موضوع: "مهدویت"
مطرح شدن روز افزون اخبار آخرالزمانی
نوشته شده توسطرحیمی 15ام تیر, 1397
روز به روز اخباری که میشنوم بیشتر رنگ و بوی آخرالزمان و قیام امام مهدی را به خود میگیرد. هر چند هنوز چند شرط هست که باید رخ بدهد تا از نزدیک بودن قیام بشود اطمینان حاصل کرد. اما نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که اگر قیام امام مهدی نزدیک نباشد، بعید است که در دوره دیگری چنین قیامی موضوعیتی داشته باشد، چون چیزی از اسلام باقی نخواهد ماند که قیام او بخواهد آنرا تجدید و احیا کند. سردمداران شیطانی نظم نوین جهانی به چیزی کمتر از محو آثار اسلامی و از بین بردن جمعیت انسانی مسلمین و پتانسیل خیزش مجدد آنها در آینده رضایت نخواهند داد و در این باره در نوشته های قبلی بیشتر توضیح داده ام.
سید حسن نصرالله تا کنون سعی داشت خود را به عنوان یک رهبر عربی که از منافع کل اعراب و همه مسلمین و همچنین ملت لبنان دفاع میکند، معرفی کند، بنابراین از معرفی خود به عنوان یک شیعه ابا داشت. علی الخصوص در حوادث چند سال اخیر که وهابی ها و تکفیری ها دشمنی و کینه خود را با شیعه اهل بیت آشکارتر کرده اند و قلع و قمع آنها را اولویت اول خود میدانند. اما خیزش تکفیری ها برای شکست متحدین ایران و در نهایت ایجاد زمینه برای حمله نهایی آنها و غرب به ایران باعث شده که شیعیانی مانند سید حسن نصر الله دیگر احتیاط را کنار بگذارند و تمام قد از شیعه دفاع کنند. درباره میزان دشمنی تکفیری ها با شیعه حرف بسیار است و موارد بمب گذاری های انتحاری آنها در مساجد و تکایا را هر روز شاهد هستیم و به عنوان نمونه قسمتی از یک گزارش را که چندی پیش خوانده ام، ذکر میکنم:
انتظار فرج نباید ابزاری برای سستی منتظران شود
نوشته شده توسطرحیمی 15ام تیر, 1397
سخنران حرم مطهر رضوی تاکید کرد:
انتظار فرج نباید ابزاری برای سستی و خمودگی شود، بلکه بر اساس تعالیم اسلام فرد منتظر باید همواره در تکاپو و تلاش باشد.
در نشستی که به همت اداره زائران غیر ایرانی آستان قدس رضوی ویژه زائران عرب زبان در رواق غدیر برگزار شد، شيخ محمد الفرطوسي با بیان اینکه انتظار ظهور باید به طور عملی در جامعه نمود داشته باشد، گفت:
انتظار ظهور تلاش برای اصلاح امور، اجرای امر به معروف و نهی از منکر، ترویج سنت و سیره پیامبرصلی الله علیه و آله و پیروی از ولی امر است و اگر فردی فقط به زبان خود را منتظر بداند و هیچ کوششی در این راه انجام ندهد در واقع کمک به گسترش ظلم کرده است.
وی افزود: فرد منتظر باید در برابر آحاد جامعه احساس مسئولیت کرده و در راه اصلاح و ساختن افراد تلاش کند و این امر تنها از راه امر به معروف و نهی از منکر محقق میشود که در آموزههای اسلام و سیره اهل بیت علیهم السلام بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.
الفرطوسي در ادامه با اشاره به صفات منتظران واقعی حضرت مهدی(عج) خاطرنشان کرد: معرفت و شناخت نسبت به آن امام همام، آمادگی برای ظهور در هر لحظه، دعای فراوان برای فرج آن حضرت و انجام وظایف و تکالیف شرعی از مهم ترین شاخصههای منتظران واقعی است.
سخنران حرم مطهر رضوی تصریح کرد:
اگر ما ولی عصر(عج) را ناظر بر اعمال و گفتار خود بدانیم، با خودسازی و تقوا خود را مهیای ظهور کردهایم و این به معنای توسعه فرهنگ مهدویت است.
