گناه سم و ضعف است هیچ وقت آدمی که به خودش اینطور وعده می دهد(توبه کردن را به تاخیر می اندازد) موفق به توبه نمی شود و در دام شیطان است مهمترین کار شیطان تسویف و سوف سوف کردن است.

...

style="font-size: 10pt;">
ارتباط میزان رشد معنوی و لغزش ها
قرآن شهادت می دهد بلعم بائورا کسب نبوده که دکان باز کرده باشد و بی خودی سرش شلوغ باشد و مردم گول ظاهرش را خورده باشند بلکه واقعا داشته و نزد ملائک هم جایگاهی داشته و قرآن می فرماید: وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ¹؛
امام صادق علیه السلام می فرماید: منظور از “آیات” اسم اعظم خداست؛ کسی که اسم اعظم داشته باشد مرده زنده می کند به این اندازه بلعم سرمایه دار بوده است و لکن در یک امتحان مالی شکست خورد، قارون به او پیشنهادی داد و او را در نقابل موسی بن عمران قرار داد و کار به حایی رسید که این آدم ممتاز با نمره 20 که معرکه ملائک بود، قرآن درباره اش می فرماید: فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ؛ از پوست در آمد، و بعد می فرماید: فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ²؛ مثل این آدم مثل کلب است. آدم به رشد و کمال و ترقی معنوی برسد و خدا به او نمره دهد نه مردم، نمره ای که مردم بدهند ارزشش به اندازه مردم است.

شیطان دلال است
یا برصیصای عابد که امتحانش جنسی بود. ریشه اش در پیری نیست در جوانی وقتی غریزه جنسی تحت کنترل در نیامد، وقتی به اندازه یک روزن منفذ داشت، وقتی انسان از این نقطه آسیب پذیر شد اسرار زمین خوردنش را شیطان مهیا می کند، کار شیطان این است که فضایی ایجاد کند که انسان خودش را نشان دهد، شیطان دلال است و در گناه ما مقصر نیست بلکه سنگ محک است و تقصیرش به اندازه تصویرگری اش است کار را بزک می کند، رغبت را زیاد می کند یک جوری با انسان سروکله می زند که آنچه درون انسان است بیرون بریزد.
شیطان که لعین و مغضوب است، همین شیطان در عالم ملکوت یک موقعیت استثنایی و چهره ی موجه و کرسی تدریس و تعلیم در بین ملائک داشته اما یک ترک سجده او را به آنجا رساند. اما ترک سجده حاکی از خلوص باطن و دنائت باطم است نه فقط به خاطر ترک سجده، مساله ترک سجده نیست بلکه با عدالت خدا سازگار نیست کسی که 6 هزار سال عبادت داشته و به خطار ترک سجده رانده شود.

امراضی که از وجود آن بی خبر هستیم
در شرایط عادی نمره همه 20 است وقتی انسان در دست انداز عصبانیت افتاد و موانع محرک در زندگی انسان اتفاق افتاد، بزنگاههایی که عیار بندگی محک می خورد اینجاست. اگر تا عرصه ی امتحان به واسطه آدم برای شیطان پیش نمی آمد کسی متوجه نمی شد درونش چه خبر است. یک وقتهایی ما امراضی داریم که خودمان نمی دانیم علائم و امارات ما را متوجه بیماری می کند. یک وقتهایی آدم متوجه امراضش نمی شود.
انسان در جوانی خیلی راحت می تواند امراض را معالجه کند، خیلی امراض هست که ما نمی دانیم. هر کس هر کار می کند با باطن است اما رونمای کار ظاهر است می توانم با باطنم کاری کنم؟ کار شیطان جلوه دادن ظاهر است، بزک کردن است. شیطان زشتی های نفس انسان را زیبا جلوه می دهد و می تواند جوری ذهنت را از مرض دور کند و بگوید این قدرها هم حالت بد نیست و اینقدرها هم مشکلی نداری در حالی که کوچک ترین چیز در جوانی بذری است که وقتی انسان در عمر جلو می رود کار به جایی می رسد که درخت تناوری می شود.

داستان خارکن و بوته ی خار
امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: خدا رحمت کند کسی را که کشیک خودش را می کشد و از خودش عیب جویی می کند تا از عیب جویی دیگران باز می ماند. مولوی داستانی نقل می کند که یک جوان خارکنی بود که در برداشتن بوته ی کوچک خار تاخیر و تعلل می کرد و خار نمادی از رذائل اخلاقی است و سوف سوف می کرد، مثلا انسان در توبه تاخیر می کند و می گوید بگذار به کربلا بروم و یا به مشهد بروم و برگردم یا از 20 سالگی توبه می کنم در حالی که این کار شیطان است، گناه سم و ضعف است هیچ وقت آدمی که به خودش اینطور وعده می دهد موفق به توبه نمی شود و در دام شیطان است مهمترین کار شیطان تسویف و سوف سوف کردن است. مولوی می گوید:

یکی از رازآلودترین و جذاب­ترین موضوعات اعتقادی شیعیان، موضوع رجعت است.

بازگشت امامان معصوم علیهم السلام، اولیای الهی و سایر مردگان به این دنیا همگام با تغییراتی شگرف در طبیعت عالم و تحت حکومت مطلق اولیای الهی آینده­ای درخشان را پیش از قیامت برای نسل بشر رقم خواهد زد. اما این رویداد مهم چگونه رقم خواهد خواهد خورد؟

آیت الله محمد سند یکی از عالمان برجسته شیعه در عصر حاضر با هدف روشن ساختن زوایای این واقعیتِ پیش­رو، به تحقیق و نگارش کتاب­هایی در این زمینه اقدام کرده و کتاب «حقیقت رجعت» را به عنوان اولین کتاب از این مجموعه توسط انتشارات دلیل ما به مخاطبان عرضه کرده است.

...

این کتاب که حاصل پژوهش­ها و کلاس­های درس این استاد حوزه بوده در 202 صفحه حاوی مطالبی تخصصی و جذاب در سال 1395شمسی و با ترجمه روان علی­رضا قاسمی به چاپ رسیده است.
موضوع رجعت در ساختار اعتقادی شیعه همواره در هاله­ای از ابهام، اختلاف و رازآلودگی قرار داشته و کمتر مورد اقبال پژوهشگران و عالمان شیعه قرار گرفته است؛ از این­رو نویسنده کتاب پیش از هر چیز علل انزوای این موضوع و نپرداختن علما به آن را مورد تحلیل قرار داده است. به عقیده نویسنده، مسئله تقیه، پراکندگی روایات ‏رجعت و درگیری علمی با مخالفین در این مسئله از جمله مهم­ترین اسبابی است که مانع  از پژوهش گسترده در این باب شده و عدم اقبال علمای شیعه به موضوع رجعت را درپی داشته­ است.

