موضوع: "عمومی"

عوامل سقوط حکومت ها

نوشته شده توسطرحیمی 19ام فروردین, 1392

     هر امت و جامعه اى داراى رهبر و امام است . ممكن نيست جامعه اى باشد و رهبرى نداشته باشد (1) . هر نظام حكومتى يك نفر را در راءس هرم دارد. نام اصطلاحى ملاك نيست . هر چه باشد رهبرى نظام را بر عهده دارد چه به او رئيس جمهور، ملك، ملكه، صدر اعظم، پيشوا و يا رهبر گويند؛ هر چه باشد حكومت يك نظام تحت قوانين او اداره مى شود.

     در نظام اسلامى ما كه نظام « امت و امامت » است و اين ديدگاه تشيع مى باشد، در عصر غيبت ، حاكم بر جامعه ، ولى فقيه است كه وظايف او در قانون اساسى مشخص شده و نيازى به تكرار و توضيح نيست .

     امام على عليه السلام مى فرمايد: «الا مامة نظام الاءمة »(2) : 

     امامت نظام امت است . يعنى امامت نمى گذارد امت به بيراهه رود، آنان را انسجام مى بخشد.

     امام على عليه السلام در نهج البلاغه وقتى درباره قيم و سرپرست حكومت سخن مى گويد، آنرا به نخ يا رشته تسبيح تشبيه مى كند كه به دانه اى آن نظم مى دهد:

« مكان القيم بالامر مكان النظام من الخرز يجمعه و يضمه فاذا انقطع النظام تفرق الخرز و ذهب ثم لم يجمتع بحذافيره ابدا»(3) : جايگاه حاكم ، همانند جايگاه رشته اى است كه به دانه هاى سوراخ شده  دانه هاى تسبيح  را جمع مى كند و به هم پيوند مى دهد ولى اگر اين رشته پاره گردد دانه ها جمعشان به تفرقه تبديل شود و مى افتند و گم مى شوند و بعد از آن ديگر، همانند اولشان جمع نخواهد شد.

     بنابراين رهبر يك امت ، جامعه را از پراكنده رفتن به همسو شدن ، از تشتت و تفرقه به تضمن مى كشاند. عوامل از هم پاشيدگى را مى زدايد؛ كينه و مخالفت ها را به صفا و صميميت تبديل مى كند. درخت دوستى را مى نشاند و نهال دشمنى را بر مى كند تا همه افراد جامعه در يك خط سير و نظم منسجم در آيند.

صفحات: 1· 2

شیخ نمر کیست؟؟

نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1392

 


 كمتر كسي را مي توان در عربستان يافت كه شيخ نمر باقر النمر را نشناسد، همه زبان گزنده او عليه آل سعود و مبارزات وي عليه رژيم سعودي را مي شناسند.


شيخ “نمر باقر النمر” روحاني شيعي برجسته عربستاني، در سال 1379 هجري قمري مصادف با 1968 ميلادي، در شهر “العواميه” در استان القطيف در شرق عربستان در خانواده اي اهل علم و دين به دنيا آمد كه از آن علمايي چون “آيت الله شيخ محمد بن ناصر آل نمر” (قدس سره) و خطباي حسيني چون جدش حاج “علي بن ناصر آل نمر” سر بر آورده بودند.
تحصيلات مقدماتي خود را در همان شهر العواميه به پايان رساند و در سال 1400 هجري قمري مصادف با 1989 ميلادي، براي آشنايي نزديك تر با انقلاب اسلامي ايران و تحصيلات حوزوي ابتدا به ايران مهاجرت كرد تا در تهران در حوزه علميه حضرت قائم(عج) حضور پيدا كند كه در همان سال توسط آيت الله سيد محمدتقي مدرسي در تهران تأسيس شده بود.

شيخ نمر پس از 10 سال تحصيل در حوزه علميه حضرت قائم(عج)، عازم سوريه شد و در حوزه علميه حضرت زينب(ع) براي ادامه تحصيلات حوزوي و علوم ديني نام نوشت و در حضور اساتيد اين حوزه به تحصيل پرداخت.

وي دوره كتاب هاي اصولي از جمله “اصول” المظفر، “رسائل” شيخ انصاري و “كفاية” آخوند خراساني را گذراند و در علم فقه نيز “اللمعة الدمشقية” نوشته شهيد اول، “جامع المدارك” خوانساري، “مكاسب” شيخ انصاري و “مستمسك العروة الوثقي” سيد حكيم و ديگر كتاب هاي فقهي را مطالعه كرد.

شيخ نمر در طول مدت تحصيل علوم حوزوي خود در تهران و سوريه در محضر اساتيد مختلفي حضور يافت، از جمله:

- بحث خارج نزد آيت الله سيد محمدتقي مدرسي در تهران

- بحث خارج نزد آيت الله سيد عباس مدرسي در سوريه

- بحث خارج نزد آيت الله خاقاني در سوريه

- دروس عالية نزد علامة شيخ صاحب الصادق در تهران

- درس “لمعة” نزد علامة شيخ وحيد افغاني

همچنين اخلاق را نزد آيت الله شيرازي در شهر مقدس قم فراگرفت و به اين ترتيب به درجات بسيار بالايي در اجتهاد دست يافت و اجازه تدريس در مراكز علوم ديني و مذهبي را پيدا كرد.

