موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"

راه های تحكيم و تثبيت ارتباط با قرآن را از كجا آغاز کنیم؟

نوشته شده توسطرحیمی 2ام فروردین, 1395

علوم قرآنی می تواند رابطه انسان را با کتاب سعادت و رستگاری اش، استحکامی دو چندان بخشیده، زمینه مناسب را برای پژوهشی اصولی و کارآمد در معارف بی کران قرآن فراهم سازد.
اگر بخواهیم جایگاه و اهمیت مباحث شیرین و پرجاذبه علوم قرآنی را در قالب تشبیه و تمثیل به تصویر کشیم، باید آن را به عصا برای نابینا، ابزار کار برای صنعت گر، منطق برای فلسفه و مانند آنها، مثال زنیم؛ یعنی پلی است که بدون عبور از آن، دست یابی به معارف قرآن، اگر غیرممکن نباشد، بسی مشکل و نامطمئن خواهد بود.
این مطلب، زمانی هویت واقعی خویش را به تمامی جلوه گر می سازد که مباحثی چون قواعد و روش های تفسیری و اعجاز قرآن را در کنار دیگر مباحث آن، جزو اساسی ترین مسائل این علم بدانیم که در این صورت، دستیابی به معارف قرآن را جز از این رهگذر، می توان ناممکن ارزیابی کرد.
هر علاقه مند به قرآن کریم، برای تحکیم و تثبیت ارتباط خویش با این کتاب آسمانی و انس بیشتر با آن، باید کار خود را از علوم قرآن آغاز کند. در این مرحله است که این پرسش رخ می نماید:
که از کجا باید آغاز کرد و چگونه؟

ادامه »

شادی و لذت خنده

نوشته شده توسطرحیمی 2ام فروردین, 1395
 شادی و لذت خندهنوعی از خنده است که می توان آن را خنده با ادبانه تعبیر کرد. این خنده همان لبخند و به تعبیر قرآنی تبسم است.
در روایات آمده که پیامبر صلیالله علیه و آله همواره لبخند و تبسم بر لب داشت و هرگز با صدا نمی خندید که همان ضحک باشد.
امام علی علیه السلام نیز تبسم و لبخند را بهترین نوع خنده دانسته و می فرماید:
خیر الضحک التبسم؛ بهترین خنده، تبسم است.
در تفسیر المیزان آمده که تبسم، کمترین حد خنده و «ضحک» خنده معمولی است.


 خداوند می فرماید: « فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَي وَعَلَى وَالِدَي وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ«(النمل/19)

به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته ‏اند شادى مى‏كنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين مى‏شوند.[1]

خنده اختصاص به انسان دارد و در غیر انسان یافت نمی شود و باید همچنین اضافه کرد: تعجب از سبب های خنده است که در نهایت به خنده ختم می شود و آن به اراده خدا و انسان بستگی دارد. پس خنده ای که به اراده از بنده صادر می شود، مانند سایر افعال انسان باید در جهت صلاح و نیکی لحاظ گردد.[2]در باب کلمه «خنده» در لغت نامه دهخدا آمده است؛ حالتی که انسان به واسطه شعف و خوشحالی و بشاشت پیدا می کند و در آن لب ها و دهان به حرکت در می آیند و این حالت با آواز مخصوصی همراه است.

ادامه »

درمان بی بدیل غم و اندوه

نوشته شده توسطرحیمی 2ام فروردین, 1395

الگوى شادى از نگاه قرآن و حديث :

درمان بی بدیل غم و اندوه

باورهاى دينى و اعتقادات مذهبى، و در صدر آنها، ايمان به خداوند سبحان، مؤثّرترين و اصلى ‏ترين داروهاى اندوه و نگرانى اند.

عقيده و باور، مرحله ‏اى بالاتر از معرفت و شناخت حقايق است. ممكن است حقيقتى را انسان بداند، ولى باور نداشته باشد، مثل اين كه همه مى‏ دانند كه از انسانِ مرده، كارى ساخته نيست؛ ولى كمتر كسى است كه از مرده نترسد و حاضر شود حتّى يك شب كنار همسر مرده‏ اش استراحت كند، در حالى كه مرده‏ شور، به سادگى در كنار مرده‏ ها استراحت مى‏ كند؛ چون شناخت و آگاهى او در اين زمينه، به باور تبديل شده است.

