موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"
جهان وعبرت اموزی
نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1395
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّ فِي اخْتِلَافِ اللَّيلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يتَّقُونَ(يونس/6)
به راستى در آمد و رفت شب و روز و آنچه خدا در آسمانها و زمين آفريده براى مردمى كه پروا دارند دلايلى [آشكار] است.
1- تمام هستى در حال تغییر و تغیّر است. «ان فى الختلاف اللیل و…»
2- از كنار پدیده ها، به سادگى نگذریم.«ماخلق اللّه….لایات»
3- گناه و آلودگى، در شناخت، تشخیص وتحلیل انسان اثر منفى دارد.«لایات لقومٍ یتّقون» (تقوا، وسیله ى بینش صحیح در هستى است)
تاوان فراموشی یادخدا
نوشته شده توسطرحیمی 17ام مرداد, 1395اگر انسان خودش را فراموش كند و خيرخواه خود نباشد، چه قيمتی میتواند داشته باشد؟
خدا درباره كفّار میفرمايد :
« نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ (الحشر/19)»
در روز عاشورا وقتی امام زينالعابدين(علیه السلام) از حضرت اباعبدالله (علیه السلام) سؤال كرد كه پدرجان كارتان با اين قوم به كجا كشيد، حضرت فرمود :
«نَسُواللهَ فَاَنسيهُم اَنفُسَهُم»؛ خدا را فراموش كردند، خودشان را هم فراموش كردند. يعنی خيرخواه خودشان هم نيستند. خير خودشان را نمیخواهند.
انشاءالله همه ما دوست اهل بيت (علیهم السّلام) باشيم. امام فرمود «مَن عَرَفَ نَفسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ»؛ كسی كه خودش را بشناسد و خيرخواه نَفس خود باشد، يعنی بخواهد كه نَفس خودش را بشناسد، بايد دقّت كند و تفكّر كند تا بشناسد خدا چه آفريده است، آنگاه خدا را هم می شناسد. كسي كه نَفس خود را بشناسد، خدا را هم بشناسد، آنوقت نه خدا را فراموش كرده است نه نَفس خودش را.
منبع:طوبای محبّت (مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی)
کتاب یک - مجلس هفتم - صفحه 76
شب اول قبر و نماز ملا فتحعلی سلطان آبادی
نوشته شده توسطرحیمی 17ام مرداد, 1395طبق روایاتی که واردشده است، شب اول قبر سختترین لحظاتی است که بر میت میگذرد و او دستش از دنیا کوتاه است و نزدیکان او برای آرامش او باید برای طلب رحمت و مغفرت کنند و با خواندن نماز لیلة الدفن روح او را از عذاب نجات دهند.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
رَبَّنَا ٱغْفِرْ لِى وَلِوَٰلِدَىَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ ابراهیم/۴۱
پروردگارا بیامرز من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را
مرحوم محدث نوری از مرحوم حاج ملا فتحعلی سلطانآبادی نقل کرده که فرمود:
عادت و طریقه من بر این بود که هر کس از دوستان اهلبیت علیهم السلام از دنیا میرفت و خبر فوت او را میشنیدم دو رکعت نماز در شب دفن او میخواندم خواه آن میت را بشناسم یا نشناسم، هیچکس از کار من مطلع نبود تا آنکه یکی از دوستان مرا در راهی ملاقات کرد و گفت: دیشب فلان شخص را که در این ایام وفات یافته است، خواب دیدم پرسیدم بعد از مرگ بر تو چه گذشت، گفت: در سختی و بلا بودم تا آنکه آن دو رکعت نمازی که ملافتحعلی سلطان آبادی خواند، مرا از عذاب نجات داد. خدا رحمت کند پدرش را با این احسانی که از او به من رسید.
مرحوم حاج ملا فتحعلی نقل می کند: آنگاه آن شخص از من پرسید آن نماز چه نمازی است؟
گفتم؛ نماز لیلة الدفن برای محبان اهلبیت علیهم السلام که از دنیا می روند.(با اقتباس و ویراست از کتاب آثار و برکات نماز)
رو به گورستان دمى خامش نشين
آن خموشان سخنگو را ببين
ليك اگر يك رنگ بينى خاكشان
نيست يكسان حالت چالاكشان
خبر از بزرگترین وضع حمل دنیا در قرآن!
نوشته شده توسطرحیمی 17ام مرداد, 1395شاید بزرگترین وضع حمل دنیا که همه کافران را متحیر میکند، در همین روزهای نزدیک اتفاق بیفتد.