آستان نیوز
شناخت امام زمان عليه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1397
در طول تاريخ تشيع عدهاي به دلايلي، در موضوع مهدويّت دچار انحرافات جدّي شدند. بر اين اساس يکی از وظايف مهم در برابر اين نوع كژرويها، شناخت واقعي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و موضوعات مربوط به ايشان است. از اين رو در اين مجال به موضوع شناخت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) اشاره شده و در پايان اين سلسله مطالب نيز به مناسبت در باره «مهدي شخصي» و «مهدي نوعي» بحثي کوتاه ارائه خواهد شد.
از شناخت خداوند تا شناخت امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هدف از آفرينش، بندگي خداوند متعال است1 و اساس و پايه بندگي، شناخت او است.2عالي ترين تبلور اين معرفت، شناخت پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) و اوصيای او است. بي گمان يكي از وظايف مهم بندگان در مقابل پروردگار، شناخت آن وجود مقدس است. اين معرفت زماني به كمال ميرسد كه پيامبران خداوند ـ به ويژه پيامبر خاتم(صلي الله عليه و آله وسلم) ـ را به خوبي شناخته باشند. اين مهم نيز حاصل نمي گردد؛ مگر با شناخت اوصياي او به خصوص آخرين حجّت الهي.
امام حسين بن علي(عليهما السلام) به اصحاب خود فرمود:
«اي مردم! همانا خداوند متعال بندگان را نيافريد، مگر براي آنكه او را بشناسند. پس در آن هنگام كه او را شناختند، بندگي او را خواهند كرد. و آن هنگام كه او را بندگي كردند، با عبادت او از عبادت غير او بي نياز ميگردند».
شخصي پرسيد: «اي پسر رسول خدا! پدر و مادرم به فدايت، معناي شناخت خدا چيست؟»
سالار شهيدان(عليه السلام) در پاسخ فرمود:
|«مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامهم الَّذِي يجِبُ عَلَيهِمْ طَاعَتُهُ»«أَيهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلا لِيعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ»؛؛3
«معرفت خدا عبارت است از اينکه اهل هر زمان امامي را كه اطاعتش بر آنان واجب است، بشناسد».
بنابراين به روشنی معلوم میشود كه شناخت امام، از معرفت خداوند جدا نيست؛ بلكه يكی از ابعاد آن است. در دعايی صادر شده از ناحيه مقدسه آمده است:
«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حجّتكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حجّتكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»؛4
«خدايا! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناساني، پيامبرت را نمي شناسم. خدايا! رسول خود را به من بشناسان که اگر رسول خود را به من نشناساني، حجّت تو را نمي شناسم. خدايا! حجّتت را به من بشناسان که اگر حجّت خود را به من نشناساني، از دين خود گمراه ميشوم».
امامت نقش اساسی در حفظ نظام و كمال بشر و حركت او به سوي خدا و اجراي احكام الهی دارد و اطاعت امر امام، از نظر شرع و عقل واجب است. از اين رو در وجوب شناخت امام ـ بر حسب حكم عقل و شرع ـ جاي هيچ گونه ترديد و شبههاي نيست؛ زيرا هم مقدمه اطاعت است و بدون وجوب آن، اطاعت و نصب امام بيهوده خواهد بود، و هم بر حسب آنچه در روايات استفاده ميشود، بالخصوص واجب است.5
اميرمؤمنان علي(عليه السلام) در اين باره فرمود:
«… وَ إِنَّمَا الائِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَي خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَي عِبَادِهِ و لايدْخُلُ الْجَنَّةَ إلا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لايدْخُلُ النَّارَ إِلامَنْ أَنْكَرَهُم؛6
«پيشوايان، مديران الهي بر مردمند و رؤساي بندگان او هستند. هيچ کس ـ مگر شخصی که آنها را بشناسد و آنان نيز او را بشناسند ـ وارد بهشت نخواهد شد. و کسي ـ جز آنکه آنها را انکار کند و آنان نيز او را انکار کنند ـ داخل دوزخ نگردد».
اگر براي كسي اين معرفت به دست آمد، هرگز تقديم يا تأخير ظهور مهدي آل محمد(عليهم السلام) گرد ملال بر خاطرش ننشاند.
وقتي ابو بصير از حضرت صادق(عليه السلام) پرسيد: آيا براي من افتخار حضور درمحضر قائم آل محمد(عليهم السلام) حاصل مي شود؟
آن حضرت فرمود: »«أَ لَسْتَ تَعْرِفُ إِمَامَكَ؛ «آيا امام خود را نميشناسي؟»
عرض كرد: ميشناسم؛ به خدا سوگند! شما هستيد.
