موضوع: "مهدویت"

مدت زمان غيبت و امتحانات سخت و دشوار

نوشته شده توسطرحیمی 10ام آذر, 1391

    

     بر حسب آن چه كه مشهور است در دوره غيبتِ حضرت مهدى(عليه السلام) كه بسيار طول خواهد كشيد امتحانات سخت پيش مى آيد بگونه اى كه شخص با ايمان صبح مى كند ولى در حالى كه كافر شده است به شب وارد مى شود آيا اين گونه امتحان ها در زمان هاى نزديك به ظهور است يا در تمام طول مدت غيبت چنين امتحان هايى جريان دارد؟

     بر طبق اصول اسلامى، دنيا محل امتحان و آزمايش است و مردم در هر واقعه اى كه برايشان پيش مى آيد در حال امتحان هستند. در حال جوانى، يا پيرى، در توان گرى، در نيازمندى، در تندرستى، در بيمارى، در قدرت، در رياست، چه در زمان حضور امام (عليه السلام) يا در دوره غيبت آن حضرت باشند فرق نمى كند، هميشه در حال امتحان اند.

     قرآن كريم در اين باره مى فرمايد:

     (اَحَسِبَ النّاسُ اَن يُترَكُوا اَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لاَ يُفْتَنُون)(1).

     («آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند ـ ايمان آورده ايم ـ به حال خود رها مى شوند و آزمايش نخواهند شد ؟!».)

     چنانكه مى دانيم در زمان خود پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) در عين حال كه همه برنامه ها و رويدادها امتحان بود گاهى امتحان هاى شديدى پيش آمد كه جز عده اى اندك از عهده آن سالم بيرون نمى آمدند. مثلا در جنگ ها غير از افرادى چون على بن ابى طالب (عليه السلام) و ابو دجانه و… در جهاد و دفاع از اسلام و پيغمبر نمى توانستند زياد مقاومت كنند چون در آزمايش هاى سخت تعداد معدودى توان پايدارى دارند چه بسا افرادى كه از ترس فرار مى كردند نقل شده است كه در يكى از جنگ ها عثمان از صحنه جنگ گريخت و بعد از سه روز برگشت، يا پس از رحلت پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) آن امتحان سخت پيش آمد كه سه يا هفت نفر بيشتر نتوانستند از عهده آن سالم بيرون بيايند و در خطى كه پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم)معين كرده بودند ثابت قدم بمانند بعدها هم اين قبيل امتحانات ادامه يافت و هم چنان ادامه خواهد داشت تا به قول قرآن

(لِيَميزَ اللهُ الخَبيثَ مِنَ الطَّيِبِ)(2).

     («اين ها همه به خاطر آن است كه خداوند ـ مى خواهد ـ ناپاك را از پاك جدا سازد».)

صفحات: 1· 2

نشانه ‏هاى ظهور و اقسام آن

نوشته شده توسطرحیمی 26ام آبان, 1391

      در جوامع روايى شيعه و سنى، از امور متعددى به عنوان (علايم ظهور) ياد شده است. منظم ساختن اين نشانه‏ ها در ضمنِ تقسيم و دسته‏ بندى آن‏ها، فوايدى را در پى دارد كه بر اهل دقت پوشيده نيست.
      نشانه‏ هاى ظهور را از زواياى مختلفى مى ‏توان نگريست؛ مثلا از لحاظ پيوستگى و گسستگى نسبت به ظهور، علايم منفصل و علايم متصل - و به تعبير ديگر علايم پيش از ظهور و علايم مقارن با ظهور - را تشكيل مى‏ دهند و از نظر ميزان قطعيت، به علايم محتوم و علايم مشروط انقسام مى ‏يابند و از جهت طبيعى و انسانى بودن و شخصى يا عمومى بودن سه دسته ‏ى (حوادث خارق ‏العاده)، (اوضاع عمومى اجتماعات بشرى) و (متخاصمان؛ نيروها و چهره‏ ها) را تشكيل مى ‏دهند. پيش از ذكر علايم، دو نكته را خاطر نشان مى‏ كنيم:
       نكته اول: مأخذ برخى از علايم، خبر واحد يا احاديث مجهول و روايات مقطوعه و مرفوعه مى‏ باشد، هرچند نگارنده در اين مكتوب، همه‏ ى علايم را ذكر نمى ‏كند و به ذكر علايمى كه اكثرا در كتب متعدد و معتبر روايى وارد شده، بسنده مى‏كند ولى به هر روى تضمينى براى عدم راهيابى نشانه‏هاى ضعيف السند وجود ندارد؛ البته قدر متيقن از نشانه‏ هاى محتوم در ميان مجموعه ‏ى علايم، قابل تحصيل و تشخيص است.
      نكته‏ ى دوم: لسان روايات در پاره‏اى از علايم به احتمال زياد، زبان نمادين يا به اصطلاح سمبليك است. بر اين اساس، مدلول مطابقى برخى از واژگان مراد نيست، بلكه معناى كنايى و استعارى مقصود معصوم‏ عليه السّلام بوده است كه در این قسمت  نمونه ‏ى برجسته‏ اى از آن ارايه خواهد شد.