رضایت خدا به چه کسی تعلق می گیرد؟
نوشته شده توسطرحیمی 13ام مرداد, 1395«وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»[1]
و نخستین پیشگامانِ از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری آنان را پیروی کردند، خداوند از آنها راضی است و آنان نیز از خدا راضی، و (خدا) برای آنان باغهایی فراهم ساخته که نهرها از پای (درختان) آن جاری است، همیشه در آن جاودانه اند. این است رستگاری و کامیابی بزرگ.
نکته ها:
در این آیه، مسلمانانِ صدر اسلام به سه گروه تقسیم شده اند:
۱. پیشگامان در اسلام و هجرت.
۲. پیشگامان در نصرت پیامبر و یاری مهاجران.
۳. متأخّران که راه آنان را ادامه داده اند.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
ابتدا خداوند نام مهاجرین با سابقه را برده، سپس نام انصار و یاوران را و سپس نام پیروان آنان را بیان نموده است. بنابراین جایگاه و مقام هر گروه را در جای خود بیان کرده است.[2]
به اتّفاق همه ی مسلمانان، اوّلین زن مسلمان حضرت خدیجه و اوّلین مرد مسلمان به اتّفاق شیعه ونظر بسیاری از اهل سنّت، علی بن ابی طالب علیهما السلام است.[3] چنانکه گفته اند:
میان تاریخ نویسان خلافی نیست که علی بن ابی طالب علیهما السلام، اوّلین مرد مسلمان است.[4] البتّه عدّه ای می گویند: ایمانِ نوجوانی ده ساله چه ارزشی دارد؟ در جواب آنان باید گفت:
نبوّت حضرت عیسی و حضرت یحیی نیز در کودکی بود و ارزش داشت!
آیهای که قاری خردسال را به گریه انداخت + فیلم
نوشته شده توسطرحیمی 11ام مرداد, 1395یک قاری خردسال قرآن کریم هنگام قرائت آیه ای از سوره مبارکه جمعه به گریه افتاد و داوران مسابقه را هم تحت تاثیر قرار داد.
بگو آن مرگي که از آن ميگريزيد قطعا به سر وقت شما ميآيد آنگاه به سوي داناي نهان و آشکار بازگردانيده خواهيد شد و به آنچه [در روي زمين] ميکرديد آگاهتان خواهد کرد .
اشک هایش سرازیر شد و لحظاتی از خواندن ادامۀ آیه باز ماند و داوران را هم به شدت تحت تاثیر قرار داد.
نفسِ آرام!
نوشته شده توسطرحیمی 7ام مرداد, 1395اي نفس مطمئنه
اگر دل انسان به ذکر الله مطمئن شد،
به خطاب
«يا أَيتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ»(الفجر/27)
مخاطب می گردد.
نفس مطمئنّه چیست؟
نفس مطمئنّه، نفسی است که صاحب آن احساس کمک و امنیّت از طرف خداوندمیکند و نفس او در نزد خداوند – تبارک و تعالی – آرام است و با ذکر خدا مطمئن می شود وبه سوی او باز می گردد و مشتاق لقاء و قرب او است ، نفسی است، شکسته و خوار در نزد خداوند – عزّ و جلّ – زاهد و پرهیزگار در زندگی فانی دنیا، وملائکه به صاحب نفس های مطمئنّه در موقع مرگ می گویند:« يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ** ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً** فَادْخُلِي فِي عِبَادِي** وَادْخُلِي جَنَّتِي»
ترجمه :
اي انسانِ آسوده خاطر ( كه در پرتو ياد خدا و پرستش الله ، آرامش به هم رسانده اي و هم اينك با كوله باري از اندوخته طاعات و عبادات ، در اينجا آرميده اي ) !** به سوي پروردگارت بازگرد ، در حالي كه تو ( از كرده خود در جهان و از نعمت آخرت يزدان ) خوشنودي و ( خدا هم ) از تو خوشنود ( است ) .** به ميان بندگانم درآي ( و همراه شايستگان و از زمره بايستگان شو ) .** و به بهشت من داخل شو ( و خوش باش ! ) .{فجر/30/27}
شان نزول آيه 12 هود
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1395فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يوحَى إِلَيكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيءٍ وَكِيلٌ(هود/12)
دوستی و برادری و جانشینی علی علیه السلام خواسته پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از خدا
وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در ميان سرزمين قديد (بر وزن زبير نام جايى است در نزديكى مكه) فرود آمد، به على بن ابيطالب عليه السلام فرمود:
اى على، من از خدا خواسته ام كه بين من و تو دوستى برقرار كند و ساخت، از او خواستم كه ميان من و تو برادرى افكند پس افكند، از او خواستم كه تو را وصى و جانشين من قرار دهد، و قرارداد.