پرداختن به مسائل رجالی و علم حدیث در باب امور اعتقادی، مقدمه مهم دیگری است که پیش از پرداختن به مسئله رجعت مورد ‏توجه مؤلف قرار گرفته و به صورت اجمالی بیان شده است.‏

مباحث مهم کتاب را می­توان به دو بخش اصلی تقسیم کرد:

1) بیان حقیقت رجعت و جایگاه آن،

2) بیان مسائل فکری و اعتقادی پیرامون رجعت.

در بخش اول این کتاب، نگرش­های متعدد و متنوع علمای شیعه و حتی نگرش انتقادی و سلبی اهل­سنت نسبت به ماهیت رجعت و اعتقاد به آن به طور اجمال بیان شده و مؤلف، ذیل بیان دیدگاه­های برخی از عالمان شیعه، نقدهایی نیز به برخی از این دیدگاه­ها داشته و اشکالاتی را به آنها وارد ساخته است.  

تقیه و عدم پژوهش گسترده در روایات مسئله رجعت باعث شده است که بسیاری از روایات قیامت، ظهور و رجعت دچار تداخل شده و تحیر برخی از محققان در این زمینه را درپی داشته باشد. ‏همین امر باعث شده است که نویسنده کتاب، بخش­هایی از اثر خویش را به بیان تفاوت های میان این سه مقوله اختصاص دهد.‏

در واقع، هدف اصلی این کتاب پاسخ به این سؤال است که رجعت چیست و در سلسله عوالم وجود در کدام طبقه قرار دارد؟

این کتاب با بهره گیری از آیات قرآن کریم و روایات امامان معصوم علیهم السلام، در صدد پرده برداری از زوایای مختلف رجعت ‏و مشخص شدن جایگاه آن در میان عوالم مختلفی همچون دنیا، برزخ و قیامت است.‏

در میان ادله قرآنی رجعت آیاتی وجود دارد که دقت در تفاسیر و مفاهیم این آیات، شبهاتی را ایجاد می­کند که جز با اعتقاد به رجعت، قابل حل نسیت. مؤلف کتاب نیز با تمسک به این آیات در صدد رد دیدگاه اهل­سنت برآمده و حقانیت رجعت را بر اساس آیات قرآن اثبات می­کند.

در بخش دوم کتاب پاسخ­هایی در مقابل مسائل و شبهات اعتقادی پیرامون موضوع رجعت ارائه شده است. تکلیف رجعت کنندگان و جبر و اختیار در رجعت از جمله ‏مسائل مهمی هستند که مؤلف در پایان کتاب در صدد پاسخ به ‏آنها برآمده است.‏

کتاب حقیقت رجعت، در واقع، اثری مفید است که موضوعی مهم و در عین حال، مفغول عنه را مورد مطالعه قرار داده و در ‏صدد است که حرف تازه ای را در این باب به میدان آورد. اما پراکندگی مطالب کتاب، و اجمال آن باعث شده است که این اثر از ‏جایگاه متوسطی برخوردار باشد.‏

چینش مطالب کتاب با محوریت ادله قرآنی و روایی رجعت نیست و مؤلف با محوریت نقل دیدگاه­های سایر علما به مسئله  رجعت پرداخته و نحوه فصل­بندی مطالب کتاب نیز گویای همین امر ‏است. از این رو آیات حاکی از رجعت و روایات باب رجعت به خوبی و پژوهشگرانه در این کتاب تبیین نشده است.‏

خواننده پس از مطالعه بخش زیادی از کتاب هنوز تعریف مشخص، روشن و راهگشایی از رجعت بر اساس نگرش مؤلف در ‏دست ندارد و هنوز متحیر باید سایر اقوال را بخواند که همگی در نهایت اجمال بیان شده است.‏

از آنجا که این کتاب حاصل کلاس­های درسی با این موضوع بوده، برخی از روایات مورد تمسک در این کتاب، بدون ذکر منبع آن آورده شده و خلأ بحث­های سندی و دلالی احادیث نیز در آن ‏مشهود است.‏

متأسفانه و با کمال تعجب، نه تنها کتاب فاقد فهرست اعلام ، آیات و روایات بوده بلکه حتی فهرست منابع نیز در پایان کتاب درج ‏نشده است که این امر در کتابی با این موضوع مهم، نقطه ضعف کتاب محسوب می­شود.‏

بیان نکات و روایات خاص و حاوی مطالب عمیق اعتقادی در این کتاب، حاکی از این است که این کتاب تنها برای طلاب سطوح ‏بالای حوزه علمیه و محققان علوم عقلی شیعه مناسب است.

مطالعه برخی مطالب عمیق معرفتی موجود در این کتاب، مستلزم آگاهی از مقدماتی کلامی و اعتقادی است که در این کتاب ذکر نشده است. از این ‏رو مخاطبان این کتاب اگر در سطح معرفتی مناسبی نباشند، با خواندن برخی از بخش­ها و مطالب این کتاب، دچار تحیر خواهند ‏شد.‏

بنابراین می توان نتیجه گرفت که این کتاب اثری مفید برای فرهیختگان علوم اسلامی شیعه بوده و سرنخ های متعددی را جهت ‏پژوهش در مسئله رجعت به محققان معارف اهل­بیت علیهم السلام ارائه کرده است.

فارس/احمد ربیعی­‌فر

از آنجایی که روز جمعه متعلق به آقا امام زمان (عج) است، بر آن شدیم تا جمعه هایمان را به اشعاری با مضمون انتظار پیوند بزنیم. شعر انتظار این هفته را در سروده «محسن عرب‌خالقی» بخوانید.

خبری می رسد از راه، خبر نزدیک است
آب و آیینه بیارید سحر نزدیک است

طبق آیات و روایات رسیده اِی قوم!
جمعۀ آمدن او به نظر نزدیک است

عاقبت فصل زمستان به سرآید روزی
باز هم گل دهد این باغ، ثمر نزدیک است

قطره چون رود شود راه به جایی ببرد
به دعای فرج جمع، اثر نزدیک است

با ظهورش حرم فاطمه را می سازیم
بار بربند برادر، که سفر نزدیک است

راهِ دور دل ما تا به در خیمۀ او
از در خانۀ زهرا چقدر نزدیک است

آه گفتم که «درِ خانه» و یادم آمد
غربت مادر و اندوه پدر نزدیک است

گر چه از آتشِ در سوخته جانم اما
بیشتر روضۀ کوچه به جگر نزدیک است

باز کابوس سراغ پسری آمده است
باز می لرزد و انگار که شر نزدیک است

مادرت را ببر از رهگذر نامردان
کوچه بند آمده از کینه، خطر نزدیک است

تا که افتاد زمین، زلزله در عرش افتاد
هاتفی گفت: قیامت به نظر نزدیک است

دو قدم رفته نرفته نفسش بند آمد
پسرش گفت بیا، خانه دگر نزدیک است

داغ مادر به جگر می رسد اما انگار
اثر داغ برادر به کمر نزدیک است

محسن عرب‌خالقی

به مناسبت ایام فاطمیه؛   

زن مسلمان افزون بر حضور در جبهه جهاد اکبر در جبهه دیگری به نام جهاد کبیر هم حضور فعال دارد ؛ یعنی با رعایت موازین و قوانین شریعت پیامبر فرهنگ‌سازی و فضاسازی دینی رارقم می‌زند.

