؟
خداي من!
کسي را که جز تو بخشش کننده اي پيدا نمي کند نا اميدش نکن!
و کسي را که به غير از تو بي نياز نمي شود خوارش مگردان.
خداي من!
بر محمد و آل محمد درود فرست و از من روي برنگردان در حالي که من به
تو روي آورده ام.
و نااميدم نکن در حاليکه به سوي تو آمده ام.
و مرا بدون روا کردن حاجت و دادن خواسته ام بر مگردان در حالي که در
پيشگاهت ايستاده ام.
اي مهربان ترين مهربانان
بر من رحم کن.
چرا که تويي آن که خودت را با گذشت و آمرزش نام بردي؛
پس از من درگذر،
چرا که تو بر هر چيز توانايي.
منبع : برگرفته از دعاي 16 صحيفه سجاديه
الهی انت الذی ...
نوشته شده توسطرحیمی 26ام فروردین, 1392فتحت لعبادك بابا الى عفوك سميته التوبه
خدايا تويى که درى از عفو و بخششت به روى بندگان باز کردى
و نامش توبه نهادى!
خدايا خطا و گناهان، مرا لباس خوارى و ذلت پوشانيده و دورى تو جامه عجز و بينوايى بر تنم انداخته و جنايت بزرگ (هواى نفس پرستى) مرا دل مرده ساخته؛ تو اى خدا از رجوع به لطف و کرمت باز اين مرده دلم زنده گردان!
اى مقصد و مقصود و مطلوب و آرزوى من.
قسم به عزّتت که من کسى که گناهانم را ببخشد غير تو نمى دانم
و آنکه در هم شکستگي هاى امورم را جبران کند جز تو نمى بينم
من با آه و ناله و کمال خضوع به درگاهت آمده ام و به خوارى و مذلّت به سويت رو آورده ام؛
پس اگر تو مرا از در برانى ديگر به که رو آرم و اگر تو مرا در کنى به که پناه برم
پس آه از تأسّف و حسرت خجلت و افتضاح من
و واى از اندوه و غم مصائب و کردار زشت من.
از تو درخواست مى کنم اى بخشنده گناه بزرگ و اى جبران کننده هر شکسته استخوان که ببخشى گناهان مهلک خطرناکم و بپوشانى زشتيهاى پنهانى فضاحت آورم و مرا در عرصه قيامت از نسيم خوش عفو و عنايتت جدا مساز و از نيکويى بخشش و پرده پوشش محرومم مگردان.
خدايا سايه ابر رحمتت را بر سر گناهان سوزان من بينداز و باران لطف و محبّتت را بر عيوب و پليديهاى اعمالم بباران
خدايا آيا بنده گريخته به جايى جز به درگاه مولايش رجوع تواند کرد يا از خشم و غضب مولايش غير او احدى حمايتش تواند نمود.
خدايا اگر پشيمانى از گناه، توبه است قسم به عزّتت که من از پشيمانانم و اگر استغفار و طلب آمرزش کردن موجب محو گناه است به لطفت قسم که من از آمرزش طلبانم؛ تو را سزد که بر ما عتاب کنى تا باز خوشنود گردى.
خدايا قسم به قدرتت بر من که توبه ام بپذير و به حلمت بر عصيانم که از من درگذر و به علمت به احوالم که با من به رفق و محبت نظر فرما.
خدايا تويى که درى از عفو و بخششت به روى بندگان باز کردى و نامش توبه نهادى و در کتابت فرمودى: اى بندگان به درگاه من به توبه با حقيقت باز آييد (تا از گناهانتان درگذرم)؛ پس عذر آنکه از اين در که باز کردى، غافل است چه خواهد بود!
اى خدا! اگر گناه از من زشت است عفو از تو زيباست!
اى خدا من اولين بنده نيستم که گنه کرده از او تو درگذشتى و به درگاه کرمت آمد و به او احسان کردى.
اى دادرس پريشان دلان؛ اى برطرف سازنده غم و رنج و زيان؛ اى بزرگ احسان؛ اى آگاه از سر بندگان؛ اى نيکو پرده پوش بر گناهان.
جود و رحمت نامنتهاى تو را بسوى تو شفيع مى گردانم و به جناب تو و مهربانيت نزد تو توسّل مى جويم پس دعايم مستجاب کن و از اميدى که به لطف تو دارم محرومم نگردان و توبه ام قبول فرما و خطاهايم به کرم و رحمتت محو گردان .
اى مهربانترين مهربانان عالم.
