موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
حکمت یک سکوت
نوشته شده توسطرحیمی 13ام تیر, 1394حجة الاسلام فلسفى با آنكه در زمان طاغوت، از منتقدان مهمّ و برجسته مسائل اجتماعى بود امّا بعد از پيروزى انقلاب اسلامى در منبر و سخنرانى لب به انتقاد از حكومت اسلامى نگشود زيرا اين كار را به مصلحت نمى دانست. او خود در جواب عدّه اى از اهل فضل، چنين گفت:
«آقايان! بله من در زمان شاه انتقاد مى كردم. انتقاد من به ضرر شاه و به نفع رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) و دين خدا بود امّا الآن انتقاد نمى كنم براى اين كه انقلاب ما اسلامى است.
اگر از سوء اعمال بعضى ها به نام «دولت» انتقاد كنم چيزى حاصل پيغمبر(صلى الله عليه وآله)نمى شود، ولى آمريكا استفاده مى كند و من نمى خواهم كه به نفع آمريكا سخنرانى كنم.
وظيفه ام را به طور خصوصى انجام مى دهم. آن فردى كه بايد به واسطه سوء عملى كه داشته مورد انتقاد قرار گيرد با تلفن به او مى گويم كه… شما بايد عمل خود را اصلاح كنيد و تغيير روش دهيد.»
حجة الاسلام فلسفى اين مطلب را با امام خمينى(ره) نيز در ميان گذاشت و ايشان هم نظر جناب فلسفى را تأييد كردند و فرمودند شما انتقاد نكنيد… در حكومت پيغمبر(صلى الله عليه وآله) نيز برخى كارهاى ناشايست را افرادى مرتكب مى شدند كه تك تك بد بود ولى دولت پيغمبر(صلى الله عليه وآله) بر اساس اسلام بود، بنابراين شروع انتقاد در منابر مصلحت نيست.
پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام
مبارزه با فساد
نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1394آیت الله محمد كوهستانى (ره):
“خدا مى داند ما نمى خواهيم كسى را فريب بدهيم”
آية الله كوهستانى از مفاسد روز افزون اجتماعى و حركت هايى كه سقوط اخلاقى اجتماع را به دنبال داشت، سخت آزرده خاطر مى شد. در زمان طاغوت، در شهر نكا، شخصى در پى احداث ساختمان براى سينما برآمد. از آن جا كه در آن زمان، سينما لانه فساد بود، آية الله كوهستانى بانى ساختمان را فراخواند و با شيوه شايسته اسلامى، او را منصرف ساخت و در نتيجه، ساختمانى كه به منظور ترويج منكرات آماده مى شد، به مسجد تبديل گرديد و آية الله كوهستانى نخستين نماز جماعت را در آن اقامه فرمود. بانى ساختمان به مناسبت اين كه چنين توفيقى را به دست آورده بود، نام مسجد را «توفيق» نهاد.
محاكم قضايى رژيم پهلوى با مردم بدرفتارى مى كردند.رشوه خوارى در بين آنان رواج داشت. به شكايات مردم رسيدگى نمى كردند. از اين جهت، مردم براى حلّ اختلافات خود به آية الله كوهستانى مراجعه مى كردند. گاهى منازعات عميق و پيچيده را كه طرفين دعوا از اصلاح آن نا اميد مى شدند، به آسانى حل و فصل مى كرد وبين افراد آشتى برقرار مى نمود.
آية الله كوهستانى فرمود: در ايّام اشتغال به تحصيل در مشهد، طىّ رؤيايى راستين مشاهده كردم كه در صحن عتيق حضرت على بن موسى الرضا(عليه السلام) هستم، صحن مملو از علما بود. در همين حال، فردى از ميان جمعيت برخاست و بر منبر رفت و به چپ و راست خود نظر افكند و با حال تمسخر و اهانت آميز، علما را نگريست. مدتى بعد، رضاخان روى كار آمد و از جانب استعمار مأمور بر اندازى دين و روحانيت از صحنه و سياست شد. او مى خواست اسلام را از متن جامعه حذف كند، امّا خداوند ريشه اش را كند و به بدترين شكل ممكن در دنيا عذابش داد و در جايى دوردست هلاك شد.
آية الله كوهستانى وضع رضاخان را در عالم برزخ، مشاهد كرددر حالى كه سياه، سوخته و متعفن به نظر مى رسيد و مارى به يك پايش پيچيده بود. ايشان افزوده بود: اين مار به خاطر آن است كه او، آية الله سيد حسن مدرّس را به شهادت رسانيد.
