موضوع: "نکات اخلاقی"
لیست محرمات و واجبات
نوشته شده توسطرحیمی 7ام تیر, 1394برای دریافت فایل لیست واجبات و لیست محرمات کلیک نمایید
آثار بد گناه در قرآن و روایات
نوشته شده توسطرحیمی 6ام تیر, 13941- سوختن در آتش جهنّم
يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ وَمَنْ فِي الأرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنْجِيهِ كَلا إِنَّهَا لَظَى نَزَّاعَةً لِلشَّوَى (سوره معارج – آیات 11 تا 16)
« در روز قیامت گنه کار آرزو کند که کاش می توانست فرزندانش را فدای خود سازد و از عذاب برهد و هم زن و برادرش (را فدا کند) و هم خویشان اش را که همیشه حمایتش می کردند و هر که را روی زمین است همه را فدای خود کند تا مگر او را (از آن عذاب) برهاند و هرگز نجات نیابد که آتش دوزخ بر او شعله ور است تا سر و صورت و اندامش پاک بسوزد »
2- مصیبت و گرفتاری
وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ (سوره شوری – آیه 30)
«هر مصیبت و گرفتاری (مثل بیماری ، تنگدستی ، بدهکاری …) که به شما می رسد به خاطر گناهانی است که انجام داده اید و بسیاری را نیز عفو می کند»
امام علی علیه السلام به نقل از رسول خدا صلّ الله علیه و آله می فرماید : بهترین آیه خدا در قرآن همین آیه است. سپس فرمود : ای علی هر خراشی که از چوبی به انسان می رسد و هر لغزش قدمی بر اثر گناهی است که از او سر زده است. (مجمع البیان)
(البته باید توجه داشت که مصائب پیامبران و اهل بیت علیهم السلام برای ثواب بیشتر و ترفیع مقام آنها بوده است)
3- هدر رفتن اعمال نیک (حبط)
رسول خدا صلّ الله علیه و آله فرمودند : کسی که نماز خود را سبک گیرد و در بجا آوردنش سستی نماید ، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می فرماید … هر کار خیری کند پذیرفته نمی شود و برای آن اجری ندارد. (فلاح السائل)
و نیز فرمودند : روز قیامت اقوامی هستند که با داشتن حسناتی مانند کوههای مکه ، امر می شود ایشان را به آتش ببرند. گفته شد : یا رسول الله (ص) آیا نمازگزار بوده اند؟ فرمود : آری نماز می خواندند و روزه می گرفتند و پاره ای از شب را به عبادت مشغول بودند ، لکن هر گاه بر اینان چیزی از دنیا پیدا می شد خود را بر آن می افکندند ، یعنی رعایت حلال و حرام را نمی کردند (عده الداعی صفحه 295)
4- تکذیب آیات خدا
ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوءَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ (سوره روم – آیه 10)
«سرانجام کار آنان که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به مسخره گرفتند»
5- سلب نعمت
امام صادق علیه السلام می فرماید : پدرم همواره می فرمود : خداوند حکم قطعی فرموده که نعمتی را که به بنده اش داده ، از او نگیرد، مگر زمانی که بنده گناهی انجام دهد که به خاطر آن سزاوار کیفر گردد (کافی جلد 2)
6- مانع استجابت دعا
در دعای کمیل حضرت علی علیه السلام می خوانیم :
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ : خدايا ببخش آن گناهانى را كه مانع قبول دعاهايم مى شود»
7- کم شدن روزی
امام باقر علیه السلام فرمودند : مردی گناهی انجام می دهد و در نتیجه روزی از او دور میشود (کافی ج2 صفحه 271)
حجت الاسلام محسن قرائتی در کتاب گناه شناسی 20 مورد برای آثار بد گناه برشمرده اند
کارهای بدتر از گناه
عن النبی (ص) : أَرْبَعَةٌ فِی الذَّنْبِ شَرٌّ مِنَ الذَّنْبِ الِاسْتِحْقَارُ وَ الِافْتِخَارُ وَ الِاسْتِبْشَارُ وَ الْإِصْرَارُ (مستدرك الوسائل ج11ص348)
پیامبر گرامی اسلام صلّ الله علیه و آله می فرماید چهار چیز از گناه بدتر است :
1- کوچک شمردن گناه 2- افتخار کردن به گناه - شادمانی کردن به گناه 4-3 اصرار برگناه
منبع : tahzib.ir
آثار و برکات تقوا
نوشته شده توسطرحیمی 6ام تیر, 1394تقوا یعنی انجام واجبات و ترک گناهان که از اهمیت والایی برخوردار است، و دارای آثار و برکات فراوانی در زندگی دنیوی و مقامات اخروی شخص متقی می باشد، در این مقال کوتاه، به برخی از آثار آن که در قرآن کریم و احادیث اهل بیت علیهم السلام آمده است نظری می افکنیم، باشد که چراغ فروزان فرارویمان گردد.