معارف عقلى و شناخت‏ هاى ذهنى، هنگامى به باور تبديل مى‏ شوند كه وارد قلب گردند و با روح و جان انسان پيوند بخورند. تا وقتى كه انسان، حقيقتى را باور نكند، در زندگى او مؤثّر نخواهد بود. از اين رو، شناخت‏ هاى چهارگانه‏ اى كه پيش از اين تحت عنوانِ «درمان‏ هاى معرفتى» مطرح شدند، تنها در صورتى مى‏ توانند نگرانى‏ هاى انسان را درمان كنند كه به باور و عقيده و ايمان تبديل شوند.

* ايمان به خداى سبحان‏

باورهاى دينى و اعتقادات مذهبى، و در صدر آنها، ايمان به خداوند سبحان، مؤثّرترين و اصلى‏ ترين داروهاى اندوه و نگرانى اند.

در روايتى از امام على عليه السلام نقل شده كه فرمود:نِعمَ طارِدُ الهَمِّ اليَقينُ.

بهترين دور كننده اندوه، يقين است.

ادامه »

چرا فقط از خدا یاری می خواهیم؟

نوشته شده توسطرحیمی 27ام اسفند, 1394

 اگر در هر نماز، با توجه بگوييم که فقط بنده خدا هستيم، ديگر اهل غرور و تكبر نخواهيم شد.

در ادامه سلسله مباحث تفسیری استاد قرائتی با موضوع «تفسیر قطره ای» به بیان نکته ها و پیام های آیه «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ » می پردازد.

* «عبادت و استعانت»

در آیات گذشته، برخى صفات خداوند را شناختیم و دانستیم که او «رَحمن» است، «رَحيم» است، «ربُّ العالَمين» و مالک روز جزاست. همچنین او را به‌خاطر نعمت‌هاى بى‌شمارى که به ما ارزانى فرموده است، سپاس گفتیم و ستایش کردیم که: «اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمين».

حق آن است که اکنون به درگاه او برویم، به نماز بایستیم و با اظهار عجز و ضعف، اعلام کنیم که ما فقط بندۀ تو هستیم و جز در برابر فرمان تو، در برابر دیگران، سر خم نمى‌کنیم. نه بندۀ زر و ثروتِ دنیا هستیم و نه بردۀ زور و قدرت‌هاى استعمارى. اما این نماز که بهترین راه پرستش خداوند است، به‌‌جماعت برگزار مى‌شود. لذا ما مسلمانان، یک‌صدا و در یک صف، دسته‌جمعى اعلام مى‌کنیم: «اِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعين»؛ خداوندا! نه‌فقط من، بلکه همۀ ما بندۀ تو هستیم و از تو یارى مى‌جوییم.

* از اين آيه مى‌آموزيم:

اگر در هر نماز، با توجه بگوييم که فقط بندۀ خدا هستيم، ديگر اهل غرور و تكبر نخواهيم شد.

* نكته‌های آیه«إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ »

* انسان بايد به حكم عقل، بندگى خداوند را بپذيرد. ما انسان ها عاشق كمال هستيم و نيازمند رشد و تربيت، و خداوند نيز جامع تمام كمالات و ربّ همه ى هستى است. اگر به مهر و محبّت نيازمنديم او رحمان و رحيم است و اگر از آينده دور نگرانيم، او صاحب اختيار و مالك آن روز است. پس چرا به سوى ديگران برويم؟!

عقل حكم مى كند كه تنها بايد او را پرستيد و از او كمك خواست. نه بنده هوى و هوس خود بود و نه بنده زر و زور ديگران.

ادامه »

مدینه السابقون السابقون کم داشت!

نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1394


وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ(الواقعة/10)

و سبقت‏ گيرندگان مقدمند.