صفحات: 1· 2

غدير،حکايتگرمهدي (عج)

نوشته شده توسطرحیمی 12ام آبان, 1391

 آگاه باشيد البته! آخرين امام زمان قائم «مهدي» است.

آگاه باشيد او ياري كنندة دين خداست.

آگاه باشيد او انتقام گيرنده از ستمكاران است.

آگاه باشد او نابود كننده طوايف مشرك است. و ويرانگر قلعه‌هاي مستحكم است.

آگاه باشيد او نابود كننده طوايف مشرك است. آگاه باشيد او منتقم خون‌هاي به

ناحق ريخته اولياء خداست.

آگاه باشيد او حامي دين خداست.

آگاه باشيد او جرعه نوش درياي ژرف حقايق و معاني است

آگاه باشيد او معِّرف هر صاحب فضيلتي است به برتريش و هر نادان بي‌فضيلتي

است به نادانيش.

آگاه باشيد او برگزيده خدا و منتخب پروردگار عالم است

آگاه باشيد او وارث همة دانش‌ها و محيط به همه علوم است

آگاه باشيد او خبر دهندة شئون خداوند و مراتب ايمان است

آگاه باشيد او رشيد و رهسپار صراط مستقيم و استوار است.

آگاه باشيد او آن كسي است كه امور خلايق به او واگذار شده است.

آگاه باشيد او آن كسي است كه گذشتگان به ظهور وي بشارت داده‌اند.

آگاه باشيد او حجت پايدار خداوند است كه حجت ديگري بعد از او نيست؛ زيرا

حقي نيست كه با او نباشد و نوري نيست كه همراه او نباشد.

آگاه باشيد اوست آنكه كسي بر او پيروز نمي‌شود و كسي را در برابر او نصرت

نتوان كرد.

آگاه باشيد او ولي خداست در گستره زمين و فرمانرواي حق است در ميان

خلايق و امين خداست در پيدا و نهان.

منبع: غدير زلال وحي «خطبه حضرت رسول اكرم(ص) درغدير خم

گردآورنده: طلبه حديث مرادي

على عليه السّلام و حوادث آينده جهان

نوشته شده توسطرحیمی 6ام آبان, 1391

     زمانى كه باطل پيشى گيرد و حقائق خوار شوند… 

      خطبه اى است كه به اميرالمؤمنين علي عليه السّلام منسوب مى باشد و در آن خطبه حضرت به حوادث آينده ، اخبار فرموده است ، و حقايق آينده را روشن نموده است.  البته خطبه بسيار طولانى است كه تا حد امكان جملاتى از آن را كه مقتضى درج در اين نوشته مى باشد ذكر مى نمائيم.

      عبداللّه بن مسعود گويد: چون خلافت بعد از آن سه خليفه ، به اميرالمؤمنين عليه السّلام رسيد، حضرت به بصره (يا كوفه ) آمده و بر منبر مسجد جامع آن صعود كرده و خطبه اى ايراد نمود كه عقلها را متحير نموده و بدنها از آن به لرزه در آمد، چون اين خطبه را مردم از حضرت شنيدند بسيار گريستند و ناله ها و فرياد و ضجه از آنها برخاست. (ابن مسعود گويد) پيامبر اكرم(ص) اسرار نهانى كه ميان خود و خداوند عزوجل داشت به على عليه السّلام تعليم مى داد و به همين سبب نورى كه در صورت پيامبر صلى الله عليه و آله بود، به صورت على عليه السّلام منتقل شد. پيامبر (ص) به على (ع) وصيت نمود تا اين خطبه كه نامش خطبه البيان است براى مردم بخواند كه در آن است علم آنچه هست و تا روز قيامت خواهد شد.

