موضوعات: "سیر و سلوک" یا "نکات اخلاقی"
46 فایل صوتی از سخنان اخلاقی آیت الله عبدالکریم حق شناس
نوشته شده توسطرحیمی 4ام بهمن, 1393
گوشه ای از زندگینامه
مرحوم آیت الله عبدالکریم حق شناس(ره)
در بیست و چهارمین روز از فروردین سال 1287 هجری شمسی برابر با ربیع الاول سال 1326 هجری قمری در خانواده ای اهل علم در تهران، کودکی متولد شد که نامش را محمد تقی گذاشتند. پدرش آیت الله شیخ محمدرضا تنکابنی از روحانیان فاضل و مدرسان حوزه علمیه تهران بود و این فرزند در دامن پدر و مادری با تقوا و مهربان پرورش یافت.
محمد تقی در شش سالگی به دبستان توفیق رفت و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی به تحصیل صرف و نحو و مقدمات علوم دینی پرداخت . سپس به اصرار مادر به کاروعظ و خطابه روی آورد و اولین باری که به منبر رفت ، 15 - 16 سال بیشتر نداشت .
وی در سال 1316 هجری شمسی در پی خطابه ای که ایراد کرده بود ممنوع المنبر و از پوشیدن لباس روحانیت محروم شد اما پس از سه سال با عزل رضا خان و آغاز جنگ جهانی دوم از ممنوعیت خارج شد .
از مبارزات این عالم دینی و مفسر قرآن، الزامی کردن دروس تعلیمات دینی و از همه مهمتر مبارزه با بهائیت با سخنرانی های افشاگرانه بود.
جوان از نظر عقل و احساسات در دو جلد ، کودک از نظر وراثت و تربیت در دو جلد ، آیة الکرسی پیام آسمانی توحید و شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق از جمله آثار این سخنور توانا و استاد اخلاق است .
سرانجام این استاد فرزانه در 27 آذر 1377 هحری شمسی به دیدار حضرت حق شتافت و در جوار حرم مطهر حضرت عبد العظیم حسنی در شهرری آرمید.
موضوع |
زمان |
03:41 |
|
04:03 |
|
05:26 |
|
04:28 |
|
04:35 |
پندی از شیطان
نوشته شده توسطرحیمی 4ام بهمن, 1393
سه دام شیطان
شیطان، موسی علیه السلام را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت:
ای موسی! تویی آن انسانی که خداوند مهربان تو را به رسالت برگزیده و بی واسطه با تو سخن می گوید، روی این حساب از آبروی فوق العاده ای برخورداری، من یکی از مخلوقات خدایم و گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!! به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ام را بپذیرد.
موسی بزرگوار قبول کرد، از خداوند مهربان درخواست کرد: الهی! توبه اش را بپذیر.
خطاب رسید: موسی! خواسته ات را قبول کردم، به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است.
موسی، ابلیس را دید و پیشنهاد مقصود خلقت را به او گفت. سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبر گفت: ای موسی! من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به مرده او سجده کنم!!
سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق دار شدی، به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد از هلاکت مصون می ماند.
1. به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت می چرخم، تا به وسیله تیشه خشم، ریشه ات را برکنم.
2. به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم!
3. بترس از این که با زن نامحرم خلوت کنی که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم!
در این داستان عجیب، شیطان به سه برنامه خطرناک اشاره دارد: شهوت، غضب و حرص.
در هر صورت باید گفت: بدون شک، فرار انسان از جهاد، ریشه ای جز حرص به دنیا ندارد و امتناع ابلیس از سجده به آدم منشأی غیر حسد نمی تواند داشته باشد و این حسد، درب بسیار بزرگی است که شیطان با ورودش، قدرت تسخیر قلب را پیدا می کند.
*اثراستاد حسین انصاریان.
علت غیبت امام زمان، عجل اللّه تعالی فرجه الشریف، خود ماییم!
