موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
شغل تربیت فرزند، از همه شغلها بالاترست/ پایۀ بهشتی شدن هرکس از مادر است!
نوشته شده توسطرحیمی 8ام فروردین, 1395ناشنیدههایی از «امام خمینی (ره)»دربارۀ «زنان»:
شغل تربیت فرزند، از همه شغلها بالاترست
پایۀ بهشتی شدن هرکس از مادر است!
تربیتی که بچه از مادر میگیرد تا آخر عمر با او هست، مگر…
اسلام میخواهد بچّهها دست مادر را حتماً ببوسند
بخش مهمی از مشکلات جامعه در صورت «محترم بودن زن در خانواده» حل میشود!
در تقویم، یک روز برای گرامیداشت مقام مادر و زن تعیین شده است. امام خامنهای همانند امام خمینی(ره)، هر سال در سالروز میلاد حضرت زهرا(سلام الله علیها)، پس از تجلیل از آن یکتا بانوی هستی، به تبیین و تجلیل جایگاه «مادر» و «زن» میپردازند.
وقتی به سراغ پیامها و کلماتشان میرویم، بسیاری از سخنانشان هنوز با گوشهای زن و مرد ما ناآشناست و گویی تاکنون نشنیدهایم و این نشان میدهد همت نخبگان، مبلغین و رسانه های ما در تبیین این جایگاه، هنوز از میزان اهتمام و دغدغۀ این دو بزرگوار در تبیین جایگاه «زن» بسی فروتر است و نتوانسته حق فرمایشات ایشان را ادا کند.
امام راحل و مقام معظم رهبری به گونهای جایگاه زن را-به طور عمیق و غیرشعاری-تبیین کردهاند، که آخرین نظریههای طرفدران به اصطلاح حقوق زن در دنیا نیز بعید است در تجلیل از زن به گرد این دیدگاههای مترقی رسیده باشند، اگر ما این فرمایشات را به زبانهای زندۀ دنیا ترجمه و معرفی کرده بودیم، زنان عالم را شیفتۀ نگاه بلند امام خمینی(ره) و امام خامنهای نسبت به جایگاه زن کرده بودیم و از نظر امام خمینی(ره) بزرگترین گامها را برای صدور انقلاب و زمینهسازی ظهور برداشته بودیم.
«ناشنیدههایی از امام خمینی و امام خامنهای دربارۀ زن» یک مجموعۀ هفت قسمتی است که توسط واحد پژوهشی «بیان معنوی» گرداوری و گزیده شده و برای اولین بار منتشر و به نسل جوان و به ویژه بانوان ایرانی تقدیم میکند.
قسمت اول این مجموعه را در ادامه میخوانید:
امام خمینی | شغل تربیت فرزند، از همه شغلها بالاتر است/تأثیر «مادر» بیشتر از پدر، معلم و استاد
شما خانمها به طوری که حالا خودتان میگویید معلم هستید؛ دو شغل شریف دارید. شما خانمها دو تا شغل بسیار شریف دارید. یکی شغل تربیت فرزند، که این از همه شغلها بالاتر است. یک فرزند خوب شما اگر به جامعه تحویل بدهید، برای شما بهتر است از همه عالَم. اگر یک انسان شما تربیت کنید، برای شما به قدری شرافت دارد که من نمی توانم بیان کنم. پس شما یک شغلتان این است که بچههای خوب تربیت کنید. دامن مادرها دامنی است که «انسان» از آن باید درست بشود. یعنی اول مرتبه تربیت، تربیت بچه است در دامن مادر؛ و برای اینکه علاقه بچه به مادر بیشتر از همه علایق هست و هیچ علاقهای بالاتر از علاقه مادری و فرزندی نیست. بچهها از مادر بهتر [مسائل] را اخذ میکنند. آنقدری که تحت تأثیر مادر هستند، تحت تأثیر پدر نیستند، تحت تأثیر معلم نیستند، تحت تأثیر استاد نیستند. از این جهت بچه هایتان [را] در دامنتان تربیت اسلامی، تربیت انسانی بکنید تا وقتی تحویل میدهید شما این بچه را به دبستان، یک بچه صحیح، اخلاق خوب، آداب خوب؛ آنطور تحویل بدهید. (صحیفه امام، ج8، ص: 90 |در جمع بانوان فرهنگی و معلم| 21 خرداد 1358)
15توصیه میرزا اسماعیل دولابی ره برای زندگی مومنانه
نوشته شده توسطرحیمی 8ام فروردین, 1395
1. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
2. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
3. اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
5. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
6. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.