مردى از آن قوم گفت:
بخدا سوگند يك صاع (پيمانه اى است نزديك يك من) خرما در مشكى پوسيده، بهتر از آن چيزهايى است كه محمد از پروردگارش خواسته است چرا محمد ملك و سلطنتى درخواست نكرده كه او را بر دشمنش ياى دهد، يا گنجى كه بدان سبب بر فقر و تهيدستى خود چيره گردد؟
پس خداى متعال اين آيه [1] را فرستاد: گويا پارى از آنچه به تو وحى شده ناديده مى گيرى، يا سينه ات به تنگ مى آيد از اين كه مى گويند: چرا گنجى بر او فرود نيامده يا فرشته اى در كنار او نيامده است؟
جز اين نيست كه تو تنها بيم دهنده اى و خداوند به هر چيزى وكيل است [2] .
[1] سوره هود آيه 12.
[2] امالى شيخ مفيد.
احکام حقوقی زنان-مسئله طلاق
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1395وَ الْمُطَلَّقاتُ یتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا یحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یکتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحامِهِنَّ إِنْ کنَّ یؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِک إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَ مِثْلُ الَّذِی عَلَیهِنَ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ [1]
زنان طلاق داده شده، خودشان را تا سه پاکی در انتظار قرار دهند. (یکی پاکی که طلاق در آن واقع شده و دو پاکی کامل دیگر وهمین که حیض سوم را دید، عده او تمام می شود. ) و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند، برای آنها روا نیست که آنچه را خدا در رحم آنها آفریده است، کتمان کنند. و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به بازآوردن آنها در این مدّت، (از دیگران) سزاوارترند و همانند وظائفی که زنان بر عهده دارند، به نفع آنان حقوقی شایسته است و مردان را بر زنان مرتبتی است. وخداوند توانا وحکیم است.
تعریف معروف
«وَ لَهُنَ مِثْلُ الَّذِی عَلَیهِنَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ لِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَةٌ»؛ «معروف»به معنای هر عملی است که افکار عمومی آن را عملی شناخته شده بداند، و با آن مانوس باشد، و با ذائقه ای که اهل هر اجتماعی از نوع زندگی اجتماعی خود به دست می آورد سازگار باشد، و به ذوق نزند.
[تکرار کلمه” معروف” در آیات طلاق نشانه اهتمام شارع مقدس نسبت به انجام این عمل به وجه سالم است ]
و کلمه” معروف” در آیات مورد بحث تکرار شده، یعنی در دوازده مورد آمده است و این بدان جهت است که خدای تعالی اهتمام دارد به اینکه عمل طلاق و ملحقات آن بر وفق سنن فطری انجام شود، و عملی سالم باشد، بنا بر این کلمه” معروف” هم متضمن هدایت عقل است، و هم حکم شرع، و هم فضیلت اخلاقی، و هم سنت های ادبی و انسانی، (آن عملی معروف است که هم طبق هدایت عقل صورت گرفته باشد، و هم با حکم شرع و یا قانون جاری در جامعه مطابق باشد، و هم با فضائل اخلاقی منافی نباشد، و هم سنت های ادبی آن را خلاف ادب نداند). [2]
نکته ها:
«قُرء» به معنای پاک شدن و به معنای عادت ماهیانه، هر دو آمده است، ولی اگر به صورت «قُروء» جمع بسته شود به معنای پاک شدن است و اگر به صورت «اقراء» جمع بسته شود به معنای عادت ماهانه است.
مهلتِ عدّه، ضامن حفظ حقوق خانواده است. زیرا در این مدّت هم فرصتی برای فکر و بازگشتن به زندگی اوّلیه پیدا می شود و هیجان ها فروکش می کند، و هم مشخّص می گردد که زن باردار است یا نه، تا اگر تصمیم بر ازدواج دیگری دارد، نسل مرد بعدی با شوهر قبلی اشتباه نگردد.
امام صادق علیه السلام فرمود: در مسئله حیض، پاک شدن و بارداری، گواهی خود زن کافی است و شهادت و سوگند و یا دلیل دیگری لازم نیست. امّا بر زنان حرام است که خلاف واقع بگویند. و باید شرایط خود را بی پرده بگویند که اگر کتمان کنند، به خدا و قیامت ایمان ندارند.
رجوع مرد به همسر در ایام عدّه، تابع هیچگونه تشریفات خاصّی نیست، برخلاف طلاق که شرایط و تشریفات زیادی را لازم دارد. البتّه این مدّت، مخصوص گروهی از زنان است، ولی طلاقِ زنان باردار، یائسه یا زنانی که آمیزش جنسی با آنان صورت نگرفته، احکام خاصّی دارد که خواهد آمد.