رؤياى راهگشا
نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1394فخرالمحققين در حاشيه دليل 151 كتاب الفين درباره اين بخش از زندگى خويش مى نويسد:
«آن گاه كه در موقع پاكنويس كتاب حاضر به اين دليل رسيدم، آن موقع با يازدهم جمادى الاخر سال 726 هجرى همزمان بود و من در ناحيه آذربايجان به سر مى بردم، به ذهنم آمد كه دليل مزبور مشابه ادّله خطابى است.
و شايسته نيست كه آن را در رديف ادّله برهانى قرار داد. به همين مناسبت، در پاكنويس آن توقف نمودم. همان شب پدرم، علاّمه را در خواب ديدم در حالى كه از شدت ناراحتى، حزن و اندوه سراپاى مرا فرا گرفته بود. به مجرد ملاقات پدر، به شدّت گريستم و از تعداد اندك مددكاران و زيادى دشمنان و كارشكنى مخالفان و دروغ سازى و تهمت هاى نارواى آنان كه به من نسبت مى دادند، به پدر بزرگوارم شكايت كردم و اظهار داشتم:
كارشكنى و آزار آنان آن قدر مرا به ستوده آورده است كه ناچار جلاى وطن نموده و به اراضى آذربايجان روى آورده ام.
پدرم فرمود: بس كن، عزيزم!
با اين شكوه ها و ناله ها بند دلم را پاره كردى!
من ترا به خداى بزرگ سپرده ام
او تكيه گاه و پشتيبان هر كسى است كه پشتيبانى ندارد،
اوست كه پاداش بدى را به خوبى مى دهد
او سلطان دانا و دادگرى است كه بر هر چيزى تواناست،
ذره هاى كوچك از ديدگاه تيزبين او دور نمى باشد.
مطمئنم كه بهره هاى آخرت برايت از نعمت هاى زودگذر دنيوى ارزنده تر است
و هر كس كارهاى آخرتش را به تأخير اندازد، او زيانكار است
و تو سود خواهى برد.
آيا نمى خواهى به نعمت هايى دست يابى كه در بهشت بدون دسترنج در اختيار تو قرار بگيرد.
"انديشه هاى آسمانى"
نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1394
نصیحت هایی از آیت الله سيد رضا بهاء الدينى (ره):
اينك نگاهى درس آموز به قريب يك قرن عشق و انديشه و تجربه و تلاش مى كنيم حرفهايى گوارا از انديشه هاى ناب و نورانى او بهره مى بريم
«بايد از سرعت بى مورد و تند خواندن مضرّ پرهيز كرد توجه به كميت و مقدار نداشت، به كيفيت و چگونگى تحصيل انديشيد خوب خواندن و دقت لازم موجب تشويق در ادامه تحصيل شده، توفيق انسان را زياد مى كند، عمق بيشترى براى دانش ايجاد مى شود و تحصيل و تدريس موفق پيدا مى كند و سرانجام در جامعه مفيد مى گردد»
بنده در نوجوانى، با نشاط فراوان، حدود شانزده ساعت كار علمى و فكرى داشتم و مجهولات و نقاط ابهام درسهايم را به اين طريق حل مى كردم نشاط درس براى تحصيل انسان بسيار مفيد و ضرورى است انسانى كه با نشاط است، خوابش كم اتلاف وقتش كم و صحبتهاى غير ضرورى اش كمتر است و تمام همتش درس است و تحصيل»
«بنده قبل از سال 42، درس خارج فقه داشتم يك سال هنگام شروع، احساس كردم ساعت درس بنده با درس آقا روح الله ]خمينى [همزمان است، به خاطر تقويت درس ايشان و احترام به آن بزرگوار، درس خود را تعطيل كردم.
