« شخصیت و کرامت زنمرگ شکننده لذت ها »

خشم حضرت زهرا(س)

نوشته شده توسطرحیمی 14ام فروردین, 1392

 (خشم فاطمه عليهاالسلام خشم رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم است ، اذيت و آزار فاطمه عليهاالسلام نيز اذيت و آزار رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم است ).

اين مطلبى است كه همه علماى اهل سنت ، و در نتيجه همه علماى اسلام به آن اعتقاد دارند و كتب حديث همگى اين گونه روايت و مضمون آن را از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل نموده اند، و ما نمونه اى از آنها را در اينجا ذكر مى نمائيم ، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:

      «فاطمه پاره تن من است ، دلجوئى از او، دلجوئى از من است ، و آزار به او آزار به من است»

       «فاطمه پاره تن من است ، مى آزارد مرا، آنكه او را آزار مى دهد، و خسته و وامانده مى كند مرا، آنچه او را خسته و وامانده مى كند»

       «فاطمه  پاره تن من است؛ هر كس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است .»

       «دخترم فاطمه  پاره تن من است؛ دلجوئى از او دلجوئى از من است ، و آزار او آزار من است .»

       اصحاب پيامبربه اين احاديث كه نمونه اى از آن را مشاهده نموديم ،آگاهى كامل داشتند چرا كه آنها را بازگو نموده اند، ببينيم پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم با فاطمه عليهاالسلام چگونه عمل نمودند.

      بلاذرى در تاريخ خود گويد:

       پس از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم لبخندى در چهره فاطمه عليهاالسلام ديده نشد، و ابوبكر و عمر از مرگ فاطمه عليهاالسلام خبردار نشدند.
       ابوبكر و عمر، در بيمارى فاطمه عليهاالسلام از او خواستند به آنان اجازه دهد، تا او را عيادت كنند، و او از دادن اجازه خوددارى كرد، و چون اين خوددارى به درازا كشيده شد، نزد اميرالمؤ منين عليه السلام آمده از او خواستند،واسطه شود،  اميرالمؤمنين عليه السلام در اين مورد با فاطمه عليهاالسلام مذاكره كرد و اصرار نمود، فاطمه عليهاالسلام به آنان اجازه ورود داد، پس از ورود آنان ، حضرت فاطمه عليهاالسلام از آنان روى گرداند، و با آنان سخن نگفت ، و چون از منزل بيرون رفتند، فاطمه عليهاالسلام به اميرالمؤ منين عليه السلام گفت :

صفحات: 1·

نظر از: زهره جباری [عضو] 

هر راه بجز راه تو کج خواهد شد
بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد
ما منتظران اگر بخواهیم همه
امسال همان سال فرج خواهد شد

1392/01/14 @ 16:34


فرم در حال بارگذاری ...