پس آن حضرت فرمود:
«وَ اللَّهِ مَا تُبَالِي يا أَبَا بَصِيرٍ أَلا تَكُونَ مُحْتَبِياً بِسَيفِكَ فِي ظِلِّ رِوَاقِ الْقَائِمِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيهِ؛7
«به خداوند سوگند! [در اين صورت] هيچ جاي نگراني نيست! اگر اين توفيق را نيابي كه به همراه قائم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ، شمشير به دست گرفته باشي»؛ يعني، با اين شناخت به درجه كسي رسيدهاي كه در جوار حضرت مهدی(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، در راه خدا به جهاد بر ميخيزد.
امام همچنين می فرمايد: …
«…اعْرِفْ إِمَامَكَ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفْتَ إِمَامَكَ لَمْ يضُرَّكَ تَقَدَّمَ هَذَا الاَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ عَرَفَ إِمَامَهُ ثُمَّ مَاتَ قَبْلَ أَنْ يقُومَ صَاحِبُ هَذَا الاَمْرِ كَانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً فِي عَسْكَرِهِ لا بَلْ بِمَنْزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوَائِهِ؛8
«امام خود را بشناس! پس همانا هنگامی که امام خود را شناختی، هيچ آسيبی به تو نخواهد رسيد؛ از اينکه امر ظهور جلو بيفتد و يا اينکه عقب بيفتد. هر کس که امام خويش را شناخت و آن گاه پيش از آنکه صاحب الامر قيام فرمايد از دنيا رفت، بسان کسی است که در سپاه آن حضرت حضور پيدا کرده است. نه، بلکه بسان کسی است که زير پرچم ايشان حاضر شده باشد…».
نويسنده:خدامراد سلیمیان
- 1. آيه:gو ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدونf ؛ ذاريات(15)، آيه 56.
- 2. «اول عبادة الله معرفته». شيخ صدوق، توحيد ، ص34؛ شيخ طوسی، امالی، ص22.
- 3. شيخ صدوق(ره)، علل الشرايع، ج1، ص9.
- 4. كافي، ج 1، ص 342 .
- 5. لطف الله صافي گلپايگاني، پيرامون معرفت امام(عليه السلام)، ص69.
- 6. نهج البلاغه، ص 212، خطبه 152.
- 7. محمد بن يعقوب کلينی، كافي، ج 1 ، ص371.
- 8. نعماني، الغيبة، ص 329، ح2؛ کافي، ج1، ص371.
درسنامه مهدویت1-ص117 تا ص119
مدعیان مهدویت با چه ترفندهایی فریب می دهند؟
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 1397اگرچه ترفندهاي مدعيان کاملا مهم و درخور توجه است؛ آنچه در ايـن ميـان مـشـترک مـي بـاشد، انديشه اصيل مهدويت است که با توجه بـه اين انـديشه، مدعيان از آن سوء اسـتفاده کرده و بسياري از خوش باوران در دام اين مدعيان قرار گـرفتهاند.
مدعيان دروغين مهدويت، همواره بـه عنـوان يکـي از جديترين چالشهاي اين انديشه سترگ به حساب آمدهانـد. تـاريخ ايران معاصر، از اين نوع مدعيان مصون نمانده است. به طور ويژه پس از پيـروزي انقـلاب اسـلامي ايـران، مـدعيان ملاقات، ارتباط با امام زمـان، هـمسري حضرت، تطبيق نشانهها و تعيين زمان ظهور، بيشتـر در کانون توجهات قرار گرفتهاند.
يکي از اموري که در زمينه مدعيان دروغين مي تواند مـورد بحـث قـرار گيـرد، بررسـي ترفندهاي مـدعيان در جـذب و پايايي مـخاطب است. با مطالعه بر روي مـنابع مـرتبط بــا بحـث مدعيان، به انواع ترفندها از جنبههاي مختلف سياسي، اجتماعي، اعتقادي ميتوان دست يافت. يکي از مهمترين اين ترفندها، ترفند روانشـناختي اسـت. مـدعي با اين ترفند مخاطب را در موقعيتي خاص قرار داده و بر رفـتار او بـه صورت پنهان يا آشکار تاثير ميگذارد.
به بهانه سالروز تخریب بقاع متبرکه بقیع
نوشته شده توسطرحیمی 1ام تیر, 1397
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ
امروز، آثار کینه و جهالت وهابیان نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت، از در و دیوار مدینه و وادی بقیع، هویداست.
