موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"

پرکاربرد ترین آیات قرآن در کلام رهبر انقلاب

نوشته شده توسطرحیمی 16ام اسفند, 1393


 رهبر معظم انقلاب با استفاده از عمومیت آیه وحدت، وحدت را منحصر در میان کشورهای اسلامی نمی‌دانند؛ بلکه اتحاد و همدلی و برادری در میان توده‌های مردم کشور و به ویژه مسئولان را نیز یک فریضه و الزام می‌دانند.

دو قبیله‌ی «اوس» و «خزرج» از دوران جاهلیت با هم اختلاف و جنگ داشتند. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم پس از هجرت به مدینه، میان این دو طایفه صلح و آشتی برقرار کردند و با اتحاد آنان، جبهه‌ی نیرومندی را برای اسلام ایجاد کردند، اما با توجه به ریشه‌های تاریخی این اختلافات، گاه و بیگاه بر اثر عواملی، این اختلافاتِ فراموش شده شعله‌ور می‌شد که با تدبیر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم خاموش می‌شد.
روزی دوتن از اهالی اوس و خزرج با یکدیگر بر سر افتخاراتشان به بحث و مجادله می‌پرداختند و هرکدام قبیله‌ی خود را برتر معرفی می‌کرد، هنگامی که خبر این گفت‌وگو به بزرگان این دو قبیله رسید، هرکدام آماده درگیری و جنگ با طایفه‌ی دیگر شد. رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم از ماجرا مطلع شدند و به سرعت خود را به محل نزاع رساندند و با بیان و تدبیر خود آن غائله را حل کردند. در این شرایط بود که «آیه‌ی وحدت» بر ایشان نازل گردید و به همه‌ی مسلمانان موضوع وحدت را یادآور شد1:

وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذکُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَیکُم إِذ کُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَکُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَکُم مِنها ۗ کَذٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُم آیاتِهِ لَعَلَّکُم تَهتَدونَ(سوره مبارکه آل عمران آیه 103)2

و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله‌ی وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دل‌های شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.

«آیه‌ی وحدت» سومین آیه‌ی پرکاربرد در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی است. این آیه در بیانات منتشر شده از ایشان 33 بار تکرار شده است.

ادامه »

فرهنگ اقتصاد مقاومتی در رهنمودهای امام خامنه‌ای

نوشته شده توسطرحیمی 15ام اسفند, 1393

 

پس از ابلاغ سیاست‌های كلی اقتصاد مقاومتی اكنون نوبت آن است كه مسئولان نظام در قوای سه‌گانه و سایر نهادها و سازمان‌های حكومتی و عمومی وظایف خود را نسبت به اجرایی شدن این سند به انجام برسانند. تفاهم بر معانی كلمات موجود در سند و گفتمان‌سازی و فرهنگ‌سازی آن، از الزامات عملیاتی‌ شدن ابلاغیه است.

از آسیب‌‌هایی كه معمولا در این رابطه رخ می‌دهد، برداشت‌های معارض از معانی كلمات است. لذا جهت ارائه تصویری صحیح، جامع و متناسب با منظومه گفتمان انقلاب اسلامی؛ مفاهیم كلیدی سند «ابلاغیه اقتصاد مقاومتی» كه پیش از این مورد تشریح و تبیین رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته‌‌اند را ارایه می‌نماییم.


اقتصاد مقاومتی معنایش این است كه ما یك اقتصادی داشته باشیم كه هم روند رو به رشد اقتصادی در كشور محفوظ بماند؛ هم آسیب‌‌پذیری‌اش كاهش پیدا كند؛ یعنی وضع اقتصادی كشور و نظام اقتصادی جوری باشد كه در مقابل ترفندهای دشمنان كه همیشگی و به شكلهای مختلف خواهد بود، كمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا كند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲


* سند چشم‌انداز

چشم‌انداز بيست ساله‌ى ابلاغ شده به مسؤولان سياستگذارى و برنامه‌ريزى، يك امر عملى و منطقى و قابل تحقق است. نبايد تصور شود كلماتى كه در چشم‌انداز بيست‌ساله پشت سر هم نوشته مى‌شود، صرفا يك آرزوست و بدون محاسبه‌ى عملى است. به فضل پروردگار، ملت ايران و كشور عزيز ما مى‌تواند در طول بيست سال به اين آينده برسد. اين يك آينده‌ى مطلوب و يك گام بلند در راه رسيدن به آرمانهاى والاى اسلامى است كه در آن، پيشرفت مادى، پيشرفت اقتصادى، پيشرفت فرهنگى، تعالى معنوى و اخلاقى و هويت اسلامى وجود دارد. امروز نظام جمهورى اسلامى در سايه‌ى كار و تلاشى كه در سالهاى گذشته شده است، به عنوان يك چشم‌انداز روشن براى آينده، مى‌تواند اين را مشخص و ترسيم كند. خود اين يك پيشرفت است كه جمهورى اسلامى بتواند با توجه به واقعيات كشور و واقعيات جهانى، آينده‌ى بيست ساله را به شكل منطقى و محاسبه شده ترسيم كند. به فضل پروردگار اين آينده محقق خواهد شد. تصميم داريم با همكارى مسؤولان دلسوز، اين آينده تحقق پيدا كند و ان‌شاءالله تحقق پيدا خواهد كرد. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳

ادامه »

خشم و خشنودی حضرت زهرا سلام الله علیها

نوشته شده توسطرحیمی 14ام اسفند, 1393

       خشم فاطمه عليهاالسلام خشم رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم است ، اذيت و آزار فاطمه عليهاالسلام نيز اذيت و آزار رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم است.

اين مطلبى است كه همه علماى اهل سنت ، و در نتيجه همه علماى اسلام به آن اعتقاد دارند و كتب حديث همگى اين گونه روايت و مضمون آن را از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل نموده اند، و ما نمونه اى از آنها را در اينجا ذكر مى نمائيم ، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:

  «فاطمه پاره تن من است ، دلجوئى از او، دلجوئى از من است ، و آزار به او آزار به من است»

       «فاطمه پاره تن من است ، مى آزارد مرا، آنكه او را آزار مى دهد، و خسته و وامانده مى كند مرا، آنچه او را خسته و وامانده مى كند»

       «فاطمه  پاره تن من است؛

هر كس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است .»

       «دخترم فاطمه  پاره تن من است؛

دلجوئى از او دلجوئى از من است ، و آزار او آزار من است .»

       اصحاب پيامبربه اين احاديث كه نمونه اى از آن را مشاهده نموديم ،آگاهى كامل داشتند چرا كه آنها را بازگو نموده اند، ببينيم پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم با فاطمه عليهاالسلام چگونه عمل نمودند.

ادامه »

یاد مرگ

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اسفند, 1393
 
…ندانم این سستی در امر آخرت و این بیحالی در اطاعت از ائمه که عقول طاهر‌ه‌اند چیست؟
آیا مرگ که امری حتمی است و وارد شدن برخداوند را فراموش کرده‌اند؟
در حالیکه مرگ لحظه پایه‌های خوشیهای شما را درهم می‌شکند و بنیان غرایز شما را ویران می‌سازد.
آیا پیامبر که راستگویان است نفرموده:
«هر که در روز و شب بیست مرتبه به یاد مرگ افتد با شهدای جنگ احد محشور خواهدشد»
آیا یاد مرگ را در کمال سودمندی و تاثیر نیافته‌اید؟
شاید مانع شما از یاد مرگ اشتغال قلب شما به غیر خدا غیر مرگ و اماده نبودن برای سفر آخرت است و گر نه شکی نیست که همت شخص مسافر جز در تهیه اسباب و آمادگی برای سفر مصرف نمی‌گردد.
پس کسی که در حال فراغت اندیشه کند حتما باید سرورش نسبت به دنیا باز ماند. پس خردمند کسی است که خود را برای مرگ پیراسته کند و خویشتن را برای بهره‌مندی از ناز و نعمت و امنیت آخرت آماده سازد، اگر می‌خواهی این حال برایت حاصل شود در احوال مردگانی که نظیر تو بوده‌اند تفکر کن. آنان که با آرزوهای طولانی و حالات بد خود در شهوات فرو رفته بودند ببین چگونه از انس عشرت به وحشت هجران و از وسعت قصرها به تنگناهای قبرها و از پاکیزگی و خوش صورتی یه زشت منظری و بد سیرتی انتقال یافتند. با زبان رسا و نمکین از قبرش بپرس و بگو سوگند به خدا ای قبر! آیا زیباییی‌های او از بین رفت؟ و آیا آن شمایل خرّم تغییر یافت؟
تا به کاملترین جواب و بیان به تو پاسخ دهد که:
استخوانها بندبند از هم جدا     کرد کرمان لحم و شحمش را فنا