1- محبت خداوند
فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (آل عمران آیه 76)
«خداوند متّقین را دوست دارد»
2- شادی در بهشت
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَعِيمٍ فَاكِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ ( طور آیه 17 و 18)
« متقین (در روز قیامت) در باغ های بهشت و در نعمتند (و) از نعمتی که خدا نصیبشان فرموده شادند »
3- دوستی با پیامبر
پیامبر اکرم صلّ اللله علیه و آله : به خدا از میان شما (فامیل) یا غیر شما تنها پرهیزکاران دوستان من اند و بس (بحارالانوار،ج21،ص 111)
4- خروج از گرفتاری ها ، روزی
وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ ( طلاق آیه 2 و 3)
«کسی که تقوا پیشه کند خداوند راه خروج (از مشکلات و گرفتاری ها) را برایش قرار میدهد و از جایی که حسابش را نمی کند روزی می رساند»
5- کرامت و عزّت
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ( حجرات آیه 13)
«البته گرامی ترین شما نزد خدا باتقواترین شماست»
6- فرقان و بصیرت
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا (انفال آیه 29)
«ای کسانی که ایمان آورده اید اگر پرهیزکاری را شعار خود سازید خداوند برای شما نوری قرار میدهد تا بین حق و باطل را تمیز دهید»
7- علم
پیامبر اکرم صلّ الله علیه و آله فرمودند : در توصیه های خضر به موسی علیهما السلام آمده :
ای موسی تقوا را در قلب خویش جای ده تا به علم دست یابی ، و نفس خویش را با صبر ریاضت ده تا از گناه نجات یابی (منیه المرید شهید ثانی – بحار الانوار ج1 صفحه 277)
8- پذیرفته شدن اعمال
إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (مائده – آیه 27)
«(قربانی و هر عمل شایسته را) خدا فقط از متّقین می پذیرد»
در کتاب گناهان کبیره ، شهید دستغیب 13 مورد برای آثار تقوا بر شمرده اند.
منبع : موسسه فرهنگی و علمی تهذیب اندیشه
راه سبکبالی/استغفار و توبه در آیینة آیات
نوشته شده توسطرحیمی 6ام تیر, 1394
برای تهذیب اخلاق و حرکت به سوی کمال، باید از منازل ابتدایی آغاز کرد. تا گام های مهم نخست برداشته نشود، سراغ منازل عالی سلوک رفتن سودی ندارد. از جمله منازل ابتدایی که در این مسیر، بیتوته کردن در آن لازم است، منزل «استغفار و توبه» می باشد. در این باره از چراغ آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام و سخنان بزرگان نور می گیریم و پیش می رویم:
استغفار و توبه در آیینة آیات
از موضوعات قابل توجه در سورة هود، این است که در بیان سرگذشت برخی انبیا می گوید؛ سخن آن ها بعد از دعوت به توحید، دعوت به «استغفار و توبه» می باشد. در این جا به توضیح یکی از این آیات می پردازیم:
« أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله إِنَّنی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ وَ بَشیرٌ* وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعًا حَسَنًا إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی وَ یُؤْتِ کُلَّ ذی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ کَبیرٍ»1
که جز خدا را نپرستید. به راستی من از جانب او برای شما هشداردهنده و بشارتگرم* و این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید، [تا این که ] شما را با بهره مندی نیکویی تا زمانی معیّن بهره مند سازد، و به هر شایسته نعمتی از کَرَم خود عطا کند، و اگر رویگردان شوید، من از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم.