مهریه ؛نشانه صداقت مرد در علاقه و دوستی
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1395وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکمْ عَنْ شَی ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکلُوهُ هَنِیئاً مَرِیئاً[1]
و مهر وکابین زنان را به صورت هدیه و با رغبت بدهید و اگر با میل و رغبت خویش چیزی از آن را به شما بخشیدند، آن را حلال وگوارا مصرف کنید.
توضیحی بر معنای صداق
وجوب دادن مهر به زنان مساله ای نیست که فقط اسلام آن را تاسیس کرده باشد بلکه مساله ای است که اساسا در بین مردم و در سنن ازدواجشان متداول بوده است، سنت خود بشر بر این جاری بود و هست که پولی و یا مالی را که قیمتی داشته باشد به عنوان مهریه به زنان اختصاص دهند و کانه این پول را عوض عصمت او قرار دهند، همانطور که قیمت و پول کالا (در خرید و فروش) در مقابل کالا قرار می گیرد و معمول و متداول در بین مردم این است که خریدار پول خود را برداشته و نزد فروشنده می رود، همچنین در مساله ازدواج هم طالب و خواستگار مرد است، او است که باید پول خود را جهت تهیه این حاجت خود برداشته و به راه بیفتد و آن را در مقابل حاجتش بپردازد …پس آیه شریفه، دادن مهریه را تاسیس نکرده، بلکه روش معمولی و جاری مردم را امضا فرموده است[2]
نکته ها:
کلمۀ«نِحْلَةً» به گفتۀراغب اصفهانی، از «نحل» به معنای زنبور عسل است. چون زنبور عسل به مردم عسل می بخشد و توقّعی هم ندارد، به هدیه هم «نِحْلَةً» گفته می شود.
البتّه بعضی مفسّران «نحلة» را به معنای «دَین» گرفته اند. یعنی مهریه، دَین و بدهی قطعی مرد است.
در حدیث آمده است: بهترین اموال خویش را برای سه مصرف قرار دهید:1- مهریه.2- حج.3- کفن. اگر بهترین اموال را صرف مهریه کنید، فرزندان شما صالح می شوند. [3]چون در جاهلیت و بعضی اقوام، مهریه زن را پدر یا بستگان می گرفتند، خداوند در قرآن، ابتدا نام گیرنده را برد و فرمود: «وَ آتُوا النِّساءَ» مهریه را به خود زن بدهید و نفرمود: «و اتوا صدقات النساء» مهریه زنان را بپردازید، تا گیرنده هر که بتواند باشد.
پیام ها:
1- پرداخت مهریه به زن حقّ او و الزامی است. وَ آتُوا النِّساءَ. . .
2- مهریه، نرخ زن نیست، بلکه نشانۀصداقت مرد در علاقه و دوستی به همسراست. «صَدُقاتِهِنَّ»
3- زن، مالک مهریۀخود است و با وجود زن پدر و بستگان زن، حقّ گرفتن مهریۀاو را برای خود ندارند. «آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ»
4- مهریه، بهای زن نیست، بلکه هدیۀمرد به همسرش می باشد. «نِحْلَةً»
5- زن، در گرفتن یا بخشیدن مهریه، آزاد و مستقل است. «فَإِنْ طِبْنَ لَکمْ»
6- مال گوارا، مالی است که صاحبش آنرا با طیب خاطر و رضایت ببخشد. فَإِنْ طِبْنَ . . . هَنِیئاً
7- رضایت ظاهری کافی نیست. رضایت قلبی لازم است. بخشش های اکراهی، اجباری و یا رودربایستی اعتبار ندارد. طِبْنَ . . . نَفْساً
8- مهر و هبه، از اسباب مالک شدن است. «صَدُقاتِهِنَ، فَإِنْ طِبْنَ لَکمْ عَنْ شَی ءٍ»
9- زنان تحت تأثیر عواطف همۀمهر خود را نبخشند. «شَی ءٍ مِنْهُ»
منبع:تفسیر نور؛ ج 2؛ ص20؛ ترجمه تفسیر المیزان؛ ج 4؛ ص269
مقالات مرتبط:
تأملی بر چیستی و چرایی مهریهمهریه رو کی داده؟ کی گرفته؟آثار و تبعات منفی مهریه های سنگینمقدار مهریه حضرت فاطمه زهرا (س) به پول امروزی
پی نوشت ها:
[1] سوره نساء، آیه 4
[2] ترجمه تفسیر المیزان؛ ج 4؛ ص269
[3] تفسير اطيبالبيان ذيل آيه.