موضوع: "عمومی"
دانشنامه مجازی موضوعی امام صادق(ع) منتشر شد
نوشته شده توسطرحیمی 12ام شهریور, 1392دانشنامه مجازی آنلاين موضوعی و الفبايی همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا)، دانشنامه جامع موضوعی و الفبايی امام صادق(ع) كه به همت پايگاه جامع عاشورا توليد شده حاوی بيش از 2300 واژگان و محتوای مرتبط با امام صادق(ع) در قالب 16 نمايه اصلی است.
از بخشهای اصلی اين دانشنامه میتوان به «مناظرات و مباحثات امام صادق(ع)»، «پندها و نصايح ايشان»، «درسنامه امام صادق(ع)»، «پاسخهای امام به پرسشها»، «در مكتب امام صادق(ع)»، «امام و فقه جعفری»، «امام و مذاهب مختلف» و «رويكرد ايشان به علم» اشاره كرد.
همچنين «فضايل و مناقب امام صادق(ع)»، «داستانها و رواياتی از زندگی ايشان»، «كرامات آن بزرگوار»، «اصحاب و شاگردان»، «غلامان و موالی»، «همسر و فرزندان»، «امام و زمامداران» و «امام صادق(ع) از نگاه اهل سنت» از ديگر نمايههای اصلی اين دانشنامه را تشكيل میدهند.
يكی از ويژگیهای منحصر به فرد اين دانشنامه، تركيب دسترسی موضوعی و الفبايی آن بطور همزمان است، اين ويژگی سبب میشود تا افراد بتوانند محتوای مرتبط با آن امام را هم به صورت تفكيك موضوعی و هم بصورت الفبايی، همزمان مشاهده كنند.
تفكيك و دسترسی مستقيم و نمايش واژگان تصادفی در انتهای هر مطلب، از ديگر شاخصههای اين دانشنامه آنلاين به شمار میرود. علاقهمندان برای دسترسی به اين دانشنامه میتوانند به پايگاه جامع عاشورا به نشانیwww.ashoora.ir مراجعه كنند.
پيش از اين نيز در راستای تكميل دانشنامههای جامع الفبايی و موضوعی در پايگاه جامع عاشورا برای ايجاد نخستين سامانه جدولساز آنلاين اسلامی، دانشنامههای عاشورا و امام حسين(ع) در بيش از 3500 واژه و اصطلاح، دانشنامه امام علی(ع) در بيش از 2800 واژه و اصطلاح، دانشنامه مهدويت و امام زمان(عج) در بيش از 2000 واژه و اصطلاح، دانشنامه جامع دفاع مقدس در بيش از 50000 واژه و اصطلاح و دانشنامه امام حسن مجتبی(ع) در بيش از 1000 واژه و اصطلاح در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
به کجا چنین شتابان!!!
نوشته شده توسطرحیمی 12ام شهریور, 1392گزارشی از برگزاری جشن طلاق در تهران!
تجسم کنید در یک باغ مجلل به یک مهمانی شام به جشن و پایکوبی دعوت شده اید. همه می خندند و شادی می کنند. مهمان ها با گل و شیرینی و کراوات زده یکی پس از دیگری وارد باغ می شوند. وقتی از مناسبت می پرسید، جواب می دهند جشن طلاقه! چه احساسی به شما دست می دهد. طبق آمارها در سال های اخیر درصد طلاق در کشور رشد چشم گیری داشته است. روان شناسان معتقدند که افزایش درصد طلاق علل مختلفی دارد. یکی از دلایل آن افزایش پویایی روانی افراد است.
به گزارش شبکه ایران، روان شناسان معتقدند که بر خلاف نگاه سنتی حاکم در جامعه همیشه طلاق بد نیست و همیشه ازدواج خوب نیست. حتی گاهی طلاق را از ادامه زندگی بهتر می دانند. چرا که ازدواج خوب باعث سلامت جسمی و روانی افراد می شود و در مقابل ازدواج بد می تواند اثر مخربی بر سلامت جسمی و روانی افراد بگذارد.
جامعه شناسان نیز در بررسی علل طلاق، استقلال مالی زنان را یکی از عوامل موثر عنوان می کنند و معتقدند که در این صورت سیر طلاق، مثبت است. چرا که تعداد زنانی که به دلیل نیاز به حمایت، تحت هر شرایطی به زندگی زناشویی خود ادامه می دهند و دچار انواع آسیب های جسمی و روحی می شوند کم می شود.
اما آنچه که مدنظر ما است تجمل گرایی در برخورد با پدیده طلاق است. چیزی که این روزها از آن به جشن طلاق یاد می کنند و در مناطق شمالی شهر تهران شاهد گسترش آن پدیده نوظهور هستیم.پدیده ای که تحت عنوان روشنفکری سال هاست در کشور ما جولان می دهد.
جشن طلاق
تجسم کنید در یک باغ مجلل به یک مهمانی شام به جشن و پایکوبی دعوت شده اید. همه می خندند و شادی می کنند. مهمان ها با گل و شیرینی و کراوات زده یکی پس از دیگری وارد باغ می شوند. وقتی از مناسبت می پرسید، جواب می دهند جشن طلاقه! چه احساسی به شما دست می دهد.