مصیبت بزرگ دردانه عالم هستی در این ایام از درد جانکاه روحی و بدنی به عالم اعلی و ملکوت پرواز کرد، او که تنها یادگار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود در عنفوان جوانی بر اثر صدمات روحی و بدنی قالب تهی کرد و علی مظلوم را تنها گذاشت.

اگر پیامبر عزیز را عصاره عالم هستی بدانیم -که چنین است- حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها عصاره وجودی پیامبر است؛ یعنی هر چه آن پدر داشت -جز پیامبری- در وجود فاطمه مظلومه‌اش تجلی یافته بود.

آنان که این بانوی بزرگ را آزردند در حقیقت رسول خدا را آزردند و آنها که آن سرور بانوان عالم را به شهادت رساندند گویی پیامبر اسلام را به شهادت رساندند.

داغ این مصیبت بزرگ هرگز فراموش نخواهد شد، طنین گریه‌ها و ناله‌های عاطفی و سیاسی آن بانوی ولایی و فدایی رهبر هرگز از گوش‌ها و وجدان‌های بیدار بیرون نخواهد رفت.

درباره شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها همین بس که پس از رحلت پیامبر عظیم‌الشأن جبرئیل نزد آن بانو می‌آمد و با او سخن می‌گفت که به تعبیر امام خمینی (ره) مقامی از این بالاتر نمی‌توان تصور کرد.

آری او پرچم مظلومیت را برافراشت و از ولی و امام زمانش به شایستگی دفاع کرد و سرانجام در همین راه هم به افتخار شهادت که آرزوی اولیای خدا است دست یافت.

...

چه نیک است که در ایام شهادت صدیقه کبرا سلام الله علیها ، سالگرد این مصیبت بزرگ و عروج آن تجلی بصیرت سترگ، تأملاتی در باب حجاب و عفاف که یکی از مصادیق جهاد کبیر و اکبر آن بانوی بزرگوار بود، داشته باشیم.

حجاب و عفاف؛ مصداق جهاد کبیر و اکبر

در یک نگاه کلان و نگرش فراگیر به ارزش‌های دینی، به چهار گونه «جهاد» دست می‌یابیم؛ جهاد کبیر، جهاد اکبر، جهاد اصغر و جهاد افضل.

مقصود از «جهاد کبیر»، تلاش و کوشش فرهنگی مثبت و فعال در برابر تهاجم فرهنگی و جنگ نرم است که همواره از سوی دشمنان ارزش‌ها، به شکل «ناتوی فرهنگی» بروز و ظهور پیدا می‌کند و باورها و ارزش‌های دینی را به استحاله می‌کشد.

ایستادگی در برابر این جریان‌های فکری و فرهنگی انحرافی که اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله را نشانه گرفته‌اند، نوعی «جهاد» بوده که شایسته است آن را جهاد فرهنگی و به تعبیر قرآن «جهاد کبیر» بنامیم.

قرآن مجید در فضای مکه که هنوز جهاد نظامی تشریع نشده بود و زمینه جهاد تن به تن با سلاح سرد فراهم نبود، به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور می‌دهد در برابر فکر و فرهنگ جاهلیت که کفار و مشرکین مکه نمونه و نماد آن به شمار می‌رفتند، به‌وسیله قرآن کریم به جهاد بپردازد.

«فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيرا»؛ (1) ای پیامبر تابع کافران مباش و به‌وسیله قرآن با آنها سخت جهاد و کارزار کن.

روشن است که در محیط مکه و آغاز اسلام شرایط جنگ نظامی به هیچ وجه آماده نبود و دستور جهاد در این فضا، ناظر به جهاد به معنای شمشیر زدن و سلاح بر کف گرفتن نیست؛ بلکه ایستادگی و مقاومت در برابر اندیشه‌های شرک‌آلود و کفرآمیز کسانی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله در بین آنها مبعوث شده بود و این شدنی نبود، مگر با یک حرکت فرهنگی عمیق و بنیادی تا ریشه‌های تفکر شرک و کفر را بسوزاند و به جای آن، نهال پرثمر توحید را در ذهن و فکر و جان آنها غرس کند.

بنابراین «جهاد کبیر» حضور در جبهه فرهنگی برای خنثی‌سازی توطئه‌های فرهنگی دشمنان بوده و «جهاد اکبر» عبارت از آن است که هر کس در حوزه فردی وظیفه دارد با کمک عقل و اندیشه خدایی در برابر هوی و هوس‌های شیطانی مقاومت کند، عقل را بر هوی و هوس امیر گرداند و تمایلات حیوانی را به اسارت لشکر عقل درآورد.

اسلام این جبهه را به‌عنوان جبهه «جهاد اکبر» نام‌گذاری کرده، در برابر «جهاد اصغر» که جهاد نظامی است. در این رابطه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایتی نقل شده است که ایشان در یکی از جنگ‌ها، به استقبال رزمندگان اسلام رفتند، در لابه‌لای سخنان خویش فرمودند: «مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَر»؛ درود و آفرین به گروهی که از جهاد اصغر فارغ شدند؛ اما جبهه جهاد اکبر به روی آنان گشوده و باز است. (2)

از ایشان پرسیدند: آیا از جهاد رو در رو با دشمنان عنود خدا و رسول، جهاد بزرگ‌تر و سنگین‌تری هم وجود دارد؟ فرمود: آری، جهاد با نفس.

جهاد افضل جهادی است که در حوزه اجتماعی رخ می‌دهد و آن این است که انسان‌های متعهد و وظیفه‌شناس، بر اساس انگیزه دفاع از دین و ارزش‌های دینی در برابر ستمکاران و تبهکاران می‌ایستند و با سلاح زبان و بیان، «حق» را در برابر «باطل» مطرح می‌کنند تا ستمگران چنین نپندارند که هر کار که دلشان بخواهد می‌توانند انجام دهند و کسی هم قدرت حرف زدن و موضع گرفتن در برابر آنها را ندارد.