ادامه »

خدایا از این بی خبری ها به تو پناه می برم! (2)

نوشته شده توسطرحیمی 10ام اسفند, 1393

«يا أَيهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِي الْحَمِيدُ»(فاطر/15)

اي مردم شما به خدا نيازمنديد و خداست که بي‏نياز ستوده است.


«…وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ينْفِقُونَ»(البقرة/3، الأنفال/3،الحج/35،القصص/54، السجده/16 و…)

«…وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»(البقرة/273)
 و هر مالي (به آنان‏) انفاق کنيد، قطعاً خدا از آن آگاه است‏.

سال نو نزدیک است و کودکان در انتظار..

 من را همتی باید

یاعلی علیه السلام

نعمت بيداري

نوشته شده توسطرحیمی 9ام اسفند, 1393
برادرم! نعمت بیداری، روزی هر بی سر و پا نمی‌شود، و این پیک کوی وفا با هر دلی آشنا نمی‌گردد، و هر مشامی این نسیم صبا را بویا نمی‌شود، و هر زبانی به ذکر آن گویا نمی‌گردد….
چه خواهی که نداری و برای تو نیست؟ اگر طالب مقام محمودی
«وَمِنَ اللَّيلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا»(الإسراء/79)
 اگر عشق مواقف شهودی:
(أَ وَ لَم یَکفِ بِرَبِّکَ أَنَّه عَلی کُلِ شَیء شَهید )
اگر دستورالعمل خوراک خواهی الحمدلله همه در سر سفره عالِم غیر معلمیم، می‌دانیم که چه کاره‌ایم احتیاج به دستور نداریم. شیخ اجل سعدی گوید:
« حکیمان دیر دیر خورند، و عابدان نیم سیر، و زاهدان تا سدّ رمق، و جوانان تا طبق بر گیرند و پیران تا عرق کنند اما قلندران چندان که در معده جای نفس نماند و بر سفره روزی کس»
جوانا! ببین تو از کدامین صنفی؟ خدای عزّ و جلّ فرماید
«…كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»(الأعراف/31)
آخر سوره مبارکه فرقان از «و عباد الحمان» تا پایان ان را بخوان و نصب‌العین خود گردان
«…لَعَلَّ اللَّهَ يحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا»(الطلاق/1)
دائماً طاهر باش و به حال خویش ناظر باش و عیوب دیگران را ساتر باش. با همه مهربان باش و از همه گریزان باش. یعنی با همه باش و بی همه باش. خداشناس باش در هر لباس باش. تو که سلیمان زاده‌ای حشمت‌دار، تو که صَدیق حسن‌زاده‌ای وحشت دار. قرآن صورت کتبیّه انسان کامل ـ اعنی حقیقت محمدیه است ببین تا چه اندازه بدان قرب داری. رسول الله (ص) فرمود: «اَنَّ هذا القرآن مَادَبَةُ اَللهِ» بنگر بهره‌ات از این مأدبه تا چه حدّ است.
ولی الله اعظم امام اوّل‌(ع) به فرزندش محمد بن حنفیه اندرز همی کرد که: درجات بهشت بر عدد آیات قرآن است و در رستاخیز به قاری قرآن گویند: بخوان  و بالا برو، و بعد از نبیّین و صدّیقین کسی در بهشت به رتبت وی نیست.
«وَ اعلَم أَنَّ دَرَجَات الجَنَّة عَلَی عَدَدِ آیات ِ القُرآنِ فَاذا کان یَومُ القیامةِ یُقالُ لِقَارِیِ القُرآنِ اقرَأ وَ ارقَ فَلا یَکُونُ فِی الجنّة بَعدَ النّبیّینَ وَ الصِّدِّیقینَ أَرفَعُ دَرَجَةً مِنهُ»
 این بیان وصی چون آن کلام نبی بسیار  کوتاه و بلند است، خدای متعال داند که ارزش آنها چند است.
از امل چشم پوش و در عمل کوشو مرد جستجوی باش نه گفت و گوی. از دریا بخواه نه از جوی. از فضول کلام چون فضول طعام دست بدار. سبکبار باش نه سبکسر و سبکسار. خروس در سحر به ذکر قدّوس سبّوح در خروش است، کم از خروس مباش، چون خروش آمدی بدان که بهترین عطای دوست لقای او است، مترصّد باش که:
 
گدایی گردد از یک جذبه شاهی          به یک لحظه دهد کوهی به کاهی
 
منبع: نامه‌های عرفانی(علامه حسن زاده آملى)/ علی محمدی: دفتر نشر معارف 1386.ص ، 116،117.
پژوهشکده باقرالعلوم

شتابزدگی عامل خسران و پشیمانی!

نوشته شده توسطرحیمی 9ام اسفند, 1393

 

 

 


عـشق آتشين به يك موضوع و افكار سطحى و محدود، و گاه سيطره هوى و هوس بر انسان ، و خوش بينى بيش از حد به يك مطلب ، عوامل عجله و شتابزدگى در كارها است ، و از آنجا كه بررسيهاى سطحى و مقدماتى غالباً براى پى بردن به حقيقت يك امر و سود و زيان آن كـافـى نـيست ، معمولاً عجله و دستپاچگى در انجام كارها، موجب ندامت و خسران و پشيمانى است .

تـلخـكـامـى هـا و شـكـسـتـهـا و مـصـائبـى كـه دامـان انـسـان را در طـول تـاريـخ بـر اثـر عـجـله و شـتـابـزدگـى گـرفـتـه اسـت ، بـيـش از آن اسـت كـه قـابـل احـصـاء و شـمـاره بـاشـد، و خـود ما در طول زندگى نمونه هاى آن را آزموده ايم ، و ثمرات تلخش را چشيده ايم !.

نـقـطـه مـقـابـل عـجـله (تـثـبـت) و (تـأنـى) يـعـنـى درنـگ كـردن ، و بـا تـفـكـر و تاءمل و بررسى همه جوانب كارى را انجام دادن است .

در حـديـثـى از رسـول خـدا (صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم ) نـقل شده كه فرمود: انما اهلك الناس العجلة و لو ان الناس تثبتوا لم يهلك احد:

( مردم را عجله هلاك مى كند، اگر مردم با تأمل كارها را انجام مى دادند كسى هلاك نمى شد) .

در حـديـث ديگرى از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم مع التثبت تكون السلامة ، و مع العجلة تكون الندامة:

(با درنگ كردن سلامت است و با عجله ندامت ! )

و نـيـز پـيـامـبـر صـلى الله عـليـه و آله و سـلم مـى فـرمـايد: ان الاناة من الله و العجلة من الشيطان! :

(تأنى و ترك شتابزدگى از ناحيه خدا است و عجله از شيطان است.!)

البـتـه در روايـات اسـلامـى بـابـى در زمـيـنـه (تعجيل در كار خير داريم)، از جمله در حـديـثـى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى خوانيم :

ان الله يحب من الخير ما يعجل: (خداوند كار نيكى را دوست دارد كه در آن شتاب شود.)

