۱۰ توصیه رهبر انقلاب دربارهی آداب نماز
نوشته شده توسطرحیمی 27ام فروردین, 1396
یكی از توصیههای رهبر انقلاب به جوانان در سالهای متمادی تقویت ارتباط با خدا و انس با نماز و معنویت بوده است. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در ایام ماه مبارك رمضان برخی از این توصیهها را در گزیده بیانات پیش رو مرور كرده است:
۱. برای حضور قلب در نماز تمرین كنیم
نماز قالبی دارد و مضمونی؛ جسمی دارد و روحی. مواظب باشیم جسم نماز از روح نماز خالی نماند. نمیگوئیم جسم بیروح نماز هیچ اثری ندارد؛ چرا، بالاخره یك اثركی دارد؛ اما آن نمازی كه اسلام و قرآن و شرع و پیغمبر و ائمه (علیهمالسّلام) این همه روی آن تأكید كردند، نمازی است كه جسم و روحش هر دو كامل باشد. این جسم هم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، ركوع دارد، سجود دارد، به خاك افتادن دارد، دست بلند كردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. این تنوع برای پوشش دادن به همهی آن نیازهائی است كه به وسیلهی نماز بایستی برآورده شود كه هر كدام رازی در جای خود دارد و مجموعهی اینها، قالب و شكل نماز را به وجود میآورد. این شكل خیلی مهم است، لیكن روح این نماز توجه است؛ توجه. بدانیم چه كار داریم میكنیم. نماز بیتوجه - همان طور كه عرض كردم - اثرش كم است. ۱۳۸۷/۰۸/۲۹
انسان نماز را خوب بخواند، با توجه بخواند، حضور قلب داشته باشد. حضور قلب یعنی انسان از آنچه كه میگوید و آنچه كه در ذهنش میگذرد و بر زبانش جاری میشود، غافل نباشد؛ اینجور نباشد كه نفهمد. مثلاً من كه حالا دارم با شما حرف میزنم، خب، شما مخاطبید. انسان توجه دارد كه یك مخاطبی دارد و دارد گوش میكند و دارد حرف میزند. در نماز هم همین جور باشد؛ یك مخاطبی داشته باشیم، با او حرف بزنیم. من حتّی عرض میكنم اگر كسی معنای نماز را هم نداند، اصلاً هیچ نداند معنای این عبارات چیست، اما همین قدر بداند دارد با یكی حرف میزند، دارد با خدا حرف میزند، این قضیه انسان را نزدیك میكند - «قربان كلّ تقىّ»- این خودش مقرب است؛ تا اینكه حالا مثل ماها كه معنایش را میدانیم و تفسیرش را میدانیم و چندین كتاب دربارهاش خواندهایم، اما وقتی كه نماز میخوانیم، بالمرّه یادمان میرود كه چه كار داریم میكنیم.۱۳۹۰/۰۱/۲۳
حضور قلب و توجه، كاری است كه به تمرین احتیاج دارد. كسانی كه این كارها را كردهاند و بلدند، به ما یاد میدهند كه انسان باید در حال نماز، خود را در حضور یك مخاطب عالیشأن و عالیمقام كه خالق هستی است و مالك همهی وجود انسان است، احساس كند. هر مقدار از نماز كه توانست این حالت را داشته باشد، به تعبیر روایات این نماز، نمازِ مقبول است و آن خاصیت و اثر را خواهد بخشید. و دیگر آثار نماز - كه نمیشود آثار نماز را در چند جمله یا در چند فقرهی كوتاه خلاصه كرد - بر این مترتب میشود.۱۳۸۵/۰۶/۲۷
۲. معنای كلمات نماز را بدانیم
همهی آحاد نمازگزار باید سعی كنند كه نماز را با توجه به معانی كلمات بخوانند، یعنی در نماز با خدای عزیز و رحیم سخن بگویند. این است آن سرچشمهی فیضی كه جان نمازگزار را سیراب میكند. البته این حقیقت نباید دستاویزی برای نفس بهانهگیر باشد كه اگر توفیق چنین توجه و حضوری نیافت، نماز را ترك كنند. نماز در هر صورت واجب و فریضه است و تاركِ نماز بزرگترین فرصت ارتباط با خداوند سبحان را از دست میدهد.