کسی که در این جبهه به بیان حقایق می‌پردازد مجاهدی است که جهادش افضل است و برتر، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «أَفضَلُ الجهَادِ كَلِمَةُ حَقٍّ عِندَ سُلطَان جَائِر»؛ برترین جهادها، اظهار حق در پیشگاه رهبر ستمکار است. (3)

حجاب و عفاف؛ نخستین گام کسب کرامت

با توجه به آنچه از نظر گذشت ما بر این باوریم که حجاب و عفاف در جامعه دینی، به‌منزله «جهاد کبیر» و «جهاد اکبر» است.

«جهاد اکبر» است به این دلیل که انسان باحیا و عفیف در درون خود در جبهه‌ای سخت درگیر بوده و خواسته‌های حیوانی و شهوانی، هر آن و هر لحظه او را به‌سوی گناه، بی‌بندوباری، آلودگی جنسی، آلودگی اجتماعی، هرزگی و پرده‌دری می‌کشاند، ایستادگی در برابر جاذبه‌های جنسی و شهوانی کار آسانی نیست. کنترل نفس و جهاد با آن کاری است کارستان که از هر کسی ساخته نیست و تا انسان مالک بر نفس خویش نشود، به فضیلت عفت و حیا دست نمی‌یابد.

حجاب، نمود عفاف است، اگر در وجود کسی عفاف و حیا نهادینه شود حجاب در روابط اجتماعی او ظهور و بروز پیدا می‌کند.

زن با حجاب کسی است که در گام نخست در یک درگیری نفس‌گیر توانسته بر اسب چموش نفس خویش لجام و لگام بزند و آن را در اختیار و مالکیت خویش درآورد و در گام دوم با انتخاب لباس مناسب و رفتار متناسب، در جامعه حضور پیدا کند.

زنانی که در بیرون از منزل و در کوچه و بازار با حالت «تبرّج» و خودنمایی و خودآرایی ظاهر می‌شوند کسانی هستند که زمام امر نفس را در اختیار نگرفته‌اند و دنبال هوی و هوس‌های زودگذر، خودنمایی‌ها و مدها و تنوع‌های گناه‌آلود هستند.

زنانی می‌توانند با وقار و متانت و با حجاب و حیا و عفت در جامعه زندگی کرده و ظاهر شوند که پیش از آن به عظمت و جایگاه خود در عالم هستی پی برده باشند، خود را «شخص و شخصیت» بدانند و بشناسند نه «شیء و کالا»، خود را از اهداف آفرینش به‌حساب آورند نه ابزار برای کامیابی این و آن.

«زن» اگر به گوهر وجودی خویش دست یافت و آن را کشف کرد هیچ‌گاه متاع شخصیت خویش را به تاراج نخواهد گذاشت، به‌گونه‌ای ظاهر نخواهد شد که چشم‌های مریض و هرزه به دنبال او راه بیفتد.

بسیاری از بی‌حجابی‌ها و یا بدحجابی‌ها ریشه در عقده‌های حقارت دارد، زنانی که گرفتار این مرض روحی و روانی شده‌اند می‌خواهند به‌گونه‌ای خود را مطرح کرده و خودی نشان بدهند؛ ازاین‌رو به دنبال زرق و برق و تجمل و تبرّج هستند. آری این‌گونه زنان چون جمال و شرافت انسانی خود را درست کشف نکرده‌اند گرفتار تجملات و تشریفات و تزئینات شده‌اند.

زن مسلمان افزون بر حضور در جبهه «جهاد اکبر» و مبارزه با خواسته‌های ناروای دل، با حجاب و عفاف و حیای خود در جبهه دیگری به نام «جهاد کبیر» هم حضور فعال دارد؛ یعنی با رعایت موازین و قوانین شریعت محمد صلی الله علیه و آله فرهنگ‌سازی و فضاسازی دینی را رقم می‌زند.

ازاین‌رو حجاب هم مصونیت از گناه است و هم تولیدکننده فکر سالم و استاندارد دینی، زن مسلمان با حجابش به مرد و زن جامعه درس وقار، متانت، طهارت، حرمت و احترام، ادب، شرم و حیا، انسانیت و شرافت را می‌آموزد.

ازاین‌رو امام علی علیه السلام اجر و پاداش این‌گونه مجاهدان را از اجر و پاداش شهیدان کمتر نمی‌داند و می‌فرماید: «مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ»؛ مجاهدِ شهید در راه خدا پاداش او بزرگ‌تر از پاداش عفیف پاک‌دامنی نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی‌شود، همانا عفیفِ پاک‌دامن، فرشته‌ای از فرشته‌ها است. (4)

بنابراین از این حدیث شریف می‌توان نتیجه گرفت که:

1- عفت و پاک‌دامنی و حیا و حجاب، نوعی جهاد به شمار می‌رود.

2- پاداش پاک‌دامنی، هم‌وزن و هم سنگ پاداش رزمنده شهید است.

3- انسان عفیف، فرشته زمینی است.

4- توانستن و قادر بودن بر گناه و گناه نکردن، هنر است.

5- هنرمندترین زنان، باحیاترین، باحجاب‌ترین و عفیف‌ترین آنها است.

حجاب و پوشیدگی زن نماد تقوا و سلامت نفس او بوده و حجاب خیمه عفاف است، پوشش برای زن سدی بزرگ در برابر تهاجم انسان‌های هرزه و بی‌بندوبار است. حجاب عایقی را مانند است که نمی‌گذارد آتش بی‌عفتی در بین زن و مرد شعله‌ور گردد؛ ازاین‌رو باید گفت نخستین گام برای زنان در کسب کرامت، حجاب و عفاف است.

اما از سوی دیگر ضعف ایمان، جلب توجه دیگران، غرب باوری و غیب گریزی، پل زدن به ازدواج، فخرفروشی و تبرّج، وسوسه‌های شیطانی، تبلیغات استعماری، سرزنش دیگران، مدگرایی، ضعف غیرت، عدم نظارت سیاست‌گذاران فرهنگی، سهل‌انگاری خانواده‌ها، ضعف حیا، عدم اتخاذ موضع یگانه در مسائل فرهنگی، کمرنگ شدن معروف‌ها و عمل نکردن به دو واجب مهم امر به معروف و نهی از منکر (5) را می‌توان به‌عنوان برخی از عوامل‌ بی‌حجابی و بدحجابی در جامعه برشمرد./704/9314/ب1

منابع و مآخذ:

1. قرآن کریم، سوره فرقان، آیه 52.

2. وسایل الشیعه، ج 15، ص 161.

3. عوالی اللئالی، ج 1، ص 432.

4. نهج‌البلاغه، حکمت 474، ص 559.

5. برگرفته و تلخیص از کتاب (مروارید عفاف)، به قلم سید حسین الحاقی.

...

استاد اخلاق حوزه علمیه خاطرنشان کرد: کشور اسپانیا که در گذشته با نام آندلس شناخته می شد، یک کشور مسلمان بود که دشمن برای تخریب اعتقادات مردان، آن ها را به زن بارگی و شرابخواری آلوده کرد و بعد از مدتی کشور را از دست مسلمانان خارج کرد.