وي اكنون از جمله معروف ترين و شايسته ترين مدرسان علوم مذهبي و ديني در حوزه هاي علميه به شمار مي آيد كه حتي در حوزه هاي علميه ايران و سوريه به تدريس كتاب هايي همچون كتاب “اللمعة الدمشقية” و كتاب “جامع المدارك” و “مستمسك عروة الوثقي” و “الحلقات” شهيد سيد محمدباقر صدر پرداخته است.

شيخ نمر سال ها اداره حوزه علميه حضرت قائم(عج) در تهران و سوريه را برعهده داشت و تلاش بسياري براي توسعه و پيشرفت اين مراكز انجام داد.

پس از بازگشت به عربستان مركز مذهبي “الإمام القائم(عج)” را نيز در العواميه تأسيس كرد كه در واقع سنگ بناي “مركز اسلامي” در سال 1422 هجري قمري مصادف با 2011 ميلادي بود.
خصوصيات اخلاقي آيت الله

از جمله خصوصيات اخلاقي وي را بايد بلندمنشي و وسواس او در مراعات و حفظ اصول و مبادي و ارزش هاي ديني ملاحظه كرد كه بازتاب آن به خوبي در خط مشي فكري و جهادي اش آشكار است.

همچنين شيخ، از ديدي باز و آگاه نسبت به حوادث جاري پيرامون خود چه در عربستان و چه در منطقه برخوردار است و همين موجب شده تا داراي ديد تحليلي دقيقي از جريان امور در عرصه هاي اجتماعي و سياسي باشد كه يكي از دلايل آن بنا به گفته وي ارتباط عميق وي با قرآن و اهل بيت عليهم السلام است كه همواره روشنگر راه وي در زندگي بوده اند.

فعاليت هاي سياسي و بازداشت ها توسط رژيم سعودي

رژيم عربستان سعودي در حالي شيخ نمر باقر النمر را در هفته جاري بازداشت كرد كه پيش از اين نيز دو بار و طي سال هاي 2006 و 2008 ميلادي، شيخ را بازداشت كرده بود.

نخستين بازداشت شيخ نمر به مي 2006 ميلادي بازمي گردد، هنگامي كه شيخ به محض بازگشت از سفر كوتاه مدتش به بحرين و بازگشت به عربستان، به دليل مشاركت در همايشي بين المللي قرآن كريم از سوي نيروهاي امنيتي رژيم سعودي بازداشت شد.

اتهام شيخ اين بود كه در اين همايش، در عريضه اي، از رژيم سعودي خواسته بود به “قبرستان بقيع” رسيدگي كرده، مذهب “تشييع” را به رسميت شناخته و شيوه هاي آموزشي و درسي كنوني حاكم بر عربستان را تغيير داده يا لغو كند؛ همين.

اما بازداشت مجدد شيخ نمر، به 23 آگوست 2008 ميلادي بازمي گردد كه در شهر “القطيف” به دست نيروهاي امنيتي رژيم سعودي بازداشت شد. اين بار اتهام شيخ براي بازداشت بنابر ادعاي رژيم سعودي درخواست از شيعيان مناطق شرقي عربستان براي آماده شدن به منظور دفاع از خود و جامعه خويش بود كه رژيم ادعا مي كرد، اين سخنان نمر به معني تحريك شيعيان عربستاني براي جدايي از حكومت مركزي بود.

رژيم سعودي از بيم قيام مردمي و خشم و غضب شيعيان مناطق شرقي عربستان شيخ نمر را 24 ساعت پس از بازداشت آزاد كرد.

اين روحاني برجسته عربستاني يك بار ديگر در مارس 2009 ميلادي در معرض بازداشت قرار گرفت.

ديدگاه هاي نمر در قبال آل سعود

شيخ نمر همواره در خطابه هايش رژيم سعودي را به اعمال “سياست هاي تبعيض آميز طايفه اي سازمان يافته و منظم به ويژه در مناطق شرقي عربستان و به خصوص در دو منطقه “الاحساء” و “القطيف” متهم مي كرد كه حدود يك قرن است، بر اين مناطق حاكميت دارد.

وي همواره و بارها تأكيد داشته كه از گفتن كلام حق، بيم و واهمه اي ندارد حتي اگر در اين راه بازداشت شده، وارد زندان شود و تحت شديدترين شكنجه ها و آزارها و اذيت ها تا سرحد شهادت قرار گيرد.

شيخ نمر توهين به كرامت شهروندان عربستاني به ويژه شهروندان شيعي عربستان كه از ديد رژيم سعودي شهروندان درجه دو اين كشور به شمار مي آيند و فاقد هرگونه حق و حقوق شهروندي هستند، رد و تأكيد مي كند كه از كرامت و حقوق شهروندان شيعي عربستاني حمايت خواهد كرد.