نوشته شده توسطرحیمی 3ام بهمن, 1393
سبب غیبت امام زمان علیه السلام خود ما هستیم وگرنه اگر ظاهر و حاضر شود، چه کسی او را می کشد؟!
ما از پیش، امتحان خود را پس داده ایم که چگونه ازامام، تحفّظ و یا اطاعت می کنیم و یا این که او را به قتل می رسانیم؟! انحطاط و پستی انسان به حدی است که قوم حضرت صالح علیه السلام، ناقه ی صالح را - با این که وسیله ی ارتزاق و نعمت آنها بود- پی کردند. چنان که قرآن کریم درباره ی آن می فرماید:
« … لَهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يوْمٍ مَعْلُومٍ»(الشعراء/155)
یعنی، یک روز آب، سهم شما باشد و روز دیگر، سهم آن و روزی که آب چاه را می خورَد در عوض به آن ها شیر می داد!
بنابراین، همان گونه که ممکن است عقلا، خزینه و انبار نعمت خود را نابود کنند- هم چنان که ناقه ی صالح را کشتند، چون از کوه آمده بود- امکان دارد که ما انسان های عاقل! امام زمان علیه السلام را نیز که تمام خیرات از او است و از ناقه ی صالح بالاتر و پر فیض تر است، برای اغراض شخصیه ی خود به قتل برسانیم!!
چه کنیم که معصیت نکنیم؟
برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت، راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که طاعت، نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزت ها و… است و معصیت، عبارت است از محرومیت و ناخوشی و نداری و ذلت و…
چه کار کنیم خانواده گرم و با صفا باشد؟
موافقت اخلاقی بین مرد و زن در محیط خانواده به صورت صددرصد برای غیر انبیا و اولیا - علیهم السلام - غیر ممکن است. لذا ما اگر بخواهیم محیط خانه، گرم و با صفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر واستقامت و گذشت و رأفت را پیشه ی خود کنیم؛ تا محیط خانه، گرم و نورانی باشد و اگر این ها نباشد، اصطکاک و برخورد پیش خواهد آمد. و همه ی اختلافات خانوادگی از همین جا ناشی می شود.
برگرفته از کتاب نکته های ناب/رضا باقرزاده گیلانی
مجله:خیمه-آذر 1382- شماره 9
ثمرات اطاعت و عواقب نافرمانی از والدین
نوشته شده توسطرحیمی 30ام دی, 1393وَوَصَّينَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَي وَعَلَى وَالِدَي وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ(الأحقاف/15)
و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش کرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد و باربرداشتن و از شيرگرفتن او سي ماه است تا آنگاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد ميگويد پروردگارا بر دلم بيفکن تا نعمتي را که به من و به پدر و مادرم ارزاني داشتهاي سپاس گويم و کار شايستهاي انجام دهم که آن را خوش داري و فرزندانم را برايم شايسته گردان در حقيقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمانپذيرانم.
ثمرات اطاعت از والدین
پیامبر اعظم علیه السلام فرمود: مردی از امتم را در خواب دیدم که فرشته مرگ برای قبض روحش آمده بود. در همان حال نیکی به پدر و مادر به سراغش آمد و از قبض روح او مانع شد.