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دین اسلام به سختی به دست نسل های فعلی رسیده است، افزود: پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه مسلمانان سختی های فراوانی را متحمل شدند تا دین اسلام به دست نسل های فعلی رسیده است، زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان در شِعب ابی طالب در محاصره قرار گرفتند، یک خرما بین هفت نفر تقسیم می شد.

وی ادامه داد: پیامبر صلی الله علیه و آله در شِعب ابی طالب برای این که کمتر گرسنه شوند، سنگ به شکم مبارکشان می بستند و شرایط بسیار سخت تحریم اقتصادی را تحمل می کردند.

حجت الاسلام والمسلمین آقاتهرانی گفت: در حال حاضر بچه‌های انقلابی گاهی در شرایط سخت اقتصادی به سر می برند؛ ولی هرگز حاضر نیستند، دینشان را به راحتی بفروشند تا دنیایشان تأمین شود.

وی با گوشزد کردن عظمت دستگاه انسان سازی حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام گفت: شیعه روی اعتقاداتش حساس است و اجازه نمی دهد کسی به اعتقاداتش توهین کند، در سال 88 زمانی که موج فتنه به پرچم امام حسین علیه السلام برخورد کرد، عظمت این تعلق خاطر را دیدیم.

وی ادامه داد: فتنه ای که 9 ماه با تمام تدبیرهای نظامی و انتظامی جمع نشد، وقتی به پرچم امام حسین علیه السلام برخورد کرد با حضور مردم در مدت زمان نیم ساعت به طور کلی، ذبح شد.

حجت الاسلام والمسلمین آقاتهرانی در پایان گفت: در حال حاضر ما باید همه رفتارهایمان را برای کسب رضایت امام عصر(عج) انجام دهیم و با پیروی و پشتیبانی از ولی فقیه، خودمان را برای حضور در سپاه حضرت مهدی(عج) مهیا کنیم.

رسا

حضرت زهرا سلام الله علیها کار سیاسی انجام داد بدون اینکه شأنش را از بین ببرد و شخصیتش زیر سوال برود، او برای دفاع از ولیّ خدا وارد صحنه ی سیاسی می شود.

عزاداری ایام فاطمیه با سخنرانی حجت الاسلام مومنی و مداحی حاج حسن شیرازی، حاج عباس عسگری، علی اکبری و کاظم اکبری در منزل حاج حسن شیرازی برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام مومنی را می خوانید:

...

مورد بعد، حضرت فاطمه سلام الله علیها وقتی 9 ساله بودند وارد خانه علی علیه السلام شد و 9 سال هم در خانه ی ایشان ماند اما حتی یک بار هم بار روی دوش حضرت علی علیه السلام نگذاشت و پیوسته بار از دوش ایشان برمیداشتند. حضرت فاطمه سلام الله علیها به عنوان یک همسر مطیع صددرصد علی ابن ابی طالب علیه السلام است؛ حتی یک بار هم حضرت علی علیه السلام را با نام کوچک صدا نکرد و می فرمود: یا ابالحسن، یا امیرالمومنین، ابن عم النبی. از آن طرف امیرالمومنین علیه السلام هنگام صدا کردن حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمود: یا ام الحسنین، یا بنت رسول الله، یا فاطمه الزهرا؛ عاشقانه همدیگر را دوست می داشتند.

وقتی آن دونفر به می خواستند به ملاقات حضرت فاطمه سلام الله علیها بیایند حضرت آنها را نپذیرفت اما امیرالمومنین علیه السلام را واسطه کردند. چقدر امیرالمومنین علیه السلام آقاست، غربت ومظلومیت از یک سو و آقایی ایشان از سوی دیگر. حضرت کنار بستر حضرت فاطمه سلام الله علیها آمدند و به محض اینکه واسطه شدند حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمود: علی جان خانه خانه ی توست و فاطمه هم کنیز توست.

وصیت نامه سیاسی حضرت زهرا سلام الله علیها

حضرت فاطمه سلام الله علیها وصیت نامه ای دارند بسیار عجیب است: علی جان خودت متکفل کفن و غسل من شو، علی جان به زیارت قبرم بیا و مرا از یاد نبر. چرا حضرت این جمله را فرمودند و چه وصیتی است؟ این وصیت کاشف از عشق سرشار زهرا سلام الله علیها به علی علیه السلام است، حضرت در قالب وصیت نامه به امیرالمومنین علیه السلام می فرماید تا وقتی من زنده بودم مُسکن الفواد تو بودم و با دیدن من آرام می شدی حال که مرا از دست دادی فکر نکن بی کس و یار شدی به قبر من بیا و حرفهایت را با من بزن.

مگر حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمومنین علیه السلام محرم نبودند؟ محرم تر از همسر هست؟ پس چرا وصیت می کند: علی جان من که مُردم پیراهن را از تن من درنیاور؟ چون نمی خواهد غصه روی غصه های علی علیه السلام بیاورد چقدر ایشان را دوست داشت! امیرالمومنین علیه السلام هنگام غسل بسیار گریه می کرد و می فرمود: فاطمه دردش را به من هم نگفته بود.

جایگاه ممتاز حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان مادر

مورد سوم حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان یک مادر، چقدر زیبا نقش آفرین بوده است. بچه ها با پدر و مادر ارتباط مستقیم دارند و از آنها می آموزند. بچه ها برای سلامتی مادر سه روز روزه گرفته بودند اما موقع افطار یک نفر نیازمند فقیر و مسکین به درب منزل می آمد و افطارشان را به آنها می دادند. این خانه بچه تربیت می کند و کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام می شود. حضرت فاطمه سلام الله علیها هنگام دعا اول همسایه ها را دعا می فرمود و بعد خودشان، تربیت چنین خانه ای می شود امام حسین علیه السلام، روحیه ی ایثار و فداکاری.

بچه ها می بینند مادر با اینکه درد دارد اما شب ها به عبادت برمی خیزید، این خانه بچه تربیت می کند و می شود زینب کبری سلام الله علیها که در شام غریبان در اوج مصیبت و بلا نماز شب ترک نمی شود.

بچه ها می بینند وقتی یک نابینا به درب خانه می آید مادر عقب می رود و این حجب و حیا را از مادر دیدند پس حضرت نقش تربیتی ممتازی در بچه ها داشته اند.