وي بارها در اين ارتباط تأكيد كرده است كه در خط اول رويارويي با ظلم و جور رژيم سعودي قرار مي گيرد چون اعتقاد دارد بدون مبارزه و تلاش نمي توان به حقوق مورد نظر خود دست يافت و عدالتي در كشور برقرار نخواهد شد و شهروندان نمي توانند آزاد زندگي كنند.

شيخ نمر در اين باره در سخنان خود با استناد به خطبه “جهاد” اميرالمؤمنين علي(ع) تأكيد دارد كه به عدالت جز از طريق جهاد دست نخواهيم يافت و حق جز با از خود گذشتگي و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد.

وي در خطبه هاي نماز جمعه خود نيز بارها گفته است كه شيعيان عربستان، ديگر در برابر توهين ها و تعدي ها و تجاوزات آل سعود سكوت نخواهند كرد و در اين باره خطاب به آل سعود گفت كه “ما ساكت نمي مانيم كه هر آنچه بخواهيد بر سر ما بياوريد؛ هر آنچه بخواهيد انجام دهيد و كرامت و شخصيت ما را كه با ارزش ترين چيز در زندگي ماست، زير پا بگذاريد".

شيخ نمر همچنين از مطبوعات و رسانه هاي سعودي به دليل وابستگي و تبعيت آنها از رژيم سعودي و تبديل شدن آنها به بوق تبليغاتي آل سعود به شدت انتقاد مي كند.

وي تصريح مي كند كه مفتي هاي وهابي، ساخته و پرداخته آل سعود هستند. به گفته شيخ نمر، آل سعود به مفتي هاي وهابي پول مي دهند تا با دامن زدن به اختلافات طايفه اي و مذهبي و ايجاد اختلاف بين شيعيان و اهل سنت، آنها را به خود مشغول كنند و با ايجاد تفرقه مذهبي و طايفه اي و قبيله اي به حاكميت خود بر عربستان و غارت و چپاول ثروت هاي آن ادامه دهند.

شيخ نمر النمر در يكي از خطبه هايش به خاطر مواضع و ديدگاه هاي تندش در قبال رژيم سعودي گفت كه “مي دانم فردا براي بازداشت من به سراغ خواهيد آمد. خوش مي آييد! اين منطق و راه و روش شماست: “بازداشت” و “شكنجه” و “كشتار"؛ ما از قتل و كشتار نمي هراسيم. ما از هيچ چيز نمي ترسيم.”

وي در قبال سركوبگري هاي رژيم سعودي و مخالفت اين رژيم با برگزاري تظاهرات مسالمت آميز و تجمع هاي اعتراض آميز تأكيد مي كرد كه “همواره به دنبال راه هاي ديگري براي ادامه اعتراضات خود و احقاق حقوق مان خواهيم بود و تظاهرات، يكي از اين راهكارهاست".

اين روحاني عربستاني را بايد از جمله دشمنان سرسخت “نايف بن عبدالعزيز” ولي عهد سابق رژيم سعودي برشمرد. شيخ نمر، همواره انتقادات شديدي را به وي وارد مي كرد.

وي در يكي از خطابه هايش شاهزاده نايف بن عبدالعزيز را به علت شدت خشونت و قساوت و ظلمش عليه مردم عربستان به طور اعم و شيعيان به طور اخص، طاغوت و ستمگري خواند كه در قبرش شكنجه خواهد شد و آتش او را خواهد سوزاند و كرم ها او را خواهند خورد. او در همين خطبه تأكيد كرد كه از مرگ نايف خوشحال خواهد شد.

وي همواره در خطبه هاي نمازجمعه و خطابه هايش نه تنها از آل سعود انتقاد مي كند بلكه از منتقدان سرسخت برخي از رژيم هاي عربي حوزه خليج فارس از جمله آل خليفه است.

 

مرگ به دست کیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1392

درباره اين كه مرگ به دست كيست و چه كسى يا چه كسانى جان هاى انسان ها را مى گيرند مطالبى در فرهنگ دين بيان شده.

قرآن مجيد، مرگ و گرفتن جان ها را به سه طايفه نسبت مى دهد و مسئوليت آن را با سه كس ‍ مى داند.

1. مسئوليت آن با خداست . او جان مخلوقات را مى گيرد. قرآن در اين باره مى فرمايد:

الله يتوفى الانفس حين موتها(1)

«خداوند جان (مخلوقات را) به هنگام مرگ مى گيرد»

2. نسبت مرگ با ملك الموت است . قرآن در اين باره مى فرمايد:

قل يتوفاكم ملك الموت الذى و كل بكم (2)

اى پيامبر به مردم« بگو: ملك الموت مأمور(گرفتن جان شماست)و روح شمارا مى گيرد،سپس به سوى پروردگارتان باز مى گرديد».