هشدار رهبر انقلاب به عربستان/ فرجام برجام
نوشته شده توسطرحیمی 8ام فروردین, 1395فاجعه جانگداز منا، سفر رئیس جمهور به نیویورک، هشدار رهبر معظم انقلاب به عربستان، فرجام برجام، پیوستن «پی ام دی» به تاریخ، تصویب طرح اجرای برجام در مجلس، الزامات 9 گانه رهبر انقلاب برای اجرای برجام و دومین نامه رهبر معظم انقلاب خطاب به جوانان غربی از جمله مهمترین رویدادهای سیاسی پاییز 1394 بود.
مهمترین رویدادهای سیاسی پاییز سال 1394 به شرح ذیل است:
پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت کنگره عظیم حج
رهبر معظم انقلاب، اول مهرماه پیامی به مناسبت کنگره عظیم حج صادر کردند و در بخشی از آن «سیاست های شرارت آمیز استکبار در ایجاد گرفتاریهای بزرگ برای امت اسلامی در منطقه» و «جنایتهای رژیم غاصب صهیونیستی و اهانت مکرر به حریم مسجد الاقصی» را مسئله اول همه مسلمانان خواندند.
سفر رئیسجمهور به نیویورک
حجتالاسلام والمسلمین روحانی، دوم مهرماه برای شرکت و سخنرانی در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد عازم نیویورک شد.
رئیس جمهور در این سفر علاوه بر سخنرانی در نخستین روز نشست سران در مجمع عمومی سازمان ملل، سخنرانی دیگری نیز در نشست سران توسعه پایدار ملل متحد داشت و دیدار و گفتوگو با دبیرکل سازمان ملل متحد و همچنین گفتوگوهای دو جانبه با تعدادی از سران شرکت کننده در نشست مجمع عمومی سازمان ملل از دیگر برنامههای رئیس جمهور در این سفر بود.
وقوع فاجعه جانگداز منا
2 مهرماه و در روز عید قربان اتفاقی تلخ و جانسوز در موسم حج و در سرزمین منا رخ داد و به خاطر بیکفایتی آلسعود در پی ازدحام جمعیت در مراسم رمی جمرات، بیش از 6 هزار نفر از حاجیان از جمله حدود 700 زائر ایرانی جان خود را از دست دادند.
در پی وقوع این فاجعه رهبر معظم انقلاب با اعلام سه روز عزای عمومی در پیامی این مصیبت بزرگ را به همه بازماندگان و عزاداران در سراسر جهان اسلام به ویژه در ایران عزیز تسلیت عرض کردند و خطاب به دولت عربستان فرمودند: «دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثه تلخ پذیرفته و به لوازم آن به قاعده حق و انصاف عمل کند. مدیریت غلط و اقدامات ناشایسته که عامل این فاجعه بوده نباید از نظر دور بماند».
والدین نزدیکترین الگوی تربیتی فرزندان هستند
نوشته شده توسطرحیمی 8ام فروردین, 1395یک کارشناس دینی:
والدین نزدیکترین الگوی تربیتی فرزندان هستند
حجت الاسلام صادق گلزاده در سلسله جلسات بیان معارف اهل بیت(علیهم السلام) که با حضور جمعی از زائران و مجاوران بارگاه منور رضوی در رواق بزرگ امام خمینی(ره) برگزار شد، گفت: یکی از مقدسترین واژه ها در ساحت دین و دین داری «خانواده» است.
وی با اشاره به اینکه زیباترین واژه در کانون خانواده «فرزند» است، اظهار کرد:
در اسلام دستورات متعددی در زمینه تربیت صحیح فرزند صادر شده است.
این کارشناس دینی تصریح کرد: رفیعترین و با ارزشترین مفهوم در حوزه خانواده مسئله تربیت فرزند است که پدر و مادر وظیفه دارند در حد توان خود در این زمینه کوشا باشند.