و روايـات در ايـن زمينه بسيار است كه منظور از عجله در اين روايات همان (سرعت) است در مـقـابـل اهـمـال كـارى و تـأخـيرهاى بيجا و امروز و فردا كردن ، كه غالبا سبب بروز مشكلات و موانعى در كارها مى گردد.

شـاهـد ايـن سـخـن حـديـثـى اسـت كـه در هـمـيـن بـاب از امـام صـادق (عـليـه السـلام) نـقـل شـده اسـت : مـن هـم بـشـى ء مـن الخـيـر فـليـعـجـله فـان كـل شـى ء فـيـه تـاءخـيـر فان للشيطان فيه نظرة: (كسى كه تصميم به كار خيرى گـرفـت بـايـد عـجله كند زيرا هر كارى را كه در آن تأخير كنيد شيطان در آن حيله اى مى كند.) بنابراين بايد گفت :

(سرعت و جديت در كارها آرى ، اما عجله و شتابزدگى نه.!)

و به تعبير ديگر، عجله مذموم آنست كه به هنگام بررسى و مطالعه در جوانب كار و شناخت صورت گيرد، اما سرعت و عجله ممدوح آنست كه بعد از تصميم گيرى لازم ، در اجـرا درنـگ نشود، و لذا در روايات مى خوانيم: (در كار خير، عجله كنيد) يعنى بعد از آنكه خير بودن كارى ثابت شد ديگر جاى مسامحه نيست .

سایت حرم مطهر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام

ادامه »

صفحات: 1· 2

ای حسین زمان ! (کاش بودیم آن زمان کاری کنیم از تو و طفلان تو یاری )

نوشته شده توسطرحیمی 6ام اسفند, 1393

ملتي که در روزهاي عاشورا و تاسوعا فرياد مي زدند و مي‌زنند:

اي امام حسين- عليه السلام- !

 کاش بودیم آن زمان کاری کنیم از تو و طفلان تو یاری

کاش ما در زمانت بوديم و تو را ياري مي کرديم،

                                          حال وقت آن رسيده که حسين زمان را ياري دهيد،

به خدا قسم اگر کسي که در امر ياري حسين زمان کوتاهي کند،

                     مثل اين است که در کربلا حسين –عليه السلام- را ياري نکرده . روحانی شهيد مصطفي حجتي


 ما از كوفيان بدتريم!

 اي حسين! در عزاداريهايي كه به نام تو برگزار مي‌كنيم آرزو مي‌كنيم كاش عاشوراي 61 هجري در كربلا بوديم و از تو و حَرَمت دفاع مي‌كرديم.

كاش بوديم و زير پرچم تو كشته مي‌شديم. كاش بوديم و تو را ياري مي‌كرديم؛ تا امروز نداي مظلومانهء “هل من ناصر” تو در گوش تاريخ زنگ نزند.

آري! آرزو مي‌كنيم تا ما بوديم و تو تنها نبودي. براي دل خودمان هم دليل مي‌آوريم كه همان‌طور كه در انقلاب ايران از جان گذشتيم در كربلا نيز اگر بوديم، چنين بود.

اما آقاجان باور نكن. خيالت راحت! گذشت آن روزگار.

ما هم اگر بوديم مي‌رفتيم آن سوي ميدان، زير پرچم يزيد و بر تو شمشير مي‌كشيديم؛ علي‌رغم تمام نامه‌ها و داعيه‌ها. كوفيان اگر خيانت كردند و نقض عهد، ما نه تنها تو را مي‌كشتيم و خودت را و آرمانت را مثله مي‌كرديم، بلكه بعدش خودمان مي‌شديم خون‌خواهت و تازه اول كاسبي بود؛ قربة الي الله. بدتر از كوفيان.

ادامه »

پیروز تمام امتحانات ، زینب علیهاالسلام

نوشته شده توسطرحیمی 5ام اسفند, 1393

و قطعا مردم در امتحان به چند گروه تقسیم می شوند: گروهی که در تمام موارد و مواد امتحانی با نمره عالی قبولمی شوند و برای همیشه سعادتمند و سرفراز شده اند. گروهی با نمره متوسط در این امتحان قبول شده اند و خود را ازخواری و ذلّت شکست نجات داده اند. و گروهی نیز مردود شده و برای ابد دچار ذلّت و بیچارگی گشته اند.