3. نسبت آن را به ملائكه داده است . در يك جا مى فرمايد:

الذين تتوفاهم الملائكة طيبين (3)

پرهيزكاران «كسانى هستند كه فرشتگان جانشان را مى ستانند در حالى كه طيب و پاكيزه اند از همه بدى ها و زشتى ها».

در جاى ديگر مى فرمايد:

الذين تتو فاهم الملائكة ظالمى انفسهم (4)

كافران «كسانى هستند كه فرشتگان جانشان را مى گيرند در حالى كه بر خويشتن ستم كرده اند».

چگونه مى شود كه مرگ را گاهى به خدا و گاهى به ملك الموت و گاهى به ملائكه نسبت مى دهند؟ آيا همه آنها با كمك همديگر جان مخلوقات را مى گيرند؟ياهرکدام جان افراد مخصوصى را مى گيرند. در اين باره نظرياتى وجود دارد.من جمله :

قبض روح افراد به حسب رتبه و مقام آنان است . جان افراد كافر و مشرك ، جنايت كار و خيانت كاران ، بى دين ، و بدكاران را ملائكه مى گيرند و روح مؤ منان و زاهدان ، علما و صالحان را ملك الموت و روح دوستان و مقربان الهى را خدا مى گيرد.

• از امام صادق عليه السلام درباره گرفتن جان افراد سئوال شد:

با توجه به اين كه در يك زمان ، بسيارى از مردم در اطراف جهان از دنيا مى روند كه شمارش آنها را جز خدا نداند، اگر تنها ملك الموت قبض روح مى كند با آيات ياد شده چگونه ممكن است ؟

فرمود: خداوند براى ملك الموت دستياران و كمك كارانى از فرشتگان را قرار داده است كه آنها جانها را از طرف ملك الموت مى گيرند، ملك الموت هم علاوه بر جان هايى كه خود گرفته است جانهاى ديگرى كه ملائكه گرفته اند را نيز مى گيرد و همه آنها را خداوند متعال از ملك الموت مى گيرد و به سوى خود مى برد.(5) آيات ذكر شده منافات با هم ندارند؛ زيرا ملك الموت و ملائكه همه فرمان برداران حق و مجريان دستورات او هستند.

اين قضيه درست مانند وزير كشور و استاندار و فرمانداران اوست . وزير كشور استاندارى را به نمايندگى از جانب خود انتخاب مى كند و استاندار هم فرماندارانى را براى اجراى دستورات و انجام كارها و نيازها ماءموريت مى دهد و آنان را به نقاط مختلف مى فرستد.

3 - در اخبار آمده است : ملك الموت ما بين زمين و آسمان قرار دارد، اعوان و انصارش روح انسان ها را از جاى خودشان مى گيرند تا وقتى به گلوى آنان رسيد. در اين هنگام ملك الموت روح ها را مى گيرد و از بدن ها خارج مى كند و به سوى خدا مى برد.(6)

در اين اخبار مى گويد: اول ملائكه جانها را مى گيرند و تا گلو مى رسانند بعد ملك الموت آنان را از بدن خارج مى كند كه هر دو در گرفتن روح دخالت دارند.

4 - نقل شده است : براى ملك الموت حربه و سلاحى است كه بزرگى آن ، از مغرب تا مشرق مى باشد و او بر تمام جهان احاطه دارد و همه مردم را مى تواند در يك لحظه مشاهده كند. هيچ خانه اى نيست مگر آن كه ملك الموت روزى دو مرتبه با اهل آن ديدار مى كند. وقتى ديد انسانى مرگش ‍ نزديك شده است ، با آن سلاحى كه در دست دارد بر سر او مى زند و مى گويد: (به هوش باش ) الان لشكرهاى مرگ به ديدن تو مى آيند(7)

در اين حديث مى گويد: اول ملك الموت با ضربه بر سر انسان مى زند و بعد ملائكه براى قبض روح او آماده مى شوند.

5 - عده اى گفته اند: آن كس قادر بر مرگ انسان است خداوند متعال مى باشد كه شريك و ياورى ندارد. او قبض روح افراد را به ملك الموت واگذار كرده است به طورى كه او قدرت ندارد روحى را جلوتر يا عقب تر قبض كند. ملك الموت دستياران و كمك كارانى دارد كه آنها جانها را از جاى خود بيرون مى كشند تا به گلو رسد و ملك الموت آنها را از جسد بيرون مى آورد.(8)

پاورقی:
1. سوره زمر، آيه 42
2. سوره سجده ، آيه 10.
3. سوره نحل ، آيه 32.
4. سوره نحل ، آيه 28.
5. من لايحضره الفقيه ، شش جلدها، جلد 1، ص 190.
6. كشف الاسرار، ج 7، ص 521.
7. كشف الاسرار، ج 7، ص 522.
8. كشف الاسرار، ج 7، ص 522.

منبع: انسان از مرگ تا برزخ/ نعمت اله صالحى حاجى آبادى

دشمنان زندگی زناشویی

نوشته شده توسطرحیمی 14ام فروردین, 1392

دشمنان زندگی زناشوییبرای آنکه زندگی زناشویی‌تان به خوبی پیش رود، بی‌خود به‌دنبال شگردهای معجزه‌آسا نباشید.
در عوض، می‌توانید از برخی از تله‌هایی که احتمال دارد در درازمدت رشته‌های پیوند‌دهنده بین شما را سست و ضعیف کند، دوری کنید. در اینجا راهنمایی کوچکی در مورد عادات بدی که کاملا باید کنار بگذارید ارائه می‌دهیم!

1- تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی نداشته باشید! شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به یکدیگر باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید که وقتی به رختخواب می‌روید‌، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنکه در این کار زیاد سخت‌گیری نکرده باشید‌، می‌توانید موافقت کنید که در هفته‌، 4 شب تلویزیون خاموش باشد.

2- خانه‌نشینی
به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نمی‌روید! مگر درهای آن رستوران دنج و کوچکی که آن‌قدر عاشق‌اش بودید‌، بسته شده؟ پس آن شب‌هایی که با هم به سینما می‌رفتید و به بگومگوهای پرشور و حرارت می‌پرداختید چی شد؟ و حالا فقط ماهی یکبار آن‌هم فقط برای دیدن دوستان بیرون می‌روید و احتمالا آنها هم برای بازدید پیش شما می‌آیند. دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به‌دست‌آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، از پولی که برای مالیات آن کنار می‌گذاشتید، برای گردش و بیرون رفتن استفاده کنید!

صفحات: 1· 2

شخصیت و کرامت زن

نوشته شده توسطرحیمی 14ام فروردین, 1392

       همان طور كه رسول اكرم (ص) در دوران جاهليت به زنان حيات دوباره ای بخشید حضرت امام (ره) در جهل قرن بيستم و در وانفساي مظلوميت، محدوديت، محروميت، و ستمي كه به زنان مي رفت، حيات دوباره اي به آنان بخشيدند، و شايد بتوان گفت كه حضرت امام احياگر شخصيت زن در عصر حاضر هستند.

       زنان در جوامع اوليه انساني هيچ قدر منزلتي نداشتند، و با آنان مانند بردگان، حيوانات و يا اشياء رفتار مي شد، زن مانند بردگان خريد و فروش و مانند حيوانات با انجام كارهاي سخت وادار مي شد، و به هنگام مرگ همسر او را زنده زنده مي سوزاندند، و همراه شوهر در گور مي گذاشتند، زنان در بعضي از جوامع متمدن آن زمان مثل ايران، روم، و يونان نيز نيز تحت ظلم و ستم مردان بوده، و از كمترين حقوق انساني نيز محروم بودند و تنها وسيله اي براي  لهو و لعب و محفل گرم كن بزرگان و گردانندگان حكومتي بودند، زنان در جامعه ي عرب جاهلي نيز بي ارزش و بي قدر محسوب مي شدند، از بيم قحط و ترس از آوارگی و يا اسير شدن در جنگها دختران را زنده به گور مي كردند. مردان عرب ، زن را در ردیف حيوانات و اشياء محسوب مي کردند و نظام ازدواج بدون هيچ اساسي دستخوش ميل و اراده ي مردان بود، حد و مرزي براي تعدد همسران قايل نبودند، اسلام  كه آخرين دين آسماني است، مقام و موقعيت انساني زن را به او برگردانيد، و زمينه ي رشد و تعالي او را فراهم كرد، قرآن زن و مرد را به طور يكسان مورد خطاب قرار داد:
       « ما شما را از يك زن و مرد بيافريديم» و قرآن تصريح كرد، كه مرد و زن از نظر كرامت و حرمت يكسانند، و تنها برتري آنان بر يكديگر به واسطه ي تقوا و پرهيزگاري آنان است.

 و يا در آيه ي ديگر مي فرمايند:هر كس چه مرد و چه زن، از اعمال صالح انجام دهد، و ايمان داشته باشد، به بهشت داخل مي شود. (نساء، ايه ي 126)

  امام خميني (ره) در اين باره مي فرمايند:
       «اسلام مي خواهد زن و مرد رشد داشته باشند، اسلام زن ها را از آن چيزه هايي كه در جاهليت بوده، نجات داده است، آن قدر كه اسلام به زن خدمت كرده، خدا ميداند، به مرد نكرده»

صفحات: 1· 2

مرگ شکننده لذت ها

نوشته شده توسطرحیمی 13ام فروردین, 1392

به ياد مرگ و سراى بعد از آن (عالم برزخ و قيامت ) بودن ، بهترين موعظه و سازنده ترين اندرز براى هر انسان است و توجه داشتن به آن ، اثر عميقى در شكستن شهوات و پايان دادن به آرزوهاى دور و زدودن زنگار از آئينه دل دارد.

غفلت نمودن از مرگ ، انسان را به پستى ، بى باكى ، بى دينى و بى غيرتى مى كشاند، قلب را مى ميراند و او را از هر حيوانى گمراه تر و فرومايه تر مى كند.

در روايات از معصوم عليه السلام وارد شده :

انسان زيرك و مؤ من كسى است كه دائما به ياد مرگ باشد و هيچ وقت از آن غفلت نكند. به چند روايت توجه كنيم .

1 - از حضرت رسول صلى الله عليه و آله سئوال كردند:

زيرك ترين مؤ منان چه كسانى هستند؟

فرمود: كسى كه بيشتر به ياد مرگ بوده و خود را براى آن آماده كند.
2 - نيز از آن حضرت سئوال كردند:

زاهدترين مردم كيست ؟

فرمود: كسى كه قبر و عذاب هاى آن را از ياد نبرد، فريب زينت هاى دنيا را نخورد، سراى جاودان را بر اين دنياى زودگذر برگزيند، فردا را از عمر خود حساب نكند و خود را آماده مرگ نمايد.
3 - هم چنين فرمود: زياد به فكر نابودكننده لذت ها باشيد. عرض شد: يا رسول الله ! آن چيست ؟ در پاسخ فرمود: مرگ است . آن كسى كه به حقيقت ، از مرگ ياد مى كند در وسعت و گشايش زندگى باشد، غرورش ‍ برطرف شود، دنيا بروى تنگ گردد، اگر در مضيقه و سختى باشد با ياد مرگ ، از فشار فكرى رهايى يابد و دنيا در نظرش وسيع و گسترده شود.
4 - از امام صادق عليه السلام در اين باره نقل شده : به ياد مرگ بودن ، خواهش ها و هوس هاى نفسانى و شهوتهاى سركش را در درون آدمى مى ميراند و ريشه هاى غفلت را از دل مى كند، قلب و دل را به وعده هاى الهى نيرو مى بخشد، طبع و خوى بندگى را در نهاد انسان نرمى مى دهد و لطافت مى آفريند، نشانه هاى هواپرستى و رنگ و زنگارهاى دل باختگى به دنيا را در هم مى شكند، شعله هاى حرص و طمع را خاموش مى كند، دنيا را در نظر انسان پست و كوچك مى گرداند.

اين است معنى سخن پيامبراسلام صلى الله عليه و آله که فرمود:

«يك ساعت فكر كردن از هفتاد سال عبادت بهتر است .»

به فكر مرگ بودن ، انسان را از گناه باز مى دارد، او را به سوى كارهاى نيك فرا مى خواند، ايمان را در دل مى آفريند، به زندگى و حيات انسان معنى و جهت مى دهد.

خير و خوشبختى براى آن كسى است كه ملائكه هنگام آمدن مرگ او را تكريم و احترام كنند و به شايستگى بدرقه نمايند.

خداوند متعال ، «مرگ » و حيات را در چند جاى قرآن فقط به خود نسبت مى دهد. در يك جاى آن فرموده :

« له ملك السموات و الارض لا الله الا هو يحيى و يميت»

«خداوندى كه حكومت آسمان ها و زمين از آن او است ، خداوندى كه معبودى شايسته پرستش جز او وجود ندارد، خداوند، زنده مى كند و مى ميراند و نظام حيات و مرگ به در آيه ديگر مى فرمايد:

« و الله يحيى و يميت»

خداوند، زنده مى كند و مى ميراند (و بهر حال مرگ و حيات به دست او است) .

فقط در يكى از آيات به علت مرگ و حيات انسان اشاره كوتاهى مى كند. آن جا كه مى فرمايد:

« الذى خلق الموت والحياة ليبلوكم ايكم احسن عملا و هو العزيز الغفور»

« (خداوند) آن كسى است كه مرگ و حيات راآفريد تا شما را بيازمايد كه كدام يك بهتر عمل مىكندواوعزيز و غفور است» .

در آيه ، نخست آفرينش مرگ و حيات را به عنوان نشانه قدرت بى پايانش ‍ معرفى مى كند. سپس مى فرمايد:

هدف از اين آفرينش ، حسن عمل است . آزمايشى كه به عنوان هدايت انسان ها به سوى قرب پروردگار خواهد بود.

ثانيا، دنيا را به عنوان يك ميدان آزمايش معرفى كرده است ، ميدانى براى آزمايش«بهترين افراد از نظر عمل »و طبعا عمل بهتر و خالص تر، زهد فزون تر، عقل و خرد كامل تر، خداترسى قوى تر، عمل كرد بيشتر به اوامر و نواهى خدا، بيشتر به ياد و آماده مرگ بودن و تهيه زاد و توشه براى مسافرت به سوى آخرت ، همه از مصاديق حسن عمل است .