فاطمۀ زهرا سلام الله علیها به مردم مدینه فرمود:

چرا با علی این‌گونه رفتار می‌کنید؟ علی به شما سخت نمی‌گیرد. نترسید، علی از دنیای شما چیزی برنمی‌دارد، علی به خودش گرسنگی می‌دهد، و به شما گرسنگی نمی‌دهد، بلکه شما را سیراب خواهد کرد.

لحظه ای که علی از مسجد به خانه برگشت، علی گفت: «اگر عمویم حمزه و برادرم جعفر بود، اینگونه نمی‌شد.» در جای دیگری فرمودند: «اگر 40 یار داشتم اینگونه نمی‌شد» مدینه السابقون السابقون کم داشت.

وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها از مسجد به خانه آمد، گفت: «کاش مرده بودم و این صحنه را نمی دیدم» مصیبت حضرت در مسجد چه بود که چنین فرمود؟

حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد به مردم رو انداخت، و درخواست کمک کرد ولی مردم جواب ندادند…

لازم نیست تمام جامعه «السابقون» باشند، ولی جامعه‌ای سعادتمند خواهد شد، که به «السابقون» احترام بگذارد.

شهید ابراهیم هادی در ورزش کشتی قهرمان بود. یکی از ویژگی‌هایش مروت و جوان‌مردی بود. در هنگام مسابقه، بررسی می‌کرد اگر حریف یک نقطۀ ضعفی داشت (و مثلا ضرب دیده بود) به نقطۀ ضعف حریفش حمله نمی‌کرد، مردانه مبارزه می‌کرد. ما اگر اهل مسابقه در مروت نباشیم، در مسابقه به نقطۀ ضعف حریف حمله خواهیم کرد.

اگر در مملکت ما فرهنگ دینداری «السابقون السابقون» فراگیر شود، یک عده‌ای بیمارگونه علیه تندرویی که می‌خواهد مسابقه را ببرد(مثل شهید ابراهیم هادی) حرف نمی‌زنند. لازم نیست تمام جامعه «السابقون» باشند، ولی جامعه‌ای سعادتمند خواهد شد، که السابقون را بشناسد و به آنان احترام بگذارد. جامعۀ ما سعادتمند خواهد شد، زیرا به شهدا احترام می‌گذارد. دلیل دعای امام(ره) برای اینکه سفرۀ شهادت از جامعه جمع نشود، نیاز جامعه به السابقون است. «سابقون» قله‌های خوبی را فتح می‌کنند و زیبایی‌اش را به همه نشان می‌دهند.

قسمتی از سخنرانی استاد پناهیان در دومين شب عزاداری برای حضرت زهرا سلام الله علیها با حضور رهبر معظم انقلاب - 21/ 12/ 94

روز قیامت مردم به چند دسته تقسیم می‌شوند؟!

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اسفند, 1394

خیلی خوب است انسان با کنجکاوی قرآن را مطالعه کند و با عینک خدا نگاه کند.

یکی از سوره‌های قرآن که سفارش شده هرشب قرائت کنیم، سوره واقعه است و یکی از نکات تربیتی در این سوره این است که در روز قیامت مردم به دو دستۀ خوب و بد تقسیم نمی‌شوند! بلکه به سه دسته تقسیم می‌شوید:

«کنتم ازواج ثلاثه»:

1. اصحاب الیمین، یعنی خوب‌ها که سعادتمندند،

2. «اصحاب الشمال»، یعنی بدها که شومی و پستی وجودشان را فراگرفته،

3. و گروه سوم «و السابقون السابقون اولائک المقربون». کسانی که از همه سبقت می‌گیرند و جلو می‌روند.

خداوند می‌فرماید تعداد این افراد زیاد نسیتند. انگار وقتی خدا به این گروه می‌رسید، اصحاب یمین به فراموشی سپرده می‌شوند.

می‌فرماید: اینها گروه مقربین هستند.