لازم است دستاندركاران، اوراقی شامل ترجمهی نماز در همهی سطوح، فراهم و میلیونها نسخه از آن را در همه جا منتشر كنند. به هر كسی باید این امكان را بدهید كه معانی كلمات نماز را بفهمد. ۱۳۷۷/۰۶/۱۸
البته كسانی كه عربی نخواندهاند و معنای این جملات را نمیدانند، اگر در حال نماز همین اندازه توجه پیدا كنند كه با خدا حرف میزنند و به یاد خدا باشند، این هم بهره خوبی است؛ ولی سعی كنید كه معنای نماز را بدانید. یاد گرفتن معنای نماز، كار خیلی آسانی است؛ خیلی زود میتوانید ترجمه این چند جمله را یاد بگیرید. نماز را با توجه به معنای آن بخوانید. این نماز است كه «قربان كلّ تقىّ» خواهد بود. نمازْ نزدیككننده انسان به خداست اما نزدیككننده انسان باتقوا. ۱۳۶۹/۰۲/۰۶
برنامه دشمن: تضعیف روحیه مردم
نوشته شده توسطرحیمی 27ام فروردین, 1396
برنامه دشمن: با القای « نمیشود و نمیتوانیم» در مسئولان…
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار فرماندهان ارشد نظامی با اشاره به برنامهی دشمن برای «تضعیف روحیهی مسئولان، مردم و نیروهای مسلح»، افزودند:
دشمن تلاش میکند با استفاده از تاکتیکهای جنگ روانی، در مسئولان ضعف و تزلزل ایجاد، و احساس «نمیشود و نمیتوانیم» را در آنها القا کند.
اعلام عزای عمومی در آذربایجان شرقی
نوشته شده توسطرحیمی 27ام فروردین, 1396
در پی جان باختن تعدادی از مردم شهرستانهای عجبشیر و آذرشهر در حادثه سیل ، فردا در استان آذربایجان شرقی عزای عمومی اعلام شد.
اعلام عزای عمومی در آذربایجان شرقی:
نماینده ولی فقیه در استان و استاندار آذربایجان شرقی برای ابراز همدردی و به احترام سومین روز از دست رفتگان این حادثه ، فردا 27 فروردین را در استان عزای عمومی اعلام کردند.
آیت الله مجتهد شبستری در پیامی با ابراز تاسف از فاجعه غم انگیز و دلخراش سیل مراتب همدردی و تسلیت خود را با بازماندگان ، مفقودالاثرها و قربانیان سانحه سیل اعلام کرد.
نماینده ولی فقیه در استان از همه نهادها و ارگانها و کسانی که به امداد و نجات آسیب دیدگان این حادثه شتافتند سپاسگزاری کرد.
استاندار آذربایجان شرقی نیز در پیامی با حادثه دیدگان شهرستانهای عجب شیر و آذرشهر ابراز همدردی و خاطر نشان کرد از اولین ساعات بروز این حادثه همه نهادهای امدادی و بحران استان آذربایجان شرقی همراهی نیروهای عزیز مردمی و نظامی وارد عملیات امدادرسانی شدند و در کنار مردم داغدیده و حادثه دیده هستند.
جبارزاده ضمن ابراز تاسف و تاثر از حادثه سیل اخیر تاکید کرد :
همه مسئولان ادارات و سازمان ها تا اتمام عملیات امداد در کنار مردم به وظایف خود به شایستگی عمل خواهند کرد.
فرهنگی رییس مجمع نمایندگان استان هم این حادثه را به همه بازماندگان تسلیت گفت و برای آنان مغفرت و رضوان الهی مسئلت کرد.
وظیفه فوری مسئولان ذیربط، کمک به آسیب دیدگان و کاستن از رنج و اندوه آنان است.
نوشته شده توسطرحیمی 27ام فروردین, 1396
در پی جاری شدن سیل در استانهای آذربایجان شرقی و غربی و کردستان و اردبیل که به جان باختن تعدادی از هممیهنان منجر شد، رهبر معظم انقلاب با صدور پیامی ضمن تسلیت این حادثه مصیبتبار بر کمک رسانی فوری به آسیب دیدگان این حادثه تأکید کردند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:
بسمهتعالی
حادثه سیل در استانهای آذربایجان شرقی و غربی و کردستان و اردبیل که به جان باختن تعدادی از هممیهنان عزیز و خسارتهای سنگین مالی انجامید، حادثهئی دردناک و مصیبتبار است. اینجانب با تأثر و اندوه، به داغداران و مصیبتزدگان عرض تسلیت و همدردی میکنم و صبر و آرامش قلبی آنان را از خداوند مسألت مینمایم و رحمت و مغفرت برای جانباختگان میطلبم. وظیفه فوری مسئولان ذیربط، کمک به آسیب دیدگان و کاستن از رنج و اندوه آنان است. لازم است هیچ تأخیر و سستی در ادای این وظیفه نشود. و امیدوارم خداوند لطف و تفضل و کمک خود را شامل حال مصیبتدیدگان و کمککاران فرماید.
سیّد علی خامنهای
۲۶فروردین 1396
گناه نکردن،بهتر از ثواب کردن!
نوشته شده توسطرحیمی 26ام فروردین, 1396فقرا و اعیان شهر بر سر یک سفره!
نوشته شده توسطرحیمی 26ام فروردین, 1396برخی مناسبات دنیایی باعث شده بین افراد اختلاف طبقاتی به وجود بیاید، مثلاً یکی ثروتمند است و دیگری مستمند، یکی مدیر است و دیگری کارگر و … اما باید توجه داشت این مقامات دنیایی نزد پروردگار هیچ ارزشی ندارد و ملاک قادر متعال تقوای افراد است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ حجرات/13
در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست
گویند روزی از روزها در خانه آقا شیخ هادی نجمآبادی بزمی برای فقرا بود. برای هر سه نفر یک سینی خوراک از اندرون خانه به بیرون میرفت و هر سه نفر بر سر یک سینی نشسته و سرگرم خوردن غذا میشدند.
سینی جداگانهای هم نزد آقا نهادند، از قضا یکی از اعیان شهر که میهمان ناخوانده بود به دیدار شیخ آمد و در کنار سفره وی نشست، ناگاه بینوایی هم از درآمد و منظره سینی خوراکیها را دید که هر سه نفر دور یک سینی نشسته بودند و فقط سینی آقا و میهمان ثروتمندش دو نفره بود.
مرد بینوا نیز کنار ثروتمند نشست، مرد اعیان که در سختی قرارگرفته بود، گفت: آیا تو تنها زندگی میکنی؟
جواب داد: نه، مادر پیری دارم ناتوان و عاجز است،
مرد اعیان قسمتی از خوراک را در ظرفی جدا ریخت و مبلغی هم روی آن گذاشت و به فقیر داد و گفت: برخیز و اینها را نزد مادرت ببر و با هم غذا بخورید، به این ترتیب، بیچاره را از کنار سفره بلند کرد،
شیخ که این منظره را دید، سر برداشت و گفت:
آری عمو غذا و پول را به مادرت برسان و زود بیا اینجا، ما غذا نمیخوریم تا تو برگردی و باهم خوراک بخوریم.
او نیز شاد و خندان خود را به مادر پیرش رساند ماجرا را گفت و آنگاه دواندوان بازگشت و هم سفره آقا و اعیان شد.
اینچنین فقرا و اعیان شهر همه در کنار بزم محبت و اخلاق شیخ هادی نجمآبادی هم خوراک شدند و مانند مسلمانان پاکنهاد، ساعتی از قید شئونات و تشریفات خستهکننده طبقاتی آسوده شدند.
با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از اخلاق اسلامی
اصرار علامه طباطبایی بر تکیه نزدن بر متکا!
نوشته شده توسطرحیمی 26ام فروردین, 1396اطرافیان ما انتظاری جزء اینکه به آنها احترام بگذاریم و نسبت به آنان توجه داشته باشیم از ما ندارند و بهراحتی با قدردانی از آنها میتوان انس و الفت را فزونی بخشید؛ در ضمن احترام گذاشتن و تکریم هم نوع نشانه عظمت و بزرگواری خود شخص است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
لَقَدْ کَرَّمْنا بَني آدَمَ اسراء/70
بهیقین ما فرزندان آدم را کرامت و شرافت بخشیدیم.
یکی از شاگردان علامه سید محمدحسین طباطبائی میگوید:
قریب به چهل سال آخر عمر علامه، دیده نشد که ایشان در مجلس به متکا و بالش تکیه زنند، بلکه در مقابل واردین مؤدب و قدری جلوتر از دیوار مینشستند.
یکی از شاگردانشان برای دیدنشان به مشهد مقدس رفته بود، هنگامیکه بر علامه وارد شد، ایشان به دستور طبیب که گفته بودند، روی زمین سخت ننشیند، روی تشکی نشسته بود.
وقتی این شاگرد وارد شد، علامه از روی تشک برخاستند و او را به نشستن روی تشک دعوت کردند، ولی او خودداری نمود و هر چه علامه اصرار کرد قبول نکرد، مدتی هر دو سر پا ایستادند تا اینکه علامه فرمود:
روی تشک بنشینید تا من جملهای را به شما بگویم، آن شخص امتثال نموده و روی تشک نشست، درحالیکه علامه خود روی زمین نشستند و بعد فرمودند: جملهای را که میخواستم عرض کنم، این است که آنجا نرمتر است.
دوست داشتن
نوشته شده توسطرحیمی 26ام فروردین, 1396
امام حسین علیه السلام فرمودند:
مَن اَحَبَّکَ نَهاکَ وَ مَن اَبغَضَکَ اَغراکَ؛
کسی که تو را دوست دارد،
از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد،
از تو تعریف و تمجید می کند.
(بحار الانوار،ج75،ص128)
انتخاب شهادت و... با اختیار
نوشته شده توسطرحیمی 26ام فروردین, 1396
حضرت سیدالشهدا علیهالسلام با اختیار خود آن همه مصائب و شهادت و اسارت اهل و عیال خود را تحمل نمود؛ زیرا پیوسته و حتی در روز عاشورا بر آن حضرت عرضه میشد که یا نصر و پیروزی را انتخاب کنند و یا لقاءالله و معاهده و پیمانی را که با خدا بسته است، ولی ایشان با اختیار خود آن مقامات عالیه را انتخاب کردند. خدا میداند که آنها چه میدیدند! حضرت قاسم علیهالسلام راجع به مرگ میگوید: «اَحْلی مِنَ الْعَسَلِ؛ شیرینتر از عسل است».۱
آیا این تعبیر شوخی است؟!
ما نمیتوانیم درجات و مقامات آنها را تعقل و درک کنیم که چه خبر بوده و چه درک میکردند و چه میدیدند، همینقدر نقل شده که امام حسین علیهالسلام مقامات اخروی آنها را به آنان نشان داد.
اینکه نقل شده عابس در روز عاشورا در میدان جنگ در برابر دشمن لخت شد و زره را از تن درآورد،۲ یک کار عادی و آسان نبود؛ خواست به دشمن بفهماند که ما از روی عقیده و مرام، راه شهادت را اختیار و انتخاب کردهایم؛ نه از روی ناچاری و اجبار و تهدید و اکراه و یا بهجهت شرم و حیا، بلکه این مرام ما است، و شجاعانه و عاشقانه و داوطلبانه میجنگیم و کشته میشویم و باکی از شهادت نداریم، و طرف مقابل عمرسعد بیچاره و دربند و اسیر مُلک «ری» است.۳
حضرت ابوالفضل علیهالسلام نیز با آن فداکاریهایش میخواست به آنان بفهماند که محبت خدا و محبت دوستان خدا چیز دیگری است که تحمل هرگونه دشواری و ناگواری و سختی در راه رسیدن به آن، سهل و آسان و شیرین است.