انسان از مرگ تا برزخ/نعمت اله صالحى حاجى آبادى

نقش حوزه در برپایی درس خارج فقه زندگی

نوشته شده توسطرحیمی 5ام فروردین, 1392

     من نمی‌دانم چه‌طور در مورد یک جزء کوچکی از یک عبادت که تقریباً قطعی است و اختلافی در مورد آن، بین علما نیست، چند سال در درس خارج، بحث می‌کنیم. البته ارزش خودش را دارد، ولی سؤال من این است که آیا ده‌ها هزار آیه و حدیث که راجع به همه ابعاد زندگی است، ارزش این را ندارد که ۵ تا درس خارج فقه دقیق، داشته باشد؟ آیا ارزش ندارد که ما ده تا کرسی داشته باشیم و این آیات و روایات را بررسی کنند؟ در این کرسی‌ها بنشینند و این روایات و آیات را دسته‌بندی و بحث کنند. با همان دقّتی که در فقه و اصول انجام می‌شود. در حوزه علمیه، این ظرفیت وجود دارد. این‌ها اجتهاد می‌خواهد، همان‌طور که مباحث عبادی، اجتهاد می‌خواهد. اگر حوزه علمیه در باب فقه و اخلاق، سبک زندگی اسلامی مطابق با امروز را درست تبیین اجتهادی نکند، علوم اجتماعی و علوم انسانی غرب و مکاتب آن‌ها، این کار را براساس مبانی خودشان انجام داده‌اند و حاضر و آماده، به خورد جامعه ما می‌دهند. باید از کلّیات عبور کرد و وارد جزئیات شد. و إلا به‌جای ما، رسانه‌های غرب و سینماهای غرب و علوم اجتماعی‌شان، برای جامعه ما و حتّی برای بچّه‌های من و شما، عملاً سبک زندگی ساخته‌اند و می‌سازند. الان ادبیات حرف‌زدن بچّه‌ها با پدرها و مادرها دارد تغییر می‌کند. یک‌زمانی ما به خواب هم نمی‌دیدیم که یک بچّه، پدر یا مادرش را با اسم کوچک صدا بزند. اما الان تحث تأثیر همین فیلم‌ها، این کار دارد انجام می‌شود.

قسمتی از سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی/ادیان نیوز

دلنوشته : مادر

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1392

سلام

شما خوبيد ، راستشو بخواهید من خوب نيستم ، از لحاظ جسمي نه ، يه جورايي اصلاً خنده به دلم نميآد ، نميدونم چي شده دلم اختيارش دست خودش نيست ، انگار آرامش خودش رو از دست داده ،

مثه ……مثه كسي كه يه چيز باارزش رو گم ميكنه يا از دست ميده ، چه جوري بگم يه چيز مثه ….. مثه مادر .

دلم زير و رو شد ،

             مادر ، 

            عجب شاهكاري درست كرده خدابراي دلاي ما بيچاره ها ،

               يعني اونقدر عجيبه خلقت مادر كه دل تمام كائنات براي موجودي به نام مادر مي تپه ، حتي با شنيدن اسمش هم آروم ميشيم.

خدانكنه يه مو از سر مادرت كم بشه.

آخ ، يادم نبود اين همه نگراني بابت اينه كه داريم به فاطميه نزديك مي شيم ، يه دوست برام نوشته بود:

فاطميه قفل غم را شد كليد      چونكه داردهم شهيده هم شهيد

وقتي فكر مي كنم مي بينم كه دل همة ما با نام مادرمون فاطمه عجين شده ويه جورايي ميشه گفت بدون مادرحتي نفس هم نمي تونيم بكشيم .

چه غمي داره فاطميه ، چه غمي داره حيدر ،

چه غمي دارن بچه هاي حيدر ……

ولي با خودم ميگم درست ميشه بي بي جان ، مطمئن باش نميذاريم فاطميه بدون قصاص باشه ، البته ما به فرمان سيد علي خودمون رو آروم نگه داشتيم ،

ولي آرامش قبل از طوفان ، طوفاني كه فقط يه ناخدا مي تونه به مقصد برسونش…..

«يارَبَّ الْحُجَه ، بِحَقِ الْحُجَه ، اِشْفِعْ صَدْرِ الْحُجَه ، بِظُهُورِالْحُجَه»

معرفی نرم افزار چندرسانه ای مناظره علمای شیعه و سنی(شبهای پیشاور)

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1392

نرم افزار چندرسانه ای مناظره علمای شیعه و سنی(شبهای پیشاور)

نرم افزار حاضر که بصورت چند رسانه ای (multimedia) تهیه گردیده است؛ مجموع مناظرات آیت الله سید محمد سلطان الواعظین شیرازی (بصورت اجرای رادیویی) با 6 تن از علمای اهل سنت می باشد.

نکته جالب اینکه در این مناظره استاد سلطان الواعظین با استناد به منابع روایی اهل سنت موفق شده به علمای سنی فایق آید و بسیاری از آنان را شیعه نماید.

مصاحبه های دیگری نیز از شخصیتهای مختلف و همچنین پرسش و پاسخ های قوی و متقن از آیت الله حسینی قزوینی نیز در این لوح فشرده گنجانده شده است.

+ مصاحبه با دکتر عصام العماد و دکتر تیجانی (علمای وهابی شیعه شده)

این لوح فشرده شامل بسیاری از مباحث مهم شیعه و سنی و اثبات حقانیت شیعه می باشد که با نام شبهای پیشاور در اختیار جویندگان حق و حقیقت قرار می گیرد
امید است که موجبات خوشنودی حضرات معصومین (علیهم السلام) را فراهم سازد.

نرم افزار چندرسانه ای مناظره علمای شیعه و سنی(شبهای پیشاور)

برخی موضوعات اشاره شده در مناظره:
1- آوردن دلائل بسیاری مبنی بر اینکه فرزندان حضرت زهرا (س) وارث پیامبر اسلام هستند
2- جواب به اشکال تراشی ها در رابطه با مذهب تشیع
3- مقام سلمان، ابوذر، مقداد و عمار
4- چگونگی پذیرفتن مذهب حقه تشیع توسط ایرانیان
5- بحث در رابطه با توسلات، زیارات، شفاعت، سجده بر خاک و … اثبات آنها
6- حیّ و حاضر بودن ائمه اطهار (ع)
7- حقیقت و شناخت امامت
8- حدیث حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشتند
9- حدیث فاطمه بهترین زنان اهل عالم است
10- حدیث علی محبوبترین مردان نزد پیامبر است
11- سیصد آیه در شأن حضرت علی (ع)
12- در بیان حالات و شیوه زندگی و جهاد آن حضرت
13- فلسفه قتل عثمان
14- واقعه حدیبیه
15- اتحاد نفسانی امیرالمومنین با حضرت رسول اکرم (آیه مباهله)
16- حدیث ثقلین و سفینه
17- مظلومیت حضرت علی (ع) و فاطمه الزهرا(س)
18- فلسفه صلح امام حسن و قیام امام حسین (ع)
19- ظهور مذهب جعفری
20- در عهد شکنی صحابه
21- دشنام دادن به علی دشنام دادن به پیامبر است
22- اثبات نحله بودن فدک
23- شأن نزول آیه تطهیر
24- اشاره به حالات عایشه
25- اتحاد و وحدت بین شیعه و سنی
26- و…

نوروز در بروجرد

نوشته شده توسطرحیمی 28ام اسفند, 1391

امام صادق (عليه‌‌ السلام):

إِذا كانَ يَوْمُ النَّيرُوزِ فَاغْتَسِلْ وَالبَسْ أَنْظَفَ ثِيابِكَ وَتَطَيَّبْ بِأَطْيَبِ طِيبِكَ وَتَكُونُ ذلِكَ اليَوْمَ صَائِماً.

چون نوروز فرا رسيد، غسل كن وپاكيزه‌ترين جامۀ خود را بپوش، با بهترين عطر، خود را خوشبو كن و آن روز را روزه بدار.

میزان الحکمه، ح14610

 ● استقبال از نوروز:

     نوروز در منطقه بروجرد همانند سایر مناطق کشور از مقام و اهمیت بالایی برخوردار است و بروجردی ها این آئین باستانی برا با شکوه تمام برپا می دارند. با شروع اسفند ماه، خریدهای شب عید آغاز می شود و جمعیت شهری و روستایی زیادی هر روزه در خیابانهای اصلی شهر تردد می کنند که باعث راهبندان و آشفتگی خیابانها و پیاده روها می شود. دستفروشان فرصت را غنیمت شمرده و بساط خود را در خیابانها می گسترانند. بازار بروجرد در این ماه به شدت فعال است و شیرینی، آجیل، مواد غذایی و رخت عید مهمترین کالاهایی هستند که به فروش می روند. با نزدیک شدن به شب عید بر شلوغی بازار افزوده می شود به نحوی که معمولا در چند روز آخر سال خیابانهای منتهی به بازار بروجرد نظیر جعفری، خیام و صفا کاملا توسط دستفروشان مسدود می شوند و تردد ماشین در این مسیرها ممنوع می شود. این بازار تا چند دقیقه مانده به آغاز سال نو همچنان پابرجاست و بعد از تحویل سال نو به یکباره برچیده می شود. طبیعت بروجرد به گونه ای است که در نیمه دوم اسفند و نیز سراسر فروردین بارندگی فراوانی دارد. به همین روی ممکن است گاه بارش شدید باران موجب بر هم خوردن موقتی بازار شب عید، کند شدن دید و بازدیدها و یا ناتمام ماندن تفریح سیزده بدر شود. بروجردی ها علاقه زیادی به گذراندن تعطیلات نوروزی در شهر خود دارند و معمولا سفر به دیگر مناطق را به زمان دیگری موکول می کنند.

     گردگیری یا خانه تکانی معروف به گرتوئه معمولا از اوایل اسفند شروع می شود و یک هفته مانده به عید به پایان می رسد. معمولا هر خانواده یک یا دو هفته با گردگیری خانه مشغول است. در این زمان فرشها، پرده ها و لباسها را برای نظافت به فرش شویی ها و خشک شویی ها می دهند و یا آنها را در خانه می شویند. وجود فرشهای رنگارنگ آویخته از بامها، جلوه زیبایی به خیابانهای شهر می دهد. گردگیری به نوعی همراه با بازیابی مواد بی مصرف است و خانواده ها به این ترتیب خانه تکانی واقعی انجام می دهند.

صفحات: 1· 2


 
مداحی های محرم