زینب کبری علیهاالسلام در این بین، جزء گروهی است که در تمام موارد امتحانات و ابتلائات، به خوبی و با نمره عالی به پیروزی رسیده و به بالاترین قلّه سعادت و موفقیت راه یافته و به قهرمان بزرگ کربلا لقب یافته است.

آنچه پیش رو دارید، تبیین مواد امتحانی با استفاده از آیات قرآن و پیروزی و موفقیت حضرت زینب علیهاالسلام در تک تکآن موارد است.

مواد امتحانی و ابتلائات

در قرآن کریم، این کتاب تعلیم و تربیت و انسان سازی، گاه مواد امتحانی به صورت کلّی و فراگیر بیان شده و گاه بهصورت مشخص و خاص، شماره شده است.

الف. موارد عام

1. خیر و شر: «وَ نَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ»؛ «و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش می کنیم و [سرانجام] بهسوی ما بازگردانده می شوید.»

بدی و خوبی مصداقهای فراوانی می تواند داشته باشد که در این آیه مشخص نشده است.

2. حسنات و سیّئات: «وَ بَلَوْنَـهُم بِالْحَسَنَـتِ وَالسَّیِّـءَاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛ «و آنها را با نیکیها و بدیها آزمودیم، شایدبرگردند.»

3. آنچه در زمین است: «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الاْءَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»؛ «ما آنچه را روی زمین است، زینت آنقرار دادیم تا آنها را [به وسیله آنچه در زمین است] بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می کنند.»

ب. موارد خاص

موارد جزئی و خاص که به عنوان مواد امتحانی در قرآن نام برده شده، متعدد و فراوان است که در زیر به مهم ترینآنها اشاره می شود:

1. پنج مورد مهم

در بین مواد امتحانی، پنج مورد است که هم ابتلا و امتحان مردم نسبت به آنها عمومی و فراگیر است و هم پیروزی وموفقیت در آنها دشوار و طاقت فرسا است.

قرآن کریم این گونه با تأکید از آن پنج مورد نام می برد، آنجا که می فرماید:

«وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْ ءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَالاْءَمْوَ لِ وَ الاْءَنفُسِ وَ الثَّمَرَ تِ وَبَشِّرِ الصَّـبِرِینَ * الَّذِینَ إِذَآ أَصَـبَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوآاْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَیْهِ رَ جِعُونَ * أُوْلَـآلـءِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَ تٌ مِّن رَّبِّهِمْوَ رَحْمَةٌ وَ أُوْلَـآلـءِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»؛ «قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود میوه ها آزمایشمی کنیم و بشارت ده به بردباران، آنهایی که هرگاه مصیبتی به آنها رسد، می گویند: ما از آنِ خدا هستیم و به سوی او بازمی گردیم. اینها همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هدایت یافتگان اند.»

2.سخنان آزاردهنده

در آیه دیگر علاوه بر دو مورد از موارد آیه پیش گفته به مورد دیگری اشاره می کند که عبارت است از سخنانطعن آمیز دشمنان که سخت آزاردهنده و زجرآور است:

«لَتُبْلَوُنَّ فِیآ أَمْوَ لِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَـبَ مِن قَبْلِکُمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوآاْ أَذیً کَثِیرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَ لِکَمِنْ عَزْمِ الاْءُمُورِ»؛ «به یقین [همه شما] در اموال و جانهای خود آزمایش می شوید. و از کسانی که پیش از شما به آنها کتاب[آسمانی] داده شد، و [همچنین] از مشرکان سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید و اگر بردبار باشید و تقوا پیشه سازید،[شایسته تر است؛ زیرا] این از کارهای مهم [و زیربنایی] و قابل اطمینان است.»