جایگاه ممتاز حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان بنده

مورد چهارم نقش آفرینی حضرت فاطمه سلام الله علیها به عنوان یک بنده ی خدا. عروسی را سراغ دارید که دقیقا شب عروسی لباس نوی خود را به فقیر بدهد؟ حضرت فاطمه سلام الله علیها لباس عروسی خود را به فقیر بخشید و همان لباس کهنه ی خود را پوشید. پیامبر صلی الله علیه و آله وقتی این صحنه را دیدند فرمودند: فداها ابوها؛ حضرت شروع به سفارش کردن به عروس و داماد کردند و فرمودند: علی جان کار بیرون با تو اما وقتی به منزل آمدی به فاطمه کمک کن. فاطمه جان کار منزل با تو اما مبادا چیزی از علی بخواهی که در توانش نباشد مبادا بار بر دوش علی بگذاری؛ بعد از خروج رسول الله صلی الله علیه و آله حضرت زهرا سلام الله علیها به شدت می گریست و فرمود: دیشب در منزل پدرم بودم امشب منزل تو هستم یادم آمد از لحظه ای که قرار است از خانه ی تو به خانه ی قبر بروم؛ در این شب حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمومنین علیه السلام تا صبح با خدا مناجات کردند.

صبح پیغمبر صلی الله علیه و آله آمد و از آنها سوالاتی پرسید و آنها فرمودند: شوهر خوبی است و بهترین رفیق در مسیر بندگی خداست.

اقدامات سیاسی حضرت زهرا سلام الله علیها

مورد پنجم کار سیاسی حضرت فاطمه سلام الله علیها است؛ حضرت کار سیاسی انجام داد بدون اینکه شأنش را از بین ببرد و شخصیتش زیر سوال برود، او برای دفاع از ولیّ خدا وارد صحنه ی سیاسی می شود. حضرت فاطمه سلام الله علیها یک وصیت نامه ی سیاسی دارند و علت اینکه فرموده مردم بر پیکرشان نماز نخوانند را بیان کرده است، می فرماید: «راضی نیستم امتی را که عهد خدا و رسولش را در مورد امیرالمومنین علیه السلام نقض کردند، بر من نماز بخوانند. این امت این همه به من ظلم کردند، امیرالمومنین علیه السلام مرا با خود می برد در حالی که حسن و حسین همراهمان بود و مردم را به خدا و رسول خدا متذکر می شدند، حق ما را نخورید به ما ظلم نکنید، اما مردم در شب وعده ی یاری به ما می دادند و صبح هنگام دست از یاری ما برمی داشتند. امتی که شهود مرا در فدک تکذیب کردند شاهدان من جبرئیل، میکائیل، ام ایمن، امیرالمومنین علیه السلام.»

حضرت فاطمه سلام الله علیها هر شاهدی می آورد آنها نمی پذیرفتند و درباره شهادت حضرت علی علیه السلام گفتند: شهادت تو مثل کسی است که آتش به تنور خانه اش می برد. توهینی به حضرت کردند که قابل بیان نیست.

افشاگری حضرت زهرا سلام الله علیها از ماجرای آدم سوزی

حضرت فاطمه سلام الله علیها در ادامه فرمود: «کار به جایی رسید که امت حطب جزل به درب خانه ی ما آورد». “حطب جزل” سه معنا دارد: یک معنا به معنای کُنده ی درخت است که حلقه حلقه بریده شده است، معنای دیگر: بغل بغل هیزم خشک است و معنای سوم اسم یک نوع هیزم خاصی است که دود کم و حرارت زیاد دارد. حطب جزل را برای چه آورده بودند؟ برای سوزاندن یک درب؟ خیر درب با یک مشعل کوچک هم آتش می گرفت اما آنها نقشه ی دیگری داشتند، حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمود: «آتش آوردند تا درب و خانه و ما را به آتش بکشند! امت این چنین بر من نماز بخوانند؟» یعنی می خواستند آدم سوزی کنند!

حضرت فاطمه سلام الله علیها هنگام راه رفتن چادر و جلبابشان از جلو روی زمین کشیده می شد، شاید حضرت می خواسته با وقار راه برود اما کاری با مادر ما کرده بودند که ایشان خمیده خمیده راه می رفت و راست قامت نمی توانستند حرکت کنند، شاهد بر مدعای ما گریه ی حضرت هنگام راه رفتن است اگر چادر بلند باشد که گریه ندارد. اما شاهد دیگر این است که حضرت به محض نشستن ناله ای سر دادند و فرمودند: یا ابتا یا رسول الله؛ درد درون سینه ی حضرت باعث شد ناله بزند.

در بین ناکامان جشنواره ی امسال دو فیلم نگار و ویلایی ها با وجود ژانرهای متفاوتی که داشتند به چشم می خوردند.

...

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفت: طرح آشتی ملی در حقیقت چراغ سبز به دشمن است؛ با این حرف به آمریکا و غرب پیام دادند که ما در داخل دعوا داریم و متحد نیستیم و اگر ما را تهدید کنید، موفق خواهید بود.

...

رسایی ادامه داد: روی سخن من با آن مسؤول عالی‌رتبه شهر است که این کار زشت را انجام داد و نمی‌خواست مراسم شهدا برگزار شود. کسی که نماینده دولت است در این شهر، باید جلوی در بایستد و دست به سینه باشد و هر کسی که برای مجلس شهدا وارد مجلس می‌شود، را احترام کند.

وی گفت: متاسفانه آقایان می‌ترسند که از دولت در این جلسات انتقادی شود. خوب بگذارید از دولت انتقاد شود. مگر دولت بی عیب و معصوم است که نباید از آن انتقاد کرد. هر کسی که در این مراسم شرکت کرد و کاری انجام داد، اعم از امام جمعه و فرمانده سپاه و مدیرکل و بسیجی و به ویژه من سخنران وظیفه خود را انجام داده‌ایم و هیچ منتی هم سر شهدا نباید داشته باشیم.

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی بیان داشت: شهدا که به یادواره‌ها نیازی ندارند و ما به شهدا و این مراسم‌های معنوی نیاز داریم.

رسایی افزود: شهدا بدون هیچ منتی برای دفاع از اسلام و انقلاب و ولایت و کشور و مردم به جبهه‌ها رفتند و هیچ کدام از شهدا به خاطر پول به جبهه‌ نرفتند و حقوق‌های ویژه نگرفتند.

وی با تاکید بر اینکه ما برای مسائل مالی جمهوری اسلامی را تشکیل ندادیم، گفت: ما برای پول و شکم انقلاب نکردیم، بلکه انقلاب کردیم تا یک مدل حکومتی به جهان معرفی کنیم و به جهانیان بگوییم ای مردم شما مجبور نیستید برای پول و معیشت سر تعظیم در برابر استبداد و استکبار فرود بیاورید و با عزت و سربلندی هم می‌شود زندگی کرد.

* وای به حال مسؤولی که از ترس قدرت پوشالی آمریکا مدام عقب‌نشینی کند

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی متذکر شد: البته وظیفه حکومت اسلامی و نظام اسلامی و دولت و مجلس اسلامی این است که به فکر معیشت مردم بوده و مشکلات اقتصادی کشور را رفع کند.

رسایی با تاکید بر اینکه برگزاری یادواره‌ شهدا لیاقت می‌خواهد، گفت: شهدا عنوان نداشتند و به آنها دکتر و مهندس و مدیرکل و وزیر نمی‌گفتند، اما جایگاه آنها به اندازه‌ای است برگزاری یادواره شهدا لیاقت می‌خواهد و به هر کسی اجازه نمی‌دهند که در این مسیر حضور داشته باشد.

وی تاکید کرد: نظام مقدس جمهوری اسلامی مرهون خون شهدا و ایثار و فداکاری ملت ایران است و وای به حال مسؤولی که نداند در چه نظامی مسؤولیت گرفته، بدا به حال آن مدیری که رای مردم را گرفته است، اما نفهمد در چه ساختاری مسؤولیت دارد، وای به حال مسؤولی که تهدید دشمن دل و قلب او را بلرزاند و عزت و سربلندی این مردم را بدهد تا در برابر قدرت پوشالی آمریکا سر تعظیم فرود بیاورد.

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی افزود: وای به حال مسؤولی که از ترس قدرت پوشالی آمریکا مدام عقب‌نشینی کند به این امید که آمریکایی‌ها چیزی کف دست او بگذارند. جالب آنکه آمریکایی‌ها هم هیچ اعتنایی به این افراد نمی‌کنند و اگر قرار بود چیزی به چنین مسؤولی بدهند، تاکنون داده بود.

رسایی اظهار داشت: بیش از سه سال است که رهبر فرزانه انقلاب می‌فرمایند چشمتان به دست دشمن نباشد و مشکل ما تحریم‌ها نیست و خود را ذلیل نکنید.

* رهبری می‌فرمایند ما به آمریکا خوش‌بین نیستیم و در مقابل آن آقا می‌گوید خوش‌بینی و بدبینی معنی ندارد!

وی افزود: سه سال است که رهبری معظم انقلاب می‌فرمایند به آمریکا و مذاکرات و وعده‌ها خوش‌بین نیستیم و آن آقا می‌گوید در سیاست خارجی خوش‌بینی و بدبینی معنی ندارد. شمایی که سه سال و نیم است مردم را گذاشتید سر کار و همه امور کشور را متوقف کردید، بخش‌های مختلف اقتصادی و معیشت مردم تعطیل را تاکید کردید، بیایید به مردم پاسخ دهید که چه کردید در این مدت.

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: این آقایان گفتند اگر آب نداریم، اگر هوا آلوده است و محیط زیست از بین رفته، اگر اقتصاد ضعیف است و اگر … به خاطر این است که ما با کدخدا توافق نکردیم. سه سال و نیم مردم را سر کار گذاشتند تا با کدخدا توافق کنند. آنهم توافقی که ما هر چه داریم به صورت نقد می‌دهیم و طرف مقابل فقط قول نسیه می‌دهد. هر کسی هم که اعتراض کرد با اتهام کاسب تحریم از میدان خارج کردند.

* دولت حاضر نیست ثروت وزرایش را مردم بدانند

رسایی گفت: مدام می‌گویند کاسب تحریم، ما هم می‌گویم آقای روحانی شما که ما را متهم به کاسبی می‌کنید، ما همه اموال و دارایی خود را اعلام می‌کنیم و شما هم فقط ثروت یکی از وزرای خود را اعلام کنید و بگویید که ثروت‌های هزار میلیاردی از کجا آمده است. اما دولت حاضر نیست ثروت وزرایش را مردم بدانند. ثروت شخصی برخی از وزرا که یکی و دو تا هم نیست، بیش از هزار میلیارد تومان است.

* روحانی در دفاع از برجام تنها مانده است

وی اظهار داشت: امروز دیگر همه مردم فهمیدند که چه خبر است و تنها خود آقای روحانی از برجام دفاع می‌کند و نزدیکانش هم می‌گویند برجام موفق نبوده است. علت دفاع روحانی نیز این است که حرف دیگری برای گفتن بعد از سه سال و نیم دارد و مجبور است از برجام دفاع کند.

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی افزود: طرفداران برجام می‌گویند اگر برجام نتیجه نداد، اشکالی ندارد و به جای آن سایه جنگ از سر کشور دفع شده و این هم دروغی بزرگ است.

* طرح آشتی ملی چراغ سبز به دشمن است

رسایی تصریح کرد: دشمن مدام ما را تهدید به جنگ نظامی می‌کند، اما تا زمانی که قدرت ایمان در بین جوانان ما وجود دارد، دشمن توان جسارت را نخواهد داشت.

وی افزود: در این شرایط عده‌ای دم از طرح آشتی ملی می‌زنند. این طرح در حقیقت چراغ سبز به دشمن است. با این حرف به آمریکا و غرب پیام دادند که ما در داخل دعوا داریم و متحد نیستیم و اگر ما را تهدید کنید، موفق خواهید بود. دشمن نیز با دریافت چراغ سبز تهدید می‌کند و بعد روزنامه‌ها می‌نویسند اگر به ما رای ندهید، دشمن حمله می‌کند و جنگ می‌شود.

* خلق و خوی دولت اشرافی برگشته است

نماینده سابق تهران در بخش پایانی سخنان خود گفت: امام (ره) و رهبری معظم انقلاب اسلامی (ره) بارها گفتند نوکر مردم هستیم، اما به دلیل دوری از ارزش‌های انقلاب، خلق و خوی دولت اشرافی بازگشته است و عده‌ای به خود حق می‌دهند که از بالا به مردم نگاه کرده و بگویند حقوق‌ها و پاداش‌های نجومی حق ما است.

فارس

نویسنده کتاب «الهیات جنسیتی» گفت:

این تهدید بالاخره وجود دارد که برخی عقاید انحرافی نظیر فمینیسم اسلامی مجال ابراز یابند که در برخی موارد هم دیده‌ایم تصمیماتی گرفته شده که در ظاهر چندان عریان فمینیستی نیستند بلکه از جنس اندیشه و..

کتاب «الهیات جنسیتی» نوشته زهرا امین‌مجد، جدیدترین کتابی است که از زاویه‌ای نو به مساله جنسیت و دین نگاه می‌کند و به تازگی روانه بازار شده است.

امین‌مجد، در گفتگو با خبرنگار فارس پیرامون این کتاب گفت: این اولین اثری است که در حوزه مطالعات جنسیت و خانواده از حلقه تخصصی زنان و خانواده پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر می‌شود؛ البته در مورد مسائل خانواده و زنان پژوهش های دیگری صورت گرفته و به چاپ هم رسیده است.

وی «الهیات جنسیتی» را عرصه‌ای جدید در دانش های مربوط به دین دانست و بیان کرد: این کتاب، پیشنهاد دهنده یک حوزه دانشی جدید است و علاوه بر این که پیشنهاد می‌دهد برای آن طرح مساله و سوال کرده و به نوعی صورت‌بندی هم می‌کند.

این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده با بیان این که «الهیات جنسیتی»، در واقع دین را در حوزه‌های جنسیتی استنطاق می‌کند افزود: البته در این خصوص از دانش‌های دیگر نیز استفاده می‌کنیم ولی در پارادایم اسلام و بر اساس روش‌شناسی اجتهادی دینی. اگر استخدام و استفاده ای از علوم دیگر صورت می‌گیرد بر اساس همین پارادایم دینی است به بیان دیگر ما معتقدیم دارای پارادایمی درون دینی هستیم که می‌توان بر اساس آن، در حوزه مسائل جنسیتی مسائل و پاسخ ها را استخراج کرد و نظرگاه دین در این خصوص را مطرح کرد.

امین‌مجد بیان کرد: عرصه های جدیدی ذیل این دانش مانند الهیات اجتماعی و جنسیت، الهیات سیاسی و جنسیت، هرمنوتیک متون مقدس و جنسیت و مسائلی از این دست مطرح شده که در مجموع مفاد این دانش را معرفی و صورت‌بندی می‌کند.

...

وی خبر از در راه بودن مجلدات دیگری از این کتاب نیز داد و گفت: در یک جایی از کتاب لازم بوده که نظامی از مسائل و سوالات پژوهشی مطرح شود تا این دانش تبیین شود؛ غرض ما در جلد اول این کتاب معرفی دانشی به نام الهیات جنسیتی است ولی این کتاب ادامه خواهد داشت هر چند در کتب دیگر نیز به صورت هر چند غیر مدون به برخی از سوالات مطروحه در این بحث پاسخگویی کرده‌اند.

نویسنده «الهیات جنسیتی» پیرامون سوالات مطرح شده در این کتاب گفت: ذکر این نکته ضروری است که بعضی از این سوالات در شرایط فعلی مساله پژوهشی نیستند و به آنها پاسخ داده شده است و من فقط برای تبیین به آنها اشاره کرده ام هر چند برخی از این پاسخ‌ها با دو مساله مواجه است؛ نخست این که به صورت غیرمنسجم هستند و دوم این که بحث پارادایمیک روی آن نشده که ببینیم نسبت این پاسخ ها و شیوه آنها با شیوه مطالعات اسلامی چیست؟

وی برخی پاسخگویی‌ها به شبهات این حوزه را درون چارچوب گفتمانی دینی ندانسته و گفت: می‌بینیم در برخی موارد از شیوه‌هایی که خارج از پارادایم اسلامی هستند مانند شیوه‌های پوزیتیویستی یا سایر شیوه‌های غیردینی استفاده شده است در صورتی که ما می خواهیم تمامی پاسخ هایی که در بحث داده می شود بر اساس الگوی دینی و بر اساس اجتهاد دینی باشد.

این پژوهشگر حوزه و دانشگاه افزود: متاسفانه برخی پاسخ‌هایی که به مسائل حوزه جنسیت در اسلام داده می شود به دلیل دوری از مبانی اسلامی، با روح احکام دینی در تضاد و یا تقلیل‌گرایانه است که باید در خصوص آنها بررسی دقیق صورت گیرد. مثلا در خصوص قرار گرفتن زنان در جایگاه قضاوت، عده‌ای مدعی هستند چون زمانه تغییر کرده باید حکم نیز تغییر کند در صورتی که اگر در پارادایم اسلامی و اجتهادی عمل کنیم به این راحتی نمی‌توانیم حکم را تغییر دهیم.

امین مجد با اشاره به طرح بحث فمینیسم اسلامی در این کتاب، در تعریف این مفهوم گفت: فمنیسم اسلامی در خارج از ایران نضج و شکل گرفت و جریان قوی هم بود که به دلیل برخی مسائل مانند رفتارهای غیردینی با زنان به وجود آمده بود البته این نکته را باید ذکر کرد که فمینیسم با اسلام اساسا قابل جمع نیست و به لحاظ متدیک هم غلط است اما این ترکیب را مسامحتاً به کار می‌بریم؛ در این اندیشه برخی سعی کردند با کنار زدن برخی روایات و تاویل‌های خاص خود از قرآن کریم به زعم خودشان به مواردی که از نظر آنها تنقیصی بود پاسخ دهند.

وی این جریان را در داخل کشور نیز دارای رگه هایی دانست و بیان کرد: این جریان متاسفانه در کشور ما هم رسوخ کرد و هر چند فمینیسم در خارج از کشور حتی از موج چهارم خود نیز عبور کرده است برای برخی در ایران، امر جدیدی است و نسبت به آن شیفته وار رفتار می کنند اما روشنگری‌ها نیز در زمینه فمینیسم اسلامی تا حدی موثر بوده است و به نظرم تعداد زیادی از کسانی که دارای عقاید فمینیسم اسلامی هستند در واقع خود ماهیت آن را نمی‌دانند و به دلیل فهم غلط موضوع گرفتار آن شده‌اند نه این که بخواهند در برابر اسلام یا احکام اسلامی بایستند.

وی افزود: اگر مردم بدانند که در دستگاه دینی خودمان، همین فقه جواهری که داریم تا چه حد به این مسائل توجه شده است طبیعتا به سمت و سوی عقاید منحرفی مانند فمینیسم اسلامی نخواهند رفت.

امین‌مجد، خطر نفوذ تفکرات فمینیستی در نهادهای سیاستگذار کشور را محتمل دانست و گفت: ما چون نهادهای نظارتی مانند شورای نگهبان داریم تا حد زیادی خیالمان راحت است که چنین انحرافاتی خیلی سخت ممکن است به قوانین ما راه یابد اما برخی موارد ممکن است در خارج از مجرای مجلس و شورای نگهبان رخ دهد؛ به هر حال ما دستگاه هایی داریم که می‌توانند مستقلا یا قانون‌گذاری کنند یا آئین‌نامه و دستورالعمل تهیه و ابلاغ کنند در این بخش‌ها این تهدید بالاخره وجود دارد که برخی عقاید انحرافی نظیر فمینیسم اسلامی مجال ابراز یابند که در برخی موارد هم دیده‌ایم تصمیماتی گرفته شده که در ظاهر چندان عریان فمینیستی نیستند بلکه از جنس اندیشه و فلسفه و دارای اثر بطئی‌تر است.

«الهیات جنسی»، توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در 154 صفحه و با قیمت 15 هزار تومان به چاپ رسیده و علاقه مندان می‌توانند این کتاب را از طریق این لینک به صورت اینترنتی تهیه کنند.

فارس