مناجات تائبين/ صحيفه سجاديه
گزيده ای از سخنان امام سجاد عليه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 26ام فروردین, 1392
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ ( ابراهيم- 24):
آيا نمى بينى خدا چگونه مثل زد! كلمه اى پاكيزه همچون درختى پاكيزه.
از امام على بن الحسين، جز صحيفه سجاديه كه مشهور است و رساله حقوق، سخنانى كوتاه مانده است. اين سخنان همچون گفتار ديگر امامان بليغ، پرمعنى، آموزنده و بيشتر در موضوع هاى اخلاقى و تربيتى است. نوشتن همه آنها در اين مختصر لازم نمى نمايد. در اينجا تنها گفتارى چند از مأخذهاى دست اول را فراهم آوردهايم:
محبوبترين شما نزد خدا كسى است كه كردارش بهتر باشد
وآنكه رغبتش بدانچه نزد خداست بيشتر است كردار او نزد خدا ارجمندتر است.
و آنكه (از خدا) بيشتر ترسد، از عذاب خدا زودتر رهانيده شود
و آنكه خوشخوى تر است بخدا نزديكتر است
و آنكه نعمت بر زن و فرزند خود گسترده تر دارد خدا از او خوشنودتر است
و گرامى ترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست.
پسرك من! خشم خود را بر مردمان، اندك اندك فرو خور! كه داشتن شتران سرخ مو، پدرت را چنان شادمان نمىكند كه خشم خود را بر مردمان فرو خورده و بردبارى يارى بزرگ و ياورى نيرومند است.
پسرك من بر بلا شكيبا باش و به حقوق ديگران تجاوز مكن و كسى را در كارى يارى مكن كه زيان آن براى تو بيش از سود آن براى اوست.
فرزند خود امام باقر (ع) را چنين وصيت كرد:
با پنج كس دوستى مكن و سخن مگو و هم سفر مباش.
- اين پنج كس كيانند؟
1. فاسق چه او تورا به لقمهاى يا كمتر از لقمهاى مى فروشد.
- كمتر از لقمه چيست؟
- تو را به اميد لقمهاى مى فروشد.
2. بخيل، كه بدانچه از مال او سخت نيازمندى از تو مضايقت مي كند.
3. دروغگو، كه دور را به تو نزديك و نزديك را از تو دور مى سازد.
4. احمق، چه او مى خواهد به تو سود رساند و زيان مىرساند
5. كسى كه قطع رحم كند، چه او را در سه جاى كتاب خود لعنت شده يافتم.
صفحات: 1· 2
پناه بردن به خداوند
نوشته شده توسطرحیمی 10ام اسفند, 1391اللهم إن الشيطان قد شمت بنآ إذ شايعناه على معصيتک
بار خدايا، اگر بخواهى بر ما ببخشى از سر فضل مى بخشى،
و اگر بخواهى ما را به عذاب مبتلا کنى از سر عدل مبتلا مى کنى،
الهى به رسم احسان، عفوت را نصيب ما کن،
و به آئين چشم پوشى ما را از عذاب برهان، که ما را طاقت عدل تو نيست،
و بدون عفوت براى هيچ يک از ما آزادى ميسّر نيست،
اى بى نيازترين بى نيازها،
اينک ما بندگان توايم بر درگاهت، و من نيازمندترين نيازمندان به توام،
پس تهي دستى ما را به توانگريت چاره کن، و رشته اميد ما را با منع کردن لطفت قطع مکن، که اگر چنين کنى، کسى را که از رحمتت نيکبختى خواسته بدبخت کردهاى، و آن را که از فضلت عطا خواسته محروم نمودهاى، در اين حال از پيشگاهت به سوى چه کسى رو کنيم؟
و از درِ رحمتت به کجا رويم؟
پاک و منزهى، ما از آن درماندگانيم که قبول دعاى آنان را واجب کرده اى، و از آن گرفتارانيم که رفع گرفتارى را به ايشان وعده داده اى. و شبيه ترين چيزها به خواسته تو، و سزاوارترين کار به بزرگوارى تو، رحمت آوردن بر کسى است که از تو رحمت خواهد، و به فرياد رسيدن کسى است که به تو فريادرسى کرده، پس بر زارى ما نزد خود رحمت آر، و به خاطر اينکه خود را در پيشگاهت به خاک افکندهايم به فريادمان رس.