و همچنین از جهاد و جنگ، فضل و نعمتهای الهی، تفاوت مقامها و درجه ها، منع از برخی فعالیتهای اقتصادیو… به عنوان مواد امتحانی و آزمایشهای الهی نام برده شده است.

ادامه »

دعا، رمز موفقیّت دانشمندان بزرگ‏

نوشته شده توسطرحیمی 4ام اسفند, 1393

بعضی کوته ‏نظران و یا غافلان از چشمه جوشان هدایت و نورانیت، بر این‏ گمان هستند که نیایش مخصوص کسانی است که کار دیگری جز این نمی‏شناسند. برخی دیگر نیز اگر چه این عقیده را ندارند لیکن آنچنان سرگرم و مجذوب محیط کار می‏ شوند که تمام وقت خود را صرف آن می‏ کنند و بهره‏ای از این نعمت بزرگ الهی نمی‏ برند. به یقین این گونه افراد توجه ندارند که رهبران و پیشوایان دینی ما در عین حال که هدایت و رهبری و مدیریت جامعه را بر عهده گرفته و سیاستمداران عصر خود بوده‏اند، بر قلّه نیایش و عبودیت پروردگار جای داشتند به طوری که کسی را یارای رسیدن به مقام والای آنان نیست.


رمز موفقیت دانشمندان بزرگ الهی در رسیدن به کمال علم وعمل و مقامات عالیه دنیوی و اخروی، دعا و نیایش و مناجات آنان با خدای متعال بوده است. در اینجا به طور مختصر به چند نمونه اشاره می‏ کنیم:

امام خمینی(ره)

امام خمینی شخصیتی است که قرن حاضر و آینده مرهون خدمات اوست و به عنوانه الگویی در جهان اسلام مطرح است. او در کسوت یک رهبر دینی توانست با سلاح ایمان در مقابل قدرت استکبار بایستد و پرچم توحید را جایگزین پرچم شیطان نماید. او موفق شد تحولی عظیم در جامعه خود ایجاد کند به طوری که ده‏ها و صدها هزار نفر سر به فرمان او نهادند و از کوچه و خیابان به میدان جنگ و مبارزه و شهادت روی آوردند.

او بنیانگذار حکومتی دینی و الهی در جهان معاصر شد و توانست عملًا نشان دهد که حکومت دینی می‏تواند جامعه‏ای پویا را اداره کند و ثابت نمود که حاکمان اسلامی وظیفه دارند که دنیایی آباد و آخرتی آبادتر برای‏ آن جامعه مهیا کنند. و بالاخره او که در اوج فقاهت و سیاست و شجاعت، جامع معقول و منقول و عرفان و فلسفه بود، همه موفقیت‏هایش را مرهون آن روح بلند و ارتباط با خدا و مناجات شبانه‏روز خود بود؛ رابطه‏ای که در طول عمر هیچ گاه قطع نشد و چنین بود که خدای بزرگ نیز در همه احوال هدایتگر او بود.

به یاد بیاوریم سال 1357 را که مجموعه‏ای از مشکلات داخلی کشور، تهدیدهای منافقین، جنگ تحمیلی و هزاران مشکل دیگر مملکت را با مخاطرات جدی روبرو ساخته بود. اما این بنده صالح خدا که ارتباطش با خدا همواره مستحکم بود، با همه وجود یقین داشت که حلّال همه مشکلاتْ خداست. زبان حال او در آن زمان- که با موضوع بحث فعلی ما هم تناسب دارد- بدین قرار بود:

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم     چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم‏

فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم     همچو منصور خریدار سرِ دار شدم‏

غم دلدار فکنده است به جانم شرری      که به جان آمدم و شُهره بازار شدم‏

درِ میخانه گشایید به رویم شب وروز      که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم‏

جامه زهد و ریا کندم و بر تن کردم      خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم‏

واعظ شهر که از پند خود آزارم داد      از دم رِند می‏آلوده مددکار شدم‏

بگذارید که از بُتکده یادی بکنم      من که با دستِ بتِ میکده بیدار شدم[1]

ادامه »


 
مداحی های محرم