قسمتی از سخنرانی استاد پناهیان در دومين شب عزاداری برای حضرت زهرا(سلام الله علیها) با حضور رهبر معظم انقلاب - 21/ 12/ 94

چرا فقط در موقع گرفتاری خدا را یاد میکنیم

نوشته شده توسطرحیمی 20ام اسفند, 1394
 چرا فقط در موقع گرفتاری خدا را یاد میکنیم
 

آنچه از نعمتها دارید، همه از سوی خداست! و هنگامی که ناراحتی به شما رسد، فقط او را می خوانید

امّا هنگامی که ناراحتی و رنج را از شما برطرف می سازد، ناگاه گروهی از شما برای پروردگارشان شریک قائل می شوند.. (النحل 53-54)


تفسیر:

(آیه 53)- «با این که آنچه از نعمتها دارید همه از ناحیه خداست» (وَ ما بِکمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ).

این در حقیقت سومین بیان است برای لزوم پرستش معبود یگانه یعنی «اللّه» و منظور این است که اگر پرستش بتها به خاطر شکر نعمت است، سر تا پای وجود شما را نعمتهای خدا فراگرفته است.

علاوه بر این: «هنگامی که ناراحتیها، مصائب بلاها و رنجها به سراغ شما می آید (برای رفع آنها) تنها دست تضرع به درگاه او برمی دارید و او را می خوانید» (ثُمَّ إِذا مَسَّکمُ الضُّرُّ فَإِلَیهِ تَجْئَرُونَ).

بنابراین، اگر پرستش بتها به خاطر دفع ضرر و حل مشکلات است، آن هم که از ناحیه خداست و این چهارمین بیان برای مسأله توحید عبادت است.

(آیه 54)- آری! در این گونه موارد خداوند ندای شما را می شنود و به آن پاسخ می گوید و مشکلاتتان را برطرف می سازد «سپس هنگامی که زیان و رنج را از شما برطرف ساخت گروهی از شما برای پروردگارشان همتا قرار می دهند» و به سراغ بتها می روند «ثُمَّ إِذا کشَفَ الضُّرَّ عَنْکمْ إِذا فَرِیقٌ مِنْکمْ بِرَبِّهِمْ …»

در حقیقت قرآن به این نکته باریک اشاره می کند که فطرت توحید در وجود همه شما هست، ولی در حال عادی، پرده های غفلت و غرور و جهل و تعصب و خرافات آن را می پوشاند. [1]

ادامه »

قلب سلیم و راه به دست آوردن آن

نوشته شده توسطرحیمی 14ام اسفند, 1394

وَلَا تُخْزِنِي يوْمَ يبْعَثُونَ

يوْمَ لَا ينْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ

إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ(الشعراء87/88/89)

و روزي که [مردم] برانگيخته مي‏شوند رسوايم مکن

روزي که هيچ مال و فرزندي سود نمي‏دهد

مگر کسي که دلي پاک به سوي خدا بياورد.

یکی از اصطلاحات قرآنی قلب سلیم است که منظور از آن قلبی است که آینه تمام نمای رخ جمال و جلال الهی باشد.

از این رو در آیات و روایات بر سلامت قلبی که همه حقیقت انسان است تاکید شده است. در مطلب حاضر مراد از قلب در آیات و روایات تشریح و به برخی راه های حفظ سلامت قلب اشاره شده است.

  قلب سلیم و راه به دست آوردن آن

 مراتب سلامت و مرض قلب

 براساس آیات قرآن، قلب که عبارت است از حقیقت وجودی انسان، نامی از نام های نفس انسانی است؛ زیرا برای نفس انسانی با توجه به مراتب ظهوری و کارکردها و آثار وجودی نام و مرتبه ای است. از همین رو در قرآن فهم و ادراک و تفقه به قلب نسبت داده می شود.[1]

 

از نظر قرآن سلامت و بیماری حقیقت وجودی انسان به قلب نسبت داده می شود. این گونه است که وقتی در قرآن از بیماردلی و سلامت دل سخن به میان می آید مراد سلامت و مرض حقیقت وجودی انسان یعنی نفس اوست. قلب بیمار، قلبی است که دیگر آینه ای از حقایق هستی نیست و نمی تواند مظاهر الهی را بازتاب دهد؛ در حالی که قلب سالم و سلیم از چنین توانایی برخوردار است. قلب بیمار، گرایش به فسق و فجور می یابد و تحت تاثیر وسوسه های شیطانی به مردم آزاری و تجاوز از حدود می پردازد.[2]