در این آیات، چهار مرحله از مراحل مهم دعوت به سوی حق بیان شده است که دو مرحله ، اول، جنبه عقیدتی دارد و دو مرحله بعدی جنبة عملی.
قبول اصل توحید و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دو اصل اعتقادی، و «شست وشوی از گناه از طرفی و پشیمانی از گذشته و بازگشت به خدا و متخلق شدن به صفات الهی» از سوی دیگر یا به تعبیر دیگر، تخلیه و تحلیه دو دستور العمل می باشد. این جملات کوتاه را می توان فهرستی برای تمام قرآن دانست. در ادامه آیه، نتیجه های علمی موافقت و مخالفت با این چهار دستور را چنین بیان می کند:
«هر گاه به این برنامه ها جامه عمل بپوشانید، خداوند تا پایان عمر، شما را از زندگانی سعادت بخش این دنیا بهره مند می کند.
و به هر صاحب فضیلتی، به اندازه فضیلتش عطا می کند».
در پایان آیه نیز به یکی دیگر از اصول دین، یعنی معاد اشاره می کند و می فرماید:
«اگر از این مسیر روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناکم».
از چهار عامل خطر بپرهیزید، تا به خدا برسید.
نوشته شده توسطرحیمی 6ام تیر, 1394
یکی از پیران معرفت را پرسیدند که عارف را چگونه باید باشد؟
گفت: چنان باید که از میان خویش و آن خداوند خویش چهار چیز بردارد:
1. یکی ابلیس را و هر چه او خواهد و خواست وی معصیت بُوَد که اندر وی زوال ایمان بُوَد، و اندر زوال ایمان دوزخ جاودان بود.
«كَمَثَلِ الشَّيطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ * فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَينِ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ»(الحشر16/17)
در مَثَل مانند شیطانند که از انسان خواست به خدا کافر شود، پس از آن که انسان از طاعت حق روی گرداند و از عبادت الهی برید، گفت: «من از تو بیزارم که از عذاب پروردگار عالمین می ترسم».
و فرجام هردوشان آن است که هر دو در آتش جاويد ميمانند و سزاي ستمگران اين است.
2. و دیگر نفس و آنچه خواهد که نفس بدان کاری کند بد، و بدکرداری را جای آتش بود، چنان که گفت در قصه یوسف صدیق:
«وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ»(يوسف/53)
و من نفس خود را تبرئه نميکنم چرا که نفس قطعا به بدي امر ميکند مگر کسي را که خدا رحم کند زيرا پروردگار من آمرزنده مهربان است.
3. و دیگر هوای تن را و آنچه او خواهد، و اندرین جهان هر که به راحت بود، بدان جهان رنج برد؛ چنان که گفت حق تعالی:
«أَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ »(الفرقان/43)
ای رسول من! دیدی حال آن کس که هوای نفس خود را معبود خویش گرفت چگونه به ضلالت و گمراهی افتاد و هلاک گشت و به عذاب ابد دچار شد؟!
4. چهارم دنیا را و آنچه او خواهد، دست بازداری که دنیا از تو خدمت خواهد و فراموشی آخرت خواهد؛ قوله تعالی:
« فَأَمَّا مَنْ طَغَى * وَآثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا * فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِي الْمَأْوَى» (النازعات37/38/39)
و اما چون کسی طغیان کند دنیا را بر آخرت بخواهد، پس جهنم جایگاه او است .
پس چون بنده عارف، این چیزها را از میان برداشت و معرفت قرار گرفت، و حلاوت معرفت یافت، پس هر که با ابلیس صحبت کند، از هاویه نرهد و هر که با خداوند صحبت کند از این همه برهد.
عرفان اسلامی، جلد 8
دو دام شیطان
نوشته شده توسطرحیمی 6ام تیر, 1394نیکی کردن به برادران دینی ـ خصوصاً شیعیان ـ از جمله مواردی است که ائمه اطهارعلیهم السلام بر آن تأکید فراوان کرده اند و روایات متعددی در این زمنیه وجود دارد.
امام صادق علیه السلام در روایت شریفی می فرماید:
یا بْنَ جُنْدَب اِنَّ لِلشَّیطانِ مَصائدَ یصْطادُ بها فَتَحامُوا شِباکَهُ و مَصائِدَهُ .اما مَصائِدُهُ فَصَدٌّ عَنْ بِرِّ الاِخوانِ، و اَمّا شِباکُهُ فَنَوْمٌ عَنْ قَضاءِ الصّلَواتِ الّتی فَرَضَهَا الله
شیطان، دام هایی دارد که به وسیله آن ها انسان ها را صید می کند. از بزرگ ترین، عمومی ترین و مؤثرترین دام هایی که شیطان برای آدمیزاد می گستراند، اول این است که انسان را از خدمت کردن به دیگران، به ویژه برادران دینی خود باز می دارد، دوم آن که کاری می کند تا انسان نمازهایش را به موقع نخواند».
انسان ممکن است با انجام دادن واجبات و فرایض دینی خود فکر کند که به طور کامل به وظیفه اش عمل کرده است؛ در حالی که رفع نیازهای مادی و معنوی برادران ایمانی نیز در حد توان از جمله وظایف دینی مسلمانان می باشد؛ خصوصاً افرادی که فعالیت خاصی مثل تحصیل، تدریس، نویسندگی و… را انجام می دهند، باید بدانند که وظایفی هم برابر دیگران، از جمله اقوام، همسایه ها، هم حجره ای ها و دوستان دارند؛ اما متأسفانه این گونه افراد به دلیل تمرکز روی یک فعالیت خاص، کم تر به این نکته توجه دارند و از انجام این وظیفه مهم غافل اند.
این غفلتی است که:
اولا، مقدمات آن را شیطان فراهم می کند؛
ثانیاً، به ما القا می کند که اصلا چیزی نداری که بخواهی به دیگران کمک کنی؛
ثالثاً، ما را نسبت به نیازهای دیگران بی تفاوت می کند؛
یعنی حالتی را در ما ایجاد می کند که با خود بگوییم به من ربطی ندارد که دیگران نیاز دارند یا ندارند، یا می گوییم من زحمت کشیده ام و به اندازه رفع نیاز خودم چیزی را به دست آورده ام، آن ها هم بروند زحمت بکشند، تا محتاج دیگران نباشند.
آیا دعای شما به اجابت می رسد؟!
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1394
شرایط دعا
از شرایط دعا این است که نسبت به احدی در عرض و مالش ظلم روا ندارد. در یکی از حدیث های قدسی آمده است:
از تو دعا و اجابت از من، پس هیچ دعایی را از من مپوشان، مگر خواستن لقمه حرام.
در روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است:
هر کس که بخواهد دعایش مستجاب شود، باید کار و غذایش را پاکیزه کند.
و در نصایحی که خداوند متعال به حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام فرمود، از جمله این بود:
یَا عیسی! قُل لِظَلَمَةِ بنی اسرائیل: لا تَدعُونی و السحتُ تَحتَ اَحضَانِکُم و الاَصنِامُ فی بُیُوتِکُم، فَانّی آلیت أن اُجیبَ مَن دَعَانی، و أن اجعَلَ اِجَابَتی لَعَناً عَلَیهِم حَتّی یَتَفَرّقوا.
به ستمکاران بنی اسرائیل بگو مرا نخوانید و حال آنکه در زیر گام هایتان رشوه و در خانه هایتان بت وجود دارد و به درستی که من سوگند یاد کرده ام دعای کسی را اجابت می کنم که مرا بخواند. از این رو، اجابت من در حق آنها «لعن» است تا زمانی که پراکنده شوند.
5 عمل مستحبی ، که موجب تعالی روح میشوند
نوشته شده توسطرحیمی 31ام خرداد, 1394
در این مقاله به 5 عمل مستحبی ، که تأثیر زیادی بر روح و روان و اعمال ما دارند اشاره می کنیم:
1- دائم الوضو بودن
دائم الوضو بودن توفیقی است كه اگر شامل حال انسان شود؛ دارای آثار و بركاتی فراوان می باشد. وضو بر وضو توجه انسان را نسبت به خداوند بیشتر می نماید و راه ذكر قلب را بر انسان می گشاید.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود.(بحارالانوار: ج 77(80) ، ص 305)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: فردای قیامت ، خدای متعال امّت منِ را بین بقیّه ی امّتها در حالی محشور میکند، که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانیهای نورانییی دارند.(مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ج 1 ص 357)
وضو گرفتن مکرر جهت دائم الوضو بودن، اسراف نیست .
تزکیه نفس
نوشته شده توسطرحیمی 22ام خرداد, 1394تزکیه در اصل از ماده “زکو” و به معنای تطهیر نفس و مال، صلاح، تقوا، زمین پاک، مدح و ستایش و تنزیه خویش میباشد.[1]
در اصطلاح اخلاق و عرفان، عبارت است از تطهیر و پاکسازی نفس از اخلاق ناپسند و آلودگیهای اخلاقی، به منظور گام برداشتن درجهت فضائل اخلاقی که در نهایت موجب کمال و سعادت واقعی در دنیا و آخرت میشود.[2]
تزکیه در قرآن:
از جمله مباحث مهمی که بسیار مورد تأکید قرآن قرار گرفته است، تزکیه و تهذیب نفس میباشد. از دیدگاه قرآن، نفس انسانی در ابتدا مانند لوحی سفید و خالی است که هم قابلیت تزکیه و دریافت کمالات و هم قابلیت آلوده گشتن به تیرگیها را دارد که هر دو با اختیار و انتخاب خود انسان صورت میگیرد.
در اهمیت تزکیه نفس، همین بس که قرآن پس از یازده مرتبه قسم در سوره شمس، تزکیه نفس را تنها عامل رستگاری و وصول به سعادت فردی معرفی مینماید و فساد اخلاقی را منشأ بدبختی و مایه زیان میشناسد[3] و از همین جهت است که خداوند بواسطه رحمتش، انبیاء علیهم السلام را مبعوث فرموده تا مردم را از اعمال بد و عواقب سوء آن آگاه کنند.[4]
سکوت مثبت و سکوت منفی
نوشته شده توسطرحیمی 20ام خرداد, 1394
درسی برای آموختن
سکوت مخاطبانه و منتظرانه و جویا در برابر قرائت کتاب خداوند تا صدای تسبیح فرشتگان و سایر موجودات نظام کیانی با سمع دل شنیده شود چنان سکوتی، ذکر و فکر و شکر خداست.
واژه «عبادت» در اصل به نظر بسیارى از واژه شناسان به معناى «خضوع» است و طبرى در تفسیر «جامع البیان» مىگوید:
اصل عبودیت که به نظر او شامل عبادت نیز مىشود، نزد همه عرب به معناى ذلت و خاکسارى است.
آگاهی عمیق و بصیرت و اندیشه در دین، رمز ارزشمندی کارها و عبادات است و بدون آن عمل، فاقد ارزش لازم است لذا یکی از مواردی که میتواند ما را در انجام عبادت، راغب کند پیبردن به حکمت عبادات است.
آیتالله جوادی آملی از جمله کسانی است که به طور مفصل درباره حکمت و فلسفه اعمال عبادی دین مبین اسلام سخن گفته است. آنچه در ادامه میخوانید به بیان «محفوف بودن ذکر ذاکر به دو ذکر خدا» میپردازد که برگرفته از بیانات این عالم فرزانه است.