ابن عباس نقل کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر فرزندی از روی شفقت و محبت به پدر و مادر نگاه کند، به هر نگاهی ثواب حج قبول شده برای اوست. عرض کردند: اگرچه در هر روز صد مرتبه نگاه کند؟ فرمود: آری. خدا بزرگ تر از همه چیز و منزّه از هر عیب است.[1]
امام صادق علیه السلام فرمود: به پدران خود نیکی کنید تا پسرانتان به شما نیکی کنند.[2]
پیامبر فرمود: هرکه پیشانی مادر خویش را ببوسد، از آتش جهنم مصون شود.[3]
پیامبر فرمود: هرکس به پدر و مادر نیکی کند، خداوند بر طول عمر او می افزاید.[4]
امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که دوست دارد خداوند مرگ را بر وی سبک گرداند، بسیار صله رحم کند و به پدر و مادر خود نیکویی نماید. هرگاه چنین کرد، خدای تعالی سختی های مرگ را بر وی آسان گرداند و هیچ گاه فقیر و نادار نشود.[5]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هرکس دوست دارد عمرش طولانی و روزی اش فراخ گردد، باید به پدر و مادر خود نیکی کند؛ چراکه نیکی به آنان، از اطاعت و بندگی خداوند شمرده شده است.[6]
عواقب نافرمانی از والدین
امام صادق علیه السلام فرمود: هرکه از روی خشم به پدر و مادر نگاه کند، حتی در حالتی که پدر و مادر به او ظلم کرده باشند، خدا هیچ نمازی را از او قبول نمی کند.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود: بترسید از اینکه عاق پدر و مادر شوید؛ زیرا بوی بهشت از هزار سال راه به مشام می رسد، ولی آنانی که مورد خشم پدر و مادر قرار گرفته اند، هرگز آن را استشمام نخواهند کرد.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود: همه مسلمانان در روز قیامت مرا خواهند دید، مگر عاق والدین.[7]
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود: دو چیز است که کیفر آن را در دنیا می دهند: ستم کردن و بدرفتاری با پدر و مادر.[8]
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود: سه گناه است که عقوبتش زود برسد و به آخرت نکشد: عاق پدر و مادر، ستم کردن و احسان را ناسپاسی نمودن.[9]
امام صادق علیه السلام فرمود: عاق والدین، وارد بهشت نمی شود.[10]
امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که یعقوب سال خورده نزد یوسف علیه السلام آمد، عزت شهریاری، یوسف را فراگرفت و برای پدرش از تخت یا اسب فرود نیامد. پس جبرئیل نزد او آمد و گفت: ای یوسف! دستت را بگشا. وقتی دستش را گشود، از آن نوری جهید و به فضای آسمان رفت. یوسف گفت: ای جبرئیل! این نور چه بود که از میان دست من بیرون آمد؟ او گفت: آن نور نبوت بود که برای کیفر فرود نیامدنت برای یعقوب سالخورده، از فرزندانت جدا شد و هرگز از فرزندان تو پیامبری نخواهد بود.[11]
پی نوشت:
- علامه مجلسی، بحارالانوار، المطبعه الاسلامیه، 1386، ج 74، ص 80.
- همان، ص 65.
- نهج الفصاحه، ص 597.
- مشکاه الانوار، صص 152 و 153.
- بحارالانوار، ج 71، ص 81.
- همان، ج 74، ص 85.
- شیخ احمد نراقی، معراج السعاده، انتشارات دهقان، 1373، ص 407.
- نهج الفصاحه، ص 216.
- همان، ص 74.
- همان.
- الکافی، ج 2، ص 312.
حوزه نت
پند های پدرانه + رفتار والدین نمونه
نوشته شده توسطرحیمی 30ام دی, 1393
یکی از راه های تربیت صحیح، پند و نصیحت کردن به فرزندان است. اگر پدران و مادران و معلمان و مربیان به جای سرزنش فرزندان، راه بیان نصیحت نیک را پیش گیرند و فرزندان خود را با پندهای سودمند، آگاه سازند و آنها را از ضرر و خطرهای رفتار ناشایست باخبر سازند. در این بخش، بر آنیم تا پاره ای از پندهای معصومان و بزرگان را بیان کنیم.
پندهای پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام
ای علی! هرکس پدر و مادرش را اندوهگین سازد، عاق آنان است و رعایت حقوق آنان را نکرده باشد.
ای علی! خدا رحمت کند پدر و مادری را که باعث احسان و نیکی فرزند به خودشان شوند.
ای علی! هرکس عذر عذرخواهی را چه راست گو باشد چه دروغ گو نپذیرد، به شفاعت من نمی رسد.
ای علی! دو سال راه را برای نیکی و احسان پدر و مادرت برو.