ادامه »

چرا هنگام دعا دست ها را به طرف آسمان بلند كنيم؟

نوشته شده توسطرحیمی 30ام بهمن, 1394

سرّ اين كه در هنگام دعا دو دست را به طرف آسمان بلند مى‏ كنیم چیست؟ با اين كه خداوند در همه جا و در هر طرف مى ‏باشد.

محمّد بن الحسن از محمّد بن الحسن الصفّار، از محمّد بن عيسى، از محمّد بن عيسى، از قاسم بن يحيى، از جدّش حسن بن راشد، از ابو بصير از حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام نقل كرده كه آن جناب فرمودند: پدرم از پدرش از پدران گرامش عليهم السّلام نقل كرده‏ اند كه اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند:

هر گاه يكى از شما نمازش تمام شد دو دستش را به طرف آسمان بلند كند و دعا نمايد.

ابن سبا عرض كرد: يا امير المؤمنين آيا خدا در همه مكان ها نيست؟

امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: آرى.

عرضه داشت: پس چرا دست ها را به طرف آسمان بلند كنيم؟

حضرت فرمودند: مگر اين آيه را نخوانده‏اى؟

وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ(الذاريات/22)

و روزي شما و آنچه وعده داده شده ‏ايد در آسمان است 

پس روزى را طلب نمى‏ كنند مگر از مكان و جايگاه روزى و آنچه حق تعالى وعده ‏اش را داده است آسمان مى‏ باشد.


منبع: ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1380ش.

خواندن این اذکار و ادعیه ازدواج را آسان می‌کند.

نوشته شده توسطرحیمی 29ام بهمن, 1394

نقل شده که هرکس این سوره قرآن را با خود همراه داشته باشد و نزد کسانی که خواهان تزویج با آنان است برود، به او همسر می‌دهند.

بدون شک انسان باید در امور مهم زندگی مانند ازدواج از خداوند متعال استعانت بطلبد و ائمه اطهار علیهم السلام نیز در احادیث و روایات مختلف، جوانان را به خواندن دعا و نماز برای یافتن همسری مؤمن و شایسته سفارش کرده‌اند.

از این رو مجموعه‌ای از آیات و ادعیه مرتبط با خواستگاری و ازدواج را از منابع اسلامی برای شما کاربران گرامی گردآوری کرده‌ایم:

۱- «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا »(سوره فرقان / آیه ۷۴)

(این آیه شریفه را همیشه در اوقات مختلف علی الخصوص قنوت نماز و سجده بعد از نماز بخوانید.)

۲- حضرت امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) فرمودند: هر یک از شما که خواست ازدواج کند باید ابتدا دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت سوره فاتحه الکتاب و سوره یس را بخواند، وقتی که از نماز فارغ شد بعد از حمد و ثنای پروردگار، این گونه بگوید:

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی زَوْجَهً صَالِحَهً وَدُوداً وَلُوداً شَکُوراً قَنُوعاً غَیُوراً إِنْ أَحْسَنْتُ شَکَرَتْ وَ إِنْ أَسَأْتُ غَفَرَتْ وَ إِنْ ذَکَرْتُ اللَّهَ تَعَالَى أَعَانَتْ وَ إِنْ نَسِیتُ ذَکَّرَتْ وَ إِنْ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهَا حَفِظَتْ وَ إِنْ دَخَلْتُ عَلَیْهَا سُرَّتْ وَ إِنْ أَمَرْتُهَا أَطَاعَتْنِی وَ إِنْ أَقْسَمْتُ عَلَیْهَا أَبَرَّتْ قَسَمِی وَ إِنْ غَضِبْتُ عَلَیْهَا أَرْضَتْنِی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ هَبْ لِی ذَلِکَ فَإِنَّمَا أَسْأَلُکَ وَ لَا أَجِدُ إِلَّا مَا قَسَمْتَ لِی.