پس از پيروزى انقلاب - چون دادگاههاى كشور به نظر روح الله عمل مى شد - بنده درس خارج قضا را تعطيل كردم، مبادا نتيجه بحث ما مخالفت با نظرهاى ايشان تلقى شود و موجب اختلاف و يا تضعيف نظام گردد
ظلمت خودبيني
نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1394
حضرت امام خمینی(ره):
ما الان در یک چاهی واقع شدهایم،
در یک ظلمتی واقع شدهایم که بالاترین ظلمتها است
و آن ظلمت انانیت است
و اگر چنانچه از این ظلمت جارج نشویم، از این چاه خارج نشویم و از انانیت بیرون نرویم از این توجه به خود و خود خواهی و اینکه دیگران را هیچ و خود را همه چیز بدانیم الهی نخواهیم شد هر چه طرح بشود آن هم تا به نفع خودش است واقعا قبول میکند، اگر به نفع خودش نباشد حق هم باشد قبول نمیکند، یک چیزی برای این باشد فورا باورش میآید اگر به ضدش باشد اصلا به این زودیها باورش نمیآید. اینها همه انانیت است، همه گرفتاریهای شما و همه گرفتاری بشر از همین جاست،
نزاع سر خودخواهی است، نزاع سر این است که من به طرف خودم میکشم و شما هم به طرف خودتان، مادامی که اینطور هست، الهیت در کار نیست، همان پرستش نفس است، حالا که میتواند از این خارج بشود؟…
اول باید از این بیت خارج شد اول قدم این است که انسان قیام کند، قیام لله، بیدار بشود، خواب انسانی، ما خوابیم همه الان خوابیم وقتی که موت حاصل شد آن وقت تنبه پیدا میشود که چه هیاهو بوده است؟…
خدا کند که موفق بشویم برای اینکه از چاه بیرون برویم و تبعیت کنیم از اولیای خدا برای اینکه آنها از این مهلکه نجات پیدا کردهاند و خارج شدهایم.[تفسیر سوره حمد، ص 31، 32، 34، 37.]
منبع: کتاب روح عرفانی روح الله/ محمد رضا رمزی اوحدی
موسسه توسعه فرهنگ قرآنی، 1378.
بی طرفی دردعوای حق و باطل معنا ندارد/باید مقابل باطل ایستاد.
نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1394رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب:
در شب ولادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی علیه اسلام، جمعی از اهالی فرهنگ، اساتید شعر و ادب فارسی، شاعران جوان و پیشکسوت کشور و تعدادی از شاعران از کشورهای هند، پاکستان، افغانستان، تاجیکستان و آذربایجان، با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار با تبریک ولادت با سعادت امام حسن مجتبی علیه اسلام، اثرگذاری کم نظیر شعر را زمینه ساز ایجاد مسئولیت های سنگین برای شاعر خواندند و با تأکید بر ضرورت دفاع صریح شعر شرافتمندانه از جبهه حق در مقابل جبهه باطل و سلطه دستگاههای تبلیغاتی آن در دنیا، خاطرنشان کردند: شعر انقلاب، شعری است که در همین جهت و در خدمت اهداف انقلاب یعنی عدالت، انسانیت، وحدت، رفعت ملی، پیشرفت همه جانبه کشور و انسان سازی باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به امکان استفاده دو سویه از ابزار مؤثر شعر در جهت «هدایت مخاطب» یا در مسیر «ساقط کردن او به سمت کج راهه»، افزودند: امروز با گسترش ابزارهای رسانه ای جدید، برخی دستها در صدد هستند که با انحراف شعرِ جوانان از فضای لطیف و با احساس حماسی و انقلابی، شعر را در خدمت فرهنگ لجام گسیخته و به دور از هنجارهای انسانی و تحت تأثیر غرایز جنسی، نفع طلبی شخصی و ستایش ظلم قرار دهند.
رهبر انقلاب با تمجید از ایستادگی برخی شاعران جوان در برابر این فضای مسموم تأکید کردند: این ایستادگی نشانه همان مسئولیت شناسی است و امروز هر شعری که بر ضد ظلم و در راستای اهداف امت اسلامی از جمله درباره یمن، بحرین، لبنان، غزه و فلسطین، و سوریه گفته شود، مصداق شعر حکمت آمیز است.
ایشان در همین زمینه، دعوت به «بی طرفی شاعر در دعوای حق و باطل» را بی معنی خواندند و تأکید کردند: اگر شاعر و هنرمند نسبت به جنگ حق و باطل بی طرف باشد، در عمل استعداد و نعمت خدادادی خود را ضایع کرده و چنانچه در خدمت جبهه باطل قرار بگیرد، کار او خیانت و جنایت است.
دانلود بیانات در دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب فیلم کامل [عرض فیلم]
دانلود بیانات در دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب صوت
افتتاح سیستم پرداخت اینترنتی وجوه شرعی دفتر مقام معظم رهبری
نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1394
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری در پی درخواستهای مردمی، سیستم پرداخت اینترنتی وجوهات شرعی را افتتاح کرد.
دستیابی به این سیستم از اینجـــا امکان پذیر است.
راهنمای وجوهات شرعی
وجوهات شرعی شامل موارد زیر می باشد:
- خمس
- زکات
- فطریه
- صدقه
- مظالم
- کفارات
- نماز و روزه
- تبرعات و امور خیریه
- ختم قرآن
- در صورتیکه مورد پرداختی خارج از موارد مذکور باشد می بایست هماهنگی لازم با دفتر وجوهات انجام گیرد.