ای علی! خدا لعنت کند پدر و مادری را که با رفتارشان، فرزند را به بی مهری و بی حرمتی به خودشان وادارند.1
پندهای امام علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام
فرزندم! بزرگ زاده والاتبار را گرامی دار. برگشت دوران و خرابی حال او، تو را نفریبد. روزگار، شکسته ها را جبران می کند و جوش خورده ها را می شکند.
پسر عزیز! بدان که نعمت دوام ندارد. اگر دچار حاجت شدی و تنگ دستی دامنت را گرفت، از پاک گوهری که پس از سیری گرسنه شده، استمداد کن که خیر و سعادت آن جا تضمین شده است.
پسر جان! مال برای نهادن نیندوز؛ زیرا وارث تو یکی از دو کس است: یا مال را صرف طاعت کند و همان که مایه رنج و شقاوت تو بوده، موجب نیک بختی او شود، یا صرف گناه نماید و ذخایر تو، کمک عصیان او گردد.2
گناهی که حتی با شهادت بخشیده نمی شود
نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1393نیکی به والدین یا بدی نسبت به آنان، از اعمالی است که در دنیا و آخرت آثار مثبت و منفی بر آن مترتب است که دانستن آن، انسان ها را بهتر آگاه می کند تا در برخورد با آن ها بیشتر مراقب اعمال خود باشند.
آثار دنیوی نیکی به والدین
مرگ آسان
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: کسی که دوست دارد خداوند سکرات مرگ را بر او آسان کند، صله رحم کند و به پدر و مادرش نیکی کند.[1]
طول عمر
«و الله یزید فی العمر.»[2] امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: نیکی به پدر و مادر، عمر را زیاد می کند.
دچار فقر نمی شود
«.. . ولم یصبه فی حیاته فقراً ابداً.»[3] در زندگی فقر به سراغ او نمی آید.
برگشت کردن نیکی به پدر و مادر به خود انسان
در دستورات اسلامی به ما سفارش کردند که به پدر و مادر خود احسان کنید تا فرزندان شما نسبت به شما نیکی کنند، چون این کار یک آموزش عملی است که فرزندانمان از ما می آموزند، لذا امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: به پدرتان احترام کنید که فرزندانتان به شما نیکی کنند.[4]
توصیه هایی برای حفظ عشق و محبت در خانواده
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1393
چند توصيه براى حفظ عشق و محبت در محيط خانه و خانواده
1 ـ هر وقت همسر خود را مى بينيد، به او خسته نباشيد بگوييد و از يكديگر و كار و زحمتى كه همسر داشته، تقدير كنيد و همديگر را احترام کنید…
2 ـ در موقع كار، گاهى به يكديگر تلفن بزنيد و از احوال يكديگر جويا شويد.
3 ـ در امور خانه به همسر كمك كنيد.
4 ـ در روزهايى چون سالگرد تولد، عقد، عروسى و نظاير آن به يكديگر هديه بدهيد.
5 ـ گاهى با گل يا هديه به منزل بياييد و به يكديگر هديه تقديم كنيد.
6 ـ در مسافرتها براى يكديگر هديه بگيريد.
7 ـ صفات خوب يكديگر را تعريف كنيد و صفات بد را ناديده بگيريد.
8 ـ پاكيزه و خوشبو و خوش لباس باشيد و خانمها به آرايش در منزل و پاكيزگى خود و محيط منزل، بسيار اهميت بدهند.
بدن انسان بايستى هميشه پاكيزه و خوشبو باشد.
9 ـ به همديگر احترام بگذاريد و حتى الامكان از شوخيهايى كه شأن شما را كم كند، بپرهيزيد.
10 ـ همسرتان را با همسران ديگر مقايسه نكنيد; نه در ذهن خود، او را با ديگرى مقايسه كنيد (مرغ همسايه غاز است) و نه پيش خود او و يا در برابر ديگرى; چرا كه هر كسى يك مجموعه تواناييها دارد كه با توانايى ديگران نبايد مقايسه شوند.