فَمَنْ فَعَلَ ذَلِکَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مَا سَأَلَ ثُمَّ إِذَا زُفَّتْ إِلَیْهِ وَ دَخَلَتْ عَلَیْهِ فَلْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ لْیَمْسَحْ یَدَهُ عَلَى نَاصِیَتِهَا وَ لْیَقُلِ: اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِی أَهْلِی وَ بَارِکْ لَهَا فِیَّ وَ مَا جَمَعْتَ بَیْنَنَا فَاجْمَعْ بَیْنَنَا فِی خَیْرٍ وَ یُمْنٍ وَ بَرَکَهٍ وَ إِنْ جَعَلْتَهَا فُرْقَهً فَاجْعَلْهَا فُرْقَهً إِلَى خَیْر

ترجمه دعا:
پروردگارا، همسری مهربان و بچه آور و شکرگزار و باغیرت به من عطا کن که اگر به او نیکی کردم شکرگزار باشد، و اگر به او بدی کردم مرا ببخشد، و اگر یاد خدا کردم مرا یاری کند، و اگر خدا را فراموش کردم مرا به یاد خدا بیندازد، و اگر از نزد او خارج شدم (اسرار و اموال و آبروی مرا) حفظ کند، و اگر بر او وارد شدم مرا خوشحال سازد، و اگر او را به کاری امر کردم مرا اطاعت کند، و اگر بر علیه او قسم خوردم (که او کاری را انجام دهد) او (آن کار را انجام داده) و مرا از آن قسم بریءالذمّه کند، و اگر بر او غضب کردم مرا راضی سازد. ای پروردگار صاحب جلال و اکرام، چنین همسری را به من ببخش! پس به درستی که من او را از تو خواسته ام و به من نمی رسد مگر آن چیزی که تو منت می گذاری و عطا می کنی. (بحارالانوار،ج۱۰۰،ص۲۶۷)

۳- ابابصیر می‌گوید که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: زمانی که یکی از شما می‌خواهد ازدواج کند، چه می‌کند؟ گفتم نمی‌دانم(!)

فرمود: زمانی که همت کرد تا ازدواج کند، پس باید دو رکعت نماز بخواند و خدا را حمد گوید و سپس اینگونه دعا کند:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ فَقَدِّرْ لِی مِنَ النِّسَاءِ أَعَفَّهُنَّ فَرْجاً وَ أَحْفَظَهُنَّ لِی فِی نَفْسِهَا وَ فِی مَالِی وَ أَوْسَعَهُنَّ رِزْقاً وَ أَعْظَمَهُنَّ بَرَکَهً وَ قَدِّرْ لِی وَلَداً طَیِّباً تَجْعَلُهُ خَلَفاً صَالِحاً فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَمَاتِی»

«خدایا من می‌خواهم ازدواج کنم، برای من از بین زنان، پاکدامن‌ترین آنها را مقدر کن؛ زنی که درباره خود و اموال شوهرش حفیظ‌ترین باشد و رزقش زیادترین و برکتش بزرگ‌ترین باشد و فرزندانی برایم مقدر کن که بازماندگانی صالح برای من باشند در زندگی و پس از وفاتم.» (الکافی۳/۴۸۱ و الفقیه۳/۳۹۴)

۴- درباره سوره طه؛ نقل شده که هرکس آن را با خود همراه داشته باشد و نزد کسانی که خواهان تزویج با آنان است برود، به او همسر می‌دهند.

پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «هر کس سوره (طه) را بنویسد و در پارچه سبزی قرار داده و به خواستگاری برود، خواستگاری اش رد نمی شود و حاجتش برآورده می شود.» (تفسیرالبرهان، ج۳، ص۶۹۶)

امام صادق(ع) فرمودند:

«هر کس که خواستگاری ندارد یا به خواستگاریش جواب نمی دهند سوره طه را بنویسد و بشوید و آب آن را بر صورت خود بریزد، خداوند ازدواجش را آسان می‌کند.»

منبع: حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان