موضوعات: "مذاهب تسنن" یا "وهابیت"
معرفی كتاب هاى اهل سنّت در بطلان عقايد ابن تيميّه و وهابیت
نوشته شده توسطرحیمی 22ام مهر, 1391برخى از شخصيّت هاى بزرگ اهل سنّت و معاصر ابن تيميّه، مطالب وى را به نقد كشيده و برخى ديگر كتاب هايى مستقل در بطلان نظريّات او تأليف كردند، مانند:
تقى الدين سُبكى متوفاى 756، دو كتاب به نام هاى «الدرّة المضيّة فى الردّ على ابن تيميّة» و «شفاء السقام فى زيارة خير الأنام» در نقد افكار وى نوشته است. بر كتاب «شفاء السقام» ملاّ على قارى فقيه مشهور حنفى مقيم مكه متوفّاى 1014، شرح محقّقانه اى نوشته كه «شرح شفاء السقام» نام گرفته است.
محمّد بن ابى بكر اخنايى متوفّاى 763 كتابى به نام «المقالة المرضيّة فى الردّ على ابن تيمية» نوشت و با احاديث معتبر و ادلّه محكم، نظريّه ابن تيميّه را ردّ كرد و ابن تيميّه وقتى آن كتاب را ديد پاسخى به نام «ردّ أخنائى»، بر او نوشت.
على بن محمّد سَمْهُودى شافعى مصرى متوفّاى 911، شيخ الاسلام مدينه، كتاب گران سنگى به نام «وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى» نوشت و در باره زيارت، شفاعت، توسّل و استغاثه به حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله بحث مفصل و محقّقانه اى كرد. افزون بر كتاب هاى ياد شده، كتاب هاى ديگرى را هم عالمان اهل سنّت در نقد افكار ابن تيميّه نوشته اند كه به برخى از آن ها اشاره مى شود:
صفحات: 1· 2
کارنامه عملى وهّابيت
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مهر, 1391دفاع «ابن تيميه» از ابن ملجم
قال ابن تيمية: والذي قتل علياً کان يصلّي ويصوم ويقرأ القرآن ، وقتله معتقداً أنّ اللّه ورسوله يحبّ قتل علي، وفعل ذلک محبّة للّه ورسوله في زعمه، وإن کان في ذلک ضالاًّ مبتدعاً(1) .
(«ابن تيميه» مى گويد: آن کسى که على را کشت، اهل نماز و روزه بود و قرآن مى خواند، و معتقد بود که کشتن على مورد رضايت خدا و پبامبر است، و اين کار را به خاطر به دست آوردن محبّت خدا و پيامبر انجام داد، اگر چه در اين عقيده دچار گمراهى شده بود).
و نيز مى گويد:«وقال أيضاً: قتله واحد منهم وهو عبدالرحمن بن ملجم المرادي مع کونه کان من أعبد الناس وأهل العلم»(2) . (على بن ابى طالب را يکى از خوارج به نام عبد الرحمن بن ملجم در حالى که از عابدترين انسانها و داراى مقام علمى بود به قتل رساند).
ملاحظه مى کنيد که «ابن تيميه»، ابن ملجم را چگونه مدح مى کند با اين که پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم)، او را از شقى ترين انسانها و در رديف پى کننده ناقه ثمود شمرده است.
قال علي(عليه السلام):«أخبرني الصادق المصدّق أنّي لا أموت حتى أضرب على هذه وأشار إلى مقدّم رأسه الأيسر فتخضب هذه منها بدم، وأخذ بلحيته وقال لي: يقتلک أشقى هذه الأمّة کما عقر ناقة اللّه أشقى بني فلان من ثمود»(3).
قال الهيثمي: رواه الطبراني وأبو يعلى وفيه رشدين بن سعد وقد وثّق ، وبقية رجاله ثقات.
حضرت امير (عليه السلام) مى فرمايد: پيامبر راستگو و راستين به من خبر داد که مرا شقى ترين انسانهاى اين امت به شهادت خواهد رساند).
هيثمى رواياتى به اين مضمون نقل مى کند، سپس مى نويسد: روات اين روايات همه مورد وثوق هستند.
سپس روايت ديگرى به همين مضمون نقل مى کند و مى گويد: وقال بعد رواية أخرى بهذا المضمون: رواه أحمد والطبراني والبزّار باختصار، ورجال الجميع موثّقون(4).
احمد وطبرانى و بزّار آن را به اختصار نقل کرده اند، و راويان اين حديث همه آنان ثقه مى باشند.
صفحات: 1· 2
انکار فضائل اهل بيت ( عليهم السلام )
نوشته شده توسطرحیمی 14ام مهر, 1391 يکى از مبانى فکرى «ابن تيميه» انکار فضائل مسلّم اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) است، او در کتاب «منهاج السنّة» که به قول علاّمه امينى بايد آن را «منهاج البدعة» ناميد(1) مى نويسد: نزول آيه شريفه (إِنَّمَا وَلِيکمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُو)(2) در حقّ على(عليه السلام)به اتفاق اهل علم دروغ است.
«وقد وضع بعض الکذّابين حديثاً مفترى أنّ هذه الآية نزلت في علي لمّا تصدّق بخاتمه في الصلاة، وهذا کذب بإجماع أهل العلم بالنقل، وکذبه بين من وجوه کثيرة»(3).
بعضى از دروغگويان حديثى را جعل کرده و گفته اند: آيه (إِنَّمَا وَلِيکمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُو) در شأن على هنگامى که در نماز انگشترش را به فقير صدقة داد نازل شده است، به اجماع اهل علم اين مطلب دروغ، و دروغ بودن آن آشکار است.
اين حديث و شأن نزول را بيش از 66 نفر از محدّثان و دانشمندان اهل سنّت نقل کرده اند(4).
آلوسى از علماء بزرگ اهل سنّت مى گويد:«غالب الأخباريين على أنّ هذه الآية نزلت في علي کرّم اللّه وجهه».
(غالب اخباريها معتقدند که اين آيه در باره على بن أبي طالب (عليه السلام)نازل شده است).
صفحات: 1· 2
وهابيت و تحقير مقام انبياء و اولياء
نوشته شده توسطرحیمی 10ام مهر, 1391حرمت زيارت پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم)
زيارت قبور پيامبران و صالحان بلکه هر گونه تکريم و بزرگداشت آنان را وهّابيون حرام و موجب شرک مى دانند.
«ابن تيميه» مى گويد:«فمن جعل سفره إلى مسجد الرسول صلى اللّه عليه وسلّم وقبره کالسفر إلى قبور هؤلاء والمساجد التي عندهم فقد خالف إجماع المسلمين وخرج عن شريعة سيد المرسلين»(1).
هر کس سفرش را به قصد زيارت قبر رسول اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) انجام دهد، مثل کسانى که به قصد زيارت قبور پيشوايانشان در مدينه و مساجدى که اطراف آن است سفر مى کنند، با اجماع مسلمانان مخالفت نموده و از شريعت پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) خارج شده است.
و نيز مى گويد:«من زار قبره أو قبر غيره ليشرک به ويدعوه من دون اللّه فهذا حرام کلّه وهو مع کونه شرکاً باللّه»(2).
زيارت قبر پيامبر يا غير او، و غير خدارا خواندن، و شريک کردن آنان در کارهاى خدايى، حرام، و شرک است.
و نيز مى گويد: «التمسّح بالقبر وتقبيله ولو کان ذلک من قبور الأنبياء شرک»(3). مسح و بوسيدن هر قبرى اگر چه قبر پيامبر باشد، شرک است.
صفحات: 1· 2
ابن تيميه و تکفير مسلمين و قتل آنان
نوشته شده توسطرحیمی 9ام مهر, 1391خطرناکترين چيزى که ابن تيميه بنيانگزار فکرى وهابيت در آغاز دعوت خويش مطرح ساخت و افکار عمومى را متشنج و عقائد مردم را جريحه دار کرد، متهم ساختن مسلمان به کفر و شرک بود.
او رسماً اعلام کرد: هر کس کنار قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) يا يکى از افراد صالح بيايد و از آنان حاجت بخواهد مشرک است، پس واجب است چنين شخصى را وادار به توبه کنند، و اگر توبه نکرد، بايد کشته شود.
«من يأتي إلى قبر نبي أو صالح، ويسأله حاجته ويستنجده… فهذا شرک صريح ، يجب أن يستتابَ صاحبُه ، فإن تاب، وإلاّ قُتِل»(1).
صفحات: 1· 2