وی با بیان اینکه فرزند برای تربیتپذیری نیاز به الگو دارد، ابراز کرد: والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که فرزندان از رفتار و کارهای آنها الگو برداری می کنند.
دایره تربیت در اسلام بسیار گسترده است و شامل تربیت اعتقادی، اخلاقی و تربیت عاطفی است که در همه این حوزه ها تربیت باید همراه با عمل و رفتار باشد.
مهربانی با مردم باعث جلب رحمت خدا میشود.
نوشته شده توسطرحیمی 8ام فروردین, 1395حجت الاسلام و المسلمین راشد یزدی:
مهربانی با مردم باعث جلب رحمت خدا میشود.
حجت الاسلام والمسلمین راشد یزدی با بیان اینکه خوش اخلاقی یکی از دستورات اسلام است، گفت: مهربانی با مردم باعث جلب رحمت الهی می شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آستان قدس رضوی، حجت الاسلام کاظم راشد یزدی در سلسله جلسات تبلیغی مذهبی حرم مطهر که با حضور زائران و مجاوران بارگاه منور رضوی در رواق بزرگ امام خمینی(ره) برگزار شد، گفت: زندگی ماشینی بر رفتار و اخلاق ما اثر گذاشته و اخلاق برخی از ما را سرد و خشن کرده است.
وی تصریح کرد: در گذشته انسان ها نسبت به هم مهربانتر بودند، ولی زندگی ماشینی انسان ها را از هم دور کرده است، به همین خاطر مردم کمتر با هم معاشرت و رفت و آمد دارند.
این کارشناس دینی افزود: در زمین و آسمان هیچ چیزی به اندازه مهربانی و اخلاق خوش موجب جلب رحمت خدا نمی شود، بنابراین انسان مومن باید سعی کند که با محبت و مهربانی رحمت الهی را متوجه خود کند.
«فضای مجازی» فرصتی است که بفهمیم چقدر عاشق خداییم یا چقدر خودخواه؟
نوشته شده توسطرحیمی 8ام فروردین, 1395فضای مجازی فرصتی است برای آنکه میزان درک خود از حقایق ناب دینی را ارزیابی کنیم، و بخشی از درک خود را به دیگران منتقل کنیم.
گاهی در جریان انتقال معرفت دینی خودمان به دیگران است که میفهمیم چقدر میفهمیم.
و نیز فرصتی است برای اینکه بفهمیم چقدر عاشق دین خدا و اولیاء خدا هستیم
و یا چقدر خودخواهیم و بیخیال خدمت به دین.
آسیبها و فرصتهای فضای مجازی باعث ایجاد سوالات متعدد و متنوعی در میان جوانان متدین و انقلابی شده است. یادداشت حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «فضای مجازی» که توسط پایگاه اطلاعرسانی «بیان معنوی» منتشر میشود، به برخی از این سوالات پاسخ داده است. این یادداشت به مقولههایی چون فضای مجازی، فناوریهای نوین و اینترنت میپردازد و وظیفهی جوان مسلمان در مواجهه با آنها را تبیین میکند. متن کامل این یادداشت را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
فضای مجازی محل امتحانها و تکلیفهای جدید ماست؛ امتحاناتی که ماهیت متفاوتی نسبت به دیگر آزمایشهای آدمها، در قرون و اعصار گذشته ندارد، ولی متناسب با وضعیت انسان معاصر مختصات خاصی پیدا کرده است. همچون تمام امتحانات دنیا، نه میتوان کاملاً آن را کنار گذاشت و نه میتوان به راحتی از آسیبهایش در امان بود. همۀ دنیا همینطور است.
هدف تمام امتحانات الهی سنجش میزان عزم و ایمان انسانها در مواجهۀ عقلانی با «هوای نفس و تمایلات بیارزش» طبق دستورات دین است، که موجب رشد انسانها و تعالی روحی آنها میشود. اینبار نیز فضای مجازی با همۀ مختصات تازهای که دارد و تغییرات گستردهای که ایجاد کرده است، چیزی نیست جز زمینۀ جدیدی برای سنجش قدرت روحی انسان و بستر تازهای برای تکالیف انسانی و دینی، که باید ببینیم چگونه از عهدۀ آنها برخواهیم آمد.