رنجنامه نانوشته محبّین اهل بیت، بر خاک و سنگ این مزارها، گویاتر از هر زمان است.
اینجا اشک است که سخن می گوید و «حال»، گویاتر از «قال» است.
چشمان اشکبار، ترجمان دلهای داغدار و بی قرار است.
وقتی گام در تربت بقیع می گذاری و نگاهت به قبورِ ساده امامان می افتد، دیگر لازم نیست کسی مرثیه بخواند. بقیع، خودش مرثیه مجسّم است.
ساعتهایی که درِ بقیع به روی زائران گشوده می شود، گویا درِ بهشت است که به روی زائران عاشق باز می شود.
دلهای سوخته شان را بر می دارند و با شتاب، خود را به حضور امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام می رسانند و زیارتنامه را با باران اشک می شویند و سلامها را با چشمهای بارانی شان بدرقه می کنند.
آه، که چه قدر غربت «مدینه» سنگین است، وقتی به «بقیع» می اندیشم!
به مظلومیتی که در طول تاریخ، خورشید را غبارِ غم، به آیینه نشانده است!
غم! واژه آشنایی که نماد تصاویر بقیع و «چهار تربت» نورانی و آستان کبریایی است؛
غم؛ همان حبل المتینی که در غروب های غمگین جمعه، دل بدان تمسّک می جوید و قطره قطره، اندوهان جاری از نگاهش را، به تماشا نمی نشیند.
غم؛ همان عصاره عشقی که در نهاد «شیعه» نهاده اند و اندوهی را، جز غمِ «آل اللّه »، برایش مکروه دانسته اند!
دلت را رهسپار مدینه می کنی و از دیوار بقیع ردّ می شوی؛ با تمام غربتت می خوانی:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلی…
اَلسَّلامُ عَلیْکُمْ اَئِمَّةَ الْهُدی، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ التَّقْوی، اَلسلامُ عَلَیْکُم اَیُّهَا الْحُجَجُ عَلی اَهْلِ الدُّنْیا… ؛
غریبانه سر به زانوان می گذاری، وقتی به خود می آیی، در ذهنِ تصاویری گُم شده ای؛ که نشانِ مظلومیّت خاصِّ آل اللّه است.
«بقیع» مظلوم ترین نگاه تاریخ، در آیینه اسلام است!
مظلوم ترین نگاهِ به یاد ماندنی! مظلومیّت تصاویر بقیع، تنها مربوط به چهارده قرن پیش نیست! زخم، زخم امروزی است! و داغ، تازه ترین داغ است! بر سینه زمان!
… غروب جمعه از راه است،
هنگام دعا و استغاثه است:
اَللّهُمَ إِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ فاطِمَةَ وَ أَبیها، و بَعْلِها وَ بَنیها، وَ السَّر الْمُسْتَودَعِ فیها؛ أَنْ تُصَلّیَ عَلی مُحمَّدٍ، وَ أَنْ تَفْعَلَ بی ما أَنْتَ اَهْلُهُ، وَ لا تَفْعَلَ بی ما اَنَا اَهْلُهُ.
دلم هوای تو را دارد …
بگو چه چاره کن
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
شرایط "تکامل اجتماعی" در دوران انتظار
نوشته شده توسطرحیمی 27ام خرداد, 1397اشاره: در جوامع مختلف غالب بزرگان و اندیشمندان دینی و مذهبی آن هدف خلقت انسان را رسیدن به تکامل، رشد و تعالی عنوان میکنند و هیچ فرد وجود ندارد که لزوم پیشرفت و سیر صعودی انسان را منکر شود، مگر افرادی که از دین خاصی پیروی نکرده یا بر اساس مفاهیم واهی نسبت به سرای دیگر نا امید شده باشند.
از مهمترین ویژگیهای اعتقاد به سرای آخرت امیدواری و حرکت برای رشد و تکامل است، به طوری که طبق آمار برخی پژوهشکدهها افراد دیندار نسبت به افرادی که بیاعتقاد به دین و معاد هستند، بسیار امیدوارتر و پرنشاطتر هستند.