واقعاً چه احساسی به شما دست می دهد وقتی که می بینید خانواده ای برای فروپاشی زندگی فرزندشان به هر دلیل منطقی و غیر منطقی مهمانی شام می دهند و شاید بیشتر از مراسم عروسی هزینه می کنند. جالب تر این که خانواده و بستگان طرف مقابل نیز دعوت می کنند. من نیز مهمان یکی از این مراسم هستم. مهمان مراسمی که نادیده گرفته شدن هویت واقعی و فرهنگ ملی ایران در آن مشهود است. مراسمی که برگزاری آن در کشور ما نشانی از به بیراهه رفتن است.
پس از پایان مراسم با پدر خانواده به گفتوگو نشستم:
این جشن به چه مناسبتی برگزار شد؟
جشن طلاق و جشن آزادی دخترم بود.
چرا برای جدایی و طلاق به جشن و پایکوبی برخواسته اید؟
قصدم بالا بردن اعتماد به نفس دخترم است. او در این زندگی که دو سال طول کشید به شدت دچار آسیب روحی شده است. می خواهم به او بگویم که اتفاق مهمی نیفتاده است و این اتفاق برای هر کسی ممکن است پیش بیاید.
آیا اعتقاد دارید که فرووپاشی یک زندگی ناراحت کننده است نه خوشحال کننده؟
بله. اما غصه خوردن که فایده ای ندارد. دخترم باید خود را برای شروع یک زندگی دیگر آماده کند. ما برای آرامش او این کار را می کنیم.
با این نگاهی که شما دارید، اگر خدای نکرده یکی از اقوامتان فوت کند برای تقویت روحیه بازمادگان سورو سات راه می اندازید؟
این موضوع خیلی فرق می کند.
چه شد که به فکر برگزاری جشن برای منفورترین حلال خدا افتادید؟
یکی از دوستان ما در خارج از کشور از برپایی چنین جشنی خبر داد و گفت این جشن تأثیر روانی زیادی بر دخترت دارد.
آیا شما می دانید که فرهنگ ما با فرهنگ غربی ها متفاوت است و رسوم و فرهنگ آنها با ما متفاوت است؟
من هیچ فرقی بین آدم ها نمی بینم.
چرا از روان شناس و مشاور برای کمک به روحیه دخترتان استفاده نکردید؟
دختر من که روانی نیست. ضمن این که نمی خواهم خانواده داماد فکر کنند که دختر ما از لحاظ روحی دچار آسیب شده است.
به خودم گفتم پس این جشن، یک لجباری و به نوعی روکم کنی است.
برنامه بعدی شما بعد از این مراسم چیست؟
او را یک سفر به خارج از کشور می فرستم تا بفهمد که زندگی همچنان جاری است.
یعنی وقتی دخترتان از ماه عسل برگردد، این شکست را فراموش می کند؟
خیر ولی این مراسم به نوعی حمایت خانواده از او را اثبات می کند.
توی دلم گفتم: پس این یک شادی مصنوعی است و شما فقط تظاهر به شادی می کنید.
اخیراً در ایران برپایی جشن طلاق و جشن فروپاشی یک خانواده که برگزارکنندگان آن ادای روشنفکرها را درمی آورند در مناطق شمالی شهر روبه گسترش است.
در شرایط که برپایی مراسم ازدواج برای بسیاری از جوانها سخت و دشوار شده است، شاهد تجمل گرایی در برپایی این گونه جشن ها هستیم.
این مراسم نیز مانند سایر مراسم ها رسم و رسوم خاص خود را دارد. از کارت دعوت برای تشریف فرمایی مهمان ها گرفته تا کیک مخصوص به خود و چکش گل کاری شده همانند چاقوی مخصوص برش کیک در مراسم عروسی دیده می شود. البته با این تفاوت که از چکش برای خرد کردن حلقه ای که زمانی با نیت «حلقه پیوند بین دو نفر: خریداری شد استفاده می شود.
کمی تأمل لازم است
حال اگر حاصل ازدواج وجود فرزند یا فرزندانی باشد، آیا باز هم چنین جشنی برگزار می شود؟
اگر جواب آری است، نقش فرزندان در این مراسم چیست؟
آیا از آنها نیز می خواهیم در این بزم به جشن و پایکوبی برخیزند؟
آیا اگر ازدواج دومی صورت گیرد و منجر به طلاق شود، باز چنین سوروساتی به پا می شود؟
آیا فکر کرده ایم که رواج چنین رسوم نوبرانه و وارداتی چه خدشه ای بر فرهنگ ایرانی ما وارد خواهد کرد؟
آیا غم و شادی مفهوم واقعی خود را از دست داده اند که اینچنین هورا سر دادن ها و کف زدن ها را در چنین مراسمی شاهد هستیم.
مرثیه و مداحی در رثای شهادت صادق آل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم+دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1392شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام
بر تمامی شیعیان و محبان آن امام همام تسلیت باد.
دانلود های بیشتر در ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
جریان شناسی اهانت هالیوود به پیامبران الهی
نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1392هالیوود در مقابل سبک زندگی دینی؛
آیا مشکل هالیوود، اسلام و مسلمانان است؟ به نظر می رسد فرار از سبک زندگی دینی و دین مدارانه در غرب عامل اصلی در تخریب چهره پیامبران الهی باشد. این مطلب سعی دارد تخریب سایر پیامبران الهی توسط هالیوود را بررسی کرده و برای اولین بار این مسئله را کدگشایی کند.
مقدمه
مساله اهانت به اولیاء و پیامبران الهی و مقدسات ادیان توحیدی امری تازه و جدید نیست. اهانت، استهزاء و تکذیب سه شیوه رایج در میان اقوام سابق در مقابله با هدایت پیامبران بوده است. اهانت به پیامبران و دروغ گو، ساحر، مجنون، قدرت طلب و سفیه و… خواندن آنان از جمله روش های رایج در میان امت های گمراه گذشته و دشمنان پیامبران بوده است.
در اين بين رسانه هاي غربي به خصوص سينما و تلويزيون نقش توهين و تحريف رسالت پيامبران را عهده دار بوده و هر از گاهي مصاديقي از اين كاركرد رسانهاي در غرب و حتي داخل جهان اسلام ديده ميشود. تهيه فيلم هاي انحرافي مصائب مسيح (ع)، آخرين وسوسه هاي مسيح (ع)، مصاحبه با محمد (ص)، فتنه، ده فرمان و فيلم سراسر توهين آميز “برائت از مسلمين” … همه و همه نشان از رويكرد انحرافي، سياسي و شريعت زداي رسانه هاي غربي است. در اين نوشتار به گوشه اي از سناريوهاي رسانهاي و تصويرسازي غرب عليه پيامبران به خصوص نبي اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اشاره خواهيم كرد.
وجود صحنه هاي طولاني شکنجه مسيح يکي از تم هاي ثابت فيلم هاي هاليوودي است. گويا لذتي وصف ناشدني در ايذاي پيامبران وجود دارد. هاليوود آيينه تمام عيار تفکر اومانيستي نسبت به پيامبران در كنار اهانت دولت هاي غربي، صنعت هاليوود نيز در برهههاي مختلف با كمك حاميان صهيونيست و ضد دين خود، تقريبا تمامي پيامبران اولوالعزم را زير سؤال برده و با سناريوهاي مختلف چه در قالب انيميشن و چه در قالب فيلم سينمايي، اهانتهاي مختلفي را نسبت به اين فرستادگان الهي روا داشت است. در واقع در اينگونه آثار تلاش شده است از آغاز با مخدوش کردن تاريخچه پيامبري، آنان را از سطح عالمان علوم الهي و مبلّغان شريعت به سطح انساني عادي تنزّل دهند و بعد از القاي اين مقدمه، بنابر اهداف سياسي، اجتماعي و فرهنگي خود روايتهاي مختلفي نسبت به پيامبران الهي بيان داشته اند که از متن اصلي کتب مقدس دور بوده و حتي ضد آن بوده است. در يك فيلم شاهديم که فرستاده خداوند انساني نادان و جاهل قلمداد مي شود، در فيلم ديگر رسول الهي در نقش يك نجار ساده و پير قلمداد ميشود، در جاي ديگر با پيامبري هوس ران و شهوت پرست روبروييم و حتي ريشه خشونت و اعمال تروريستي از زندگي پيامبران نشأت مي گيرد. برخي فيلمهاي توهين آميز نسبت به پيامبران الهي در فيلمهاي ساخت آمريکا، ايتاليا و آلمان، زندگي و تاريخ پيامبران بيشتر از آنکه جنبهاي واقعي داشته باشند بر محور تحريفات انجيل و يا تحريفات آگاهانه جهان سياست ساخته شده و ويژگيهاي شخصيتي و تاريخي پيامبران به وضوح دگرگون ميگردند. اين فيلمها معمولاً دچار تحريفات و ويژگيهايي چون عدم برنامه تبليغي پيامبران، سادهلوحي و عرفي بودن آنان و شبهه افکني در نظام ديني آنان است. شخصيت پيامبراني چون حضرت موسي، حضرت ابراهيم، حضرت ارمياي نبي و حضرت نوح دچار نوعي شکاکيت دکارتي و ترديد ديني است. اگرچه مسأله زنان و ماجراي عشقهاي زميني نيز در اين آثار خود بحث جداگانه و مفصلي را ميطلبد؛ لکن آنچه در اين فيلم ها به نظر مهم و انحرافي جلوه مي کند، وجود نگاه تقدس زدا، شريعت زدا و غيرالهي معرفي کردن رسولان الهي است. شخصيت پيامبران الهي در فيلمهاي ساخت هاليوود و دنياي غرب کاملاً منطبق با ديدگاه اومانيستي امروز است و در آثار آمريکائي از حدّ و اندازه يک انسان معمولي فراتر نميرود. فيلم ده فرمان: (1956) The Ten Commandments فيلم ده فرمان با دو نسخه متفاوت ساخته شده است اما هردو اثر با کارگرداني مشترک يک فيلمساز و هدفي مشخص توليد شده است، در فيلم ده فرمان ساخته “سيسيل بي دميل” موسي يك انسان است پس بايد تمام آرزوها و كنشهاي فردي يك انسان آن هم از نوع غربي را دارا باشد؛ موساي هاليوود در برابر فرعون تعظيم ميكند و بر دست او بوسه ميزند، او گرفتار عشق خواهرزاده فرعون شده، همچون ديگر انسانها مجذوب زيبايي او ميگردد و بعدها دلباختة دختر بزرگ حضرت شعيب ميشود؛ او از دختران شعيب روي نميگرداند و حياي ديني ندارد چون يك انسان است و در حوزة مدركات، احساسات، جوشش عشق و تمنيات با ديگران تفاوتي ندارد، در واقع چرا خوشگذراني نكند در حالي كه قلب و جسمش به اين كار رضايت ميدهند و مسلّماً بر طبق تفكر غربي حيا و ايمان مفاهيمي انتزاعياند و موسي هم هنوز گرفتار شكاكيت خويش است.
صفحات: 1· 2
هويت شرق نشينان و گستره تهاجم فرهنگى
نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1392سخن امام راحل(قدس سره) درباره مبارزه با تهاجم فرهنگى
«اى مسلمانان جهان كه به حقيقت اسلام ايمان داريد، بپاخيزيد و در زير پرچم توحيد و در سايه تعليمات سالم مجتمع شويد و دست خيانت ابر قدرتها را، از ممالك خود و خزائن سرشار آن، كوتاه كنيد و مجد اسلامى را اعاده كنيد و دست از اختلافات و هواهاى نفسانى برداريد، كه شما داراى همه چيز هستيد. بر فرهنگ اسلام تكيه زنيد و با غرب و غربزدگى مبارزه نماييد و روى پاى خودتان بايستيد و برروشنفكران غربزده و شرق زده بتازيد و هويت خويش را دريابيد و بدانيد كه روشنفكران اجير شده بلايى بر سر ملت و مملكتشان آورده اند كه تا متحد نشويد و دقيقاً به اسلام راستين، تكيه ننماييد، بر شما آن خواهد گذشت كه تاكنون گذشته است. امروز زمانى است، كه ملتها بايد چراغ راه روشنفكرانشان شوند و آنان را از خود باختگى و زبونى در مقابل شرق و غرب، نجات دهند كه امروز، روز حركت ملتهاست»1.
در باب تهاجم فرهنگى، سخن، بسيار گفته شده است و در بيان اهميت و حساسيت اين پديده قرن، و نوع برخورد با آن، گفته ها و نظريه هاى مختلفى ابراز شده كه هر يك، اغلب ناظر به بعدى از ابعاد فرهنگ است و بنابر اين كه در آنها به كداميك از عناصر تشكيل دهنده فرهنگ اصالت داده شده باشد و به ميزان ارزشيابى آن عنصر، با يكديگر متفاوتند.
آنچه در اين تهاجم، مورد توجه و تأكيد انديشمندان مسلمان و مسؤولان دلسوز جامعه قرار گرفته، اساسى ترين عنصر فرهنگ ما، همانا معارف و ارزشهاى دينى مى باشد كه به شدت، هدف هجوم دشمنان ما واقع شده است.
در جهان معاصر، هويت و شخصيت حقيقى ما شرقيان، در پرتو فرهنگ آسمانى مان رقم مى خورد، بدان معنا كه در آن سوى كره زمين ـ اگر چه نمى توان به سخن دشمن زياد خوشبين بود، اما به هر منظورى كه باشد ـ شناسنامه ما را، با مباحث عرفانى و معارف الهى ترسيم مى كنند.
امروز، اگر غرب با تكنولوژى پيشرفته اش شناخته مى شود، شرق نيز با معنويت و انسانيت، اخلاق و عاطفه، و با فلسفه و حكمت و ايدئولوژى متافيزيكى اش هويت مى يابد. و اين همان چيزى است كه به ذائقه دشمنان ما تلخ مى آيد و قرنها است كه در برابر آن صف آرايى كرده اند.
استعمار فرهنگى براى قطع ريشه هاى اعتقادى، در كشورهاى اسلامى مبارزه مى كند كه اين مبارزه، مقدمه اى براى از ميان بردن تفكر و بينش توحيدى در تمامى جهان است.
اگر چه مساله تهاجم در كشورما، از مدتها قبل مطرح بوده است، اما پس از پيروزى انقلاب اسلامى و نفوذ فرهنگ پوياى اسلام در عرصه هاى بين المللى، نمودى تازه يافته است و استكبار جهانى با سرمايه گزارى هاى وسيعى تلاش مى كند تا حركت انقلاب و نفوذ فرهنگ اسلامى را متوقف سازد و نه تنها راه صدور آن را به كشورهاى ديگر سد كند، بلكه تا آنجا كه مى تواند، فرهنگ ماترياليستى و مبتذل خود را به صورتى گسترده تر، به كشورهاى اسلامى و شرقى، خصوصاً به كشور ما وارد كند و اين همان «تهاجم فرهنگى» است كه امروزه درباره آن سخن مى گوييم.
از آنجا كه هر پديده اى داراى ويژگيها و جنبه هاى خاصى است كه شناخت صحيح آن، ارتباط مستقيم و وابستگى تامى به تشخيص آن ويژگيها دارد، از اينرو، پيش از ورود در گستره بحث تهاجم فرهنگى نيز لازم است كه ابعاد آن را به خوبى بشناسيم و عناصرش را با دقت تجزيه و بررسى كنيم. بديهى است كه لازمه مقابله با هجوم دشمن، آگاهى و احاطه به ابعاد آن است؛ پس بايد ابتدا دشمن و ماهيت او را بشناسيم و انگيزه و هدف او را بدانيم، پس از آن، زمان حمله و ناحيه نفوذ و عوامل داخلى او، و نيز ابزار و تجهيزات و شيوه ها و تاكتيك هايى را كه در اين حمله بكار خواهد برد، شناسايى كنيم. سپس با دقت، نيروهاى خودى و راههاى مقابله با تهاجم دشمن را مورد بررسى قرار دهيم. در اين صورت مى توانيم اميدوار باشيم كه در اثر احاطه بر همه جوانب مبارزه، فريب دشمن را نخواهيم خورد و به پيروزى در برابر او دست خواهيم يافت. اكنون در بحث «تهاجم فرهنگى» نيز نخست بايد منظور از «فرهنگ» و معناى «تهاجم» روشن گردد. پس از آن، وجود چنين تهاجمى به جامعه اسلامى امروز ما نفياً و اثباتاً بررسى شود. سپس جريان و يا گروههاى مهاجم، زمان تهاجم و همچنين هدف، انگيزه و شيوه هاى آنان مورد شناسايى قرار گيرد.در اين بحث، لازم است كه رابطه ميان فرهنگ و تكنولوژى نيز مورد بررسى واقع شود و روشن گردد كه آيا با توجه به ضرورتهاى زمان، اصولا مقابله با تهاجم فرهنگى امكان پذير است؟ و همچنين روشن شود كه تفاوت ميان ترويج فرهنگ و جذب آن با تحميل و تهاجم فرهنگى چيست و آيا ترويج يك فرهنگ نيز در همه حال، امرى نامطلوب و ناپسند است؟
صفحات: 1· 2
ماهواره با طعم آب شور!
نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1392سکانس اول: زمین خیلی لغزنده هست, در شیب کاسه گونه اش کمی صافی هم دیده میشود, پژمان توپ را که شوت میکند معلوم نیست پایش به کدام سنگ بیرو زده میخورد و خون جاری میشود. رضا اما لبش چندتا بخیه دارد از همین سنگهای بد قلق زمین فوتبال! زمینی در بالای یک روستای دور افتاده که برای رسیدن آن خیلی باید گاز و ترمز و کلاچ را به مذاکره بگذاری. بازی تمام میشود سگنبالیست برای خودش, بچه ها به گوشه ای میروند, موبایلها را بیرون می آورند باورت نمیشود در کوه دورافتاده گوشی های آخرین مدل پیدا کنی, آهنگ ها که صدای ضربان ریتم شان به تپش میافتد در مبهوت میمانی که چطور یاد ماشین های باکلاس شمال تهران با سیستم صوت اکسیژنی افتاده ای! فیلم های مستهجن که دیگر خود حکایتی دارد در این گوشه گوشیهای روستا. حالا جواب سوالم را میگیرم که چرا مادر سالخورده شان باید در کوه چوپانی کند و آنها در زمینی که حاضر به صاف کردنش نیز نیستند فوتبال بازی کنند! ماهواره این میزبان نیمه شبهای نسل جوان روستا کار خود را کرده است.
سکانس دوم : روستایشان نزدیک مرز است یا بهتر بگویم مرز خط کشیده بین آنها و ادامه آنها! تا دلت بخواد بچه ریز و درشت اونجا میبینی. دخترانی با تیپ و حجابی به مراتب آرایش کرده تر از همین تقاطع ونک خودمان! پشت بامشان سنگین شده است از دیش های ماهواره. بوی تعفن فاضلاب رها شده در دشت صبحگاهان سرسفره بین الطلوعینت مینشیند. سطح آب اینجا بالاست و همین سبب شده فاضلاب ته نشین شده در چرخه ای دیگر با آب آشامیدنی مخلوط گشته و کلی بیماری مختلف ببار آورد. میگوید 28 شبکه کرد زبان برایمان از ماهواره برنامه اجرا میکنند و همه گیرنده های لازم رو دارند تا برنامه ای خدای ناکرده قضا نشود!! کمی صحبت بازتر که میشود میگوید ماهم خیلی دوست داریم بدانیم در تلویزیون داخلی کشورمان چه میگذرد ولی چه کنیم اینجا پوشش رسانه ای شبکه های داخلی نیست! ته مغزت سوت میکشد که …. . حالا مشکل اصلی روستا شده است کشتی کج بچه ها باهم و البته چندین و چند الگوی دیگر ماهواره ای. بوی گند فاضلاب هنوز به مشام میرسد.
سکانس سوم: نوروز آفتابش خورده است روی زمین بی رمق کویر جنوب کرمان. روستایی پر از کپر. ماموریت مان ساختن 14 باب دست شوئیست. گروه قبلی ما 14حلقه برای دست شوئی های بالقوه کنده اند و ما قرار است برای این چاهای بالفعل دست شوئی بسازیم. از آنطرف روستا با قمقه های بزرگ آب ملات را تامین میکنیم. جوانی از روستا کنار تقریبا تنها ساختمان غیر کپری جاخوش کرده است. موتوری جلوی درب کپری گذاشته که سردرش چندتا رشته سیم بهم گره خورده اند. مشتاق میشوی ببینی نهایت این سیم در گرداگرد این کپر به کجا ختم میشود. خشکم میزند روی یک بلندی این سیم کپر را وصل کرده به یک دیش ماهواره!! کفگیر هضم این واقعه را داری به ته دیگ خوش بینی خودت میزنی که میبینی جوانی خوش هیکل ولی خواب آلود قدم بیرون میگذارد. سلام و احوالپرسی میکند غبار گیجی را از صورتم پاک میکنم و خودمانی میگویم تو این بیابان با این موتور کجا میخواهی بری؟ هندلش را محکم میزند و دود اگزوزش مهر تایید میزند بر وفای به عهد مرکوب به راکب. پاسخش قلبم را آتش میزند: میروم از چند روستا آنطرف تر یه گالن سوخت بیارم واسه موتور برق. آخه افتتاحیه جام جهانیه و دیدنش از ماهواره حظ دیگه ای داره. کنار تلویزیون, ویدئو و… دارد و سی دی های فلانی که روی آن چیده شده. روستایی با دهها سال قدمت دست شوئی نداردآنوقت جوان آن….
سرتان را درد نیاورم دوستان, حقیر با اینکه خود شاهد و ناظر این سه رویداد و البته رویدادهای مشابه بوده ام ولی حالا که قصد نگارش آنها را داشتم دلم گرفت و آهی از سویدای جانم به لب آوردم. نمیدانم پای ماهواره به روستا باز شده یا روستا بدون یا شده و بعد در دام ماهواره افتاده!! نمیخواهم تحلیل ارائه بدهم که آقای صداوسیما یعنی آن500میلیارد تومان درآمد پخش بازرگانی در سال, 5میلیونش برای آنتن دهی روستای مرز کافی نبود؟ نمیخواهم دوستان بنویسم از گلایه ها.
میخواهم تذکر بدهم خطری را که روستاهای ما را تهدید میکند, بافت سنتی آنها به سرعه در حال پیوستن به دهکده جهانی و همرنگ شدن با رنگ کدخدا هستند و ناخدای این کشتی همان ماهواره ای هست که همه آنها را به کجاآباد میبرد. وقتی یک دست شوئی ساده ندارد میداند هیچ ضابطه قضایی نمی آید بگوید دیش ماهواره ات را جمع میکنیم. اصلا پای مسئولی به آنجا باز نمیشود. کودک روستای ما قبل از آنکه دندان شیریش کاملا بیفتد کشتی کج یاد میگیرد کمی بعدتر رقص موزون و در آستانه بلوغ زودرسش یعنی 12سالگی, تا فیلم فلان نبیند خوابش نمیگیرد. سبک زندگی برای خیلی از آنها هوای پاک و شیر تازه و … نیست. سبک زندگی همان مردگی تدریجیست که هزاران کیلومتر آن طرف تر برای او تعریف میکنند.
زمان به سرعت در حال طی شدن است, زیر پوست روستاهای ما آب شوری در حال توزیع می باشد که روزبروز بر عطش رسیدن به ناکجاآباد می افزاید. ماهواره با طعم آب شور تلنگریست به همه ما.
نرمافزار كتابخانه تراث ۲ منتشر شد
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1392كتابخانه مجازی تراث ۲ با محوريت فرهنگ، علوم و تاريخ اجتماعی مسلمانان به كوشش مركز تحقيقات كامپيوتری علوم اسلامی منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا)، كتابخانه مجازی تراث ۲ شامل متن كامل ۲۸۳ عنوان كتاب فارسی و عربی در ۵۲۹ جلد، در زمينه آداب، فرهنگ، علوم و تاريخ اجتماعی مسلمانان منتشر شده است.
دستهبندی كتابها در موضوعاتی همچون دبيری، كتابت، امثال، امالی، حكايات و سياستنامه، فراهم شدن زمينه تحقيق برای پژوهشگران مرتبط با دانش تاريخ با عرضه كتابهای ميان رشتهای تاريخ، امكان جستجوی ساده و پيشرفته در متون برنامه، متن كامل ۱۰ دوره لغتنامه به زبان فارسی و عربی از قابليتهای اين كتابخانه مجازی به شمار میرود.
ارتباط واژگان كتب با لغتنامههای برنامه، متن كامل قرآن به همراه ترجمه با امكان جستجو در آيات و عرضه قابليتهای پژوهشی مانند نمايهزنی، حاشيهنويسی، رنگی كردن و علامتگذاری از ديگر قابليتهای كتابخانه مجازی تراث 2 است.
علاقهمندان برای خريد اين اثر فرهنگی میتوانند به نشانی www.noorsoft.org مراجعه كنند تا از محتوای آن برخوردار باشند.
لطفاً واردات قلب خود را کنترل کنید!!!
نوشته شده توسطرحیمی 5ام شهریور, 1392مجاهده با نفس يا پيكار با خواهش هاي شيطاني و خواسته هاي نفساني قله كمال اخلاقي و معنوي است و در مکتب اسلام از آن به عنوان “جهاد اكبر” ياد مي شود.
يكي از نشانه هاي دوست، همسر و همنشين خوب، سودمند و شایسته “دقت و مراقبت” در گفتار و رفتار است. همه ما در طول روز بين نداي فطرت و فضيلت از يك سو و ماديات و طبيعت از سوي ديگر قرار داريم، يكي ما را به ارزش هاي عال و الهي فرا مي خواند تا سنجيده بگوييم و بنگريم و درست بشنويم و ديگري ما را به هرزه گویی و بي معيار خوردن و خنديدن دعوت مي كند و به خوش گذراندن و لذت بردن از دنيا تشويقمان مي کند.
مراقبت و مواظبت نسبت به آنچه مي بينيم و مي شنويم يعني واردات قلبي كه سازنده شخصيت انسان است تحفه اي بي همتا در گنجينه هاي صفات و حسنات انساني است كه مورد تاييد و تاكيد عالمان اخلاق، روانشناسان، جامعه شناسان و حتي پزشكان است تا سلامت و امنيت روحي- رواني و جسماني همپاي هم فراهم و بركات بي شماري براي استمرار حيات و بهره بردن از لذات بيش تر از بيش تر مهيا گردد.
مجاهده نفس يا پيكار سخت با خواهش هاي شيطاني و خواسته هاي نفساني، قله اي بلند و حتی بي مانند در عرصه هاي كمال اخلاقي و معنوي است كه از آن به “جهاد اكبر"ياد مي شود. جهاد و مجاهده از"جهد” يعني رنج و زحمت فراوان و كنايه از جنگي دشوار و طاقت فرساست كه مردان مرد را مي طلبد تا توان ماندن و استقامت ورزيدن داشته باشند، گرچه در جبهه اين جهاد، زخمي و مجروح يا ناقص و معلول شوند، اما از پاي ننشيند تا هرگز اسير هواها و هوس ها نگردند و به يكي از اين دو مقام نائل شوند پيروزي يا شهادت.
سنگلاخ هاي اين مسير چنان طاقت فرساست كه مبارزه با دشمن ظاهري در گوشه اي از خاك كه همراه با دشواري هاي شديد است در برابر مجاهده نفس “جهاد اكبر” يا نبردي بسيار دشوار و بزرگتر لقب يافته است. چنان كه رسول خدا (ص) پس از بازگشت از جهاد با دشمن، روبه اصحاب خويش كرد و فرمود: از جهاد كوچك تر باز گشته ايد و رو به جهاد بزرگ تر داريد كه مخالفت و مجاهدت با هواهاي نفساني و اميال و خواسته هاي شهواني است.(بحار الانوار،64 ،ص 360 )
ارزش بي اندازه جهاد با نفس كه يكي از راه هاي نفسگير و رنج آور براي دستيابي به بلنداي سعادت و سربلندي است چنان عظيم و پر شكوه است كه امام علي (ع) درباره آن مي فرمايد: پيكار سخت و طاقت فرسا با خواهش هاي نفساني، نمودار فضل و فضيلت و فرزانگي است.
ناگفته پيداست كه شناخت و معرفت نسبت به ارزش و عظمت خود، يگانه بنيان حركت آفرين، سرعت و سبقت بخش در مسير مجاهده نفساني است، از اين رو گام نخست اين راه از سوي عالمان اخلاق، تفكر و بصيرت و بينايي ناميده شده است كه از آن به “يقظه” يعني بيداري نيز نام مي برند. در پي اين تلاش مراقبت، محاسبه و مواخذه نفس پديد مي آيد و ياد خدا مونس آدم مي شود و پس از چندي صفاي نفس و روشني روان جايگزين زنگارهاي گناهان مي گردد. خداوند متعال در آیه 6 سوره عنکبوت درباره مجاهدان عرصه ظاهري و باطني مي فرمايد:
و كساني كه در راه ما كوشيده اند، به بقين راه هاي خود را بر آنان مي نماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.
اميرمومنان علي (ع) كه خود قهرمان مبارزه با هواها و هوس هاي نفساني بود با بينش بي نظير خويش رهنمودهاي ارزشمندي به شيفتگان پاكي و پاكيزگي و پاكدامني ارائه مي دهد و می فرماید: بلنداي دين و دين باوري صبر، يقين و جهاد با هواهاي نفساني است.
منبع:خبرگزاری مهر
معرفی شهر تاریخی بروجرد( شهرفرزانگان)
نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1392بروجرد شهری با بناهای تاریخی و زیبا
بروجردی شهری است که دارای بناهای تاریخی و قدیمی بسیار زیباست که هر ساله مسافران و گردشگران زیادی برای دیدن آنها به بروجرد سفر میکنند.
این شهر به دلیل معماری ایرانی و اسلامی از جمله شهرهای تاریخی ایران محسوب میشود که به دلیل وجود آثار و بناهای مختلف تاریخی توانسته ساختار تاریخی خود را همچنان حفظ کند که بیشتر آثار تاریخی این شهر مربوط به دوره قاجار و قبل از آن هستند.
قدمت برخی از آثار تاریخی بروجرد مانند امامزاده جعفر (ع) و مسجد جامع بروجرد بیش از هزاران سال است.
در میان این همه آثار تاریخی، مسجد امام بروجرد از جمله آثار ارزنده معماری دوره اسلامی است که این بنا یکی از ارزشمندترین و ممتازترین بناهای بروجرد به شمار میرود.
این مسجد در کنار بازار بزرگ سرپوشیده بروجرد واقع شده که در وسط این مسجد حوض بزرگ و زیبایی قرار دارد که بر زیبایی این مسجد افزوده است.
این مسجد تاریخی دارای سه درگاه است که درگاه شمالی آن به طرف خیابان جعفری باز میشود و دارای طاق و مقرنسهای بسیار زیباست که با کاشی خشت هفترنگ به سبک دوره قاجاری تزئین شده است.
قدمت مسجد امام مربوط به دوره قاجار است که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
یکی دیگر از آثار تاریخی بروجرد، مسجد جامع بروجرد است که قدیمیترین مسجد تاریخی غرب کشور است که در خیابان جعفری واقع شده و این مسجد در زمان صفوی بنا شده است.
معماری مسجد جامع بروجرد بسیار منحصر به فرد است و در یکی از محلههای قدیمی بروجرد بنا شده است.
یکی از دیدنیهای این مسجد منبر چوبی و حکاکی روی آن است که تاریخ یک هزار و 68 هجری قمری را نشان میدهد.
در بروجرد علاوه بر مساجد تاریخی قدیمی و زیبا، بقاع متبرکه زیادی دارد که از برکات بروجرد محسوب میشوند و مردم بروجرد نسبت به این امامزادگان ارادت خاصی دارند و سعی میکنند، در اکثر روزها برای عرض ارادت به زیارت این امامزادگان مشرف شوند.
یکی از امامزادههای بروجرد امامزاده جعفر (ع) است که از قدیمیترین بناهای تاریخی بروجرد محسوب میشوند و در انتهای خیابان جعفری قرار دارد که کتیبههای موجود در این بنا، امامزاده جعفر (ع) را فرزند امام موسی کاظم (ع) هفتمین امام شیعیان میدانند و در برخی کتابها و منابع تاریخی، امامزاده جعفر (ع) با پنج واسطه، فرزند امام زینالعابدین (ع) چهارمین امام شیعیان ذکر شده است.
قدمت گنبد این آرامگاه به بیش از هزار سال برمیگردد و نشان میدهد که این بنا در دوره سلجوقیان ساخته شده است و از نمونههای معماری سلجوقی به حساب میآید و همچنین گنبد این امامزاده بهصورت مخروطی بلند و پلکانی با 18 پله ساخته شده است که نمونه این گونه گنبدها، در غرب ایران کمتر دیده میشود.
بقعه امامزاده ابوالحسن (ع) یکی دیگر از بناهای تاریخی بروجرد است که در خیابان صفا واقع شده که با چهار واسطه به امام زینالعابدین (ع) بر میگردد.
بقعه امامزاده ابوالحسن (ع) به شکل مستطیل ساخته شده و دارای گنبد نیمکره و خوابیده است که این بنا از سه قسمت حیاط، رواقها و اتاق مقبره تشکیل شده است و گنبد بنا در قسمت شمالی بدنه و بر روی اتاق مقبره قرار دارد.
بقعه امامزاده قاسم (ع) از دیگر بقاع متبرکه بروجرد است که در محله چال پسته بروجرد واقع شده و مقبره امامزاده قاسم (ع) مربوط به دو شهید محمد و حسن از فرزندان شاه چراغ است که از گذشته تا به حال به مقبره امامزاده قاسم (ع) معروف شده و این مقبره در حال حاضر در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و دارای قدمتی طولانی است.
در بروجرد حدود 50 خانه تاریخی وجود دارد که خانه افتخارالاسلام، خانه طباطبایی، خانه بیرجندی از جمله این خانههای تاریخی هستند.
به گزارش خبرنگار فارس از بروجرد، آثار تاریخی و دیدنی بروجرد بسیار زیاد است که اکنون که فصل تابستان و سفر است، مسافران و گردشگران میتوانند از این آثار دیدنی و تاریخی بروجرد دیدن کنند.
منبع : خبرگزاری فارس