      على عليه السّلام بعد از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و بعد از صبر بر ستمهاى امت چون هنگام اجراى وصيت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله رسيد برخاست و آن را ايراد نموده فرمود:

      اى مردم ، من و حبيبم محمّد صلى الله عليه و آله ، همچو ايندو (و اشاره به انگشت سبابه و وسطى نمود) مى باشيم ، اگر نبود آيه اى از كتاب خدا شما را خبر مى دادم به آنچه در آسمانها و زمين و آنچه در قعر اين (زمين ) است ! هيچ چيز از آن بر من پوشيده نيست،

صفحات: 1· 2

وظيفه شيعيان در دوران غيبت

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1391

       شدّت فتنه ها و كثرت ابتلائات و فزونى مشاكل و انحرافات در دوره غيبت حضرت مهدى عليه السلام، اقتضا مى كند كه ايمان آوردگان و پيروان ولايت همواره بر حذر بوده، و نسبت به عقيده و عمل خويش مراقبت بيشترى داشته باشند. در اين باب، نكاتى چند از كلام معصومين سلام اللّه عليهم، دقت و تعمّق بيشترى مى طلبد:

                الف) تمسك به ريسمان ولايت:

                 امام صادق (عليه السلام) فرمود:

                 «يأتى على النّاس زمان يغيب عنهم امامهم»، زمانى بر مردم فرا رسد كه پيشواى شان غايب گردد.

                 زراره پرسيد: در آن زمان مردم چه كنند؟ فرمود:

                 «يتمسّكون بالأمر الذى هم عليه حتّى يتبيّن لهم»، به همان امر ولايتى كه دارند چنگ زنند، تا بر ايشان تبيين شود.1

                 و در كلامى ديگر فرمود: «طوبى لشيعتنا المتمسكين بحبلنا فى غيبة قائمنا»2

           خوشا به حال شيعيان ما ! آنان كه در زمان غيبت قائم ما به ريسمان ولايت ما تمسك مى جويند.

            راستى در آن زمان كه امام و پيشواى مردم، در دسترس آنان نباشد و دامهاى شيطان براى جدا كردن آنان از ولايت اهلبيت (عليهم السلام) كه همان صراط مستقيم خداست، در همه جا پراكنده شده باشد، چه وسيله اى مطمئن تر از «حبل ولايت» مى توان يافت كه بتواند از «افتادن به چاه ضلالت» و «گرفتار شدن به دام انحراف» جلوگيرى كند؟!

صفحات: 1· 2

ضرورت آگاهى از علايم ظهور

نوشته شده توسطرحیمی 27ام مهر, 1391

     مى ‏دانيم كه عوامل داخلى و خارجى بسيارى وجود دارد كه هويت و عزّت جهان اسلام را تهديد مى ‏كنند و افتخار و اقتدار مسلمين را مخدوش مى‏سازند. اين عوامل، خلوص تعاليم اسلام و حسن اجراى آن‏ها، وحدت صفوف مسلمين و تمركز قواى آنان و سرانجام استحكام و استوارى بنيان‏هاى اعتقادى - اجتماعى تمدن مشعشع اسلامى و پيشرفت و بالندگى آن را هدف قرار مى‏دهند.

      از جمله عوامل تهديدگرى كه داراى بستر و خاستگاه داخلى و حمايت‏گر و هدايت‏گر خارجى است، خطر جدى وجود (متمهديان) (مدعيان دروغين مهدويت) مى‏باشد كه هر از گاهى، ظهور كرده و به سلامت اعتقادى و همبستگى اجتماعى يكى از نقاط جهان اسلام، آسيب وارد مى ‏سازد.

      بارى از آن جا كه مهدى باورى، سرمايه ى هنگفت و گران‏سنگ روحى - اعتقادى امت اسلامى است، شيّادان و طرّاران بسيارى در طمع خام افتاده‏ اند كه اين سرمايه ى عظيم معنوى را به سود خود مصادره كرده و به يغما برند و تاريخ شاهد مهدى سودانى‏ها، احمد قاديانى‏ها، العتيبى‏ها، باب‏ها و بهاءها و… زيادى در آفريقا و شبه قاره ى هند و حجاز و ايران و… بوده است. هر يك از اين دين فروشان، جهل توده‏هاى مسلمان را نردبانى براى دستيابى به مطامع پست خود ساخته و مردمان ناآگاه نيز حركت نامشروع ايشان را قيام منجى آخرالزمان به شمار آورده و در راه آن جان و مال ارزانى مى‏داشتند. از اين رو، يكى از وظايف امت اسلامى و به ويژه كارشناسان دينى، شناختن و شناساندن معيارهايى است كه انقلاب مصلح حقيقى را از حركت‏هاى سود جويانه ‏ى دغل‏بازان عوام‏فريب جدا سازد.

      خوشبختانه اين خطر جدى طى آسيب‏ شناسى مهدى باورى توسط هاديان امت و پيشوايان معصوم ‏عليهم السّلام  پيش بينى شده است؛ در اين راستا تبيين مشروح علايم ظهور را بايد گامى در جهت آسيب‏زدايى از پيكره‏ ى اين باور مقدس و سازنده به شمار آورد. بنا بر اين به طور خلاصه مى‏ توان گفت سرّ ضرورت آشنايى با علايم ظهور در كسب هوشيارى لازم براى مقابله با خطر جدى منجيان دروغين نهفته است.

     نكته: از جمله فوايد مترتب بر شناخت علايم ظهور و آگاهى از تحقق آن‏ها، خاصيت بازدارندگى از يأس و سرخوردگى است. زيرا دسته ‏اى از نشانه‏ هاى ظهور، (علايم منفصل) هستند كه تعدادى از آن‏ها طى سنوات و سده ‏هاى پيشين رخ داده است مانند (اختلاف بنى ‏عباس در امر حكومت) و اين نشانه‏ ها كه از حصول به اصطلاح (فرج جزيى) خبر مى‏ دهند، تحمل مدت طولانى غيبت كبرى را بر منتظران آسان مى ‏كنند و خاطرشان را از حتميّت وعده ى الهى و برپايى حكومت صالحان و مستضعفان با ظهور منجى كل، آسوده مى ‏سازند و بدين ترتيب آنان را در برابر ويروس فلج كننده‏ ى (يأس)، واكسينه مى‏ كنند.

  • نشانه هاى يار و چكامه انتظار/مهدى عليزاده

حقیقت انتظار !

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1391

     انتظار، کيفيتي روحي است که موجب بوجود آمدن حالت آمادگي است براي آنچه انتظار دارند.و ضد آن يأس و نااميدي است. هر چه انتظار بيشتر باشد آمادگي بيشتر است.
      هر چه عشق به «منتظر» افزون باشد آمادگي براي فرا رسيدن محبوب افزون مي گردد و دير آمدن و فراق محبوب دردناک مي گردد. تا بدانجا که انسان منتظر از خود بي خود مي شود و دردها و سختي هاي دردآور و مشکلات سخت خود را در راه محبوب حس نمي کند.همانند کسي که در پي شب پليدي، خسته از ظلمت و تاريکي چشم به افق دوخته و دميدن خورشيد را آرزو مي کند.
انتظار چه ويژگيهاي خاصي دارد؟
      انتظار، در درجه نخست ويژه حيات و زندگي است. ماهيت زندگي انسان با انتظار و اميد به آينده عجين شده، به گونه اي که بدون انتظار، زندگي مفهومي ندارد.
      هر انسان زنده اي که در انتظارهاي خويش، به تداوم حيات مي انديشد و بقاي خويش را انتظار دارد، تمام حرکت و سکون خود را در راستاي اين انتظار و در جهت متناسب با تداوم حيات قرار مي دهد.
      و لذا در روايات اسلامي مي بينيم که انتظار فرج از افضل اعمال امت پيامبر (ص) شمرده شده است.
      يعني ويژگي انتظار در عمل در راه رسيدن به حيات است تا پيروان مهدي (عج) بکوشند تا خود را به امامشان نزديک کنند و مانند او بينديشند و امت با امام در انتظار به سر برند، زيرا امام نيز در انتظار ظهور خود به سر مي برد.
      جامعه منتظر، هر حادثه اي هر چند عظيم و ويرانگر، و هر عاملي هر چند بازدارنده و يأس آفرين، او را از تحقق هدف هاي مورد انتظار مأيوس نمي کند و همواره به امام خود اقتدا مي کند.
      امامي که در برابر مشکلات شکننده و حوادث کوبنده قرن ها و عصرها استوار ايستاده است و ذره اي در اصالت راه و کار خود ترديد نکرده است.
      امام مهدي (عج) مي فرمايند «… لإنّ الله معنا و لا فاقه بنا إلي غيره، و الحق معنا فلن يوحشنا من قعد عنا… »(1):چون خدا با ماست، نيازي به ديگري نيست، حقانيت با ما مي باشد و کناره گيري عده اي از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد.
      آري! امام مهدي (عج) در چنين انتظاري به سر مي برد و با چنين ايماني در اين شب يلداي زندگي، استوار و تزلزل ناپذير ايستاده است.
      و جامعه «منتظر» و امت چشم به راه نيز بايد اين ويژگي ها را در امام موعود و «منتظر» خويش خوب بشناسد و تا حد امکان مانند خود او در انتظار باشد..
     مولاي ما! «حتي ترانا و نراک»

     انتظار: ديده به راه دوختن است،لحظه شمارى كردن براى ديدار كسى يا انجام واقعه اى است، به اميد كسى يا چيزى ماندن است،چشم داشتن و توقّع كارى يا حادثه اى است،نگران شخص عزيزى يا امر مهمّى بودن است.
     انتظار: اميدوارى، چشم به راهى، آمادگى، نگرانى، چشم داشت و درنگ است.(2)
      امّا انتظار مهدى(عليه السلام) : همه اين ها و فراتر از اين هاست.
      انتظار مهدى(عليه السلام): ايمان به «غيب» اقرار به «ولايت» و باورداشت حق حاكميت «قرآن» است.
      عصاره «يقين»، چكيده «تقوى» و خلاصه «عمل صالح» است.
      عشق به «زيبايى ها»، التزام به «خوبى ها» و شوق به «كمالات» است.
      «تلاش» براى «يافتن»، «مقاومت» براى «رسيدن» و «جهاد» براى «ساختن» است.
      انتظار مهدى(عليه السلام) : روايت «اشتياق»، حديث «جستجو» و قصّه «وصل» است.
     انتظار مهدى(عليه السلام) : اقتداى به او، بيعت با او، و سرسپارى به فرمان اوست. رمز پايدارى، سرّ استقامت و راز جانبازى در راه اوست.
      انتظار مهدى(عليه السلام) : «عامل رشد»، «پشتوانه مقاومت و «ضامن پيروزى» پيروان امامت است.
انتظار مهدى(عليه السلام) : سنگربانى «عقيده»، مرزبانى «انديشه» و مبارزه در راه پاسدارى از «فرهنگ اسلام و ولايت» است.
      انتظار مهدى(عليه السلام) : انتظار روز ظهور اوست و انتظار روز ظهور او، انتظار غلبه اسلام و قرآن است و انتظار غلبه اسلام و قرآن، انتظار تحقق وعده هاى خداوند است.

پي نوشت ها :

  1. بحارالانوار، ج 53، ص 178
  2. با مراجعه به كتابهاى معتبر لغت، همچون: لسان العرب، مجمعالبحرين، مفردات راغب، المنجد، دهخدا، معين و … .

منبع:

  • انتظار بهار و باران/واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران

چه ارتباط معنوی میان امام غائب و پیروانش وجود دارد ؟

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391

 
     خورشید یک سلسله اشعّه مرئى دارد که از ترکیب آنها با هم، هفت رنگ معروف، پیدا مى شود؛ و یک سلسله اشعّه نامرئى که به نام «اشعّه فوق بنفش» و «اشعّه مادون قرمز» نامیده شده است.

     یک رهبر بزرگ آسمانى خواه پیامبر باشد یا امام، علاوه بر تربیت تشریعى که از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادى صورت مى گیرد، یک نوع تربیت روحانى و از راه نفوذ معنوى در دلها و فکرها دارد که مى توان آن را تربیت تکوینى نام گذارد؛ در آنجا الفاظ و کلمات و گفتار و کردار کار نمى کند بلکه تنها جاذبه و کشش درونى کار مى کند.    

  در حالات بسیارى از پیشوایان بزرگ الهى مى خوانیم که گاه بعضى از افراد منحرف و آلوده با یک تماس مختصر با آنها بکلّى تغییر مسیر مى دادند، و سرنوشتشان یکباره دگرگون مى شد، و به قول معروف با 180 درجه چرخش راه کاملا تازه اى را انتخاب مى کردند؛ یکمرتبه فردى پاک و مؤمن و فداکار از آب در مى آمدند که از بذل همه وجود خود نیز مضایقه نداشتند!

صفحات: 1· 2

درس انتظار در محضر امام صادق عليه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 18ام مهر, 1391


     شدّت فتنه ها و كثرت ابتلائات و فزونى مشاكل و انحرافات در دوره غيبت حضرت مهدى عليه السلام، اقتضا مى كندكه ايمان آوردگان و پيروان ولايت همواره بر حذر بوده، و نسبت به عقيده و عمل خويش مراقبت بيشترى داشته باشند. در اين باب، نكاتى چند از كلام معصومين سلام اللّه عليهم، دقت و تعمّق بيشترى مى طلبد:

الف) تمسك به ريسمان ولايت:

      امام صادق عليه السلام فرموند:

     «يأتى على النّاس زمان يغيب عنهم امامهم»، زمانى بر مردم فرا رسد كه پيشواى شان غايب گردد.    

زراره پرسيد: در آن زمان مردم چه مي كنند؟ 

     فرموند:«يتمسّكون بالأمر الذى هم عليه حتّى يتبيّن لهم»، به همان امر ولايتى كه دارند چنگ زنند، تا بر ايشان تبيين شود.(1)

ادامه »

چه امتيازي در انتظار منجي موجود است؟

نوشته شده توسطرحیمی 15ام مهر, 1391

     در حديثي از رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم مي‌فرمايند:
      «افضل العباده انتظار الفرج» (1)
     «برترين عبادت، انتظار فرج است»
     اهل سنّت گرچه «اصل انتظار فرج امام مهديعجل الله تعالي فرجه الشريف را قبول دارند، ولي اعتقاد به ولادت او ندارند، ولي شيعة اماميه و برخي ديگر از مذاهب اسلامي و غير اسلامي به انتظار ظهور شخصي به عنوان منجي نشسته‌اند كه او موجود است و ناظر اعمال و رفتار و گرفتاري‌هاي مسلمانان است.
     اين نوع انتظار به طور قطع و حتم، اثرات بيشتري در زنده نگه داشتن جامعه و ايجاد روح و اميد بيشتر دارد؛زيرا كسي كه معتقد به اصل فرج است بدون آنكه نجات دهنده را در قيد حيات و در كنار خود ببيند و او را احساس كند و ناظر اعمال خود بداند، چندان تأثيري در وجود او ندارد.
     برخلاف كسي كه معتقد است او زنده بوده و بر تمام احوالش ناظر است، و هنگام گرفتاري‌هاي شديد به فرياد او خواهد رسيد و به طور حتم اعتقاد به چنين منجي و انتظارچنين شخصي تأثير به سزايي در روحيه انسان منتظر دارد.
     لذا شيعه به جهت اعتقاد به اين چنين انتظاري هميشه در طول تاريخ خود زنده بوده و هيچ‌گاه با اين همه فشارها كه بر او وارد شده اميد خود را از دست نداده است.
     آيا تأخير در فرج موجب قساوت قلب مي‌شود؟
     آنچه كه بر هر مؤمني بلكه بر هر انساني لازم است اينكه هيچ‌گاه از تأخير فرج و ظهور منجي نااميد نباشد. بلكه بايد به ريسمان صبر چنگ زده تا به سر منزل مقصود رهنمون شود.
     و اين تنها از راه ايمان قلبي به خداوند متعال و اينكه او خُلف وعده نمي‌كند ميسر است. و با سير و بررسي سرگذشت امّتهاي پيشين كه چگونه بعد از هر عسر و گرفتاري شديد، … خداوند آخر‌الامر براي آنها فرج و گشايش حاصل نمود، به دست مي‌آيد.
     و همچنين با مراجعه به فطرت و ميل دروني خود كه چگونه به ظهور منجي بشريت متمايل است. مي‌تواند خود را از يأس و نااميدي رهانيده و به ظهور منجي اميدوار باشد.
     در ذيل آيه‌ي شريفه :«وَلا يَكُونُوا كَالَّذينَ أُتُوا الكتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ.»(2)
      از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرموده:«تأويل هذه الايه جاء في أهل زمان الغيبه و أيّامها دون غير هم من أهل الأزمنه و اِنّ ا…. تعالي نهي الشيعه عن الشك في حجه ا… تعالي، أو أن يظنّوا أنَّ ا… تعالي يخلي أرضه مِنها طرفه عين» (3)
*تأويل اين آيه براي مردم عصر غيبت است، و روزهاي زمان غيبت غير از روزهاي اهل زمان‌هاي ديگر است. خداوند متعال شيعيان را از شك درحجّت خود نهي كرده است و نيز نهي كرده از اينكه گمان كنند كه خداوند زمين را يك چشم بر هم زدن از حجت خالي مي‌گرداند. 

صفحات: 1· 2