هرچند ممکن است، این دسته افراد در اوایل زندگی با شادیهای کاذب خود را سرگرم و مشغول این دنیا نمایند، اما به مرور زمان پرده از رخ این جذابیتهای ظاهری کنار رفته و این افراد نه تنها هیچ لذتی از این دنیا نمیبرند که پوچی زندگی بیهدف تبدیل به بحرانی برای آنها شده و نتیجه آن ناامیدی مفرط شده که بعضا به خودکشی ختم میشود.
یکی از امور دیگری که باعث امیدواری و نشاط در زندگی افراد میشود، اعتقاد به منجی است که در همه ادیان زنده دنیا وجود دارد و حتی ادیان دیگر در پرداختن به این موضوع مهم و سرنوشتساز مقدم بر دین اسلام هستند و دین اسلام تصدیق کننده وجود منجی در دوره آخرالزمان است.
وجود منجی در دین اسلام و به خصوص مذهب تشیع سبب به وجود آمدن فرهنگ خاصی به نام فرهنگ انتظار شده است که آثار و برکات فراوانی را برای این مذهب به ارمغان آورده است.
برای نهادینه و پذیرفته شدن فرهنگ انتظار در جامعه اسلامی و دیگر جوامع جهانی، ضرورتا مقدمات و شرایط گوناگونی نیاز است، چراکه ساختار جامعه مهدوی با دیگر جوامع متفاوت بوده و برای این فرهنگسازی وجود ساختار خاصی لازم است.
به همین جهت خبرگزاری رسا مصمم شد تا این مسأله را در گفتوگویی با حجت الاسلام والمسلمین عبدالرسول یعقوبی، جامعه شناس و عضو هیأت علمی جامعه المصطفی، شرایط لازم یک جامعه برای پذیرش فرهنگ انتظار و مهدویت را بررسی کند.
وی معتقد است، حرکت جوامع مختلف بر اساس ارزشها و اعتقادات خاص آنها برنامهریزی میشود و در جامعه ایران هم از جهت شیعه بودن مذهب حاکم بر آن، اعتقاد به ارزشهای شیعی و بحث مهدویت به مرور زمان سبب تکامل اجتماعی آن خواهد شد.
متن کامل گفتو گو با وی در زیر تقدیم مخاطبان میشود.
دلواپسی
نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397
ای شکوه شاعرانه
آسمان بی کرانه
منم و بغض ترانه
میان این عاشقانه
تربيت نسل منتظر(قسمت پنجم)
نوشته شده توسطرحیمی 21ام اردیبهشت, 1397
نقل شده است: پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: وقتي نام فرزندانتان را «محمد» گذاشتيد، او را گرامي بداريد، در مجالس براي جاي باز كنيد و با صورت درهم كشيده با او برخورد نكنيد».10پيامبر صلی الله علیه و آله نشسته بود كه حسن و حسين علیه السلام به سويش آمدند، وقتي آنان را مشاهده كرد به احترامشان از زمين برخاست. وقتي آمدن آنان قدري به تأخير افتاد، به سوي آنان شتافت. آنان را بر دوش خود سوار كرد و فرمود: «مركب شما خوب مركبي است و شما نيز سواران خوبي هستيد. پدر شما از شما بهتر است».
تربيت نسل منتظر(قسمت اول )
تربيت نسل منتظر(قسمت دوم )
تربيت نسل منتظر(قسمت سوم )
تربيت نسل منتظر(قسمت چهارم )
اشاره:
در چهار قسمت پيشين اين مقاله، به بيان ضرورت و اهميت تربيت و وظايف منتظران، همچنين اصول اين امر مانند: اصل سلامت نفس مربي، اصل تفاوت هاي فردي، اصل سعة صدر و اصل محبت پرداختيم. در قسمت پاياني اين مجموعه، پنجمين و آخرين اصل را تقديم حضورتان مي كنيم.
پنجمين اصل: تكريم شخصيت
مهم ترين اصل تربيت اسلامي، اصل كرامت انساني است. توجه مربي ـ در امر تربيت ـ به اين واقعيت كه انسان در مقايسه با ساير موجودات از بهره هاي وجودي افزون تري برخوردار است و مي تواند با بهره گيري درست از استعدادها و بهره هاي وجودي خود، كامل تر شود و از همة موجودات فراتر رود، سنگ بناي تربيت است.