انسانی که از عقل و تجربه بیشتری نسبت به نسلهای قبل برخوردار است و از امکانات بهتری برای زندگی بهره میبرد، طبیعی است که با امتحانات جدید و پیچیدهتری هم مواجه شود. مهم این است که ما بتوانیم در مواجهه با این عرصه، هوشمندانه و مسئولانه برخورد کنیم، و با نشان دادن قدرت معنوی خود محل تجلی حکمت خداوند متعال در خلقت انسان قرار گیریم.
شبهه/آيا آیه تطهیردر حق همسران پيامبر است؟
نوشته شده توسطرحیمی 7ام فروردین, 1395مى گويند: آيه « إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَيطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (الأحزاب/33) در حق همسران پيامبر است، زيرا در قسمت اول آيه آمده است:
بحث درباره اين آيه، گسترده تر از آن است كه در يك پاسخ به سؤالى بيايد ولى ما نكاتى را يادآور مى شويم:
قرآن، آنجا كه درباره خانه هاى زنان پيامبر سخن مى گويد، از واژه جمع بهره مى گيرد، اينك موارد آن:
1. وَقَرْنَ فِي بُيوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيةِ الْأُولَى (الأحزاب/33)
2. اين كه مى گويد: «در قسمت اول آيه درباره زنان پيامبر سخن مى گويد»، اتفاقاً اين بهترين شاهد، بر بطلان گفتار اوست، زيرا قرآن در ماقبل آيه تطهير و ما بعد آن درباره زنان پيامبر سخن مى گويد و ضمائر را مؤنث مى آورد:
1. ( إن اتقيتن ) ، 2. ( لا تخضعن ) ، 3.( وقلن ) ، 4. ( وقرن ) ، 5. ( فى بيوتكن ) ، 6.( ولا تبرّجن ) ، 7. ( وأقمن الصلاة ) ، 8. ( وآتين الزكاة ) .
ولى آن گاه آيه تطهير را يادآور مى شود كه همه ضمائر مذكر است:
1. عنكم.
2. يطهرّكم.
سپس آيه ديگر را يادآور مى شود كه مربوط به زنان پيامبر است. ضمائر نيز در آن مؤنث است. مى فرمايد: ( فى بيوتكن ) .
اگر واقعاً آيه تطهير مربوط به زنان پيامبر باشد، چه شد كه خطاب در ماقبل و مابعد آن نيز مؤنث است ولى در وسط يعنى فقط در اين آيه ضمائر مذكر هستند؟
آيا اين دليل بر دو گانگى نيست؟
اين كه مى گويد گفتن اين كه زنان پيامبر از اهل بيت پيامبر نيستند، اهانت به آنها است نوعى مغالطه است زنان پيامبر مسلماً از اهل بيت پيامبر مى باشند ولى سخن در آيه تطهير است و اين كه خصوص اين آيه مخصوص گروه پنج نفره است و بس، و به ديگر سخن:
آنجا سخن درباره عصمت و طهارت نفسانى اهل بيت باشد مقصود گروه خاصى است كه پيامبر با انداختن عبا بر سر آنها، آنان را معين كرده، آنجا كه درباره اهل بيت پيامبر به معنى وسيع سخن مى گويد همه زنان پيامبر را نيز دربرمى گيرد.