11 ـ به خويشاوندان همسرتان احترام بگذاريد و عيوب آنان را به رو نياوريد و مخصوصاً پدر و مادر هر يك از زوجين، بايد مورد محبت و احترام ديگرى باشند.
اين هم وظيفه اخلاقى و انسانى است و هم در همسر تأثير مىگذارد.
12 ـ آخرين وصيت خضر به موسى اين بود:
هميشه عيوب و خطاى خود را در نظر داشته باش و عيوب و خطاهاى ديگران را ببخش.[1]
پی نوشت :
محمود بهشتى، سلامتى تن و روان،ص7
با تقواترین شما کیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1393
در تعالیم و دستورات دینی ما به عناصر تقوی؛ زهد؛ ورع و… دیگر مفاهیم ارزشی بسیار توصیه و توجه شده است، خلق و خوی آدمی و فطرت الهی انسان همواره به دنبال بهترین ها بوده و هست شناخت این بهترین ها در امور مادی به راحتی و با اندک تحقیقی قابل شناسایی است، اما شناخت بهترین ها در مفاهیم معنوی و امور اخلاقی وظیفه انسان شناسان کاملی جز معصومین و اولیاء الهی نیست، امام حسن عسکری علیه السلام در حدیثی نورانی با معرفی باورع ترین، عابدترین و زاهدترین انسان ها پرداخته اند. شرح این حدیث را در کلام آیت الله فقید مجتبی تهرانی رحمة الله علیه دنبال می کنیم:
متن حدیث
روی عن حسن بن علی العسکری علیه السلام قال:
«اَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، اَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ اَقَامَ عَلَی الْفَرَائِضِ، اَزْهَدُ النَّاسِ مَنْ تَرَکَ الْحَرَامَ، اَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ»
توضیح حدیث
روایت از امام حسن عسکری صلوات الله علیه منقول است که حضرت فرمودند: با ورع ترین مردم کسی است که وقتی به یک عمل و کاری رسید که نمی داند حرام است یا حلال، آن کار را انجام ندهد. «اورع الناس من وقف عند الشبهة»؛ وقتی به یک عملی می رسی که شبهه ناک است، یعنی نمی دانی این کار باطل است یا صحیح، حرام است یا حلال، اینجا توقف کن! آن کار را انجام نده! با ورع ترین مردم این شخص است.
۱۵توصیه حاج اسماعیل دولابی(ره) برای سبک زندگی
نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1393استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 دستورالعمل را ذکر میکند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:
1. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
3.اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
5.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
«حیاء من الله»
نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1393توصیه های مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره) درباره «حیاء من الله»
«حیا» آن ودیعه الهی و غریزه انسانیه است که انسان را از اعمال زشت باز می دارد؛ یعنی چه قبل از عمل که انسان عمل را تصویر می کند و چه بعد از عمل، حیا نقش بازدارندگی دارد. به این معنا که روح وقتی با یک عمل زشت روبرو می شود و وقتی که عمل زشت را تصویر می کند، منفعل و منکسر می شود و همین حالت موجب بازدارندگی او است و بعد از عمل هم، این حالت بازدارندگی نسبت به تکرار آن عمل زشت پیدا می شود.
حیایی که انسان نسبت به ناظر دارد، گاهی «حیاء من الخلق» است، گاهی «حیاء من النفس» بوده و گاهی «حیاء من الملائکه» می باشد؛ یعنی فرشتگانی که مأمور ضبط اعمال انسان هستند. گاهی «حیاء من اولیاء الله» است. پنجمین نوع آن «حیاء من الله» است، یعنی از خدا خجالت کشیدن و شرم کردن.
در باب «حیاء من الله» ما یک بحث معرفتی داریم و یک بحث تربیتی. در مورد بحث تربیتی، ما روایات متعددی داریم که «حیاء من الله» را در روابط گوناگون مطرح می فرمایند. یعنی این که انسان باید با توجه به این روابط حیاء داشته باشد.