بايد كوشش مربي به اين نكته معطوف باشد كه مربي به اعتلاي روحي دست يابد و در پرتو علم، ايمان و عمل صالح به كرامت انساني نايل گردد. زيرا هرچند آدمي از كرامت تكويني برخوردار مي باشد، امّا در حال نوسان است به گونه اي كه اگر از كرامت تشريعي ـ كه از طريق تلاش و كوشش و در نتيجة افعال اختياري براي آدمي حاصل مي شود ـ برخوردار نگردد، از همة موجودات پست تر مي شود.1
تربيت نسل منتظر(قسمت چهارم )
نوشته شده توسطرحیمی 21ام اردیبهشت, 1397
تربيت نسل منتظر(قسمت اول )
تربيت نسل منتظر(قسمت دوم )
تربيت نسل منتظر(قسمت سوم )
تربيت نسل منتظر(قسمت پنجم)
اشاره:
نویسنده در قسمت های پیشین به تبیین سه اصل:
1. سلامت نفس مربی،
2. اصل تفاوت های فردی،
3. صبر و سعة صدر، برای تربیت نسل منتظر پرداخت.
در این قسمت چهارمین اصل تربیتی را با شما عزیزان در میان می گذارد.
4. اصل محبت
محبت يکي از نيازهاي اساسي روان انسان است و همان گونه که آدمي به آب، غذا و ديگر امکانات احتياج دارد، به محبت هم نيازمند است. آدمي خود را دوست دارد و مي خواهد محبوب ديگران باشد. محبت در تربيت صحيح و متعادل متربّي تأثير فراوان دارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «به کودکانتان محبت کنيد، بر آنان رحمت آوريد و هر گاه به آنان وعده داديد، به وعده خود وفا کنيد، زيرا به گمان آنان، شما به آنان روزي مي رسانيد».
امام صادق علیه السلام نیز فرمودند:
«رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسي که فرزند خود را ببوسد براي او حسنه نوشته مي شود». همان حضرت فرمودند:
«فرزندان را زياد ببوسيد، زيرا به ازاي هر بوسه، براي شما در بهشت، درجه اي هست که ميان هر درجه با درجة ديگر پانصد سال راه است».
تربيت نسل منتظر(قسمت سوم )
نوشته شده توسطرحیمی 21ام اردیبهشت, 1397
تربيت نسل منتظر(قسمت اول )
تربيت نسل منتظر(قسمت دوم )
تربيت نسل منتظر(قسمت چهارم )
تربيت نسل منتظر(قسمت پنجم)
اشاره:
در نوشتار پيشين، به بيان اصول تربيت با هدف ايجاد نسل منتظر پرداختيم. دو اصل نخست عبارت بود از:
1. اصل سلامت نفس مربي، 2. اصل تفاوت هاي فردي، در اين قسمت دربارة سومين اصل تربيتي با شما گراميان گفت وگو مي كنيم.
3. صبر و سعة صدر
سومين اصل از اصول تربيت، اصل صبر و سعة صدر است. مربي بايد در تربيت، صبر و حوصله داشته باشد وگرنه به هدف تربيت نمي رسد. با بي صبري و کم صبري نمي توان امر تربيتي انجام داد. کار تربيت همانند کار باغبان و زارع است. همان گونه که باغبان بايد صبر و حوصله داشته باشد، مربي هم بايد صبر و حوصله داشته باشد، چون تربيت در ظرف زمان مشخصي به نتيجه مي رسد. شما اگر عجله کنيد نه تنها به نتيجه نمي رسيد بلکه محصول باغ شما که فرزندان هستند، از بين خواهند رفت.
صبر و سعة صدر يکي از ارزش هاي اخلاقي يک مسلمان است. يک مربي مسلمان بايد آراسته به صبر و سعة صدر باشد. لذا حضرت موسي علیه السلام وقتي مي خواهد رسالت بزرگ خود را شروع کند از خدا سعة صدر درخواست مي نمايد: «ربّ اشرح لي صدري؛ 1پروردگارا سينه ام را گشاده كن». علي علیه السلام نيز مي فرمايند: «ابزار رياست سعة صدر است». خداوند در قرآن بيشتر ارزش هاي معنوي را در کنار صبر ذکر کرده است که به چند نمونة آن اشاره مي کنيم:
1. عمل صالح: «الّا الذّين صبروا و عملوا الصالحات»2
2. شکر: «صبّارٌ شکورٌ»3
3. توکل: «و الذين صبروا و علي ربّهم يتوکّلون»4
4. نماز و روزه: «استعينوا بالصّبر و الصّلوة»5
5. حق: «و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر»6