گمراهکردن نسلها، بزرگترین ظلم
نوشته شده توسطرحیمی 7ام فروردین, 1395
هرکس به یک کودک ظلم کند، مستحقّ مذمت و ناسزاست و از نظر عقل و عُقلا و وجدان محکوم است، چه رسد به کسی که به نسلهای پیدرپی ظلم کند، چنانکه شیخین راه هدایت را به روی عموم مسلمانان بستند و راه ضلالت را برای همیشه گشودند. ظاهر اسلام و قرآن را حفظ کردند، ولی از باطن و حقیقت آن بهرهبرداری ننمودند. به رجم و سنگسار کردن زن حامله و عدم اخذ زاید بر «مَهْرُالسُّنَّة» فتوا دادند، و در آخر گفتند: «کلُّ الّناسِ أَفْقَهُ مِنْ عُمَرَ، حَتَّی الْمُخَدَّراتِ فِی الْحِجالِ؛ همه مردم از عمر داناتر هستند، حتی زنان که در حجلهها و پس پردهها محجوب هستند».۱
آقاخان هم شیعه دوازده امامی است، اما نظیر مسیحیان که قائل به «یکی در عین سهتا و سهتا در عین یکی» هستند. او و علیمحمد باب و جانشینانش همه نمونههای ظالمان به نسل و هلاککننده آنها هستند. آری، ظهور حضرت مهدی عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف «بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا؛ بعد از آنکه ظلم و ستم جهان را فرا گرفت»۲ خواهد بود. وَ الْقَتْلُ وَالشَّهادَةُ أَوْلی مِنْ انْحِرافِ جِیلٍ، أَلْمُوجِبِ لِلْهَلاکةِ الْأَبَدِیةِ (و کشتهشدن و شهادت، از انحراف نسلها که موجب هلاکت ابدی است، بهتر است).
۱. ر.ک: السننالکبری بیهقی، ج۷، ص۲۳۳؛ شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج۱، ص۱۸۲؛ کنزالعمال، ج۱۶، ص۵۳۷ و ۵۳۸؛ الغدیر، ج۶، ص۹۸. در رابطه با مطاعن گذشته و بررسی مدارک آن از دیدگاه اهلسنت، ر.ک: کتاب النص و الاجتهاد، شرفالدین.
۲. بحار الانوار، ج۳۰، ص۸۰؛ ج۳۶، ص۳۵۸؛ طرائف، ج۱، ص۱۷۷.
گزیده بیانات مقام معظم رهبری در حرم رضوی
نوشته شده توسطرحیمی 7ام فروردین, 1395 نیکی به پدر رمز موفقیت رهبری
نوشته شده توسطرحیمی 7ام فروردین, 1395از مقام معظم رهبری نقل شده است که ایشان درباره رمز موفقیت خود می گویند: بنده اگر در زندگی خود در هر زمینه ای توفیقاتی داشته ام، وقتی محاسبه می کنم به نظرم می رسد که این توفیقات باید از یک کار نیکی که من نسبت به یکی از والدینم انجام داده ام باشد. سپس خاطره ای را نقل می کنند که به نظر ایشان می تواند رمز موفقیتشان حساب شود و به اختصار نقل می کنیم:
پدرم در سنین پیری بیست و چند سال قبل از فوت به بیماری آب چشم که موجب نابینایی می شود مبتلا شده بود بنده در آن موقع در قم مشغول تحصیل و تدریس بودم از قم مکررا به مشهد می آمدم و ایشان را به دکتر می بردم و دوباره باز می گشتم تا این که در سال1343 هجری شمسی به ناچار برای معالجه، ایشان را به تهران آوردم. اطباء ابتدا ما را مایوس کردند اگر چه بعد از دو سه سال یک چشم ایشان معالجه شد و تا آخر عمر هم می دید اما آن زمان مطلقا نمی توانست چشم هایشان جایی را ببینند و باید دستشان را می گرفتم. واین برای من یک غصه شده بود زیرا اگر من به قم می آمدم ایشان مجبور بود در گوشه ای از خانه بنشیند و قادر به مطالعه و معاشرت و هیچ کاری نبود و انس و الفتی که هم با من داشت با دیگر برادران نداشت وقتی بنده نزد ایشان بودم برایشان کتاب می خواندم و با هم بحث علمی می کردیم و از این رو با من مانوس بود به هر حال احساس کردم اگر ایشان را در مشهد مقدس تنها رها کنم و به قم برگردم ایشان به یگ موجود معطل و از کار افتاده تبدیل می شد که برای خود ایشان بسیار سخت بود. برای من نیز خیلی ناگوار بود از طرفی دوری از قم نیز برای من غیر قابل تحمل بود زیرا که من با قم انس داشتم و تصمیم گرفته بودم که تا آخر عمر در قم بمانم بر سر دو راهی گیر کرده بودم این مساله در ایامی بود که ما برای معالجه پدرم در تهران بودیم روزهای سختی را در حال تردید گذراندم.