- برای پرداخت وجوهات شرعی به صفحه پرداخت مراجعه کنید.
- کلیه دارندگان کارت های بانکی عضو شتاب با داشتن رمز دوم قادر به پرداخت از این طریق می باشند.
- به منظور پرداخت بیش از یک مورد وجوه شرعی می توانید در صفحه پرداخت از دکمه +وجوه دیگر استفاده کنید .
- نماز و روزه قضا به ترتیب بصورت یکسال و یک ماه انجام شده و غیر قابل تبدیل به واحدهای کوچکتر است.
جدول مبالغ وجوهات بصورت زیر است:
ردیف | مورد | مبلغ (ریال) |
1 | یک سال نماز قضا | ۱۱،۰۰۰،۰۰۰ |
2 | یک ماه روزه قضا | ۷،۰۰۰،۰۰۰ |
3 | کفاره یک روز قضای روزه عمد (اطعام ۶۰ فقیر) | ۱،۲۰۰،۰۰۰ |
4 | کفاره یک روز قضای روزه عذر | ۲۰،۰۰۰ |
5 | حداقل فطریه برای هر نفر | ۷۵،۰۰۰ |
6 | کفاره عهد برای هر مورد (اطعام ۶۰ فقیر) | ۱،۲۰۰،۰۰۰ |
7 | کفاره قسم یا نذر برای هر مورد (اطعام ۱۰ فقیر) | ۲۰۰،۰۰۰ |
8 | یک دوره ختم قرآن | ۲،۵۰۰،۰۰۰ |
مسئوليت شرعی اشتباه در محاسبه مبالغ بر عهده پرداخت کننده است.
در صورت بروز هرگونه سوال و یا مشکل با شماره تلفن ۶۴۴۱۲۴۲۴ ۰۲۱ تماس حاصل فرمایید.
ساعات خاص دعا
نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1394
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[1].
تأثیر ساعات خاص در دعا
ما در باب روز داریم که یک وقت خاصی از روز بر روي دعا مؤثر است. در آیه پانزدهم سوره مباركه رعد آمده است:
«وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ». یعنی هر آنچه در آسمان و زمین است خواه ناخواه، « و سایه های آن ها، بامدادان و شامگاهان برای خداوند، سجده می کنند[2].
در ذیل اين آیه شریفه روایتی از امام ششم(علیه السلام) آمده كه حضرت فرموند:
«هُوَ الدُّعَاءُ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهَا وَ هِيَ سَاعَةُ إِجَابَةٍ»[3]. یعنی منظور آيه، دعا كردن در اين زمان ها است و اين ساعت ـ قبل از طلوع و غروب آفتاب ـ زمان استجابت دعا است. روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) است که حضرت فرمودند:
«إِنَّ الدُّعَاءَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهَا سُنَّةٌ وَاجِبَةٌ»[4]. دعا كردن قبل از طلوع خورشيد و قبل از غروب آن، از احکامی است که روي آن تأکید شده است. روایت دیگري باز هم از امام صادق (علیه السلام) است كه حضرت فرمود:
«إِذَا كَانَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ فَعَلَيْكَ بِالدُّعَاءِ وَ اجْتَهِدْ وَ لَا يَمْنَعُكَ مِنْ شَيْ ءٍ تَطْلُبُهُ مِنْ رَبِّكَ وَ لَا تَقُولُ هَذَا مَا لَا أُعْطَاهُ وَ ادْعُ فَإِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ»[5]. قبل از طلوع آفتاب و غروب آن دعا كن و بر دعا كردن و خواسته اي كه از پروردگارت داري اصرار نما و چنين نگو كه اين خواسته من اجابت شدني نيست؛ دعا كن؛ چون پروردگارت هر كاري را كه بخواهد، انجام مي دهد.
«میرزا جواد آقا ملکی تبریزی» و عنایتی که به علامه حسنزاده آملی شد
نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1394امام خمینی(ره) خطاب به استاد مطهری فرموده بود:
در قبرستان قم یک مرد خوابیده و او حاج میرزا جواد آقا تبریزی است.
امام آنچنان به میرزا جواد ارادت داشت که پس از بازگشت از فرانسه به زیارت قبر ایشان رفت و با تحت الحنک عمامه خویش غبار سنگ قبر استاد را زدود.
ماجرای عنایت آیت الله ملکی تبریزی به علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی مینویسد:
راقم سطور پس از آنکه از مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى آگاهى یافت، تا مدّت مدیدى مىپنداشت که قبر آن جناب در نجف اشرف است. تا اینکه در شبى از نیمه دوم رجب هزار و سیصد و هشتاد و هشت هجرى قمرى در حدود سه ساعت از شب رفته، با جناب آیة الله آقا سید حسین قاضى طباطبائى تبریزى برادر زاده مرحوم آقاى حاج سید على آقاى قاضى، در کنار خیابان ملاقات اتفاق افتاد. با جناب ایشان در اثناى راه از مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى سخن به میان آوردم و سؤال از تربتشان کردم، فرمودند: قبر ایشان همین شیخان قم نزدیکى قبر مرحوم میرزاى قمى صاحب قوانین است و لوح قبر دارد.
من به محض شنیدن اینکه لوح قبر دارد از ایشان نپرسیدم که در کدام سمت قبر میرزاى قمى و چون با جناب آقاى آسید حسین قاضى خداحافظى کردم شتابان به سوى شیخان قم رفتم که مبادا در را ببندند، رفتم به شیخان و بسیارى از الواح قبور را نگاه کردم که بعضى را تا حدّى تشخیص دادم و بعضى را چون شب بود و برقهاى آنجا هم بسیار ضعیف بود تشخیص دادن بسیار دشوار بود؛ با خود گفتم حالا که شب است و تاریک است باشد تا فردا، داشتم از شیخان به در مىآمدم ولى آهسته آهسته که باز هم نظرم به الواح قبور بود که دیدم شخصى ناشناس از درب شرقى شیخان وارد قبرستان شده است و مستقیم به سوى من مىآید تا به من رسیده گفت: آقا قبر آمیرزا جواد آقاى ملکى را مىخواهید؟ و مرا در کنار قبر آن مرحوم برد و از من جدا شد و به سرعت به سوى درب غربى شیخان رهسپار شد که از قبرستان بدر رود، من بىاختیار تکانى خوردم و مضطرب شدم و ایشان را بدین عبارت صدا زدم و گفتم آقا من که قبر ایشان را مىخواستم اما شما از کجا مىدانستید؟ آن شخص در همان حال که به سرعت به سوى درب غربى شیخان مىرفت، صورت خود را برگردانید و نیمرخ به سوى من نموده گفت: ما مشتریهاى خود را مىشناسیم!
خبرگزاری فارس
درد اصلى مرض قلب و روح است
نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1394
آيت الله حق شناس درباره چگونگى آشنايى اش با سيد على مفسّر مى گويد:
«به شيخ محمد حسين زاهد گفتم شما ديگر براى من كافى نيستيد.
ايشان فرمود: با هم مى رويم و شخصى را كه براى شما مفيد باشد، پيدا مى كنيم. با هم اشخاص و علماى فراوانى را ملاقات كرديم تا آنكه شبى در عالم رؤيا مشاهده كردم به مجلسى رفته ام كه شخصى از اهل علم نشسته است. فرداى آن شب با شيخ محمد حسين زاهد به مجلس مرحوم سيد على مفسّر رفتيم. ديدم عجب! همان شخصى است كه ديشب در خواب ديده ام.
فهميدم ايشان همان شخصى است كه مقصود من است.»
حجة الاسلام جاودان در مورد سيد على مفسّرمى گويد:
«در مورد سيد على مطالب بسيار كمى نقل شده است. اگر ايشان در حوزه علميه قم يا نجف مى ماند بيشتر محل توجه بود. او در تهران هفت دوره تفسير گفت و خواص و عوام از محضر ايشان بهره بردند. يادم هست كه آيت الله ميرزا عبدالكريم حق شناس مى فرمود:
ايشان خيلى هيبت داشت و ما نمى توانستيم خيلى نزديك ايشان بشويم.
هر وقت سؤالى داشتيم، در درس خود جواب آن را مى داد. يك بار در جوانى مرض سل گرفتم و از سينه ام خون مى آمد. تمام پس انداز خود را صدقه دادم تا از اين مرض كه در آن وقت صعب العلاج بود رهايى يابم. شب در خواب بزرگوارى را ديدم و حال خود را بر ايشان عرضه كردم، فرمود:
درد ظاهر چيزى نيست،
درد اصلى مرض قلب و روح است،
به فكر آن باش!
سپس دستى به سرم كشيد و درد مرتفع شد. فردا صبح خدمت سيد على مفسّر (ره) رسيدم و خواب خود را نقل كردم.
ايشان فرمود: بارك الله! اما حالا فكر نكنى چون حالت خوب شده پرهيز را ترك كنى پرهيزت را ادامه بده.»
پژوهشکده باقرالعلوم(علیه السلام)