الهى، شيطان، ما را چون در نافرمانيت او را همراهى کرديم سرزنش مى کند،
پس بر محمد و آلش درود فرست، و اکنون که شيطان را به خاطر تو واگذاشتيم و از طرف او به سوى تو روى آورديم وى را به سرزنش ما شاد مکن.
اللهم إن تشأ تعف عنا فبفضلک وإن تشأ تعذبنا فبعدلک فسهل لنا عفوک بمنک وأجرنا من عذابک بتجاوزک فإنه لا طاقة لنا بعدلک ولا نجاة لأحد منا دون عفوک يا غني الاغنيآء ها نحن عبادک بين يديک وأنا أفقر الفقرآء إليک فاجبر فاقتنا بوسعک ولا تقطع رجاءنا بمنعک فتکون قد أشقيت من استسعد بک وحرمت من استرفد فضلک فإلى من حينئذ منقلبنا عنک؟ وإلى أين مذهبنا عن بابک؟ سبحانک نحن المضطرون الذين أوجبت إجابتهم وأهل السوء الذين وعدت الکشف عنهم وأشبه الاشيآء بمشيتک وأولى الامور بک في عظمتک رحمة من استرحمک وغوث من استغاث بک فارحم تضرعنآ إليک وأغننآ إذ طرحنآ أنفسنا بين يديک اللهم إن الشيطان قد شمت بنآ إذ شايعناه على معصيتک فصل على محمد وآله ولا تشمته بنا بعد ترکنآ إياه لک ورغبتنا عنه إليک
در طلب عاقبت به خيرى
نوشته شده توسطرحیمی 29ام بهمن, 1391يا من ذکره شرف للذاکرين ويا من شکره فوز للشاکرين
اى که يادت يادکنندگان را شرف است، و شکرت شکرگزاران را کامروايى است،
و اى که فرمانبرداريت براى فرمانبرداران نجات و رهائى است،
بر محمد و آلش درود فرست، و دلهاى ما را به ياد خودت از هر ياد، و زبان ما را به شکر خودت از هر شکر و اعضايمان را به طاعت خودت از هر طاعت مشغول دار، و اگر براى ما فراغتى از کار مقدّر کرده اى پس آن را فراغت همراه با سلامتى قرار ده تا در دنبال آن هيچ وبالى به ما نرسد، و در آن فراغت ملالتى به دامن حيات ما ننشيند، تا نويسندگان اعمال زشت از نزد ما با دفترى خالى از کردار بد برگردند، و نويسندگان خوبيها به سبب آنچه از حسنات ما نوشته اند شادان و مسرور باز آيند،
و چون روزگار حياتمان سپرى شود، و رشته زندگيمان بگسلد، و آن دعوت تو (مرگ) که از خودش و اجابتش گزيرى نيست ما را فراخواند،
پس بر محمد و آلش درود فرست، و پايان آنچه را که نويسندگان پرونده بر ما مى نويسند توبه اى مقبول قرار ده که بعد از آن ما را بر معصيتى که کرده ايم و نافرمانيى که مرتکب شده ايم توبيخ و سرزنش نکنى، و پرده اى که بر ما پوشاندها ى در برابر ديده حاضران از روى کار ما برمدار، در روزى که اخبار بندگانت را آشکار مى سازى، زيرا که تو نسبت به هر که تو را بخواند مهربانى، و تقاضاى هر که تو را صدا بزند اجابت کنندهاى.
يا من ذکره شرف للذاکرين ويا من شکره فوز للشاکرين ويا من طاعته نجاة للمطيعين صل على محمد وآله واشغل قلوبنا بذکرک عن کل ذکر وألسنتنا بشکرک عن کل شکر وجوارحنا بطاعتک عن کل طاعة فإن قدرت لنا فراغاً من شغل فاجعله فراغ سلامة لا تدرکنا فيه تبعة ولا تلحقنا فيه سأمة حتى ينصرف عنا کتاب السيئات بصحيفة خالية من ذکر سيئاتنا ويتولى کتاب الحسنات عنا مسرورين بما کتبوا من حسناتنا وإذا انقضت أيام حياتنا وتصرمت مدد أعمارنا واستحضرتنا دعوتک التي لا بد منها ومن إجابتها فصل على محمد وآله واجعل ختام ما تحصي علينا کتبة أعمالنا توبةً مقبولةً لا توقفنا بعدها على ذنب اجترحناه، ولا معصية اقترفناها ولا تکشف عنا ستراً سترته على رءوس الاشهاد يوم تبلو أخبار عبادک إنک رحيم بمن دعاک ومستجيب لمن ناداک